شله بران


تک نگاری روستای شله بران شهرستان اهر استان آذربایجان شرقی [۱]

فهرست مندرجات
۱ - مقدمه
۲ - مشخصات عمومی روستای شله بران
       ۲.۱ - معمای وجه تسمیه شله بران
       ۲.۲ - وضعیت جغرافیایی ده
              ۲.۲.۱ - موقعیت، حدود و وسعت
              ۲.۲.۲ - ناهمواری ها
              ۲.۲.۳ - منابع آب
              ۲.۲.۴ - آب و هوا
              ۲.۲.۵ - باد های محلی
              ۲.۲.۶ - پوشش گیاهی
              ۲.۲.۷ - پوشش حیوانی
              ۲.۲.۸ - خصوصیات مساکن ده
۳ - وضعیت بهداشتی روستا
       ۳.۱ - قشربندی اجتماعی در روستای شله بران
۴ - نهادهای اجتماعی درروستا
       ۴.۱ - ساخت خانواده در شله بران
       ۴.۲ - نهاد ازدواج
       ۴.۳ - تعلیم و تربیت در خانواده
       ۴.۴ - مذهب
۵ - ساخت اقتصادی روستای شله بران
       ۵.۱ - زراعت
              ۵.۱.۱ - زمین
              ۵.۱.۲ - آب و آبیاری
              ۵.۱.۳ - نیروی شخم
              ۵.۱.۴ - نیروی انسانی
              ۵.۱.۵ - نهاده های زراعی
       ۵.۲ - دامداری
              ۵.۲.۱ - شیوه دامداری
              ۵.۲.۲ - فراورده های دامی
       ۵.۳ - باغداری
       ۵.۴ - صنایع دستی
۶ - فرهنگ عامه مردم شله بران
       ۶.۱ - آداب و رسوم
       ۶.۲ - برخی اعتقادات مذهبی
       ۶.۳ - نمونه هایی از طبابت عامیانه در روستای ما
       ۶.۴ - سایر عناصر فرهنگ عامیانه
       ۶.۵ - ضرب المثلها
۷ - منابع
۸ - پیوندها

مقدمه[ویرایش]

این مقاله بخشی از پایان نامه کارشناسی آقای محمد خلیلی در سال ۱۳۶۸ به استاد راهنمایی دکتر هاشمی در دانشگاه تبریز بوده است . از معروفترین منوگرافی نویسان ایران دکتر جواد صفی نژاد بوده است که منوگرافی روستای طالب آباد معروف و از حیث ابعاد موضوعات و تنوع مطالب بی نظیر است و این روستا به صورت جامع و از همه جنبه های تاریخی ، جغرافیایی ، اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی و ... توصیف شده است .

مشخصات عمومی روستای شله بران[ویرایش]


← معمای وجه تسمیه شله بران
در محل اهالی به شله بران ، شیلیلان می گویند و فارسی شده آن شله بران است که در مکتوبات اداری چنین نوشته می شود . کلمه شله بران مرکب از دو کلمه شله و بران است. فرهنگ نفیسی شله را بت،صنم و بت پرست،تگنا و جای تنگ و راه تنگ و کوچه،لخت جامه یعنی یک توپ پارچه معنی کرده است
۱.شله در ترکی آذری به معنی پشته ،کوله ، بار و شله لی به معنی کسی که بار بر پشت دارد، تنومند و چاق نیز معنی دیگر آن است
۲. ظاهراً شله بران این مفهوم را دارد:
باربران،کوله بران، و شله بران یعنی کسانی که پشته بار حمل می کنند و یک روایت از اهالی این این که در ایام سابق و دوره های سلطه سلاطین و استبداد حکام و اربابان جور ، اهالی برای تامین بخشی از زندگی بار هایی از خار که از مزارع زراعی و کنار باغات و پایه کوهها جمع آوری می کردند و برای فروش به شهرستان اهر در پشت حمل می کردند حاکمان اداری دوره های قبل از قاجاریه بر اثر مشاهدات این وضع ، به آن اهالی شله بران گفته اند .
می توان احتمال داد با توجه به ویژگیهای قومی اهالی ،کلمه شله بران شاید در سیر تاریخی خود بصورت "شولی بران" ، "کولی لان" ، "کولی لر"و نهایتا« شیلیلان» تغییراتی داشته باشد. بااین حال معلوم است که کولی ها از پایین ترین قشر ایلات و عشایر بوده اند که به آنها "غریبه" و "قره چی" و "قره چادر" نیز گفته شده است .
کار عمده قشر کولی ها خدمات جنبی مورد نیاز عشایر بود و گاهی نیز آنها را بعنوان قشر مطرود تلقی می نمودند. شاید منشا کولی های ساکن در شله بران امروزی را میتوان از عشایر ترک زبات ایلات ارسباران قرجه داغ حدس زد مانند طوایف قراچورلو،حاجیعلیلو و بیگدلو که قشلاق آنها در سواحل جنوبی رودخانه ارس در منطقه خدآفرین،کلیبر و ییلاق آنها در کوههای ارسباران و ارتفاعات اهر از جمله سلسله جبال "گچی قران" (بزکشان) بوده است. در مورد اینکه کولی ها در این روستا از چه زمانی سکونت کردند و چه تحولات تاریخی در این ده روی داده، بدلیل فقدان مدارک مکتوب و قابل دسترس ، نمی توان بطور قاطع اظهار نظر کرد.
مع هذا، بنا به گفته های اهالی "تات نشین" این ده که خود را از بانیان اولیه روستا توسط اجدادشان معرفی می کنند، قوم کولی ها را از ایلاتی معرفی می کنند که بمرور زمان در این ده تخته قاپو شده اند.
روستای شله بران از دو بخش مسکونی جداگانه عمده تشکیل شده است:
یکی تاتها در نیمه غربی و دوم کردها که در نیمه شرقی ده ساکن هستند و رودخانه محلی که از وسط دو بخش مخدور می گذرد آنها را از هم منفک کرده است با این حال در عرف و محل هر و بخش تحت عنوان « شیلیلان » شناخته می شود و با توجه به اسناد موجود اداره کشاورزی شهرستان اهر به قسمت تات نشین های ده "حاجیلار" و به قسمت کرد نشین های ده شله بران را عنوان کرده است.
طبق نوشته علی اکبر دهخدا در لغت نامه خود، شله بران از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان اهر با ۶۰۶ تن سکنه می باشد. تا سالهای قبل از انقلاب اسلامی خانواده حسنی در این روستا کدخدایی کرده اند. بنا به روایت اهالی، در این روستا حسن حسنی و بعد از او پسر ارشدش حاج محمد حسین حسنی کدخدا بوده اند که فرد اخیر در سن ۶۷ سالگی در سال ۱۳۵۶ مرحوم شده اند.

← وضعیت جغرافیایی ده

←← موقعیت ، حدود و وسعت
روستای شله بران در مشرق شهرستان اهر واقع شده است. این روستا نزدیکترین و کم فاصله ترین روستا به اهر به حساب می آید و جزء دهستان "اوچ آچا بخش" مرکزی می باشد.
آمارهای سازمان برنامه و بودجه و جهاد سازندگی استان آذربایجان شرقی در مورد وسعت تقریبی این روستا با هم مغایرت دارند. طبق برآورد سازمان برنامه و بودجه استان آذربایجان شرقی، وسعت تقریبی این روستا ۸/۱۴۴ کیلومتر مربع و طبق برآورد جهادسازندگی استان وسعت آن تقریباً ۳/۱۹۳ کیلومتر مربع می باشد.
این روستا از طرف مشرق به روستای " سرقین " و از طرف شمال به روستای " شیرین دره " و از طرف جنوب به روستای " دیزج چالو " و از طرف مغرب به شهرستان اهر محدود می شود.
مختصات جغرافیایی این ده یعنی طول جغرافیایی آن برابر ۴۷ درجه و شش دقیقه و عرض جغرافیایی ان برابر ۳۸ درجه و ۲۹ دقیقه می باشد.

←← ناهمواری ها
پراکندگی ناهمواریهای اراضی شله بران تابع نظم و ترتیب خاصی است. از این جهت روستای مذکور دارای دو قسمت مشخص است:
الف)نواحی مرتفع کوهستانی :
این نواحی سرتاسر شرق روستا تا به روستاهای مجاور ده یعنی شیرین دره، سرقین،‌دیزج چالو را فرا گرفته است. جهت امتداد این سلسله جبال در جهت جنوبی- شمالی می باشد. بخشی از اراضی دیمی روستا در کوهپایه های این نواحی متمرکز است و نواحی قلل کوه ها نیز بصورت چراگاه مورد استفاده دامهای اهالی قرار می گیرد. طبق "فرهنگ آبادیها و مکانهای مذهبی کشور" ارتفاع متوسط این قسمت ۱۳۸۰ متر از سطح دریاهای آزاد زمین است.
ب)نواحی جلگه ای :
ناحیه جلگه ای که از مشخصات آن لایه های رسوبی نسبتاً هموار خاک است که با شیبی ملایم به رودخانه یا دریا منتهی می شود. ناحیه جلگه ای روستا در تمام نیمه غربی آن گسترده شده است و به رود اهر منتهی می شود. ارتفاع متوسط این ناحیه تقریباً ۱۱۶۰ متر است. که بصورت تپه و دره هایی در جهت شمال – جنوب قرار گرفته است. اراضی این منطقه مهمترین زمینهای زراعی قریه حاجیلار و اهالی تات نشین ده را تشکیل می دهد.

←← منابع آب
در ناحیه روستای شله بران تنها یک رودخانه فصلی وجود دارد که از ارتفاعات شمالی روستای پسته بیگ سرچشمه می گیرد. این رود فصلی و اغلب خشک در محدوده اراضی روستا به نام شله بران خوانده می شود و از جهت شمال به جنوب جریان می یابد و درست از وسط ده می گذرد. همین رود است که روستا را به دو نیمه شرقی و غربی تقسیم می کند. این رود پس از طی مسیر خود در جهت جنوب به رود اهر می ریزد. اهمیت این رود در روستا فقط استفاده از آب آن برای مشروب ساختن باغات که در حواشی این رود کشیده شده، می باشد و بعلت نبود سد یا وسیله کنترل دیگر آب آن برای مزارع قابل استفاده نیست.
منبع عمده آب مورد نیاز اهالی از آب لوله کشی شده و نیز آبهای زیر زمینی به صورت قنات و چاه تأمین می شود. اهمیت آب قنات در آبیاری اراضی زراعی است . علاوه بر آن در تعدادی از باغات سیب چند حلقه(حداکثر ۶)چاه نیمه عمق نیز وجود دارد که در قسمت شمال روستا در بخش حاجیلار واقع شده اند.

←← آب و هوا
جغرافی دانان و هواشناسان در روی سطح زمین سه منطقه آب و هوایی مشخص کرده اند:
آب و هوای گرم با میانگین دمای سالانه ۲۰ درجه.
آب و هوای معتدل با میانگین دمای سالانه بین ۸ تا ۲۰ درجه.
آب و هوای سرد با میانگین دمای سالانه ۸ درجه که در داخل هر یک از این منطقه آب و هوایی چند شکل ناحیه آب و هوایی دیده می شود.
بعلت همجواری و نزدیکی روستای شله بران (۲ کیلومتر)با شهرستان اهر می توان آب و هوای روستای مذکور را تقریباً منطبق دانست: حداقل درجه حرارت ۲۰ درجه و حداکثر آن ۳۸ درجه و متوسط درجه حرارت سالانه ۹ درجه می شود.با این حساب روستای شله بران آب و هوای معتدل پایینی دارد. میزان بارندگی سالانه اهر بطور متوسط ۶/۲۴۹ میلیمتر گزارش شده است. با توجه به اینکه روستای شله بران در منطقه کوهستانی واقع شده است، میزان بارندگی در آن وابسته به بادهای باران آور شمالغربی کشور مثل بادهای باران آور مدیترانه ای است.
گاهی از چند سال این بادها باران خود را در نواحی غرب مسیر وزش خود از دست می دهند و موجب خشکسالی در منطقه می شود.

←← باد های محلی
در نواحی کوهستانی بعلت اختلاف ارتفاع بین قله کوه کف دره نسیم و بادهای محلی بوجود می آید.
مهمترین بادهای محلی در این روستا عبارتند از:
الف) مه : این باد از شرق به غرب می وزد که در فصول سرد سال با خود باران و برف مهمی به همراه ندارد. اما در تابستان برای انجام عملیات خرمن کوبی در روستا مورد نیاز است باد مذکور دارای وزش ملایمی است و د شهریورماه روستاییان شله بران برای باد دادن و پاتی کردن خرمن های گندم خود، منتظر این باد می مانند.
ب)آغ یل (باد سفید): که از اواخر زمستان می وزد و موجب بارندگی هایی می شود.بارندگی های ناشی از این باد، نتیجه جریان بادهای باران آور مدیترانه ای است و از جنوب غربی به طرف شمالشرقی می وزند.مهمترین نقش این باد در کشاورزی آنست که موجب رسیدگی و خشکیدن خوشه های گندم می شود. وزش این باد در تابستان گاهی اوقات باعث باریدن تگرگ شده و تخریب مزارع و محصولات زراعی را موجب می شود. سرعت باد سفید به مراتب بیشتر از بادهای مه است.

←← پوشش گیاهی
بطور کلی پوشش گیاهی ده به دو دسته تقسیم می شود:
الف)گیاهان زراعی: از جمله درخت سیب (که پوشش گیاهی عمده زراعی ده را تشکیل می دهد)، گلابی، زردآلو، آلبالو و از درختان غیر مثمر می توان به درخت تبریزی و بید، قلمه،درخت سیاه(قره آغاج) اشاره کرد. گندم و جو ،یونجه و شبدر نیز از جمله پوشش گیاهی یکساله و چند ساله عمده زراعی ده است.
ب)پوشش گیاهی طبیعی: مثل جنگل و بوته زارها و مراتع و چمن زارها که کم و بیش در اراضی زراعی و غیر زراعی روستا دیده می شود، علاوه بر اینها می توان به تلخک،خارشتر،پوتراق،گال گان و انواع خارها، یوشان و غیره اشاره کرد.

←← پوشش حیوانی
حیوانات موجود در روستای شله بران به دو دسته حیوانات وحشی و اهلی تقسیم می شوند.
از حیوانات اهلی مثمر ثمر می توان به گوسفند، گاو و بز، گاومیش اشاره کرد. بعلاوه اسب و الاغ نیز برای حمل و باربری مورد استفاده اهالی قرار می گیرد.سگ برای پاسداری از گله های گوسفند و گربه برای حیوانات موذی داخل خانه مثل موش نگهداری می شود.
از حیوانات وحشی می توان به خرگوش ، روباه و گرگ اشاره کرد. از پرندگان مثل کلاغ سیاه، زاغ، گنجشک و پرستو، ساری کوینگ، جیرجیرک، و از دوزیستان مثل مار، قورباغه، سوسمار و نیز به پرندگان و چرندگان و حشرات دیگری نیز می توان اشاره کرد

←← خصوصیات مساکن ده
مساکن روستای شله بران در کل به دو دسته مساکن و اماکن درونی ده و اماکن بیرونی ده قابل تقسیم است:
الف)مساکن و اماکن درونی ده : منظور کل ساختمانهایی است که ده را تشکیل داده است و تقریباً حالت تجمع یا نزدیک به تجمع دارند. از این نظر مساکن و اماکن درونی ده به دو دسته قابل تفکیک است.
مساکن اختصاصی:
مساکن اختصاصی هر یک یک واحد سکونت را تشکیل می دهند. این مساکن بصورت حلقه های زنجیری متصل به هم در هر دو قسمت نیمه غربی و شرقی ده دیده می شود که این حلقه های به هم پیوسته مساکن با کوچه های کج و معوج و تنگ از هم تفکیک می یابند.غالب این مساکن یک طبقه ای است با سقف مسطح و تیر چوبی که روی آنرا با نیزار و کاه و گل پوشانده اند و در چندین سال یکبار تجدید کاه و گل می کنند. بدنه اصلی و اسکلت اتاقها چینه است و تعداد انگشت شماری ساختمانهای آجری فقط در قسمت حاجیلار دیده می شود که بنای آن بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است.
در سقف هر یک از این مساکن قدیمی یک سوراخ وجود دارد که دهانه آن به قطر ۳۰ الی ۵۰ سانتی متر برای هواکشی تعبیه شده است. که در محل ، اهالی به این سوراخ ، "باجه" می گویند.هر یک از اتاق نشیمن ها با این باجه ها روشن می شود و اکثر اتاقها فاقد پنجره است. و در برخی منازل که پنجره دیده می شود پنجره کوچک به ابعاد ۵/۱ در ۱ متر دو لنگه ای است.و در روزهای آفتابی نیز حتی داخل اتاقها تاریک به نظر می رسد.کف این اتاقها هموار نیست بطوریکه که گچ خاک نشده است، بلکه بر اثر نشست و برخاست تقریباً صاف و هموار شده است.
دیوار این اتاق ها از آنجا که چینه ای است تراز و عمود و مستقیم نیست و بوسیله گچ معمولی سفید کاری نشده است. بلکه با "خاک سفیدی" که در محلی به نام "ات داغی" (کوه اسب) در نزدیکی روستای شیرین درق وجود دارد کنده و از آنجا به روستا می آورند و سفید کاری خانه ها با این خاک سفید اغلب توسط زنان خانه انجام یافته است. البته با رواج مصالح ساختمانی شهری به روستاها تعدادی خانه دیده می شود که با گچ معمولی داخل اتاقهای نشیمن که به اصطلاح "خانه میهمان" نامیده می شود گچ کاری و سفید کاری شده است. معمولاً اتاق نشیمن در این روستا دو تاست.
علاوه بر اتاق میهمان اتاق دیگری هست که "تنور خانه" نامیده می شود که محل تنور و پخت و پز نان نیز هست.در زمستان از این تنور و آتش آن بعد از پخت نان برای جاگذاری کرسی استفاده می شود.متأسفانه امروزه دیده می شود که بعضی از اهالی این روستا از نانوایی های شهرستان اهر نان تهیه کرده و به ده می برند. در جنب تنور خانه طویله و انبار قرار دارد. از داخل طویله دری به داخل کاه انبار، باز می شود البته دری وجود ندارد که باز و بسته شود و راه را مسدود کند بلکه تنها راهرویی است که آنها را به هم وصل می کند. در قسمت دیگر حیاط، انبار هیزم یا پشته های قرص یافته فضولات دامی است که اصطلاحاً "قالاق" گفته می شود. و در موقع روشن کردن اجاق و تنور از آن استفاده به عمل می آید.
۲- اماکن عمومی :
اماکن عمومی مکانهایی هستند که در ایام خاصی بر حسب ضرورت می تواند مورد استفاده عموم اهالی روستا واقع شود. مساجد ، غسالخانه و امامزاده ده از جمله این اماکن هستند:
الف - مساجد :
این ده دارای دو مسجد است: یکی مسجد تاتها و دیگر مسجد کردها. مسجد تاتها با بنای اسکلت آهنی و آجر می باشد، درب ورودی آن در قسمت شمال و در جهت های شرق و غرب در هر کدام چهار پنجره آلومینیومی سه لنگه ای و در دیوار جنوبی دو پنجره آلومینیومی سه لنگه ای نصب شده است. که در تاریخ ۱۳۶۴ به همت اهالی تات نشینها و مساعدت کاری و مالی آنان تجدید بنای کلی یافته است، مسجدی است نسبتاً بزرگ که ابعاد داخلی آن حدود۱۲ در ۱۵ متر به طول شمالی جنوبی می باشد و دارای ۹ ستون به فاصله ۳ در ۳ متر قوطی آهنی است. کف آن سیمان کاری شده و خالی از هر گونه مفرش است. که در ایام مراسم مذهبی و سوگواری و مجالس عزاداری گلیم و فرش مورد نیاز توسط اهالی تدارک می یابد.
قسمت درب ورودی دو طبقه است که طبقه پایین چایخانه و طبقه بالا زنانه نشینی مسجد را شامل می شود. نام این مسجد را اهالی مسجد امام حسین گذاشته اند. مسجدی که در قسمت کردنشین ده قرار دارد، با مصالح چینه و چوب ساخته شده و تاریخ بنای آن معلوم نیست. ولی بهنظر می رسد که قدمت بیش از ۲۵۰ ساله ندارد. ابعاد داخلی آن۱۰ در ۱۵ متر می باشد و مثل مسجد امام حسین دارای طبقه فوقانی برای زنانه نشین و درب ورودی در قسمت شمال است. این مسجد نیز خالی از زیر انداز است. فقط چند قطعه تمثال و عکس در دیوارهای آن که این عکسها منسوب به ائمه و اولاد ائمه هستند، دیده می شود. اخیراً این مسجد بسته مانده است و مورد استفاده اهالی قرار نمی گیرد.و در مجموع هر دو قسمت ده از مسجد امام حسین (ع) در برپایی مجالس سوگواری استفاده می کنند.
ب- غسالخانه :
ده دارای یک غسالخانه در قسمت جنوب غربی آن است که به ابعاد ۶ در ۴ متر با مصالح تیر آهن و آجر که در داخل آن یک تلمبه از کار افتاده و یک حلقه چاه بی آب و یک حوضچه مخصوص برای شستشوی میت وجود دارد. که عمق این حوض ۳۰ سانتی متر و با ابعاد ۵/۱ در ۲ متر می باشد. این غسالخانه به علت خراب شدن تلمبه آن و ریزش داخلی و پر شدن چاه آن مورد استفاده اهالی قرار نمی گیرد. و میتها را در خانه خودشان غسل می دهند. قبرستان ده در غرب آن در ره خروجی ده به شهرستان اهر واقع شده است.
ج- امامزاده :
در قسمت جنوب شرقی، در انتهای مساکن ساختمانی در پای کوه سنگی وجود دارد که بنا به گفته اهالی روستا هنگام عبور امام رضا (ع) از این منطقه پای اسب ایشان به آن سنگ خورده و رد پای اسب در سنگ مذبور نقش بسته است. به این جهت به آن محل به اصطلاح "اجاق" می گویند. دور تا دور سنگ اجاق را اهالی با گل و چوب بصورت اتاقی درآورده اند که در ایام مذهبی به آنجا می روند و نذر ونیاز برای آن به عمل می آورند و طلب مطلب می نمایند.
د- مدرسه :
این روستا دارای یک مدرسه ابتداییست در قسمت قریه حاجیلار در شمال آن که بعد از مدرسه ساختمانی نیست. یعنی مدرسه آخرین ساختمانی است که در شمالغربی ده قرا گرفته و بوسیله کوچه ای با سایر ساختمانهای ده حاجیلار مجزا می شود. تاریخ بنای آن در سال ۱۳۵۳ است. که از سال ۵۵-۵۴ مورد بهره برداری قرار گرفته است. این مدرسه دارای ۵ کلاس ابتدایی است که هر یک به ابعاد ۵ در ۶ متر و دارای دو باب انبارخانه کوچک ۲ در ۲ متر و یک اتاق مخصوص دفتر مدیر و معلمان است. ساختمان آن سنگ و بتن است. و دارای اسکلت آهنی می باشد.دور تا دور آن دیواری به ارتفاع یک و نیم متر از سنگ و سیمان کشیده شده است.حیاط مدرسه حدود ۴۰۰ متر مربع می باشد. در گوشه جنوب شرقی آن دو دهنه توالت وجود دارد و در گوشه دیگر آب خوری (آب لوله کش شده)وجود دارد.
۲)اماکن بیرونی ده :
این اماکن در باغات شمالی ده که بیشتر باغات سیب می باشند دیده می شوند، این اماکن اغلب بصورت استوانه ای شکل، با گل ساخته شده اند و سقف آن نیز چوبی یا شاخ و برگ خشکیده درختان است و در ارتفاع یک و نیم متری آن دو سه تا روزنه برای دیده بانی تعبیه شده است. ارتفاع آن در حدود ۲ متر است که در وسط باغ هر شخص ، کم و بیش از این مسکن دیده می شود که در اصطلاح محلی به آن "تالوار" می گویند. برای استراحت و نگهبانی از باغ در شب به کار می رود.

وضعیت بهداشتی روستا[ویرایش]

به نظر نگارنده که اجدادش ساکن روستای مذکور بوده است وضع نامطلوب فاضلاب و غیر بهداشتی بودن مساکن و محیط زیست و عدم آشنایی اهالی به رعایت بهداشت عمومی، سوء تغذیه و کمبود امکانات بهداشتی و درمانی در این روستا موجب در معرض خطر قرارگرفتن تندرسی و سلامتی جمعیت ساکن روستای شله بران می شود.طبق گزارش سازمان محیط زیست شهرستان اهر، امراض عفونی و گوارشی دراین روستا بالا ست. یکی از مهمترین عوامل بیماریزا در این روستا نحوه دفع فضولات حیوانی است به این ترتیب که اکثراً در فضاهای باز و در کنار معابر عمومی ریخته می شود.در فصول گرم سال مرکز تولید آنواع حشرات ناقل بیماری بویژه مگس و پشه می شود.وضع بهداشتی کوچه ها نامساعد است چرا که عبور دامها و ریختن فضولات حیوانی با گل و لای کوچه ها مخلوط شده و بر اثر ریزش باران بوی متعفنی می دهد که اکثراً مراکز بازی و تجمع بچه های روستاییان را تشکیل می دهد.
وجود این آلودگی ها مصونیت اهالی در برابر بیماریها و سلامتی آنان را با خطر جدی مواجه می سازد و تا کنون برای رفع این قبیل مشکلات بهداشتی متأسفانه از سوی اداره بهداشت محیط شهرستان اهر کوچکترین اقدامی به عمل نیامده است.

← قشربندی اجتماعی در روستای شله بران
قشربندی در شله بران قبل از اصلاحات ارضی:
در جامعه روستایی از جمله درشله بران با توجه به محدود بودن جمعیت و دامنه فعالیتهای اقتصادی، تقسیم کار کمتر گسترش یافته است و در نتیجه قشرهای اجتماعی متنوعی وجود نخواهد داشت. اکثریت افراد ساکن در روستا از طریق بهره برداری از زمین زندگی می کنند. قبل از هر چیز میزان مالکیت زمین عامل تعیین کننده موقعیت و اعتبار اجتماعی فرد می شود. به عبارت دیگر بین مالکیت ارضی و مقدار آن با ساخت طبقاتی ده ارتباط مستقیم وجود دارد. با مبنا قرار دادن کمیت مالکیت زمین تا قبل از اجرای اصلاحات ارضی در این روستا می توان سه قشر زیر را مشخص نمود:
قشر ممتاز : (شامل اربابان و مباشران و خرده مالکان مستقل.)
قشر رعیت (زارعین صاحب نسق زراعی = زارعینی که به اصطلاح در ده دارای حق آب و گل بوده اند . )
قشر خوشه نشین (قره رعیت یا غریبه)
در اینجا ابتدا به عناصر تشکیل دهنده هر یک از این اقشار فوق، قبل از اصلاحات ارضی اشاره کرده و روابط اجتماعی آنها را بررسی می کنیم:
الف)قشر ممتاز: ویژگی عمده این قشر داشتن حق مالکیت بر زمینهای زراعی بود از آنجا که در این روستا هم بزرگ مالکی و هم خرده مالکی وجود داشت از این نظر این قشر به دو قشر ممتاز بالا و ممتاز پایین قابل تقسیم است.
در قشر ممتاز بالا ، بزرگ مالک ده قرار داشت بنام دکتر قاسم اهری که ساکن در اهر بود و اداره املاک خود را در این ده و ده های دیگر به مباشران خود واگذار کرده بود که به نمایندگی از طرف وی اراضی مزروعی را به اجاره می داد و بر طبق قراردادی دهقانان شله بران، اراضی مزبور را مورد بهره برداری قرار می دادند.
در اینجا لازم است بین اجاره گذاران بزرگ و اجاره گذاران کوچک تمایز قایل شویم. در شله بران علاوه بر واگذاری اراضی تحت مالکیت دکتر قاسم اهری، عده دیگری از خرده مالکان نیز وجود داشت که ساکن اهر بودند با آنکه برخی روستاییان آنها را مالکان خود می شناختند ولی جزء قشرممتاز رده پایین به حساب می آمدند. این خرده مالکان ساکن شهر، اغلب بدون مباشر، خودشان مستقیماً اراضی را به اجاره روستاییان ده می دادند و تنها در فصل خرمن در ده حضور می یافتند و نسبت به میزان بهره مالکانه خود نظارت می کردند.
روستایی نیز موظف بود بعد از مشخص کردن مقدار بهره مالکانه ، برحسب نظر ارباب خود بصورت جنسی یا نقدی، به خانه ارباب در اهر برده و آن را اغلب با سوقات و هدایای لبنی و ماکیانی تحویل دهد.. بعلاوه دو سه خانوار در این روستا خود بعنوان خرده مالک، صاحب زمین زراعی بود از جمله می توان از خانواده "قهرمانیان" نام برد که در رده بندی اقتصادی و سیاسی جزء قشر ممتازرده پایین محسوب می شدند.
اربابانی که مباشر داشتند در تماس مستقیم با دهقانان نبودند. مباشر در غیاب مالک در نقش نماینده وی به مدیریت امور زراعی و اداری ده می پرداخت و با کدخدای ده بیشتر رابطه نزدیکی داشت و نظریات ارباب را در مور مسائل ده به اطلاع وی می رسانید. نماینده ارباب برای تأمین مقاصد وی، ناظر به کلیه اعمال دهقانان ده بود و گزارشهایی از وضع آنان به ارباب می داد و نیز گاهی به منظور سودجویی شخصی، در زورگیری از مالک پیشی می گرفت و موجب دلسردی دهقانان می شد.
ب)قشر رعیت : هرکس که با کشت و زرع در قطعه زمینی سر و کار داشت خود را رعیت می خواند و سالهای متمادی این کار را انجام می داد و بعنوان رعیت فلان مالک خوانده می شد.رعیت نقش های متفاوت زراعی مانند آبیاری، برزگری، گاوبندی، دروگری، خدمتکاری و خرمن کوبی و مانند اینها را ایفا می کرد. این نوع رعیت که زارع صاحب نسق و یا هامپا گفته می شد مالک زمین نبود، بلکه حق بهره برداری از آن را طبق قرارداد داشت.مالک بعد از مرگ زارع زمینی را که او در اختیار داشت به فرزند وی(معمولاً فرزند ارشد) واگذار می کرد.
ج)قشر خوش نشین : زارعان یا کشاورزان در حقیقت همان صاحبان نسق و یا رعایای صاحب نسق قدیمی اند که در اثر اجرای مقررات تقسیم و فروش خالصجات و قانون اصلاحات ارضی و واگذاری موقوفات مالک یا مستأجر شده اند.
در جریان اصلاحات ارضی از آنجا که تقسیم بر مبنای نسق زراعی صورت گرفت و تغییر نسق زراعی در دهات ممنوع شد و هر زارع صاحب نسق مالک زمینی شناخته شد که در تاریخ تصویب قانون در اختیار داشت و در آن کشت می کرد.لذا خوش نشین ها صاحب نسق نبودند و در فعالیتای بنیادی تولید کشاورزی به طور مستقیم دخالتی نداشتند و صاحبان نسق زراعی در مواقع لزوم از برخی از آنان که "غریبه" گفته می شدند در مقابل پرداخت حق الزحمه در کارهای زراعی یا غیر زراعی استفاده می کردند. اینگونه افراد اغلب به عنوان دروگر در فصل برداشت محصول و کارگر در سایر فصول سال در شله بران یا دهات اطراف یا در شهرستانهای اهر به کارهای متفاوتی می پرداختند. برخی از آنان نیز در ده به کار غیر کشاورزی از قبیل دکانداری ، دوره گردانی، گاوچرانی، گیوه دوزی مشغول بودند.
با اجرای اصلاحات ارضی که در واقع توزیع مجدد زمین بود، قشر ممتاز جامعه روستایی بتدریج از بین رفت و موقعیت اجتماعی قشر خوش نشین تثبیت شد. به همین جهت آنها دست به تحرک جغرافیایی و اجتماعی زدند و اکثر آنها به شهرهای دیگر مخصوصاً به اهر و تبریز و تهران رفتند که اکثر آنان با تحرک جغرافیایی ارتقاء سطح زندگی یافته اند.

نهادهای اجتماعی درروستا[ویرایش]


← ساخت خانواده در شله بران
ساخت عمده خانواده امروزی روستای شله بران از نوع خانواده زن و شوهری یا هسته ای است که در آن زن و شوهر و فرزندان دختر و پسر ازدواج نکرده در یک جا زندگی می کنند. طبق محاسبات نگارنده در بهار ۸۸ از مجموع ۸۸ خانوار موجود در ده ، ۸ خانوار از نوع هسته ای بوده و ۳۲ خانوار از نوع گسترده پدری و بقیه از نوع خانواده ناقص و یا خانواده با ملحقات بوده است..توجیه غلبه خانواده هسته ای در ارتباط با شیوع فرهنگ شهری به روستا و قرابت مکانی این روستا با مرکز شهر بعلاوه تکامل تدریجی-تاریخی خانواده و انواع آن در جهت سیر به خانواده هسته ای می تواند بیان شود.
نقش و پایگاه افراد در خانواده:
مقام و قدرت اعضای خانواده در روستای شله بران همانند اکثر روستاهای ایران بر اساس سه عامل : سن،جنس و قدرت بدنی مشخص می شود.بعلاوه این سه عامل ملاکهای تقسیم کار در خانواده این روستا نیز هست. در داخل خانواده قدرت اساسی در دست رئیس خانوار که معمولاً مرد یا مرد ریش سفید یا فرزند ذکور ارشد است قرار دارد. از این نظر خانواده پدر سالاری یا مرد سالاری است.
رئیس خانوار کلیه امور مربوط به خانواده را حل و فصل می نماید. و کلیه مخارج زندگی با نظارت و کنترل او صورت می گیرد. در خانواده های گسترده پدری، توصیه های پدر بزرگ بصورت دستور قطعی و مورد احترام شناخته می شود. زنان خانواده شله بران کارکن و فعال چه در داخل خانه و چه در امور زراعی هستند. در حالت کلی مادر در خانواده شله برانی بعنوان "فعله داخلی خانه" شناخته می شود و می توان آن را مدیر داخل خانواده در غیاب همسر به حساب آورد. نقش پسران و دختران بصورتی تجلی می کند که حاکی از تناسب وظیفه آتی آنها در پدر یا مادر شدن خواهد بود.غالباً دختران در امور خانه داری و مواظبت و نگهداری اطفال و اشتغال در صنایع دستی مثل قالی بافی و تحصیل در مدرسه و نیز رسیدگی به امور دام و طیور و امور مربوط به آنها به مادران کمک می کنند و پسران در خدمات ساده کشاورزی مانند چیدن علوفه برای دام و چراندن دام در اراضی اطراف و مراتع و نیز مشارکت در آبیاری مزارع و باغات و در عملیات کاشت و داشت و برداشت محصول،تحصیل در مدرسه نظایر این امور فعالیت دارند.

← نهاد ازدواج
در روستای شله بران ازدواج مبتنی بر عشق و مصلحت است. این امر برای دختان ده از سوی پدر و مادرشان مورد مصلحت و مشورت قرار می گیرد و دختران کمتر از فرمان انها سرپیچی می کنند.اما برای پسران بیشتر جنبه عشقی دارد.گاهی در ازدواج مبادله اجتماعی براساس "بده - بستان" دیده می شود که در بین بعضی از خانواده های ساکن ده ربودن دختر انجام می شود. در این مبادله شیربها و جهیزیه مورد بحث زیاد قرار می گیرد.بیشتر ازدواجها درون گروهی است.سازمان خانواده روستایی به مراتب پویاتر از خانواده های شهری است و این امر در زودرسی و عمومیت ازدواج تجلی می یابد.در مورد شیوه های همسر یابی و رسوم و آداب ازدواج در فصل فرهنگ بحث خواهد شد.

← تعلیم و تربیت در خانواده
والدین خانواده ها در شله بران با شرکت دادن کودکان در مسئولیتهای خانوادگی در مجامع مختلف ده، زمینه را برای ورود به زندگی اجتماعی آنان فراهم می نمایند. بسیاری از این امور از طریق آموزش مستقیم و پند و نصیحت به کودک آوخته می شود. از آنجا که امکان توسعه همه جانبه تجارب برای کودک در خانواه عملاً امکان پذیر نیست،
بنابراین والدین دو گونه مسئولیت در این زمینه دارند:
یکی آموزش مسائل و رفتارهای اجتماعی از طریق نصیحت و دیگری از طریق عمل و رفتار که هر دو مورد در خانه و مزرعه صورت می گیرد.اساس تأدیب در خانواده های روستا بر تهدید و تنبیه است تا با تشویق و هدایت آنها. روش دیگر القاء مطالب و انتظارات است یعنی آموزش کودک با داستانسرایی و ذکر رفتار اشخاص در حضور او. هر یک از این روشها هر کدام تأثیر خاصی در پرورش شخصیتی و اجتماعی کودک روستایی به جا می گذارد. هر چند که هدف تنبیه بدنی، واقف کردن کودک به خطای خویش و بازداری از تکرار خطاست،
اما کودک برای دفاع از خود به سه شیوه متوسل می شود:
یا خود را مطیع و تابع والدین قرار می دهد و مطابق دلخواه و توقعات آنها رفتارش را اصلاح می کند یا می کوشد رفتارش چنان جسورانه و توأم با خشونت شود که هر مخالف و مبارزی را سرکوب کند و خود را از آزار آنها مصون نگه دارد و بالاخره کودک می کوشد تا خود را از دیگران دور نگه دارد و کمتر با آنان در آمیزد و همین تاکتیک های دفاعی در دوران کودکی بر بزرگسالی آنها سایه افکنده و آنها را بصورت اشخاصی مطیع، یا ناسازگار یا کم رو و منزوی در می آورد. مسئله اعمال قدرت توسط والدین مخصوصاً پدر که خود را ثابت رأی و ثابت قدم نشان می دهد، تا کودکش بفهمد که کار او شوخی بردار نیست در مواردی که خودداری طفل از انجام توقعات موجب لطمه و زیانی جهت خود و دیگران باشد مثل بی قیدی و بی تفاوتی در برابر اوامر و نواهی، ایجاد سر و صدا ، بی حرمتی نسبت به بزرگترها، دروغگویی، عدم توجه به کار در خانه و مزرعه و امور دام، موارد گوناگون اعمال قدرت پدر را سبب می شود.
تعلیم و تربیت در مدرسه:
چون مدرسه محیط جدیدی برای اطفال روستایی است که ممکن است برای او غم انگیز و اضطراب آور و یا مطلوب و دل انگیز باشد و این بسته به نوع مدرسه و زمینه سازی والدین از قبل برای کودک است. والدین شله برانی در زمینه مأنوس کردن کودک خود با مدرسه و تحصیل کوشش چندانی(بعلت فقر فرهنگی خودشان)بعمل نمی آورند. والدین کمتر به مدرسه سر می زنند. مسئله دیگر این امر که معمولاً رفتار معلمین ، کاملاً با رفتاریکه والدین بچه ها دارند متفاوت است.مثلاً شوخی و خنده کودک در خانه باعث شادی است ولی همین امر در کلاس موجب بی نظمی و اعتراض و تنبیه از سوی معلم است و کودک در تضادی قرار می گیرد. باید گفت که هیچگاه با تنبیه و سخت گیری نمی توان در تعلیم و تربیت موفق شد و تنها راه موفقیت معلم، آگاه کردن،ملایمت و مهربانی و صبر و حوصله است.

← مذهب
ساکنان روستای شله بران مسلمانان شیعی مذهب دوازده امامی هستند. دستورات مذهبی را تا آنجا که اطلاع دارند و برایشان ممکن است عمل می کنند. نماز پنج گانه را ترک نمی کنند و آنرا ستون دین می دانند. پیشوایان بزرگ مذهبی را بخوبی می شناسند و برای آنها زیاد قسم می خورند تا صداقت عمل و گفتار خود را به اثبات رسانند و داستانهای فراوانی از رفتار و اخلاق و طرز زندگی ائمه نقل می کنند. برای روزه گرفتن ثواب فراوانی قائلند و هرکس روزه دار باشد حرمت و احترام او در نزد آنان به مراتب افزایش می یابد و او را مرد خدا و دیندار خطاب می کنند. بیشتر احساسات مذهبی اهالی ده در ماه محرم تجلی می یابد و در این ماه بیش از ماه های دیگر ،مردم به مساجد می روند. در این ماه اعتقاد واقعی مردم به مذهب آشکار می شود.

ساخت اقتصادی روستای شله بران[ویرایش]

شیوه معیشت عمده اهالی شله بران را فعالیتهای کشاورزی که مشتمل بر زراعت، باغداری و دامداری است به عبارت دیگر بهره کشی از خاک اساس اقتصاد روستا را تشکیل می دهد.

← زراعت
زراعت به معنی کاشت و داشت و برداشت گیاهان یک ساله است.کشت غله( گندم و جو) رکن اصلی اقتصاد این روستا را تشکیل می دهد که بوسیله آن استقلال اقتصادی و تأمین مواد غذایی یک ساله خود را داشته باشد. عمده ترین تولیدات زراعی روستای شله بران را گندم تشکیل می دهد. انواع گندمهای مورد کشت عبارتند از : گندم زرد،گندم سفید،گردیش، گندم برهنه و گندم قرمز است که در این میان کشت گندم گدیش اکثراً در اراضی آبی و گندم قرمز در اراضی دیمی (به جهت مقاومت ساقه هایش در خشکی) متداول است.
بعد از گندم ، جو در درجه دوم اهمیت قرار دارد که بیشتر برای مصارف احشام کشت می شود. از انواع ج در این روستا بیشتر جو بهاره، خصیل گوزلوک (شش اری) کاشته می شود.
عوامل تولید زراعی در روستای شله بران:

←← زمین
معمولاً اراضی زراعی را از نظر قابلیت بهره برداری به دو دسته اراضی دایر(اراضی زیر کشت و اراضی که مستقیماً مورد استفاده زراعی قرار می گیرد.) و اراضی بایر یا موات (اراضی غیر قابل کشت یا اراضی که مورد استفاده زراعی قرار نمی گیرد و قابل احیا ست) تقسیم می کنند.
اراضی زراعی از لحاظ استعداد لازم برای زراعت بهسه دسته تقسیم می شود:
۱- اراضی مساعد
۲- نیمه مساعد
۳- نا مساعد
زمینهای مساعد اغلب آن نوع اراضی هستند که سطح روئین خاک دارای طبقا رسوبی می باشد و آب کافی برای آبیاری دارند.
در این روستا اراضی مساعد عبارتند از (نام محلی اراضی):
گین دره – گوبک لو – غفاریری – خان قاللو – قمشلی – گول اوستی – هوری یری – داشلی یر – سوودی یانلو – (تمام اراضی ذکر شده در قریه حاجیلار قرار دارند) اراضی نیمه مساعد آن نوع اراضی را شامل می شوند که با وجود طبقات رسوبی فاقد امکانات آبیاری باشند.
نام محلی این اراضی در قریه حاجیلار عبارتند از :
ایده لی دره – اوغلاقی لار – شاخته ورانلار – کول تپه – ساری تپه لر – دلیک لی داش – تخته دیم – اروق تپه لری – خرده لار – و در قریه شله بران این اراضی شامل : خانی قاری لار – جنی قیه – سولود ربسی – دمیر تپه سی – ساری گونی – مس تپه سی – قیز قبری – قاری کلکی – سوپورگلیک – یانلودرسی – قوزای دال لاری – اخ وای دالاری – گور قلعه سی – که تمامی اراضی دیمی ده را تشکیل می دهد.
اراضی نامساعد شامل اراضی مناطق کوهپایه ها و فاقد طبقات رسوبی خاک است که تمامی این نوع اراضی ر بخش قریه شله بران واقع شده اند. که نام محلی برخی از آنها عبارتند از :
موسی کلکی – پیشیک داشی – چخماق بولاق دره سی – قره گونی – جنی قیه – (شامل کلیه اراضی بایر و مراتع کوهستانی روستای شله بران)
مشکلات اراضی زراعی : روستاییان شله بران علاوه بر اینکه قسمت عمده زمین های زراعی شان نیمه مساعد (دیمی) است و میزان محصول زراعی شان بستگی کامل به اوضاع و احوال جوی و میزان بارندگی دارد، در رابطه با زمین با مشکلات چندی روبرو هستند که اهم آنها عبارتند از :
اختلاف برخی خانواده های خویشاوند بر سر مالکیت اراضی موروثی و در نتیجه بلا استفاده ماندن بعضی از قطعات زمین.
تقطیع اراضی بر اثر وراثت که در نتیجه گاهی امکان استفاده از ماشین آلاتزراعی را مشکل می سازد.
نا هموار بودن و عدم تسطیح زمینهای زراعی و مشکل آبیاری آنها.
بالا رفتن هزینه های زراعی مانند شخم زدن زمین، تهیه کود و بذر و مانند آنها.

←← آب و آبیاری
منابع آب زراعی ده :
دو شیوه بهره برداری از منابع آب در این روستا رواج دارد:
استفاده از منابع تحت الارضی آب از راه کندن قنات.
بهره برداری از منابع زیر زمینی آب از طریق حفر چاه که عمده ترین آب زراعی روستای شله بران را آب قنات ده تشکیل می دهد.
این قنات که بنام قنات شله بران معروف است متعلق به ساکنین حاجیلار (تاتها) می باشد و بخش کرد لر ده ، در این قنات ، سهم آب زراعی ندارند. این قنات با حفر ۱۴ حلقه چاه در منتها علیهاراضی زراعی شمال ده و اتصال آنها به یکدیگر درست شده است. که بوسیله مجرایی آب زیرزمینی آنه به بیرون آورده شده است. این قنات در سالهای قبل از اصلاحات اراضی توسط بزرگترین ارباب ده بنام دکتر قاسم اهر با بیگاری کردن رعیت های وی درست شده است.
نحوه تقسیم آب قنات :
در شلهبران حجم آب را با مقیاس های زمان مانند روز ، نصف روز و نیز ساعت اندازه می گیرند.مدار آب یا گردش آب در تمام شبانه روز انجام می گیرد. و نقصان و افزایش آب تا حدی برای همه مزرعه یکسان است. این توزیع یا گردش آب از هر ۱۴ شبانه روز یک بار تکرار می شود.کسی که یک سهم زراعی زمین دارد سهم وی از آب هفت ساعت است. کسی که یک چارک زمین دارد، ۲۴ ساعت از هر ۱۴ شبانه روز سهم استفاده از آب قنات ده را دارد.
زمان پشک انداختن برای استفاده از آب قنات بعد از ۱۳ نوروز هر سال آغاز می شود و تا نیمه پاییز ادامه می یابد. هر دهقان موظف است قبلاًمطلع شود که حقابه اش در چه ساعتی به او تحویل داده خواهد شد که در زمان موعود در بند آب (شادروان = گول)حاضر شده و آب را می بندد تا شادروان پر از آب شود و بعد آبیاری را شروع کند.

←← نیروی شخم
قبل از ورود تراکتور و وسایل مکانیزه به این روستا زمین بوسیله جفت یا جفت گاو شخم زده می شد.که شخم زدن بدین صورت هم کیفیت پایینی داشت و هم به مدت زمانی طولانی نیاز داشت.امروزه با کار تراکتور ، شخم زنی در به سهولت و در کمترین زمان صورت می گیرد. بعلاوه عمق شخم به مراتب با تراکتور، عمیق تر از روش قبلی می باشد که زمین بهتر آفتاب خورده و چمن های آن ریشه کن می شود.
امروزه شخم زنی با نیروی انسانی فقط در باغات و یونجه زارها و سبزی کاریها دیده می شود و بقیه نقاط را با تراکتور شخم می زنند.

←← نیروی انسانی
تعیین دقیق آمار افرادی که در روستای شله بران در بخش زراعت فعالیت دارند قدری مشکل است چه برخی از آنان در شهرستان اهر سکونت دارند. بطور کلی می توان گفت که حدود ۴۰% افراد ساکن در ده فعالیت زراعی دارند.

←← نهاده های زراعی
الف) بذر : مصرف بذر اصلاح شده در این روستا رایج نیست. روستاییان همه ساله مقداری از محصول تولید شده را برای مصارف بذر سال زراعی دیگر کنار می گذارند. بدیهی است که راندمان بذر بومی نسبت به بذر اصلاح شده کمتر خواهد بود و ضایعات محصول به سبب آلودگی های مختلف و آفات و امراض رقم زیادی را شامل خواهد شد. بویژه سیاهه گندم ، مهممترین آفات غله ای این روستا را تشکیل می دهد که حدود ۱۰% محصول را از بین می برد.
بذر پاشی : زارع صاحب نسق (هامپا) لنگی به کمر بسته و هر بار یکی دو من بذر در آن ریخته و در حال حرکت در زمین مورد نظر در روی خط مستقیمی حرکت کرده و مشت مشت بذر می پاشد. کم و زیاد شدن بذر ریخته شده ضررهایی در بر دارد: اگر زیاد پاشیده شود موجب اسراف در بذر و نیز ساقه های گندم بصورت ضعیف رشد و سبز می شود. اگر تنگ پاشیده شود میزان محصول کم خواهد بود.
ب) کود شیمیایی : برای هر چه بیشتر تولید کردن محصولات زراعی و استفاده هر چه بیشتر از اراضی زیر کشت و بالا بردن میزان عملکرد در واحد سطح ، باید قوه و بنیه زمین قوی باشد تا بتواند محصول بیشتری تولید نماید.لذا از کود به این منظور در روستا کمک گرفته می شود. اصولاً کود دو نوع است:
۱- طبیعی (حیوانی و نباتی) ۲- شیمیایی
قبل از رواج کود شیمیایی اهالی این روستا در کشتزارهای خود از کود حیوانی و نباتی (مثل پهن و خاکستر) استفاده می کردند. بویژه برای یونجه زارها و باغات خود هر ساله این نوع کود ها را از ده با الاغ به باغات حمل می کردند. ولی امروزه کود شیمیایی پر مصرف ترین و ارزانترین کود ها محسوب می شود که ترکیبی از مشتقات نفت با سنگ های فسفات می باشد.
از اناع کود های شیمیایی مثل اوره ، نیترات آمونیوم، فسفات آمونیوم ، سولفات دوپتاس و غیره بر حسب موارد استفاده دراین روستا نیز کم و بیش استفاده می شود که منبع عمده تأمین آن در اداره کشاورزی و جهاد سازندگی شهرستان اهر می باشد.
ج) سموم دفع آبات نباتی : استفاده از سموم دفع آفات زراعی در این روستا چندان معمول نیست. گاهی آفات عمده زراعی این روستا را کرم ساقه خوار و سن های مضر غلات و انواع ملخهای بومی تشکیل می دهد. زارعین روستا از سموم برای دفع آفات باغات سیب و یو نجه زارها استفاده می کنند، نه کشت زار های گندم و جو.
تولیدات زراعی :
۱- غلات : کشت غلات بخصوص گندم و جو مهمترین فعالیت زراعی این روستا را تشکیل می دهد. بطوریکه حدود ۷۰% اراضی زیر کشت سالانه این روستا به کشت غلات اختصاص یافته است.
الف) گندم : کشت گندم بعنوان محصول عمده و اصلی این روستا است که بدو صورت آبی(۵/۲%) و دیمی(۶۷%) و بهاره و پاییزه کشت می شود. کشت غلات در قطعات کوچک و غیر اقتصادی که استفاده از ماشین آلات کشاورزی را با مشکلاتی روبرو می سازد. بذر مورد نیاز برای زراعت گندم عمدتاً از تولیدات خود روستاییان تأمین می شود.
کشاورزان در پایان سال زراعی از گندم برداشتی، مایحتاج یک سال آینده خود را اعم از مصارف خوراکی ، دامی ، بذری ذخیره نموده و مازاد آنرا بفروش می رسانند. خرید گندم مازاد روستاییان این روستا گاهی توسط سازمان مرکزی تعاون روستایی و بوسیله شرکتهای تعاونی روستایی انجام می گیرد.
ب) جو : کشت جو دومین زراعت عمده این روستا است که حدود ۳% اراضی آبی و ۱۷% اراضی دیمی را هر سال به خود اختصاص می دهد.
۲- نباتات علوفه ای : شامل یونجه، اسپرس، شبدر ، گاودانه، چغندر، خصیل و سایر نباتات علوفه ای به مقدار کم و پراکنده کشت می شود.
۳- حبوبات : از انواع حبوبات زراعی متداول در این روستا می توان به انواع نخود(سفید– سیاه – قهوه ای )و به مقدار کم انواع لوبیا (چیتی – سفید – قرمز) کم و بیش هر ساله کشت می شود. کشت انواع لوبیا در زمینهای داخلی باغات و باغچه ها متداول است.
۴- صیفی جات : کشت بوستان ( خربزه و هندوانه ) نیز در اراضی دیمی این روستا همه ساله رواج دارد. بعلاوه کشت لوبیا ، ذرت، آفتابگردان، گرچک به مقدار کمی در داخل این صیفی جات مشاهده می شود.
علاوه بر اینها کشت هویج که در شهرستان اهر معروف به هویج شله بران است، در رنگهای مختلف سفید، قهوه ای ، نارنجی ، سیاه، بنفشه ای رایج بود که امروزه چندان خبری از کشت این نوع هویج بومی نیست.
برداشت محصول : برداشت محصول از نظر روستاییان به دو نوع تقسیم می شود برداشت محصول زراعت(گندم و جو) و دیگری محصول بهاره(خصیل ، گاودانه ...)
فصل درو از خردادماه شروع می شود ابتدا جو درو می شود که به این عمل به اصطلاح " به خصیل درآمدن" می گویند از اوایل تیرماه درو گندم شروع می شود و حداکثر تا پایان همین ماه به طول می کشد.

← دامداری
هر خانوار با توجه به مقدار اراضی زراعی و مقدار علوفه دامی که کشت می کند تعدادی دام نگه داری می کند. به این ترتیب دامداری به عنوان معیشت ثانوی و مکمل اقتصاد روستایی شناخته می شود.
در این روستا گوسفندهایی از توده های مغانی و کردی و اغلب گوسفندهای منازل از نوع شیری است. اکثر گاوها از نوع بومی مخلوط بوده که هیچ گونه علائم مشخصه نژادی ندارند و به رنگهای سیاه ، قهوه ای تیره ، زرد یا مخلوطی از این رنگها دیده می شود. برخی گاوها کوچک اندام و از نظر تولیدات دامی در سطح بسیار پایینی قرار دارند.
حداکثر مقدار شیری که این گاوهای بومی روستا می دهد روزانه ۳ کیلو شیر می باشد و مقدار شیر هر گاو با توجه به نوع تغذیه دامی تفاوت می کند.

←← شیوه دامداری
دامهای روستای شله بران بصورت سنتی و با استفاده از اصطبلهای غیر بهداشتی در کنار منازل مسکونی است.پایین بودن کیفیت غذای مورد نیاز دامها، میزان تولیدات لبنی آنها را در سطح بسیار پایینی قرار می دهد که فقط تکاپوی مصرف خانوار را دارد.

←← فراورده های دامی
یک گوسفند پس از زاییدن حدود ۴ تا ۵ ماه شیر می دهد. مقدار شیر روزانه یک گوسفند بین نیم تا یک کیلو نوسان دارد. از شیر ، انواع فراورده های لبنی به صورت ماست، پنیر ، کره ،شور ، کشک (قره قات) درست می کنند. که علاوه بر مصرف خانوادگی مازاد آنرا برای فروش در اهر به لبنیات فروشها ارائه می دهند.پنیر مهمترین مواد لبنی ده است که آنرا بعنوان "روزی زمستانی" درست کرده و نگهداری می کنند.
پشم گوسفندان نیز مورد توجه است که در اول تابستان یا اواخر بهار می چینند و هر گوسفند نسبت به بزرگی و کوچکی و بلندی و کوتاهی قدش بین ۵ تا ۱۵ سیر پشم دارد. که از آن علاوه بر استفاده در لحاف و تشک در بافتن صنایع دستی مثل جوراب، دستکش و ... و مخصوصاً در قالی بافی مورد استفاده قرار می گیرد. بالاخره از فضولات دامی نیز بصورت مواد سوختی و کود استفاده می کنند.

← باغداری
بهره برداری از باغ نشانه یک مرحله از تحول و تکامل در اقتصاد زراعی روستا بوده و رکن سوم اقتصاد شله بران را تشکیل می دهد. تولیدات باغی تنها از جهت احتیاجات روستایی حائز اهمیت نبوده ، بلکه صدور محصول و فروش آن درآمدی را عاید روستاییان می سازد. بطوریکه در بعضی خانوارها بعد از کشت غلات ، باغداری دارای اهمیت زیادی می باشد و چندان تمایلی به نگهداری دام نشان نمی دهند.
باغات روستای شله بران را درختان مثمر و غیر مثمر تشکیل می دهد.
الف) درختان مثمر : این نوع درختان را می توان از نوع محصول و خواص فیزیولوژی آن به دو گروه میوه های هسته ای مثل گوجه ، آلبالو ، زردآلو، هلو و میوه های دانه دار مثل سیب، گلابی ، تقسیم نمود. هر چند کم و بیش از هر یک از انواع درختان مثمر در این روستا دیده می شود ولی بیش از ۹۰% درختان مثمر این ده را باغات سیب لبنانی اعم از قرمز یا زرد تشکیل می دهد.
ب) درختان غیر مثمر : از درختان غیر مثمر در این روستا می توان درخت سیاه، بید، تبریزی ، قلمه های چهره را می توان نام برد. که مصارف محلی دارند به این معنی که شاخ و برگ آن مورد استفاده دامی و سوختی قرار می گیرد. و از تنه های آن در بنای سقف خانه بصورت تیرهای چوبی بکار برده می شوند. از حدود ۱۰ هکتار باغات این ده فقط ۲ هکتار آن به کشت درختان غیر مثمر اختصاص داشته است و بقیه آنرا باغات مثمر که بیش از ۹۰% آن را باغات سیب لبنان تشکیل می دهد.
در این روستا بین منبع آب و محل باغداری رابطه مستقیمی وجود دارد: اراضی باغات در قسمت جنوبی قنات ده( کاهریز شله بران ) در مسیر قابل آبیاری از قنات قرار گرفته و گسترش یافته است و باغات غیر مثمر در دو ساحل رودخانه ده از روستای پسته بیگ در شمال تا روستای دیزج چاللو در جنوب کشیده شده است.

← صنایع دستی
ظهور صنایع یدی در جوامع روستایی بازتابی از تکامل تکنیک تولید در جهت رفع کمبودهای اشیاء مورد نیاز برای مصرف و ابزار و لوازم کار و پوشاک است. صنایع دستی مثل دست کش، شال و کلاه و جاجیم و گلیم و پلاس کم وبیش یافته می شود. ولی در مقایسه با سابق کمتر رایج است چه تهیه آنها بصورت آماده و بافته شده کارخانه ای آسانتر و ارزانتر است. هر چند که مرغوبیت و دوام عمر آنها به مراتب کمتر از دست بافته شده شان می باشد.

فرهنگ عامه مردم شله بران[ویرایش]


← آداب و رسوم
الف)آداب و رسوم مربوط به زندگانی فردی :
این آداب و رسوم که بیشتر جنبه فردی دارد در سایر نقط روستایی ایران نیز کم و بیش با اندک اختلافی وجود دارد که ما در اینجا به برخی از آنها در روستای شله بران اشاره می کنیم.
ولادت: در روستای شله بران نازایی زن را بدبختی بزرگی می شمارند. از این رو زن نازا به هر وسیله ای دست می زند تا خود را از این فلاکت برهاند و انواع دعاها و طلسمها وگیاهان وحشی و ادویه و اعمال گوناگون مذهبی و جادویی را برای آبستان شدن متوسل می شود. همچنین برای وی، نذر و نیاز کردن و دخیل افتادن در مسجد ده و یا مساجد شهرستان اهر و به زیارت مشهد رفتن را توصیه می کنند تا خدا به رحم آید و به وی اولادی مرحمت کند.
نامگذاری: در این روستا شب دهم بعد از حمام زایمان، بچه را نامگذاری می کنند و بیشتر اسامی ائمه و انبیاء را بر نوزاد می گذارند تا در روز محشر همان امام به نام وی ، از او شفاعت کند. برخی نیز نام پدربزرگ یا مادربزرگ را بر بچه می گذارند تا بدینوسیله آنها را احیا کنند. نحوه نامگذاری بدین ترتیب است که ابتدا دو سه نفر زنان فامیل دعوت می شوند و زن پیری که "آق بیرچک" (گیسو سفید) نامیده می شود بر گوش راست نوزاد اذان و بر گوش چپش اقامه را می خواند، بطوریکه حاضران در مجلس نیز بشنوند. سپسنام انتخاب شده را بر هر یک از دو گوش طفل یک بار تکرار می کند و سایر زنان حاضر در مجلس طفل را به ترتیب گرفته و نام وی را بر زبان آورده و با گفتن نامش، طفل را نوازش می کنند.
گریه طفل: اگر طفل بیچاره بلند و مداوم گریه کند می گویند: بچه را "نظر" زده است. فوراً اسپند دود کنید و به کودک دود اسپند بدهید. زن خانه هم هفت دانه اسپند برداشته و در آتش می اندازد و چنین می گوید:
اوزریک دانه دانه سالدیم یانه یانه قوهوم اولا یاد اولا گیله سی بوردا یا نه و یا:
اوزریک سن هواسان یدی درده دواسان سنی سالیرام بو اودا بد نظری سوواسان
۴- آداب حمام : زنان وقتی به حمام می روند در حمام عمومی وقتی یکی از آشنایان را در حمام می بینند یک جام آب گرم پر کرده و به سر وی می ریزند تا ادای احترام کنند. بعد می گویند صحت وجود، دومی نیز می گوید سلامت باشی.
ب) اداب و رسوم اجتماعی:
۱- آداب و رسوم ازدواج:
در این روستا والدین قبل از سن ازدواج دختر یا پسرشان به فکر تشکیل خانواده برای آنه می افتند. مخصوصاً برای فرزند دختر از همان اوان کودکی وسایل جهازیه را فراهم می نمایند. مادران بیشتر به فکر شوهر دادن دختران خود هستند چون دختری که دیر شوهر کند به دیده تحقیر نگریسته می شود و برای بخت گشایی او اعمالی به جا می آورند. از جمله آنکه اسامی پسر دلخواه و مطلوب و مادر او را با آیات دهم از سوره پنجم قرآن می نویسند و از خاک گذرگاه آن پسر مقداری برداشته و به همرا دعا به جامه دختر وصل می کردند.
صور انتخاب همسر:
زناشویی در این روستا به دو صورت ربایش و خواستگاری انجام می گیرد. اگر به خواستگاری دختری که پسر پسندیده بروند و مورد رضایت پدر دختر نباشد گاهی عمل ربودن دختر را پسر انجام می دهد که این عمل بقایایی از رسوم دیرین اقوام و ایلات عشایری بوده است.هنگامی که رضایت والدین دختر جلب می شود عمل خواستگاری انجام می شود بدین صورت که قبلاً توسط زنان گیس سفید(آق بیرچک) خانواده به همراه مادر و خواهر داماد برای مذاکرات اولیه و جلب موافقت خانواده دختر می روند.
معمولاً در جلسات اول و دوم خواستگاری مادر دختر بهانه هایی را برای کسب اهمیت دختر (از جمله صحبت با پدر دختر و اقوام نزدیک)می تراشد.
جلسه سوم را که به اصطلاح "هدی" (بله بران) می گویندبرگزار می شود و مادر عروس جواب و نظر پدر خانواده یا اقوامشان را به اطلاع زنان گیس سفید(آق بیرچک) خانواده داماد و نیز مادر داماد می رساند.
بعد از حصول نتیجه مثبت روز معینی را برای تعیین میزان مهریه و جهازیه و "باشلوق" (شیربها) اعلام می کنند تا اینجا که مقدمات ازدواج است زنان نقش بازی می کنند و تمام جلسات گفتگو را اداره می کنند. در شب تعیین شده در ساعات موعود چند نفر از ریش سفیدان و افراد جهاندیده خانواده داماد به همراه پدر وی به خانه دختر می روند که ریش سفیدان اقرباء خانواده دختر نیز قبلاً توسط پدر وی مطلع و دعوت می شوند. هریک از رئیس دو خانواده شخصی را بعنوان ریش سفید برای مذاکراتی در مورد میزان مهریه و شیربها و جهازیه و نیز اقلام ضروری وسایل خرید مانند طلا و ولباس و مخارج عروسی صورت می گیرد. وقتی که پس از مدتی چانه زنی ، مبالغ مذکور تعیین شد، روزی را برای عقد خوانی و نیز روزی را برای نامزدی به اصطلاح " شیرینی خورانی" و فرستادن انگشتر و "آیینه بخت" و پارچه و لباس و کفش و چادر و میوه و شیرینی و ۰۰۰ از طرف خانواده داماد ،برای عروس معلوم می دارند.
عقد خوانی دوسه روز قبل از شیرینی خورانی انجام می شود که تشریفات چندانی ندارد. بدین صورت که دختر و پسر بعد از انجام آزمایشات پزشکی لازم در شبکه بهداری شهرستان اهر به همراه پدران خود و دو سه نفر از آشنایان نزدیک برای شهادت دادن به "محضر" می روند. پس از عقد خوانی عاقد، طرفین یعنی دختر و پسربا شهادت دو نفر از همراهانشان مهر تأیید را در محضر می زنند و از آن پس پسر "داماد" و دختر "عروس" خطاب خواهد شد.
شیرینی خورانی:
بر طبق آداب محل برای اینکه نامزدی جنبه عرفی پیدا کند مراسم "شیرینی خورانی" برپا می دارند تا دختر و پسر را عرفاً نامزد یا "آداق" همدیگر و "آداقلو" بشناسند. روز نامزدی از روزهای سعد و خوش یمن انتخاب می شود روز دو شنبه را روز سنگین می دانند. روزهای شنبه و سه شنبه و چهارشنبه را نحس می دانند و روزهای یک شنبه و پنج شنبه را خوش یمن می دانند. و معمولاً این مراسم در خانه دختر و در میان خانواده و نزدیکان طرفین که به این مجلس دعوت می شوند برگزار می شود. و رسم ست که دعوت شدگان به این مجلس، کادویی را برای عروس مثل حلقه انگشتر،چادری و یا کله قند به همراه می آورند.بعد از آن دختر حق آرایش و پیرایش می یابد. دوران نامزدی گاهی چند ماه و گاهی چند سال به طول می کشد که فرصتی برای اتمام فرش بافی و یا پایان دادن به کارهای خرمن و ... می باشد.اگر به عللی دوران نامزدی از طرف پدر دختر به تأخیر افتر داماد مجبور به ربایش دختر می شود.
در غیر اینصورت با برپایی مراسم جشن و "توی" به دوران نامزدی پایان داده می شود. در دوران نامزدی خانواده داماد باید برخی آداب اجتماعی را بجا آورد از جمله اینکه ایام جشن و اعیاد مذهبی و ملی مثل عید قربان، نوروز، چهارنبه سوری هدایایی از طرف خانواده داماد و خانواده های اقوام نزدیک وی تحت عنوان "تبق" که محتوی پارچه،شیرینی، نخود و کشمش و مانند اینهاست فرستاده شود و گاهی نیز قوچ فرستاده می شود (معمولاً در عید قربان) همه اینها برای بزرگداشت عروس صورت می گیرد.
مراسم جشن عروسی:
مراسم جشن عروسی دارای تشریفات متعددی است که من فقط به پاره ای از آنها که اساسی است و در روستای شله بران نیز رعایت می شود اشاره می کنم.
حنا بندان:
دو سه روز مانده به شب زفاف، کیسه حنایی از طرف خانواده عروس به خانواده داماد فرستاده می شود. تا در مراسم "حنایاخدی" (حنابندان) بکار رود. در این ایام داماد دوستانش را به جشن عروسی خود با فرستادن اشخاصی به خانه های آنها دعوت می کند. این جوانان یا "جاهلان" در اتاقی که برای داماد تعیین شده است جع می شوند و درباره عروسی و خاطرات گذشته شان در این مورد مطالبی را برای خشایند کردن داماد بر زبان می رانند و رقص و بزن بکوب و آوازخوانی و شیرینی خوری به پا می دارند و در نیمه شب از طرف مادر داماد، سینی که در آن کاسه مسی محتوی حنای خیس شده است، می آید و با تعارف و دعوت داماد، جاهلان همراه وی به حنابندی انگشتان پا و انگشضتان دست و کف دست می نمایند و روز فردای آن رسم انتخابات "ساقدوش و سلدوش" شروع می شود.
ساقدوش و سلدوش:
معمولاً شخص مجربی را به عنوان "توی بگی" از طرف پدر داماد برای اداره مراسم جشن عروسی انتخاب می شود. توی بگی موظف است ساقدوش و سلدوش را که مورد تأیید داماد است انتخاب کند. هر کسی برای ساقدوش شدن و خرید ساقدوش مبلغی را پیشنهاد می کند و جوانان ده برای این کار از همدیگر سبقت می جویند. چه از طریق ساقدوش شدن افتخار راهنمایی داماد را بر عهده خواهند گرفت. هرکس پول بیشتری در میان گذاشت ساقدوش می شود و این فرد معمولاً قبل از انتخابات بوسیله داماد یا توی بگی کمک مالی می شود. بعد از انتخاب ساقدوش که معمولاً جوان متأهل و تازه ازدواج کرده است، سلدوش که جوان مجردی است انتخاب می شود. روز بعد داماد را به حمام در اهر می برند.بعد از مراسم جشن، ساقدوش در طرف راست و سلدوش در طرف چپ داماد با چراغی بدست قرار می گیرند. در این میان داماد گلی در دست خواهد داشت که آن را به عنوان اولین هدیه زندگی در شب هنگام به عروس خواهد داد که قبل از سیب پرتاب کردن از پشت بام به طرف عروس انجام خواهد گرفت.
مطربی:
از بهترین و سرگرم کننده ترین و خنده آورترین مراسم عروسی، مطربی است که اغلب در مجالس زنانه عروسی ترتیب داده می شود.جوانان پررو دعوت به این کار می شوند. اینان برای خود ریش و سبیلهایی مصنوعی از پشم گوسفندان و گاو درست می کنند و یکی عصایی بدست گرفته و دیگری هم که لباس زنانه دهاتی را به تن کرده، به مجلس زنانه راه می یابند و نمایش خنده آور خود را آغاز می کنند.مطالبی برای شادی و تلذذ حضار بین این دو رد و بدل می شود که خنده های فراوان حضار و با جیغ کشیدن های اطفال و کودکان همراه است.
۲- آداب و رسوم مرگ :
بنا به اعتقادات عموم اهالی ده، مرگ وقتی انسان را فرا می گیرد که خداوند رشته قابض ارواح یعنی عزاییل را مأموریت می دهد تا جان او را بستاند. می گویند، سحرگاهان که سگهای ده عو عو می کنند برای این است که عزاییل را می بیند. هنگامی که فردی در بستر بیماری و ضعف افتاد و حالش رو به وخامت گذاشت بطوریکه اطرافیان از او قطع امید می کنند و در کنار بستر او نشسته و شیون وناله می کنند.
معمولاً افرادی از شیوخ یا آخوند ده را به منزل فرا می خوانند، بیمار را رو به قبله خوابانده، سوره یس که برای محتضر آرامش روح داده و جان کندن او را آسان می کند، تلاوت می کنند. در آخرین لحظات حیات مرده، مقداری از تربت سید الشهدا را که معمولاً از مهر عبادت می کنند در آب حل کده و در حلق محتضر می ریزند. اگر کسی با چشم گشوده بمیرد برای این است که نمی خواهد دل از دنیا بردارد و اگر دو مرگ خندان باشد اهل بهشت خواهد بود. و اگر عباس جان دهد گنهکار و اهل دوزخ خواهد بود. بعد از دفن مرده، به اعتقاد اهالی، چشم مرده هنوز در انتظار است و روح میت از روزهای نخستین به صورتهایی از جمله مگس، بز طلایی و یا در شکل خود به خانه بر می گردد و به خانواده خود سر می زند و اتاق مرگ خود را بازدید می کند.
لذا چراغ روشنی باید جای مرده بگذارند.کسانیکه در مراسم تشعیع جنازه و حفر قبر شرکت نموده اند روز سوم به احسان شام خوری دعوت می شوند. خانواده متوفی تا اربعین مرده در هیچ مراسم جشن و عروسی شرکت نمی کنند و در عید سال نو همان سال، به جای هر گونه شیرینی قدری خرما تهیه کرده و میهمانان را با آن پذیرایی می کنند و اغلب مجالس "قره بایرام" برای مرده برپا می دارند. اعتقاد به بازگشت ارواح در میان اهالی این روستا نیز به شدت رواج دارد. از این رو هست که می گویند شب هنگام نباید از گورستان گذر کرد.
پ)برخی اعتقادات و اوهام و خرافات :
فلزات :
فلزات در نظر برخی اهالی شله بران خواص جاویی دارند: جن از آهن و فولاد می گریزد. آهن معالج بسیاری از بیماریها دانسته شده است. اگر آب داغی را روی قطعه آهنی بریزند و خنک شود و بعد بخورند مرض سودا را شفا می دهد. طلا و آب آن مرض غش و ضعف را علاج می کند. برای بهبودی کودکی که گرفتار اسهال خونی است در آب آشامیدنی انگشتر طلایی می گذارند و به او می خورانند. زنی که آبستن نمی شود اگر در حمام با آب طلا استحمام کند امید است که آبستن شود.
املاح :
از مواد معدنی، نمک خواص شگفت انگیز متعددی دارد: اهالی ده می گویند بوسیله نمک خائن هلاک می شود. اگر کسی را که قصد زیانکاری دارد به نمک قسم دهند از ترس آن تصمیمش عوض می شود. گرگ را نیز با قسم دادن به نان و نمک می توان از حمله به گوسفندان بازداشت. برخی از اهالی می گویند نه با هر قسمی بلکه قسمی که با "صدق دل" باشد و نیز می گویند زن آشپزی که غذا را شور می پزد دلش شوهر می خواهد.
زمان :
معتقدند که در هر ماهی یک یا چند روز نامبارک وجود دارد و هیچ کاری در آن روزها به سامان نمی رسد. ارزش روزهای مختلف هفته نیز یکسان نیست. شنبه نباید از درخت میوه چید. والا سال آینده بی برکت می شود و ناخن گرفتن در این روز باعث مقروض شدن می شود.روز یک شنبه برای بنی ساختمان و جشن عروسی خوب است چرا که روز خلقت عالم و آدم است. روز دوشنبه برای اعمال مذهبی و روزه گرفتن خوب است.
اما برای مسافرت روز خوبی نیست. روز چهارشنبه برای دوا خوردن خوب است. روز پنج شنبه برای عبادت و معاشرت و مسافرت مبارک است. ارزش درونی روز و شب هم نامساوی انگاشته می شود. از این رو می گویند کسی که هنگام روز متولد شده باشد پایش سبک است و اگرکسی بخواهد کاری تازه و مبارک و خوش یمن آغاز کند باید منتظر قدوم شخص روز زاد شود و کسی که شب زاد است به خاطر تیرگی شب، پای وی سنگین شمرده می شود و گذرش بر کاری موجب عدم پیشرفت سهل آن کار می شود.
زن آل :
بنا به تصور مردم عامه شله بران "آل" از دختران شطان بود که با اجنه رابطه کاملی دارند. آلها عاشق نوزادان هستند و زن زائو همیشه از جانب آل تهدید می شود. آل در برابر سوزن و سنجاق آسیب پذیر است. به همین جهت نزد زن چیز آهنی مثل چاقو و در قنداق نوزاد ، سنجاقی قرار می دهند.
والا شخص مبتلا به آل زدگی می شود و غشی خواهد شد. اهالی روایت می کنند که شبی یک روستایی شنید که در طویله اسبش شیهه می کشد به سراغ وی رفت آلی را دید که سوار بر اسبش شده و اسب عرق می ریزد فوراً سنجاقی به یقه او وارد کرد و اورا مطیع کرد.مدت ۲۰ سال آل به آن مرد خدمت نمود.

← برخی اعتقادات مذهبی
حضرت خضر :
بنا به اعتقادات مذهبی در روستای شله بران حضرت خضر به نجات انسان دیندار می شتابد. هرکس چهل روز متوالی ، هر روز قبل از آنکه کسی از آن محل عبور کند جلوی خانه خود را آب و جارو نماید حضرت خضر را در لباس شخص دیگر می بیند و هرچه مرادش باشد می خواهد.
ملائکه مأمور :
معتقدند که هر فردی در روی شانه هایش دو مأمور ملائکه دارد که ملائکه شانه راست مأمور ثبت اعمال خوب و ملائکه سمت چپ مأمور ثبت اعمال بد است.
نامحرم :
زن روستای شله بران خود را مقید به حفظ از نامحرم می کند و این اساس تربیت دختران در منازل روستایی است. نامحرم نباید موی سر زنی را ببیند والا اهل جهنم خواهد شد.
قضا و بلا :
اگر ظرف چینی یا بلوری بشکند نباید دلتنگ شد چون قضا و بلایی می خواست به اعضای خانه وارد شود این بلا به ظرف رسیده و شکستن آن دفع بلایی کرده است.
زیارت:
زیارت امام رضا : اصولاً از آرزوی روستاییان شیعی مذهب به قول خودشان به خدمت آقا رسیدن است. مردان مدتها زحمت می کشند تا بتوانند خود یا به اتفاق خانواده خود سفری به شهرهای مذهبی قم و مشهد نمایند. رفتن به مشهد دارای تشریفات خاصی است که تحت عنوان آداب و رسوم زیارت رفتن از آن یاد می شود و پس از انجام این زیارت کلمه مشهدی به اول نام کوچک آنها اضافه می شود.
آداب و رسوم زیارت رفتن:
افرادی که تصمیم رفتن به زیارت مشهد مقدس را گرفته اند از چند روز قبل این تصمیم را به اطلاع افراد فامیل و بستگان می رسانند. افراد علاقمند به زیارت پس از شنیدن این خبر با آه و حسرت می گویند "خوش به سعادتش" یا "خوش به حالش". در آخرین شب افراد نزدیک و بستگان در منازل زائرین جمع شده و در احوال و خاطرات زیارت و مشهد و قم مطالبی نقل می کنند و راهنمایی های لازم را در مورد محل خرید اجناس لازم به مسافران می دهند.فردای آن روز در موقع موعود اعزام به زیارت، عده ای داوطلب بار و بند مسافران را حمل می کنند.
شخص زائر لباس های تمیز و نو خود را می پوشد و خویشتن را آراسته و سر و صورت را اصلاح کرده و به همراه بستگان پیاده به طرف محل سوار شدن به ماشین حرکت می کنند. و عده زیادی از افراد در طول مسیر حرکت،بدنبالش روان می شوند و در طول مسیر اسپند دود می کنند و گلاب می پاشند و یک نفر قاری صلوات می گوید و این عمل بعد از برگشت نیز تکرار می شود.

← نمونه هایی از طبابت عامیانه در روستای ما
گوش درد: برای تسکین گوش درد بچه، دود سیگار یا قلیان را به گوشش می دهند و اگر درد شدید باشد پیاز را خرد کرده و در روغن زرد سرخ می کنند و چند قطره از روغن آن را به گوش بچه می چکانند.
بند آوردن خون : برای عضوی که بوسیله چاقو یا داس و یا چیز دیگر بریده شده، قطعه پارچه ی پشمی را سوزانده و خاکستر آن را در محل زخم قرار می دهند و با پارچه دیگر روی آن را محکم می بندند و بدینوسیله خون بند می گیرد.
مخملک : کسی که مخملک گرفته تمام بدنش را با گل سفید آغشته کرده و بعد چند دقیقه صبر می کنند تا گل خشک شود.سپس با آب سرد بدنش را می شویند و مخملک برطرف می شود.
سوختگی : اگر پای کودکی بسوزد آب سیب زمینی بر روی سوختگی می ریزند یا سیب زمینی را پوست کنده به محل سوختگی می سایند.
سیاه سرفه : برای بچه ای که مبتلا به سیاه سرفه است شیر الاغ ماده تجویز می شود.
شکم درد : کودکی که زیاد گریه می کند می گویند شکمش درد دارد و برای درمان آن تخم ریحان به خورد بچه می دهند.
شب کوری : برای درمان شب کوری، جگر گوسفند با سنگ چخماق خرد و سائیده شده خورانده می شود.
باد- ورم : برای علاج ناخوشی ها مخصوصاً آنچه عوام روستایی آن را باد – ورم می گویند "له آب شور" به بدن و محل ورم مالیده می شود.
رفع یبوست : طفلی که دچار یبوست شده، فلوس و گرده گشنیز را در آب جوشانده و به وی می خورانند.
علائم و پیش بینی های عامیانه :
بلندی و کوتاهی قد و قامت : قامت بلند نشانه حماقت و قامت کوتاه نشانه هوش و فراست است.
ریش دراز و سر کوچک نشانه ابلهی است.
زنگ زدن گوش : اگر گوش راست بصدا درآید نشان آن است که کسی از شما ذکر خیر می کند و اگر گوش چپ بصدا درآید از شما غیبت می شود.
خارش دست و پا : هنگام خارش کف دست باید آن را روی سر اولاد کشید تا توانگر شود. خارش دست چپ نشانه خرج زیاد و اگر کف هر دو دستش خارش کند برایش پول در خواهد آمد. اگر کف پا خارش داشته باشد علامت این است که آن شخص به سفر خواهد رفت.
سکسکه : اگر کسی هنگام غذا خوردن دچار سکسکه شود می گویند که از بستگان شخص گرسنه است و یا عدم رضایت میزبان باعث این کار شده است.
گیر کردن غذا در گلو : اگر هنگام خوردن غذا ، غذا در گلوی یکی از مهمانان گیر کند نشان آن است که که سهم غذای دیگری را می خورد.
پوزه لیسیدن گربه : وقتی گربه روی زمین بخوابد و غلط بزند نشان آن است که مدتی بعد مهمان خواهد آمد و اگر پوزه اش را پاک کند علامت آن است که بی درنگ مهمان خواهد رسید.
تحویل سال نو : موقع تحویل سال نو، نباید به قلیان دست زد و یا سر کیسه پول را باز کرد وگرنه زندگی سال آینده تلخ و بی برکت می شود و برعکس اگر کسی موقع تحویل سال پول دریافت کند خیر و برکت به وی روی می آورد.
پف کردن چراغ : برای خاموش کردن چراغ نباید آن را پف کرد بلکه باید فتیله را پایین کشید تا خود خاموش شود و اگر کسی چراغی را پف کند عمرش کوتاه می شود.

← سایر عناصر فرهنگ عامیانه
اهم ارزشهای اجتماعی در روستای شله بران :
الف) طول عمر :
احترام به سالمندان و ریش سفیدان از ارزشهای حاکم بر روستاست.هر گونه فعالیتهای ده در کانون خانوادگی، با توجه به ارزش معنوی سن رعایت می شود. فرد مسن تر در خانواده نقش سرپرستی را بر عهده دارد. اگر تعدد زوجات در خانواده ای دیده می شود مسن ترین همسر ، برنامه ی کار خانه داری را به عهده می گیرد و براثر تصمیم اوست که هر کاری قاطعیت می یابد. در این مورد و در ردیف سنی بعدی ، پسر ارشد قرار دارد و اگر روزی پدر بمیرد و یا به مسافرتی رود، اوست که جای او را اشغال خواهد کرد و برادران و خواهران دیگر از اوامر او اطاعت خواهند کرد.
ب)جنسیت :
از دید افراد در اجتماعات روستایی ، مردان در سطح بالاتر و برتری قرار دارند. با اینکه زن و مرد در کارهای زراعتی دوش به دوش هم کار می کنند باز هم این برتری محسوس است.
ج) دارایی و ثروت :
در اینجا هدف از ثروت تجمع پول نیست. بلکه تحولاتی است که با خرج پول در زندگی بوجود می آید و منظور پدیده هایی است که به کمک پول جان می گیرند. سطح توقعات مردم روستایی از جمله شله بران، کمتر از سطح توقعات شهری است. زارع آذربایجانی برای حشم داری ارزش قایل است. روی این اصل اگر مسافری در پاییز به روستای شله بران سفر کند مثل سایر روستاهای آذربایجان، علوفه های جمع شده یونجه و خصیل را که برای جیره زمستانی حیوانات بصورت گنبدی گیاهی بر روی سقف بام خانه ها انباشته شده است می تواند از دور به چشم ببیند. این مسافر به احتمال یقین می تواند حدس بزند که صاحبان منازلی که در روی بام آنها علوفه بیشتری انباشته شده ، صاحب تعداد بیشتری دام است.
د) میزان سواد :
با سواد ترین افراد در روستا، بیشتر مورد احترام اهالی است. نه تنها شخص با سواد بلکه خانواده هایی که افراد با سواد در میان آنها زندگی می کنند مورد احترام اهالی قرار می گیرند. اهالی بی سواد شله بران ، خود را "پرنده کور" می شمارند. شخصیت اجتماعی معلم و ملا و آخوند ده در رابطه با سواد آنها مطرح می شود.
ه) ارزش اجتماعی دین :
ارزش اجتماعی دین در روستاها به مراتب بیشتر از شهرهاست. کلمات مشهدی، کربلایی، حاجی عنوانهایی است که در ابتدای اسم هر کسی باشد به درجه احترام او می افزاید. در این روستا نیز این ارزش به قدری قوی است که به محض برداشت محصول و اتمام خرمن یک مسافرت دینی از جمله زیارت مرقد آقا(امام رضا) را برای هر کاری و رفع هر احتیاج ضروری دیگر مقدم می دارند.
و) مهمان نوازی :
با توجه به اینکه تشریفات مهمان نوازی شهری مثل ابعاد تدارک اغذیه مختلف در روستاها کمتر دیده می شود و از طرفی انس و الفت روستایی به صمیمیت و تعلیمات مذهبی مبنی بر اینکه مهمان ، حبیب خداست، افراد غریبه در روستا بیشتر مورد پذیرش واقع می شوند.
ز) معاشرت و تجمع :
شب نشینی رفتن و تجمع در یکی از خانه های همسایه، مورد علاقه روستاییان شله بران است.

← ضرب المثلها
اینک نمونه هایی از ضرب المثل هایی که بیشتر رنگ و بوی روستایی دارد و در روستای شله بران نیز رایج است ذکر می کنیم.
- آرپا اکن بوغدا بیچر.
ترجمه : هر که جو کاشت گندم نروید.
- آرواد سوزینه باخان ، آرواد دان اسگیک دور.
ترجمه : هر کسی به سخن زنش گوش دهد. ارزشش پایین تر از زنش است.
- آروادی اری ساخلار، پنیری دری ساخلار.
ترجمه : زن را شوی نگه دارد و زن را خیک.
- آغاجی اوز ایچیندن قوت یی یر.
ترجمه : کرم درخت از خود درخت است.
- آغاجیم الیمدن دوشوب.
ترجمه : عصایم از دستم افتاده. محل استعمالش این است که پیر شده ام. بعضاً مرگ پسر را نیز از این تعبیر قصد کنند.
- آغا گتیریر ، نواله خانم سالیر چوالا.
ترجمه : آقا میاره ،نواله خانم میریزه تو گاله.
- آق ایتین ،پامبوقچیه ضرری وار.
ترجمه : سگ سفید به پنبه فروش ضرر دارد. در محلی بکار می رود که دو تن که صاحب یک حرفه باشند از یکدیگر نفرت دارند.
- اجنه دن قوشون، رعیت دن شاه اولماز.
ترجمه : از جن سپاه ناید از رعیت شاه.
- گورکن کنده ، بلدچی لازم دییر.
ترجمه : دهی که پیداست راهنما نمی خواهد. نظیر آنکه عیان است چه حاجت به بیان است.
- گچن خرمنلری سووارما.
ترجمه : خرمنهای پارینه را آب مده. یعنی حرفهای کهنه را تذکر مده.
- یوخاری کند سو ایچر ، اشاق کند آند.
ترجمه : ده بالا آب می خورد ده پایین قسم.
ترانه های عامیانه
اینک نمونه ای از ترانه های محلی به زبان ترکی آذری را ذکر می نماییم.
آراز ، آراز خان آراز سلطان آراز ‌، خان آراز
گوروم سنی یاناسان بیر دردیمی قان آراز
آراز اوسته بوز اوسته کباب یانار کوز اوسته
قوی منی اولدور سون لر دانیش دگیم سوز اوسته
آرازی آیر دلار قومونان دویور دولار
من سنن آیرلمازدیم ظلم نن آیردلار
آراز سنن کیم گشدی کیم غرق اولدی کیم گشدی
فلک گل ثابت ایله هانسی گونوم خوش گشدی
یک نمونه افسانه رایج در روستای ما :
شتر و روباه :
روزی شتری از راهی می گذشت که روباهی جلویش سبز شد و بنا کرد سر به سر گذاشتن شتر و گفت : شتر عاقبت ترا خواهم خورد، می بینی. شتر خندید اما چیزی نگفت و گذاشت ، رفت پی کارش. کمی که رفته بود به خودش گفت : که بیا برو دم خانه روباه ، خودت را به موش مردگی بزن، ببین روباه چکار می کند. با این نیت آمد دم لانه روباه دراز کشید و خود را به مردن زد. روباه که آمد بیرون دید که ای دل غافل، شتر افتاده و مرده، آنهم درست دم در خانه اش. اینجا و آنجای شتر را گاز گرفت که امتحانی کرده باشد. شتر جنب نخورد. روباه ذوق زده به خودش گفت: دیگر جانی برایش نمانده ، مرده است. اما اگر بگذارم همین جا بماند جانورهای صحرایی می آیند و می خورند یک لقمه هم برای خودم نمی ماند. بهتر است دمش را به دم خودم ببندم و بکشم و ببرم به لانه ام. آنوقت دم شتر را به دم خودش بست و برای امتحان چند بار محکم کشید که یک باره وسط کار گره باز نشود.شتر که تا آن لحظه جنب نخورده بود وقتی که کار را تمام شده دید، یک دفعه از جا بلند شد و روباه از دم شتر آویزان شد. بنا کرد به تکان خوردن.کمی راه رفته بودند که گرگ را دیدند. گرگ که روباه را در آن حال دید خندید و گفت: آقا روباه ، ماشاءلله با این کیا و بیا و جبروت خیر باشد کجا تشریف می برید؟ روباه گفت: هنوز که برای خود ما معلوم نشده است. گرفته ایم از دامن این بزرگوار تا مقصد کجا باشد...

منابع[ویرایش]
 
۱. محمد خلیلی


پیوندها[ویرایش]

روستای شله بران    







جعبه‌ابزار