صنایع دستی عشایر استان تهران


پروژه تهیه شناسنامه صنایع دستی
عشایر استان تهران
سرزمین ما ایران با دارابودن شرایط اقلیمی ویژه و متنوع در طول تاریخ میزبان اقوام مختلف بوده است.
وجود مراتع ارزشمند، رودهای خروشان و سایر منابع طبیعی زمینه ای برای رشد و گسترش دامداری در ایران فراهم ساخته است.
عشایر ایران زمین در طول سالها از این منابع طبیعی بهره مند می شدند و با کوچ خود به مناطق مختلف به عنوان یکی از تامین کنندگان گوشت و لبنیات کشور سهم مهمی در تولید مواد غذایی داشته اند. همچنین آنها با دراختیار داشتن مواد اولیه رایگان صنایع دستی از جمله پشم گوسفندان توانسته اند انواع صنایع دستی بومی تولید کنند. این تولیدات به طور عمده برای مصارف روزمره آنها بوده است.
در بین انواع تولیدات نقش محصولاتی مانند گلیم، قالی ،نمد،سیاه چادرو سایر ملزومات زندگی عشایر پررنگ تر بوده است. امروزه با ایجاد تغییراتی بنیادی در شیوه زندگی مردم، عشایر نیز از این تحولات بی تاثیر نبوده اند.
این تاثیرات در همه ابعاد زندگی آنها جلوه گر شده است. امروزه عشایر مانند همه مردم در نقاط مختلف این سرزمین قادر اند با استفاده از وسایل نقلیه عمومی و یا شخصی خود به نزدیک ترین مرکز خرید به محل زندگی خود مراجعه نموده و کلیه نیازهایشان را خریداری کنند.
با وجود انواع محصولات با قیمت های بسیار پایین تر از تولیدات دست ساز و زمان بر، دیگر انگیزه چندانی برای تولید صنایع دستی باقی نمانده است .
در چنین شرایطی هنوز هم بانوانی از نسل گذشته باقی مانده اند که شور و اشتیاق ساختن و تولید محصولات بومی دستی را دارندو دختران جوانی که علاقمندند این هنر ها را زنده نگه دارند.
هنوز هم افرادی در بین عشایر وجود دارند که هنرهای گذشته خود را در ذهن دارند و علاقمندند که با در اختیار داشتن ابزار و مصالح مورد نیاز این هنرهای از بین رفته را احیا کنند.
کلیه دست اندکاران می بایست این فرصت را غنیمت شمارند تا پیش از آنکه همه آنچه به عنوان هویت عشایری در قالب صنایع دستی آنها جلوه گر شده است به فراموشی سپرده شود راهی برای حفظ و ادامه حیات آنها پیدا کنند. در این راه ،گام اول شناسایی هنرهای بومی عشایر است چه آنهایی که در گذشته دور وجود داشته و چه آنهایی که هنوز رگه هایی از آن در زندگی روزمره شان وجود دارد.
مطالعات میدانی نه تنها به ثبت این هنرهای بومی پیش از نابودی کامل آنها کمک می کند، بلکه زمینه ای برای دلگرمی هنرمندانی که این هنر را خلق کرده اندفراهم می سازد.
حس افتخار و اعتماد به نفس درآنها تقویت می شود و بنا به گفته خود آنها زندگی گذشته شان را به یاد می آورند،زندگی سرشار از تلاش و پشتکار در لحظه لحظه زندگی که نتیجه آن شادابی، امید و سلامت جسم و روح بوده است.
زندگی به سبک عشایر روح و طراوت وصف ناپذیری دارد که با هیچ نوع از شیوه های زندگی بشری قابل مقایسه نیست. نتیجه زندگی در دل طبیعت با بهره گیری از نعمت های بی بدیل آن همراه با قدردانی از خداوند مهربان چیزی جز آرامش و رضایت خاطر نیست،آنچه که بشر امروز همواره در جستجوی آن است.
با توجه به این که اکثر عشایر استان تهران به این استان مهاجرت کرده اند و این منطقه مکان اصلی زندگی آنها نبوده است آنها می بایست طی سالها خود را با شرایط جدید زندگی اطراف پایتخت سازگار سازند.
وجود مشکلات اقلیمی استان تهران در مقایسه با استان های عشایری نشین کشور از جمله کمبود بارندگی و برف و به تبع آن غنی نبودن مراتع مشکلاتی برای این جامعه به وجود آورده است.
همچنین تاثیرات مختلف اجتماعی و فرهنگی پایتخت در سبک و سیاق زندگی آنها و نیز تحولات سریع زندگی جامعه عشایری استان محدودیت ها و مشکلات قابل توجهی ایجاد کرده است.کمبود آب و مرتع
و محدود بودن منطقه ییلاقی لار( پارک ملی لار یکی از مناطق چهارگانه تحت حفاظت سازمان محیط زیست است که محدودیت های قابل توجهی برای چرای دام دارد، از طرفی این منطقه ییلاقی ظرفیت پذیرش دام های فراوان را در مدت زمان کوتاه را ندارد)، عدم وجود جاده های مناسب جهت عبور دام و خطر تصادف،غرق شدن دام در آب کانال، و نیزسرقت دام که متاسفانه در سالهای اخیر بسیار رواج پیدا کرده است برای خانوارهای عشایری مشکلات فراوانی بوجود آورده است.
این مشکلات و مسائل تاثیر چشمگیری در وضعیت معیشت جامعه عشایری ایجاد کرده است.همچنین موضوع توسعه پایدار و حفاظت از منابع طبیعی به عنوان یکی از مباحث روز جهان و ایران همواره دغدغه ارگان های ذی ربط بوده است.
اصول توسعه پایدار و دامداری همواره تضادهایی با هم داشته اند که عرصه را برای تصمیم گیران و تصمیم سازان ملی تنگ کرده است.
از طرفی نیازهای کشور پرجمعیت ایران جهت تامین گوشت و موادغذایی مطرح است و از طرفی محدودیت های منابع طبیعی ، بیابان زایی، کاهش منابع زیرزمینی ، خشک شدن تالاب ها و دریاچه ها و... که برنامه ریزی برای جامعه عشایری را پیچیده کرده است.
در زندگی عشایری حضور زنان و فعالیت های آنها در تولید فرآورده های دامی و نیز صنایع دستی و اداره کردن امور خانه در سیاه چادر از گذشته های دور رواج داشته است و زن به عنوان یکی از ارکان اصلی خانوار نقش و اهمیت ویژه ای در این جامعه ایفاء می کرده است.
متاسفانه با ایجاد تحولات سریع درزندگی جامعه بشری امروز، این تحولات بر جامعه عشایری نیز اثر خود را نمایان کرده است. به طوری که زنان عشایری امروز دیگر مانند مادران و مادر بزرگان خویش مهارتهای مختلف زندگی عشایری را نمی دانند.
متاسفانه این هنر ها در دختران آنها نیز بسیار کمرنگ شده است.
این مسئله به گفته خود زنان عشایری در روحیه آنها هم بسیار تاثیر گذار بوده است. اکثر قریب به اتفاق بانوان عشایری استان تهران بر این باورند که از زمانی که سبک کوچ تغییر کرده است و آنها دیگر همچون گذشته در ییلاق و قشلاق حضور فعال و پررنگی ندارند و دوری از طبیعت و عدم استفاده از مواهب طبیعی به ویژه استشمام هوای تازه، در تضعیف روحیه آنها بسیار تاثیر گذار بوده است.
طرح تهیه شناسنامه صنایع دستی استان تهران و اجرای مراحل بعدی پروژه که به توانمندسازی بانوان عشایری منتهی می گردد باعث خواهد شد که علاوه بر ایجاد انگیزه و امید در بانوان عشایری برای پویایی بیشتر،سرمایه ارزشمند هنرهای بومی عشایری که طی سالیان سال از نسلی به نسل دیگر آموخته شده و زنده مانده است را حفظ و از نابودی آن جلوگیری کنند.
همچنین با توجه به این که اکثر عشایر ایران صنایع دستی را تنها برای مصارف خانگی خود تولید می کنند این طرح با عرضه و بازاریابی این محصولات به بازار از نظر اقتصادی به خانواده های عشایری کمک خواهد کرد تا علی رغم مشکلات و مسائل مختلف اشاره شده قادر باشند با کمترین تاثیر منفی بر محیط زیست و مراتع به صورت پایدار در کنار دامداری به سایر مشاغل از جمله تولید و عرضه صنایع دستی بپردازند و به اقتصاد خانواده کمک کنند.
دراین طرح با ثبت و عکاسی صنایع دستی بومی عشایری و همچنین تعامل و گفتگو در حین مصاحبه های انجام شده با بانوان عشایری در خصوص ارزش صنایع دستی بومی عشایری، برای گام های بعدی پروژه انگیزه سازی می شود. همچنین به تولید هر چه بیشتر و باکیفیت تر محصولات تاکید می گردد.
این مسئله باعث تقویت اعتماد به نفس در بانوان عشایری شده و با اجرای جلسات آموزشی مکرر در برنامه های آتی زمینه را برای پایداری این محصولات و نیز ارتقاء کیفیت سطح زندگی جامعه عشایری و معیشت مکمل آنها فراهم می سازد. از دیگر اهداف این طرح جلوگیری از نابودی هویت عشایری به عنوان یکی از اجزای مهم و ارزشمند فرهنگ ایرانی است که گام به گام در طی اجرای مراحل بعدی پروژه اتفاق خواهد افتاد.
خریداران این محصولات اغلب بانوان علاقمند به ایران زمین و هنرهای ایرانی خواهند بود که با تشویق و ترغیب بانوان عشایر به حفظ ارزش های و هویت شان زمینه سازحضور فعال تر آنها در عرصه های اجتماعی خواهند بود.
عرضه صنایع دستی قابل خریداری از طرف جامعه
شهری به ویژه گردشگران می توان زمینه برای بازاریابی هرچه بهتر این محصولات فراهم سازد.
با توجه به این که اکوتوریسم شاخه ای از گردشگری است که به حضور فعال و مسئولانه گردشگر در مناطق طبیعی توجه دارد و همچنین به ارتقاء وضعیت جامعه محلی و نیز حفاظت از محیط زیست توجه دارد این پروژه می تواند زمینه ساز فعالیت های اکوتوریستی در منطقه باشد.
این نوع از گردشگران تمایل دارند با کمترین تاثیرات منفی رو مناطق طبیعی و جامعه بومی بیشترین تاثیر مثبت را بر آن داشته باشند.حضور این افراد در مناطق عشایری به صورت صحیح و براساس اصول توسعه پایدار و رعایت کدهای رفتاری، زمینه ساز حفظ هویت غنی جامعه عشایری خواهد بود. این موضوع در پروژه های مشابه که توسط موسسه آوای طبیعت پایدار اجرا شده کاملا محسوس بوده است.


انواع صنایع دستی عشایر استان تهران[ویرایش]


عشایر ازگذشته های دور آنچه در زندگی روزمره لازم داشتند می بافتند. گلیم های زیبا مانند اسب های اصیل همواره به صاحبانشان منزلت بی مانند می بخشیدند. بافته های خوب برای بافنده افتخاری بود و همچنین برای دارنده آن.
در میان هدایایی که عشایر به دیگران
می دادند فرش و گلیم جایگاه ویژه ای داشتند.بافت فرش و گلیم های بزرگ در جامعه ایلی چندان رواج نداشت چراکه در مسیر کوچ حمل و نقل آنها آسان نبود.فرش های بزرگ تنها در خانه خوانین و سران عشایر بافته می شد چون آنها شتر کافی برای حمل آن را در اختیار داشتند.
قالی وقالیچه:

یکی از بافته های قابل مشاهده در بسیاری از منازل خانوارهای عشایری مورد مطالعه، قالیچه های کوچک پهن شده در اتاق نشیمن بود.
متاسفانه به مرور زمان قالیچه های قدیمی و دستباف بانوان جای خود را به قالیچه های ماشینی داده بود. در بسیاری موارد در پاسخ به این سووال که قالی یا قالیچه دارید می گفتند که چند وقت پیش یک فرش دست باف دادیم و چند فرش ماشینی تحویل گرفتیم! قابل ذکر است که فرش های ماشینی مذکور با پایین ترین کیفیت و ضعیف ترین رنگ آمیزی جایگزین فرش های دستباف ارزشمند و زیبای خانه ها شده بود.
حتی در بعضی موارد این قالیچه های زیبا در پادری منزل و با بی توجهی نگهداری می شد در صورتی که فرش های ماشینی در اتاق پذیرایی پهن بودند! در آخرین بازدید تیم تحقیقاتی که با زمان کوچ به ییلاق مصادف شده بود و بانوان عشایری مشغول آماده شدن برای رفتن به ییلاق بودند مشاهده می شد که آنها درحال شست و شوی فرش های ماشینی بزرگی بودند.
آنها می گفتند چون در ییلاق برایشان میهمان می آید باید سیاه چادرشان مرتب و آبرومند باشد به این ترتیب فرش های ماشینی ششته و آماده شده به جای فرش های دست باف ییلاق می رفت.
پشتی:

از دیگر بافته های عشایر استان تهران می توان به پشتی اشاره نمود. این بافته معمولا در منازلی که بانوی خانه هنر فرش بافی را می داند قابل مشاهده است. پشتی ها با رنگ بندی های مختلف و با طرح های گل و گاهی چهره بافته می شود .پشتی ها به صورت جفت بافته و معمولا در اتاق پذیرایی در مکان مناسب برای نشستن مهمان ها گذاشته می شود.

تابلو فرش:[ویرایش]


بانوان قالی باف امروزه تمایل زیادی به بافت تابلو فرش دارند.تابلو فرش ابعاد مختلفی دارد و تنها جنبه تزئینی دارد.این بافته کوچک سریع تر از قالی و قالیچه آماده می شود.زنان عشایر استان تهران به ویژه در منطقه سلمان آباد ورامین علاقه ویژه ای به بافت تابلو فرش دارند.
آنها تابلو فرش های خود را گاها به عنوان هدیه به نوعروسان فامیل تقدیم می کنند. تا چند سال پیش که کارخانه فرش ورامین محصولات بانوان عشایری را به صورت پیوسته خریداری می کرد تابلو فرش به عنوان یکی از تولیدات به نسبت پرفروش برای عرضه به بازار تهیه می شد.
این محصول با طرح های مختلف از جمله پرنده،گل و وان یکاد و... بافته می شود. در حال حاضر در منازل شهری کمتر از تابلو فرش استفاده می شود، بنابراین تولید انبوه جهت عرضه به بازار توصیه نمی شود.
گلیم:

یکی از بافته های زیبای عشایری در همه مناطق ایران گلیم است. با توجه به حضور عشایر متنوع از نقاط مختلف کشور به استان تهران از سالهای دور گذشته، و با توجه به این که هر هنرمند هنر خطه خود را در ذهن می پروراند تنوع بافته های گلیم در منطقه به خوبی مشهود بود. طرح های گلیم های مشاهده شده بیشتر نقش شانه ای یا چشم آزار بود. این نقش در حقیقت تکرار یک واحد کوچک شانه ماننداست که معمولا با رنگ طبیعی پشم گوسفند بافته می شوند و تنها از دو رنگ تیره و روشن استفاده می شده است.
سایر گلیم های عشایر استان تهران با رنگ های متنوع و در ابعاد مختلف قابل مشاهده بود. کمتر بانویی
گلیم اش را در منزل خود و در اتاق ها استفاده می کرد. تیم تحقیقاتی معمولا مجبور می شد با کمک اعضای خانواده گلیم ها که بعضا قدیمی و از مادربزرگ،مادرشوهر و یا مادر به عروس رسیده بود را از زیر رختخواب های فراوان خارج کند و از آنها عکس بگیرد.بسیاری از گلیم ها نیز به عنوان جهیزیه به دختران خانه هدیه داده شده بود. لازم به ذکر است وجود رختخواب های فراوان در منازل عشایر نشان از مهمان نوازی و مهمان داری این خانواده ها بود.که همه اعضای گروه در حین بازدید از روستاهای مختلف ییلاقی عشایر استان تهران با تمام وجود این مهمان نوازی را احساس کردند.
کیف دستی:

بانوان هنرمند عشایری استان تهران به ویژه در روستای احمد آباد مستوفی که گلیم و قالی می بافند با تکیه بر هنر و خلاقیت خود کیف های از جنس گلیم بافته اند.این کیف ها بسیار زیبا و هنرمندانه تولید شده اند.با کمی اصلاح در ابعاد،طرح و قیمت تمام شده می توان به عرضه این محصول به بازار امیدوار بود.
کشکول:

بانوان عشایر روستای احمد آباد مستوفی با خلاقیت خود وسایل تزئینی از جنس گلیم بافته اند.این وسایل به شکل کشکول و آباژور بافته شده اند.هر چند این تولیدات با همین شیوه تولیدی برای عرضه به بازار مشکل بازاریابی خواهد داشت ولی با کمی تغییر در طرح و نوع استفاده از آن می توان محصولات کاربردی از آن تولید نمود.

خورجین[ویرایش]


خورجین برای عشایر مصارف مختلفی دارد بنابراین همچنان این بافته مورد استفاده خانوارهای روستایی و عشایری قرار می گیرد و به همین دلیل این بافته هنوز زنده است. هر چند مواد اولیه و نوع بافت آن بسیار دگرگون شده است ولی همچنان خورجین حضور خود را در زندگی عشایری حفظ کرده است. از خورجین برای مصارف مختلف از جمله حمل وسایل شخصی، محصولات کشاورزی و... استفاده می شود.
حتی امروز از خورجین های کوچک برای حمل وسایل بر روی موتورسیکلت نیز استفاده می شود. عشایر در گذشته خورجین های بزرگ را بر گرده اسب، شتر و الاغ
و کوچک ترها را بر دوش خود حمل می کرده اند. گونه ای از خورجین ها که ریشه لری دارد مانند خورجین های اجدادی آنها با سه ساختار اصلی و چند ساختار فرعی بافته شده است. نما و یا روی این خورجین ها پیچ باف، ته آنها فرش گره دار و پشتشان گلیم باف است و روی دهانه جیب های آنها گاه تزئیناتی با بافت متعارف یا بافت پود جایگزین و یا پود چرخان دیده می شود.
بزرگترین خورجین ها مربوط به خورجین های لرهای بختیاری است. از خورجین های زیبا و قابل توجه می توان به انواعی که از ترکیب فرش و گلیم بافته شده است اشاره نمود.این بافته ها اغلب ترکیب بندی راه راه دارند.
نیم خورجین ها:

نیم خورجین ها همان گونه که از نامشان پیداست نیمی از یک خورجین هستند و تنها یک جیب دارند. نیم خورجین های بزرگ" جوال" نام دارند که برای حمل و انبارکردن غلات استفاده می شوند. نیم خورجین های کوچک تر که گاه از یک کف دست تجاوز نمی کنند "چنته" نام دارند. چنته برای نگهداری پول، تنباکو، چپق، سیگار و ابزار دوخت و دوز بکار می روند. تشخیص نیم خورجین ها کار چندان ساده ای نیست چراکه در طول زمان برحسب نیاز تغییراتی در خورجین داده شده
است و ممکن است بانوی خانه بر اساس نیاز موجود آن مقطع زمانی خورجین خود را به نیم خورجین تغییر کاربری داده و یا آنکه از آن به عنوان زیرانداز استفاده کرده باشد.
در بازدید های میدانی با چنته مواجه نشدیم ولی انواع جوال و خورجین در روستاهای مختلف ییلاق نشین عشایر استان تهران عکاسی شدکه بافت اکثر آن ها حداقل به ۳۰ سال پیش بر می گشت. کمتر به خورجین های جدید برخوردیم مگر آنها که در تعاونی عشایری ورامین موجود بود، این خورجین ها با طرح و نقش و مواد اولیه متفاوتی برای مصارف روزمره کنونی به ویژه برای موتورسیکلت تهیه شده بودند.
سفره:

برای عشایر و روستاییان که غذای اصلی آنها را نان تشکیل می دهد، سفره دارای اهمیت ویژه ای است. یک سفره در تهیه ، نگهداری و صرف نان نقش مهمی دارد. داشتن دو سفره برای هر زن خانه دار عشایری و روستایی جزو ضروریات زندگی به شمار می رود. یک سفره برای تهیه خمیر، ور آوردن و چیدن چانه ها، و سفره دیگر برای نان پخته شده استفاده می شود. بانوی خانه هنگامی که پای تنور می نشیند، سفره خمیر را در یک سمت و سفره نان را در سمت دیگرش قرار می دهد. وقتی تمام چانه های خمیر را در تنور پخت، سفره اولی را خالی و دومی را پر از نان پخته شده می کند و چهار گوشه آن را چون بقچه به دور نان می پیچد، تا نانش تازه بماند.
سفره مصرف دیگری هم دارد و آن هم صرف غذا در دور آن است. نکته قابل توجه در مورد سفره آن است که به علت این که ایرانی ها از دیرباز برای نان ارزش و احترام خاصی قائل بوده و هستند به سفره که نان در آن نگهداری می شود نیز بسیار توجه دارند. به همین دلیل اصولا سفره های بافته عشایری خالی از نقش است تا با نان مداخله ای نداشته باشد.
این بی نقشی جنبه عرفانی نیز دارد و آن احترام به فقر و دوری از مال و ثروت دنیوی است. بی نقشی و خالی گرایی سفره فقرا در مقابل سفره های رنگین ثروتمندان، نوعی اعتراض خاموش نیز هست. هر چند که بانوانی که این سفره های را می بافند گاه از این معانی چشم می پوشند و از رنگ و طرح نیز استفاده می کنند. در بازدیدهای میدانی این پروژه کمتر با سفرهای عشایری بافته شده مواجه شدیم. این نشان از آن دارد که محصولات جدید توانسته است جایگزین سفره های دستباف شود. و انگیزه ای برای بافت سفره های عشایری باقی نگذاشته است.
نمکدان:

نمک یکی از مواد مهم در مصارف روزانه عشایر محسوب می شود. از گذشته های دور عشایر مناطق مختلف نمک را به عنوان محصولی ارزشمند از مردم شهرهای مجاور خریداری می کردند. نمک مصارف مختلفی دارد علاوه بر مصرف خوراکی روزانه، برای نمک سود کردن محصولات دامی و به ویژه دورتادور محفظه ای که فراورده های دامی برای مصرف سالانه درون آن نگهداری می شود و خیک نام دارد به کار می رود تا حشرات نتوانند به داخل خیک نفوذ کنند و یا سطح آن را فاسد کنند.
از طرفی نمک به دام داده می شود تا علف بیشتری بخورند و پر بارتر شوند. نمک هنوز هم ارزش خود را حفظ کرده است و یکی از مواد بسیار مهمی که عشایر هنگام
رفتن به ییلاق با خود می برند نمک است. به دلایلی که اشاره شد محل نگهداری نمک همواره از ارزش و احترام خاصی برخوردار بوده است. بنابراین بافته ای به نام نمکدان توسط عشایر مناطق مختلف ایران بافته می شده است. بافت این محفظه طوری است که کمترین مقدار نمک هدر می رود.
بعضی از نمکدان ها به شیوه ای بسیار هنرمندانه قفل می شدند به این ترتیب که چند حلقه بافته شده در داخل یکدیگر قرار می گیرند و حلقه ها ردیفی در هم قرار داده می شوند و در انتها توسط قفلی بسته می شوند به این ترتیب می توانند محلی برای نگهداری اشیاء ارزشمند دیگر نیز محسوب شوند.
سیاه چادر:

سیاه چادر یکی از اصلی ترین بافته های عشایر محسوب می شود.سیاه چادر تنها سرپناه جامعه عشایری محسوب می شده است. در عشایری که ییلاق و قشلاق شان هر دو در طبیعت است این بافته ارزشمند خانه دائمی آنها محسوب می شود.جنس سیاه چادر از موی بز است.از ابتدای کار که چیدن موی بز است تا پایان تولید و برپانمودن آن و در هر زمان دیگر ، کلیه افراد مال هر یک به نوعی مشارکت می کنند.موی بز را از یک سالگی به بعد در ابتدای تابستان کوتاه می کنند تا حیوان بتواند روزهای گرم تابستان را تحمل کند.
متوسط موی بدست آمده از هر بز حدود نیم کیلو است.پس از آن زمان نرم و آماده کردن موی بز فرا می رسد و پس از آن ریسیدن و آماده کردن نخ از موی بز انجام می شود. بافت لتهای سیاه چادر به نسبت سایر بافته های عشایری ساده تر است بنابراین در گذشته که سیاه چادری بافی بسیار رواج داشت این بافته نوعی تمرین برای دختران و بانوانی بود که می خواستند برای قالی و گلیم بافی خود را آماده کنند.
موی بز ویژگی دارد که قادر است در هنگام بارندگی و برف به گونه ای عمل کند که آب به داخل نفوذ نکند.به عبارتی خاصیت ضد آب دارد.همچنین در گرمای تابستان در مقابل آفتاب کمترین گرما را از خود عبور می دهد.
چیت یا چیخ یا چیتی :

این بافته ، بافته ای است حصیر مانند که با چوب درختان تهیه می شود.در میان عشایر استان تهران این چوب از درخت گز تامین می شود.بافت آن به نسبت ساده و آسان است. می بایست چوب های بکار رفته صاف و تقریبا هم اندازه باشد.از تعدادی نخ های محکم که گاهی برای ایجاد تعادل بین آنها از سنگ به عنوان وزنه استفاده می شود کمک گرفته می شود تا چیت بافته شود.بافنده معمولا در حالت ایستاده این محصول را می بافد و بافت آن مدت زمان به نسبت کوتاهی لازم دارد.
چیت مصارف مختلفی دارد از جمله برای تهیه ماست ، سایه بان برای بخش هایی از منزل(در قشلاق)، در عشایر لرستان وایلام برای تزیین داخل سیاه چادر و نیز برای ایجاد تقسیمات داخل سیاه چادر و ... استفاده می شود.

میش بند[ویرایش]


یکی از بافته های جالب توجه عشایری میش بند است. این بافته در نهایت سادگی بافته می شود و معمولا توسط مردان بافته می شود. شامل بافته طناب ماندی به طول حدود یک متر که دو طرف آن حلقه مانند است.چوپان گله در صورتی که بخواهد استراحت کند یک طرف این طناب را به دست خود می بندد و یطرف دیگر را به دست یکی از میش های گله، بنابراین اگر بز و گوسفندان گله بخواهند از وی دور شوند میش هم می خواهد به دنبال آنها برود بنابراین طناب تکان خواهد خورد و چوپان بیدار م شود و از حرکت گله جلو گیری می کند.
این بافته می تواند با تغییر کاربری هایی مورد استفاده قرار گیرد.حسن دیگر آن این است که مردان در بافت آن مهارت دارند و در هنگام بیکاری می توانند به آن مبادرت ورزند.

قلاب سنگ[ویرایش]


قلاب سنگ وسیله ای است برای چوپانان که از پشم گوسفند بافته می شود.این بافته در قسمت وسط پهن است در حدی که بتوان قطعه ای سنگ را داخلش قرار داد و دو طرف آن را به دست گرفت و به نقطه ای دور نشانه گرفت.این وسیله هنگامی که دام به ویژه بز ها که معمولا در جلوی گله حرکت می کنند مورد استفاده قرار می گیرد تا از پیشروی آنها جلوگیری کند. پرت شدن سنگ جلوی پای دامی که در ابتادای گله است باعث می شود حیوان مسیر خود را ادامه ندهد.
پالان:

پالان می تواند یکی از انواع صنایع دستی عشایر محسوب شود.ایت محصول هنوز هم در زندگی عشایری مورد استفاده قرار می گیرد.بطور کلی تزئینات مورد استفاده بر روی چهارپایان از گذشته های دور در زندگی عشایری جایگاه ویژه ای داشته است.انواع بافته هایی که جهت تزئین و زیبایی استفاده می شده و یا وسیله ای مانند پالان که برای معمولا برای قاطر بکار می رود.
پاپیچ چوپان:

در مناطق سردسیر به ویژه روستاهای شهرستان فیروزکوه که تقریبا در ییلاق و قشلاق هوا به نسبت سایر شهرستانهای استان خنک تر است این محصول تولید می شود.چوپانان در هنگام سرما این پاپیچ را دور پای خود می بندند و روی آن را با طناب های نازک بافته شده از پشم گوسفند می پوشانند.
پابندها با عرض حدود۱۵ سانتی متر و طول های متنوع بافته می شوند.گاهی در بافت آن از موی بز نیز استفاده می شود.پاپیچ در استان های مختلف با مواد اولیه متفاوت بافته می شود.این محصول با کمی تغییرات می تواند وسیله گرماده مناسبی برای افرادی باشد که در زمستان به ورزش اسکی می پردازند.همچنین می تواند به نوعی به عنوان کتر برای کوهنوردان و طبیعت گردان بکار گرفته شود.
کلاه وشال گردن:

در روستاهای شهرستان فیروزکوه به علت کوهستانی بودن منطقه و سرمای شدید زمستان کلاه و شال گردن های پشمی مصرف بالایی دارد.به این ترتیب که شال گردن گاه برای پوشاندن ناحیه کمر چوپان ها نیز به کار می رود.هنوز هم بانوان عشایری استان تهران در منطقه فیروزکوه با بافت کلاه و شال گردن مشغولند و تولید آن به نسبت بالاست.
جوراب پشمی:

یکی دیگر از محصولات تولیدی در روستاهای عشایر نشین شهرستان فیروزکوه جوراب پشمی است.این جوراب ها به عنوان متنوع ترین و پرتعداد ترین محصولات منطقه نقش قابل توجهی دارد.به طوری که در اکثر خانه هایی که در منطقه فیروزکوه مورد بازدید قرار گرفت این بافته ها قابل مشاهده بود.
جوراب های پشمی با طرح ها و رنگ های بسیار متنوع بافته می شود.امروزه بیشتر از کاموا برای بافت این جوراب ها استفاده می شود ولی هنوز هم جوراب های پشمی که مواد اولیه اش مستقیما از پشم گوسفند عشایر تامین می شود نیز مشاهده می گردد.این جوراب ها با تعدادی میل های کوچک بافته می شود.
کیسه پول یا کیسه توتون:

در شهرستان فیروزکوه با توجه به این که هنوز اصالت های بافت های عشایر رنگ و بوی خود را دارد تنوع محصولات تولیدی به نسبت بالاست.از جمله صنایع دستی مشاهده شده در این منطقه کیسه های ظریف و زیبایی بود که با دقت و ظرافت فراوان دوخته شده بود.
مواد اولیه آنها از پارچه های الیاف طبیعی است که با ابعاد کوچک دوخته شده اند.سطح بیرونی این کیسه ها با نخ های رنگی زیبا گدوزی شده است.جنس بعضی از این کیسه ها مخمل بود.گفته می شود عروس هنگام عروسی هدیه ها از جمله سکه های طلای خود را در این کیسه می گذارد.متاسفانه دوخت این کسیه ها با این سبک و ظرافت تقریبا متوقف شده است و در طی بازدی میدانی تعداد بسیار اندکی از این کیسه ها مشاهده و عکاسی شد.
زیور آلات عشایری:

از جمله محصولاتی که در گذشته رونق فراوانی در خانواده های عشایری داشته و متاسفانه امروزه با تغییرات و دگرگونی های مختلف کاربرد خود را از دست داده است زیورآلاتی است کهبا گیاهان منطقه زیست عشایر تهیه می شده است.از آنجایی که مدتهاست در خانواده های عشایری استان
تهران پپوشیدن لباس محلی عشایر معمول نیست به همان نسبت اسفاده از زیورآلات نیز منسوخ شده است.
شایان ذکر است این روزها استفاده از زیورآلاتی که از گیاهان و مواد طبیعی تولید می شود مورد توجه نسل جوان قرار گرفته است. بنابراین می توان با طراحی زیبا و هدایت کردن تولید کنندگان این زیورآلات به سوی طراحی بهتر این محصولات می توان به حضور زیورآلات عشایری در بازار امیدوار بود.
سجاده:

عشایر شهرستان فیروزکوه که در همسایگی استان سمنان قرار دارند سجاده ایی دست دورزی شده دارند که معمولا با رنگ همرنگ پارچه با نخی ابریشمی سوزن دوزی شده است.گاها این سوزن دوزی ها برای تزئین روبالشی ، پرده و... نیز استفاده می شود.گاهی این سوزن دوزی ها با رنگ های بسیار پرنگ و متنوع دوخته می شوند.می توان با مختصری تغییرات در زنگ آمیزی و نیز استفاده از طرح های ساده تر بومی منطقه برای عرضه این سوزن دوزی ها به بازار اقادام نمود.



جعبه‌ابزار