اقتصاد مقاومتی بدون به میدان آوردن همه داشته ها و یافته های انقلاب محقق نمی شود


بسمه تعالی
" اقتصاد مقاومتی بدون به میدان آوردن همه داشته ها و یافته های انقلاب محقق نمی شود"
تأکیدات مکرر مقام معظم رهبری در بخش اقتصاد که با ادبیاتی نظیر لزوم جهاد اقتصادی، خودباوری، اقتصاد دوران‌زا- نگاه به عدالت اقتصادی به موازات نگاه به توسعه اقتصادی، ویژگیهایاقتصاد مقاومتی، باور "ما می‌توانیم" اتکاء به مردم و... سالهاست در بدنه فکری جامعه انقلابی کشور توسط ایشان القا می‌شود در پیام سال نو با کلمه "مدیریت جهادی" تکمیل شد.
فرهنگ از اقتصاد مهم‌تر است لذا نباید بدون فرهنگ به اقتصاد پرداخت. ریشه "فرهنگ" ی که گفته می شود در "اسلام" است و عدالت و دیانت از آن میروید. اقتصادی که قسط و عدالت از آن نروید و دیانت را در جامعه تقویت نکند هرگز مطلوب انسان نبوده و نیست ولی متأسفانه مشاهده می کنیم عوارض اینچنین اقتصادی گریبان مردم دنیای غرب و شرق را مانند سرطانی گرفته است. بعنوان مثال در سطح جهانی:
حاصل آن اقتصاد را بصورت اختلاف طبقاتی وحشتناک بین فقیر و غنی، دولت‌های بدهکار و بانک‌های آچمز شده و دو دسته مردم نگران آینده خود-بیکاران یا آنها که مثل برده کار می کنند- مشاهده می کنیم.
جنگ افروزی‌ها و خونریزی‌های سالهای معاصر در شرق و غرب آسیا و شمال جنوب آفریقا حاصل سود جوئی زیرکانه سازندگان تجهیزات نظامی و امنیتی و شرکت‌های توسعه گر و سوداگران و غارتگران منابع نفت و ... جهان است.
از بین بردن حیای زن در جامعه و از هم پاشیدن بنیان خانواده که پناهگاه و مأمن کرامت و منزلت و آرامش و سعادت زن- نیمی از پیکر جامعه بشری- است، بیش از آنکه حاصل عوامل دیگر باشد حاصل حاکمیت سود پرستان بر سیاست‌های تولید و توسعه در بلاد غرب بوده است.
مدل‌های توسعه مبتنی بر حرص و ولع بی پایان سرمایه داران باهوش و دانشمند دین به دنیا فروخته و شرکتهای سرمایه‌گذاری بی فرهنگ که همدست و ابزار بانک‌های تابع اقتصاد بدون فرهنگ، هستند، متأسفانه دارد ایران انقلابی را هم در بر می‌گیرد. بعنوان مثال در کشور:
هزاران میلیارد از منابع کشور صرف ساختن مجتمع های گردشگری مشو‌ِّق مصارف اَشرافی میشود که از آنها یک دانه گندم ویک کیلو روغن یا یک فن‌آوری جدید برای کاهش وابستگی کشور به دشمنان، تولید نمی شود وبعد اسم این ترویج فرهنگ اشرافی و مصرف لوکس وصرف منابع هنگفت مالی کشور را می‌گذارند "ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی" !وبعد از ترویج وتبلیغ آن در سیمای جمهوری اسلامی آنها را به قیمت دو برابر به پولدارهای تازه به دوران رسیده و غافل کشور می‌فروشند و دو برابر سرمایه جمع میشود برای قدم بعدی.و این ادامه دارد تا وقتی که با زیاد شدن فاصله پولدارهای قلیل با توده فقیر نود وچند درصدی آخرش به آنجا برسیم که هتل‌ها و آپارتمان‌های پنج شش ستاره و زمین‌های گلف و استخرهای شنای ورستوران‌های لوکس آنچنانی سواحل اسپانیا که بدون خریدار مانده،رسیده اند، وپول‌هائی که مردم به بانک ‌ها داده بودند تبدیل به وامهای غیر قابل وصول شده و صاحبان اصلی شرکتهای توسعه دهنده زیرک هم، سود خودشان را برده و سهامشان را به مردم بدبخت طمعکار فروخته و رفته اند! . آیا آنچه رهبر انقلاب در اقتصاد می خواهند و می‌فرمایند این است ؟!
واقعیت اینست که مفهوم واقعیِ شاخص اقتصادی شدن شاخص نرخ بورس و "رونق بازار سرمایه" یک اندام خیلی جزئی از کلِهیکلِفیلِ اقتصادِ سرمایه داری است.در یک مدت کوتاه سهام کارخانه ماشین سازی و در نتیجه قیمت آن کارخانه دو برابر می‌شود در حالیکه نه تولید آن دو سه برابرشده ونه یک کارگاه جدید اضافه شده ونه یک ماشین تولیدی جدید براه افتاده ونه حتی یک شغل تولیدی جدیدی برای مردم کشور ایجاد شده!ولی در همین معرکه عده ای به نسبت "فقط سرمایه‌هایشان" سود برده اند و دلال‌های زیادی در این جریان باصطلاح نان می‌خورند. این کجا و اقتصاد درون‌زا که مقام معظم رهبری می‌فرمایند کجا؟ !
متأسفانه ساختارها و روش‌های کاپیتالیستی رایج در اقتصاد جهان و کشور، ما را به آنچه که بر خلاف اهداف اقتصادی الگوی اسلامی ـ ایـرانی پیشرفت است می‌کشاند؛ نه وابستگی را به طور اصولی حل می‌کند، نه فرهنگ و الگوی مصرف ما را اصلاح و نه دین ما را تقویت می‌کند.
لذا اتکای انحصاری به روش‌های کاپیتالیستی موجود، با وجود تلاش دلسوزانۀ برخی در بخش خصوصی، عاقلانه نیست و باید راه‌های جدید میانبر را پیدا کرد.تردیدی هم نیست که تلاش دولت در شرایط تحریم وکمبود بودجۀ فعلی، برای رسیدن به اهداف اقتصاد مقاومتی در این جنگ تمام عیار، بدون حضور مردم کفایت نمی‌کند و نباید دولت را تنها گذاشت.شاید از این منظر است که رهبر معظم انقلاب در فرمان جهاد و مقاومت اقتصادی، تا این اندازهبر حضور و استفاده از «مردم» در این حرکت تأکید دارند.
بهتر است به سئوال واقعی امروز بپردازیم که "در مقابل چه باید کرد؟".
خداوند عزوجل در طول عمر این انقلاب نعمت‌های بزرگی به این کشور عنایت فرموده که باعث دوام این انقلاب و رفع خطرو کسب پیروزی‌های بزرگ بوده است.
در این نبرد سرنوشت‌سازنیز به علت تنگی زمان،به جهش برآمده از عوامل شتاب متکی بر نقاط قوت بومی‌ماننیاز داریم. از بزرگترین عوامل شتاب که دشمنان ما از آن بی‌بهره‌اند، قدرت تغییر الگوی مصرف، با توجه به تعالیم اسلام و کمک خداوند به اجتماعات سازمان‌یافتۀ جهادی برای این مأموریت است. تاریخ گذشتۀ انقلاب نشان می‌دهدآنچه ما را در بحران‌ها و مشکلات بزرگ انقلاب اسلامی نجات داده، پس از پیروی از خط رهبری، سه عامل بوده است:
۱- احساس تکلیف و حضور مردم در صحنه‌ها؛
۲- وجود خیل جوانان آمادۀ فداکاری برای اسلام؛
۳- کشف روش‌ها و سازمان‌های جدید انقلابی، به‌خصوص در اوائل انقلاب و دوران دفاع مقدس.
به عنوان مثال، در دوران دفاع مقدس اگر سپاه و جهاد نبودند، نیروهای بسیجی و مردمی، برای دفاع از کشور باید به کدام سازمان می‌رفتند؟ و آیا اصولاً سردارانی نظیر شهید باقری‌ها و شهید رضوی‌ها فرصت ظهور پیدا می‌کردند؟
اکنون نیز افراد بسیاری در دانشگاه‌ها، کارخانجات، روستاها، دستگاه‌های دولتی و اصناف گوناگون آماده‌اند تا مقداری از وقت و امکانات خود را به این مقاومت و نبرد اقتصادی جدید اختصاص دهند، و در بیست و شش سال پس از جنگ، مدل‌های گوناگون و موفق جهادی با همت نهادهای مردمی و جهادگران گمنام، در زمینه‌های مختلف در گوشه و کنار کشور ظهور پیدا کرده که غالباً قابل تدوین،ترویج، تکرار و گسترش هستند، ولی جای قرارگاه اصلی این حرکت‌ها خالی است.
این مدل‌ها هر کدام در گوشه‌ای قرار گرفته‌اند و در جذب نیروهای جدید و هماهنگی با دولت، دچار مشکلات و محدودیت‌هایی هستند و حرکت آن‌ها نظیر مقاومت‌های نقطه‌ای و عملیات‌های کوچک رزمندگان ـ بدون قرارگاه مرکزی ـ در سال اول دفاع مقدس است.این‌ها حمایت سازمان‌یافتۀ دولتی و قانونی ندارند و وقتی می‌خواهند تداوم پیدا کنند، گرفتار همان مدل‌های کاپیتالیستی و سرمایه‌محور شده و عوامل اصلی کارایی،شتاب و جهت‌گیری فرهنگی‌شان کند می‌شود.
در مقطع فعلی بزرگترین ابتکار و نوآوری جهادی جوانان و مردم دارای سوز انقلابی، خلق یک سازمان مردم‌نهاد جهادی و مردمی متفکر است که باری اساسی از بارهای اقتصاد مقاومتی را بر دوش بگیرد و عواملش به قدری در این کار جدی باشند که دربارۀ مأموریتی که بر دوش گرفته‌اند، در دنیا در مقابل رهبری و مردم، و در آخرت در مقابل خدای تبارک و تعالی پاسخگو باشند. شاید مناسب باشد که در ابتدا، نام این حرکت را جنبش «جهـاد اقتصاد مقاومتی» گذاشت.
مدیریت کشور اگر بخواهد جهـادی باشد که می‌خواهد، باید به مردم و به‌خصوص جوانان اجازه دهد توانایی‌ها و عشق خود را در این عرصۀ جهـاد به میدان بیاورند؛ و فضای تنفس برای این گروه «قلیلالمأونه» و «کثیرالمعونه» فراهم آیـد؛ و مدیریت‌های متفرق درون دولت که کار تصدی‌گری و سیاست‌گذاری در بخش اقتصاد و اشتغال را دارند، با این حرکت هماهنگ شـوند.این یک پوست‌اندازی ضروری برای برخی نهادهای کهنه‌شدۀ انـقلاب نیز هست.
بدیهی‌ست با توجه به وجود تجربۀ سال‌های طولانی گذشته و این که الآن فرصت چندانی برای اشتباه نداریم، باید در نظر داشت که این حرکت،دارای الـزاماتی است که از آسیب‌شناسی حرکت‌های گذشته حاصل می‌شود. برخی خبرگان مورد وثوق رهبری و نیز جامعۀ جهادی‌های ایثارگر،از کسانی‌اند که می‌توانند پاسخ سؤالات اساسی دربارۀ چگونگی این حرکت را تنظیم نمایند. ( حسینعلی عظیمی خردادماه ۱۳۹۳)



جعبه‌ابزار