ظرفیت های نظام دهقانی خانوادگی در تنوع بخشی به فعالیت ها و رشته های تولیدی


نگارش: حميد رضا زرنگار
اشاره:

در بيان ماهيت كشاورزي و واحد بهره برداري خانوادگي اغلب گفته مي شود واحدهايي اقتصادي - اجتماعي اند كه در آن ها اعضاي خانواده تحت مديريت سرپرست خانوار روي اراضي و مايملك خانواده به فعاليت هاي مختلف زراعي ، دامداري ، باغداري و ..... مبادرت مي ورزند. كشاورزي خانوادگي پايه فعاليت هاي توليدي در جوامع بشري به شمار مي رود، برخي صاحبنظران معتقدند كه توليد خانوادگي شيوه توليد كشاورزي غالب در كشور است (مهرابي: ۱۳۸۲، ص ۵۹). از اين روي بررسي استعدادها و توانمندي هاي ذاتي آن ها حايز اهميت است.
پاره اي استعدادها و ظرفيت هاي رشد در بهره برداري هاي دهقاني وجود دارد .در صورت تقويت بنيادهاي فني ، اقتصادي ، مالي و توانمندسازي نيروي انساني آن ها و ساماندهي و حمايت از بهره برداران امكان افزايش و ارتقاي توان توليدي آن ها وجود دارد .
مصاديق تنوع در فعاليت ها و رشته هاي توليدي را در نظام هاي خرد و دهقاني در موارد زير مي توان خلاصه نمود.
۱) تنوع فعاليت هاي كشاورزي (دامداري، شيلات، نوغانداري، زنبورداري) بيشتر از ساير نظام هاست.
۲) تنوع كشت و كشت چند محصول در يكسال بيشتر از ساير نظام هاست.
۳) ميزان آيش اراضي كشاورزي كمتر از نظام هاي بزرگ مالكي و سرمايه داري اراضي و كشت و صنعت‌ها است
۴) فراواني كشت مخلوط خاصه برنج و ماهي بيشتر از ساير نظام هاست.واحدهاي زير ده هكتار كه ۵/۳۱ درصد اراضي زير كشت را در اختيار داشتند با وجود مشكلات و موانع ساختاري و اقتصادي حدود نيمي از محصولات زراعي را توليد نموده‌اند. از ۲۸ ميليون تن محصولات ۹درصد مربوط به واحدهاي زير دو هكتار، ۱۸ درصد مربوط به واحدهاي بين دو تا پنج هكتار و ۵/۲۱ درصد مربوط به واحدهاي بين پنج تا ده هكتار بوده است. بدين ترتيب واحدهاي زير ده هكتار با داشتن ۵/۳۱/درصد اراضي زير كشت حدود نيمي از محصولات زراعي را توليد نمودند . عملكرد در هكتار نيز در واحدهاي خرد مقياس بالاتر از واحدهاي بهره‌برداري بزرگ مقياس است. البته در واحدهاي كشت و صنعت (بالاي ۲۰۰هكتار) عملكرد در هكتار محصولات بالاتر از متوسط است.

۵) در خصوص برخي محصولات نوآوري در كشت محصولات پر بازده و با بهره‌بروري بالاتر بيشتر از ساير نظام هاست به عنوان مثال اشاعه كشت برنج كه موجب افزايش هشت برابري ارزش زمين هاي زراعي در حوزه رودخانه‌هاي كشكان و سيمره در استان هاي لرستان، ايلام و كرمانشاه گرديد از نظام هاي بهره‌برداري خانوادگي شروع شد، همچنين كشت صيفي جات زير پلاستيك كه موجب ثمر دهي محصول در۴۰روز زودتر و فروش محصولاتي نظير خيار و گوجه به ۵/۲ برابر قيمت شد از نظام هاي‌برداري خانوادگي از آغاز گرديد و این امر در فرایند توسعه ی نظام های بهره برداری بسیار حائزاهمیت است . زیرا بارقه هر گونه نوآوری و خلاقیت از ذهن و فکر افراد آغاز می شود . براین اساس می توان اذعان داشت در فرآیند توانمند سازی مخاطبین واحد های خرد و دهقانی بالاترین پتانسیل را در پذیرش و اجرای آموزش ها و برنامه های توانمندسازی دارا می باشد. در شيوه بهره برداري دهقاني- خانوادگي عملكردها و ظرفيت هاي توليدي ويژه اي براي محصولات كاربر وجود دارد. يك بررسي كلي در دهه پيش نشان مي دهد از ۷۸۴۶۶۳۰ بهره‌بردار، بيش از ۵۰ درصد مربوط به واحدهاي كمتر از پنج هكتار بوده است.اين ميزان در مورد محصولات كار بر ۷۰ درصد مي‌باشد، يعني از كل واحدهاي كشت محصولات كاربر ۷۰درصد مربوط به واحدهاي كمتر از پنج هكتار مي‌باشد. همچنين نسبت بهره‌برداران در واحدهاي كشت محصولات كاربر در بين دهقانان خرده پا، متوسط و بالا بيشتر از نظام هاي بهره‌برداري بزرگ مقياس است.براین اساس می توان نتیجه گرفت که در واحدهاي بهره‌برداري خرد مقياس و خانوادگي (زير ۱۰ هكتار) در مقايسه با واحدهاي بزرگتر ۵/۳۱درصد اراضي زير كشت نيمي از محصولات زراعي و۷۳درصدمحصولات كاربررا توليد مي‌كنند. چنانچه عملكرد در هكتار در واحدهاي بهره‌برداري بالاي ده هكتار همانند واحدهاي بهره‌برداري زير ده هكتار باشد كل توليدات محصولات مذكور از۲۸۳۳۴۲۲۰ تن به ۴۴۴۷۲۴۱۳ تن افزايش يافته و ۶/۱ برابر مي‌شوند. بر اين اساس چنانچه عملكرد در هكتار در واحدهاي بهره‌برداري بالاي ۱۰هكتار همانند واحدهاي بهره‌برداري زير ۱۰ هكتار شود مقدار توليدات از ۵۰۲۵۰۴۰ تن به ۶۶۴۴۹۷ تن افزايش يافته و ۳/۱برابر مي‌شود.
انجام اكثريت فعاليت هاي توليدي توسط اعضاء خانواده علتي اصلي در افزايش عملكرد در واحد سطح محصولاتي نظير برنج، زعفران، حبوبات، صيفي‌جات و سبزيجات است ، در حاليكه در واحدهاي بالاي ۱۰۰ هكتار فقط ۱۰ درصد كارها توسط مالكان و خانواده هايشان صورت مي‌گيرد. تفاوت هايي در ماهیت مدیریت نظام توليد خرد و خانوادگي و مدیریت نظام توليد بزرگ مقياس نهفته است. ظرفيت هاي مديريتي اولي و استفاده از ويژگي هاي مديريتي در واحدهاي دهقاني مهم ترين توجيه اجتماعي سامان دهي و ارتقاي نظام مذكور است.اين ويژگي ها عموماً در موارد زير مصداق مي يابد:
· اين واحدها مستقل ‌و خودمالك مي‌باشند و به اين علت بهره برداران آن ها از انگيزه هاي بالايي جهت عمقي كردن كشاورزي وسرمايه گذاري بيشتر در واحدسطح برخوردارند. آنچه در این مجال قابل تامل می باشد آن است که استقلال فکری و عملی کشاورزان در واحد های بزرگ تحت الشعاع مدیریت کلان قرار گرفته و انگیزه های نوآورانه و خلاق بشدت تضعیف می گردند و ازحمايتها و نيروي كار خانوادگي برخوردارند.
· توان بالاي سازگاري با تغييرات محيطي و تكنولوژيكي نيز از جمله مزيت ها در اداره اين واحدهاست.
برتري نسبي نظام هاي بهره‌برداري خانوادگي نه تنها در ايران بلكه در كشورهاي نظير ژاپن، چين و تايوان نيز اثبات شده است، برمبناي تحقيقات لپيتن و سوزان گرين نظام هاي بهره‌برداري خانوادگي نه تنها به علت برخورداري از ميراث فرهنگي و ذخيره دانش خانوادگي، به خوبي در مقابل تغييرات شرائط اقليمي و بازار عكس‌العمل نشان مي‌دهند بلكه به خاطر پايين بودن هزينه‌هاي تغييرات بويژه تغييرات تكنولوژيكي در استفاده از نوآوري هاي و نهاده‌هاي جديد پيشقدم مي‌باشند.

فهرست مندرجات
۱ - پیوندها

پیوندها[ویرایش]

وبلاگ مطالعه در مسیر توسعه جوامع محلی



جعبه‌ابزار