اغوزدره
مقدمه
روستایی در دامنه جنوبی رشته کوههای البرز
د ر داخل دره ای با درختانن از گردو و درنزدیکی جنگل های انبوه شمال اما زمینهای روستایی دارای درختانی
تنک می باشد در منطقه ای واقع شده که به زبان محلی به آن تاور می گویند
تاريخ روستا
وجود قبرستانهای قدیمی و منطقه کافر میدون -خاکسر - گرساله -گردین کاتی که به روایتی رودخانه ای در
داخل کوه داشته -کمر کالم – تا زیر زمینهای اندراتد و همچنین شمشیر برد نشان از باستانی بودن وتاریخی
بودن این منطقه از هزارجریب را دارد
قلعه: دزد قله
تپه يا سنگ: تپه سر
غار : ندارد
قبرستان : دو قبرستان قدیمی به نا مهای دنه سر درپایین محله و خاکسر در بالای محله دارد که قبرهای
گبری در آن وجود دارد
سنگ نوشته : در روي قبرهاي به جاي مانده كه تاريخي مي باشد دست نوشته هاي تاريخي موجودميباشد
تاريخ قبيله
چند قبيله : دارای قبایل چون ربانی تقی زاده –علی زاده – رخشا چراغچی –بخشی –فرجی – ابراهیمی –
ناصری – مکاریان – رحیمی – تقی زاده – پادیاب – رحمانی – احمدی – مردانی – انتصاری-الیاسی – علیزاده
–ثابت قدم و رهبان می باشد
قبایل انتصاری- مکاریان- ناصری - رهبان زیر شاخه قبیله چراغچی می باشند و تقی زاده –علی زاده – رخشا
و پادیاب زیر شاخه قبیله رحیمی می باشند.
نام بزرگان هر قبله
هر قبيله از كجا آمده : گفته می شود که ربانی ها از افغانستان به اینجا آمدند
در مورد سایر قبال اطلاعات کاملی نداریم و در حال بررسی می باشد
فعلا به چه شهر هايي مهاجرت كردند : گرگان–بندرگز–بهشهر-تهران-مشهد – قم
مشاهير و علماي روستا همراه با تاريخچه زندگي : روحانيوني چون حجج اسلام مرحوم محمد عل ربانی
و انتصاری و ابوالقاسم رخشا و شیخ اسماعیل انتصاری و همچنین روحانیونی چون اسدا.. ربانی امام جمعه
سابق بندر گز و همچنین شیخ الشیوخ آقای مردانی ملقب به درویش صدقعلی که از روستای آغوزدره
هزارجریب بهشهر هستند و حسینیه کرج را سرپرستی می کنند می باشند
شهدای روستا : قربان فرجی – محمد چراغچی – مسعود ربانی – قنبر ربانی – قدر ربانی –عمران ابراهیمی
– محمد رضا مردانی و محمد حسین رحیمی می باشند .
روستاها ي اطراف :این روستا در مجاورت روستاهای وزوار –چین پارچ –و سفیدچاه و اندرات واقع
شده است.
نام محله ها و كوچه هاي روستا: روستا به بخشهای بالا محله با قبايل رحمانی –رخشا –ربانی –علیزاده –
تقی زاده –رحیمی –پادیاب و پايين محله با قبايل چراغچی –ناصری –انتصاری –بخشی –ابراهیمی –مردانی –و
فرجی و سنگرمحله با قبایل بخشی و ابراهیمی و مردانی و بَخِیل با قبایل رحیمی –علیزاده –تقی زاده تقسيم
مي شود
معماري روستا :ساختمانهاي كاهگلي و با چوب و سقفهاي سفالي و حلبي و جديدا ساختمانهاي با معماري
جديد به صورت بتني وفلزي با سقفهاي معولي امروزي نظير ايرانيت و ..
از خونه هاي قديمي منزل موسی احمدی در نزدیکی حمام را مي توان نام برد
محل سه حمام داشت در بالا و وسط و پایین محله
حمام بالا و پایین خراب و وسط در حال استفاده می باشد و اکثرا حمام شخصی دارند
دو مسجد که یکی در بالای محله و جنب حمام (بخیل مله ) و دیگری در وسط و یک حسینه دارد در پایین محله و
بهداری در بالای محله .
راههاي ارتباطي: از بندرگز به كلكت و ویوا و چین پارچ نهايتا به آغوزدره و از دامغان به ديباج و سرخگريه و
عبدالهي و ارضت به كلكت و ویوا و چین پارچ نهايتا به آغوزدره از گلوگاه به سفيدچاه آغوز دره و از نوکنده به
وزوار و به آغوزدره می باشد
جمعيت : حدود ۶۰۰ نفر
نام درختان : افرا، راش، ملچ، توسکا، ممرز، شمشاد، نم دار و انجیلی و وليك تلكا كندس و ....
شنگ موزی از قدیمی ترین درختها بود که در تازگی بریده شد
چشمه ها :مبدهی –اوخاره –رق چشمه –استون چال سوت کوپا –میان سی –شنگ موزی –کارچاله –اسبه
بغل –جرمله می توان نام برد چشمه مبدهی از مشهور ترين چشمه ها و محلي تفريحي در داخل جنگلهای
شمال و در بالای کوه می باشد
نام كوهها : در بالای کوههای البرز می باشد
گياهان دارويي : بابونه، بارهنگ و زرشك، كاكوتي، آويشن،گون وشاه تره ،گل ختني ،گل بنفشه ،گل گاو زبان
نام غذاهها :پلو و آشهاي مختلف به انضمام خورشتهاي و ... دو آش گزنه آش خمير آش ترشي آش
نام تك تك زمينها روستا :زمينهايي چون کافر میدون –تل نیدون –کارچاله –اسه بغل –آغوز بن –سلواسی-
کورسری –شنگ موزی –سیاه تلی –میون سی –مسلم زمین –جنگ زمین – رق چشمه –پیلم چال –طلب
ورزی –اوخاره –حاج صفر ورزی –کال لنگه –کل دَوِست –رجه سر –مرض چال –لنگه –استون چال –خاکسر زمین
–گال دل زمین –جر مله –کمر سر –ککابن -مي باشد.
محصولات
محصولات باغي :سيب و گلابي گردو –آلبالو -آلو – فندق-گيلاس-
محصولات جنگلي : وليك شبيه زالزالك –تلكا يا گلابي وحشي -كندس يا ازگيل – زرشك-
محصولات زراعي آبي و ديمي: گندم –جو –عدس –نخود – سيب زميني – لوبيا –سير –پياز –اسفناج-
آفتابگردان –ارزن- برنج –گوجه
صنايع دستي: گليم وجاجيم –سفره- گلدوزي – چاقاو پشلوار (كت و شلوار با موي گوسفندان) -مياوند ـ
چاروق چكمه ـ چرم
فرهنگ روستا
عروسي : انتخاب همسر و ازدواج دردوران گذشته بيشتر توسط بزرگتر خانواده انجام ميشد كه شروع آن با
خواستگاري بوده وسپس با روسري زدن نشان مي كردند وبعد آن مجلس قند اشكنون يا شيرين خوري كه
پسران جوان در آن مجلس براي گرفتن كله قند كه توسط بزرگ روستا شكسته ميشد مسابقه ميدادند و بدين
ترتيب مجلس خاتمه مي يافت و سپس مجلس ديگر با عنوان عقد كنان ممي گرفتند گاهي اين مجلس، به
همراه مجلس عروسي يكجا گرفته مي شد ولي اكثراً جداگانه انجام ميشد كه در آن عاقد عقد خوانده وبه
دستان دختر و پسر حلقه زده مي شد و بعد از آن مجلس عروسي كه بسيار با شكوه انجام مي گشت . در
ايام گذشته تا هفت شبانه روز ادامه داشت و با مراسم حنابندان و حمام بردن عروس و داماد ادامه داشت
زنان با لباسي به نام چرخ شلوار مي رقصيدندو با دست دايره ساز مي زدند .
و مردها هم با مسابقات كشتي گيري و جمع شدن از روستا هاي اطراف و درنه بازي و كلاه ته بازي و.. به
شادي مي پرداختند
عزا و مراسم آن:
بعد از كفن و دفن در سفيدچاه با زاري هاي محلي كه زنان با سروده هاي خودشان انجام مي دهند مراسم
سوم و هفت و چهلم وسال با نوحه سرايي و با ذكر مصبت توسط روحاني برگزار مي گردد
برنامه ماه رمضان ومحرم و جشنها ومناسبات ديگر: در مسجد محل درماه رمضان بعد از افطار جمع شده
و با خواندن قرآن و ادعيه و دادن چایی ، روحاني به منبر رفته و سخراني ميكند و در شبهای ۱۹و۲۱ و ۲۳
فرجی –ربانی –بخشی –الیاسی –رحیمی –مکاریان –مردانی افطاري وسحر داده و احياء برگزار مي كنند و د
ر عيد فطر با پختن آش شير به سفيد چاه مي روند
در محرم هم از اول تا ششم محرم هر شب در حسينه جمع مي شوند و به عزاداري و سوگواري آقا امام
حسين (ع) مي پردازند و روز هفتم لباس به تن علم و بيرق می پوشند و در روز هشتم استراحت کرده و در
روز نهم به به سفيد چاه مي روند و دسته عزاداري با زنجیر زنی به سفيدچاه رفته و تا قبرستان و امامزاده
سفيدچاه و به مركزيت آرامگاه شهدا به عزاداري و زنجير و سينه زني م پردازند و در سفیدچاه حاج کاظم
رحیمی عزاداران را با دادن ناهار پذیرایی می کند و در روز دهم علم را به تك تك خانه برده و عزاداري مي كنند
بعد از صرف ناهار توسط حاج کاظم رحیمی در غروب عاشورا به ياد مظلوميت طفلان آق شام غريبان مي گيرند و
در كوچه ها گريه كنان به ياد حسين و ياران حسين عزاداري مي كنند
در چهلم هم به عزاداري پرداخته وروز هشتم هر خانه با آوردن يك سيني غذا از خانه خود به صورت دسته
جمعي عزا داري كرده و غذا مي خوردند در هشتم صفر نيز در صورت توانايي به مشهد جهت عزاداري و عرض
ادب به آقاي قريبشان اما رضا سفر ميكنند
نوروز: در يك روز قبل از نوروز هرسال تمام اهالي روستا به پختن حلوا با گردو و برنج محلي مي پرداختند كه
حلواي درست شده به دو صورت بود يكي كشتا و ديگري كاردي . حلواي كاردي را به صورتهاي لوزي و مربع در
روي سفره نوروز ميگذاشتند و حلواي كشتا شده را جهت فاتحه و شادي گذشتگان در بين محلي ها خيرات
ميكردند سر سفره نوروز ، هفت سين طبق رسوم ايرانيان معمول بود سمنو، حلوا ، سبزه ، ماهي تخم مرغ
هاي رنگ شده و در خانه هاي عزادا خرما و شيريني هاي محلي رايج بودزمان تحويل سال نو يكي را به عنوان
شگين انتخاب كرده و با قرآن وارد اتق شده و با رو بوسي كردن عيد را به همه اعضاي خانواده تبريك ميگفت.
صبح روز عيد نخست اقوام نزديك براي ديد و بازديد به ديدار هم رفته و كوچكتر ها از بزرگتر ها عيدي مي
گرفتند عيدي بيشتر تخم مرغ يا اسكناس بود سپس همه در منزل عزادار روستا جمع مي شدند و به همدردي
مي پرداختند و سپس به همراه او به تك تك خانه ها رفته و با خوردن شيريني و حلوا سال نو را به تك تك اعضاي
خانواده تبريك مي گفتند
مسجد در بالاي محل و حسينيه در پايين محل واقع است
لهجه ها: زیاد کلمه اره را تکرار می کنند
بازی ها :بازيهايي نظير كلاه ته بازي و آغوز بازي و كشتي گيري و گال مال بازيـ دلنگني ـ لي لي بازي و جا جا
بازي و هفت سنگ .
[۱] منبع
[۱]