بنکو
عوامل مؤثر در تشکیل بنکو[ویرایش]
پیدایش بنکوهای جدید[ویرایش]
يکى از واحدهاى اجتماعى بزرگتر از خانواده در جامعه عشايرى ايران بنکو را مىتوان نام برد. معادل بنکو در ميان عشاير اصطلاحات متعددى نظير اولاد - اوله بلوک ايشوم بهکار مىرود.
زندگى خانوادههاى يک بنکو از بسيارى جهات با زندگى خانوادههاى يک روستا مشابهت دارد. در واقع بنکو همان دهکده جامعه عشايرى بهشمار مىرود که مرکب از تعدادى خانواده عشايرى است که در کنار هم در چادرهاى خاص خود بهسر مىبرند و نسبت به هم داراى روابط و مناسبات اقتصادى - اجتماعى و عاطفى هستند و عمدتاً نسبت به هم کنشهاى متقابل پيوسته و عصبيت دارند بنکو و اجتماعات ديگر مشابه آن از مجموع چند خانواده بهوجود آمده است که در يکجا اقامت دارند، با هم کوچ مىکنند و در بسيارى از زمينههاى زندگى عشيرهاى از جمله استفاده از مراتع و دامدارى همآهنگى و همکارى متقابل دارند.
فرق عمده ميان دهکده و بنکو در اين است که روابط اجتماعى در بنکو مانند روابط اجتماعى در ده ثابت نيست بلکه در اثر شرايط جغرافيائى - اجتماعى - اقتصادى - همواره درحال تغيير و دگرگونى است در پارهاى مواقع خانواده بنکو زياد مىشود. مثلاً در تابستان پس از برداشت محصولات زراعى که ايل از ارتفاعات بهتدريج به پائين مىآيد و بالاخره در کنار در کنار اراضى زراعى ده (پس از برداشت محصول) اقامت مىکند و زمان حرکت بهسوى قشلاق است. در اين هنگام تعداد چادرهاى بنکو به ۴۰ الى ۵۰ واحد مىرسد، در حالىکه قبل از اين زمان که ايل در ارتفاعات بهسر مىبرد، چادرهاى هر واحد به ۳ تا ۴ کاهش مىيابد (۱). بهعلاوه برخلاف دهکدهها که در آن پيوندهاى مکانى اولويت دارد. در بنکوها روابط خويشاوندى و پيوندهاى نسبى مهمتر است. در ميان ايلات و عشاير عضويت در يک گروه نسبى نخستين عامل شناخت هويت فرد است، در حالىکه زارعات بيشتر خود را برحسب سکونت آنها بهجاى مىآورند و پيوند نسبى و عضويت طايفهاى در سطح جامعه ده ناشناخته و مبهم است.
(۱) . حبيبالله پيمان، توصيف و تحليلى از ساختمان اقتصادي، اجتماعى و فرهنگى ايل قشقائي، سال ۱۳۴۷ ص ۱۵۲.
خانوادههاى عشايرى عمدتاً در داخل واحدهاى اجتماعى نظير بنکو، اوبه، ايشوم و مانند آن قرار دارند و تنها در اينصورت است که مىتوانند به حيات خود ادامه دهند، زيرا در خارج از اين واحدها، خانواده عشايرى تنها، بىپناه و آواره خواهد ماند.(حبيبالله پيمان، توصيف و تحليلى از ساختمان اقتصادي، اجتماعى و فرهنگى ايل قشقائي، سال ۱۳۴۷ ص ۱۵۲). خانوادهاى که به بنکو وابستگى نداشته باشد، پيوند خود را با مجموعه ايل از دست مىدهد و در نتيجه تمام حقوق خود را از جمله حق داشتن و بهرهبردارى از مرتع را از دست خواهد داد.
عوامل مؤثر در تشکيل بنکو[ویرایش]
در تشکيل بُنکو عوامل متعددى کم و بيش مؤثر هستند، مهمترين اين عوامل را مىتوان عامل خويشاوندى دانست. اساس تشکيل بنکو عامل خويشاوندى است، بدينترتيب که گروهى از خانوادههاى خويشاوند بر گرد هم جمع مىشوند و در مرکز آنها ريشسفيدى که عمدتاً بزرگ يا جد مشترک گروه خويشاوندى است قرار مىگيرد. بنکوها متغير و با واحدهاى بزرگتر از آن مانند تيره - طايفه که داراى نام و تاريخ مشخصى هستند و وضع ثابتى دارند و بهسادگى تغيير نمىپذيرند تفاوت دارد. ساخت اجتماعى بنکو همواره درحال تغيير و دگرگونى است. هرچند بنکوها بهنام مؤسس آن، يعنى جد مشترک گروه خويشاوندى شناخته مىشوند ولى اين امر با مرگ رئيس گروه خويشاوندى و آمدن رئيس جديد تغيير مىکند و نام آن عوض مىشود يعنى مثلاً اگر بنکو بهنام رئيس خود به بنکوى مشهدى يوسفعلي شناخته و ناميده مىشود با مرگ او و آمدن رئيس جديد تغيير نام مىدهد و به بنکوى کربلائى (کل) منوچهر تطور مىيابد مسئله ديگر اين است که هرچند پايه اصلى تشکيل بنکو عامل خويشاوندى است، ولى بهتدريج و به ضرورت اعضاء و عناصر جديدى با نقشهاى ويژه آنها در ساخت اجتماعى بنکو عضويت پيدا مىکنند. روى هم رفته مىتوان گفت که ساخت اجتماعى بنکو از اجزاءِ زير تشکيل مىگردد:
- يک گروه يا يک شبکه خويشاوندى که در رأس آنها پدربزرگ يا جد مشترک گروه خويشاوندى که گاه به ريشسفيد معروف است قرار دارد.
- تعدادى از خانوادههاى غيرخويشاوند و بيگانه نيز به گروه مذکور مىپيوندند مثلاً داروغه که سرپرستى شترها و الاغهاى متعلق به بنکو را برعهده مىگيرد.
- خانواده چوپان که به مناسبت نقش خاص آنها (اداره امور گوسفندهاى بنکو) در بنکو عضويت پيدا مىکنند. از عوامل ديگرى که در تشکيل و ساخت اجتماعى بنکو تأثير دارد، عامل اقتصادى است اعضاءِ بنکو داراى مراتع مشترکى هستند که معمولاً بهوسيله رئيس بنکو در ييلاق و قشلاق اجاره مىشود. همه خانوادههاى يک بنکو در آنجا اقامت مىکنند و بر گرد هم چادر مىزنند و مشترکاً از مرتع بهرهبردارى مىکنند و در اين زمينه هماهنگى و همکارى متقابل دارند. اين همکارى در زمينه توليدات زراعى نيز متداول است، زيرا اعضاءِ بنکو بهطور جمعى قطعهزمينى را اجارهکرده مشترکاً زراعت مىکنند.
پيدايش بنکوهاى جديد[ویرایش]
ميزان مراتع مورد بهرهبردارى يک بنکو - جايگاه نگهدارى و استراحت دامها (قاش) و محل استقرار اعضاءِ بنکو داراى ظرفيت و فضاى محدودى است که با تجمع تعداد معينى از دام و انسان متناسب است. اگر تعداد دام و انسان از آن تجاوز کند و افزايش يابد به مراتع وسيعتر، جايگاه بزرگتر براى استراحت دام و فضاى سکونت بيشترى ضرورت پيدا مىکند در اين شرايط از بطن بنکوى قديمى بنکوهاى جديدى زاده مىشوند و زندگى مستقلى را آغاز مىکنند. عامل مؤثر ديگر در تقسيم بنکو به بُنکوهاى مجزاء از هم ناسازگارى روانى ميان اعضاء است بدينترتيب در جريان توسعه بُنکو ممکن است يکى از اعضاءِ آن قدرت مالى کافى پيدا کند و شرايط کافى براى اداره يک بنکو را احراز نمايد در اينصورت نمىتواند در کنار رئيس قديمى به زندگى خود ادامه دهد، در نتيجه از او جدا مىشود، با خويشاوندان نزديک خود بنکوى ديگرى را بهوجود مىآورد. بىشبه در تشکل بنکوى جديد عامل خويشاوندى سازگارى روانى و توافق اعضاءِ نقش مهمى برعهده دارد.
حبيباله پيمان بنکوها را به سلولى تشبيه مىکند که پس از رشد و نمو کافى تقسيم مىشوند و بنکوهاى جديدى از آنها پديد مىآيند. وى در پيدايش بنکوهاى جديد و يا تکثير بنکوها يک نمونه واقعى را بهشرح زير بيان مىدارد.
يک بنکو به رياست امير مشتمل است بر خانوادههاي:
۱. امير رئيس بنکو
۲. باقر (برادر امير)
۳ و ۴. چوپانکارهها
پس از چندى که امير و باقر صاحب پسران متعدد شدند جامعه بنکو حجم بيشترى پيدا مىکند و خانوادههاى مستقل ديگرى را هم دربر مىگيرد. بدينترتيب:
۱. امير
۲. حاج احمد (پسر امير)
۳. نوروز (پسر امير)
۴. بهروز (پسر امير)
۵. باقر (برادر امير)
۶ و ۷. چوپانکارهها
پس از مرگ امير و باقر پسران باقر که در اينمدت خانوادههاى مستقلى تشکيل دادند از بنکوى امير جداشده بنکوى جديدى در کنار آن پديد آوردند که از سه خانواده.
- عبداله
- کوروم
- سردار تشکيل مىشود از سوى ديگر تعداد دامهاى بنکوى امير افزايش مىيابد و نگهدارى از آنها در يک محل ممکن نيست بنابراين در بنکوهاى امير تقسيم مجددى روى مىدهد و بنکوى اول گسترده مىگردد و به دو بنکوى جديد تطور پيدا مىکند بهشرح زير:
۱. لال احمد (پسر امير و رئيس بنکو)
۲. فرزندان مرحوم خان احمد (پسر ديگر امير)
۳ و ۴. چوپانکارهها
بنکوى دوم عبارت است از:
۱. بهروز
۲. نوروز
۳ و ۴. چوپانکارهها که به آنها پيوستهاند.
حاج احمد و شير احمد دو پسر امير چون دام خود را از دست دادهاند در يکى از دهات قشلاقى ساکن شدند و به زراعت اشتغال ورزيدند.
اتحاد و همبستگى ميان خانوادههاى بنکو از طريق کدخدا يا ريشسفيد يا بزرگتر گروه خويشاوندى حفظ مىگردد. رياست بنکو از طريق پدر به پسر به ارث مىرسد و اين امر معلول اهميتى است که نسب پدرى در همه جنبههاى قدرت ادارى دارا مىباشد. فرزندان ذکور تا زمانىکه در خانه پدرى هستند با کار مشترک و اتحاد و همبستگى کامل خود ضامن قدرت گروه خود هستند، زنان عمدتاً پس از ازدواج جزءِ بنکو و تيره شوهر هستند عمو داراى قدرت و احترام است، عموزادهها نيز مانند برادران با هم همبستگى دارند. رئيس بنکو همواره با مراکز قدرت در ارتباط است و هرچه ارتباط او بيشتر باشد قدرت بيشترى در اداره بنکو خواهد داشت.
رئيس بنکو از لحاظ اقتصادى نيز در سطح بالائى قرار دارد و اين امر نيز در ارتباط بيشتر با خوانين و کلانترها و در نتيجه قدرت اداره بنکوها تأثير دارد.