توسعه یافتگی روستاها با مشارکت مردم
توسعه یافتگی روستاها با مشارکت مردم
روزنامه اطلاعات در صفحه گزارش نوشت: پیرمرد بر تخته سنگی می نشیند و به دوردست خیره می شود و روزهایی را به یاد می آورد که زمین های روستا سرسبز و آباد بود و همولایتی ها، از پیر و جوان به کشت وکار سرگرم بودند و از دل خاک پر برکت و سخاوتمند، انواع محصولات کشاورزی را بیرون می کشیدند و علاوه بر تامین نیازهایشان، با فروش آن ها درآمدی هم به دست می آوردند.
این گزارش که روز یکشنبه هفتم تیر ۱۳۹۴ خورشیدی منتشر شده، می نویسد: اما امروز از روستا و زمین های کشاورزی اش، به جز شمار معدودی خانه هایی که هنوز ساکنانی دارند و مختصری کشت و داشت و برداشت محصول، چیزی باقی نمانده است و روند ویرانی روستا و خالی از سکنه شدن آن، به آرامی ادامه دارد. این سرنوشت بسیاری از روستاهای کشورمان است که به بهای بزرگتر شدن شهرها، ویران شده اند و در جغرافیای ایران به جز نام، چیز چندانی از آن ها باقی نمانده است.
ذخایر استراتژیک روستاها[ویرایش]
به گفته کارشناسان روستا واحدی تولیدی، فرهنگی، مسکونی، اجتماعی و ارزشی است که بخش مهمی از نظام جمعیتی کشور که در آن تعداد کثیری از عوامل انسانی مولد سکونت دارند، محسوب می شود. در روستاها و مناطق عشایری، عوامل و سرمایه های ارزشمندی اعم از انسانی، طبیعی و اقتصادی به عنوان ذخایر استراتژیک کشور وجود دارد که در پیشرفت جامعه نقش مهمی را ایفا می کند ـ نقش و اهمیت فرآورده ها و تولیدات روستایی نظیر محصولات کشاورزی، دامی و صنایع تبدیلی، نقشی بی بدیل و منحصر به فرد است که می تواند تکیه بر اقتصاد تک محصولی نفت را کاهش دهد. ایجاد کسب و کارهای مناسب در روستاها و مناطق عشایری علاوه بر استفاده از ظرفیت های خدادادی، تاثیر بسزایی در تامین امنیت اجتماعی، کاهش حجم زیاد نا ملایمات اجتماعی و پدیده مهاجرت روستاییان به شهرها دارد و به عبارت دیگر، ایجاد اشتغال در مناطق روستایی و عشایری ضمن جلوگیری از مهاجرت به شهرها، از شکل گیری مشاغل کاذب و مشکل آفرین نیز پیشگیری به عمل می آورد و موجب رشد و تعالی کشور می شود. باید به این نکته توجه داشت که توسعه روستایی صرفاً از طریق توسعه کشاورزی محض، تحقق نمی یابد، بلکه توسعه ای همه جانبه در تمامی بخش های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به توسعه پایدار مناطق روستایی می انجامد.
لزوم کار آفرینی در روستاها[ویرایش]
در طرح مشارکت مردم در راه اندازی واحدهای تولیدی مستقر در روستاها که از سوی معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم نهاد ریاست جمهوری تدوین و منتشر شده است، با یادآوری این که اقتصاد و مشاغل موجود در مناطق روستایی و عشایری غالباً سنتی و کیفیت آن ها پایین است، می خوانیم: این در حالی است که فرصت اشتغال در مناطق روستایی و عشایری بسیار بالا است و امکان توسعه شغل و غنای آن هم فراهم است، با این حال متاسفانه موانع و مشکلاتی برای توسعه اشتغال در این مناطق به چشم می خورد که باید برطرف شود و اشتغال و کارآفرینی در مناطق روستایی و عشایری در برنامه های کلان و ملی مورد توجه ویژه قرار گیرد. زیرا در غیر اینصورت، شکاف میان توان اقتصادی روستاها و شهرها، به خالی از سکنه شدن روستا ها می انجامد.
توسعه پایدار روستایی[ویرایش]
سید ابوالفضل رضوی ـ معاون توسعه روستایی و مناطق محروم معاون اول رییس جمهوری، در پیشگفتاری بر طرح مشارکت مردم در راه اندازی واحدهای تولیدی مستقر در روستاها، یادآور شده است: اقتصاد سالم، پایه و اساس جامعه سالم است و افزایش و رشد ثروت ملی و تکثیر تولید، از اصول سلامت اقتصاد اسلامی است و شهید مطهری در این باره می گوید: «از نظر اسلام، هدف های اسلامی بدون اقتصاد سالم غیر قابل تامین است». معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم کشور نیز بر این باور است که برای دستیابی به کشوری توسعه یافته و خودکفا که مورد تاکید مقام های عالی کشور است و در تجربه بیشتر کشورهای توسعه یافته هم ملاحظه می شود، چاره ای نیست به جز توجه به توسعه پایدار روستایی و انجام سرمایه گذاری های صنعتی منطقی و مناسب با نیازهای هر منطقه که بستر این کار در این مقطع زمانی، از طریق سیاست های اقتصاد مقاومتی، فراهم آمده است.
دکتر علینقی مشایخی ـ استاد مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف هم در پیشگفتار کتاب «نقش مشارکت مردم در توسعه اقتصادی». نوشته سید ابوالفضل رضوی، به انتشارات ترمه، از جمله یادآور شده است: جلب اعتماد، باور و مشارکت مردم برای امکان پذیر بودن توسعه و ثمربخش بودن فعالیت ها و مشارکت های آنان ضروری است و این مهم در الگو تجربه شهرستان نائین، با تبیین ضرورت و شیوه مشارکت های مردم در توسعه، برای ۲ گروه از رهبران و پیشروان اجتماعی و اقتصادی شروع می شود. یک دسته معتمدان و بزرگان محلی در محله ها و روستاهای مختلف بوده است و دسته دوم افراد موفق در حوزه فعالیت های اقتصادی بوده اند. توجه به نقش معتمدین و بزرگان محله ها و جلب اعتماد و مشارکت آنان، موجب تسهیل در جلب اعتماد سایر افراد می شود و توجه به افراد موفق و پیشتاز در اقتصاد به عنوان الگوهای موفق در فعالیت های اقتصادی و جلب مشارکت آنان در شکل دهی و اجرای برنامه های توسعه نیز به جلب مردم به طرح ها و برنامه های توسعه اقتصادی، می انجامد.
معنای توسعه یافتگی جوامع انسانی[ویرایش]
به باور کارشناسان، یکی از روش های موثر رونق اقتصادی و اجتماعی روستاها و مناطق عشایری کشور، راه اندازی واحدهای تولیدی مستقر در روستاها است که بر اساس دستورالعمل اجرایی آن، روستاها و سایر مناطق جمعیتی ایران با کمتر از ۲۰ هزار نفر را در بر می گیرد و در نهایت موجب توسعه یافتگی روستاها و مناطق محروم کشورمان می شود.
مفهوم کلی توسعه یافتگی در جوامع بشری و از جلمه روستاها و مناطق محروم چیست و چه دستاوردهایی دارد؟
سید ابوالفضل رضوی ـ معاون توسعه روستایی و مناطق محروم نهاد ریاست جمهوری در گفتگو با گزارشگر روزنامه اطلاعات، در پاسخ به این سوال می گوید: بی گمان، انقلاب اسلامی با حضور همه جانبه مردم در صحنه پیروز شده است و تداوم دارد و توسعه یافتگی کشورمان نیز موجودیت انقلاب مان را تضمین می کند. به طور کلی می توان گفت پیامبران به نوعی برای توسعه یافتگی انسان ها مبعوث شده اند و تربیت انسان های توسعه یافته از جمله اهداف آنان بوده است. خداوند می توانست با فرستادن فقط یک پیامبر، رسالت را پایان بخشد، اما متناسب با ذهنیات و ریشه و اندیشه های متفاوت انسان ها، پیامبرانی را برای ایشان فرستاد که به پیامبر عظیم الشان اسلام(ص)، ختم شده است. خداوند سبحان این قابلیت را در مخلوق خود دید که می توانند دریافت کنندگان خوب پیام هایش باشند و این پیام ها را از طریق رسولان اش دریابند. خداوند که انسان را خلیفه و جانشین خود در زمین می داند، همه هستی را با نظم خاصی آفریده و برای خلقت هرچیز هم هدفی مقرر داشته و به همین دلیل به انسان فرمود که هر آنچه را که در آسمان و زمین است، مسخّر او ساخته است، به عبارت ساده یعنی این که مواد اولیه هستی و زندگی را خالق آفریده و تبدیل به فرآوری آن ها را به انسان سپرده است و از اینرو است که انسان می تواند نعمت های خدادادی را به اصطلاح فرآوری کند و به نحو مطلوب مورد استفاده قرار دهد.
به عنوان مثال، پروردگار در درون زمین معادن و منابع سرشاری را برای گذران زندگی انسان قرار داده و این انسان است که باید رشد کند و با بهره گیری از دانش و استعدادهای خدادادی اش، منابع زیرزمینی را به روی زمین بیاورد و به عنوان نمونه، نفت سیاه را به انواع فرآورده های مورد نیاز، تبدیل کند و برای آن، ارزش افزوده قابل ملاحظه ای به وجود آورد.
بر اساس آنچه گفته شد، می توان به معنا و مفهوم توسعه یافتگی در جوامع انسانی و به عبارت دیگر به معنای انسان توسعه یافته بهتر پی برد.
ویژگی های انسان توسعه یافته[ویرایش]
رضوی می افزاید: انسان توسعه یافته یعنی انسانی که توانایی، تدبیر و خلاقیت دارد تا آنچه را که خداوند بالقوه در اختیارش گذاشته است، بالفعل در آورد و از ظرفیت ها و قدرتی که نظام هستی و خلقت در وجودش به ودیعه گذاشته است، به نحو دلخواه استفاده کند.
این نماینده سابق مردم نائین (استان اصفهان) در ادوار گذشته مجلس شورای اسلامی اظهار می دارد: توسعه، امری درون زا است و به همین دلیل خداوند پیامبران اش را از میان انسان ها و از جنس خود آنان مبعوث کرد و این قدرت را به آدمیان داد تا با اطاعت از فرامین پروردگار و پیروی از پیامبران و بزرگان دین، راه پیشرفت و تکامل را بپیمایند و دگرگون شوند تا آنجا که امام علی(ع) فرموده اند اگر یک روز انسان با روز دیگرش یکسان باشد، خسارت دیده است. توسعه علاوه بر درون زا بودن، توقف پذیر هم نیست.
توسعه، درون زای بیرون گرا است که هم خودش را رشد می دهد و هم موجب رشد جامعه و توسعه انسانی می شود.
انسان توسعه طلب، انسان معترض به وضع موجود است.
زیرا می داند که توسعه، انتهایی ندارد و به قول معروف، رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند!
توسعه در حدی است که انسان توسعه یافته به عنوان خلیفه خدا در زمین می تواند تا حدی که پروردگار مجاز فرموده است، پیش برود. در انسان توسعه یافته صبر و حوصله و تحمل دیگران، فراوان است و در جایی که آزادی نباشد، توسعه محدود می شود و در جایی که آزادی وجود داشته باشد، قانون به خوبی رعایت می شود.
در جــوامع توســعه یافته، نظم پذیری وجود دارد و نظم پذیری هم به توسعه یافتگی کمک می کند. بنابراین، هم توسعه برای نظم پذیری لازم است و هم نظم پذیری به توسعه یافتگی نیاز دارد.
توسعه امری مشارکت طلب است و از اینرو انفرادی نیست. انسان و جوامع توسعه یافته دوست دارند دیگران هم رشد کنند و به توسعه یافتگی برسند و به همین دلیل می گویند انسان توسعه یافته، مشارکت طلب است. او حسود، خودخواه و کینه توز نیست، زیرا چنین افرادی یا انسان های توسعه یافته محسوب نمی شوند و یا از توسعه یافتگی بی خبر و یا کم خبرند. انسان های توسعه یافته از تنگ نظری به دورند و صعه صدر دارند.
توسعه برای انسان و توسط انسان انجام می گیرد و انسان، هم عامل توسعه و هم موضوع آن محسوب می شود که از این نظر، توسعه های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی وانسانی، تفاوت ندارند.
انسان توسعه نیافته نمی تواند توسعه اقتصادی به وجود آورد و این ۲ لازم و ملزوم یکدیگرند در یک مثال ساده، انسان توسعه نیافته اگر هم ثروت زیادی داشته باشد، حاضر نیست بخش کوچکی از آن را به نیازمندان ببخشد، اما انسان توسعه یافته در حد توان و امکاناتش، از کمک به دیگران کوتاهی نمی کند.
توسعه روستاها و مناطق محروم[ویرایش]
معاون توسعه روستایی و مناطق محروم کشور در ادامه گفتگو با گزارشگر روزنامه اطلاعات، با تاکید بر این که میان توسعه های روستایی و شهری و اقتصادی و فرهنگی تفاوتی وجود ندارد، می افزاید: وقتی توسعه انسانی و توسعه ای که عامل آن انسان است مطرح می شود، مکان هایی که آدمیان در آن ها زندگی می کنند، از نظر ویژگی های توسعه یافتگی فرقی ندارند که روستا یا شهرها باشند. وقتی می گوییم توسعه امری درون زا و برون گرا و مستمر و تحول گرا و مشارکت طلب است، هم شهرها و هم روستاها را شامل می شود. به طور کلی مهمترین عاملی که برای پیشرفت کشور لازم است، توسعه انسانی چه در شهرها و چه در روستاها است و تا انسانی توسعه نیابد، نمی توانیم یک روستا، یک شهر و یا یک استان و کشور را توسعه یافته ببینیم. اما از سوی دیگر با جمع های کوچک توسعه یافته می توان به توسعه یافتگی های بزرگتر رسید، این که دریا حاصل قطره های کوچک باران است و در مسایل اجتماعی هم تک تک افراد جامعه با پیوستن به هم می توانند جامعه ای را تشکیل دهند، که این موضوع درباره توسعه یافتگی روستاها در مناطق عشایری هم صادق است.
اگر خواهان کشوری توسعه یافته هستیم، باید روستاهای توسعه یافته هم داشته باشیم و اشتباه بزرگی است اگر بپنداریم بدون روستاهای توسعه یافته، می توانیم شهرها و کشور توسعه یافته ای بسازیم متاسفانه سال ها در این باره مرتکب خطاهایی شده ایم.
آیا کلانشهرها توسعه یافته اند؟[ویرایش]
رضوی با طرح این سوال که مشکلات کلانشهرهایی مانند تهران در سال های اخیر افزایش یافته است یا نه، پاسخ آن را منفی می داند و اظهار می دارد: در این سال ها مساحت تهران از ۵۲۰ کیلومتر مربع در سال ۱۳۷۵ به حدود ۸۰۰ کیلومتر مربع در سال ۱۳۸۵ رسیده و در این دوره ۱۰ ساله مساحت مشهد از ۷۸۰ هکتار به ۳۰ هزار هکتار، شیراز از یک هزار و ۷۷۰ هکتار به ۲۵ هزار و ۲۳۰ هکتار و اصفهان از ۳ هزار و ۸۷۹ هکتار به ۱۷ هزار و ۵۰۰ هکتار افزایش یافته و حدود ۵۵۰ هکتار از اراضی کشاورزی و باغ های کرج هم از میان رفته است.
در چنین اوضاع و شرایطی باید دید که آیا مشکلات این شهرها هم همپای افزایش مساحت آن ها، کاهش یافته است یا نه؟ از اینرو باید توجه کنیم که توسعه یافتگی شهرها و روستاها به معنای بزرگ و وسیع تر شدن مساحت آن ها نیست و به موارد دیگری نیاز دارد که با برنامه ریزی های اصولی، باید تامین شود.
وقتی به عنوان مثال حدود یک سوم جمعیت اهواز حاشیه نشین هستند و یا ۳۵ درصد جمعیت مشهد را حاشیه نشینان تشکیل می دهند، آیا افزایش مساحت چنین شهرهایی را می توان مترادف با توسعه یافتگی آن ها دانست، آنهم در شرایطی که اغلب حاشیه نشینان کلانشهرها متأسفانه نظم پذیر نیستند و با قانون گریزی بر مشکلات آن ها می افزایند؟طبق آمار، حدود ۸۰ درصد حاشیه نشینان را مهاجران روستاها و شهرهای کوچک تشکیل می دهند و آنان که در زادگاه هایشان شغل و درآمد مکفی ندارند، علیرغم علاقه و احساس عاطفی به آنجا، به ناچار در پی شغل و درآمد مناسب راهی شهرهای بزرگ می شوند و به عبارت دیگر، مهاجرت سخت را بر ماندن سخت تر در زادگاه هایشان ترجیح می دهند و با حضورشان در شهرها، مانع توسعه یافتگی آن ها هم می شوند، از اینرو است که می گویند تا روستاهای توسعه یافته نداشته باشیم، شهرهای توسعه یافته هم نخواهیم داشت.
راه اندازی واحدهای تولیدی در روستاها[ویرایش]
رضوی در ادامه گفتگو، با اشاره به تدوین طرح مشارکت مردم در راه اندازی واحدهای تولیدی مستقر در روستاها که به وسیله معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم کشور تدوین شده است، می گوید: شاخص های محرومیت های روستاهای متعدد است که از جمله می توان از درآمد سرانه پایین روستائیان کشور یاد کرد که میانگین آن، حدود ۴۰ درصد درآمد شهرنشینان است.
وی با یادآوری این که متخصصان خدمات رسانی به ساکنان مناطق محروم و روستایی ۱۲۶ شاخص را در این حوزه شناسایی و تعریف کرده اند، اضافه می کند: به نظر من نخستین عاملی که به محرومیت مناطق روستایی و عشایری کمک کرده، نگاهی است که از سا ل ها قبل به این مناطق وجود داشته است. در این نوع نگرش، روستاها کانون های تولید نبوده اند، بلکه صرفاً «سکونتگاه» شمرده شده اند که در چنین شرایطی، طبیعی است امکاناتی که مورد نیاز مراکز و کانون های تولیدی است، یا سکونتگاه ها یا واحدهای صرفاً مسکونی، تفاوت داشته باشد.
بر این اساس و به طور مثال، قرار بود نیمی از درآمدهای ناشی از هدفمندسازی قیمت حامل های انرژی به بخش تولید در کشور اختصاص یابد، اما دیدیم که متاسفانه در دولت های نهم و دهم چنین نشد. وقتی می توانیم بگوییم که روستاها صرفاً مناطق مسکونی نیستند، بلکه کانون های تولید محسوب می شوند که نه فقط دو ـ سه محصول استراتژیک آن ها مانند گندم و برنج از روستاییان به صورت تضمینی خریداری شود، بلکه شرایط مساعدی برای خرید تمامی محصولات روستاییان فراهم آید، چرا که این محصولات مورد نیاز کشور است و برای تامین آن ها ضرورت دارد به سردرگمی در خرید تضمینی محصولات کشاورزی، پایان داده شود.
معاون توسعه روستایی و مناطق محروم نهاد ریاست جمهوری بر این باور است که انسان توسعه یافته، کشور توسعه یافته می سازد و انسان خود باور به توسعه یافتگی می رسد و انسان توسعه یافته نیز به شـرایط زمانی و مکانی توجه خاص دارد.همچنین توسعه روستایی، توسعه شهری و کشوری را در پی دارد و راه توسعه کشور از توسعه روستا ها می گذرد.
•
منبع[ویرایش]
:روزنامه اطلاعات