خورنج


سرزمين سنگهاي افسانه اي روستاي خورنج در پیرانشهر

روستاي خورنج از سمت شمال وبا سربالايي بسيار ملايمي توسط تكه سنگهاي بزرگ ومرموزي محاصره شده است كه وجود اين تكه سنگها با اين شكل ظاهري و استقرار شگفت انگيز ، تعجب و حيرت هر بيننده اي را برمي انگيزد .







به گزارش اروم نیوز به نقل از کورد پیام ؛
روستای خورنج که از توابع شهرستان پیرانشهر می باشد سنگهای افسانه ای آن زبان زد عام و خاص شده که در زیر مختصری از آن را بر زبان قلم و تصاویر درآورده ایم.
موقعيت جغرافيايي و طبيعي:
روستاي خورنج ازنظر موقعيت جهاني و شبكه مدارها ونصف النهارها درربع شمالغربي مربع NJ ۳۸-۱۵ موسوم به مربع مهابادقرار گرفته و از نظر جغرافيايي در طول ۶۴۳/۲۱/۴۵ شرقي نسبت به نصف النهار مبدا و در عرض ۱۹۴/۴۹/۳۶ شمالي نسبت به خط استوا ودر ارتفاع ۱۵۵۹ .متر ي از سطح آبهاي آزاد قرار دارد .
اين روستا از توابع شهرستان پيرانشهر بوده و در ۳۰ كيلومتري شرق اين شهرستان بر سر راه پيرانشهر به مهاباد واقع گرديده است .فا صله روستا تا راه آسفالته ۵/۲ كيلومتر و تا مركز بخش ۱۲ كيلومتر و تا مركز شهرستان ۳۷
كيلومتر ميباشد .
آب و هواي روستا از نوع معتدل كوهستاني با زمستانهاي سرد و پر برف و تابستانهاي معتدل و خنك ميباشد .
لحاظ توپوگرافي ، اين روستا در دامنه اي كه از يك طرف مشرف به سنگهاي بزرگ و افسانه اي معروف به (سنگهاي خورنج ) ميباشد واز طرف ديگر با يك شيب ملايم مشرف به دشت پسوه واقع گرديده و رودخانه اي به اسم محلي ( ز ) يا ( زاو ) كه يكي از سرچشمه هاي اصلي رودخانه باستاني زاب كوچك است از كنار اين روستا ميگذرد. از لحاظ زمين شناسي در اين ناحيه سه نوع منطقه ي سنگي قابل تشخيص است كه عبارتند از سنگهاي گرانيتي و سنگهاي دگرگوني و برخوردي و آبروفت و تراس .
خاكهاي اين منطقه از لحاظ كشاورزي بسيار حاصلخيز و
مرغوب بوده و از نوع رسوبي و آبرفتي با ميزان هوموس نرمال ميباشد وبه سه دسته تقسيم ميشوند كه عبارتند ازپستي و بلندي با عمق خاك و فرسايش و پستي و بلندي با حركت آب در خاك و استپ علفي و گون زار .
البته توضيحات بيشتر در اين مبحث بصورت نقشه ارائه خواهد شد .
موقعيت تاريخي :
در اطراف اين روستا چندين تپه ي باستاني با تاريخ قبل از اسلام و يك كتيبه و همچنين آثار يك دژ محكم كوهستاني شناسايي شده اند كه حكايت از تاريخ كهن و پرفراز و نشيب اين منطقه دارد . بعضي از اين آثار توسط سازمان ميراث فرهنگي ثبت شده اند و بعضي ديگر در شرف ثبت شدن قرار دارند كه ذيلا به آنها اشاره خواهد شد:
۱ : پالاساوا هزاره اول ق . م - تاريخي - اسلامي
۲ : قلعه پسوه پيش از تاريخ –تاريخي - اسلامي
۳ : گرد خزينه تاريخي - اسلامي
۴ : تپه زيوه پيش از تاريخ- هزاره اول ق . م - اسلامي
۵ : تپه ليك بن تاريخي - اسلامي
۶ : كتيبه برده مافوره هزاره اول ق . م
۷ : قلعه شاه (وشتو ) اوايل هزاره اول ق . م
روستاي خورنج از يك طرف با روستاي پسوه كه داراي
ديرينه اي كهن ميباشد
و بنا به شواهد و قرايني كه آقاي محمود پدرام در كتاب تمدن مهاباد از انها نام مي برد آنرا خواستگاه تمدن پارسوا ميداند همجواربوده واز طرف ديگر دژ صعب العبوروكوهستاني ( قلات شاي ) يا قلعه وشتو كه بنا به تحقيقات اقاي پدرام واثار و شواهد موجود قلعه ي مرزي بين دو تمدن مانا و پارسوا ميباشد همجوار ميباشد و همچنين تپه اي باستاني باقدمت هزاره اول ق.م بنام پالاساوا دراين روستا واقع است و نيز رودخانه زاب كه بنا به گفته باستانشناسان داخلي و خارجي تمدن باستاني زاموا را زاييده است از جوار اين روستا و بانام محلي ( ز ) يا ( زاو ) بمعناي ( زاينده اب ) سرچشمه ميگيرد مورخان را نسبت به اين قضيه كه اين منطقه خواستگاه دو تمدن باستاني پارسوا و زاموا بوده و مرز بين دو تمدن مانا و پارسواميباشد ، به ترديد مي اندازد. به هر حال انچه مسلم است اين است كه هنوز با حوضه هاي باستانشناسي وتاريخي اين منطقه بصورت كارشناسانه و علمي برخورد نشده وشايد اگر روزي اين ناحيه را برروي ميز جراحي كارشناسان ومتخصصان تاريخ ببينيم ، گره كور بسياري از رازها و نهفته هاي تاريخ باستاني منطقه باز شده و به بسياري از سوالات مجهول تاريخي پاسخ داده شود كه با توجهي كه دولت كنوني به بحث حفظ واحياي ميراث فرهنگي و گردشگري كشور دارد ، اين آرزو دور از دسترس نيست.
وجه تسميه :
كلمه ي خورنج در زبان كردي به جايي كه بيشتر شنزار و ماسه زار است اطلاق ميگردد اما با توجه به مطالبي كه در بخش موقعيت تاريخي روستا ارائه گرديد ، گمان ميرود كه كلمه خورنج نيز يك كلمه باستاني به قدمت آثار موجود در منطقه باشد و به نظر نگارنده اين مقاله اين كلمه قبل از ظهور آفتاب اسلام دراين منطقه بصورت ( خورنگ ) بوده و حرف (گ ) در جريان ورود اسلام به( ج ) تغيير يافته است و خود كلمه (خورنگ ) نيز از دو بخش (خور ) بمعني (خورشيد ) و ( رنگ ) بمعني (رنگ ) تشكيل شده كه به تخفيف (خورنگ ) بمعني (خورشيد رنگ) تلفظ شده است و اين روستا از لحاظ جغرافيايي نيز در موقعيتي قرار دارد كه در طول روز تماما آفتابگير است . اما جدا از نظر شخصي نگارنده ، بنا به نظر تعدادي از محققين محلي وجه تسميه اين روستا در هاله اي از ابهام است و نياز به كار تخصصي در حيطه زبا نشناسي باستاني دارد .
سنگهاي افسانه اي خورنج :
روستاي خورنج از سمت شمال وبا سربالايي بسيار ملايمي توسط تكه سنگهاي بزرگ ومرموزي محاصره شده است كه وجود اين تكه سنگها با اين شكل ظاهري و استقرار شگفت انگيز ، تعجب و حيرت هر بيننده اي را برمي انگيزد .
محدوده اي كه اين سنگها اشغال كرده اند در حدود ۵/۲ كيلومتر مربع وبه شكل نواري سنگي درامتداد شرقي- غربي از شمال روستا ميگذرد .
علاوه بر اين سنگهاي شگفت انگيز ، ويژگيها و جاذبه هاي ديگري نيز در اين منطقه وجود دارند كه بصورت مختصر به آنها اشاره خواهد شد:
الف : منطقه اي كه اين سنگها را در بر گرفته است داراي آب زلال و خوش طعمي است كه مردم محلي براي رفع سنگ كليه وبيماريهاي مرتبط با كليه از آن استفاده ي درماني ميكنند .
ب : در محدوده اي در اطراف اين روستا مكاني غار گونه به نام ( كونه پيست ) وجود دارد كه مردم از اين حفره جهت نگهداري پنير استفاده ميكردند و جالب اين كه در تمام سال از حفره مذكور باد بسيار سرد و شديدي مي وزد كه حتي در مواردي ديده شده است كه لاشه حيوانات در نيمه تابستان در آن يخ بسته است .
ج : در ميان اين سنگها ، سنگهايي يافت ميشود كه داراي نقش برجسته و كنده كاري شده حيواناتي مانند شتر و مار و پرنده هستند كه اگر بصورت دقيق وعلمي مورد بررسي قرار گيرند امكان يافتن نقوش ماقبل تاريخي و يا كتيبه هاي سنگي دور از انتظار نيست .
د : ناهمواريهاي سطوح خارجي اين سنگها بصورتي است كه به راحتي قابل صخره نوردي بي خطر براي مبتديان ميباشد كه خود ميتواند يك جاذبه باشد .
و : پراكندگي اين سنگها طوري است كه اگر يك گروه چند نفره در آن پراكنده شوند احتمال تلاقي انها در يك نقطه بسار كم است .
ن : طبيعت سرسبز اين منطقه در فصل بهار و كوههاي مخملي وييلاقي آن در تابستان نيز بحث كاملا جداگانه اي است كه يك مقاله و طرح مستقل را در بر ميگيرد .
وبسياري ويژگي منحصر به فرد ديگر كه بحث از آنها از حوصله اين مقاله خارج است .
تا كنون هيچ گونه تحقيق علمي و زمين شناسي در رابطه با نحوه تشكيل اين سنگها صورت نگرفته است . اين سنگها بصورت تكه هاي عظيم و حجيمي بر روي هم انباشت شده و منطقه گردشگري كندوان يا ميمند را در ذهن هر بيننده اي تداعي ميكند كه البته اگر مورد توجه مسئولين امر و سازمانهاي زيربط در بخش گردشگري واقع گردد ، بايد اميدوار باشيم كه در آينده در پيرانشهر نيز كندواني خواهيم داشت كه به آن افتخار كنيم .
تاريخ اين سنگها با افسانه و اسطوره در آميخته است بطوريكه با پا گذاشتن به اين سرزمين ، گويي به ميهماني تاريخ رفته اي ، مكاني كه هر گوشه اش افسانه اي در پس قلب فرسوده ي سنگي جان ميگيرد و مبهوتت ميكند .
از زبان راويان محلي روايتهاي مختلفي در با ره نحوه تشكيل اين سنگها وجود دارد كه مختصرا به انها اشاره خواهد شد:
الف :پيرزن بي سرپناه و مظلومي در يك شب طوفاني به شهري به نام نوزله كه در مكان خورنج كنوني واقع بوده مي رود وهيچ دري به رويش باز نمي شود ، پيرزن هم مردم اين شهر را نفرين ميكند و شهر با تمام مردمانش به سنگ تبديل ميشوند .
ب : اين مكان محل زندگي شياطين و اجنه بوده وخداوند جهت زندگي انسانها و آسايش حال انها ، شياطين را به سنگ تبديل ميكند .
وبسياري روايات ديگر كه بصورت سينه به سينه از نسلهاي گذشته تا به امروز نقل شده اند .

نكته ي بسيار جالبي كه بايد به آن اشاره كرد اين است كه هريك از اين سنگها در ميان مردم روستا اسم خاصي براي خود دارد كه داستان ويا خاطره اي در پس آن پنهان است و براي نمونه مي توان به اسامي زير اشاره كرد :
برد فقه –برد ملا –برد حاجيله و . . .
به هر حال روستاي خورنج علاوه بر واقع گرديدن در منطقه مستعد گردشگري پيرانشهر ، خود نيز داراي جاذبه هاي متنوعي مباشد كه تا حدودي بدان اشاره گرديد . قدر مسلم ، با توجه به اهتمامي كه در برنامه چهارم توسعه به بخش گردشگري وعلي الخصوص گردشگري روستايي و معرفي روستاهاي نمونه گردشگري كشور بعنوان يكي از راهكارهاي بيرون آمدن از چالش اقتصاد تك محصولي و روي آوردن به تشويق بخش خصوصي جهت سرمايه گذاري در اين بازار زود بازده و معرفي چهرهاي زيباي فرهنگي و طبيعي ايران عزيز به جهانيان و همچنين توجه وافر به روستا و روستايي ونگرش آگاهانه و كارشناسانه به توسعه روستايي و پتانسيلهاي بالقوه و بالفعل توسعه در روستاها بعنوان ابزاري جهت رسيدن به خودكفايي در بخش كشاورزي و ارائه راهكاري مطمئن براي معذل بزرگ مهاجرت بي رويه ي روستاييان به شهرهاي بزرگ شده است ، توجه كارشناسانه وبرخورد علمي با جاذبه هاي گردشگري روستاي خورنج وايجاد مشوقها و تسهيلاتي براي سرمايه گذاري بخش خصوصي در اين روستا مي تواند در توسعه ي همه جانبه ي روستاي خورنج و ديگر روستاهاي منطقه و احياي فرهنگ و هنر روستاييان و ترويج صنايع دستي منسوخ شده و بازيافت هويت كم رنگ روستايي در ميان روستاييان و مهمتر از همه ايجاد فضاي مناسبي جهت كارآفريني و اشتغال جوانان خلاق و تحصيل كرده وبيكار اين منطقه ،بسيار كارساز و حتي معجزه آسا باشد.
ارائه ي بحثهاي كارشناسي در اين زمينه از حيطه ي توان نگارنده خارج بوده وادامه راه را به كارشناسان و متوليان امر در اين زمينه واگذار مينمايم .
آنچه تا كنون در طي اين مقاله ارائه گرديد بحثي توصيفي ونه علمي از جاذبه هاي گردشگري روستاي خورنج بود كه زبان از توصيف آن قاصر است وبه اين منظوراكنون از زبان تصو ير مدد گرفته و به اين منطقه مينگريم و ناگفته ها را مي بينيم .



جعبه‌ابزار