رد پای ترور در جهاد سازندگی
رد پای تروریسم در جهاد سازندگی
نویسنده:
نام و نام خانوادگی، محمد علی حیدری دلگرم
مدرک تحصیلی، کارشناسی
گرایش، معارف
آدرس پستی، همدان – اعتمادیه خیابان آزادی کوچه پنج تن آل عبا پلاک ۶۸ محمد دلگرم کد پستی ۶۵۱۵۹۶۶۷۴۴
شماره تماس)۰۹۱۲۴۱۹۵۹۱۳)
واژه های کلیدی[ویرایش]
جهاد سازندگی ،فرهنگ جهادی ،ترور، خوانین، آمریکا ؛ اسرائیل؛ شهید، الگوها؛ تلاش؛ سنگر سازان بی سنگر، مظلومیت،
عنوان مقاله : رد پای تروریسم در پرونده جهاد سازندگی
چکیده[ویرایش]
ردپای تروریسم در پرونده جهاد سازندگی
در این کوتاه سخن بر آن نیستیم تا به تحلیل همه جانبه در انقلاب اسلامی به مسئله ترور بپردازیم. بلکه بطور بسیارمختصر وگذرا باتوجه به اصالت جهادی بودنمان یادی می کنیم از برادران شهیدمان که در جهاد سازندگی توسط تروریسم تهدید شدند یااینکه بوسیله ترور به شهادت رسیدند. اما قبل از پرداختن به تور به خاطر ترور ارگان جهاد سازندگی از به شناخت از جهاد سازندگی پرداخته وفرهنگ آن را بطور موجز معرفی وسپس ترورها بازمی شماریم. فرهنگ جهاد سازندگی ارشمندترین فرهنگ اسلام ناب محمدی است . روحیه جهادی هنوز زبانزد مردم این خاک وبوم است. جهادگران جهادسازندگی مظلومترین نیروهای انقلاب اسلامی هستند . مصداق هایی از تلاش آنها ونحوه ترور آنها در متن به گونه ای آمده است که جهادگران فعالیت فرهنگی داشته اند به چه جرمی ترور وبه شهادت رسیده اند. آنان درانقلاب اسلامی به انحاء گوناگون ترور شده اند عده ای توسط آمریکا واسرائیل وگروهی بوسیله ضد انقلاب گروهی بوسیله خوانین وگروهی بوسیله دولتیها و در نهایت تشکیلات آنها به نام ادغام ترور شد .جهاد گران در تمامی جهان اعم از روستا وشهر وکشور وخارج از کشور ترور شده اند . که مصداقهایی ذکر شده است. مهمترین موضوعی که دراین رد پا ی تروریسم می توان یافت نوع برخوردی است که با ارگان جهادسازندگی صورت گرفته است. رمانی این ارگان تشکیل می گردد همه جوانان وبنیانگذران به دنبال ایستایی وپویایی آن هستند. گرچه دشمن باترورکردن وهای وهوی راه انداختن ضرباتی به ارگان جهادسازندگی وارد آورده است. اما ارگان سالمتر وباصداقت بیشتر وبا برنامه ریزی پرتوان در حال پیشروی است اما دشمن می بیند ار این راه نمی نواند آن را از بین ببرد به منطق دیگری روی اورده وبا ورود پیدا کردن به دولت ومجلس وهای وهوی راه انداختن وپر هزینه خواندن ومعرفی آن به عنوان ارگان بی حساب وکتاب اول آن را دولتی می کند وار حالت نهاد خارج می نماید. وبعد از مدتی اورا محکوم به دولتی وکلفت بار کردن وآنگاه قطغه قطعه کردن وهرکدام را ازپیکره اش جداساختن وانچه راه که باقیست در کشاورزی ادغام می کند وارگان جهاد رخت برمی بندد. البته کسانی که بصیر هستند در تمامی مدت فریاد بر می آورند که دارند زیر ضربات مدیران ترسو ونادان اما مذهبی تکه تکه می شوند ولی کسی به فریادشان نمی رسد. این تجزیه برای کشورهای اسلامی وبرخی دولتهای اسلامی وحکومتهای شیعی نیز در طول تاریخ اتفاق افتاده است اما درایت ریبای یک حکیم وتبعیت مردان شجاع می خواهد . که در برخی موارد حکیم وجود ندارد ودر برخی تابعین به حکیما گوش نداده اند ودر جهاد سازندگی حکیم وجو داشته وموضوع را گوشزد کرده است . لیکن مدیران شجاع تبدیل به مدیرات ترسو وسپس ارگان تکه تکه می گردد. بنابراین گذری داریم بر روند ترور جهادگران در مناطق یادشده ونقدی برتعریف ترور وارائه تعریف وتکمیل ترور، درخصوص منابع آز آنجا که نگارنده از ابتدای جهادسازندگی حضور داشته ؛اقوال را کاملا به صورت تاریخ شفاهی مطرح وبه تاریخ سپرده ویادداشتهایی از آن زمان به یادگار دارد . وهرجا هم از کتنب استفاده کرده در پایان مقاله آورد ه شده است..
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه[ویرایش]
جهاد سازندگی ارگانی است که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) در فرمانی به تاریخ ۲۷ خرداد ۱۳۵۹ تشکیل شد وگروهی از دانشجویان وبازاریان وبرخی کارمندان انقلابی وروحانیان و کارگران کارخانجات ومعلمان به صورت خودجوش گرد هم آمدند. واین ارگان انقلابی را شکل دادند. عقبه این ارگان از دوناحیه شروع شده است . ناحیه اول تعدادی از دانشجویان به اعتراض انتخاب مهندس مهدی بازرگان نزد حضرت امام خمینی رفته وبا خط دهی حضرت امام وامداد شهید بزگوار دکتر بهشتی گروهی از دانشجویان برای سازندگی کشور شکل دهی وآمار گیری خرابیها را شروع وپس از جمع آوری نتایج وارائه به حضرت امام خمینی فرمان جهاد در انقلاب اسلامی شکل می گیرد وگروه دیگر به برنامه ریزی هزار روستا تو سط حضرت آیت الله خامنه ای برای آبادی روستاها تشکیل می گردد که با اعلام پیام حضرت امام به جهاد سازندگی درآن تشکیلات ورود وکار جهاد سازندگی را آغاز می کنند . البته تشکلات کوچکتری نیز در برخی استانها به نام عمران روستایی شروع شده که به دانشجویان ملحق می شوند و اقشار مختلف پس از اعلان پیام امام دریک ارگان گرد هم آمده وهمه باهم جهاد سازندگی را تشکیل می دهند. که دارای کمیته ها تخصصی برای کارهای مختلف در روستا وشهر وکم کم درجنگ نیز ورود یافته وتلاشی فی سبیل الله را پی می گیرند. البته بنیانگذاران این ارگان حاضر نبودند این ارگان دولتی شود ومی خواستند هم چنان مردمی باقی بماند . اما در سال ۱۳۶۳شمسی با دولتی شدن آن ودر سال ۱۳۷۹ شمسی در دولت خاتمی با برنامه ریزی وتصویب مجلس ششم با ادغام شدن آن در وزارتخانه کشاورزی ؛دیگر این ارگان مردمی به یک سقوط مرگبار دچار شد که در این مفاله این موضوع را نیز ترور ارگان نامیده ایم .
شهیدان تدریجی[ویرایش]
درانقلاب اسلامی ایران ؛ فرهنگ دینی جهادگران ارزشی ترین فرهنگ انقلاب معرفی شده است. درست است که سازمان خود جوش مردمی جهادسازندگی با فرمان رهبر کبیر انقلاب امام خمینی (ره)آغاز وشکل گرفته است . ودستوراتی از جانب رهبربی نظیر انقلاب اسلامی برای شکل گیری آن صورت پذیرفته است. لیکن خودجوش بودن جهادگران تنها در جمع شدن آنها وتشکیل سازمان خلاصه نمی شود .بلکه در خودسازی نیز طرح هایی را به صورت خودجوش اجرا نموده اند که دراین مقال نمی گنجد. فرهنگ جهادی که برگرفته از اسلام ناب محمدی (ص) است ؛ که از هر انقلابی درجهان در جامعه اثر گذار ی بیشتری داشته است. به همین دلیل در تمام فرهنگ جهادسازندگی یک ریشه فرهنگ معنوی وجود دارد ویک ریشه فرهنگ دنیوی ثبت شده است وهمین دوفرهنگ بود که عشق وشور وتلاش جهادگران را زبانزد مردم عام ومسئولین خاص نمود. وحضرت امام خمینی از آن به نیکی یاد می کند ومیل داشت یک روز بیاید ودرجهاد سازندگی شرکت کند..
در جوامع بشری رابطه انسانها به هر دلیلی طبقه بندی می گردد. وبا نام تمدن طبقه بندی آن را به اثبات می رسانند . اما فرهنگ جهادی طبقه بندی اجتماعی غربی را برهم زد وتمدن اسلامی را در شهر وروستا زبانزد عام وخاص گرداند. وبا طبقه بندی ارزشی تقوا و قانونمداری دینی جامعه مستضعف را به مردم معرفی کرد. واین تعریف را که از هرجهادی مردمی در گردهم آمدن وبین مردم با انجام کار ومردمداری را کشف کرده وشبها در جلسات با به بحث گذاشتن موضوعات طرح نو در انداخت . البته شاخص آنان زهد وتلاش مولایشان حضرت علی ابن ابوطالب بود وبس.
آری در سیره امیر المومنین علی(ع) عبادت وعدالت دریکدیگر عجین می گشت. وجهادگران نیز از این روش بهره بردند ودر ابتدای تشکیلات خود با کار برای خدا وعدالت را به ثبت رساندند. ویک فرهنگ منسجم همه باهم (متحد) را ساماندهی کردند.
پی کنی چنین فرهنگ ارزشی جهادی در ایام اولیه انقلاب که دنیا صفتان مستکبر غربی ودهریون کمونیست شرقی را کاملا گیج کرده بود فرصت مناسبی شد تا ۵سال به درستی کار کنند ولا اقل مدت ۱۵سال هم مقاومت وایستادگی تنوده وبراساس آن پنج سال کار کنند گرچه سازمان دولتی شده باشد.اما بعد از مدت کمی دشمنان فهمیدند از کدامین سوی ضربه خوردند وموزیانه برای از هم پاشیدن تشکل جهاد سازندگی اقدام کردند وپس از بیست سال موفق شدند دست رهبری را شکسته وبا نفوذی ها ویا جاهلان نادان دست به یکی کرده وتشکل متحد جهاد را پراکنده کرده وجوانمرگش کنند. واین ارگان به فرمایش دکتر بهشتی شهید تدریجی شد.
مقاله حاضر در پی آن نیست تا خوبی های جهاد را عرضه کند ولی میخواهد بگوید این نیکوکاران به چه جرمی باید ترور می شدند. با تلاش جهادگران حسادت وکینه افرادی جوشید واولین هجمه باترور ها شروع شد وبرعلیه جهاد گران ضرباتی زده شد. این ترور به معنای قال وقیل کردن وهراس انداختن در دل انسانهاست . گرچه آدم کشی در آن وجود داشت. اما کم کم دست از آدمکشی برداشتند و ارگان را از هم پاشاندند. بنابراین در این مفاله با نشان دادن ارزشها ی جهادی کینه وعداوت دشمن رونمایی وآیندگان را از این بیداری جهاد گران وفرهنگ ناب جهاد گران مطلع می نماید.
امیداست که دور نمای فرهنگ جهادی که باخون شهدا ی جهادی عجین گشته آیندگان را از این نهاد انقلاب مطلع نماید. وبدانند چگونه وقتی ملتی تصمیم بگیرند آنگونه که رهبران اسلام تصمیم می گیرند فرهنگ ناب الهی را ترویج کنند رفاه طلبان بی درد مانند خوره با نام ارزشی روباه صفتانه حمله می کنند وپس از تسلط چون گرگ ارشها را پاره پاره کرده تا خود به نوای دنیایی خویش برسند.
فرمان جهاد سازندگی[ویرایش]
همين امروز هم پيامش را ما خواهيم داد به همه ملت ، که جهاد سازندگي يك كاري است كه بايد بشود، و همه ملت ، همه مردم موظفند كه در كار شركت كنند؛ واگر با همه ملت اين كار شروع بشود، ايران بعد از چندي يك ايران آباد ان شاءالله خواهدبود.
امام خمینی :در هر صورت ، من اميدوارم كه مايوس نباشيد و با قدرت جلو برويد و با قدرت دانشگاه را خودتان اصلاح كنيد. هر معلمي كه مي بينيد انحراف دارد برويد با او صحبت كنيد. دعوا نكنيد؛ صحبت بكنيد. بگوييد شماها اينكاره هستيد و اينكاره نمي تواند دردانشگاه بيايد و رئيس دانشگاه يا استاد دانشگاه بشود؛ نمي شود. و البته اگر مسائلي باشدكه من هم از دستم برآيد كه خدمت بكنم ، من خدمتگزارم و مي كنم . و اگر چنانچه اينهايي كه گفتيد بايد به جايي رجوع بشود، بنويسيد روي ورقه اي بدهيد اينجا تا من باآنها صحبت كنم تا درست بشود.
}در اينجا يكي از حاضران از طرح آماده شده براي جهاد روستاها سخن به ميان آورد، امام فرمودند{
بله ، اين مورد تاييد است ، لكن به طور مقيد. من گفتم به آقاياني كه آمدند پيش من راجع به اين معنا: در دهات و به اسم اينكه از طرف دولت آمده و هر كاري بكند، نباشد.بايد به نظر معتمدين ، اشخاصي كه مي شناسند آن اشخاص را، انتخاب بشوند، كه گروههايي كه مي روند در ده و اينها اگر كه يكوقت گروه منحرف باشند، دهات رامنحرف مي كنند. اين بايد انتخاب بشود از اشخاصي كه متعهدند؛ از اشخاصي كه صحيحند. و البته يك خدمتي است به جامعه . اين (طرح)خوبي است براي مملكت ما.
امام خمینی:
در چند روز پيش از اين ، چند وقت پيش از اين ، يك جمعيتي از خارج آمد، كه گمانم اين است كه از امريكا بود، آمده بودند برای جهاد سازندگي از امريكا. جوانها پامي شوند مي آيند اينجا براي اينكه بروند با اين رعيتهاي خودشان و اين جمعيت ومستمنداني كه هستند كمك كنند. من به آنها گفتم كه اگر چه شما از باب اينكه خوب ،ورزيده در كار درو و اين كارها نيستيد، كار هم از شما مثل رعيتها نمي آيد، لكن اين كارشما اينقدر ارزنده است كه وقتي اين كشاورزها و زارعها ديدند كه از امريكا يك دسته اي آمدند كه كمك كنند، همدرد با آنها باشند، قدرت آنها چند برابر مي شود. شماقدرت مي دهيد به آن جمعيتي كه مي رويد آنجا كار بكنيد. اين خانمهايي كه از راههاي دور پا شده اند و رفته اند به مركزي كه همه جور خطر هست ، اين كار يك قدرت مي دهدبه جامعه ؛ جامعه را زنده مي كند. اين خانمهايي كه از جاهاي دور آمدند اينجا مي گويندما همه طور حاضريم براي فداكاري ؛ مثل همه شما كه اين مطلب را مي گوييد؛ اين صدا ازيك جامعه زنده بلند مي شود.
پیام امام خمینی در بیست وهفت خرداد ۱۳۵۸
بسم الله الرحمن الرحيم
ما در مشكلات بايد متوسل بشويم به ملت . ملتي كه - بحمدالله - مهيا براي كمك وفداكاري بوده و هستند. با فداكاري ملت - بحمدالله - مراحلي را كه بسيار اهميت داشت پشت سر گذاشتيم ، موانع مرتفع شد، خائنين رفتند، و اگر تتمه اي هم باشد، با همت ملت خواهند رفت . لكن اين ديوار شيطاني بزرگ كه شكست ، پشت آن ديوار خرابيهاي زيادهست ؛ و ما بايد به همت ملت آن خرابيها را ترميم كنيم . ناچاريم كه به ملت متوجه بشويم براي سازندگي ؛ براي اينكه ترميم كنيم اين خرابيها كه در طول مدت حكومت جائرپهلوي در مملكت ما حاصل شده است . و - بحمدالله - ملت ما راجع به سازندگي ، اين مهيا بودن خودشان را اعلام كرده اند. دانشجوهاي عزيز، متخصصين ، مهندسين وبازاري ، كشاورز، همه قشرهاي ملت ، داوطلب براي اين است كه ايراني كه به طورمخروبه به دست ما آمده است بسازند. از اين جهت ، بايد ما بگوييم يك جهاد سازندگی موسوم كنيم این جهاد را به جهادسازندگی كه همه قشرهاي ملت ، زن ومرد، پير و جوان ، دانشگاهي و دانشجو، مهندسين و متخصصين ، شهري و دهاتي ، همه باهم بايد تشريك مساعي كنند و اين ايران را كه خراب شده است بسازند. و البته آن جاهايي كه بيشتر خرابي هست ؛ مثل آنجاهايي كه روستاها، جاهايي كه مساكن عشايرهست ، دهات دورافتاده كه تقريبا هر كدام از گروهها مي آيند، شكايت از وضعشان دارند، مي گويند برق نداريم ، خانه نداريم ، آب نداريم ، اسفالت نداريم ، بهداري نداريم ؛ و همه هم صحيح مي گويند. بنا، بر اين بوده است كه اينطور ايران را خراب كنند.و الان كه - بحمدالله - آن سد شكسته شد، براي مرحله ثاني ، كه مرحله سازندگي است ، ما دستمان را پيش ملت دراز مي كنيم ، واز ملت مي خواهيم كه همه در اين نهضت شركت كنند و همه دست برادري به هم بدهندو اين سازندگي وجهاد سازندگی را شروع كنند. و البته مامورين دولت در هر جا - آنهاهم - مردم با آنها تشريك مساعي كنند. در تحت نظر اشخاص كارشناس ، مامورين دولت كارها را انجام بدهند. و روحانيوني كه در همه جا در بلاد - بحمدالله - هستند، در اين امرآنها هم تشريك مساعي كنند، نظارت كنند.
و من به همه ملت ، به همه اشخاص كه در اين روستاها و دهات به سر مي برند، پس ازاينكه به همه شان دعا مي كنم و عرض ارادت ، يك سفارش دارم . و آن اينكه توجه كنندكساني كه براي ساختن و براي سازندگي و برای جهاد سازندگي در دهات مي آيند، درروستاها مي آيند، توجه كنند كه مبادا خداي نخواسته در بين آنها يك اشخاصي نباشد كه بر خلاف رويه ملت ، بر خلاف اسلام ، مسائلي داشته باشند. اگر يك همچو اشخاص ديدند، فورا آنها را از ده كنار بگذارند، و نگذارند در بين جوانهاي ما، در بين روستاييان ما، تبليغات سوئي بكنند.
ان شاءالله خداوند به همه ملت و به همه كساني كه در اين راه تشريك مساعي مي كنند واين وظيفه اخلاقي - شرعي را ادا مي كنند، به همه توفيق عنايت كند. همه موفق باشند كه در این جهاد شركت كنند و آن خرابه ها را بسازند، و برادران خودشان را كمك كنند؛ كه شايد هيچ عبادتي بالاتر از اين عبادت نباشد. بلكه من مي خواهم از اشخاص كه براي زيارتها، براي مكه معظمه ، براي مدينه منوره مي خواهند بروند لكن به طور استحباب مي خواهند بروند، من مي خواهم از آنها هم تقاضا كنم كه شما براي ثواب مي خواهيدبرويد مكه مشرف بشويد، مي خواهيد برويد مدينه منوره ، عتبات عاليات مشرف بشويد؛امروز ثوابي بالاتر از اينكه به برادرهاي خودتان كمك كنيد
[۱] و اين سازندگي راهمه با هم شروع كنيد كه ايران خودتان درست ساخته بشود، و برادرهاي خودتان نجات پيدا بكنند. خداوند به همه شما اجر عنايت مي كند، و همان ثوابي را كه شما از زيارتهامي خواهيد خداوند به شما در این جهاد خواهد داد. والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته
فرهنگ جهادی[ویرایش]
(الحمدولله الذی هدانا لهذا وما کنا لنهتدی لولا ان هدانا الله)
فرهنگ جهادی جوهره ای دارد که گویا باروح زهد وعرفان وخداشناسی امیر المومنین علی (ع) وتلاش در راه کار وبه خون غرقه گشتن به تولید می نشیند. آنان که با همان حرکات از خانه وکاشانه خویش حرکت کردند وجاده هجرت را به دروازه جهاد رسانده وطی کردند. تا الفبای مبارزه را به درستی از امام علی (ع) آموزش ببینند وشاگردی آن مولا ی متقیان را پذیرا باشند به همین دلیل است که امام خمینی (ره) آنان را فرزند خویش خواند وفرمودند فرزند ان عزیز جهادیم به تنها چیزی که باید فکر کنید به استواری پایه های اسلام ناب محمدی (ص)است.
به این جملات رهبری توجه فرمایید : (قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله ) آیه ای که امام اولین پیام برای انقلابش انتخاب کرده است وهمین آیه را برای فرزندان جهادگرش الگو قرار داد وبا همان آیه جهاد را با آن آغاز کرده است. وآرم تشکل جهاد شده است وجهادگران را به کار الهی همان معنویتی که عرض شد فرا خواند. وراه اصلاحئ مملکت رافرهنگ دانسته است . وفرمودند: در همين جهاد براي ساختن ؛جهادسازندگي ، به قشرهاي پايينتر بيشتر توجه بشود و جنوب شهريها و روستاها و اينها، بيشتربه آن توجه بشود، اينطور نيست كه از آن غفلت بشود.
ویا فرمودند امروز وجود جهاد در کشور محسوس است واگر خدای ناکرده این نهاد نباشد یا ضعیف شود . خلاء آن هم محسوس خواهد شد.
این اخطار بزرگی است که مسئولین ناآگاه به آن توجه نکردند. به راستی نادانی برخی بیش از این هاست که بخواهی با یک تلنگر بیدارشان کنی در جایی که فرهنگ جهاد را امام امت چنین معرفی می کند .
(جهاد شمایل دنیای آزادی واستقلال در عرصه کار وتلاش وپیکار علیه فقر وتنگدستی ورزالت وذلت است)
ورفتن به سوی رذالت ورفاه وتنگ نظری کجا وشهیدان به خون غلطان که در راستای آزادی واستقلال خون خویش را عرضه کردن کجا قابل قیاس است. آنان که برای پیکار بافقر وتنگدستی اقصی نقاط کشور را پیموده وبا کار وتلاش فرهنگ جهادی را تولید کردند.
این بار فرهنگ جهادی را از ابتدا با شهدا ی ترور شروع می کنیم وبا آنان گام برمی داریم برخی شهدا که در تشکلات جهاد عضو ودر مناطق جنگی با صدامیان شهید شدند وبرخی از آنان در داخل کشورترور شدند.
اولین کسانی که جمع شدند تا فرمان جهاد سازندگی امامشان را برای آبادی کشور اجرا کنند چرا باید ترور می شدند چون قبل از انقلاب نتوانسته بودند این جوانان را به گروه های آلوده به شرق وغرب وابسته کنند وبه همین دلیل از جهاد جدا نشدند اما باترور اززندگی زیبای جهاد جدا یشان کردند.
فرهنگ ارزشی[ویرایش]
درروش زندگی جهادگران به بارور کردن ایمان مردم ورشد جامعه اهمیت می دادند . ورشد جامعه عبارت است روش ورسم زندگی وبه قول امروز سبک زندگی که در بین اعضاء رسم می گردد. گروهی از مردم که به هر دلیلی از بقیه مردم عقب مانده ونسبت به دیگران عقب مانده تر محسوب می شدند. آنان را مستضعف نامیدند وجهادگران با ایثار وفداکاری سعی می کردند تا این خلاء را تکمیل کنند. وبعد جامعه را به مرتبه بالاتری ارتقاء بخشند. واین ارتقاء از اعتقادات دینی شروع وتا روش زندگی در انواع نیازمندیها امتداد دارد. تشکل جهاد که برای مردم ایران شناخته شد تشکلی بود جهادی که هرجا مشکلی بود به آنان سپرده می شد. وهرجابه حضور نیروهای انقلاب وتلاشگر نیاز می شد جهاد پیشگام آن مسیر می گشت. پرونده جهاد سازندگی آبرومندانه ودرخشان بین همه مسئولین ومردم جلوه گری می کرد. روحیه انقلابی آنان در حمایت مردمی وتلاش برای خدا عنوان می گشت.آنان را سرمایه اصلی انقلاب معرفی می کردند. درمهار آبها وخدمات عمرانی ودفاع مقدس ید طولایی داشتند. ودرتحقیقات واجرای بهزراعی کشاورزی اقداماتی کردند. که باور آن برای برخی سخت می آمد . در باره جنگل ها میدان دامداری وطیور صحنه هایی را فراهم کردند. که کشاورزی مفلوک و عقب افتاده کشور را که دردوقرن گذشته بوجود آمده بود.وبه تولید وتلاش کشاندند. صنایع روستایی که آنان طرح ریزی کردند اگر ادامه می یافت اکنون کشور هیچ وابستگی نداشت .همه ستیزه جویان به انقلاب مستقیم وغیر مستقیم جهاد سازندگی را نشانه گرفتند. اینان آبروی انقلاب را در قلب آفریقا زنده کردند. چنان که رهبر انقلاب آنها را مغزهای کار آمدو نیروهای جوان ودانشمند خواند آری جهاد عصاره ملت وحاصل انقلاب اسلامی شناخته شد. وامام خمینی پرچم خودکفایی کشور را بردوش جهاد گران نهاده بود.
جهاد گران براین اساس سدسازی وسیلوسازی را که در زمین مانده بود باحرکت انقلابی خود بنیان نهادند.
ولقب شاد کردن دل امام زمان (عج)را را ازامام امت کسب نمودند. وبه تنها چیزی که فکر می کردند استواری پایه های اسلام ناب محمدی(ص) بود. اینان کسانی بودند که می بایست از صخره های سخت نه شرقی ونه غربی جمهوری اسلامی باید عبور می کردند.واستقلال کشور را فراهم می نمودند. چرا که چشم امام خمینی (ره) به فرزندان خویش وسازندگان پرشور ونشاط انقلاب اسلامی دوخته شده بود
آری از آنجا که فرهنگ جامعه اکتسابی است بنابراین نخبگان جامعه موظفند بودند تا ارزشها ی نیکو کاری شناخته شده واول بوسیله خودشان انجام پذیرد تا به صورت عملی در جامعه ترویج یابد. جهاد گری که با شجاعت در مقابل متکبران خرده مالک تا بزرگترین مدعیان قارونی مقاومت کردند تا فرهنگ ارزشی الهی بین مردم رواج یافت . ودیگر دستان پینه بسته شان که نشان از مظلومیت بود در سکوت حرف نمی زد بلکه عزت استقلال آنها بود که از هویت خود وروستا ومنطقه سخن می راند.
هویت تشکل جهاد سازندگی وتعهد گروهی جهاد گران به رفتارهایشان چنان شکل ایثار وفداکاری را دادکه ثبات نظام اجتماعی را در سراسر روستاها حاکم نمود. تشکیلات جهاد بستری شده بود که موجب تقویت وتعمیم روحیه پویایی صف شکنی ابتکار وخلاقیت وایثار گری ودر یکلام روحیه وحرکت جهادی ماندگارشد. وهر جا روحیه جهاد ی هست فکر قارونی مردود شناخته می شود
نظریه در باره جهاد سازندگی[ویرایش]
عموم نخبگان ودانشمندان جهان از روش جهاد سازندگی درایران الگو برداری کردند. وآن را برای آباد کردن هر کشوری یک الگو ی مناسب می دانند. در سال ۱۹۹۹ جلسه ای در فائو داشتیم که خدمت یکی از مدیران مصری رسیدیم ایشان در مورد جهاد سازندگی گفتند طرح جهاد سازندگی برترین طرحی است که ملت جهان سوم را نجات میدهد و کشورها را به بیگانه محتاج نمی کند . ولی پیش بینی می کنم که نخواهند گذاشت شما این روش موفق را استمرار بخشید . گویا از اینمطلب برمی آمد که برهم زدن جهاد سازندگی را کاملا مطلع است وسال بعد جهاد سازندگی جوانمرگ شد.
از سوی دیگر فرانسوی ها همین طرح جهاد سازندگی را به صورت کلاسیک در آورده ودر حال تدریس هستند که یکبار در استان همدان آن را برگزار کرده بودند. ومنیز شرکت کرده بودیم تا ببینیم غربی ها چگونه از ما می گیرند وبه خودمان پس می دهند.
جهادسازندگی بازوی رهبری[ویرایش]
هنگامی که انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) به پیروزی رسید علاوه براینکه سپاه پاسداران را برای حراست از جمهوری اسلامی ایران تشکیل داد نهادی به نام جهادسازندگی را نیز تشکیل داد تا با تمام توان وبا یاری جوانان مردمی به یاری دور افتاده ترین مردم روستاها که مستضعف بوده وبی توجهی دولتهای گذشته آنان را به فقر اقتصادی وفرهنگی وپزشکی کشانده بود نجات دهند . انگیزه این کار نیز که تفکر رهبری و اتحاد مردمی را به همراه داشت جوانان را به روستاها کشاند وروستاها آبرسانی ؛ برقرسانی وجاده سازی شد واز نظر پزشکی نیز به مردم رسیدگی به عمل آ وردند.ومردم را از زیر یوغ اربابان دیکتاتور خارج وبه آزادی عمل رسیدند . ملت این ارگان خودجوش مردمی را بازوی رهبری می خواندند. وهرجا خلایی بود برطرف می کردند.
ایثارگری جهادگران[ویرایش]
با همین ایده وعقیده به دورترین نقاط هر استان قدم گذاشتند . به سیستان وبلوچستان وکردستان رفتند . فدا کاری کردند. برای رشد فرهنگی تلاش کردند . پل ها ساختند قناتها لایروبی کردند . حمام بهداشتی در هر روستایی بنا کردند. مردم را به سوی دین ودیانت و اسلام ناب محمدی(ص) دعوت کردند . به مردم آگاهی دادند . خرافات را از روستاها پس زدند وکشاورزی علمی را ترویج کردند. بامردم نشست وبرخاست کردند. برای رتق وفتق امور شوراهای روستایی را راه اندازی کردند. هرجا نیاز بود با ایثار وفداکاری شب وروز را نشناخته ؛ فعالیت کردند . تا اینکه در ۱۶ مرداد سال ۱۳۵۸ اولین ترور بر علیه این فداکااران جهادی صورت گرفت . وترور اغاز گشت. هابیلیان حسادتشات را رو کردند وقابیل را زخمی کردند. ودونفر جهادی در سیستان وبلوچستان به شهادت رسید و۱۶ مرداد را هرسال روز شهدای جهاد نامیدند.
جهادگران دست از فداکاری برنداشتند. جنگ برعلیه ایران شروع شد وهمین ها در جنگ باکار خدماتی ورود پیدا کردند . سپس مهندسی جنگ را برعهده گرفتند وکارهای ناشدنی ر انجام دادند. در جنگ ۳۷۰۰ شهید دادند. جنگ جنگ است وشهید شدن دارد جنگی به بزرگی ایران وجهان ؛اما شهدای ترور در سیستان وکردستان وخراسان وخوزستان چرا؟ آن شهیدانی که جز ترور نمی توانیم نام دیگری را بر آن بگذاریم. همان شهیدانی که طبق فتوای مجتهدین در معرکه جنگ شهید نشده بودند وبه تنشان کفن پوشاندند.
توصیه امام به جهادگران[ویرایش]
جهاد اکبرخودسازي انسان
اساسا اسلام براي سازندگي آمده است . و نظر اسلام به ساختن انسان است .براي سازندگي . سازندگي انسان خودش را، مقدم بر همه جهاد هاست . اين است كه رسول اكرم جهاد اكبر فرموده اند. جهادی بس بزرگ است و مشكل . و همه فضيلتهادنبال آن جهاد است.جهاد اكبر است . جهادی است كه با نفس طاغوتي خودش انسان انجام مي دهد. شما جوانها از حالا بايد شروع كنيد به اين جهاد ؛ نگذارید كه قواي جواني از دستتان برود. هرچه قواي جواني از دست برود ريشه هاي اخلاق فاسد در انسان زيادترمي شود و مشكلتر،جهاد مشكلتر. جوان زود مي تواند در این جهاد پيروز بشود؛ پير به اين زوديها نمي تواند. نگذاريد اصلاح حال خودتان از زمان جواني به زمان پيري بيفتد. يكي از كيدهايي كه نفس انساني به انسان مي كند و شيطان به انسان پيشنهاد مي كند اين است كه بگذار براي آخر عمر، خودت را اصلاح كن . حالا از جواني استفاده كن و بعد آخر عمرتوبه كن . اين يك طرح شيطنت آميز است كه نفس انسان مي كند به تعليم شيطان بزرگ .انسان تا قواي جواني اش هست و تا روح لطيف جواني هست و تا ريشه هاي فساد در اوكم است ، مي تواند اصلاح كند خودش را. لكن اگر چنانچه ريشه هاي فساد در انسان ريشه اش قوي شد، ملكه انسان شد فسادها، آن وقت است كه امكان ندارد. شما جوانها كه الان مهيا هستيد برای جهاد در راه ساختن ، اين يك جهاد است لكن "جهاد اكبر" جهاد در راه سازندگي خودتان است
امام خمینی : فرزندان عزیز جهادیم به تنها چیزی که باید فکر می کنید به استواری پایه های اسلام ناب محمدی(ص) باشد
جهادگران در مهندسی جنگ[ویرایش]
جهادگران جهاد سازندگی چنان در جنگ حضور یافتند که امام خمینی (ره) فرمودند اگر جهاد نبود پیروزیها به این سرعت بدست نمی آمد وبرای آیثار وفداکاری آنان لقب سنگر سازان بی سنگر را به آنان داد.
فضیلتهاوخلاقیتها وابتکارات گوناگونی از فعالیتهای جهادگران باقی مانده که در این مقاله نمی گنجد .
هیچ یادم نمی رود در جزیره مجنون جهاد گران در حال تعمیر قایق های رزمندگان بودند که ناگهان دختری را در بین نیزارها دیدند با یک اقدام سریع اورا دستگیر کردند وقتی از اوپرسیدن اینجا چکار می کنی گفت داشتم برای عراق گرای محل گردان جهادگران را می دادم تا با توپ حسابی آتش بریزند حال جهاد گران که نظامی نبودند نباید این هوا خواه منافق پاسخ دهد به چه جرمی جهادگر سنگر سار بی سنگر راترور می کنند؟ هدف این است اینها بااین همه تلاش باید ترور شوند . چرا چون دشمن اتحاد وهمستگیس تیکوکاران را برنمی تابد. چرا شحصیتشان ترور شد چرا به نوعی تشکیلاتشان ترور شد این همه می گوییم اسلام ستیزی وچون جهاد سازندگی یک ارگان اسلامی بود جهاد ستیزی کردند. وجهادیها را ترور کردند
جهاد سازندگی در هنگام فتنه ها[ویرایش]
ارگانی که نظامی نبود اما آماده بکارترین نیروها را در خودتربیت کرد ودر هر نقطه ای لازم بود حضور یافت واز هرگونه فتنه ای نیز جلوگیری کرد. گاهی مردم منطقه ای خواسته ای داشتند برای خواسته خود به مراجع مربوطه مراجعه می کردند . عده ای منافق در این حال وهوا می خواستند فتنه ای راه اندازی کنند وبرموج فتنه سوار شوند اما جهادگران جهاد سازندگی سریع وارد میدان می شدند واز هرگونه بروز حادثه ای جلوگیری می کردند وبه یاری برادران پاسدار می شتافتند . در جریان فتنه آمل و گنبد وکردستان وسیستان وخوزستان وحتی تفکیک استان قزوین وخراسان این حضور جهاد گران بود که قائله فتنه هارا نقش برآب کرد.
جهاد سازندگی عدالت گستر[ویرایش]
امام خمینی: (جهاد سازندگی) همه آواره ها را مسکن برایشان یکروزه یا ده روزه یا یک ماهه درست می کنند وهمه چیزشان را اصلاح می کنند وجنگ را هم به پایان می رسانند. وصلح ایجاد می کنند. به طوریکه شرافتمندانه برای ایران باشد. وهمه اموررا اصلاح می کنند فورا کشاورزی را به راه می اندازند. وبازرگانی راه می اندازند.... وهمه جارا سرتاسر ایران را گلستان می کنند..... خوب های این را ببینید. آن مقداری که در این دوسال خدمت شده به این ضعفا به این مستمندان وبه این مستضعفین آنها را نگاه بکنید
[۲] جهادسازندگی به دستور امام خمینی هرکاری را برای خدا انجام می داد. ودر راستای خودسازی برنامه های فرهنگی خودرا به دوبخش درون گروهی (خودسازی) وبرونگروهی (تبلیغ) گذاشتند. وهرکاری رابانام خدا وبرای خدا انجام می دادند. وبرای هیچ کاری دست روی دست نمی گذاشت.
سبک زندگی جهادگران[ویرایش]
۱-رسیدگی به امور محرومین و روستاها بوسیله کار وعمل به دستورات امام ،
۲- حفظ امنیت حقوق اجتماعی مردم مستضعف ،
۳- انگیزه فعالیت ورشد اقتصادی برای همه مردم
۴- باید ها و نباید های اسلامی ، وفرهنگ اسلامی با بستر سازی در روستا ها (مساجد وحسینیه ها)۵- انتقال میراث دانش و تمدن اسلامی ۶- رشد دادن علمی جامعه ،
۷- آشنایی با خطوط سیاست اسلامی
۸- تبلیغ دین و دین داری ،۹- داشتن موضع سیاست ولایی۱۰- حضور سیاسی در حد بیداری ۱۱ حفظ سلامت جامعه - ،۱۲- چه خوردن و چگونه خوردن ،۱۳- ارزش کار و کارگر وآداب انجام کار ،۱۴- رشد اقتصادی جامعه محرومین ،۱۵- چه کارهایی انجام دهیم ،۱۶- عمل به مقتضیات هر زمان ومکان،۱۷- ارزشیابی زمانه بادرایت مدیریت جهادی ، ،۱۸ – شناسایی زمانهای ویژه با ارتقاء بصیزت ، ۱۹- تعریف صحیح عبادت و معنویت ، ۲۰- ویژگی های روانی و اخلاقی ، ۲۱- ضرورت و ارزش تفکر و علم ۲۲ جوان آرایی وجوان پروری ۲۳- ترویج تفکر و علم در روستاها، ۲۴– انگیزه تفکر و علم همراه تقوا ونظم در کارها ۲۵- ترویج فرهنگ صداقت وراستی ۲۶ - کسب رضایت خداوند با ایثار برای دیگران ۲۷- همدلی وهمراهی وهمه باهم بودن ۲۸ سفیر انقلاب شدن در اقصی نقاط کشور وجهان ۲۹- خلق ابتکارت ونو آوری ۳۰ استمرار ارزشها تا مرز شهادت
۱
خودشناسی
جهاد با نفس
ساده زیستی
خود باوری
خلاقیت ونوآوری
خود کفایی
۲
خدا محوری
تقوا
متدین
متوکل
ولایت محوری
عشق به خدمت
۳
خدمت به مردم
قانون محوری
احسان و انعطاف پذیری
تفویض اختیار
ا صولی
عدالت محوری
۴
مهاجر
مجاهدت
همراه با امام
تواضع وفروتنی
کسب تجربه
متعهدو مسئولیت پدیر
۵
عقل پذیر
علم گرا.
دانش افزایی
مشورت طلبی وشورایی
حفظ ارزشها وآرمانها
ارزیابی
نیت ها
ارزشمدار
۶
سیاستمداری
تدبیر مداری
درایت همراه باتوسل
سعه صدر وصبوری
شایسته سالاری
آینده نگری
۷
فداکاری
ایثار و
گذ شت
شاکر وسپاسمندی
سخاوتمند
آزادمنش
جوانمردی
۸
استقامت وپایداری
استمرار وپویایی
سفارش ناپذیر
انتقاد پذیری
تحول پذیری
کار آمد ورسا
۹
انضباط کاری
صداقت اعتماد متقابل
پرهیز از کاغذ بازی
وجدان کاری
سرعت عمل
اسوه عملی
۱۰
محرومیت زدایی
عدالت گرا
وفای به عهد
جوان گرایی
نظام پاداش
مدیریت قلبها
با گشاده رویی
۱۱
تقویت بنیه مالی
روش های جمعی
تعاون ویکرنگی
تغافل
دوری از طمع
حفظ بیت المال
۱۲
همه باهم
جامع نگری
اخلاق در عمل
تعدد وظایف
داوطلبانه
اقتصاد سالم
جدول الگوهای زندگی جهادگران
شعارهای تشکلاتی جهادگران بر محور های جدول فوق دسته بندی وشکل داده شد و هرکدام از این محورها را می توان گفت از تک تک شهیدان ترور جهادگر برگرفته و ویژگی های آنان را در قالب رفتارهای اسلامی مبنی برتقوای عملی جستجو کرده آری این روش های عملی جهاد گران بوده است .یعنی همان خودسازی که امام خمینی به آنان دستور داده بود ند.
فلسفه وجودی نهاد جهاد سازندگی[ویرایش]
برای پاره کردن اتحاد مردم از صحنه انقلاب چهار حرف در دنیا مطرح کردند اول این که دین ومذهب وایمان انبیاء وائمه به موزه ها رفته اند. دوم اینکه اگر انبیاء واسلام وقرآن ومسیح وابراهیم وموسی(ع) ومکتب انبیا حق است در این دوره کسی مفسر راه حق نیست. سوم این که اگر مفسر هم باشد الگوی عملی وجود ندارد واگر هم الگوی عملی وجود داشته باشد نمی توانیم بگوییم این مثل عدالت علی علیه السلام تلاش می کند. اما حضرت امام با انقلاب وتشکیل نهادها بویژه جهاد سازندگی توانست ثابت کند راه انبیا وجود دارد وبرتر از تمام مکاتب عصر است والگویی اجرایی انقلاب می تواند بهتر از مکاتب دیگر برنامه ریزی واجراء کند واگر گام های کوتاه برمی دارد وبه علی (ع) نمی رسد حداقل درراه عدالت گام برمی دارد. واین همان چیزی بود که امام اسمش را اسلام ناب محمدی (ص) گذاشت واز جهادسازندگی خواست به تنها چیزی که باید فکر کند به استواری پایه هایه های اسلام ناب محمدی است.
نهاد جهاد سازندگی در حوادث اولیه انقلاب شکل گرفت. این نهاد سازنده تشکیل شد تا از مردم پینه بدست وکشاورز خا ن گزیده حمایت کند .ومردم را خرسند نموده وکوخ نشینان را برکاخ نشینان ترجیح دهند. وبه خاطر همین امر شکر گزار مردم باشند. شکر گزاری یکی از اخلاق پسندیده جهادگران شمرده می شد. وبرنسل آینده است که راه عملی واجرایی برنامه های جهاد سازندگی را با سبک زندگی شهدایش تطبیق داده وبه عنوان الگو در کشور تابلو نماید.. وهمیشه طرفدار کوخ نشینان باشند واز کاخ نشینی و درست کردن اربا بان اشرافیتی به دور باشتد.جهادگران تصمیم قاطع خودرا با قوانین انقلاب اسلامی عجین کرده وفرهنگ جهاد را تولید کردند. در همین فرهنگ جهادی بود که بحث شوراها شکل قانونی به خود گرفت. ودر مسایل سیاسی ونظامی وفرهنگی واجتماعی وانتظامی همه شوراها در گیرشدند. شوراها می بایست از کوخ نشینان باشد ونه از مرفهان بی درد. والبته موجودیت جهاد سازندگی بر این اساس یک سلسه تنش ها وحوادثی را در برداشت. دشمنان انقلاب اسلامی این حرکت را به معنای حذف نیروهای دیگر پنداشتند . واین حرکت را زمینه ای شمردند تا با آن بی اعتنایی وبی اعتمادی را دربین دیگر ادارات شایع کنند. واز این رهگذر مدت ها فضای تهمت وبرچسب بر علیه نهاد جهاد سازندگی راه انداختند. یعنی باهیاهو جهاد سازندگی را کوبیدند همان تعریف ترور که در لغتنامه ها آمده است. نه آن چه در قتل سیاسی مطرح می کنند. درکنار این مسئله دست های پنهانی وجودداشت. ومطرح می کردند در جایی که انقلاب می خواهد سرمایه ها وبودجه های خودش را درمسیر سالم مصرف کند .چه ضرورتی به موازی کاری تشکیلاتی هست. و اوضاعی درست کردند که بهتر است اسمش را بگذاریم ترور اندیشه امام خمینی (جهادسازندگی) ودر این ترور نهاد مقدس جهاد سازندگی کم کم قطعه قطعه شد وحذف گردید . یکی مطرح کرد جیم جهاد را با کاف کشاورزی جمع بندی کنید تا بشود. (جک) دیگری گفت جهاد سازندگی دولت دوم انقلاب است. وقدرت بی نهایتی در اختیار دارد. سومی گفت : درست است که فرماندهان فرموده اند کارهای ناشدنی را شدنی کرده است. اما چه ضرورتی دارد جهادرا نهاد نظامی بدانیم. ارگان جهاد باید تحت بسیج قرار گیر وآن را خواهر خوانده سپاه پاسداران دانست. وآن یکی گفت معلوم نیستند چه کاره هستند درهرکاری دخالت می کنند واعلام می کنند از عهده اش هم بیرون آمدیم. شخص دیگر به تمسخر گفت مگر این جوانها هنور در هوای تند جوانی هستند. وهنوز پنجاه وهفتی فکر می کنند. و با این سخنان کم کم برنامه ها به سوی قطعه قطعه شدن روی آورد وحذف نهاد جهاد سازندگی کلید خورد.
• موضوع ترورجهاد گران[ویرایش]
قبل از اینکه موضوع ترور جهاد گران را مطرح کنیم ابتداء ببینیم چگونه ترورو تروریسم را تعریف کرده اند. گرچه علاوه برتعریفهای موجود ترورکه برعلیه جهادگران نیز انجام شده است تعریف های دیگری افزود. ودر این راه شهدا داده ایم . می خواهم یک تروریسم نو تشکیلاتی را نیز به این تعریف ها بیافزایم تا مقاله تکمیل گردد وآیندگان بدانند وسعت مظلومیت جهادگران تا چه اندازه بوده است. ودر جای خود از آن یاد خواهیم کرد.
← تعریف تروردر فرهنگ عمید ترور را ترس زیاد معنا کرده است بیم وهراس وخوف ووحشت ودر اصطلاح سیاست کشتن واز بین بردن مخالفین وایجاد رعب ووحشت میان مردم را ذکر کرده است. وتروریست را آدم کش وعامل ترور وطرفدار ترور نوشته است،
اگر تروریسم از واژه(terror ) به معنای هراس و هراس افکنی است چرا باید اعضاء جهاد سازندگی مورد خشم مخالفین قرار گیرند وآبادانی که به سود مردم است توسط جهادگران انجام می پدیرد ؟ا اگر می گویند چون مسلمان هستند تروریست ها نیر ادعای اسلام دارند. اگر به انقلاب اسلامی معترضند. انقلاب اسلامی نهاد جهادرا برای رفع محرومیت بنیان نهاد اگر می گویند جهادی ها شیعه هستند برخی از شهدای ترور درجهاد سارندگی ار اهل تسنن مخصوصا اهل تسنن اهالی سیستان وکردستان وگنبد هستند. اگر می گویند اعضاء جهاد سازندگی نظامی هستند که هیچ کدام از جهادگران اسلحه نداشتند و صاحب درجه نظامی نشدند. اگر می گویند جهادگران بدعت جدیدی انجام دادند که جهادگران خرافات را از روستاها زدودند.. واگر هراس افکنی وایجاد ترس ورعب است کجا جهاد سازندگی واعضایش با خدماتش ترس ورعب انداختند . واگر در عرصه سیاست به کارهای خشونت آمیز و غیر قانونی حکومت ها ، احزاب، گروهها و افراد برای سرکوبی مخالفان و ترساندن آنها به هدف سیاسی، ترور اطلاق میشود. پس اگر ترور نوعی آدم کشی است که عمدتاً با اهداف سیاسی یا عقیدتی انجام میگیرد. فرد کشته شده دارای مقام یا شهرت یا علایق سیاسی است با این حساب خدمات جهاد گران سیاسی محسوب می شده است. یعنی ساخت حمام وآبرسانی به روستا وجاده سازی یک کار سیاسی است. و اگر به دلیل اهانت به یک مرام عقیدتی مانند یک مذهب جهاد گران مورد سوء قصد قرار میگیرند. پس معلوم می شود جهادگران مکتب خدمتشان هم سیاسی است.جهاد سازندگی که خدمات رسان است.
تروریستها عیبشان این است که نمی دانند از دشمن اسلام آمریکا ارباب بزرگ واسراییل خط گرفته اند . پس ناچار می شویم بگوییم . این تعریف ترورکامل نیست . ترور یعنی اینکه به جاهلان نفهم اسلحه بدهیم ونفهمانه پول بگیرند ودشمن بهر طرف گفت شلیک کنند و ضربه بزنند فرقی هم بین عقیده وایده وشیعه وسنی وآبادگر وجهادگر ونظامی ودرجه دار وپیرو جوان نیست.این مفهوم حاکی از اعتقاد به لزوم آدمکشی و قتل، تهدید و ایجاد رعب و وحشت درمیان مردم است که از لوازم مکاتب سیاسی چون فاشیسم، ماکیاولیسم، نئوماکیاولیسم، ....امپریالیسم و مانند آنها برگرفته است.
به لحاظ روش نیز میتواند هم روش حکومتها باشد و هم روش گروه ها، احزاب و افراد برعلیه حکومت. به همین دلیل امروزه در ادبیات سیاسی و حقوقی در کنار سایر انواع تروریسم، از تروریسم دولتی و بین المللی نیز نام برده میشود.در باره تعریف مفهوم تروریسم باید گفت: سازمان ملل متحد هنوز تعریفی از تروریسم ارائه نکرده، بیانیه ها و قطعنامه های سیاسی شورای امنیت نیز بدلیل ماهیت نامشروع و عملکرد پیوسته ظالمانهاش در حمایت از رژیم های تروریستی نظیراسرائیل، نمیتواند در این زمینه مبنا و معتبر باشد
ترور که در زبان فارسی بیشتر به قتل سیاسی توسط اسلحه گفته میشود، شاید در انقلاب وجهاد سازندگی کمتر اتفاق افتاده باشد.. لذا با تفاوتهای بنیادین و مهمی روبرو می شویم .آدمکشی برای مقاصد سیاسی طرفداران بسیاری در طول تاریخ داشتهاست. اما برای مبارزه با جهادی که نه حزب است ونه نظامی است فتل سیاسی شامل حالش نمی شود.
قتل سیاسی و دیگر شکلهای ترور هرچند معمولاً در چارچوبی از وحشتگرایی )تروریسم(انجام میشوند، اما میان تروریسم و قتل سیاسی تفاوتهای ماهوی مهمی وجود دارد.
مفهوم واژه ترور یک منبع مهم ابهامزایی در مورد ماهیت قتل سیاسی است. واژه ترور (قتل سیاسی) گاه برای مشروعیت بخشیدن به اقدامات تروریستها استفاده میشود.
نتیجه می گیریم تاکنون هیچ مجمع بین المللی نتوانسته است تروریسم را تعریف کند یعنی نتوانسته است بگوید در اختلاف بین دو گروه متضاد اما دارای یک دین یا مذهب حق با کدام طرف است یعنی حق را نشناخته ا ند. وقتی حق شناخته نشود چگونه می توانند قانون بنویسند وبر اساس آن حکم برانند. . قانون نویسی غالبا بر اکثریت جامعه حکم می راند و به دلایل صاحب قدرت شدن تعاریفی ناقص رقم می خورد. که به نفع اکثریت ویا ابر قدرت ها وکاخ نشینان باشد حال یا کاخ نشین سرخ شوروی است ویا کاخ نشین سفید آمریکایی است . واین مطلبی است که مسلمانان ومتعهدین قانون الهی را برتر از قانون بشری می دانند. و هنگامی که قانون نوشته شده توسط بشر ناقص باشد تعاریف حق گونه نیست. در اینجاست که گروهی معترضین را اگر چه حق طلب باشند به عنوان تروریسم معرفی می شوند . وگاهی نیز اتفاقا معترضین در اقلیت وحق در اکثریت . با این وضع تروریسم باز قابل تعریف نمی شو.د. به همین دلبل همان تعریق ( امپریالیسم) را می گیرند نه روش (حق طلبان) را و سوء مدیریت ها و عدم بصیرت خویش وبطلان تعاریف را به گردن واژه ها وکلمات می اندازند .
مانند مدیری که تمام عیوب وایراد خودش را به دوش کارگرانش بیاندازد وابتدا هم به جای حل مسئله شروع می کنند نیروهای خودش را بیرون انداختن وبرای این کار موذیانه نقشه دیگری می کشد تا کارگرش را ترور شخصیت کند وسپس اگر موفق نشدحتی ترور (قتل) نماید
از آنجایی که هیچ یک از جهادگران یاد شده بدست غیر مسلمان کشته نشده است لذا این تعریف را می آورم . اگرکشتن مسلمان توسط مسلمان دیگر آن هم به صورت پنهانی باشد ترور می گوئیم. بنا براین جهادگران براین اساس بارها ترور شده اند.
اما علت این کشتار چیست ؟ وقتی هردو یک خدا دارند وهردو پیامبرشان یکی است وکتاب آسمانی هم یکی است کشتن چنین افرادی یا از روی حماقت وحسادت است . مانند هابیل که قابیل را کشت. و یا از روی حکم احمقی که منظور قرآن وپیامبر را درست نفهمیده باشد وقتلی را صادر کند. براین اساس شیعه مدعی است تعریف قانون قرآن را هر کسی نمی تواند بیان کند وبایست به امام رجوع کرد. اگر امام نباشد نمی دانیم از چه کسی سوال کنیم که اگر ییروان فرقه ضاله وهابیت همواره خود را مسلمان واقعی و پیرو سنت پیامبر اکرم (ص) می دانند و پیروان دیگر مذاهب اسلامی اعم از شیعه و سنی را تکفیر کرده و مشرک قلمداد می نمایند آیا جهادگران که تشکیل شده از اهل سنت وشیعه به دلیل خدمات ارزشمندشان جزء فرقه ضاله محسوب می شده اند؟
اما دگر اندیشان قدرت طلب اینگونه عمل نمی کنند به عنوان مثال
وزارت دفاع امریکا در ۱۹۹۰ آنرا به «کاربرد غیرقانونی یا تهدید به کاربرد زور و خشونت برضد افراد یا اموال برای مجبور یا مرعوب ساختن حکومتها یا جوامع که اغلب به قصد دستیابی به اهداف سیاسی، مذهبی یا ایدئولوژیک صورت میگیرد»، تعریف کرده است. علی رغم وجود قید "غیرقانونی" بودن باز با ابهام روبرو می شویم .
قانون مبنا کدام قانون است؟ قانون بکاربرنده خشونت یا قانون کسانی که خشونت برعلیه آنها اعمال شده، قوانین مشروع یا هر قانونی. چنانکه اشاره شد در اسناد و میثاق های معتبربین المللی هم تعریفی از واژه تروریسم موجود نیست.
باید گفت اینکه تروریسم گونهای از خشونت ورزی است نگرش درستی است اما هرنوع خشونت ورزیی تروریسم نیست. همانطوریکه هر قانونی نیز نمیتواند مجوز کاربرد خشونت باشد تا کاربرد غیر قانونی آن تروریسم خوانده شود. فردریک اچگارو نویسنده کتاب "علیه تروریسم" ناچارا تصریح کرده: «جهان سوم که شدیداً گرفتار سیاست های استعماری قدرت های بزرگ بود، چریک هایی را که برای کسب استقلال میهن خویش تلاش کردند، از نامگذاری به این نام(تروریسم) معاف کردند، سازمان ملل متحد نیز مشروعیت جنبش های آزادی بخش را که برای استقلال میجنگند، به رسمیت شناخته است
بر این اساس کسانی را که در برابر تجاوز، اشغال و استعمار به پا خواسته اند، چه قانونی آنرا مجاز خوانده باشد یا نباشد، مشروع و خارج از مفهوم تروریسم است.
قانون مبارزه با تروریزم ماده(۳) بند(۲) : «هر عملی که به قصد قتل یا جراحت شدید افراد ملکی یا سایر اشخاص که سهم فعال در خصومت ها و منازعات مسلحانه نداشته، صورت گیرد و هدف آن از نگاه ماهیت و قرینه دهشت افگنی در بین یک جمعیت یا وادار ساختن حکومت یا سازمان بین المللی به انجام یا عدم انجام یک عمل باشد»، تروریسم میداند.
اگر چه این تعریف به لحاظ قیودی که در آن بکار برده شده تا حدودی توانسته ترورهایی را که از سوی گروه ها و افراد، به هدف سیاسی برعلیه حکومت یا سازمان های بین المللی، صورت میگیرد، تصویر نسبتاً روشنی ارائه کند اما این تعریف گونه های دیگرآن مثل تروریسم دولتی یعنی ترورهایی که از سوی دولت ها درسطح ملی یا بین المللی بر علیه احزاب، افراد وچهره ها صورت میگیرد، پوشش نمیدهد.
به نظر میرسد تعریف نزدیک به واقعیت این است که آن دسته از اعمال خشونت آمیز و هراس افکن سیاسی را که "فاقد مشروعیت عقلانی و اخلاقی" است، وصف مجرمانه داد و مرتکبان را تروریست و عقاید غیر مشروع و هراس افکن را تروریسم نامید و از این رهگذر جنبش های آزادی بخش و مدافعان سرزمین ها در برابراشغال و تجاوزگری را از دایره تروریسم خارج ساخت.
اما در میان تعاریف میبینیم گاه تعریف چنان یله و گسترده میشود که دفاع از خود و سایر انواع دفاع مشروع، نوعی تروریسم تلقی میشود. در برخی موارد نیز قیود محدود ساز (غیرقانونی بودن) هم که به
تعاریف افزوده شده، جز ابهام نمیافزاید و میتواند، مستمسک هر زورمندی گردد. آیا منطق" یا با ما یا برعلیه ما " میتواند مبنای قانونی کاربرد خشونت باشد؟ قانون کدام است تا غیرقانونی بودن، معیار شناخت تروریسم گردد. کاربرد خشونت برمبنای قوانین عادلانه یا قوانین ستمگرانه و نا عادلانه، کدام یک مبنای تروریستی بودن و یا نبودن یک عمل است؟
باید اذعان نمود، دشواری تعریف در مفاهیم علوم انسانی گاه از آنروست که واژگان قابلیت حکایت گری معنا را بدلیل اختلاف نگرشها و گستردگی مصادیق ندارد. گاهی هم نه بدلیل پیچیدگی و گستردگی موضوع، بلکه دست سیاست و نه دغدغه حقیقت نمیگذارد، تا تعریف خالی از ابهام ارائه شود و با صد حیله سعی در تشدید ابهام و چند پهلوسازی مفاهیم میگردد تا از آن درهر برههای بهره ببرند و ابزار سیاست خویش سازند. لذا یا اساساً تعریفی ارائه نمیکنند و یا اگر تعریفی هم بدست دهند، تصویری روشن و عاری از ابهام نیست. در رویکردهای این چنین معمولاً تعاریف از تعابیر سیال، نا متعین و فاقد قید ترکیب میگردد و اگر قیدی بزنند، بندی ایجاد نمیکند. براین اساس محصول چنین وضعیتی دهها سند و میثاق جهانی است که تاهنوز نتوانسته اندکی از انبوه ترورهای سیستماتیک دولتی قدرتها و اقمارآنها و تروریست های بیگانه و وابسته به آنها بکاهد. زیرا کسانی واضع و مقنن چنین اسنادی هستند حاضرند برای گسترش قدرت شان، هرقیمتی را به بشریت تحمیل کنند تا بر مقدرات آنها حاکم باشند.
متون و اسناد مشروع بین المللی نیز با عدم ارائه تعریف از تروریسم، زمینه ساز برخورد ابزاری با مفهوم تروریسم گردیده و موجب دخالت نظامی قدرتها و استعمار کشورها گردیده و زورمداران جهان به منظور بستن دستان مدافعان ملت ها در برابر طمع ورزان، لیست های سیاه و سفید تدارک دیده اند تا ترتیب و تدبیر به بند کشیدن ملت ها را سیاهه کنند و هرکه را مخالف خویش دیدند، نام تروریسم دهند و تردستانه تروریست ها دیروزرا تبرئه کنند. مخالفی به راحتی اسم تروریست بگیرد و آدم کشانِ همسو با منافع زورمندان ، از تروریست بودن به مخالف مسلح تقلیل و تبدل یابند و نه تنها سزاوار نابودی نباشند که شایسته مذاکره و مفاهمه گردند.
ترور یسم و جهاد سازندگی[ویرایش]
از اولین روزهایی که وارد جهاد سازندگی شدیم با آن شور واشتیاق که در ابتدای مقاله اشاراتی به آن داشتیم .ترور شخصیت جهاد گران شروع شد . مروری می کنیم بر این های وهوی تروریسم ها وطنی تا برسیم به تروریسم بزرگ ( امریکا واسرائیل)
این جملات را از زبان بقیت السلف طاغوت می شنیدیم.
۱- چند تا بچه نورس خام بلند شدند رفتند روستا تا مثلا روستا آباد کنند .
۲- کار هر بز نیست خرمن کوبیدن
خوانین : الف قد بچه ای آمده می گوید می خواهم طویله را سم پاشی کنم . بدون اجازه مباشر وارد روستا شده است. گفتم بیرونش بیاندازند . دادم کتکش زدند. تا بفهمد جهادگر خمینی کیست!
: رنگ صورتشان را در سایه مدارس شهر سفید کرده اند بعد آمده اند حمام بسازند برای رعیت . گفتم کسی با آنها همکاری نکند.
دستشان مثل پنبه نرم نرم است. کلنگ بلند نیستند دستشان بگیرند دارند چاه می کنند. عده ای را فرستادم آفتاب بگیرند وفقط به آنها بخندند.
دیرور چند تا دانشجو آمدند اداره وگفتند ما ماشین می خواهیم ناچار بودم جواب بدهم . دوتا ماشین اسقاطی داشتیم اون گوشه زنگ زده بودند گفتم بروید بردارید . رفتند باهل دادن از اداره بیرون بردند . قاه قاه پشت پنجره بهشان خندیدیم.
زن ومرد آمدند درو اسمشو گذاشتند جهاد ، هرچی گندم و مضمحل می کنند
ازاین حرف وحدیثا زیاد بود بالعکس آن بچه ها تلاش را چند برابر کردند و سوختند وساختند چون امامشان فرموده بود. با عشق تلاش کردند وخیلی چیزهارا یاد گرفتند مخصوصا گروهی کارکردن وخودسازی گروهی را پایه اخلاق قرار داند ومسابقه نیکوکاری درجوانی راه انداختند. از هیچ گونه ترور شخصیت وترور انسانی واهمه نداشتند وچون مولایشان علی (ع) به هرگونه تهدیدی با شجاعت ودرایت پاسخ عملی می دادند.
عده ای از روستاییان مستضعف با جوانان همکاری کردند بحث تضاد بین خوانین وجهادگران کم کم به اوج رسید کتاب خان گزیده نوشته شد . هر منطقه ای از کشور خانی خودر انقلابی معرفی کرد. تا دوباره در دولت نفوذ کنند اما بصیرت بچه های جهاد از شهید آوینی در عمق روستاهای استان فارس (قیر) گرفته تا بوشهر
شهید محمد زارعی ودر خوزستان
شهید فریدنیا ودر سیستان
شهید دکتر نیکبخت و
شهیدخیابانی ودر اصفهان
شهید اردشیر دودانگه و در همدان
حجه الاسلام شهید شعبانی و در خراسان
شهید اربابی و در آذربایجان
شهیدسید احمد موسوی ودر کردستان شریف زاده ها ودر سمنان
شهید امینیان ونهایتا در تهران
شهید مهدی رجب بیگی از مبارزه با خوانین کوچک تا مبارزه با ارباب بزرگ آمریکا در لانه جاسوسی ؛ ترور جهاد گران انجام شده است. جرمشان هم تلاش برای اسلام بوده ودستگیری محرومان ولا غیر
ترور جهادگران وجهاد سازندگی[ویرایش]
اسلام براي همه است ؛ و جمهوري اسلامي حق همه گروهها را با عدالت اسلامي اداخواهد كرد. در عين حال اين خائنان به ايران - خصوصا دركردستان دست از خيانت وجنايت برنداشته ، و طرحهاي مسالمت آميز را با اسلحه هايي كه از كشورهاي خارجي و يااز غارتگري به دست آورده اند جواب داده اند؛ و برادران ما را كه براي حمایت برادران كردستاني خود بسيج شده اند با كمال بي رحمي و شقاوت به آتش كشيده اند و سربريده اند. حتي به برادران كردستاني ما و به كساني كه براي جهاد سازندگي و كمك به كردستان آمده بودند رحم نكردند و آنان را اعدام نمودند.
آقايان كه در جهاد سازندگي رفتند - و خداوند همه شان راحفظ كند - يك همچو كار بزرگي را مشغول شده اند و يك همچو فداكاري مي كنندجوانها، مي روند در جهاد سازندگي ، كار بسيار باارزش است ، لكن اگر يك وقتي فرض كنيد در آنجا هم آمدند يك شلوغكاري كردند، يك كاري كردند كه نگذارند كار انجام بشود، خوب ، محيط وقتي به هم خورده بشود، آنها هم نمي توانند كارشان را انجام دهندآنها مشغول فعاليت بشوند و كشاورزيشان را توسعه بدهند .
در خصوص ترور جهادگران همان طور که امام خمینی (ره)هم فرموده درتمام دنیا هرگز به کسی وارگانی که خدمت می کنند کسی ترور نمی کند حالا چه شده است که جهاد گران در حال خدمت ترور می شوند . این از ناجوانمردی دشمنی دشمنان است. ابتدا ی شروع جهاد سازندگی تهدیدها توسط خوانین به خاطر از دست دادن منافع خویش توطئه های فراوانی برعلیه جهاد سازندگی واعضاء انجام دادند . هنوز روزنامه فراهان وجود دارد که جهاد گران را چکمه پوشان خمینی خوانده است.
اتهام تروريست بودن از جهات مختلف مى تواند به سود کاخ نشینان و اربابان دست نشانده آن باشد. بنابراين حتى مى توان انتظار داشت كه کاخ نشینان وابسته به آن در كشورها ی غربی دست به اعمال تروريستى بزنند و بعد با جنجال هاى تبليغاتى گسترده اى آن اعمال را به نهاد جهاد سازندگی نسبت دهند تا ضعف ها و مشكلات خود را در پشت اين سپر بلا مخفى سازند
منافقین وکومله ودمکرات وگروهک های دیگر براساس دشمنی با انقلاب بر جهادگران حمله می کردند وناجوانمردان با انداختن در کمین بویژه در کردستان جهادگران زیادی را به شهادت رساتدند.
اما ترور مشخصه ارگان جهاد توسط مسئولین جاهل وسطحی نگر و ازسوی دیگر احتمالا نفوذ دشمن غربزده واثر پذیری آنان از غرب وسخن پراکنی آنان شامل حال جهادگران نیز شده است .
به همین دلیل تقسیم بندی را به صورت دیل انجا م داده ایم.
ترور سال های ۱۳۵۸ تا۱۳۶۲[ویرایش]
توسط خوانین مباشرها خوانین . سرمایه داران و گروهک منافقین ودمکرات وکومله و
برعلیه انقلاب اسلامی – سپاه پاسداران وعضای سپاه پاسداران - نهادجهاد سازندگی واعضای جهادسازندگی – وآموزگاران متعهد ودانشگاهیان بیدار دل
ترور سالهای ۱۳۶۲ تا ۱۳۶۹[ویرایش]
نهاد جهاد سازندگی
گروهک منافقین ودمکرات وکومله وچریکهای فدایی خلق ورزگاری
ترور سالهای ۱۳۷۰ تا۱۳۸۰
وزارت جهاد سازندگی
ترور حقوقی ارگان جهاد
تهمت های کاری برمبنای دولتی بودن عبارتند از:
موازی کاری
پاسخگوی بودجه نبودن
کلفت بار بودن جهاد سازندگی
با اینکه جهاد سازندگی ارگان خدماتی است هزینه جهاد بیشتز از در آمد است-
وآنگاه بازی با اسامی
یاد کرد ها ۱۳۸۰
نکته : به خاطر عدم درست تعریف ترور جهادگرانی که نام بردیم ۲۴ نفر اولیه در بنیاد شهید ابتدای امر شهید خوانده شدند وسپس آنان را از لیست شهدا پاک کردند. اما من شهادت می دهم واز نزدیک دیدم که در مسیر روستاها خوانین مخفیانه جاده را شکافتند ووقتی بچه های جهاد از مسیر جاده با موتورسیکلت ویا ماشین شبانه در حر کت بودند به درون شکاف انداخته وشهید شدند اما چون قتل با اسلحه نبود بعدها از بنیاد شهید حدف شدند. آیا این ترور محسوب تمی شد ودر تعریف ترور جا نمی گرفت. آیا اومهاجر فی سبیل الله نبود. مظلومیت جهاد گران کجا نیست؟
•اولین مصداق: یادمان نمی رود آن برادر اصفهانی را که بانام جهاد سازندگی ماشین شخصی خودش را برداشت وهمراه همسر ونوزادش به روستاها رفت تا مردم را ازاسلام وانقلاب آگاهی دهد وماشینرا پر ازکتاب کرد وخوانین ریختند وماشین را آتش زدند وکودک در ماشین سوخت واز کتابها چیزی باقی نماند تنها پدر ومادر کودک برای عقیده دینی خود سوختند وجهادی ماندند ودست از جهاد برنداشتند. آیا این ترورهای وهوی خان ها نبود برعلیه جوانان دانشجوی
دومین مصداق: کشوردر سال ۱۳۵۹شهید هادی کرمی شورای روستا از طرف جهاد ماموریت یافت تا سهم وامی را که معروف به سیصد ملیونی شد یکجا برای روستاییان شورا در یافت کند تا چون روستایشان امکانات نداشتند ومردها برای کار حلاجی غالبا به تهران می رفتند همه موافقت کردند که برای یک کارگاه اقدام کنند تا جلو هجرت گرفته شود وبه صورت گروهی کار کنند وروستا ترقی کند اما احتمالا وقتی مباشر متوجه شد اورا که شبانه از جهاد خنجین باز می گشت گرفتند وکشتند وهرگز جایی ثبت نشد چون هیچ کس نتوانست ثابت کند چه کسی اورا کشته است .
سومین مصداق: های وهوی ورعب وحشت : در گرمای آن زمان وماه رمضان جهادگران برای محرومین خرمن جمع کردند وخان ها وگروهک منافقین دست به یکی کردند وخرمن ها را آتش زدند سوزاندند تا جلو فعالیت جهادگران را بگیرند.
چهارمین مصداق: مهندس جهادگر در سال ۱۳۶۱ درکردستان مسئول راهسازی بود جاده ها را برای روستاییان آماده می کرد . با افراد منطقه کاملا دوست شده بود ودر خیر وشر آنها شرکت می کرد. به یک عروسی دعوت شد در یک اقدام ناجوانمردانه حزب کومله به عروسی که دعوت شده بودند ریخته وجهاد گر را با خود بردند. به پدرش پیام دادند می توانی مبلغ دویست هزار تومن بیاوری وفرزندت را سالم برگردانی ؛ با واسطه مبلغ به ۵۰هزارتومن کاهش یافت اما وقتی پول را به اودادند جنازه پسرش را تحویل گرفت.
پنجمین مصداق یکی از جهادگران مامور تشکیل جهاد سازندگی در کشورپاکستان می شود پس از تحقیقات اولیه مقرر می شود که به جای نهاد شرکتی از مجموعه اهالی پاکستان شکل بگیرد. این امر به خوبی انجام می گیرد چندین بار توسط وهابیت مسئول جهاد سازندگی ترور می شود اما ترورها ناموفق بوده است. تا اینکه ماموریتش به هردلیل تمام می شود به ایران باز می گردد . وباخانواده اش به زیارت مشهد می روند . در باز گشت در شهر گرگان در پارکی با خانواده به استراحت می پردازند . برای خرید مایحتاج ازخانواده جدا می شود . دیگر تامدتی کسی از این دکتر جهادگر مطلع نمی گردد تابعد از شش هفته جنازه اورا در بیابان های استان گلستان کنا پلی پیدا می کنند احتمالا وهابیت پاکستان اورا به شهادت رسانده بود ولی هیچ چیزی دال بر ترورش یافت نشد ودر جایی حتی سازمان جهاد سازندگی ثبت نشد. چون در حین ماموریت نبوده است.
ششمین مصداق : جهادگری برای خرید اجناس کشاورزی که البته برای کارهای دیگری نیز مفید بود به آلمان ماموریت پیدا می کند اورا دستگیر می کنند وهنوز مفقود الاثر است.
هفتمین مصداق: پزشک جهاد سازندگی را برای روستاها هر وقت اراده می کردند می بردند. توده ای ها در این روستای آدربایجان غربی شهر سردشت نفوذ داشتند وقتی پزشک به روستا رفت ومردم را معاینه ومعالجه کرد دربازگشت بین راه اورا به شهادت رساندند.
هشتمین مصداق : شهید مهدی رجب بیگی درتهران مسئولیت سیاسی ارگان جهادرا برعهده دارد اما همینکه تصمیم می گیرد به جبهه برود . تروریستها اورا نشانه می روند ودر جلو مردم به زمین می افتد. اوکه در در گیری با آمریکا ید طولایی داشت وحسین هم نمی خواست. به این نتیجه می رسیم که جهاد همه جانبه کار می کرد
محمدتقی ابراهیمی اهل بجنورد فراموشت نمی کنیم چه کرده بودی که ترا به شهادت رساندند. نمی خواهد بگویی می دانم که به خاطرخدامحوری بودنت به شهادت رسیدی.
رهبر ابراهیمی اهل صومعه سرا تونیز به خانه ات ریختند تا فردا به جها د نروی ولی شما به بهشت مشتاق تر بودی. رمضانعلی احمد نژاد ترا در خیابان به دلیل دفاع از ولایت به شهادت رساندند.
شهاب الدین اربابی برای آباد کردن روستا رفته بودی راستی مگر آباد کردن روستا هم در چشم تنگشان حسادت می آورد. محمد اکبری زاویه را در ست وسط میدان جهاد شهیدت کردند. چون عدالت محوری را شیوه خود قرار داده بود وبا عدالت ؛ مرفهین بی درد مخالف بودید. شمار ا چرا ترور کردند . دنبال قدزت بودید؟
سید محمد سید باقری جهادگری که آرام وقرار نداشتی تا دست برادران اهل سنت را بگیری و یاریشان دهی منافقین از خدابی خبر ترا به خاطر واعتصموبحبل الله جمیعا ولا تفرفوا ترور کردند.؟
ای عزیزی که گاهی بانگاه وگاهی با سکوتت وگاهی با لبخدت وگاهی با حرکتت راه جهاد را ادامه می دادی وتواضع وفروتنی شیوه ات بود توکه گام در مناطق کردستان گذاشتی وبا آن سن کم به پیران آموختی که جهاد جز با امامت به قله صعود خوشبختی نخواهد رسید آری شهید اسماعیل اسدفر فرنگیسی ترا می گویم توکه باتیر ناجوانمردان شهادت را انتخاب کردی. عرصه جهادی عرصه فرهنگی است. وترور در این عرصه فرهنگی چه پاسخی می دهد
هر حرکت وجنبشی که خالصانه وبرای خرسندی خداوند باشد حرکت جهادی می نامیدند.وشهید باجلانی عزیزی که برای نجات برادران کردستان از دست ضدانقلاب ازتهران رخت برکندی وحرکت کردی تو چقدر برای انتخاب شورا ؛ تلاش کردی تا روستاها به دست نا محرمان نیفتد.وهرچه درتوان داشتی درطبق اخلاص گذاشتی تا روشنایی روستایی را فراهم نمایی همین که پروژه آماده شد وخواستید افتتاح کنید به سوی شما شلیک کردند. وقبل از افتتاح برق روستا به شهادت رسیدی
یکبار در حال ساخت کانال های آبرسانی در اطراف سیستان بودیم . تا ظهر کار کردیم . ظهر که شد سفره را انداختند وناهار که نان وماست بود در سفره چیده شد می خواستیم دوغ ترید درست کنیم .همین که گرداگرد سفره نشستیم شلیک گلوله از هر سو سرازیر شد . بچه های جهادی سریع درازکشیدند وخودرا به داخل کانال کشاندند. گرچه کسی شهید نشد اما براستی این واقعه ترور محسوب می بشود . یا ترورنیست.
حسن کارگر یکی از نیروهای مخلص جهادی بود . فردی که پی بردن به ابعاد معنویش مشکل بود رفتار واخلاقش بی نظیر بود. وباروحی بزگوار داخل روستا می شد ومسجد را برای دیدار روستاییان انتخاب می کرد . او اولین کسی است که قانون شوراها را نوشته است ، وشوراها را با ضوابط قانونی خاص برمی گزید. در گیری اوبا خوانین به دادگاه انقلاب اسلامی نیز کشیده شده بود . اما مقاومتش برای دفاع از مردم محروم زبانزد عام وخاص شد . در حادثه ای مشکوک اوبا یک کامیون تصادف کرد. حدود ۹۰ روز در کما (بیهوشی) بود ودر بیمارستان مهر تهران بستری شد . در این مدت روستاییان به نوبت برایش نگهبانی می دادند تا مبادا از طرف خان اورا ترور کنند از قضا یکی دوبار عوامل خان در اطراف بیمارستان مشاهده شده بود . اما کاری نتوانستند انجام دهند. اما بالاخره بعد از ۹۰ روز جان به جان آفرین تسلیم کرد. هنوزهم روستاییان معتقدند به راننده کامیون پول داده اند تا اورا ترور کنند ما هر گز راننده را ندیدیم وهرگز حسن کارگر با آن همه اطلاعات فرهنگیش شهید خوانده نشد.
منوچهردریایی ای برادر تبریزی که همه مجذوب اوبودند از نطر درایت جهادی گوی سبقت را از همه ربوده بود . تقوایش زبانزد وادبش غیر فابل توصیف بود . روزی که شنیدند ترور شده است گفتند او فدای عدالت طلبی ونظم وضابطه مندی وقانون گرائیش شده است. منافقین دل پری از اوداشتند ودنبال این بودند که به هر نحوشده اورا ازصحنه جهاد جدا کنند . ودراین برنامه ریزی بیکار ننشستند تا اینکه اورا ترور کردند.
فرزاد علیجانی از سمنان که برای احداث جاده خودرا به سردشت رسانده بود وبا تمام تلاش برای باز کردن جاده خودر به زحمت می انداخت . اوخوشحال بود که می توانست در دورترین منطق محروم به برادران مسلمان خود کمک کند اما گروه دمکرات کردستان اورا ترور کردند.
یوسف های ترور شده کجایید ؟ تاریخ شما را فراموش نخواهدکرد از این مصادیق فراوان وجوددارد.
روش مبارزه با ترور[ویرایش]
جهادگران از هرگونه ترور شخصیتی نیز در امان نبودند مواردی را در ادامه ذکر خواهیم کرد. اما آنچه که از درس قرآن و نهج البلاغه آموخته بودند می دانستند که خوانین گاه گاهی آنها را به تمسخر می گیرند وبا استهزاء ترور شخصیت می کردند همان گونه که عمرعاص حضرت علی (ع) را به تمسخر گرفت و شایع کرد که علی شوخ طبع است وخوش گذران وعمر بیهوده می گدراند. با این دروغ می خواست : حضرت مولی الموحدین را ترور شخصیت کند اما راهنمای علی (ع) این بود که ما بایاد معاد روز گار را بیهوده نمی گذرانیم ولی عمر عاص با گفتن دروغ قیامت را فراموش کرده است. به راستی آنان که جهادیها را تمسخر می کردند نیز قیامت از یادشان رفته بود وفکر می کردند تا قیام قیامت ارباب خواهند ماند. از قدیم فراعنه همه پیامبران را هم به تمسخر می گرفتند تا ترور شخصیت کنند
آری روحیه جهاد می گوید شخصیت واقعی انسان را خداوند از بلیات حفظ می کند مگر این که مرگ فرا برسد وانصافا جهادگران جز صفا وصمیمیت وخود سازی راهی را نپیمودند.
طبق آماری که حقیر بدست آوردم اعضای جهاد سازندگی که بوسیله گلوله ضد اتقلاب به شهادت رسیده وبنیاد شهید آنان را پذیرفته است ۹۶ نفر بوده اند واعضای جهادسازندگی که بوسیله توطئه خوانین در سالهای اولیه انقلاب با تهدید وبا دام گستردن وآتش زدن خانه جهادگران زیر خودرو جهادگران به شهادت رسیده اند به ۲۴ نفر می رسند تعدادی هم مشکوک هستیم وفقط نوشته شده مرحومین جهاد سازندگی که ۵۷ نفر در سالهای اولیه هستند . البته روستاییانی که در این درگیری ها از دنیا رخت بر بسته اند وخوانین به قتل آنها مرتکب شده اند بیش از صد نفر هستند که متاسفانه جهاد گر محسوب نمی گردند.که احتمالا برخی نزد خداوند شهید محسوب شوند. الله اعلم
طبق آماری که حقیر پی گیری کردم جهاد حدود ۱۷۷ نفرشهید در قالب شهدای ترور دارد به همان دلیل که عرض کردم به آن دلیل باآمار بنیاد شهید هم خوانی ندارد.
ازبین ۱۷۰ جهادگر شهید تنها ۱۷ نفر در جلو خانه ویاشهر خود بااسلحه تروریسم به شهادت رسیدند باز به دلیل همکاری با جهاد سازندگی وانقلابی بودن وعقیده محکم داشتن دینی بوده و۱۵۷ نفر در هجرت ودور از خانه به شهادت رسیده اند که ۹۶ نفر با اسلحه تروریسم به شهادت رسیدند واغلب آنا ن در حال خدمت به مردم مناطق محروم ومستضعف بوده اند وهویت جهادی رابا خود به آخرت بردند. که اگر بررسی بیشتری انجام وتعریف درست شود آمار بیش ازاین خواهد بود به عنوان مثال :
بمب گذاری در نقاط پراکنده شهرها یا روستاهای ایران ازجمله ترورهایی بود که آمار جهاد گران راتغییر می دهد مخصوصا اینکه ما بایست تعداد جانبازان ونجات یافتگان از ترور رانیز درآمار اضافه کنیم چرا که صدها نفر الان درجامعه زندگی می کنند و از دست تروریستها نجات یافته اند. البته برخی نیز هستند که با ترور آنها مقابله کردند وبعدها در جبهه دیگری به شهادت رسیدند. مانند شهید بزرگوار فرزندعلی محققی که درحمله کومله ها به مساجد و نصب تیربار و اجرای رقص مختلط( نمونه شهریور ۱۳۶۲ سردشت) چنان با تبلیغاتی صوتی با آنان مبارزه کرد که جهادگران گردان دالغدیر همدان آن تاریخ را فراموش نکرده اندویا ترور و انفجار در جهاد سازندگی سردشت که بیش از ۱۹ مورد فقط ثبت شده است
تروریستهایی که با جهاد مبارزه می کردند علاوه برملاکان وشیوخ وخوانین عبارت بودند از مجاهدین خلق(منافقی) این گروه در سال ۱۳۵۹برعلیه نظام دست به ترور زد. گروه زرگاری که بیشتر از عرب های منطقه دستور می گرفت وباجهادگران مخالفت شدید پیدا کردند. چریک های فدایی خلق هر گز مایل نبودند نام جهاد در جایی برده شود . بقیه گروه های تروریست را به این ترتیب فقط یاد می کنیم.
۴-گروه علی مریوانی
۵- رنجبران مائوئیست
۶- باند عز الدین حسینی
۷- گروه ریگی
۸- حزب توده
۹- سلطنت طلبها
۱۰- گروه احمد مفتی زاده
۱۱- گروه پالیزبان
۱۲- سازمان پیکار
۱۳-
امام خمینی :ا ينان كه شكست و مرگ خود را لمس نموده و با اين رفتار غيرانساني مي خواهندانتقام بگيرند يا به خيال خام خود مجاهدين در اسلام را بترسانند، بد گمان كرده اند. از هر موي شهيدي از ما و از هر قطره خوني كه به زمين مي ريزد، انسانهاي مصمم و مبارزي به وجود مي آيد. شما مگر تمام افراد ملت شجاع را تروركنيد والا ترورفرد هر چه بزرگ باشد، براي اعاده چپاولگري سودي ندارد. ملتي كه با اعتماد به خداي بزرگ و براي احياي اسلام بپا خاسته با اين تلاشهاي مذبوحانه عقبگرد نمي كند. ما براي فداكاري حاضر و براي شهادت در راه خدا مهيا هستيم
تروریستها نمي توانند شخصيت انساني مردان اسلام راتروركنند. آنان بدانند كه به خواست خداي توانا ملت ما با رفتن اشخاص بزرگ در مبارزه عليه فساد و استبداد واستعمار مصممتر مي شوند. ملت ما راه خود را يافته و در قطع ريشه هاي گنديده رژيم سابق و طرفداران منحوس آن از پاي نمي نشيند. اسلام عزيز با فداكاري و فدايي دادن عزيزان رشد نمود. برنامه اسلام از عصر وحي تاكنون بر شهادت توام با شهامت بوده . قتال در راه خدا و راه مستضعفين در راس برنامه هاي اسلام است .
ما لكم لاتقاتلون في سبيل الله والمستضعفين من الرجال والنسا والولدان
اما رد پای ترور برعلیه ارگان جهاد سازندگی
همانطور که عرض شد دراین مقاله از دونوع ترور یاد شد یک نوع ترور که اعضاء جهادسازندگی را ترور کردند . وازسویی شخصیت آن ها مورد ترور واقع شدند واز سویی افراد به دلیل اعتقاد اسلامی آنها مورد ترور قرار گرفتند. ترور شخصیت شامل حالشان شد مثل بقیه مردان انقلاب. اما ترور دیگری نیز از آن یاد می کنیم که تشکیلان ارگانی آن را ترور کردند. گرچه دراین مقاله نباید از این ترور مطلبی آورده شود به صورت موجز از این تروریاد کردیم نا آیندگان آگاه باشند ترور ارگان جهاد سازندگی که از صفحه روزگار با لطایف الحیلی برداشتند.
عدم همکاری دولت با جهاد سازندگی[ویرایش]
امام خمینی: دولت مكلف است ، استاندارها مكلف هستند كه همراهي كنند و به اين جهاد سازندگي كه جوانها مشغول هستند، يا ساير كارهايي را كه جوانها مشغول هستند به قدر احتياجي كه دارند احتياجات را برآورند، به مقداري كه مي توانند. دولت مسامحه نكند و آنها هم بايد عمل بكنند؛ يعني همه ما موظفيم به اينكه كشوري را كه از گلوي استعمار بيرون كشيديم ، حالا خودمان اداره اش كنيم به طوري كه ديگر محتاج به آنهانباشيم .
وخوب می دانیم که وقتی تشکیلات جهاد را خواستند ترور کنند آن را شرکت دولتی خواندند وچنان یورش آوردند وتشکیلات را از هم پاشیدند که هنوز هم به دید آن زمان خیلی از بزرگواران در تلاشند تا با اردوهای جهادی مجددا تشکیلات خود جوش را راه اندازی کنند. اما روش مبارزه با ترور تنها آگاهی دادن وخدمت کردن است تا فضای ترور از بین برود وفضای امنتیت مردم یقین پیدا کنند
در پایان نتیجه می گیریم که جهادگران به دلیل خدمات عاشقاته وعادلانه ترور شده اند واین همان راه لذت بخش مولای متقیان علی علیه السلام است . وبه این کشته شدن ومظلوم شدن افتخار می کنند.
پس مارا به محبت علی بخشیدند.
منابع[ویرایش]
۱-صحیفه نور ج۱۴ ص۲۱۸و۲۱۹
۲-معانی ترور از اینترنت گرفته شده است.
۳ قرآن کریم سوره
۴ نهج البلاغه خطب۰ه ۸۴ و۶۱