روستای جره


معرفی جره (نام قدیم:اشپایگان-اشفاقان)
جره (معرب گره) یکی از خطه های بزرگ بخش جره-بالاده است که در ميان دنباله هاي كم ارتفاع سلسله جبال زاگرس قرار گرفته كه شاخه اي از اين رشته كوه در شرق فامور از كوهمره سرخي و كوهمره نودان و شاخه اي ديگر از اين رشته كوه دشت سر مشهد را از منطقه ي دشتستان بوشهر تفكيك مي نمايد و منطقه از نظر اقليمي متنوع و حاصلخيز و با وسعت ۱۵۷۰ كيلو متر مربع و ظاهرا سندي كه از اين منطقه نام برده فارسنامه ناصري مي باشد كه به تفصيل اين چنين بيان مي كند : بلوك جره در اصل گره بوده و چنانچه گفته اند :

برو از خطه ي شيراز و گشايش مطلب.... ز آنكه از زير، گره دارد و از بالا بند

منظور از گره، جره یا بلوك جره و منظور از بند امير در شمال شیراز است و داراي چندين قصبه مي باشد. كه معروفترين قصبه اشفاقان كه همان جره است و باغدشت جنوب اشفاقان مزرعه نصر آباد كه حريم باغدشت از موقوفات مدرسه منصوريه شيراز است و بالاده دو فرسخ ميانه شمال و مغرب اشفاقان است.


جره در ویکی پدیا[ویرایش]

جره، روستایی است از توابع بخش جره و بالاده شهرستان کازرون در استان فارس ایران .بخش جره بالاده ،بخش مرکزی شهرستان کازرون می باشد.جره . ُرْ رَ / ج ِ رِ     (اِخ ) قریه ای است از قرای شیراز. (برهان ). قریه ای است نزدیک شیراز. (ناظم الاطباء). قریه ای از حومه ٔ شیراز که گفته [۲]     آن گره است و معرب آن جره است . (آنندراج ) :از خطه ٔ شیراز گشایش مطلب ///کز زیر گره دارد و از بالا بند. که کره همان است و بند، بند امیر عضدالدوله است . (از آنندراج ). بپارسی گره گویند. شهرکی کوچک است و هوای آن گرمسیر است و آب آن از رود است که خود رود گره گویند و منبع این رود از ماصرم است و از این شهرک جز رز خراجی و خرما و غله هیچ نخیزد و مردم آنجا بیشترین سلاح ور باشند و جامع و منبر داردو مور جره هم از اعمال آن است.

صنیع الدوله آرد: جره اسم بلوکی است در فارس مشتمل بر شانزده قریه در میان جنوب و مغرب شیراز فی مابین این بلوک و شیراز. اول بلوک مسمی بسیاخ ، دوم بلوک کوهمره ماصرم ، یکی از قرای جره جعلیقان نام دارد و هوایش گرمسیر است . این بلوک از طرف طول از جانب مغرب متصل به اراضی کازرون است و از سمت مشرق بقرای خانیک و نوجین میرسد. حاصل آن غله و برنج و تنباکو و حبوبات که از آن جمله کنجد و خشخاش است وقلیلی مرکبات و چند اصله نخل در بعضی از قرا موجود است . اهالی این بلوک زارع و رعیت پیشه اند. شکار آنجا از وحوش آهو و خوک و از طیور دراج و حباری و تیهو باشد و در آن نواحی مرغزاری است که در فصل زمستان نرگس زار بسیار ممتازی است . آب آن از رودخانه ای است که آن هم معروف به جره است و منبع آن از کوهستان کوهمره ماصرم است . از منبع تا قریب ده فرسخ بجانب مشرق و میانه ٔ جنوب و مشرق جریان دارد و پس از آن از میانه ٔ جنوب و مغرب تا چهار فرسخ در کوهستان حرکت میکند و به بلوک جره که رسید از کوهستان خارج میشود. آب آن شیرین و گواراست ولی محاذی جره از سمت مشرق ، رودخانه ٔ شوری به آن ملحق میشود و همه جا بسمت جنوب جاری است و در حوالی قریه ٔ جمیله که از توابع خشت است و رود فاریاب که از توابع تنگستان میباشد دو رودخانه ٔ کوچک به آن می پیوندد. در کنار قریه ٔ دالکی از کوهستان خارج می شود و ده فرسخ در اراضی دشتستان جریان دارد تا به دریا میریزد و از جرم که گذشت رعایا و زارعان ناگزیراز آن مینوشند و نخلستان و دشتستان از این رودخانه مشروب میگردد ولی بزراعت آنجا چندان استفاده نمیرساند. هر قریه از بلوک جره از بیست تا یکصد خانوار است و کمتر قریه ای است که مسجد نداشته باشد ولی حمام تنها یک باب در قریه ٔ سیرزجان دارد که بسیار کثیف است . نام قصبه ای است به فارس از اعمال شیراز و نسبت بدان جرهزی است. نام یکی از دهستانهای چهارگانه ٔ بخش مرکزی شهرستان کازرون و حدود و مشخصات آن بقرار زیر است : از شمال به دهستانهای جروق و فامور و از خاور به ارتفاعات کوهمره سرخی و از باختر به کوههای لارآویز و سرمشهد و از جنوب به دهستان و جلگه ٔ فراشبند محدود است . موقعیت آن جلگه و دامنه و رودخانه ٔ جره از وسط آن جاری میگردد، هوای آن گرم و مالاریایی است و آب مشروب و زراعتی آن از رودخانه ٔ جره و چشمه و قنات تأمین میشود. محصولات آن عبارتند از: غلات ، برنج ،حبوبات ، لبنیات و جزئی مرکبات و خرما و شغل اهالی زراعت و گله داری و باغبانی است . مردم آن شیعه ٔ دوازده امامی هستند و به زبان ترکی و فارسی سخن می گویند این دهستان از ۲۷ آبادی بزرگ و کوچک تشکیل می یابد و در حدود ۴۳۰۰ تن جمعیت دارند و قرای مهم آن عبارتند از:سریزجان ، سرمشهد، بالاده ، و ایلان جدول ترکی و مرکز دهستان ، قریه جره میباشد. و طایفه ٔ فارسیمدان از ایل قشقایی در این دهستان قشلاق میکنند و راه فرعی کازرون بفراشبند از وسط دهستان کشیده شده است.

جره در فرهنگ دهخدا[ویرایش]


دو فرسخ ميانه شمال ومغرب شمال اشفايقان است . (فارسنامه ناصري ). دهي است از دهستان جره بخش مرکزي شهرستان کازرون که در ۵۴ هزارگزي جنوب خاور کازرون و برکنار راه فرعي کازرون به فراشبند در جلگه واقع است . ناحيه ايست گرمسير و داراي ۵۰۱ تن سکنه ، آب آنجا از رودخانه جره و چشمه تامين ميشود. محصول عمده آن غلات و برنج و خرما و کنجد و ماش و شغل مردمش زراعت است .

موقعيت جغرافيايي اشپایگان[ویرایش]

بخش جره - بالاده در شرق و جنوب شرقي شهرستان كازرون واقع و بر روي طول جغرافيايي ۳۸/۵۱ قرار گرفته و در عرض ۳۷/۲۹ و ارتفاع آن از سطح دريا ۸۲۰ متر مي باشد كه حدود اربعه آن عبارتند از: از شمال: به كوهمره نودان و شهرستان كازرون و شرقا: به كوههاي سر به فلك كشيده كوهمره سرخي از شهرستان شيراز از جنوب : به شهرستان فراشبند از توابع فيروز آباد . از غرب : به بخش تنگ ارم دشتستان استان بوشهر و قسمتي از بخش خشت و كنار تخته محدود مي باشد.
اين بخش داراي ۹۲ پارچه ده و دهكده كه جمعيتي بالغ بر ۴۵۰۰۰ نفر و خانوار مي باشد كه از
اين تعداد ۵۵۰۰ نفر در مركز بخش سكونت دارند .
از نظر تقسيمات به ۳ دهستان به نامهاي دهستان جرهف فامور و دادین تقسيم مي شود
كه روستاهاي دهستان جره عبارتند از:
جره، جدول تركي، تل ابيض، بيكوه، تل گاو، زرين كويه، ايلان، قصر علي، بيد كان، تل بيدكان، حسن آباد سفلي، حسن آباد عليا، خرمزار، گيخ، جواليقان، كانرود، نرگسي، شيب تنگ، گود گاه، سه بيس، سيريزجان، ابوالحسني، شاملو، پريزاد لو، بلبلك، بيد زرد، كتخفر، اسدآباد، باغدشت، محمدآباد، بلوچ، بكك، رباطك، والي آباد، وليد آباد، حسن آباد آبكنار و آب نيك.
روستاهاي دهستان دادين عبارتند از :
شاه منظر، مركزي، سراب خشك، اولاد چلكو، علي آباد موصلی، كنار مكتب، ياندرانلو، حشمت آباد، يوسف آباد، خانقلي آباد، رضا آباد، جواد آباد، عرب دادين، رود بال، لته كوه، سه تلان، سرمشهد، تل سامان و حسين آباد.
روستاهاي دهستان فامور عبارتند از :
ملااره، كنارخشك، نرگس زار، قلعه نارنجي ، عرب فامور، سي سختي، قلعه ميرزايي قلات نيلو، هلك، پريشان، ده پاگاه، مهبودي عليا، مهبودي سفلي، اسلام آباد جروق، تنگ گاو، درونك، سرطاوه كشاورزي، كوشك باقري، بيخك.

تقريبا يك سوم از جمعيت اين بخش عشايري و مابقي روستايي و ساكن مي باشند . تكلم اين ديار به زبانهاي فارسي محلي _ تركي _ عربي و كوهمره اي مي باشد و كلا منطقه را سلسله كوههاي زاگرس محصور نموده است و چند رشته كوه اين دهستانها را از هم تفكيك مي نمايد كه اين عوامل طبيعي باعث تغييرات و دگر گوني هايي در آب و هواي منطقه شده به طوري كه دهستان دادين داراي آب فراوان و چشمه ساران و زمينهاي حاصلخيز و قسمتي از اين دهستان به نام سر مشهد كه داراي زمين هاي مسطح و مراتع فراوان اما فاقد آب كه كشاورزي در آن بصورت ديم مي باشد اين محل قشلاق عشاير مي باشد و دهستان جره داراي رود خانه اي بزرگ و زمين هاي حاصلخيز و باغات فراوان و آب. رود خانه ي جره به دالكي مي ريزد و از آنجا به خليج فارس جريان مي يابد و دهستان فامور به علت دارا بودن درياچه ي شيرين پريشان كه يكي از موهبات الهي مي باشد داراي طبيعتي زيبا و منطقه اي توريستي و زمينهاي حاصلخيز كه اكثرا به وسيله ي حفر چاه و تلمبه آبياري مي گردند و قسمتي از اين دهستان معروف به جروق كه مردم با اراده و سختكوش كه به لهجه ي خود ( كوهمره اي ) صحبت مي كنند و داراي ييلاقي خوش آب و هوا مي باشند كوههاي بخش جره و بالاده و جنگل هاي پراكنده همچون درخت سدر (كنار) كه به وفور يافت مي شود و بادام تلخ و پسته ي كوهي ( بن كولخونگ) پوشانده است.

پیشینه‌ جره (اشپایگان)[ویرایش]

نام‌ جره‌ در منابع‌ به‌ صورتهای‌ گوناگون‌ آمده‌ است‌. طبری‌ ، یاقوت‌ حموی‌ (ذیل‌ «جره‌»)، شیروانی‌ و رزم‌آرا آن‌ را جِرِه‌، و بلاذری‌ و ابن‌حوقل‌ آن‌ را جِرّه‌ ضبط‌ كرده‌اند. نام‌ خُرَّه‌، كه‌ در منابع‌ سده‌های‌ سوم‌ و چهارم‌ آمده‌، نیز همان‌ جره‌ است‌. گفته‌اند كه‌ در فارسی‌ و در میان‌ عوام‌ گَرّه‌ نامیده‌ می‌شود نام‌ صحیح‌ آن‌ گره‌ است‌.
جره‌ پیش‌ از اسلام‌، از مراكز مهم‌ فارس‌ شمرده‌ می‌شد و احتمالاً به‌ همین‌ سبب‌، مِهْرنِرْسِی‌ (قرن‌ پنجم‌ میلادی‌)، وزیر دوره ساسانیان‌، آتشكده بزرگ‌ جره‌ را در آنجا بنا كرد ، با این‌ حال‌ اصطخری‌ و مؤلف‌ حدودالعالم‌ بنای‌ آتشكده جره‌ را به‌ دارابن‌ دارا/ دارای‌ اصغر، پادشاه‌ هخامنشی‌، نسبت‌ داده‌اند.
در زمان‌ خلافت‌ عمربن‌ خطّاب‌ ، مسلمانان‌ به‌ فرماندهی‌ عثمان‌بن‌ ابی‌العاص‌، این‌ شهر را فتح‌ كردند و اهالی‌ آنجا ملزم‌ به‌ پرداخت‌ جزیه‌ و خراج‌ و راهنمایی‌ مسلمانان‌ فتح‌ بقیه فارس‌     شدند. به‌نوشته ابن‌بلخی‌ ، این‌ شهر مانند كازرون‌ قبل‌ از سال‌ شانزدهم‌ هجرت‌ فتح‌ شده‌ است‌.
در سده‌های‌ سوم‌ و چهارم‌، جره‌ را رستاق‌ و ناحیه‌ای‌ وسیع‌، پرجمعیت‌، پرنعمت‌ و گرمسیری‌، در كوره سابورِ فارس‌ و از شهرهای‌ مهم‌ آباد و بزرگ‌ این‌ كوره‌ با ساختمانهایی‌ از گچ‌ و سنگ‌، در فاصله ۲۵ فرسخی‌ شیراز و با مردمانی‌ شیعه‌مذهب‌ وصف‌ كرده‌اند . مؤلف‌ حدودالعالم‌ از شهرك‌ جره‌، و مقدسی‌ از شهر جره‌ واقع‌ در دامنه كوهی‌ در یك‌ مرحله‌ای‌ كازرون‌ و دو مرحله‌ای‌ سابور، كه‌ نخل‌ فراوان‌ داشت‌ و مركز خرما بود، یاد كرده‌اند. آب‌ این‌ شهر در این‌ سده‌ها از رود جَرشیق‌ یا جره‌ تأمین‌ می‌شد. این‌ رود از رستاق‌ ماصَرَم‌/ ماسَرْم‌ در هفت‌ فرسخی‌ شیراز سرچشمه‌ می‌گرفت‌ و به‌ ترتیب‌ رستاقهای‌ مُشْجان‌، جره‌ و داذین‌ (دادین‌) را آبیاری‌ می‌كرد. بر روی‌ این‌ رود، میان‌ رستاقهای‌ مشجان‌ و جره‌، پل‌ سنگی‌ سَبوك‌ احداث‌ شده‌ بود. در سده ششم‌ به‌ گزارش‌ ابن‌بلخی‌ ، جره‌ مسجدجامع‌ و منبر داشت‌، خرما و غله‌ از محصولات‌ آنجا بود و مردمش‌ جنگجو بودند. فاصله جره‌ تا شیراز شانزده‌ فرسنگ‌ و سه‌ منزل‌ بود و مورجَرّه‌ از اعمال‌ جره‌ به‌شمار می‌رفت‌.
در سده هشتم‌، حمداللّه‌ مستوفی‌ با اشاره‌ به‌ برخی‌ مطالب‌ پیشینیان‌، از مرغزاری‌ مشهور به‌ نرگس‌، در نزدیكی‌ جره‌ خبر داده‌ و در سده بعد، حافظ‌ ابرو آنجا را شهركی‌ كوچك‌ خوانده‌ است‌.
در نیمه دوم‌ سده دوازدهم‌/ هجدهم‌، كارستن‌ نیبور، مستشرق‌ آلمانی‌، از آنجا دیدن‌ كرد. وی‌ جره‌ را دِهی‌ جدید در محل‌ تلاقی‌ رود جره‌ و یك‌ رود كوچك‌ دیگر، در فاصله هشت‌ ساعتی‌ از كازرون‌ وصف‌ كرده‌ و در باره قلعه جدیدالاحداث‌ نزدیك‌ جره‌، جره قدیمی‌ واقع‌ در فاصله یك‌ ساعتی‌ از جره جدید كه‌ زمانی‌ مقر بیگلربیگی‌ بود، آبادیهای‌ تابع‌ جره‌، مزارع‌آباد و قناتهای‌ آنجا و نیز از منازعه كریمخان‌ زند و خانهای‌ محلی‌ میان‌ جره‌ و كازرون‌ مطالبی‌ آورده‌ است‌ . در سده سیزدهم‌، جره‌ بلوكی‌ از فارس‌ با هوایی‌ گرم‌ وصف‌ شده‌ است‌ . در اواخر این‌ سده‌ و در دوره ناصرالدین‌شاه‌ قاجار. نوشته‌ است‌ كه‌ این‌ بلوك‌ به‌ طول‌ هفت‌ و عرض‌ شش‌ فرسخ‌ با ۲۳ قریه آباد و خانه‌هایی‌ از خشت‌ و گل‌ در كنار بلوكات‌ كوهمره‌، فامور و نواحی‌ كازرون‌ و بلوك‌ فراشبند قرار داشت‌ و قشلاق‌ ایل‌ قشقایی‌ و طوایفی‌ مانند سُقُلْمِه‌چی‌ و بَكَكی‌ به‌ شمار می‌رفت‌. همچنین‌ این‌ بلوك‌ خوك‌ فراوان‌ داشت‌، بز، پازن‌، قوچ‌، میش‌ كوهی‌، كبك‌، تیهو و دراج‌ در آن‌ شكار می‌شد و در آنجا گندم‌، جو، پنبه‌، كنجد و شلتوك‌ كشت‌ می‌گردید. ضابطی آنجا را خانهای‌ قشقایی‌ برعهده‌ داشتند و مركز بلوك‌، آبادی‌ اَشْفایقان‌ (نام‌ دیگر آبادی‌ جره‌ ) بود. تقریباً در همین‌ زمان‌، اعتمادالسلطنه‌ بلوك‌ جره‌ را دارای‌ شانزده‌ قریه بیست‌ تا صد خانواری‌، واقع‌ در میان‌ جنوب‌ و مغرب‌ شیراز و از مغرب‌ متصل‌ به‌ اراضی‌ كازرون‌ و دارای‌ مرغزاری‌ مملو از گل‌ نرگس‌ در زمستان‌ وصف‌ كرده‌ و ضمن‌ اشاره‌ به‌ محصولات‌ و شكار آنجا، گفته‌ كه‌ كمتر قریه آن‌ بدون‌ مسجد است‌.
در ۱۳۲۹ بلوك‌ جره‌ به‌ مركزیت‌ آبادی‌ اشفایقان‌، مشتمل‌ بر ۲۳ آبادی‌ و پنج‌ هزارتن‌ جمعیت‌، در كنار بلوكات‌ فامور، كازرون‌، كوهمره‌ و فراشبند قرار داشت‌ . در اوایل‌ دوره پهلوی‌ ، جره‌ ناحیه‌ای‌ با پنج‌هزار تن‌ و فامور با ۲۰۰ ، ۱ تن‌ جمعیت‌ در كازرون‌ ذكر شده‌اند . در ۱۳۳۰ ش‌، جره‌ دهستانی‌ با ۲۷ آبادی‌ بزرگ‌ و كوچك‌، از جمله‌ سِریزجان‌، سرمشهد، بالاده‌، ایلان‌ و جدول‌ تركی‌ بود و آبادی‌ جره‌ مركز آن‌ به‌شمار می‌رفت‌ . در ۱۳۴۱ـ۱۳۴۲ ش‌، قیام‌ عشایری‌ در كوهمره‌، به‌ این‌ نواحی‌ نیز كشیده‌ شد.

سيماي اقتصادي اشپایگان[ویرایش]

۱: كشاورزي: سه دهستان به علت شرايت آب و هوايي و سيستم خاك آنها داراي كشاورزي متفاوتي مي باشند.

الف ) دهستان جره: كه در مركز بخش واقع گرديده و به علت آب جاري كه از رودخانه اي كه از وسط دهستان مي گذرد داراي زمين هاي مناسب براي كشت گندم، جو، پياز، سيب زميني كه عمده ترين محصولات آن پياز و سيب زميني است كه سالانه مقدار قابل توجهي از آن صادر مي شود .

ب ) دهستان داد ين: به علت چشمه سار هاي فراوان و زمين هاي حاصلخيز براي كشت شلتوك (برنج كاري) مناسب و علاوه بر اين گندم، جو، خيار سبز، كدو، بادمجان و سيب زميني هم كشت مي شود و بخشي از اين منطقه به نام سر مشهد به علت عدم وجود آب كافي به صورت ديم كشت و زرع مي نمايند.

ج ) دهستان فامور: اكثرا به علت وجود درياچه پريشان در آن مبادرت به حفر چاه و احداث تلمبه نموده اند و بيشتر كشاورزي آنها عبارتند از : خيار سبز، سبزيجات، گوجه فرنگي، فلفل سبز. ماهي گيري يكي ديگر از منابع درآمد ساكنان آن مي باشد . ۲ دامداري و دامپروري : اين بخش به علت وجود كوهستان هاي سرسبز و مراتع فراوان خدادادي و دشت و به دليل بارش نسبتا كافي در طول سال در اين ناحيه مراتع قابل توجهي بخصوص اواخر زمستان و اوايل بهار توجه عشاير را به طرف خود جلب مي كند و دامداري به صورت سنتي اداره مي شود و مطابق آمار ارائه شده در اين بخش حدود ۵۰۰ هزار بز و گوسفند و حدود ۲۰ هزار راس گاو كه تقريبا سالانه حدود ۲۰ هزار تن گوشت قرمز توليد مي كنند و براي مردم منطقه در آمد نسبتا خوبي مي باشد ۳ ) باغات:از آنجائيكه پيامبر اكرم (ص) و ائمه ي اطهار به خصوص حضرت علي (ع) علاقه ي شديدي به كاشت خرما داشته و هم در آيات و روايات هم سفارش بسيار شده مردم منطقه به تبعيت از بزرگان دين مبادرت به كاشت نخل نموده اند كه خرماي منطقه به خصوص روستاي جدول تركي از شهرت خاصي برخوردار است و زبان زد خاص وعام است و مي توان ادعا كرد كه بهترين خرما در ايران مي باشد و به طور كلي جهت سوغات خريداري شده و به سراسر ايران و حتي خارج فرستاده مي شود . صنايع دستي : زنان عشاير منطقه با آن تبحر و زبر دستي هم دوش مردان خود جهت تامين نيازهاي زندگي خود به كارهاي سختي همچون قالي بافي، جاجيم بافي، گليم بافي مبادرت مي ورزند كه هم صادر مي شود و هم شهرت جهاني دارد . سيماي فرهنگي :اقدام براي با سواد كردن فرزندان اين ديار محروم و مظلوم به دلايل موقعيت خاص جغرافيايي روستاها و عشاير و عدم وجود امكانات آموزشي و سياستهاي غلط رژيم ستم شاهي كه قصد انزوا و كشاندن روستائيان و عشاير و عظيمت آنها به گوشه ي شهر ها و اجراي سياستهاي مصرفي اربابان خود داراي سابقه ي طولاني مي باشند اگر چه كساني بودند كه داراي مكنت مالي و معنوي بودند و براي با سواد شدن فرزندان خود چه از طريق دعوت از ملا هاي با سواد از مناطق ديگر و يا فرستادن فرزندان خود به مكتب خانه و يا اعزام آنان به شهر ها از هيچ كوششي دريغ نمي كردند اما بايد اذعان نمود كه خستين روزنه هاي علم و دانش باعزام معلمان عشايري وبر افراشته شدن چادر هاي سفيد به نام مدرسه عشايري گشوده شدند.
اما آن هم گره گشاي مشكلات آموزشي در همه ي مقاطع تحصيلي نبود بطوري كه اكثريت فرزندان روستاها و عشاير فقط تا پايان دوره ي ابتدايي تحصيل مي كردند اما پس از پيروزي انقلاب اسلامي به رهبري زعيم عاليقدر امام خميني (ره) مشكلات آموزشي اين خطه همچون ساير مناطق كشور تا حدودي مرتفع گرديد تا جايي كه در سال تحصيلي ۶۱- ۶۰ جهت هدايت و پيشرفت آموزش و پرورشي نمايندگي اداره در مركز بخش داير گرديد و به مدت ۱۰ سال به فعاليت خود ادامه داد كه با افزايش جمعيت دانش آموزي و توجه بيدريغ مسئولين دلسوز و خدمتگزاران مخلص در سال ۷۱-۷۰ آموزش و پرورش اين منطقه از شهرستان كازرون جدا شد و به صورت مستقل هدايت بيش از ۱۱ هزار نفر از فرزندان اين ديار محروم را در همه ي مقاطع تحصيلي بر عهده گرفت و با عنايت ويژه ي مسئولان آموزش و پرورش منطقه هر روز شاهد امكانات آموزشي مناسبي در اكثر روستاهاي دور افتاده هستيم و با گسترش امكانات آموزشي عده ي كثيري از جوانان كه تحصيلات متوسطه خود را به پايان رسانده اند به مراكز عاليه راه يافته اند تعداد قابل ملاحظه اي هم تحصيلات عاليه را طي كرده اند و به زاد گاه خود بازگشته اند و هر كدام به نحوي در رفع مشكلات كشور و منطقه مي كوشند كه حتي به سطح وزارت هم راه يافته اند و پزشكان، مهندسان، دبيران، معلمان، جهادگران، پاسداران، كارمندان مختلف اين منطقه خود گواهي است بر اين مدعا كه الحمد الله ميرود كه منطقه از نيروي انساني به خد كفايي برسد.

نـــژاد مردم اشپایگان (جره)[ویرایش]


نژاد مردم منطقه و روستای جره، همانندمردم جنوب ايران ، از نژاد پارسه يا ( پاراسواش) شعبه اي از نژاد آرياست كه تقريبا ۳ هزار سال پبش از ميلاد از ناحیه جنوب دریاچه ارومیه به ايران و فارس آمده اند . مردم منطقه تا اندازه زيادي اصالت نژاد خود را حفظ كرده اند ، زيرا وقتي در ميان رعايا گردش مي كنيم و صفات و عادات آنان را مورد دقت قرار مي دهيم ، قرابت و نزديكي زيادي با نژاد آريائي قديم در آنان مي بينيم .(از جمله ابروان به هم پیوسته لب نازک زنخدان در چانه چانه کوچک که پایین تر از آرواره های بالائیست سینه هاپهن ساختار اسکلتی متناسب رنگ چهره سرخ وسفیدکه گاها گندمگون مینماید) واژه هاي محلي و آداب و رسومي كه نسل به نسل حفظ كرده اند نشانگر اين واقعيت مي باشد .
اماكن متبركه جره-بالاده:

امام زاده ها و آثار و ابنيه ي تاريخي چندي در جره و بالاده وجود دارد كه هر كدام براي خود افسانه ها و حكايتهايي از گذشته ي تاريخ اسلامي و باستا ني دارند كه تعدادي از آنها به شرح زير مي باشد:

۱-امام زاده سيد كمال الدين كه در قسمت غربي شهر بالاده قرار دارد كه گلزار شهداي عزيز مركز بخش در جوار آن قرار دارد

۲- امام زاده پير علوي واقع در شرق روستاي جره مي باشد كه مورد احترام اهالي منطقه مي باشد و طبق اظهار بعضي از زائران افراد مريض را شفا و حاجتشان را روا داشته است .

۳- امامزاده سيد حسين در جنوب غربي روستاي ابو الحسني واقع گرديده است .

۴- شاهزاده محمد واقع در شرق روستاي جواليقان و امامزاده سيد محمد در روستاي سر مشهد .

۵-تعداد زیادی امامزاده نیز دز خطه جره قرار دارد که در این میان امامزاده سید حمیدالدین معروف به پیرعلوی از همه مشهورتر است و هر ساله عاشقان بسیاری را از راههای دور و نزدیک به زیارت خود می طلبد. مطابق یک رسم قدیمی مردم اشفاقان هرساله پس از کاشت زراعت خود و بشکرانه کار و سلامتیشان به پابوس امامزاده پیرعلوی میروند.
نرگس زار اشپایگان:

اطراف جره مملو است از گل هاي نرگس و نرگس زارهاي متعدد. گل هاي نرگس جره از طراوت و مرغوبيت خاصي برخوردار است كه گونه هاي متعددي همچون نرگس شش پر، شهلا و معمولي را شامل مي شود كه از ميان آنها نرگس شهلا به جهت داشتن زيبايي و بوي ويژه مشهور است. بخش اعظم نرگس زارهاي ۲۵هكتاري در منطقه « جره » ، « بلبك » ، « سرمشهد» ، « فامور» كه همگي در بخش جره و بالاده قرار دارد.اين گياه پيازدار با ارتفاع بين ۳۰ تا ۴۵سانتي متر و با گل هاي ۳ تا ۸ تايي در فصل زمستان به گل مي نشيند حدود گل دهي نرگس هاي بالاده ۴۵ روز يعني از اوايل دي ماه تا اواسط بهمن ماه مي باشد که بهار در زمستان را فرایاد می آورد. نرگس هاي جره به خاطر مرغوبيت زياد خواهان زيادي دارد و به شهرهاي اصفهان ، تهران، حاشيه هاي جنوبي خليج فارس و ... صادر مي شود. اخيراً به همت اداره منابع طبيعي كازرون سطح زير كشت نرگس هاي جره به چهار برابر افزايش يافته و اميد مي رود كه با آغاز به كار تعاوني نرگس داران كازرون به توسعه كمي و كيفي بهتر و بيشتري بيانجامد. نرگسزار جره در مساحتی حدود ۳۰ هکتار قرار دارد و از نظر بو و زیبایی منحصر بفرد است. خصوصا اینکه فقط از طریق بارندگی رویش و آبیاری میشود. (چندی پیش نخستین جشنواره گل نرگس در نرگسزار بزرگ جره و با حضور استاندار محترم استان، نماینده مردم کازرون در مجلس شورای اسلامی، فرماندار کازرون و جمعی از مسئولین محلی و با حضور خیلی عظیمی از مردم منطقه برگزار شد.)
آتشكده جره(چهارطاق):
چهار طاقيِ بزرگِ "گره" يا "جره" در بيرون شهر بالا ده واقع است. اين بنا از سنگ و ملات گچ ساخته شده و ارتفاع آن ۱۴ متر است. این بنای زیبا و عظیم مربوط به زمان ساسانی می باشد که در بخش جره و بالاده و در فاصله ۵۰ کیلومتری از کازرون به طرف جاده کازرون به فراشبند واقع گردیده است. این چهار طاقی بیرون شهر بالاده در جانب شمالی شرقی آن و بر فراز بلندی مشرف به رودخانه جره ساخته شده و مواد و مصالح آن از سنگ و ملاط گچ می باشد. احتمالاً این بنا با ارتقاع ۱۴ متر یکی از چهار آتشکده ایی بزرگی است که توسط مهرنرسی وزیر بزرگ بهرام پنجم پادشاه ساسانی در بين كازرون تا فراشبندساخته شده و تا امروز همچنان پا برجاست. از این بنا بعنوان مکانی برای نگهداری آتش مقدس ( یکی از چهارعنصر مقدس ایران باستان) استفاده می نموده اند .به نظرمي رسد كه در قديم اطراف اين چهار طاقي شهري وجود داشت.
رودخانه جره:

اين رودخانه از ارتفاعات كوهمره سرخي سرچشمه گرفته و بعد از مشروب نمودن اراضي جره به طرف غرب متمايل مي شود و وارد منطقه كوهستاني مي گردد . اين رودخانه پس از عبوراز شرق كتل « ملو» و پل دالكي از شهرستان كازرون خارج مي گردد و به رود دالكي معروف مي شود و در سعدآباد شبانكاره (استان بوشهر) به رودخانه شاپور متصل مي شود و به خليج فارس ميريزد .
شعری در مورد روستای جره: (سراینده:حجت الاسلام شیخ مجتبی صالحی)
طرف صحرا دامن گلزار اشفاقان خوش است / وین تفرج در بهاران خاصه با یاران خوش است
گفتگو با یار ما را مایه خوشبختی است / خیز و ترک خواب کن کانرا سحرگاهان خوش است
بلبل عشقم اگر زد ناله ها در هجر گل / گو بنالد زانکه مارا ناله مرغان خوش است
گردآوری و درج مقاله: سجاد بهروزی



جعبه‌ابزار