شیوند
بهشتی که برای ساکنانش جهنم شده است
از مسئولان انتظار میرود برای نجات ساکنان نگین سبز استان
خوزستان به میدان آمده و ساکنان سرزمینی که روزی بهشت خوانده میشد را از جهنم فعلی نجات دهند!
نام روستای «شیوند» در دهه هفتاد خورشیدی به رسانهها راه یافت و توجه هموطنان علاقهمند به گردشگری و سفر به مناطق طبیعی بکر را جلب کرد؛ روستایی باستانی و دارای آثار به جا مانده که قدمت آن تا سلسله اشکانیان هم میرسد و در دوره صفویه نیز از مناطق آباد و امن بوده، تا جایی که یکی از کاروانسراهای عباسی در این روستا بنا شده و استان خوزستان به یمن وجود آن به استانهای
چهار محال و بختیاری ،
کهگیلویه و بویر احمد و
اصفهان مرتبط میشد.
جاذبه های گردشگری[ویرایش]
از جاذبههای گردشگری شیوند، کوههای مرتفع با پوشش جنگلی متنوع، به ویژه درختان سر سبز
بلوط ، آبشار بلند، آب زلال و معدنی و وجود باغهای
انار ، انگور، انجير و گردو است. این روستا در ۶۰ کیلومتری شهرستان ایذه و در امتداد رودخانه کارون جنوبی قرار دارد؛ با مردمانی از تبار بختیاری و يكي از تیرههای طایفه بزرگ اورک.
آب و هوا[ویرایش]
این روستا به دلیل برخورداری از طبیعت زیبا و آب و هوای معتدل، به نگین سبز استان خوزستان معروف است. در گذشته در فصل زمستان برف تا دامنه کوههای آن میبارید و گاه خود روستا را نیز سفید پوش میکرد. موقعیت استثنایی این روستا، به خصوص در فصل بهار، قطعهای از بهشت را در چشم تماشاگران منعکس میکرد. مردم زحمتکش روستا در سایه کار و تلاش خستگی ناپذیر خود و به یمن بر خورداری از مواهب طبیعی خدادادی، روزگار خود را در آرامش سپری کرده و از نظر جسمی سالمترین ساکنان بخش دهدز بودند و تا قبل از راه اندازی تاسیسات شیلات، سابقه رجوع به دکتر و استفاده از دارو نداشتند.
شیلات[ویرایش]
اما این وضع پایدار نماند و متاسفانه از سال ۱۳۷۴ دگرگون شد؛ در آن سال شرکت شیلات به بهانه رونق اقتصادی، اقدام به راه اندازی تاسیسات شیلات برای پرورش ماهی قزلآلا کرد و از همان زمان، دوران تیره روزی و بدبختی مردم نیز آغاز شد. مردم اطلاعی از عواقب مصیبت بار شرکت شیلات نداشتند و نمیدانستند که فعاليت آن موجب چه تغییرات خطرناک زیست محیطی در قلب سکونتگاه آنان خواهد شد و البته هیچ کس هم آنان را از عواقب این اقدام خیانت بار آگاه نکرد.
وضعیت آب روستا[ویرایش]
آب روستا که از ارتفاعات مشرف بر آن سرچشمه گرفته و در واقع آبی کاملاً معدنی محسوب میشود، در کوتاه ترین زمان به دلیل ضایعات دارویی که برای تغذیه ماهیان در حوضها ریخته میشد و به مدد فضولات ماهیها، نه تنها برای اهالی روستا که برای حیوانات و احشام نیز غیرقابل شرب شد و استفاده کنندگان از آب به انواع بیماریها مبتلا شدند تا بدینجا برسیم که مردمی که تا دیروز با خاطری آسوده از آب زلال و گوارای خود استفاده میکردند، از این موهبت محروم شده و در ایام تابستان و همزمان با سکونت در باغها، مجبور باشند برای تهیه آب شرب از دره ای صعب العبور بگذرند تا به بالای تأسیسات شیلات رسیده و با سختی آب شرب خود را تهیه و به دشواری منتقل کنند.
این در حالی است که دو سال بعد از فعالیت شرکت شیلات، مردم روستا که از این وضع به تنگ آمده بودند به اعتراض و شکایت دستهجمعی روی آورده و پس از اینکه کارشناسان بهداشت تایید کردند که آب روستا صد در صد آلوده و غیر قابل شرب شده، فعالیت شرکت متوقف شد تا متعاقب آن، شرکت شیلات كشور اقدام به فروش شیلات شیوند به بخش خصوصی کرده و به قیمت گرفتار شدن مردم و تحمل بدبختی و فلاکت روز افزون آنان، خود را از مواجهه با مردم خلاص کرده و ایشان را در مقابل سودجویان بخش خصوصی قرار دهد؛ آن هم در شرایطی که شنیده ها حکایت از آن دارند که معاملهی انجام شده، با قیمتی اندک و به صورت اقساط به انجام رسیده است.
هنگامی که خریدار به قصد راه اندازی دوباره تاسیسات مراجعه کرد، با مقاومت مردم مواجه شد و از آن پس با بکارگیری شیوههای مختلف تلاش کرد تا مقاومت مردم را بشکند. تحرکات و واسطه بازی خریدار مدتها طول کشید تا اینکه سر انجام با دخالت نماینده سابق شهرستان ایذه و باغملک و دامادش که در منطقه به سوء استفاده از موقعیت نماینده شهرت داشت و همچنین با همراهی فرماندار شهرستان که هم ولایتی خریدار است و با دادن وعده نصب دستگاههای فیلتر روی خروجی تاسیسات، بار دیگر فعالیت شرکت آغاز شد ولی از زمان فعالیت دوباره در سال ۸۷ نه تنها هیچ فیلتری نصب نشد، بلکه به دلیل توسعه تأسیسات، آب روستا نسبت به گذشته آلودهتر هم شد!
بدین ترتیب از زمان فعالیت این شرکت، انواع بیماریهای پوستی و گوارشی و کلیوی در میان اهالی روستای شیوند که تا قبل از این سالم ترین ساکنان بخش دهدز بودند شیوع پیدا کرده و خانوادههای زیادی داغدار مرگ عزیزان خود شدهاند و متاسفانه هیچ نهاد مسئولی هم زحمت بررسی به خود نداده تا معلوم شود رابطه میان این بیماریها و آلودگی آب به چه میزانی است.
فعالیت اقتصادی عام المنفعه در جای خود سودمند است و هیچ آدم عاقلی مخالف چنین فعالیتی نیست ولی بحث اساسی در این خصوص این است که شرکت مذکور خصوصی بوده و تنها صاحب این شرکت و برخی از مسئولان محلی از سود سرشار این تجارت بهره میبرند و در مقابل، مردم مظلوم روستا هستی خود را در معرض نابودی تدریجی یافته و بار انتفاع سود جویان را بر دوش میکشند.
به گزارش تابناک؛ ساکنان این روستا در دوران جنگ حضور فعالی در جبههها داشته و بیش از ۷۰ نفر از جوانان روستا تا پایان جنگ رزمنده جبههها بودهاند و از این تعداد ۲ نفر به فیض شهادت نائل آمده، یک نفر اسیر و بیش از ۲۰ نفر نیز جانباز شدهاند؛ شایسته نیست در سایه غفلت و بی توجهی مسئولان محلی در شهر و استان، ساکنان این روستا قربانی سود جویی افرادی شوند که با بند و بست و همکاری مشکوک برخی مسئولان محلی، مشغول فعالیتي صددرصد زیان بار بوده و رنج و درد و بیماری مردم برای آنان هيچ اهميتي ندارد.
از مسئولان محترم سازمان حفظ محیط زیست کشور و حتی هواداران محیط زیست انتظار میرود برای نجات مردم نجیب شیوند به میدان آیند و روستایی را که در زمانی نه چندان دور، بهشت لقب گرفته بود و امروزه به نوعی تبدیل به جهنم ساکنانش شده را نجات داده و جلوی فعالیت مخرب شرکت شیلات را بگیرند چراکه بدون شک هر وجدان بیدار و آگاهی از عمق این فاجعه انسانی و زیست محیطی جریحهدار خواهد شد و از رنجی که مردم میکشند، متأثر خواهد گشت.
منبع[ویرایش]
آفتاب