کردمحله
روستاي کردمحله/
بابل /
مازندرانروستای کردمحله، دهی است از بخش بند پی شرقی شهرستان
بابل در استان مازندران که در حدود ۱۸ کیلومتری جنوب شهرستان بابل واقع شده و آخرین روستای بند پی شرقی میباشد. روستای کردمحله از شمال به روستای آهنگرکلای بزرگ و بالامرزبال، از طرف غرب به زمینهای کشاورزی ، از طرف شرق به باغات و مزارع و سجادرود و از طرف جنوب به روستای احمدکلا متصل است.
موقعیت جغرافیایی و جمعیت روستای کردمحله[ویرایش]
کردمحله، دهی است از بخش بند پی شرقی شهرستان بابل در استان مازندران که در حدود ۱۸ کیلومتری جنوب شهرستان بابل واقع شده و آخرین روستای بند پی شرقی میباشد. روستای کردمحله از شمال به روستای آهنگرکلای بزرگ و بالامرزبال، از طرف غرب به زمینهای کشاورزی ، از طرف شرق به باغات و مزارع و سجادرود و از طرف جنوب به روستای احمدکلا متصل است. این روستا هم اکنون با توجه به آمار شورا و دهیار و بهداری محل در سال ۱۳۸۸ حدود ۱۸۵ خانوار و ۷۰۵ نفر جمعیت ثابت دارد که علاوه بر این حدود ۱۳۷ خانوار در بیرون از روستا و در شهرهای مختلف مشغول کار و زندگیاند. اگر بطور متوسط این خانوار را (۳)نفر حساب آوریم، جمعیت کل کرد محله ۱۱۱۶ نفر خواهد بود و طریق ارتباط با شهرستان بابل از جاده شهید صالحی (حبیبی سابق) انجام میگیرد.
وجه تسمیه کردمحله[ویرایش]
چنانکه از نامش پیداست، کلمهای مرکب از کرد محل تشکیل شده که به معنای محل کردها میباشد. با توجه به فرهنگ لغات دهخدا، معین، آنندراج، برهان قاطع و... میتوان چنین تعبیر کرد که کَرد: یعنی راندن- دورکردن دشمن و کِرد : یعنی کردار، کار و عمل، کرت: زمینی را گویند که برای کاشتن سبزی یا میوه آماده کنند یا چیزی بکارند.
در جایی هم، کرَد- کرِد :شاخهای است که از درخت بریده باشند، آمده است و همچنین کُرد: به چوپان و گوسفند چران نیز اطلاق میشد و این به مناسبت شبانی کردن این طایفه است.
در معایب ناله کم کن کاین جزع ماند بدانگ- بره را میبرد گرگ واشتلم میکرد کُرد.
حمزه اصفهانی، جغرافی دان معروف ایرانی (۳۶۰-۲۷۰) گوید: ایرانیان قدیم دیلمیان را «اکراد طبرستان» مینامیدند و اعراب را «کردان سورستان» میخواندند.
سابقه تاریخی شکل گیری روستای کردمحله[ویرایش]
با توجه به معانی و دریافت اطلاعات از منابع تاریخی و جغرافیای، شاید شغل بعضی از آنها چوپانی بوده است ولی دلیل این نیست که همه آنها چوپان بودهاند. با توجه به روند زندگی تاریخی که از مرحله شکار اولیه (غارنشینی) به دامداری ( چادرنشینی) که برای یافتن چراگاه جدید و بهتر به مهاجرت پرداخته و سپس به کشاورزی و یکجانشینی روی آورده با تشکیل خانههای چوبی و گلی روستاهای اولیه را پدید آوردهاند اگر چوپانی کردن دلیل کُرد بودن آنهاست چه بسا خیلی از چوپانان و چوبداران و دامداران امروزی هستند که اصلاً همچنین نامی ندارند و حتی نشنیدهاند. با این حال ما از دوره تاریخی مهاجرت که به واقعیت نزدیکتر است صحبت میکنیم. در روزگاران حاکمیت صفویه ، افشاریه، زندیه و تا دوره قاچار (از حدود ۹۵۰ هـ . ش به اینطرف) ما باسیاست جابجایی اقوام و قبایل کرد و لر و ترک، به دلیل امنیتی و جلوگیری از اتحاد و شورش آنها و همچنینی مرزداری دست به مهاجرت اجباری و تحمیلی میزدند (گرچه این اواخر مهاجرتهای اختیاری از برخی قبایل مختلف سر زده برای زندگی بهتر، که ما هجوم آنها را در مازندران بیشتر میبینیم مثلاً در سرشماری ۱۳۷۵ حدود ۵۰۰۰۰ نفر مهاجر که از استانهای مختلف کشور وارد شهرستان بابل شدهاند را دارم و آمار دقیق آنها را در پایان نامه خودم برای کارشناسی ارشد تاریخ آوردم) بنابراین آنهایی که آزادتر بودند به سمت رشته کوههای البرز که مأمن و پناهگاه خوبی برای مهاجرین بود را ما پررنگتر میبینیم. بدین خاطر ما اسامی روستاهای متعددی را در مازندران به نامهای کرد محله در بهشهر، کردکلا در جویبار، کرد خیل در دهستان لاریم، کردی چال و کرد محله در کلاردشت، کرد خیل در رامسر، کرداب درنکا، کرد آباد و کردخیل از توابع ساری، کردمحله در چالوس، کردمحله در مناطق ییلاقی فیلبند و سرآخر روستای کرد محله که در بخش بند پی شرقی شهرستان بابل واقع است.
ارتفاع مناطق کوهستانی از سطح دریا حدود ۱۵۰۰ الی ۱۸۰۰ متر و از کردمحله فعلی تا محل کردهای ون بن حدود ۶۷ الی ۷۰ کیلومتر که بجز ۱۰ کیلومتر تا گلوگاه بقیه راهها کوهستانی میباشد.
منبع[ویرایش]
وبلاگ روستای کردمحله