آسیب‌شناسی‌ خبره‌گزینی و نخبه‌ پروری


آسيب‌شناسي‌ خبره‌گزيني و نخبه‌ پروري
دكتر اسماعیل شهبازی


در جامعه‌ ‌كهني‌كه از ديرباز، عدالت‌گستري شعار حكومتي، و عدالت‌جويي شعور اجتماعي‌ توده‌ها‌ي مردم آن ‌بوده ‌است،‌ ‌امروزه هرگونه تمركز و توجه‌ ويژه‌ به افراد دستچين ‌شده به عنوان فرهيختگان خبره ‌و نخبه، يا برجسته و ممتاز، و يا ماندگار و پايدار، مي‌تواند عاملي‌آسيب‌زا در بين‌ ديگر نيروهاي ‌مستعد پرورش ‌و شكوفايي به‌ حساب ‌آيد. ‌
‌ محتمل‌ترين نشانه ‌آسيب‌زايي پيدا و پنهان اين عامل، بروز زمينه‌ نوميدي و بدبيني در بين «واماندگاني» است كه با توجيه برداشتهاي خود، مدعي دوگانه‌بيني متوليان گزينش و نتيجتاً، اعمال تبعيض بركل جريان «خبره‌گزيني» و «نخبه‌ پروري» هستند؛ زيرا كه:
اولاً، سنجش كيفيات معنوي هر شخص، و آن هم در مراتب اعلاي آن حتي اگر نشود آن را ناممكن دانست، قضاوتي بس دشوار قلمداد مي‌شود. تا آنجا كه تحقق سنجش كيفيات معنوي هر شخص را مي‌توان وابسته به پژوهشهاي‌ ژرف، مطالعات مستند و دستيابي به شواهد پيمايشي بس فراوان،‌ و بازبيني‌آثار عملكرد ميداني شخص مورد داوري دانست. و همه‌ اينها نيز مستلزم عطف توجه ژرف وگذشت زمان است.
ثانياً، در حال حاضر و به‌ رغم شرايط مذكور، مراحل انتخاب و معرفي اين برگزيدگان عمدتاً متأثر از موقعيت و شرايط و روابط ديروز و امروز اين فرهيختگان با اشخاص و يا با نهاد متولي اين‌گونه‌ گزينش‌ها‌ست.‌ و بدين‌سان، بديهي ‌است كه ‌از ديد منتقدان و تحليل‌گران اجتماعي، اين‌گونه گزينش‌ها به‌ توسط نهاد متولي، كه به نوبه‌ خود تشكلي غير منتخب و عملاً يك انتصاب حاكميتي به‌ شمار مي‌آيد، محتملاً مي‌تواند درآمدي ‌بر ظهور و يا احساس‌نوعي ‌تبعيض‌ حاكي‌ از گسترش بي‌عدالتي ‌درجامعة علمي ‌و ادبي و فرهنگي و هنري برآورد شود.
عوارض باليني ‌اين آسيب‌زايي زماني تشديد مي‌شود و موجبات سرايت در بين ديگر لايه‌هاي اجتماعي را فراهم مي‌سازد كه به ‌اين‌گونه «برگزيدگان» از سوي نهادهاي حكومتي به‌ عنوان يك طبقه‌ ويژه، امتيازات انحصاري و مرتبت‌هاي تشريفاتي فاخري اعطا مي‌گردد. و اين‌هم در شرايطي‌است‌كه ‌از ديد اعضاي جامعه ‌در عرصه‌هاي حقيقي ‌و در عالم واقع، ارزش برتري ‌اين‌گونه «برگزيدگان» بر «واماندگان» اگر مساوي ياكمتر نباشد، قابل اعتنا هم نمي‌باشد. به ‌ويژه اينكه نارضايي به‌ حق و يا به‌ ناحق شماري از رقباي «وامانده»،كه با توجيه برداشتهاي خود، مدعي دوگانه‌بيني متوليان گزينش و نتيجتاً، اعمال تبعيض بركل جريان «خبره‌گزيني» و «نخبه‌ پروري» هستند، زمينة بروز و تشديد بدبيني نسبت به برگزيدگان فرمايشي را در جامعه فراهم مي‌سازند و حال‌ آنكه «برگزيدگان» هرچند فرمايشي، و مدعيان «واماندة» آنان در جمع، هرگز سزاوار چنين واكنش بدبينانه‌اي از سوي جامعه‌ خويش نمي‌باشند، وليكن سرنوشت چنين رقم خورده ‌است؛ زيرا متوليان امور فرهنگي ـ عمداً و يا سهواًـ از طبيعت شكفتني و نه گزيدنيِ نخبگي و خبرگي غافل بوده‌اند!‌



جعبه‌ابزار