اماکن سیاحتی اردبیل


حمام تاریخی خانقاه سفلی - نمين
در قسمت شرقی اين روستا حمامی ساخته اند که از نظر قدمت تاريخی و اصول معماری قابل توجه و حائز اهميت زيادی است. اين حمام از يک دالان «دهليز» که بصورت «ال» ساخته شده است، تشکيل يافته که محل ورود و خروج مراجعه کنندگان مي باشد. درب اين دهليز بيرونی ۲ طاقه بوده و از تخته روسی ساخته شده است که ارتفاع آن ۸۰/۱ متر و عرض آن ۱۰/۱ متر و ضخامتش ۳ سانتی متر مي باشد. نقشه اين حمام به سفارش حاج عباسقلی بيگ و مصطفی خان از شهر باکو به خانقاه آورده شده و با دست معماران اردبيلی ساخته شده است. وقتی وارد اين دهليز مي شويد، به درب رختکن حمام برمي خوريد و از اين درب وارد رختکن بزرگ مي شويد که از نظر معماری جالب به نظر مي رسد.
در وسط رختکن گرمابه حوض چندضلعی را مشاهده مي‌کنيد که در طرفين اين حوض رختکن ها قرار گرفته اند که به صورت سکو درست شده اند و در روبروی هم قرار دارند و مشتريان لباس های خود را به طور رديفی در روی اين سکوها قرار مي دادند. سقف اين رختکن ها گنبدی شکل و دوار است و با ايجاد دريچه های کوچک در بالای گنبد روشنايي رختکن ها تأمين مي شود.
حمام خانقاه وجود حوض آب در وسط رختکن ها بدين منظور است که چون مشتريان به هنگام فارغ شدن از شست و شوی با پای لخت و برهنه جهت پوشيدن لباس به رختکن ها می آمدند، لذا لازم بود پاهای خود را با آب اين حوض پاک کنند و سپس وارد سکوی رختکن شوند، زيرا آن زمان از «دم پائی» خبری نبود و کف رختکن ها از بوريا «حصير» پوشيده شده بود. وقتی مي خواستند از رختکن وارد گرمابه شوند به دهليز ديگری داخل مي شدند و از آنجا به دالان کوچکتری که فاقد روشنائی بود وارد مي شدند.
اين دالان تاريک به دو قسمت تقسيم شده است. قسمتی از آن به داخل گرمابه راه دارد و درب ورودی و خروجی گرمابه را تشکيل مي دهد و قسمت ديگر آن به وسيله ديوار باريکی از دهليز جدا میشد. هنگامی که وارد گرمابه مي شويد به محوطه بزرگ ديگری برمي خوريد که عيناً به شکل رختکن ساخته شده است و سقف آن هم گنبدی شکل مي باشد که به وسيله روزنه ای چند نور داخل گرمابه تأمين مي گردد و مشتريان در داخل اين قسمت به شست و شوی بدن خويش می پرداختند.
در قسمت سمت راست اين محوطه حوض آبی به شکل مستطيل و به ابعاد ۲۰/۱در ۲ متر و به عمق ۵۰ سانتی متر ساخته شده است که پر از آب سرد مي باشد. در روبروی درب ورودی حوض آب گرم «خزنه» ۳ رديف سکوی سنگی بصورت پلکان ديده مي شود که از سنگ سياه و محکمی درست شده است که افراد در حمام به هنگام ورود به داخل «خزنه» از آن پله ها استفاده مي کردند. عمق حوض آب گرم «خزنه» ۱۲۰ سانتی متر و به شکل مستطيل است و سقف آن هم گنبدی شکل مي باشد و با ايجاد دريچه ها در گنبد، نور داخل خزنه تأمين مي شود.
در قسمت سمت راست خزنه مخزن تاريکی به چشم مي خورد که شاخه ای از آب چشمه عمومی از طريق لوله های سفالی به اين مخزن می ريزد و در حقيقت اين مخزن تاريک «آب انبار» گرمابه را تشکيل مي دهد و آب حمام در آنجا ذخيره مي گردد. در قسمت تحتانی «خزنه» ديگ چدنی بزرگی به نام «تی يان» قرار داده اند و در زير اين ديگ چدنی اجاقی ساخته اند که از هيزم و تفاله حيوانی «کرمه» تغذيه مي شد محوطه اين اجاق را «تل انبار» می گفتند و چون دائماً در زير ديگ حمام «تی يان» آتش روشن بود بنابراين حرارت محوطه «تل انبار» طاقت فرسا بود و بدين جهت اين محل را جهنم گرمابه می گفتند.
تا سال ۱۳۳۲ مواد سوختی اين حمام غالباٌ از هيزم و يا «کوتوک» ريشه درختان جنگلی تأمين مي شد که توسط مردان زحمت کش روستای خانقاه عليا که به منطقه جنگلی روسيه شوروی «جمهوری آذربايجان» نزديکتر بودند بصورت قاچاق تهيه و به مديران گرمابه فروخته مي شد. بعد از تشکيل سازمان جنگلداری در ايران از قطع درختان جنگلی به شدت جلوگيری به عمل آمد در نتيجه مواد سوخت حمام از طريق تهيه تفاله حيوانی «کرمه و تزک» و يا گازوئيل امکان پذير گشت.
طرز استفاده از تفاله حيوانی در اجاق «تی يان» روش خاصی داشت و آن اينکه تفاله «کرمه ـ تزک» را به نفت سياه آغشته مي کردند و بعد در زير ديگ «اجاق» قرار مي دادند تا هم شعله آتش زيادتر مي شد و هم مدت سوخت تفاله طولانی مي گشت. نقشه ساختمان حمام خانقاه سفلی را مهندسين شهر باکو «بادکوبه» مرکز جمهوری آذربايجان «اتحاد جماهيرشوروی سابق» به سبک معماری دوره صفويه طراحی کرده اند. مصالح ساختمانی اين حمام از سنگ معدن و آجر و آهک و ماسه تشکيل يافته است که از نظر استحکام حائز اهميت مي باشد. مساحت زيربنای اين ساختمان ۱۵۰ مترمربع و دارای ۳ گنبد مدور و متحدالشکل است که از دور توجه بينندگان را به خود جلب می نمايد .اين حمام همه روزه بجز روزهای يکشنبه «سوت گونی» در انحصار مردان خانقاه سفلی و روستاهای همجوار قرار داشت و فقط روزهای يکشنبه هر هفته به زنان روستاهای فوق الذکر اختصاص می يافت و اين روش به منزله يک قانون تلقی مي شد و همه زنان و مردان ساکن در خانقاه سفلی به مانند يک اصل مدون ملزم به اجرای آن بودند.
در هنگام ضرورت بخصوص در ماه مبارک رمضان و موارد زايمان به صورت «قرق» آن هم به وقت صبح و يا بعد از غروب آفتاب در اختيار زنان به مدت محدود گذاشته مي‌شد و چون تا آن زمان مناطق روستايي و قصبه ها از نعمت برق «روشنايي» محروم بودند. لذا آنان که برحسب نياز به وقت شب به حمام احتياج پيدا مي کردند از فانوس دستی استفاده می نمودند و اين گونه ضرورت‌ها اغلب در ماه رمضان و محرم الحرام و در ميان زوجين جوان و خانواده‌های مرفه الحال خانقاه سفلی اتفاق می افتاد.
هرگاه غير از روزهای يکشنبه زنان روستا به حمام نياز پيدا مي کردند، لازم بود برای اين کار مدير گرمابه را در جريان امر قرار دهند و بعد کليد گرمابه را از ايشان مي گرفتند و به صورت «قرق» از گرمابه استفاده می نمودند و در اين گونه موارد بهاء بيشتری را می پرداختند. بايد گفت در آن زمان، زنان پرهيزگار و پاکدامن خانقاه سفلی هرگاه مي خواستند جهت پخت نان به تهيه خمير اقدام نمايند بر خود واجب مي دانستند که بايد پاکيزه و تميز بوده و نيازی به غسل نداشته باشند، در غيراين صورت حتماٌ بايد جهت انجام غسل جنابت قبل از دست زدن به خمير به حمام می رفتند و يا در صورت امکان اين عمل را در خانه انجام مي دادند. آری زنان و مادران ما در صورت داشتن عذر شرعی هرگز به تهيه خمير اقدام نمی کردند زيرا مقام و منزلت اين برکت الهی را مي دانستند. به طورکلی مي توان گفت که در ماههای رمضان و محرم اين گرمابه به طور شبانه روز در اختيار زنان و مردان خانقاه قرار مي گرفت، زيرا مردم پرهيزگار و پاکدامن اين روستا عموماٌ معتقد بودند که در همه اوقات روز به خصوص در ماه مبارک رمضان بايد همه موارد طهارت و پاکيزگی را رعايت کرد و در ماه محرم الحرام جهت رفتن به مسجد و شرکت در مراسم عزاداری سرور شهيدان و رهبر آزادگان جهان «حضرت حسين بن علی (ع)» نبايد عذر شرعی داشت، در غيراين صورت از رفتن به داخل مسجد خودداری مي کردند و آنان که «پسران و دختران» به حد تکليف شرعی رسيده بودند، بنا به توصيه پدران و مادران خويش همگی با ميل و رغبت از اين اصول شرعی پيروی مي کردند و سرپيچی از اين اصل را گناه بزرگ می شمردند. با اينکه در شناختن معمار و بناها و دست اندرکاران و تاريخ احداث گرمابه خانقاه سفلی تلاشی مضاعف به عمل آمد اما با کمال تأسف بايد گفت که در اين مورد موفقيت چندانی به دست نيامد . آب مصرفی اين حمام از طريق کانال سنگی «آبرو» به ساری آرخ که در مغرب گرمابه قرار دارد داخل مي شد و به اين آبرو «جنت خانه» می گفتند.
استفاده مردان از آب حمام تابع هيچ قانون و مقرراتی نبود و هرکس به هر مقداری که به آب گرمابه احتياج داشت مصرف مي کرد و هر زمانی که مي خواست وارد خزنه شود آزاد بود. مردان معمولاٌ ۲ بار وارد حوض آب گرم مي شدند، يکی در ابتدای ورود به حمام و ديگری در هنگام خروج از حمام، اما نحوه استفاده زنان از حمام تابع مقررات خاصی بود. هر خانواده از زنان هنگام رفتن به حمام می بايست ظرفی را به همراه خود می بردند که از مس و يا از روی ساخته شده بود و به طاس حمام «حامام طاسی» معروف بود.
روزهای يکشنبه هر هفته «سوت گونی» که گرمابه روستا به زنان اختصاص داشت، کارکنان حمام هم از زنان تشکيل مي شد و از ميان خودشان زنی را به عنوان ميراب انتخاب مي کردند وظيفه اين زن «ميراب» اين بود که در سکوی سنگی خزنه «حوض» می نشست و به نوبت ظروف زنان را مي گرفت و پر از آب مي کرد و به صاحبش تحويل مي داد و اين کار از شروع کار حمام تا غروب آفتاب ادامه می يافت و ميراب در هنگام ظهر تعويض مي شد. زنان فقط در پايان کار وارد حوض آب گرم «خزنه» مي شدند و بدين ترتيب کار استحمام زنان در گرمابه پايان می يافت. نبايد فراموش کرد که مدت استفاده زنان نسبت به مردان به لحاظ وقت زيادتر می بود. تحويل آب از جانب ميراب به مشتريان زنانه به منظور جلوگيری از اصراف آب صورت مي گرفت و به اين آسانی انجام نمي شد، بلکه با داد و فرياد گوش خراش زنان و دختران همراه می بود و کنترل آنان و جلب رضايتشان در امر تحويل آب کار بسيار دشواری بود و صبر و حوصله زيادی را می طلبيد. ذکر اين مطلب خالی از حسن نيست که در آن زمان، هم در حمام زنانه و هم در حمام مردانه رسم بر اين بود که افراد در کار شست و شوی به يکديگر کمک می کردند، بخصوص کوچکترها بر خود واجب مي دانستند که احترام بزرگتران را پاس دارند. به همين جهت در چنين مواردی بزرگان پيوسته از جانب کوچکتران از احترام بيشتری برخوردار بودند و در اين ميان زنان بيشتر از مردان مورد توجه قرار مي گرفتند و هر فرد با يک جام آب گرم حمام، نظر بزرگان را به خود جلب مي کرد و مورد توجه خانواده ها قرار مي گرفت و در منازل و محافل از وی تمجيد مي شد و اين ضرب المثل معروف ترکی «حامام سوئی نان دوست دوتماق» بيانگر آداب و رسوم مردمان زمان گذشته نسبت به يکديگر است که تاکنون در ميان اقوام و ملل دنيا به زبان های مختلف جهان در ميان مردم رايج است.
بايد گفت که اغلب زنان، عروسان خود را از بين دختراني که در حمام با ايشان برخورد معقولی داشتند و از نظر جمال و شمايل مورد پسند مادران واقع مي شدند، برای پسران خود برمي گزيدند.
پل سه چشمه کلخوران - اردبيل
پل کلخوران ، پلي سه چشمه و اجرا شده با پي هاي سنگي و ملات آهکي در ازاره و آجر ۲۰×۲۰ و ملات گچي در طاقها مي باشد . دهانه وسطي پل بزرگتر از دهانه هاي جانبي مي باشد که بصورت متقارن در دو طرف اين دهانه قرار گرفته اند . بزرگتر بودن اين دهانه ، باعث زاويه دار بودن عرشه پل شده است.
آبگرم قوتورسوئی - لاهرود - مشكين شهر
از مشهورترین چشمه های مشگین شهر و در ۳۵ کیلومتری جنوب لاهرود و ۴۸ کیلومتری جنوب مشگین شهر واقع شده است ، ارتفاع ۳۰۰۰۰ متر
اين چشمه يكي از مشهورترين چشمه هاي مشكين شهر و دامنه سرسبز سبلان است كه در ۲۵ كيلومتري جنوب لاهرود و ۴۸ كيلومتري جنوب مشكين شهر واقع شده است. درجه حرارت آب در حوض و نزديك مظهر چشمه، ۴۱ درجه است. آب اين چشمه، در گروه آب هاي معدني سولفاته كلسيك و سديك و گوگرددار گرم قرار دارد. اين چشمه در درمان بيماري هاي روماتيسمي و پوستي مورد استفاده قرار مي گيرد. آب اين چشمه روي بيماري هاي مجاري تنفسي، برونشيت هاي مزمن همراه يا بدون آسم، سرفه هاي تشنجي، تشنجهاي عضلا ني، جوش هاي بدن و آماس و دردهاي مفصلي اثر مفيد و موثر دارد.
چشمه قوتور سوئی که در حقیقت از لحاظ درمانی نگین چشمه های سبلان محسوب می شود به علت داشتن مقدار زیادی گاز SH۲ و حرارت حدود ۳۸ درجه سانتیگراد جایگاه محسوسی در میان تمام چشمه های سبلان دارد . در منابع بین المللی کنگره های هیدرولوژی در اروپا بارها روی اثر گاز SH۲ که از لحاظ علمی ثابت شده تاکید می شود. در حالیکه اثر کاتیون ها و آنیون ها و مواد معدنی در سایر چشمه ها که فاقد گاز مزبور هستند هنوز از نظر علمی مورد بحث است بنا بر این با استناد به عصاره کنگره های تشکیل شده اثر گاز SH۲ در بدن ثابت شده و بطور خلاصه به این ترتیب است که گاز SH۲ پس از حدود ۴۰ ثانیه یعنی کمتر از یک دقیقه به مقدار زیاد در پوست بدن انسان جذب می شود و نفوذ می کند (مشاهده عینی آن سرخی خیلی زیاد استفاده کنندگان از چشمه آب معدنی قوتور سوئی است که پس از چند دقیقه در پوست و بدن استفاده کنندگان مشاهده می گردد)و این به علت نفوذ گاز SH۲ و متعاقب آن باز شدن مویرگ ها و عروق زیر پوست می باشد که در اصطلاح پزشکی آن را گشادگی رگ ها (Vasodilation)می گویند در اثر این عمل پر خونی زیاد در زیر پوست ایجاد شده ودر اطراف مفصل ها از جمله مفصل های ستون فقرات زانو شانه ها خون بشدت جریان پیدا نموده و بطور خلاصه اثر درمانی خود را به علت جریان شدید خون در این نواحی که قبلا کم بوده ایجاد می نماید و نهایتا در مفصل ها ایجاد کم دردی و یا بی دردی می کند. این خلاصه ای از اثر اولیه گاز SH۲ است که این گاز پس از نفوذ در پوست در سلول های ایمنی مسئول دفاع بدن اثر گذاشته و در سیستم ایمنی بدن که وظایف آن به عهده گلبول های سفید است دخالت نموده و نهایتا پس از استفاده های متعدد از آب گازداربه مدت سه هفته سیستم ایمنی نیز تغییراتی حاصل نموده و این خود باعث بهبودی بعضی از اشکال رماتیسمی می شود .
چشمه آبگرم شابیل - لاهرود - مشكين شهر چشمه آبگرم شابيل اين چشمه در ۲۷ كيلومتري روستاي لاهرود و در چند كيلومتري آبگرم قوتور سوئي و در پاي تپه اي واقع شده است. دماي آب در مظهر چشمه ۴۸ درجه سانتي گراد است. ظاهر آب زلال، كمي ترش مزه، بي رنگ و نيز كمي بودار است. آب اين چشمه، در رديف آب هاي معدني اسيد بيكربنات يا بيكربناته سديك قرار دارد. به خاطر وجود مقدار زيادي اسيد كربنيك، از آب آن براي درمان بيماري هاي حركتي، عصبي (درمان پادرد و كمر درد) استفاده مي شود.
تپه قنبر (سلاخ تپه) - انار - مشكين شهر
اين تپه در شمال قريه «اونار» مشگين شهر و در يك كيلومتري جاده مشگين شهر – اردبيل واقع شده است و به هزاره اول پيش از ميلاد مربوط مي‌شود. اين تپه به ثبت تاريخي رسيده و شماره ثبتي آن ۶۳۵ است.
تپه سلاخ خانه -تپه قنبر
محل:استان اردبيل- شهرستان مشكين شهرنشانی فعلی:بخش مشكين شرقي - روستاي اناردوران:اشكاني ( پارت)-ساساني-اسلامينوع:تپه - تپهتاریخ ثبت ملی:۱۳۴۵/۱۲/۲۵شماره ثبت ملی:۶۳۵کد اثر:۶۸۱۶
ديگر تپه‌هاي قديمي صدها تپه باستاني و قديمي ديگر نيز در اين استان وجود دارد كه فهرست وار به شماري از آنها اشاره مي‌شود: - تاريخ تپه در نزديكي ساميان از دهستان كلخوران اردبيل - نادر تپه سي در كنار رودخانه باليقلي و پل قديمي دروازه اردبيل كنار جاده اردبيل – تبريز - تپه سرقين در روستاي سرقين اردبيل (۲۰ كيلومتري غرب اردبيل) - تپه آق امام در روستاي آتشگاه اردبيل (۸ كيلومتري غرب اردبيل) - گوور تپه سي در روستاي باروق اردبيل - گوور تپه سي در روستاي شهر ور اردبيل - اؤلو تپه سي در روستاي جبه‌دار كلخوران اردبيل - كركق تپه در روستاي كركق از توابع كلخوران اردبيل - تپه سايين در روستاي سايين اردبيل و مربوط به هزاره اول پيش از ميلاد - تپه شمس آباد در روستاي شمس
کوه پیر عباس - ناطور - كوثر
پیرعبّاس نام کوهی بَر بالای روستایِ ناطور میباشد که زیارتگاهی در نوک قلۀ این کوه از دیرباز قرار دارد و در آخر بهار قبل از شروع فصل دِرو مردم روستاهای اطراف(ناطور-اَم آباد -زناب -شرف آباد- کچل دره و ... )به آنجا می آیند و یک روز را با قُربانی کردن گوسفند و ... خوش می گذرانند و در آخر با زیارت پیر به روستاهای
خود بر می گردند و از همان روز به درو محصولات خود می پردازند.
بقعه متبرکه پیر جرگز - شام اسبي - اردبيل
مقبره امامزاده پير جرگز در روستاي شام اسبي، كيلومتر ۵ جاده اردبيل به سرعين، در اراضي كشاورزي قرار گرفته است و از لحاظ تاريخي اطلاعات دقيقي از اين بقعه در دست نمي باشد. ريش سفيدان روستا معتقدند، اشخاص مدفون در اين زيارتگاه سه دختر مي باشند بنا به بررسي ها زنان روستا دراين مكان مراسم روضه خواني برپا مي دارند. امامزاده پير جرگز شامل دو بنا با سه قبر مي باشد كه يكي از قبور در بناي بسيار كهنه خشتي و گلي كه در حال تخريب است مستقر شده و دو قبر ديگر در داخل بناي آجري با در و پنجره آهنين قرار گرفته است. هويت دقيق صاحبان قبور بر كسي معلوم نيست



جعبه‌ابزار