انتقال فناوری


نقش دانشگاه در انتقال فناوری
دانشکدة صنعت آب و برق, از زمرة مؤسسات آموزش عالی است که به دلیل ماهیت ساختاری خود, بایستی نگاه ویژه‌ای به بحث کاربرد و رفع نیازهای صنعت داشته باشند. این دانشکده جدیداً همکاریهایی را با برخی دانشگاههای صنعتی خارجی آغاز کرده است که در جهت رفع نیازهای فناوریک کشور می‌تواند مؤثر باشد.
به همین منظور مصاحبه‌ای با معاون آموزشی دانشکدة صنعت آب و برق, دکتر علی‌اکبر افضلیان, انجام گرفت که در زیر ارائه شده است. در این مصاحبه ابتدا گزارش مختصری از همکاریهای این دانشکده با دانشگاه صنعتی انرژی مسکو ارائه شده و سپس “نقش دانشگاه در انتقال فناوری” مورد بحث قرار گرفته است. این مصاحبه حاوی نکات مهمی است و مطالعة آن توصیه می‌شود.
سؤال :
لطفاً ابتدا در رابطه با همکاریهای دانشکده با روسیه توضیح بفرمایید.
دکتر افضلیان:
دانشگاه صنعتی انرژی مسکو, شباهتهایی با دانشکدة صنعت آب و برق دارد. شاید بتوانیم بگوییم که آنها دانشکدة صنعت آب‌وبرق روسیه, البته در مقیاس خیلی بزرگتر هستند. اگر ما ۱۲۰۰ یا ۱۳۰۰ دانشجو داریم، آنها ۱۳۰۰۰ دانشجو دارند. یا اگر ما ۷ گروه آموزشی داریم، آنها ۷۰ گروه آموزشی دارند. همچنین اگر ما ۶۰ آزمایشگاه تخصّصی داریم، آنها حدوداً ۸۰۰ آزمایشگاه دارند. ولی وجه اشتراک دو دانشگاه، زمینة کاری و آموزشی یکسان آنها بود. ما هم در زمینة انرژی (به جز نفت و گاز) فعالیت می‌کنیم. از این نظر خیلی شبیه به هم بودیم و زمینه‌های تخصّصی که ما کار می‌کنیم، با آنها خیلی شبیه بود.
ابتدا با پیگیریهای دفتر همکاریهای فناوری، یک هیئت از دانشگاه صنعتی مسکو از دانشکده بازدید کردند و چند ماه پیش هم از دانشکدة صنعت آب و برق هیئتی برای بازدید و مذاکره به مسکو اعزام شد. نتیجه این شد که در چند محور با هم همکاری کنیم. یکی از محورهای مهم، تعریف و اجرای دوره‌های دکترای فناوری در زمینه‌های مربوط به مهندسی انرژی، مهندسی آب و مهندسی برق است. محور دیگر همکاری نیز مربوط به دوره‌های آموزشی کوتاه‌مدّت است که در دانشکده وجود دارد.
چه در دوره‌های دکترای فناوری و چه در دوره‌های کوتاه‌مدت, تدوین دوره و ارائة آن می‌تواند با همکاری دو دانشگاه انجام شود. از اساتید آنها می‌توان برای شرکت در اجرای این دوره‌ها دعوت کرد و دانشجو نیز می‌تواند برای گذراندن بخشی از دوره به روسیه اعزام شود.
سؤال :
این دوره‌های دکترا چگونه برگزار می‌شوند؟
دکتر افضلیان:
ما ابتدا دانشجو را پذیرش می‌کنیم و زمینة تخصصی و تحقیقاتی او را که بسیار هم باید کاربردی باشد, با همکاری روسها مدوّن می‌کنیم. سپس از یک استاد روسی بعنوان استاد مشاور بهره می‌گیریم که دانشجو را در درسها و در انجام پروژة دکترا مشاوره بدهد. همچنین از استاد روسی استفاده می‌کنیم برای ارائة بعضی از درسهایی که خودمان در کشور نداریم. علاوه بر این، دانشجوی رشتة دکترا را سالی ۲ ماه به روسیه می‌فرستیم که در محل با اساتید آنجا آشنا بشود و از امکانات آزمایشگاهی و پژوهشی و کتابخانه‌ای آنجا بتواند استفاده کند.
سؤال :
چرا روسها برای همکاری انتخاب شدند؟
دکتر افضلیان:
البته ما با کشورهای دیگر مانند آلمان هم در حال مذاکره هستیم ولی همکاری علمی با روسیه بسیار مهم است. روسها, خصوصاً قبل از فروپاشی, سرمایه گذاری خوبی در زمینه‌های آموزشی و تربیت نیروی انسانی کرده‌اند. شاید تجهیزات آنها خیلی به کار ما نیاید ولی اساتیدشان می‌توانند مورد بهره‌برداری قرار گیرند. کسانی که در آنجا پرفسور و یا دانش‌یار هستند, تجارب و توانایی خیلی خوبی دارند. سیستم آموزش آنها هم خیلی خوب است. من خودم آنجا را بازدید کردم؛ بحثهای کاربردی را سر کلاس‌ها خیلی عمیق بیان می‌کردند. بنیة علمی که آنها در زمینه‌های مهندسی انرژی, از قبیل بحثهای مهندسی برق (در زمینه‌های تولید, انتقال و توزیع), بحث مهندسی کامپیوتر و کنترل مرتبط با صنعت آب و برق و بحثهای هیدرولیک (انرژی آب و انرژی باد) دارند, در سطح خوبی است و قابل استفاده در صنعت آب و برق کشور ما می‌باشد.
سؤال :
همانطور که اشاره فرمودید یکی از اهداف همکاریهای شما با دانشگاه صنعتی انرژی روسیه, انتقال تجارب و اطلاعات اساتید روسی به کشور است. بحثی که در همین رابطه مطرح می‌شود, نقش دانشگاه در انتقال فناوری است. چنانکه مستحضرید فناوری را هم می‌توان تولید کرد و هم می‌توان انتقال داد. به نظر شما آیا دانشگاه می‌تواند در انتقال فناوری نقشی داشته‌باشد؟
دکتر افضلیان:
البته تا آنجایی که من مطالعه کردم و می‌دانم، مأموریت دانشگاه یا هدف دانشگاه, اولاً تربیت نیروی انسانی و ثانیاً تولید و تدوین دانش فنّی است. در اساسنامة دانشکدة صنعت آب و برق نیز این اهداف آمده است.
در فرایند انتقال فناوری, آنجایی که دانشگاه می‌تواند بسیار نقش داشته باشد تدوین فناوری است. وقتی فناوری منتقل شد، تا تدوین نشود، نمی‌توان آن را آموزش داد. در واقع شاید دانشگاه وظیفة انتقال فناوری نداشته‌باشد، ولی می‌توانیم بگوییم وظیفة تدوین فناوری را دارد؛ چه تدوین فناوری که خودش تولید کرده است و چه تدوین فناوری که انتقال داده شده‌است.
وظیفة آموزش فناوری مسلماً وظیفة دانشگاه است و از مرجعی دیگر نمی‌توان انتظار داشت که فناوری را آموزش بدهد, ولی در رابطه با انتقال فناوری، من فکر می‌کنم انتقال فناوری وظیفة دانشگاه نباشد. چون به‌هرحال بخشهایی که متولّی صنعت در کشور هستند, نیازمند فناوری هستند و یا باید آن را تولید کنند و یا وارد کنند. دانشگاه می‌تواند در تولید فناوری سهیم باشد، ولی در بحث انتقال فناوری طبعاً صنعت باید آن را منتقل کند و دانشگاه می‌تواند در تدوین آن نقش داشته‌باشد.
سؤال :
شما فرمودید که دانشگاه در تولید فناوری می‌تواند سهیم باشد. این به معنی آن است که صنعت مشکلات خود را به عنوان پروژة تحقیقاتی برای دانشگاه تعریف کند. مثلاً اگر در زمینة ترانسفورماتور, عایق‌بندی آن را بلد نبود، برای دانشگاه پروژه‌ای تعریف کند که آن مشکل را حل کند. حال اگر شما در انجام این پروژه از همکاری کارشناسان خارجی بهره بگیرید, مثلاً از اساتید روسی استفاده کنید, یا حتی دانشجو و یا تیم دانشجویی شما به روسیه برود و در آنجا پروژة خود را انجام دهد, آیا در این فرایند ایجاد فناوری, یک مبدأ خارجی کمک نکرده‌است و آیا به‌نظر شما این یک روش برای انتقال فناوری نیست؟
دکتر افضلیان:
اگر این کار به صورت خیلی منسجم و گروهی انجام شود، ممکن است نتیجه بدهد, ولی فناوری معمولاً خیلی فراتر از یک پروژة دکترا است. یک پروژة دکترا ممکن است یک گوشة فناوری باشد که به تنهایی هم شاید مثمرثمر نباشد. مثلاً در همان بحث ترانس که فرمودید، مؤسسة تحقیقات ترانس، انتقال فناوری می‌دهد و دانشگاه صنعتی شریف هم با آن همکاری می‌کند. دانشگاه می‌تواند با تعریف ۷، ۸ و یا ۱۰ پروژة دکترا همکاری کند ولی متولّی انتقال فناوری مؤسسه است. بخشی از کار هم به عهدة خود صنعت و ایران ترانسفو گذاشته می‌شود. انتقال یک فناوریِ مشخص, فراتر از یک پروژة دکترا است.
سؤال :
سخن ما هم دقیقاً همین است که دانشگاه بخشی از سیستم است و همة سیستم نیست. بحث بر سر نقش دانشگاه در این سیستم است. به نظر ما اگر صنعت هم بدون همکاری دانشگاه، انتقال فناوری کند، فرایند انتقال فناوری بسیار ناقص خواهدبود؛ معمولاً منجر می‌شود به خرید ماشین‌آلات صرف. شاید مشکلات این روش بیش از قبلی هم باشد. مدیر یک بخش صنعتی, که زمینة علمی کافی ندارد, در بازدید و قرارداد انتقال فناوری شرکت می‌کند, درحالیکه گیرندة خوبی برای فناوری نیست. ساپچوی که معمار فناوری کره شناخته شده است, در کتاب توسعة فناوری خود صریحاً تأکید دارد که گیرندة فناوری باید بخشهای مهندسی باشند. یعنی یک مدیر واحد صنعتی نمی‌تواند گیرندة فناوری خوبی باشد؛ حدّاقل باید یک شرکت مهندسی گیرنده باشد. حال در کشور ما که بخشهای مهندسی ضعیف هستند, مشارکت دانشگاه و صنعت می‌تواند فرایند انتقال فناوری را تکمیل کند. ولی به‌نظر می‌رسد که این مدل در کشور ما رایج نبوده و دانشگاهها احساس می‌کنند مرزی بین انتقال فناوری و کارهایی که در دانشگاه انجام می‌شود وجود دارد. مثل اینکه انتقال فناوری چیزی است که هیچ ارتباطی با دانشگاه ندارد و اگر دانشگاه بخواهد در انتقال فناوری مشارکت کند, انگار از رسالت اصلی خود باز مانده است. آیا به نظر شما چنین تفکّری در دانشگاههای ما حاکم نیست؟
دکتر افضلیان:
البته دانشگاههای ما ممکن است در بحث‌های نظری و تئوریک بگویند که تولید می‌کنیم؛ اگر چه آن هم گفتنش آسان نیست. ولی در فن‌آوری و فناوری، خیلی زود است که تولید بکنیم. وقتی فناوری و صنعت کشورمان، مربوط به دهه‌های ۶۰ و ۷۰ می‌باشد, چگونه می‌توانیم چیزی را تولید کنیم که در هزارة سوّم در سال ۲۰۰۱ بتواند بعنوان فناوری مطرح شود؟ بنابراین بحث انتقال فناوری برای کشوری مثل کشور ما، راه‌حلّ اصلی می‌باشد و از آن گریزی نداریم.
شما همین خودروی زانتیا را که یک نوع انتقال فناوری است در نظر بگیرید. موتورش انژکتوری است, سیستم کنترل‌کنندة کامپیوتری دارد و بهرحال نیازمند فناوری پیشرفته‌ای است. اما این فناوری چگونه وارد ایران می‌شود و چه کسی آن را وارد می‌کند؟ معمولاً در قراردادهای ما روی این نکته که فناوری به طور واقعی انتقال داده شود دقت نمی‌شود.
اما اینکه دانشگاهها را یک‌طوری در این قراردادها دخیل کنیم، نمی‌دانم چقدر دانشگاه‌های ما علاقه‌ا‌ی به این کار داشته‌باشند. شاید دانشگاهها و مراکز آموزشی که کنار صنعت درست می‌شوند، مثل دانشکدة ما، انگیزة بیشتری داشته باشند. یکی از اهداف اصلی تأسیس این دانشکده، تدوین دانش فنّی موردنیاز وزارت نیرو می‌باشد و برای همین درست شده است. مرحلة بعدی نیز آموزش این دانش به کارکنان وزارت نیرو است. در سال ۷۰ یا ۷۱ بود که وزیر وقت نیرو, طی بخشنامه‌ای مقرر کردند که هر قراردادی که با خارجی‌ها منعقد می‌شود, حتماً بایستی یکی از مراکز آموزشی وزارت نیرو در بحث آموزش آن قرارداد دخالت کند. یعنی شرکت خارجی مواد آموزشی را به مرکز آموزشی وزارت نیرو بدهد و آن مرکز هم به متخصّصین و مهندسینی که قرار است در آنجا کار کنند آموزش لازم را ارائه بدهد. متأسفانه در این ۱۰ سال گذشته, یک مورد هم نداشتیم که این بخشنامة وزیر را عمل کنند. همة قراردادهای ساخت نیروگاه یا ساخت سد، بخش آموزش دارند که هیچکدام از طریق مرکز آموزشی وزارت نیرو انجام نشده است. شاید دلیل اصلی آن هم همین بوده است که دوره دیدن در خارج از کشور مطلوب‌تر است. ما اکنون بخش آموزش قرارداد پارس جنوبی را که با شرکت توتال است در دانشکده برگزار می‌کنیم, ولی از وزارت نیرو تاکنون موردی نداشته‌ایم. در قرارداد پارس جنوبی بعضاً اساتید فرانسوی درسها را ارائه می‌دهند و بعضاً هم از استادان دانشکده استفاده می‌کنیم.
ما بایستی نصف توان تولید برقی که تاکنون در کشور نصب کرده‌ایم را در یکی دو سال آینده نصب کنیم. می‌بینید که وزارت نیرو تبلیغ می‌کند و اوراق مشارکت می‌فروشد. پس این حتماً نیاز کشور است. از طرف دیگر می‌دانیم که نیروگاه، کلکسیون تخصصهای مهندسی است. رشته‌های مختلف مهندسی ساختمان، شیمی، برق، مکانیک، کنترل، کامپیوتر و غیره در آن نقش دارند. اگر ما بتوانیم نیروگاه مدرنی مطابق فناوری روز در کشور نصب کنیم، یعنی بسیاری از فناوری‌ها را به کشور آورده‌ایم. اما مهم اینست که ما چطور این فناوری‌ها را تحویل بگیریم. اگر خارجی بیاید و نصب کند و تنها اپراتوری آن را به ما یاد دهد, این سطح بسیار پایینی است. البته در روشهای بای‌بک، حتی بهره‌برداری هم تا سالها به عهدة خارجیها است.
بدین ترتیب ما بعداً نمی‌توانیم آن را بهبود بدهیم و اگر بخواهیم بعضی از بخشهای آن را بهینه‌سازی و عوض کنیم، اصلاً سر در نمی‌آوریم که چه اتفاقی افتاده‌است. امّا اگر در کنار قراردادهای احداث نیروگاه، قدری عمیق‌تر بررسی شود و سمت‌گیری انتقال فناوری به پروژه‌ها داده‌شود، بخش آموزش ساده‌ترین مرحلة انتقال است. اگر دانشگاه تا همین حد بتواند وارد شود, که بخشنامة آن هم وجود دارد, بعدها می‌توان کم‌کم عمق‌های بیشتری از فناوری را گرفت. می‌توانیم کم‌کم بحث تعمیر و نگهداری را هم مطرح کنیم و بعد طراحی و مراحل مختلف انتقال فناوری را انجام دهیم.

فهرست مندرجات
۱ - منبع

منبع[ویرایش]

ایتان



جعبه‌ابزار