بررسی تاریخچه مهاجرت های درون سرزمینی در ایران


تاريخچ پيدايش مهاجرت چندان روشن نيست. بـشر در طـول تـاريخ همواره در حال حرکت و جابجايي بوده است. انسان اوليه بـه دلايـل مختلـف از جمله بهبود بخشيدن به وضعيت زندگي، حس تنوع طلبي، اجبار عوامل سياسـي، امنيت و غيره به تغيير محل سکونت خود مي‌پرداخته است. اما اين جابجايي هـا با آنچه امروز تحقق مي‌يابد کاملاً متفاوت است. از آنجايي که در گذشـته رشـد جمعيت و در نتيجه جابجايي انسانها در مقياس بـسيار کـوچکتري صـورت مي‌گرفت، تاثير اين جابجاييها برساختار اقتصادي، اجتماعي و جمعيتي مناطق مهاجر فرست و مناطق مهاجر پذير چندان قابل ملاحظه نبوده وحتي امري کاملاً طبيعـي و بعضاً مفيد تلقي مي‌شد.
از اوايل قرن نوزدهم مهاجرت و به خصوص مهاجرت از روستا به شهر به عنوان يک پديده اجتماعي مهم نمايان شد و لذا به طرز جديدي مـورد توجـه صاحب نظران وانديشمندان قرار گرفت. بروز تغييـرات سـريع در جامعـه شـهري، جاذبه شهرها، رفاه طلبي وافزون خواهي انسان عصر جديد سـبب پيـدايش نـوع جديدي از مهاجرت شد و به دنبال آن اصطلاح ترک روستا و روستا گريـزي در سه ده اول قرن بيستم رايج گرديـد. البتـه مهاجرت وجابجايي انسانها در جوامع پيشرفته وصنعتي با کـشور هـاي در حـال توسعه تمايز آشکاري دارد و چون علت و ماهيت اين مهاجرت ها متفاوت بـوده است، در نتيجه پيامد ها و تأثيرات متفاوتي را بر جاي گذاشته است. مهاجرت در معناي مورد نظردر ايران نيـز بعـد از اصـلاحات ارضـي دهـه ۱۳۴۰ و در نتيجـه تاثيرات آن، تشديد مي‌شود. جابجـايي جمعيـت و تحرکـات مکـاني انـسانها در ايران سابقه طولاني دارد. قبل از سال ۱۳۰۰ بيشتر جابجاييهاي جمعيتي مربـوط به نقل و انتقال اقوام، ايلات و عشاير بوده است.
مهاجرت از عوامل اصلي تغيير و تحول جمعيت و مهمترين عامل خارجي تغييـر تعداد و ساخت جمعيت است. به دليل ماهيت مهاجرت و اينکه پديدهاي بـين رشته اي است، تعاريف متعددي از آن به عمل آمده و هـرکس نـسبت بـه حـوزه تخصصي و زمينه کاري خويش، سعي کرده آنرا تعريف نمايد. در فرهنگ دهخـدا مهاجرت به معناي «ترک ديار گفتن و در مکان ديگر اقامت کـردن» آمـده اسـت.
مهاجرت از يک ديدگاه مي‌تواند به دو نوع مهاجرت هاي داخلي و مهاجرت هاي بين‌المللي تقسيم شود. مهاجرت هاي بين‌المللي مستلزم عبور از مرزهاي بين‌المللي است (مهاجرت از يک کشور به کشور ديگر)، در حالي که مهاجرتهاي داخلي در درون مرزهاي يک سرزمين انجام مي‌شود و به دو دسته مهاجرتهاي درون استاني و مهاجرتهاي بين استاني تقسيم مي‌شود. اگر مهاجرت در درون شهرستانهاي يک استان انجام گيرد، مهاجرت درون استاني و اگر از يک استان به استان ديگر انجام شود، مهاجرت بين استاني است. مهاجرتهاي داخلي مشتمل بر چهار گروه؛ مهاجرت از شهر به شهر، مهاجرت از روستا به روستا، مهاجرت از شهر به روستا و مهاجرت از روستا به شهر است.
در سال ۱۳۵۵ بر اساس داده هاي آماري رسمي کشور از جمعيت ۳۳ ميليون نفري کشور بالغ بر ۲۵ ميليون نفر بومي محل سکونت خود بوده (۷۶/۸ درصد) و ۷/۶ ميليون نفر (۲۲/۶ درصد) نيز حداقل يک بار محل سکونت خود را تغيير داده اند. دقت در ارقام فوق بيانگر رشد ۲/۳۶ برابري مهاجران اين دهه نسبت به دهه قبل ميباشد. دو استان مرکزي با ۳۵ درصد و خوزستان با ۲۳/۴ درصد به عنوان دو قطب عمده مهاجرپذير کشور عمل نموده و ساير استانها به عنوان مهاجرفرست مطرح بوده اند. آمارهاي مهاجرتي استان هاي کشور نشان مي‌دهد که استان هاي آذربايجان شرقي، همدان، گيلان، خراسان و اصفهان مهاجرفرست ترين استان ها بوده اند. در سرشماري عمومي نفوس و مسکن ۱۳۶۵ روند تحولات جمعيتي در مقايسه با ادوار پيشين بصورت متفاوتي ظاهر مي‌شود. همراه با رشد بسيار زياد جمعيت، تعداد مهاجران نيز به رقم ۱۱ ميليون نفر (حدود ۲۲ درصد کل جمعيت) ميرسد. از سال ۱۳۵۵ به بعد به علت گشايش دفاتر برنامه ريزي در سطح استان ها مراکز جذب جمعيتي محدودي در سطح کشور و در بعضي مراکز استان ها ايجاد مي‌شود و مهاجران داخلي سمت و سوي درون استاني ميگيرند. يعني مراکز استان ها در سطح خود به صورت جاذب جمعيت و در سطح ملي دافع و مهاجرفرست مي‌شوند. همچون دهه هاي گذشته استان تهران بالاترين نسبت مهاجران را با ۳۸/۹ درصد به خود اختصاص ميدهد و استان چهار محال و بختياري در پايين ترين مرتبه قرار مي‌گيرد. شرايط جنگي حاکم بر اين دهه و حضور مهاجران افغان در کشور و بويژه استان خراسان، نسبت افراد مهاجر را بالا برده است. چنين شرايطي را مي‌توان براي استان خوزستان تا اندازه اي صادق دانست چرا که اين استان در دهه هاي گذشته از مهاجرپذيرترين استان هاي کشور بوده است. الگوي مهاجرتي درون استاني نيز مشابه نبوده، به طوري که در استان تهران تنها ۹/۳ درصد از مهاجران وارد شده به استان از شهرستان هاي استان تهران بوده اند حال آنکه اين شاخص در استان کردستان به ۷۸ درصد مي‌رسد.
در سال ۱۳۷۵ بررسي جريانهاي مهاجرتي حاکي از آن است که تعداد کل مهاجران به ۱۳/۵ درصد کل جمعيت کشور افزايش(حدود ۸ ميليون نفر) يافته است. الگوي غالب مهاجرتها برون استاني بوده که آن هم در نواحي شهري انجام گرفته است به طوري که محل اقامت قبلي ۲۹ درصد از مهاجران در نواحي شهري ديگر استان ها، ۲۱/۲ درصد در نواحي شهري شهرستانهاي همين استان و ۱۴/۱ درصد آنان مهاجران داخل شهرستان (جمعاً ۶۴/۳ درصد) بوده است. اين مهاجرت ها که نوع جديدي از مهاجرت هاي کشوري و از شهر به شهر بوده از نظر ماهيت نيز اهميت دارد، چرا که اين مهاجران از لحاظ آمال و آرزوها، نيازها و خواسته ها و ساير زمينه ها متفاوت از مهاجران روستايي است. عواملي چون مهاجرت هاي فاميلي، ازدواج، شغلهاي موقت و فصلي، بهره برداري هاي متراکم از منابع طبيعي، معادن و غيره موجب نوعي از مهاجرت ها با عنوان روستا به روستا شده که حدود ۱۰ درصد کل مهاجران کشور را شامل مي‌شود.



جعبه‌ابزار