برزول


برزول سرزمین مهربانی ها محبت و برادری است برزول دیار بزرگان و دلاورمردان جهاد علمی و فرهنگی در شهرستان نهاوند کشور عزیزمان ایران است .
نمی دانم چرا
دور بودن از آب و خاکش چنین دل را می آزارد و فکر ونفس را در سینه محبوس می نماید. شاید بتوان گفت برزول بهترین نقطه ایران است نه بصرف داشتن باغات و منابع ومراکز فرهنگی و دانشگاهیش ونه به خاطر اقتصاد و سیاستش چون این مولفه ها در آن یافت نمی شود وبه نوعی فقر امکانات در آن مشهود است ولی آنچه که روز بروز محبت این خاک را در دلهایمان افزون می کند خاطراتی است که همگان در کوچه پس کوچه های خاکیش در دو دهه گذشته داشته ایم .
یادمان نمی رود روزهای رقابتی که با برگزاری جام های فوتبال در نوروز چگونه مهربانی را به روی تپه های بوره میهمان می کردیم یادمان نمی رود روزهای شیرینی را که از جوالا تا زرامین در جوی های پر از آب مهربانی و محبت را صید می کردیم و یادمان هست وقتی جوانی از دوستانمان گل عمرش به ناگاه پرپر می شد چه غمگینانه به سوگ می نشستیم وچه صمیمانه اشک می ریختیم
آری یادمان نمی رود روزهای خوشی را که با نوروز صفایی دیگر می گرفت وبا بازی های جمعی درسیزدهم فروردین (باغات سنگ کو) صمیمیتش به اوج می رسید. البته چم "گل اسبیه " ممه جونی" وبیخ پله را هم فراموش نمی کنیم زمانی که دفتر خاطرات کودکیمان را ورق می زنیم وزمانی که بزرگانمان را در ذهن یاد می نمائیم وکلامشان را به عنوان مثل در ادبیات امروزین مان در نشست های شبانه در شهرهای دور ونزدیک ذکر می نمائیم.
صفای پنج شنبه ها از هرروزی برایمان بیشتر بودوطراوت این روز در هردلی تفسیری داشت وبا یادی شکوهی می گرفت
کمی جلوتر می آئیم بزرگتر می شویم و کفش های قیلیمان جای خود را به کفش های چینی می دهد شلوارهای کردی وگرمکن های ورزشی وصله خورده جای خود را به شلوارهای شش جیب سبزرنگ می دهد "سرهای تراشیده مان رشدکرده با آب و روغن مخلوط می شود وکیف مدرسه مان دیگر گونی و کیسه نیست وسادگی دیگر کمی تنها می شود ودر کنار صداقت و رفاقت کلاس وپرستیژ را از فرهنگ پر زرق وبرق شهر فراگرفتیم دوستانمان یکی پس از دیگری برای تامین معیشت وگذران زندگی به سوی آینده عازم شدند" رفتند " ولی یادشان همیشه در قلب های مان جاری است.
درست است که دیگر خبر از بازی های کودکانه نیست دیگر کودکی گنجشکی نمی کشد ودیگر سیبی از باغ همسایه چیده نمی شود ودیگر پنج شنبه هایش لطیف نیست و... ولی برزول همان برزول است وهنوز عطر محبت از قلاگپ تا بوره طنین انداز است ودر لابلای پس کوچه هایش خاطرات زنده اند وهیاهوی شیرین ایام شنیده می شوند.
همه رفته اند وما مانده ایم ودرگاهی برای مروریادهایشان یادشان بخیر یادشان بخیر یادشان بخیر
تهیه شده توسط آقای جلال کرمعلی

فهرست مندرجات
۱ - پیوندها

پیوندها[ویرایش]
وبلاگ رستای برزول     @barzool_yaran



جعبه‌ابزار