برنامه های توسعه در کشورهای مختلف
برنامه توسعه روستايي درهند :هندوستان از جمله کشور هايی است که طرح بهبود را برای توسعه روستا های خود بکار گرفت برنامه هاي طرح برچند قسم بودند .برنامه هاي ارشادي ،برنامه هاي كشاورزي و آبياري وبرنامه هاي بنيادي اجتماعي درزمينه كارهاي كشاورزي ،برخي پيشرفت ها دراشاعه وكاربرد بذرهاي اصلاح شده گندم ونيشكر حاصل شد وهمچنين روستائيان را به استفاده ازكودشيميايي آموزش دادند طرحهاي بهسازي ديگري نظير سنگفرش كردن كوچه هاي ده ،اصلاح نژاد دام ها وكلاسهاي سوادآموزي.دولت هند به علاوه كوشش كرد كه ايدئولوژي مبتني بر«منزلت كار»و«كيش» دستهاي چركين ناشي از كار» را اشاعه داده وبر«كارداوطلبانه» تاكيدكند(ازكيا،۱۳۸۰ ،صفحه ۱۴۸) شيوه هاي بهره برداري از زمين شوروي سابق : شورويبه جهت رويه ايدئولوزيک خود شيوه دگرگون سازی را در پيش گرفت از اين رواصلاحات اراضي در شوروي سابق بيشتر جنبه سياسي داشت و بر حذف فئودالها تاكيد مي كرد از آغاز ۱۹۲۸ زمينهاي زراعي به اجبار اشتراكي شد و دو سازمان توليدي كلخور و سووخوز بوجود آمد .كلخورها تعاونی های دولت در روستاها بود وسووخوز نام روسي مزارع دولتي شوروي بود كه دارايي و اداره ان كاملا دولتي و بسيار وسيع تر از كلخور بود در اين مزارع كشاورزي علمي و مكانيزه صورت مي گرفت و تمام توليد سووخوز توسط دولت خريداري مي گرديد. كشاورزي گروهي در تانزانيا: تانزانيا از جمله کشور هايی بود که شيوه اصلاح طلبانه را با طرح اسکان به اجرا در آورد از اينرو در سال ۱۹۶۷ دولت سوسياليستي تانزانيا برنامه توسعه روستايي را بر مبناي نگرش جمع گرا تهيه نمود و اقدام به ايجاد واحدهاي كوچك كشاورزي بر اساس اصول تعاوني و مالكيت اشتراكي ابزار توليد نمود و دهكده هاي عجا را بوجود آورد افراد دهكده به دسته هاي ده خانواري تقسيم شدند كه نتيجتا همكاري وتعاون را بين گروههاي كوچك تر كرد و تقسيم كار و تخصصي شدن فعاليت را نيز آسانتر نمود . نظريه شهرك سازي و تعاوني هاي مشاع (کيبوتص) در فلسطين اشغالي: اسرائيل نيز برای توسعه خود طرح اسگان وساخت شهرک هاییهودی نشين را در پيش گرفت.يهوديان مهاجر به فلسطين براي توسعه كشاورزي روستايي كيبونص هايي ايجاد كردند كه مبتني بر ماليكت مشاعي و مالكيت مردمي بود كيبوتص ها مزرعه هايي بود كه توسط چندين خانواده به صورت اشتراكي اداره مي شود و افراد در كار و سهم سود مشترك بودند خانواده ها اغلب زمين را از دولت اجاره مي كردند و با خانه سازي دركنار مزرعه شهرك ايجاد مي كردند كه در نهايت منجر به شهرك هاي يهودي نشين گرديد .(پاپلی .صفحه ۲۰۹) مدل هاي توسعه با توجه به ماهيت روابط خارجي كشورها كشورهايي چون نيجريه برزيل تانزانيا چين و هند بر حسب ماهيت روابط خارجي آنها يعني الگوي ورود و مشاركت دراقتصاد جهاني و بعضي شرايط غالب ملي مانند وجود ذخائر نفتي ومعدني فشار جمعيتي و ... مدل هاي توسعه گوناگوني برگزيده اند كه طيفي از ايدئولوژي هاي سوسياليستي تا سرمايه داري را در بر ميگيرد مدل نيجريه :مدل توسعه نيجريه كه البته راهي مناسب به توسعه نيست بر اساس سياستي بنا شده كه بر حسب آن رشد با هدايت و اتكا به صادرات نفت صورت مي پذيرد و در عوض آن كليه كالاها از رده خارج مي شوند نيجريه نمونه بارز وابستگي است صدور ورود اين كالاها از خارج ارتباط كم و ناهماهنگي با محصولات داخلي وتوليدات روستايي داشته كه منجر به تفاوت هاي فاحشي ميان دستمزد هاي شهر و روستا شد مدل برزيل: برزيل داراي شيوه توسعه وابسته اي است كه اتفاق سه گانه سرمايه هاي بين المللي دولتي و محلي منافع مشتركي درافزايش انباشت سرمايه و زير سلطه گرفتن مردم دارند و تنها تفاوت ان با مدل نيجريه در آميختگي با اقتصاد سرمايه داري جهاني است در برزيل مالكيت زميني در دست بزرگ مالكان است و روستاييان را تبديل به رعيت و كارگران روز مزد ساخته است مدل توسعه چين: مدل توسعه چين ريشه در فلسفه اي دارد كه پايه اصولي آن تكامل بخشيدن به عملكرد اشتراكي بر اساس دموكراسي همگاني حذف و برطرف ساختن سه اختلاف بزرگ شهر در مقابل روستا كار فكري در مقابل كاريدي كارگر حقوق بگير در مقابل روستايي و اتكا به خوداست. با توجه به حكومت كمونيستي در چين اين كشور اقدام به توزيع مجدد داراييها و كنترل توزيع وتوليد نمود و با برنامه ريزي مركزي سعي در خود اتكايي نمود . مدل بنگلادش :سطح پاييني توليد و درآمد به قدري عموميت دارد كه نمي توان منابع موجود را براي توسعه كافي دانست تكنولوژي ضعيف و وابستگي به كمك هاي خارجي به قدري است كه دولت مركزي قادر به ايجاد يك مدل توسعه صريح و روشني نيست چرا كه دولت هاي كمك كننده به بنگلادش به اجراي اولويت هاي و برنامه هاي مورد نظر خود اصرار دارند و اين فرصت برنامه ريزي منظم را به دولت بنگلادش نمي دهد . مدل فيليپين و اندونزي :مشكلات مشترك اين كشورها ميزان پايين توليدات است كه دليل آن ناتواني و عجز مردم در گردآوري و اندوختن سرمايه و به كارگيري فنون و مهارت هاي جديد و پيشرفته است مدل هاي توسعه در اين كشورها تصوير روشني از تغييرات مهم ساختاري ارائه نمي كنند هيچ يك از آنها در پي انجام اصلاحات ارضي موثر و انقلابي نبوده اند .(ميسرا .صفحه ۱۱۲)
|