بیمرغ
روستاي بيمرغ/گناباد/خراسان رضوي روستای بیمرغ ،مرکز دهستان پسکلوت گناباد است و در ۲۸ کیلومتری مرکز شهرستان واقع شده است.با قدمتی بیش از ۲۰۰۰ سال ،دارای سابقه بس کهن و سرگذشتی طولانی است .روستای بیمرغ از اطراف با روستاهای روشناوند- نوده پشنگ- اروک و شوراب همجوار است.بیشتر آب و اراضی آن موقفه استان قدس رضوی (ع) است و به ۱۴ سهم منقسم می شود که یکی ملکی و بقیه وقف است روستای بیمرغ ،مرکز دهستان پسکلوت گناباد است و در ۲۸ کیلومتری مرکز شهرستان واقع شده است.با قدمتی بیش از ۲۰۰۰ سال ،دارای سابقه بس کهن و سرگذشتی طولانی است .روستای بیمرغ از اطراف با روستاهای روشناوند- نوده پشنگ- اروک و شوراب همجوار است.بیشتر آب و اراضی آن موقفه استان قدس رضوی (ع) است و به ۱۴ سهم منقسم می شود که یکی ملکی و بقیه وقف است و در بیمرغ سایردهاتی که همجوار بیمرغ هستند آب و اراضی ملکی غالبا با هم خرید و فروش یا وقف می شدند بر خلاف جلگه گناباد که آب و اراضی آن جداگانه معامله می شود .عده نفوس بیمرغ هم اکنون در حدود ۱۵۰۰ نفر می باشند چون خود بیمرغ ملک ندارد غالبا در مزارع و دهات اطراف مختصرملکی برای خود تهیه کرده اند و خودشان زراعت می کنند یا زارع دارند. از مهر قنات تا خود آبادی تقریبا یک فرسخ و نیم فاصله است از این رو مقدار زیادی از آب تا موقع رسیدن به زراعت مخصوصاً در تابستان جذب زمین می شود (هم اکنون قنات بیمرغ خشک شده و مردم درصدد بازسازی آن هستند) در چند سال گذشته تقریبا ۳۰ سال قبل آقای حاج ابوالحسن کریمی مستاجر آنجا طبق اجازه اداره آستانه قدس رضوی، مجرایی در زیر زمین احداث نمود و مانند قنات به حفر چاههایی پرداخت که نزدیک روستای بیمرغ ظاهر می شود و مجرای آن را از زیر قرار داده اند که اراضی زیادتری را مشروب کند (با ذکر این نکته به که به علت کمبود شدید آب قنات در سالهای اخیر، چاهی در نزدیکی بیمرغ برای جبران آب احداث شده است) در کنار جوی آب چند تا درخت نشانده بودند ، ولی به طور کلی نه خود آبادی و نه مجرای قنات درختان زیادی ندارد فقط چند درخت در آنجا وجود دارد و چون بیشتر آن وقف است مستاجرین درصدد احداث باغات نیستند. در بیمرغ مزاری است که معروف به آرامگاه امامزاده احمد فرزند موسی بن جعفر (ع) است که تاریخ بنای اولیه آن معلوم نیست ولی سنگ قبری در آنجا موجود است که مربوط به یکی از مدفونین آنجا به نام میرابوالقاسم جاندار خفاجه ای است و تاریخ آن ۱۰۵۳ می باشد که معلوم می شود در آن تاریخ که مقارن با دوره صفویه بود بنایی در آنجا وجود داشته است و مرحوم حاج حسنعلی بیک آنجا را تعمیر نموده است. در سالهای گذسته ضریحی آهنی از طرف حاج ابوالحسن کریمی مستاجر آنجا تهیه و اهدا گردیده بود که تا سال ۱۳۸۰ نصب بود و حالا با همت مردم بیمرغ ضریحی دیگری در مرقد این بزرگوار نصب شده ،مردم بیمرغ و اطراف آن بدان مزار اعتقاد کامل دارند و نذرهایی برای آنجا می نمایند و روضه خوانی برای آن می نمایند . مزارعی هم در اطراف بیمرغ می باشد که از توابع آن است و زارعین آنها از اهالی بیمرغ هستند ، مانند مزرعه اروک و اسو و کلاته علی نور البته اروک واسو چندین سال است که به عنوان روستا تلقی می شوند. واژه شناسی بیمرغ(وجه تمسیه ) بسیاری از نویسندگان، واژه بیمرغ را در آثار خود به صورت های گوناگون ثبت کرده اند از جمله در کتاب تاریخ تالیف نورالدین لطف الله مشهوربه حافظ ابرو به قریه بوی مرغ اشاره شده و در بسیاری از کتب قدیمی به همین نام اشاره شده است ودر بعضی از کتب به واژه های از قبیل بیمورق (فرهنگ آبادیهای کشور،جلد پنجم ،بهمن ۱۳۴۷ صحفه ۳۰).ی بی مرغ و بیمُرغ نیز اشاره شده است که هرکدام دارای معانی خاصی است ویا تغییر نام این منطقه را بتوان به حوادث طبیعی و تحولات تاریخی ارتباط داد.مثلا: ۱)واژه بی مرغ از دو کامه( بی) و( مرغ) تشکیل شده که هرکدام دارای معنایست : (بی) در ترکی به معنای بزرگ و وسیع و (مَرغ) به معنای دشت و در کل به معنای دشتهای وسیع و شاید علت این نام گذاری به دلیل وجود برخی از ترکمن ها در این منطقه باشد و یا وجود دشت های وسیع اطراف بیمرغ که مردم در زمانهای قدیم برای تفریح به این مَرغزارها می آمدند . ۲) واژه بوی مُرغ که فقط دارای معنای خود است : این واژه نسبت به دیگر واژه ها در کتب بیشتر اشاره شده است و شاید قدمی ترین نام این منطقه دانست . بسیاری از مردم بیمرغ بر این عقیده اند که قرنها پیش در این منطقه زلزله ای عظیم منجر به ویرانی کامل روستا شده و عده ای از مردم در حال عبور از این منطقه با مشاهدی مرغی بر روی جسد انسان در زیر خاک که در حال کنکاش بوده متوجه شدند که در این مکان روستایی بوده یا به مشام رسیدن بوی مرغ این منطقه را با این نام نامگذاری کرده اند. به این داستان تا حدودی می توان صحه گذاشت زیرا گناباد با توجه به ساختار نوع زمین، سرزمینی زلزله خیز است وتا کنون زلزله های عظیمی، این شهرستان و نواحی اطراف آن را ویران ساخته (بعد از اسلام ۲۲ زلزله در این منطقه گزارش شده است ) حتی یکبار این منطقه طوری ویران شده که فقط یک طفل زنده مانده است . دو مورد از مهمترین و شدیدترین آنها به شرح زیر است . الف)در قرن هفتم هجری در حدود سال ۶۳۵ ب)در سال ۸۰۹ هجری در زمان صفویه( در شبی زمستانی) در حالی که همه مردم در خانه های خود آرمیده بودند بیشتر آبادیهای گناباد در اثر این زلزله به کلی ویران شد . ۳) وآژه ی بِِِِِِیْمرغ به معنای : برای مرغ واژه ای که اکنون برای نام این منطقه به کار برده می شود.بعضی از مردم علت این نامگذاری را وقف این منطقه توسط خان آنجا برای مرغ های امام رضا (منظور کبوتر های امام رضا ) می دانند . ۴)واژه بیمرغ : تلفظ این واژه با واژه قبلی یکی است و امروزه هم به کار می رود .بعضی گویند به لفظ فرس قدیم بَی یعنی خوب و بَیْمرغ یعنی :مرغ (دشت )خوب/یا/ مرغ خوب با توجه به توضیحات محققین مختلف این تعبیر صحیح به نظر نمی رسد البته در مصاحبه که با برخی معمیرن انجام شده گروهی بر این اعتقاد بودند که بَی به معنای بغ= خدای زرتشتیان و بیمرغ در اصل بَیْ بُغ بوده است. ۵)بیمورق :شاید به همان معنای بی مرغ منبع: وبلاگ روستای بیمرغ
|