تاریخچه روستای لایبید لنجان
تاریخچه و معرفی روستای
لایبید با پایان یافتن حکومت سلجوقیان در سال ۵۹۰ هجری و روی کار آمدن سلسله ترک زبان اتابکان و خوارزمشاهیان، قسمت عمده نواحی مرکزی ایران و از جمله اصفهان توسط یکی از سرداران اتابکان به نام(شمس الدین آی تُغمُش) فرمانروایی می شد. در سال ۵۹۲ هجری، شمس الدین آی تغمش با گسترش مناطق فرمانروایی خود به طرف جنوب غرب اصفهان هر منطقه را به سبک تقسیمات کشوریِ زمان ساسانیان «بلوک» خواند و نام خود را بر این بلوک نهاد. با تصرف این منطقه (لنجان وحوالی آن) ازآن زمان به بعد این منطقه به نام بلوک آی تغمش خوانده شد که این نام به مرور زمان به “آیدغمیش” تبدیل شده است.
آی تغمش شانزده سال فرمانروایی کرد و اقداماتی در جهت برقراری نظم و امنیت در این منطقه انجام داد. به دلیل سوق الجیشی بودن ناحیه و قرار گرفتن در مسیر اصفهان و خوزستان و همچنین همجواری با ایل بختیاری، بیشتر سپاهیان خود را از اصفهان به این منطقه گسیل داد. وی همچنین هر واحد از نیروها را در جایی تمرکز داد که(چم) خوانده می شد وهر چم را به نام فرمانده آن واحد یا اسمی که نشانه بارزی از محل جغرافیایی آنجا و امثال آن باشد، نامگذاری کرد. این چمها در امتداد رود زاینده رود از چمگردان تا چم خرم( پل زمانخان) ادامه دارند.
از جمله اقدامات دیگری که شمس الدین آی تغمش جهت امنیت این منطقه انجام داد تأسیس قلعه های نظامی همچون : قلعه آی تغمش، قلعه تقی، قلعه طبس، قلعه ترکی، قلعه چهار برج باغبهادران وهمچنین جهت امنیت مسافران و کاروانهای مسیر اصفهان به چهار محال بختیاری و خوزستان – که بیشتر اوقات در محل گردنه رخ وتنگ بیدکان واقع در کوه رخ توسط راهزنان و اشرار غارت می شدند- و نیز از طرفی چون کوه رخ مرز میان این منطقه وایل بختیاری بوده است، به دستور وی در این مسیر با فاصله های کمی از هم قلعه های نظامی مستحکمی واقع در روستای لایبید ،قلعه نوری واقع در روستای حاجت آقا و همچنین قلعه هایی واقع در روستاهای کنونی قلعه آقا و کلیشاد رخ ساخته شد.
با هجوم مغولان به ایران درسال۶۱۶ هجری فرمانروایی اتابکان و خوارزمشاهیان به پایان رسید. مغولان در سال ۶۳۳ هجری اصفهان را فتح کردند و با گسترش لشکر کشی به اطراف اصفهان، بلوک آی تغمش نیز به تصرف درآمد. از این زمان به بعد تغییرات زیادی در وضع زندگی ساکنان منطقه به وجود آمد. به مرور این قلعه ها از حالت نظامی خارج و به کاروانسراهای بین راهی تبدیل شد؛ و جهت پذیرایی و اسکان موقت مسافران حجره های زیبایی در آنها ساخته و محل کسب و زندگی عده ای گردید. این منطقه به دلیل وجود چشمه های جوشان و پرآب همواره طرف توجه بوده واهالی وشمندگان یا سمندگان (باغبهادران کنونی) اولین بار از آب این چشمه ها برای کشاورزی استفاده کرده با هموار ساختن زمینهای اطراف این قلعه ها به این بخش جانی تازه بخشیدند.
www.Laybid.com
با گذشت زمان عده ای از کشاورزان نیز در این قلعه ها ساکن شدند تا همواره در کنار آب و مِلک خود باشند وهمچنین دشواری مسیر رفت وآمد بین محل زندگی در وشمندگان و زمینهای کشاورزی را از پیش پای خود بردارند. در طول سالها اقوام و قشرهای دیگری نیز از جمله طوایفی از ایل بزرگ قشقایی و یا ایل بختیاری در این منطقه سکونت کرده ند و این از باقیمانده گویش ترکی ولری در زبان مردم این ناحیه به خوبی مشهود است.
با گسترش زمینهای کشاورزی ونیاز به آب بیشتر، قنواتی حفر گردید و بر تعداد کشاورزان افزوده شد. با افزایش جمعیت منازل مسکونی بیشتری ساخته شد و هر قلعه به صورت دهکده کوچکی درآمد.
در دوران قاجار و به ویژه دوران مشروطه و قیام بختیاریها مقدار زیادی از این زمینها به دلایل و بهانه های مختلف و تحت ستم، در تملک فئودالها وخانهای بختیاری افتاد و به صورت ارباب و رعیتی تا پایان حکومت رضاخان اداره می شد. تا اینکه بعد از قانون اصلاح تقسیمات اراضی کم کم همه کشاورزان بومی توانستند صاحب زمین کشاورزی شوند.
از قدیم تاکنون نامگذاری یک مکان بر اساس یک ویژگی بارز، دلیل برجسته و یا شرایط جغرافیایی خاص آن محل انجام شده است. وجه تسمیه «لایبید» نیز برگرفته از وجود درختهای انبوه بید در این محل بوده که به ویژه در امتداد آبراه فصلی روستا که در زبان محلی « لابار » گفته می شود، قرار داشته است و هنوز هم این نوع درخت در این محل به وفور دیده می شود. این نام کم کم به قلعه، مزرعه و قنات این محل نیز طلاق و به نام قلعه لایبید، مزرعه لایبید و قنات لایبید نامگذاری شده است.
در طول هشتصد سال گذشته تغییرات زیادی در این منطقه رخ داده چنانکه چندین بار این قلعه ها ویران و جابجا شده است ولی ساکنان آنها ناگزیر از ناامنی های متوالی، به مرمت و یا بنای قلعه مستحکم دیگری مبادرت ورزیده اند. در محل فعلی روستای لایبید از ابتدا تا کنون چندین قلعه ساخته شده است که قلعه اول در محل معروف به« گچ کنی » واقع در کنار چاه آب آشامیدنی جدید روستا، قلعه دوم واقع در مزرعه لایبید در محل فعلی مخابرات روستاو بالاخره آخرین قلعه که «قلعه لایبید» نامیده شده در محل حسینیه فعلی روستا و خانه های اطراف آن بنا گذاشته شده است. اکنون نزدیک به ۲۰۰ سال از بنای آخرین قلعه روستا می گذرد و تنها یکی از برجهای چهارگانه آن باقی مانده و مابقی بنا، در بافت خانه های روستا ناپدید و از بین رفته است.
www.Laybid.com
روستای لایبید با ارتفاعی در حدود ۲۰۰۰ متر از سطح دریا در شصت وپنج کیلومتری جنوب غرب شهر اصفهان و درشهرستان لنجان بخش باغبهادران و درامتداد جاده اصفهان-شهرکرد قرار دارد. ازطرف شمال به روستای همام (در قدیم دِه امام) وکوه زیبای پیشَمبِدی- در زبان محلی – (یا پیرشمس الدین یا پیر شمع الدین) وازجنوب به شهر چرمهین و کوه رخ، از شرق به شهر باغبهادران و ازغرب به روستای حاجت آقا منتهی می گردد. دارای آب و هوای معتدل کوهستانی ومنطقه ای مناسب برای تولید اکثرمحصولات کشاورزی است. این روستا دارای چندین مزرعه و قنات به نامهای لایبید، حاجت آقا، شاهسواربگ، زیراب، کله شادی، سنجدی، محمودآباد، علمدار، ایزدآباد، چغادزدان ودره گرگی می باشد. متاسفانه مشکل فراگیر خشکسالی وکمبود آب باعث شده علی رغم وجود زمینهای مناسب و مستعد کشاورزی بیشتر زمینها بایر و بدون کشت بماند. محصول اغلب این روستا گندم ، جو، گردو وبادام است که با توجه به مشکل کمبود آب در چند سال گذشته از میزان کشت گندم و جو تا حد چشمگیری کاسته شده و در عوض توجه کشاورزان به کشت زعفران به دلیل سازگاری اش با این منطقه و به عنوان گیاهی که نیاز به آب بسیار کمی دارد معطوف شده است.
روستای لایبید قبل از انقلاب به عنوان یکی از روستاهای مطرح در سطح منطقه از جایگاه ویژه ای برخوردار بود. بعد از انقلاب و به خصوص در دوران جنگ نیز در زمینه های مذهبی ، سیاسی ،اجتماعی وفرهنگی نقش بسزایی ایفا نمود. این روستا دارای هشت شهید به نامهای: کیامرز ایزدی، کهزاد صادقی، منصور صادقی، حسنعلی ایزدی، احمد ایزدی، رضا ایزدی،سعید غلامی وقباد ایزدی است. همچنین تعداد زیادی از ساکنان این روستا از ایثارگران دوران جنگ تحمیلی هستند.
درحال حاضر روستا از امکاناتی چون:آب آشامیدنی، برق، گاز، تلفن وتلفنبانک ،آسفالت معابر،دومسجد و یک حسینیه، بسیج روستا، مدرسه ابتدایی نوساز، مدرسه راهنمایی پسرانه و دخترانه نوساز،زمین ورزشی،ساختمان شورا ودهیاری، اجرای طرح جمع آوری وبازیافت زباله و غیره برخوردار است. به دلیل خشکسالی های مداوم وکمبود آب شرب در سالهای اخیر تعداد زیادی از اهالی روستا به شهرهای مجاور مهاجرت نموده اند. چنانکه از سال ۱۳۷۷ تا سال ۱۳۹۰ نزدیک به صد وشصت خانوار از این روستا به شهرها نقل مکان کرده اند. مهاجرت بی رویه اهالی باعث شده بسیاری از منازل مسکونی خالی از سکنه باشد ومی توان گفت درحال حاضر تقریباً تمامی روستاهای ایران با چنین مشکلی روبرو هستند.