تجمیع روستاهای زلزله زده
زلزله ۲۱ مرداد ارسباران در سال گذشته که با توجه به حجم و گستردگی جغرافیایی آن خسارات مالی و جانی بسیاری بر جای گذاشت، بار دیگر موضوع لزوم تجمیع، بازنگری بافت مسکونی و ساماندهی روستاهای پراکنده آذربایجان شرقی را بر سر زبانها انداخت. به گزارش شبکه اطلاع رسانی دانا طبق آخرین رتبهبندی شناسنامه دهستانهای کشور، ۵۵درصد روستاهای آذربایجانشرقی، دارای موقعیت کاملا کوهستانی است و این استان، بعد از استان مازندران در رتبه بیشترین تعداد روستاهای کوهستانی قرار دارد. شرایطی که در مواقع بحرانی نظیر سیل و زلزله خسارتها را سنگینتر کرده و امداد رسانی را دشوار میکند. بعد از زلزله ارسباران کارشناسان بهدنبال راههایی هستند که ضمن مقاومسازی و بهسازی نقاط آسیب دیده به گونهای عمل کنند که در صورت تکرار مسائلی از این دست که در کشور ما دور از ذهن نیست، خسارتها به حداقل رسیده و میزان تلفات انسانی کاهش یافته و حتی به صفر برسد.در این میان تجمیع روستاها راهحلی است که به نظر میرسد میتواند در حل این مشکل راهگشا باشد. به اعتقاد کارشناسان، برای تسهیل خدمترسانی به روستاها باید بهدنبال الگوهایی بود که فاقد اشکالات فوق باشد. الگویی که با مطالعات دقیق همراه بوده و با شناسایی روستاهای مرکزی و حوزه نفوذ هر یک از روستاها، خدماترسانی را بهصورت سلسله مراتب تعریفشده، مورد توجه قرار دهد. این راهحل شاید یکی از بهترین گزینهها در این خصوص باشد اما با مشکلاتی روبهروست که رفع آنها نیازمند فرهنگسازی، بودجه، اطلاعرسانی، برنامهریزی و مهمتر از همه زمان است که البته گزینه زمان را در صورت اجرای این طرح باید به حداقل رساند تا جلوی خسارتهای گسترده در مواقع بحران گرفته شود. روستاهای کوهستانی؛ مقاوم در برابر تغییرات اجتماعی کارشناس جغرافیای انسانی در مورد پیشینه استقرار روستاها در نقاط مرتفع گفت: میتوان بین شمار جمعیت و وسعت سکونتگاه، از یکسو و میزان ارتفاع از سوی دیگر، رابطه معنیداری تعریف نمود، بهطوری که هر چه ارتفاع بیشتر باشد، سکونتگاه، کوچکتر بوده و از لحاظ امکانات رشد و گسترش، با محدودیت بیشتری روبهروست. سعید تارپور، استقرار در نقاط مرتفع را عامل مهم در ارتقای امنیت روستا از گذشتههای دور دانست و افزود: استقرار روستاها در دامنه کوه یا محل تلاقی کوه و دشت، امکان دفاعی خاصی در برابر هجوم بیگانگان به ساکنان آن روستاها میداد؛ اما با گسترش امنیت، این عامل، اهمیت خود را از دست داد و با وضعیت باقیمانده، امروزه این گونه روستاها، در مقابل تغییرات اجتماعی و اقتصادی فاقد انعطافپذیری لازم هستند. روستاهای آذربایجانشرقی، با داشتن موقعیت سرد کوهستانی، وسعت و جمعیت متفاوت و مسیرهای ارتباطی صعبالعبور، با مشکلات مختلفی در بهرهمندی سهل و سریع از خدمات و تسهیلات عمومی و دولتی مواجهند. طرح «تجمیع روستاها» از جمله پیشنهادهای کلان مورد مطالعه بنیاد مسکن، در تسهیل این نارسایی است. نکتهای که استاندار آذربایجانشرقی، در اردیبهشت سال گذشته، از لزوم مطالعه و اجرای آن در آذربایجانشرقی سخن گفت. تجمیع روستاها عامل ارتقای سطح خدمات رسانی احمد علیرضابیگی در همایش شوراهای اسلامی آذربایجانشرقی عنوان کرد: هماکنون ارائه خدمات مناسب به برخی روستاهای دورافتاده و کمجمعیت متصور نیست اما با تجمیع این روستاها امکان ارتقای سطح خدمات ارائه شده به راحتی فراهم میشود. وی افزود: تجمیع روستاها در کنار اهتمام برای یکپارچهسازی اراضی کشاورزی، به رونق بیش از گذشته روستاهای آذربایجان شرقی کمک خواهد کرد.بیشک در هنگام بروز حوادث طبیعی از قبیل سیل و زلزله، اهمیت اجرای این طرح جامع، در تسهیل امدادرسانی به حادثهدیدگان، بسیار بیشتر از مواقع معمولی است. نکتهای که در زلزله اخیر نیز چشمگیر بود. با وجود این، به گفته کارشناسان، این پیشنهاد جامع، نباید منحصر به مسائل عمرانی حوزه ساختوساز باشد. نمیتوان برای همه روستاها، نسخه واحد پیچید البته پیشنهاد طرح تجمیع روستاهای آذربایجان شرقی مخالفانی هم دارد. یک کارشناس پروژههای روستایی در این مورد گفت: در بررسی این پیشنهاد، توجه به مسائل جامعهشناسی و اجتماعی باید به موازات اصول فنی و مهندسی –و حتی قویتر از آن- مورد توجه قرار گیرد. مهندس داوود دوستدار با بیان اینکه «مسائل فرهنگی و اجتماعی در هر روستا، نسبت به روستای دیگر متفاوت است و نمیتوان برای همه روستاها یک نسخه واحد پیچید» تصریح کرد: هنوز اختلافاتی از قبیل «روستایبالا» و «روستایپایین» در فرهنگ روستایی ما وجود دارد؛ بهطوری که در اجرای کوچکترین مسائل و طرحهای عمرانی و امکاناتی، این دو قسمت باید توافق و رضایت کامل با هم داشتهباشند. وی با اشاره به تجربه سالها حضور در روستاهای استان، افزود: رعایت عدالت در روستاها امر بسیار حساسی است و بروز کوچکترین ناهمگونی در توزیع خدمات روستایی، جدی میتواند عامل ایجاد یک اختلاف و کدورت درازمدت در روستا باشد. روستا، فقط یک منطقه مسکونی نیست دوستدار با تاکید بر اینکه «نباید روستا را یک منطقه صرفا مسکونی در نظر گرفت» یادآور شد: فعالیت روستایی به گونهای است که مراتع و اراضی در اطراف روستا واقع شده است و حتی گاه، وسعت این زمینها، به ۱۰ برابر وسعت خود روستا میرسد. این کارشناس خاطرنشان کرد: ممکن است با در نظر گرفتن پیامد حوادث طبیعی مثل سیل و زلزله، یک قسمت از روستا، حذف شود؛ به عنوان مثال برای جلوگیری از وقوع رانش زمین، ممکن است قسمتی از روستا، به یک نقطه دیگر انتقال یابد؛ یا ممکن است بنا به مصالحی، ورودی روستا تغییر یافته و به سمت دیگر روستا انتقال یابد؛ اما بسیار دیده شده که همین رویکرد منطقی و علمی، مقاومت روستاییان را در پی داشتهاست. وی ادامه داد: توجیه این مسائل به یک فرد روستایی که سالها در آن قسمت زندگی کرده و از منابع آن زمین بهره برده است، روشهایی دارد که اِجرای آن، تنها با توجه به مسائل جامعهشناسی روستایی میسر است. تجمیع روستاها و تاثیرات روانی بر روستاییان به گفته دوستدار، روستاها دارای نظام «آبسالار» هستند و این «آب» است که به عنوان یک عامل تعیین کننده، تحولات مختلف روستا را رقم میزند. این کارشناس طرحهای روستایی با بیان اینکه «تاکتیک و استراژیهای این پیشنهاد، در صورت اجرا، در هر منطقه، متفاوت از منطقه دیگر است» خاطرنشان کرد: باید در نظر گرفت که از لحاط روانی نیز، پذیرش اینکه انسان، بعد از سالها زندگی و موانست در یک نقطه خاص، به یکباره، راهی نقطه دیگری شود، دشوار است. وی با اشاره به سایر تبعات اجتماعی در تجمیع روستاها، گفت: در برخی اوقات دیده میشود که روستاها با هم اختلافات دیرینه دارند؛ در این صورت تجمیع این روستاها با توجه به تقابلها و تضادهای موجود، ممکن است تبعات تلخی بهدنبال داشته باشد. مهندس دوستدار در مورد پیشبینی خود از اجرای این طرح گفت: ممکن است در اجرای این طرح، روستایی باشد که مایل به پیوستن به روستاهای تجمیع شده، نباشد؛ بنابراین در صورت اجرای این پیشنهاد، شاهد این خواهیم بود که بسیاری از روستاها، پس از تجمیع، با تشکیل محلههایی، مجددا به حالت قبل از تجمیع بازخواهند گشت. امیدی به اجرای این طرح نیست اگر چه در بررسیهای تئوریک این طرح جامع، امکان دسترسی راحت و آسان به امکانات و خدماتی از قبیل امنیت، بهداشت، مدرسه، امور تعاونی و مراکز خرید در روستاها فراهم است اما به نظر نمیرسد با توجه به مسائل عنوان شده، تجمیع روستاها به تنهایی قادر به گرهگشایی از این معضل باشد. نکتهای که تارپور، کارشناس جغرافیای انسانی نیز در گفتههای خود، با اشاره به سابقه تاریخی اجرای این طرح، در سالهای قبل و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بر آن تاکید دارد. این کارشناس جغرافیای انسانی خاطرنشان کرد: تجربه تاریخی نشان داده که نمیتوان به اجرای کامل این طرح، امید زیادی داشت. توسعه روستا را به خود روستا واگذار کنیم سعید تارپور با بیان اینکه «از گذشتههای دور، شکلپذیری روستاها تابعی از روابط قومی و خویشاوندی بودهاست» گفت: با شرایط موجود، بهتر است توسعه جوامع روستایی بر عهده عوامل طبیعی و خودجوش، و منابعانسانی تحولآفرین در خود روستاها - از قبیل اقتصاد و جمعیت- گذاشته شود؛ چرا که نمیتوان به یکباره و به زور، فرهنگ زندگی در یک جامعه بزرگتر را به مردم روستایی تحمیل کرد. وی خاطرنشان کرد: در صورتی که روستاها از رشد جمعیت مناسبی برخوردار باشند و با یک تدریج طبیعی، با شاخصههای رشد فرهنگی و اجتماعی سازگاری یابند، به مرور وارد سایر تقسیمات بزرگتر از قبیل بخش یا شهر میشوند. شهرهایی که روستاهای اطراف را میبلعند! این کارشناس تصریح کرد: به عنوان مثال شهرهای شندآباد، زرنق، کشکسرای و ترکمنچای از استان آذربایجانشرقی، از جمله شهرهای کنونی استان هستند که در گذشتههای نه چندان دور، روستا بودهاند. وی با بیان این احتمال که «ممکن است علاوه بر توسعه جوامع روستایی، برخی شهرها، روستاهای پیرامون خود را به مرور ببلعند» افزود: امروز در برخی از شهرها، حتی ساکنان آن نمیدانند که منطقه مسکونی آنها قبلا روستا بوده و حتی نام آن روستا را نمیدانند. در عین حال، یک کارشناس معماری، لزوم پرداختن به پیشنهاد تجمیع روستاها در مقطع زمانی فعلی را فاقد اولویت میداند. در شرایط فعلی، تجمیع روستاها فاقد اولویت است مهندس شهاب آدمنوهسی گفت: اصلی وجود دارد که بحث زیبایی و راحتی را بر مبنای نیازهای زمانه تعریف میکند؛ به عبارت دیگر مفهوم «زیبایی» در زمانها و مکانهای مختلف، دارای تعاریف متفاوتی است. این عضو هیات علمی دانشگاه عنوان کرد: در وضعیتی که حادثهدیدگان یک بلیه طبیعی، بیسرپناه بوده و سرمای طاقتفرسایی را پیشرو دارند، طرح این بحث فاقد اولویت است. وی با تاکید بر توجه به سرپناه واحدهای دامی در ساختو سازهای روستایی، افزود: برای یک روستایی، دام، از اهمیت ویژهای برخوردار است بنابراین نباید از اجرای دقیق و مطمئن اصول معماری برای واحدهای دامی روستایی غافل شد. این کارشناس معماری انتقال مصالح را مشکل جدی ساختو سازهای روستایی خوانده و یادآور شد: ساختوساز روستایی، معمولا دارای معماری بومی هستند و بر همین مبنا، معماری روستایی، دیکته شده مصالح بومی است. وی با بیان اینکه «تنها با شناخت صحیح و کامل از مسائل روستایی میتوان به برنامهریزی فیزیکی یک روستا و واحدهای سکونتی آن پرداخت» خاطرنشان کرد: تهیه ضوابط و توصیههای طراحی و اجرایی از طریق الگوسازی، کنترل و ارشاد مردم جهت ارتقای کیفی ساخت مسکن، از جمله مواردی است که در ساختوسازهای حوزه روستایی مورد توجه قرار گیرد. منبع:تبریزبیدار
|