توسعه روستا و موانع توسعه روستا


عمران و توسعه روستا یی عبارت است از کلیه اقدامات بنیادی که موجب اصلاح وضع اجتماعی اقتصادی و فرهنگی روستا ها میشود ،استعدادهای بالقوه را به بالفعل تبدیل و دگرگونی سیستم اقتصادی و اجتماعی بر اثر عدالت واقعی در نتیجه توسعه روستاهادر حقیقت پاسخگوی نیازهای محسوس و نامحسوس جامعه روستایی خواهد بود .
از نظر سطح توسعه یافتگی در جهان دوگانگی وجود دارد یک دسته کشورهای پیشرفته و توسعه یافته هستند که روشهای تولیدی آنها کاملا از سنتی به صنعتی تغییر پیدا کرده دسته دوم کشورهای در حال توسعه یا توسعه نیافته هستند که به آها کشورهای در حال گذر گفته می شود در این کشورها روشهای تولید آمیخته ای از روشهای سنتی و صنعتی استو بسته به اینکه چقدر صنعتی باشد درجه توسعه یافتگی کشور تعیین شده است.
کشور ما در زمره کشورهای در حال توسعه و گذر و به عبارتی جزئی از جهان سوم میباشد. از علل عقب ماندگی حهان سوم فقر منابع ،عدم ثبات سیاسی ؛دست نشانده بودن دولتها در این کشورها بوده است .علت اینکه ایران با وجود منابع غنی نفت و گاز و...جزئی از جهان سوم محسوب می شود می توان به عدم ثبات سیاسی و دست نشاندگی دولتها اشاره کرد .کشور ما در زمانی کمتر از ۱۰۰ سال یعنی از زمان انقلاب مشروطه سه انقلاب و ۱۰ تحول عمده سیاسی بخود دیده که فارغ از قضاوت در مورد این تحولات باید توجه داشت که پیامد حتمی آنها این است که در جامعه ای که عمر متوسط تحولات سیاسی آنها حدود ۱۰ سال باشد هیچ فرهنگ و اقتصادی نمی تواند پا بگیرد.در هر حادثه مهم سیاسی الزاما چند سال صرف از بین بردن آن دسته از مبانی اقتصادی می شود که مورد قبول گردانندگان سیاست نیست و چند سال نیز صرف ساختن مبانی تازه می شود . بنابراین هر تحول سیاسی مهم برای بوجود آوردن یک ساختار اقتصادی تازه به زمانی نسبتا طولانی نیاز دارد . اگر پس از ایجاد ساختار تازه خود نظام سیاسی تغییر پیدا کند بدیهی است قبل از اینکه نظام اقتصادی تازه شروع به بهره دهی کند دوباره نوسازی شروع می شود و بهر حال تولید اقتصادی قربانی تحولات سیاسی می گردد.
از علل دیگر توسعه نیافتگی رشد جمعیت است. در طول کمتر از ۱۰ سال جمعیت ما دوبرابر شده است. از علل دیگر تک محصولی بودن کشور ماست که نوسانات بازار باعث می شود ما یک شبه احساس فقر یا ثروتمندی کنیم.


عمران و توسعه روستایی در ارسک[ویرایش]

ارسک از نظر شاخصهای توسعه روستایی رشد نسبتا بالایی داشته و طرحهای اجرا شده موجب بالارفتن درآمد سرانه ازبین رفتن فقر مطلق و کاهش فقر نسبی در روستا شده استاز جمله این طرحها عبارتند از:
۱-شورا
۲- بهسازی:طرح بهسازی و ایجاد شبکه خیابانها محیط زندگی را در روستا مساعدتر کرده و مقداری از جاذبه شهر ها کاسته است و افرادی که قبلا حاضر به ماندن در روستا به علت محیط نامساعد بودند امروزه متمایل به ماندن در روستا کرده است.
۳-فعالیتهای آب و خاک و زهکشی ،سدهای خاکی و چاههای عمیق،پوشش انهار تحرک اجتماعی و در آمدی وسیعی را در روستا بوجود آورده است و همچنین موجب افزایش اشتغال و کاهش مهاجرت گردیده و از طرف دیگر میزان تولیدات کشاورزی را به دو برابر اوایل انقلاب رسیده است. در این خصوص زمین های زیر کشت به نسبت دهه ۵۰ به سه برابر افزایش یافته است.
۴-تاسیسات کشاورزی مانند تعمیرگاه ماشین آلات کشاورزی،مراقبت های پزشکی و پروژه های دامی باعث افزایش اشتغال و میزان درآمد و استفاده از روشهای نوین در تولید گردیده است.
۵-احداث و توسعه شبکه راه های روستایی : جاده ارسک تا جاده فردوس –بشرویه بطول ۱۴ کیلومتر آسفات گردیده است. این اقدام باعث شده که امروزه قیمت کالاهای تولیدی در روستا بدلیل سهولت حمل و نقل و صدور به نقاط دیگر افزایش یابد و موجب افزایش درآمد روستا ئیان گردد.از طرف دیگر با سهولت رفت و آمد بین روستا و شهرها بهره گیری فرهنگی ،آموزشی و اداری بیشتر میسر است.
۶-تامین آب آشامیدنی:روستا تا قبل از انقلاب دارای یک منبع هوایی و آب گچی و غیر قابل مصرف بود وامروزه با تامین آب آشامیدنی سالم موجب بهتر شدن سطح زندگی مردم شده است. شایان ذکر است که با حفر یک حلقه چاه عمیق که دارای ۹ اینچ آب در ثانیه میباشدمشکل آب روستا مرتفع شد.
۷-ایجاد و توسعه شبک برق روستا در مصارف کشاورزی و صنعتی و خانگی:قبل از انقلاب روستا دارای یک موتور دیزلی برق بود که فقط شبها چند ساعتی روشن و بقیه اوقات روستا فاقد برق بود اما با برقدار شدن روستا و پیوستن به شبکه برق منطقه ای در سال ۶۲ تحولات بزرگی در زندگی مردم بوجود آمد از جمله استفادهاز۸ قلم وسایل برقی خانگی .برق علاوه بر افزایش درآمد و اشتغال بر فرهنگ عمومی مردم موثربوده است. بطوریکه امروز بیش از ۹۹درصد مردم درخانه رادیو و تلویزیون دارند.در این مدت همچنین تلمبه های کشاورزی برقی شده و این امر علاوه بر اینکه بهای سوخت آن نسبت به گازوئیل پایین آمده از مشکلات خرابی موتورها نیز کاسته است و همچنین امکان استفاده از وسایل برقی در کنار مزارع بوجود آمده است.
۸- ایجاد و توسع مراکز آموزشی:روستا در سال ۵۷ دارای دو مدرسه ابتدایی (دخترانه و پسرانه)و یک مدرسه راهنمایی پسرانه بوده است. در حال حاضر روستا دارای ۸ مدرسه میباشد قراربود که سال چهرم نیز امسال افتتاح شود . شایان ذکراست که ۳ دبیرستان در دو رشته تجربی و علوم انسانی (پسرانه)و علوم انسانی دخترانه در روستا دایر میباشد. ایجاد و و توسعه مراکز آموزشی موجی بهبود فرهنگ عمومی و تحرک اجتماعی روستا ئیان و کاهش مهاجرت گردیده است.
۹-بهداشت و درمان:روستا در حال حاضر با داشتن دو مرکز بهداشت و یک مرکز بهداشتی و درمانی و وجود پزشک تمام وقت داروخانه،آزمایشگاه ،دندانپزشکی از نظر خدمات بهداشتی در سطح نسبتا خوبی است. در گذشته بدلیل نبودن راه و فقدان دارو و درمان بیشتر بیماران اورژانسی در راه ها تلف می شدند و این خدمات همچنین از رفت و آمد و صرف هزینه و وقت برای رفتن به شهرها کاسته است.
۱۰- بهسازی مساکن روستا یی : بعد از زلزله ۵۷ طبس که باعث خرابی ۱۰۰درصدی طبس و ترک خوردن سقف بسیاری از خانه ها در ارسک شد بنیاد مسکن با دادن وام مسکن بااقساط ۲۰ ساله موجب بهبود مساکن روستایی و تغیی الگوی مسکن در روستا شد.
۱۱-بسیج:تشکیل پایگاه بسیج در روستا علاوه بر اهداف دفاعی موجب امنیت بیشتری را در روستا بوجود آورد و از تردد اشرار و قاچاقچیان مواد مخدر روستا کاست.

موانع توسعه روستایی[ویرایش]

۱-مهاجرت نیروی فعال: از موانع مهم توسعه روستایی در ارسک این است که بهترین مغزها و کیفیترین نیروهایش رافراری می دهد و دو دستی تقدیم شهرها می کندو آنهایی کهدر روستا می مانند در گروهای سنس کمتر فعال هستند و به عبارت دیگر نیروی فعال روستا بیشتر مهاجرت می کنند.
۲-فرار سرمایه ها:افراد مهاجر به شهرها در شهر ها نیاز بهسرمایه برای کار و تحصیل دارند و درنتیجه آنها سرمایه خود را از روستا به شهر انتقال می دهند و گریز سرمایه از شهر به روستا مسئله رنج آوری است. از موارد دیگر فرار سرمایه اخذ تسهیلات بانکی از بانک روستا و فراری دادن آن به خارج روستا ست و موارد زیادی وجود دارد که افرادی بنام کشاورزی و قالی بافی و ...مبالغی را از بانک گرفته و سپس آنها را فراری داده اند.
۳-نظام زمین داری:ارسک بدلیل خرده مالکی نسبت به زمین زیر کشت افت تولید دارد بطوریکه هر مالکی دارای قطعات کوچک زمین میباشدو از هیچ روش علمی و جدیدی در مزارع کوچک پیروی نمی شود . امکان استفاده از ماشین آلات کشاورزی وجودندارد آب زیادی هدر می رودنیروی انسانی زیادی هدر می رودو.. از معایب دیگر خرده مالکی عدم مهارت این مالکان و بهدر رفتن منابع پولی و آب و زمین می شود.
۴-عدم شناخت جامعه روستایی از سوی برنامه ریزان: افرادی که برای روستا برنامه ریزی می کنند عمدتا شهرنشین و روستا ندیده یا کمتر دیده و متبحر درعلومی بی ارتباطبا کشاورزی و روستا وجامعه روستایی هستند و در نتجه نمی توانند یک دید کلی و منسجم از روستا داشته باشند استعدادهی روستا و نظام ارزشی روستا را بشناسند و با توجه به آنها برنامه ریزی کنند بر این اساس می بینیم واحدهای تولیدی با حمایت مردم راه اندازی می شود مانند تولید پوشاک و کارخانه چتایی ولی همینک حمایت مالی دولت کاهش یلفت دیگر این واحدها امکان رقابت در بازار را ندارند و تعطیل می شوند.
۵-فقدان یک مرکز برنامه ریزی در روستا:روستا شبیه نیازمندی است که خیلی ها قصد کمک دارند اما دقیقا نیازهایش را نمیدانندهرچند شورا و دهداری و جهاد و ... فعالند اما انسجام کمتری در این ارگانها وجود دارد و باید انسجام بیشتری ایجاد شده و کمکها وبودجه ها از یک کانال آن هم با پشتوانه تحقیقی علمی هزینه شود و همواره این سوال مطرح باشد که چه کسی کجا و چگونه هزینه کند.
۶-عدم مشارکت مردم در طرح ها و جریان توسعه: در این چند سال هر طرحی که در روستا اجرا شده دولت هم طراح و هم مجری بوده است.در نتیجه بودجه هایرهنگفتیخرج شده بدون اینکه نتایج در خور شایسته ای بدست آید. اگر نقش دولت ارشاد و کارشناسی و سپس کمک به اجرای طرح ها باشد نتایج مفیدتری حاصل می شود.

← موانع فرهنگی توسعه
الف-سطح تحصیلات که از نظر میزان تحصیلات هنوز حدود ۳۴ درصد از مردم بی سوادند و فقط رقمی در حدود ۱۲ درصد بالاتر از دیپلم سواد دارند.
ب-اعتقادات خرافی: برخی اعتقادات خرافی وجود دارد که ضد توسعه است. مانند"اعتقاد به دعا نویسی برای چشم زخم و بیماریها ،اعتقاد به بدیوم بودن بعضی روزها اعتقاد به بدقدمی و خوش قدمی و...
۷-عدم حاکمیت نگرش علمی:کنشها در روستا بیشتر عاطفی است و نگرش علمی و عقلانی کمتری برکنشها حاکم است.
۸-عدم انتقادپذیری و مشورت طلبی مسئولین:تحمل انتقاد بحد کافی وجود ندارد.
۹-گران تمام شدن تکنولوژی جدید:با توجه به شکاف درآمدی شهر و روستا امکان استفاده از خدمات متخصصان و و صاحبان ماشینهای کشاورزی شهرنشین که دارای توقع درآمدی باتلا هستند برای روستا ئیان گران تمام می شود و امکان استفاده کمتر وجود دارد.

← موانع روانی توسعه
الف-غریبه پرستی:عدم اعتماد به خودی ها و توجه بیش از حد به غریبه ها
ب-فرد گرایی:وجود روحیه فرد گرایی و عدم توجه به تعاون و مشارکت مثلا اعتقاد به این ضرب المثل که"دیگ شریکی بجوش نمی آید"
ج-مطلق گرایی: به این معنی که:یا زنگی زنگ یا رومی روم "و اینک یک فرد یا یک گروه یا یک پروژه یا کاملا منفی است یا مثبت است.

← موانع مذهبی توسعه
از موانع مذهبی می توان به آخرت گرایی افراطی و بی توجهی به دنیا اشاره کرد . همچنین اعتقاداتی نظیر اینک :هرکه دندان دهد نان دهد: یا : خدا خودش درست میکند"همچنین برپایی مجالس مذهبی بیش ارسک حد و و قت گیر و سرمایه گذاری در بعد مذهبی بدو تناسب با ابعاد دیگر.

زمینه مشارکت مردم در توسعه روستا:( پیشنهادات محقق جهت توسعه روستا)[ویرایش]

۱- درجریان پروژه های عمرانی که در روستا انجام می شود باید نقش اصلی را به مردو واگذار کرد و دولت و ارگان های ذیربط باید نقش کمکی داشته باشند :
در انجام پروژه ها دولت در این زمینه ها می تواند کمک نماید:
الف--ایجاد نیاز در مردم :اگر مردم به اهمیت بهداشت کشتارگاه یا ارتباطات پی ببرند خودشان برای انجامپروژه پیشقدم می شوند.
ب-در زمینه تحقیقات و برنامه ریزی مردم را یاری نماید.
ج-اختصاص بودجه و کمکهایمالی به اجرای طرحها
۲-تقویت شورا
۳--استفاده بهینه از نیروهای فعال و تحصیلکرده روستا (ساکن و غیر ساکن در روستا )و
۴--تقویت و اهمیت دادن به مشارکت و فرهنگ مشارکت با تشکیل شرکتهای سهامی زراعی و کشت یکپارچه
۵--تشکیل تعاونیهای تولیدی صنعتی ومصرفی با سرمایه گذاری مردم
۶--پرداخت سوبسیدبرای استفاده از تکنولوژی جدید از طرف دولت
۷--تشکیل شورای برنامه ریزی روستا یی در سطح شهرستان
۸--تشکیل یک ارگان منسجم برای عمران روستا مانند خانه عمران روستا
۹--آگاهی مردم به برنامه های دولت

منبع[ویرایش]

[۱]    



جعبه‌ابزار