توسعه مشارکتی فناوری


توسعه مشارکتی فناوری (PTD) :

برگرفته از کتاب رهیافتها و فنون مشارکت در ترویج کشاورزی

یکی از رهیافتهایی که دست اندرکاران و سیاستگذاران توسعه روستایی و کشاورزی جهت رفع مسایل و مشکلات موجود و به منظور تولید و اشاعه فناوریهای جدید در گذشته به کار گرفته اند رهیافت متعارف تحقیق و تولید فناوری بوده است. با توجه به بررسی های موجود در ادبیات توسعه کشاورزی به سه نوع کلی نظام کشاورزی به نامهای کشاورزی صنعتی ، کشاورزی انتقلاب سبز و کشاورزی سوم(RDC) Risk-prone , Diverse and Complex را می توان شناسایی کرد . همین مطالعات حاکی از ان است که رهیافت متعارف تحقیقات که به صورت سنتی و از بالا به پایین و با فرض انتقال فناوری از مراکز و ایستگاههای تحقیقاتی به کشاورزان عمل نموده است در مواجهه با نیازها و مسایل کشاورزی نوع سوم موفق و سربلند نبوده است. به نقل از چمبرز حدود ¼ میلیارد نفر به صورت مستقیم در این نوع کشاورزی (RDC) مشغول به کار و امرار معاش هستند و ازانجایی که پژوهشگران قادر به درک واقعی محیط پیچیده اقتصادی – اجتماعی و فیزیکی این دسته از کشاورزان نبوده اند در توسعه فناوریهای مناسب برای انها شکست خورده اند. در سالهای اخیر جهت رفع مشکل مذکور رهیافت بدیلی تحت عنوان " توسعه مشارکتی فن اوری " که اصطلاحا به ان PTD گفته می شود پای به عرصه توسعه کشاورزی گذاشته است.
در توسعه مشارکتی فناوری ، اساس بر دخالت افراد ذینفع در فرایند تحقیق و توسعه است . به نظر می رسد اهدافی همچون توانمند سازی مشارکت کنندگان ، افزایش اعتماد به نفس کشاورزان ، ارتقای ظرفیت نواوری و خلاقیت و توان ازمایشگری و همچنین افزایش قابلیت سازگاری با تغییرات از این طریق امکان پذیر تر و عملی تر از روشهای سنتی تولید وانتقال فناوری باشد.
در فرایند تحقیقات ، PTD به معنای شناخت نظامهای زراعی ، دانش محلی ومشکلات و نیازهای دارای اولویت کشاورزان است . در اینجا به منظور اجتناب از کاربرد مکتنیکی رهیافتهای مشارکتی ، اصل انعطاف پذیری کاملا مد نظر قرار می گیرد و کشاورزان و دیگر افراد ذینفع به همراه یک گروه از متخصصان با رشته های مختلف در فرایند طراحی پروژه های تحقیقاتی دخالت می کنند و توسعه فن اوری دیگر به عنوان یک فرایند مستقل خارجی که بر اساس برنامه های از پیش تعریف شده اجرا گردد محسوب نمی شود.
به طور کلی گفته می شود که نتایج تحقیقات کشاورزی موقعی به یک نواوری تبدیل می گردد که توسط جامعه روستایی و در عمل مورد استفاده قرار گیرد . به منظور اطمینان از اینکه تحقیقات دقیقا در جهت رفع مسایل مبتلا به جامعه کشاورزی طراحی و اجرا می شود و نیازهای کاربران فناوری و همچنین محدودیتهای منابع محلی و خطر پذیرها لحاظ می گردد ، افراد مخاطب باید به صورت مستقیم در طراحی ، اجرا و ارزشیابی فعالیتهای تحقیقاتی درگیر شوند. به طور خلاصه می توان گفت که هدف PTD توسعه فن اوریهای مناسب و به سهولت قابل استفاده از طریق به کارگیری اصول اقدام پژوهی در کشاورزی است . در اینجا کشاورزان دانش خود را در زمینه نظامهای زراعی محلی و مهارتهای محلی عرضه می کنند و از طرف دیگر محققان نیز دانش علمی ، تخصص و روش شناختی خود را در میان می گذارند.

به طور خلاصه این مراحل شامل موارد ذیل می گردد:

۱- تشخیص مشکل :
اولین مرحله توسعه مشارکتی فناوری تشخیص مشکل است . محققان با نمایندگان کشاورزان به منظور شناخت عمیق نظامهای معیشتی و کشاورزی مشغول به کار می شوند. در این باره کشاورزان نقشهای زیر را ایفا می نمایند:
مهمترین مسایل نظامهای معیشتی و کشاورزی وجود را تعیین می کنند.
روابط علی بین مسایل را مشخص می کنند .
اقدامات انجام شده در گذشته جهت کاهش تاثیر هر مشکل را توصیف می کنند .
اولویت دارترین مساله را بر می گزینند.
بر روی اینکه در اینده جهت حل آن مساله ( یا مسایل ) باید چه اقداماتی انجام دهند بحث می کنند .

اگر در این مرحله مشکلاتی که کشاورزان خواهان رفع ان هستند مشخص و به صورت بالقوه هم فناوری های مرتبطی وجود داشته باشد کشاورزان و محققان می توانند با همکاری همدیگر به ازمون انها بپردازند . بر این اساس وظیفه محققان صرفا معرفی راه حلهای فنی و فن اوریهایی است که ممکن است در حل مسایل کشاورزان راه گشا باشد . انها نباید نظر خود را به کشاورزان تحمیل نمایند چرا که اغلب ، کشاورزان از معیارهای متفاوتی نسبت به معیارهای مورد نظر محققان برای ارزشیابی فن اوری های کشاورزی بهره می جویند.


۲- آزمایشگری :
این مرحله معمولا به دو شیوه رسمی و غیر رسمی انجام می شود . در شیوه رسمی ، کشاورزان ، ازمایشات دارای اعتبار اماری را در مزارع خود انجام می دهند. دو اشکال این شیوه عبارت است از :
ازمایشات داخل مزرعه ای ، اغلب نتایج متفاوتی را به همراه دارد
محققان خواهان کنترل بر نحوه انجام ازمایشات هستند چرا که بیشتر علاقمند به اعتبار اماری هستند تا اینکه کشاورزان را به نواوری و خلاقیت تشویق کنند.

۳- ارزشیابی :
در طی این مرحله ، کشاورزان مشخص می کنند که کدام فناوری مطلوب و متناسب با شرایط انان است و دلایل ان را نیز شناسایی می کنند. همچنین انها به توصیف فناوری های نامناسب و ذکر دلایل ذیربط خواهند پرداخت. در ضمن به این نکته هم توجه می گردد که چه خصوصیاتی از فناوری مورد نظر را می توان بهبود بخشید یا اصلاح کرد . در مرحله ارزشیابی نه تنها فن اوریهای قابل اشاعه به دیگر کشاورزان مشخص می شود بلکه معیارهای کشاورزان برای قضاوت در مورد ان فناوری ها هم تعیین می گردد. شناخت این معیارها ، به طور قطع در هدایت تحقیقات ایستگاهی کارساز است.
بنابرای همانگونه که در ابتدا نیز اشاره شد اصل کلیدی PTD ، دخالت فعال و قاطعانه کشاورزان در تمامی مراحل توسعه فناوری است.



ملزومات توسعه مشارکتی فناوری :
معمولا پژوهشگران جهت شناسایی مشکلات کشاورزان ، از ابزار و روشهای مورد استفاده PPA مثل نقشه منابع ، نقشه اجتماعی ، رتبه بندی ماتریسی و ... بهره می جویند. این ابزار مثل دو لبه شمشیر هم مفید و هم خطرناک است . اگر چه این ابزار در مورد شناخت نیازها و دیدگاههای کشاورزان مفید هشتند ولی ممکن است باعث ایجاد یک احساس موفقیت غلط در محققان گردند.
هدف از بکارگیری این روشها ، جمع اوری اطلاعات مورد نیاز جهت شروع فرایند PTD است اما تجربه نشان داده است بیش از انکه به حل مسایل کشاورزی پرداخته شود به کاربرد ان روشها توجه می شود. به عبارتی بیشتر PRA است تا PTD . اگر چه نحوه استفاده از این ابزار و روشها مهم است ولی مهمتر از ان تمرکز بر اصول اساسیPTD می باشد.


علاوه بر توجه به این موضوع عنایت به موارد زیر در هنگام استفاده ازPTD ضرورت دارد:

انتخاب دقیق مکان و کشاورزان مورد نظر ، ضروری است:
انتخاب دقیق مکانهای مورد نظر و کشاورزان امری حیاتی است در حالی که کمتر به این توجه می شود . با استفاده از اطلاعاتا دست دوم می توان مکانهای مورد نظر جهت شروع فرایند PTD را تشخیص داد. سپس پژوهشگران باید در مورد وجود مشکل با کشاورزان به توافق برسند و مطمئن شوند کشاورزان به این نتیجه رسیده اند که مشکل مورد نظر به اندازه کافی مهم است که در جهت رفع ان اقدام شود.
در امر انتخاب کشاورزان مشارکت کننده در فرایند PTD افرادی باید انتخاب شوند که از هر لحاظ نماینده گروه کشاورزان باشند . به طور مثال اگر بر اساس اطلاعات دست دوم مشخص شد که وجود علفهای هرز مهم ترین مشکل است و زنان روستایی مسئول مبارزه با انها هستند ، لذا این قشر باید به عنوان گروه نماینده تعیین شوند یا اگر اطلاعات بیانگر ان باشد که مساله حیاتی در فصل خشک تغذیه دامها است و ۹۰ دزصد دامها نیز توسط فقیرترین کشاورزن نگهداری می شوند ، پس از این افراد باید در مرحله تشخیص مشکلات نیازها و اولویتها مشارکت کنند.

کشاورزان اهمیت مشکل را احساس کنند:
تعیین مشکل واقعی کافی نیست بلکه کشاورزان باید ان را به عنوان یک امر مهم تلقی کنند و علاقمند به فعالیت در جهت رفع ان باشند. این مساله خیلی جدی است ولی به راحتی از ان چشم پوشی می شود.

اکثر کشاورزان در ان مشکل سهیم بوده یا با ان مواجه باشند:
معمولا ان مشکلی باید مورد نظر باشد که اکثر جامعه کشاورز از ان رنج می برند. در غیر این صورت شانس اشاعه گسترده فن اوریهای تولید شده تا حد زیادی کاهش می یابد.

راه حلهای مناسب برای رفع مشکل وجود داشته باشند:
مشارکت کشاورزان در توسعه فناوری زمانی مفید خواهد بود که راه حلهای ممکن و مناسب جهت رفع مشکل وجود داشته باشد. در بعضی حالات راه حلهای واقع گرایانه ای وجود ندارد.

کشاورزان نو اور تعیین شوند:
شناسایی کشاورزانی که به نحوی در کار خود خلاقیت و ابتکار دارند و به طریقی با مشکلات رو در روی خود به مقابله برخواسته و راه حلهای کار سازی یافته اند ، لازم است. این افراد می توانند به روشهای مختلف به فرایند PTD کمک کنند.

مروجان فعال وجود داشته باشند:
وجود عاملان ترویج فعالی با کشاورزان همدل و مایل به خدمت به انها باشد حائز اهمیت است . در مراحل اولیه توسعه فن اوری ، برقراری تماسهای منظم با هر کشاورز جهت رفع مسایل ابتدایی و پاسخ به سوالات احتمالی ، الزامی است . این کار انرژی بر و زمان بر است و بدون وجود چنین افرادی توسعه مشارکتی فناوری با مشکل مواجه خواهد شد.

محققان از مهارتهای ارتباطی مناسب برخوردار باشند:
مهارتهای ارتباطی از مهم ترین ابزار PTD هستند. مهارتهایی همچون گوش دادن به صحبتهای کشاورزان ، طرح سوالات کاوشگرانه جهت درک عمیق نیازهای کشاورزان ، اطلاع رسانی بی طرفانه به کشاورزان در انجام موفقیت امیز PTD از اهمیت والایی برخوردار هستند. انعطاف پذیری هم از اصول اجتناب ناپذیر PTD است. از این مهاتها نمی توان شبیه یک دستور العمل جهت حصول به نتیجه نهایی استفاده کرد و کسب انها هم یک شبه و از طریق دوره های اموزشی رسمی امکان پذیر نیست ، بلکه نیازمند تجربه کار میدانی و اجرای دوره های خاص مهارت اموزی است . بدون وجود این مهارتها ابزار PTD مفید نخواهد بود.

ویژگی های اساسی توسعه فناوری مشارکتی :
PTD یک فرایند مستمر و بدون پایان است.

سرعت عمل از اصول مهم PTD است .
برنامه ریزی و اجرای برنامه ها با مشارکت کشاورزان باید به سرعت و همراه با تعهد صورت پذیرید. کشاورزان پس از تشخیص مشکل خواستار اقدام سریع هستند. انها اغلب این تجربه تلخ را دارند که افراد بیرونی که به قصد کمک به انها در توسعه نظامهای کشاورزیشان امده اند ، در جمع اوری اطلاعات با سرعت عمل کرده اند ولی برای ارایه فن اوری مورد نیاز خبری از انها نشده است. پس به منظور جلب اعتماد کشاورزان و القا اینکه عاملان توسعه دارای تعهد هستند بلافاصله پس از تشخیص مشکل باید برنامه ریزی مشارکتی و ازمون فن اوریهای بالقوه اقدام نمود.

جلب مشارکت دولت و سازمانهای غیر دولتی جهت دستیابی به نتایج پایدار.

PTD یک تجربه یادگیری برای کشاورزان است .
PTD به کشاورزان اجازه می دهد یادبگیرند و انچه را که مورد نیاز است انتخاب کنند. PTD باعث می شود دیگران متقاعد شوند که کشاورزان همیشه می دانند چه چیزی بهترین است. محققان و کشاورزان هر کدام دانش دارند که انرا به همدیگر می بخشند یا با یکدیگر مبادله می کنند. به هر حال این ارائه اطلاعات مرتبط از طرف محققان به کشاورزان است که حائز اهمیت است تا بلکه انها بتوانند با توجه به شرایط موجود تصمیمات اگاهانه ای بگیرند ، نه اینکه به کشاورز گفته شود چه باید بکند.
در هر صورت کارکردن با تعداد اندکی کشاورز مشتاق و علاقمند توفیق امیزتر کار با انبوهی از کشاورزانی است که تماس با انها بسیار دشوار است.

ایا تمام فعالیتها باید مشارکتی باشد؟
برای انجام همه فعالیتهای توسعه فناوری نیازی به مشارکت نیست . در فرایند PTD اغلب اینگونه القا می شود که افراد فکر کنند انجام هرفعالیتی نیازمند مشارکت است. بعضی از اقدامات ضرورتا مشارکتی نیستند( برای مثال اگر فناوری بالقوه ای برای ارائه وجود نداشته باشد و لازم شود فن اوریهای جدید به وسیله پژوهشگران در ایستگاهای تحقیقاتی تولید می شود) .

کاهش خطر پذیری مورد توجه کشاورزان است.
در توسعه مشارکتی فناوری باید به این نکته مهم توجه داشت که کشاورزان خرده پا یا معمولا در وهله اول اقدام به انجام فعالیتهای پرسود نمی کنند ، بلکه انها در ابتدا سعی در کاهش خطرات دارند.به طور مثال این اشتباه است که فرض کنیم کشاورزان علوفه نخواهند کاشت ، به گفته یک کشاورز " از من نپرس که ایا چغندر می کارم یا یونجه ، هردو مفیدند و من هردو را می کارم " .
[[
انجمن ترويج وآموزش کشاورزی چیا
]]



جعبه‌ابزار