توسعه گردشگری روستایی در ایالات متحده آمریکا


چکیده
توریسم روستایی ، یک موضوع جدید مطالعاتی و پژوهشی درحیطه ی دانش توریسم است . بسیاری از تأثیرات زیانبار توریسم به وسیله ی مطالعات مربوط به محیط و فضای روستایی ، مشخص شده است . فقط در همین اواخر بوده که توریسم روستایی کانون توجه مطالعات قرار گرفته ، دقیقا بر خلاف توریسم شهری که خودش درحد یک موضوع پژوهشی مستقل است .
این مقاله ، تاریخ توسعه ی توریسم روستایی را درآمریکای شمالی ، با عنایت بیشتر به تجربه ی ایالات متحده ی آمریکا و نیز ذکر مثالهایی از کانادا ، مورد بررسی و باز بینی قرار می دهد . دلیل آن تفاوت عمده دو کشور از نظر جریانات و تأثیرات توریستی به لحاظ اقتصادی است . دربازبینی و مرور تاریخ توریسم روستایی در ایالات متحده آمریکا ، این توافق وجود دارد که بسیاری از توسعه ها برنامه ریزی نشده و در نتیجه ی نیروهای بازار و نیروهای اقتصادی که چشم اندازهای روستایی آمریکا را عمیقا دچار تحول و دگرگونی می کنند ، حادث می شوند . مروری بر این نیروها دگرگون کننده ، صورت پذیرفته است . هم چنین نشان داده شده که روستاهای مقصد عموما به وسیله ی گردشگران محلی مورد استفاده قرار می گیرند و جز موارد معدودی ، بقیه ی آنها آمادگی پذیرش مشتریان خارجی و بین المللی را ندارند .
بعد از چشم انداز تاریخی ، این تفاوت وجود دارد که الگوهای جاری توسعه سیستم روستایی بر یک پارادایم قدیمی تکیه دارند ، که خصوصیات محلی را به عنوان مبنای استراتژی های توسعه و بازاریابی ، مورد استفاده قرار می دهند . این امر، درسالهای اخیر ، منجر به گرایش قابل توجه توسعه به سمت خصوصیات فرهنگی و میراث تاریخی مکان ها شده است .این تحقیق که درایالت مینه سوتا که بر سر راه مسافران و گردشگران به سمت روستاهای مقصد قرار دارد ، اجرا شده است ، شیوه ی جدیدی را برای نگرش به بازدید کنندگان بالقوه و بالفعل ، پیشنهاد می کند . به جای خط مشی توسعه ی مبتنی بر خصوصیات ، مدل مبتنی بر منفعت به عنوان یک روش جایگزین برای تعیین موقعیت روستاهای توریستی مقصد ، پیشنهاد می شود .


مقدمه[ویرایش]

این مقاله ، موضوعات توریسم روستایی را ازچشم انداز آمریکا به همراه بعضی اشارات به کانادا مورد بررسی قرار می دهد . در اصل تمرکز این مقاله بر روی تمام آمریکای شمالی بود ولی عدم توان پوشش چنین منطقه وسیعی درنتیجه فقدان دانش خردمندانه و نیز فقدان ادبیات مهم و تأثیر گذار دراین زمینه برای تعیین موضوعات جغرافیایی وسیع تر است . سوال درمورد برتری هنوز وجود دارد . مکزیک با جمعیت حدود ۱۰۰ میلیون نفر دارای متوسط در آمد سرانه ۹۱۰۰ دلار است . درمقابل کانادا با ۵/۳۱ میلیون نفر ، درآمد سرانه ۲۴۸۰۰ دلار دارد. وقتی به اثرات اقتصادی توریسم ایالات متحده می رسیم که جمعیت آن حدود ۲۸۳ میلیون نفر درآمد سرانه ۳۶۲۰۰ دلار است ، یک گوریل بزرگ وجود دارد . ( Siakhenn Tripod . Comlpercap .ta )
توریسم روستایی درآمریکای شمالی حکایت توریسم محلی است . آرامبری ( ۲۰۰۳ ) درتحلیل اهمیت و وسعت جریان توریسم ادعا می کند که توریسم آنچنان که بسیاری مدعی هستند گسترش نیافته است ، بلکه اساسا یک فعالیت شخصی و پدیده اقتصادی برای کسانی است که در کشورهای توسعه یافته زندگی می کنند . او همچنین معتقد است که توریسم بین المللی از نظر اقتصادی برای کشورهای توسعه یافته نسبت به توریسم محلی و داخلی اهمیت کمتری دارد . همان طور که در پایین توضیح داده می شود توسعه توریسم روستایی در آمریکا به دلیل شروع و ادامه ی تقاضا برای محصولات خانگی بوده است . مکزیک و درسطحی نازل تر کانادا برای حمایت از اقتصاد توریستی به توریسم بین المللی که عمدتا از طرف آمریکاست ، وابسته هستند اما دربسیاری از نقاط آمریکا حضور بازدید کنندگان خارجی رایج نیست . مطابق قطر دپارتمان اقتصادی آمریکا ، بازدید کنندگانی که به طور متوسط ۱۵ روز در آمریکا می مانند از ۶/۱ ایالت بازدید می کنند . بیشتر بازدید کنندگان خارجی عمدتا به دیدار دوستان و اقوام یا شرکت درمراسم در شهرهای بزرگتر آمده بودند. وضعیت در میشیگان نیز چنین است . این وضع فقط درغرب میانه نیست . سر شماری مسافرتها نشان می دهد که بیش از نیمی از سفرهای ۱۰۰ مایل و بیشتر در همان ایالت شروع شده و خاتمه می یابد . درکانادا برای سفرهای روزانه ۲۲ به ۱ و برای سفرهای شبانه ۹/۳ به ۱ است .
توریسم روستایی در آمریکای شمالی می تواند از دیدگاه بین المللی نگریسته شود . دسترسی به نواحی توریسم روستایی در هر کجای آمریکای شمالی که باشد ، پیشنهاد ارزان قیمتی نخواهد بود مکزیک به خاطر سیستم حمل و نقل دسترسی به نواحی روستایی چندان شناخته شده نیست . راهها کیفیت منابی ندارند و گزارش های خبری مسافرتی زیادی درباره ی خطرات رانندگی دربسیاری از نواحی روستایی مکزیک ، منتشر می شود . کانادا کشور وسیعی است که اکثریت جمعیت آن در ۳/۱ شرقی اش واقع شده اند . بسیاری از تولیدات توریسم روستایی کانادا به عنون ایستگاه های راه آهن شروع شده اند ( در نواحی مرکزی و غربی ) . ما بقی آن ، دریک سوم شرقی وابسته به جمعیت محلی است ، همان طور که به شهروندان آمریکایی که بسیار به مرز نزدیک هستند وابسته است . مطابق تجربه شخصی ، توسعه ی خانه های فصلی در مجاورت دریاچه اری و پارک منطقه ای په له درکانادا در دهه های ۷۰ و ۱۹۶۰ میلادی مربوط به ساکنان جنوب شرق میشیگان بوده است .
مسافرت درآمریکا ارزان تمام نمی شود ، بنابراین دسترسی به بسیاری از روستاهای آمریکا نیازمند یک اتومبیل است . توریسم روستایی داخلی در آمریکا به شدت به بزرگراه ها وابسته است تخمین زده می شود که توریسم داخلی آمریکا ۹ یا ۱۰ برابر کمتر از توریسم خارجی آن در ۱۹۹۹ ، ۵۰۰ میلیون سفر تخمین زده شده بوده است. سیستم بزرگراه ها درآمریکا به صورت داخل ایالت اندکی پس از پایان جنگ دوم جهانی آغاز شد و به همراه گسترش راه های درجه دوم دسترسی به نقاط روستایی ۴۸ ایالت به اضافه ی هاوایی را امکان پذیر ساخته است . فقدان خطوط آهن گسترده و فواصل زیاد بین مکان ها ، بزرگراه ها را تنها سیستم حمل و نقل ارزشمندی برای بسیاری از جوامع روستایی ساخته است . درمقابل ، اکثر نقاط اروپا به وسیله ی قطار قابل دسترسی است . مطابق تئوری اقتصادی تقاضا و بسیاری از مطالعات اقتصادی مربوط به هزینۀ سفر ، توریسم دارای یک نحنی تقاضا با شیب به سمت پایین است .
همچنین که هزینه ی دسترسی به روستاهای مقصد افزایش یابد ، مردم بیشتری از بازدید از این روستاها صرف نظر می کنند . بنابراین نتیجه تحقیق این می شود که بیشتر گردشگران محلی هستند و از مراکز جمعیتی نزدیک آمده اند . بنابراین یک اقتصاد قدرتمند توریسم روستایی به برخی مراکز جمعیتی نزدیک ، متصل شوند . علاوه بر این مالت و مک گاکین از استفاده از وسائل نقلیه موتوری شخصی برای دسترسی به روستاهای آمریکا حمایت کرده اند . ایشان یاد آور شدند که بسیاری از عوامل منجر به افزایش استفاده از اتومبیل در مسافرت های تفریحی شده است. این مقاله بخشی از تاریخ جنبش توسعه ی توریسم روستایی را در آمریکای شمالی مورد سنجش و ارزیابی قرار می دهد.
این مقاله بسیاری از مشکلاتی را که ساکنان روستاها درنتیجه ی توسعه توریسم تجربه کرده اند ، بررسی نکرده است . در عوض ، خواننده به فن دراتپوپ ( ۲۰۰۰ ) ، گارتز ( ۱۹۹۶ ) و استوکوسکی ( ۲۰۰۰ و ۱۹۹۶ ) برای بررسی این مسأله ارجاع می شود . این موضوع پیشنهاد می شود که توسعه ی توریسم روستایی ، فرصت طلب بوده و دربسیاری از گذشته اش برنامه ریزی شده نبوده است . کلنون ( ۲۰۰۳ ) اظهار می دارد که آمریکای ها قصد دارند تا بازار آزاد را ترک کنند و شکست های آن را بیازمایند . فقط پس از آن است که کار درست انجام می شود . تصویر صحیحی از توسعه توریسم روستایی در آمریکا در سال های اخیر ارائه شده است .
امروزه ، برای رسیدن به واقعیت های اقتصادی روستاهای آمریکا و در سطحی نازل تر ، کانادا برنامه ریزی توریسم صورت می پذیرد .
بسیاری از اعتبارات این تغییر از نیروهای اقتصادی گرفته شده و به سیستم های آموزشی بالاتر در آمریکا و کانادا می رود که تلاشهای در حال انجام برای تولید کتابچه های راهنمای خودیاری برای توسعه توریسم روستایی در این جوامع تولید می شوند . نکته ی مهم اینجاست که بسیاری از تلاش های اولیه درمقصد بر مبنای خط مشی ویژگی محور بوده است . به عبارت دیگر ، یک فعالیت واحد نظیر ( اسکی ، قایقرانی ، گلف ) اساس توسعه توریسم را تشکیل داده و اشکال اساسی بازاریابی رایج و برنامه های جاری را تشکیل می داده اند . این تفکر همچنان ادامه دارد اما این تحقیق در یک نگرش کل نگر ، خط مشی مورد محور را برای بازاریابی توریسم در روستاهای مقصد ، پیشنهاد می کند.

توریسم در نواحی روستایی[ویرایش]

توریسم در نواحی حاشیه ای برای سالها ، موضوع مورد نظر مطالعات بوده . چنین چیزی را در مورد توریسم شهری نمی توان گفت . ( ساچ و گارتز ۲۰۰۴ ) . مطالعات اولیه ی توریسم تلاشی برای فرق گذاشتن بین توریسم شهری و روستایی نداشتند ، گرچه می توان به وسیله ی نگاه کردن به آثار موجود به این توافق رسید ، و بیشتر این تحقیق باید در مورد سنجش روستایی آن باشد . نت کارهای اولیه در زمینه ی توریسم به دهه های ۷۰ و ۱۹۶۰ برمی گردد. جفمری ( ۱۹۸۸ ) این دوره را صحنه ی دفاع می نامد . دراین دوره ، بیشتر آثار منتشر شده درزمینه ی توریسم از این فعالیت – اغلب به دلیل منابع اقتصادی حاصل از جلب مشتری – حمایت کردند . درمیانه ی دهه ی ۱۹۷۰ موجی از مطالعاتی که با بسیاری از منافع مورد علاقه ی توریسم مخالفت می کردند ، پدیدار شد . این دوره ، صحنه ی عبرت انگیز نام گرفته است. ( جفمری ۱۹۸۸ ) . در این دوره است که مطالعات مبتنی بر جامعه ی روستایی شروع به ارزیابی برخی از آثار محیطی و اجتماعی – فرهنگی حاصل از توسعه ی برنامه ریزی نشده ی توریسم نمودند . درنتیجه ی این انتقادات مدل های توسعه جدید جامعه ، پیدا شدند. اصطلاحاتی نظیر اکوتوریسم ، توریسم فرهنگی و توریسم سبز پدیدار شدند که دربرخی موارد موضوعات اصلی عرضه شونده به توریست بودند. مطالعات ارائه دهنده مدل های جدید توسعه توریسم به عنوان صحنه ی انطباق نامیده شد . )جفمری ۱۹۸۸ ) . بیشتر مدل های جدید به نام تهاجم توسعه ای کم تر ، حساسیت بیشتر به نیازهای محلی و اتکای بیشتر به سرمایه محلی برای توسعه توریسم ، نام گرفتند . از آنجایی که تا آن زمان نواحی شهری از نظر فیزیکی دچار تحول شده بودند ، این مدل های جدید بیشتر برای نواحی روستایی و حاشیه ای مورد توجه قرار گرفتند .
تقاضا برای استفاده گردشگری از نواحی روستایی در سالهای اخیر افزایش یافته است . کیفیت های ذاتی روستاها ، نظیر برخورد شخصی ، اصالت میراث فرهنگی و فرد گرایی با افزایش تمرکز جمعیت شهری ، طنین افکن شد. ( لانگ ولین ۲۰۰۰ ) . توجه عوام به اصالت نواحی روستایی و بخصوص در آمریکا ، یک زندگی روستایی که به وسیله ی گسترش فروشندگان فراوان ( نظیر والمارت ) و فروشگاه های زنجیره ای مواد غذایی ( نظیر مک دونالد ) و فقدان مبانی اقتصادی روستایی ( نظیر کشاورزی ) تهدید می شود ، منجر به جستجوی جامعه ی روستایی طبیعی و ضایع نشده شد . متأسفانه دقیقا تجربه نمودن طبیعت بکر به خاطر تحول روز افزون روستاها در نتیجه ی تعداد افزاینده ی ، باز دید کنندگان است . درک توریسم برای جوامع روستایی در حالی که تلاش می کند تا شیوه ی زندگی سنتی را حفظ کند ، فرایند بسیار مشکلی است .

روستا یعنی چه ؟[ویرایش]

تعریف روستا ممکن است نیاز به یک تجربه اولیه داشته باشد . کشورهایی که تعداد دقیق مردم درحال زندگی و استفاده از یک محدوده را در حالت استاندارد حفظ می کنند ، تعداد مردم ساکن دریک منطقه را معیار رایج برای تفکیک شهر از روستا به شمار می آورند . در آمریکا ، سرویس تحقیقاتی اقتصادی ، تمامی سکونتگاه های کمتر دارای کمتر از ۲۵۰۰ نفر ساکن دائم را روستا می نامند . جوامع دارای ۲۵۰۰ تا ۹۹۹ /۱۹ نفر را زیر شهری و بالای ۰۰۰/۲۰ نفر را شهری می نامند. دفتر سر شماری ایالات متحده تمامی نقاط غیرشهری را روستا و نقاط با بیش از ۰۰۰/۵۰ نفر ساکن دائمی را شهر می نامند . دیگر آژانس های فدرال هم تعاریف دیگری را برای روستا بکار می گیرند . کانادا ، کشوری که تقریبا ۱۰ درصد آمریکا جمعیت دارد ، روستا را تعریف نمود ، باز تعریف کرد و دوباره تعریف کرد . آخرین تعریف از نواحی روستایی درکانادا چنین است : « افرادی که در نواحی دارای جمعیت متفرق خارج از نواحی شهری زندگی می کنند» ( مثلاً افرادی که درنقاط دارای جمعیت زیر ۱۰۰ نفر یا خارج از مکان هایی که تراکم کمتر از ۴۰۰ نفر در کیلو متر مربع دارند ، زندگی می کنند . ) آشکارا ، تفاوت زیادی بین تعاریف مورد استفاده هر کشور از روستا وجود دارد .
از دیدگاه یک توریست ، سفر به مناطقی که شدیدا توسعه یافته نیستند می تواند روستا محسوب شود . برخلاف آن ، مناطقی هم که برای پذیرش توریست ها شدیدا متحول شده اند ولی ساکنان دائمی سالانه ندارند ، روستا محسوب می شوند. مشابه آن ، منطقه های جاذب در ایالت نیمه سوتا نظیر منطقه ی دریاچه های برایزد با استراحتگاه ها ی سطح بالا و زمینهای گلف درسطح جهانی، روستا محسوب می شود اگرچه در طول ماه های پر کار تابستان تراکم جمعیت درآن به حد تراکم جوامع حومه ی شهری می رسد .
لانگ ( ۱۹۹۸ ) اعتقاد دارد که تعریف روستایی ، ویژگی هایی از زندگی است که فرد درموقع بازدید از روستا با آن مواجه می شود . روستا می تواند به عنوان مکان امن درک شود ، با ارزش های ثابت و احاطه شده به وسیله ی فضای باز و طبیعت زیبا ، جایی که فرد محترمانه و دوستانه رفتارمی کند. دریک تعریف کار کردی روستا می تواند این چنین تعریف شود : « مکانی که فعالیت اقتصادی کوچک مقیاس درصحنه اقتصاد تسلط دارد ، فضای باز فراوان است ، تماس با طبیعت یا جوامع سنتی وجود دارد توسعه به آرامی سرمایه محلی را به کار می گیرد و انواع فعالیت های توریستی در حال متنوع شدن هستند اما قابلیت های منابع محلی را نشان می دهند . (لین ۱۹۹۴ ) . کتز وپیج ( ۱۹۹۷ ) اعتقاد دارند که حتی مشاغل محلی قابلیت رشد سریع تر را دارند و توریسم روستایی هم امکانی برای تحول سریع تر سطوح فیزیکی را در روستا فراهم می کند . سطح تحول فیزیکی ، اشاعه ی اصالت و بقای شیوه زندگی سنتی وابسته به آنهایی هستند که توریست روستایی نامیده می شوند.
تعریف لانگ از روستا تغییر از پارامترهای سهل الوصول آماری به سمت پارامترهای مبهم و نامشخص اما سود محوراست . به عنوان هدف این مقاله ، عناصر اساسی تعریف لانگ به عنوان روش جدیدی برای نگرش به توسعه ی توریسم روستایی پذیرفته می شود . این موضوع پس از مرور تاریخ تحول مناطق روستایی ، روشن تر می گردد .
تحّول
توسعه روستایی درآمریکا و کانادا حکایت ازتحول بزرگ و دنباله دار می کند . نخستین مقاصد توریسم روستایی به واسطه ی خطوط آهن توسعه یافتند . شرکت های راه آهن تا حدودی در زمین های اختصاص داده شده به مسیرهای ساخته شده ایشان سرمایه گذاری کردند . لاجس دریلستون و پارک ملی بانف درکانادا به وسیله ی شرکت های راه آهن ابتدا برای خانه سازی جهت کارگران و به دنبال آن ایجاد استراحتگاه برای طبیعت دوستان نخستین ، تجهیز شدند .
دسترسی به وسیله ی خطوط آهن برای بسیاری از دیگر توسعه ها درمناطق روستایی نظیر کلبه های ماهیگیری و اردوگاه ها درآمریکای شمالی وکانادا ، حائز اهمیت بود .
بخش عمده ای از توسعه ی اولیه توریسم روستایی درآمریکا مستقیما به ایجاد راه های عمومی برای مقاصد تفریحی وابسته بود . مطابق دستور روزولت اوایل دهه ۱۹۰۰ ، سیستم پارک ملی درآمریکا ایجاد شد . مناطق وسیعی از برخی سرزمین های تماشایی و حیات وحش برای مقاصد حفاظت و تفریح آماده شدند . دیگر آژانس مهم مدیریت زمین فدرال یعنی سرویس جنگل ایالت متحده درهمان زمان چنین کاری کرد ( ۱۹۰۵ ) . با این وجود ، پس از جنگ جهانی دوم بود که توسعه ی اساسی توریسم روستایی به همکاری با کاربرد تفریحی سرزمینهای عمومی پرداخت . سیل ( ۲۰۰۰) تاریخ سیاستهای تفریحی در آمریکا را پس از جنگ دوم جهانی مورد ارزیابی قرار می دهد و بیان می دارد که صنعت اسکی آلیاین مدرن و دیگر فعالیت های واقع درسرزمینهای عمومی اساسا به واسطه تقاضای ایجاد شده توسط سربازان بازگشته از جنگ ایجاد شد . ویل در کلرادو ، Sugar bush درورمونت و کوه کریستال درواشنگتن مثالهایی از مقاصد توریسم روستایی هستند که به واسطه ی همین ارزش تقاضا برای اسکی مورد توجه قرار گرفتند . صنعت قایقرانی درآبهای سفید با استفاده از قایق های لاستیکی مازاد جنگ آغاز شد . رشد این صنعت در ۱۹۴۳ توسط وندلیس پیش بینی شده بود . مثال های دیگری ( نظیر تور جیپ ها در مسیرهای خارج از راه ) وجود دارد اما نکته ی مشترک بین این اشکال جدید تفریحی ، مازاد تکنولوژی و تجهیزات جدید باقی مانده از جنگ و افزایش تعداد ثروتمندانی که باز گشته بودند و تمایل آنها به مسافرت و تفریح در فضای باز و تفریحی ، می باشد . احتمالا ، بزرگ ترین جهش به سمت تویعه توریسم روستایی اندکی پس از جنگ و به همراه توسعه ی درون ایالتی شبکه بزرگراهی که به سرعت مسیرهای حمل و نقل اصلی توریست ها را تشکیل داد ، رخ داده است . به مجرد توسعه مسیرهای دسترسی ، جوامع بر سر راه به صورت مناطق عمده ی توریستی در آمدند . نخست مثالهای این نوع از توریسم روستایی به خوبی با مدل پیشنهادی گال ( ۱۹۷۹ ) می باشد ، درمدل برای توسعه ی موفقیت آمیز ۳ عنصر مورد نیاز است : جایی که سرویس ها و خدمات اساسی (نظیر اسکان و غذا ) یافت شود ، جاذبه ها یا دلیلی برای بازدید و خطوط ارتباطی متصل کننده مراکز خدماتی به جاذبه ها و مراکز بازاری .
تقاضا برای تفریحات صحرایی در نتیجه بازگشت سربازان ، با افزایش تحرک مشخصی و کودکان درخانه ها محرک های اولیه مسافرت های هرچه بیشتر به روستاهای آمریکا بودند . مازاد موجود درسالهای اولیه ی پس از جنگ کافی بود ، اما افزایش سریع و منظم استفاده از مناطق تفریحی فدرال در دهه های ۵۰ و ۱۹۴۰ زمین مهیا شده و تقاضا برای تفریحات صحرایی و طبیعی را نشان داد . سیاست ایالت متحده درطول این دوره دیگر موضوعات تأثیرگذار به روی بودجه ی آژانس های فدرال مدیریت کاربری زمین نظیر جنگ کره را مورد بی توجهی قرار داد . ( اورهارت ۱۹۸۳ ) . با این وجود در طی این دوره بسیاری از جوامع قرار گرفته بر سر راه خدمات مورد نیاز توریست ها را مهیا کردند و از اقتصاد استخراجی ( نظیر معدن داری و جنگل داری ) به سمت اقتصاد توریستی رفتند . یقیناً می توان این بحث را مطرح نمود که یکی از کاتالیزورهای مهم توسعه توریسم روستایی درآمریکا مهیا نمودن مناطق وسیع برای استفاده عموم به همراه به کار گیری این زمین ها درسطح وسیع به واسطه ی تقاضای ایجاد شده پس ازجنگ دوم جهانی بوده است .
در اواخر دهه ۵۰ و ۱۹۶۰ بود که با تصویت مجلس ، سیاست های مربوط به زمین های عمومی، فرصت های افزایش زمین های مازاد و مدیریت آن برای کاربری غیر صنعتی را در نظر گرفت . آخرین بخش از مصوبه ی فدرال ایالات متحده که تفکر در مورد نحوه ی به کار گیری منابع را دگرگون کرد ، قانون طبیعت بکر در ۱۹۶۴ بود . سیل ( ۲۰۰۰ ) این دوره را (۶۸- ۱۹۵۸ ) را عصر طلایی تفریح و تفرج می نامد .
هیچ کسی نمی تواند اهمیت سیاست زمین فدرال را در توسعه توریسم روستایی نادیده بگیرد . کرامپتون ( ۱۹۹۰ ) معتقد است که بازدید سالانه از دیزنی Disney به عنوان نخستین پارک مصنوعی در آمریکا برابر ۱۳ درصد از کل بازدید های سالانه درآمریکا است . پارک های ملی، فقط بخش کوچکی از زمین های ایالتی فدرال را تشکیل می دهند . بسیاری از مقاصد توریسم روستایی ، وجودشان را مدیون زمین های فدرالی که درآن قرار دارند هستند .
هنوز هم این مقاصد اولیه ایده ی خوبی نسبت به آنچه به عنوان مقصد دارای کیفیت اتفاق افتاده ندارند . درجهت حفظ سنت بازار آزاد آمریکا ، بسیاری از جوامع سر راه به صورت آشفته و برخی با حالت ناپایدار توسعه پیدا کردند . درمورد نحوه ی توسعه ی این جوامع به وسیله روز نو و پال شیپر ( ۱۹۷۹ ) دریکی از نخستین کتابها درباره ی موضوع های توسعه توریسم روستایی صحبت شده است .
از دهه ۱۹۶۰ و به دنبال آن تا امروز ، شکل دیگری از تحول شروع به تأثیر گذاری بر جوامع روستایی آمریکا و کانادا نموده است . بسیاری از روستاهای آمریکای شمالی تا آن زمان درسطح فعالیت های استخراجی نظیر مزرعه داری و دامداری پایین نگه داشته شده بودند . نخستین استراتژی های مهاجر پذیر ، تعهد نسبت به آزادی و ثروت کسانی که می خواهند ریسک رفتن به مناطق مرزی و مزارع دراختیار قرار داده شده توسط دولت را می پذیرند ، پیشنهاد می کند . اگر چه پاول ( ۱۸۷۹ ) نسبت به سکونت در مناطق خشک غربی آمریکا هشدار داد ، اما به کار گیری سیاست های زمین درشرق آمریکا که بسیار مؤثر بود باعث نشنیده گرفتن هشدار او شد . نتیجه ی آن ایجاد قانونی دامداری های بزرگ غربی درپهنه ی اراضی واگذارشده ی دولتی بود ( استگ فر ۱۹۹۲ ) . برای ده ها سال ، صنایع استخراجی درچشم اندازهای روستایی آمریکا غلبه داشتند و عامل توسعه ی بسیاری از شهرک های روستایی بودند . امروزه ، بسیاری از روستاهای مهم که به واسطه ی الوار کشاورزی و معدن داری و ثروت حاصل از آنها ساخته شدند به شهرک های توریستی تبدیل می شوند با اتکای به همان ثروت پیشین ، همانطور که درمعماری کلاسیک دوره ی ویکتوریا یک احساس منحصر به فرد از مکان ایجاد می کردند .
نهایتا صنایع استخراج معادن به خاطراحساس نسبت به اهمیت قیمت تولید خام کاهش پیدا کرده و درنتیجه ی تحقیق کشاورزی تولید بالاتر محصولات و کشاورزی عمقی و الگوهای سودمند کشاورزی رواج پیدا کردند . این دو تغییر منجر به کاهش ساکنان روستاها و افزایش سطح جامعه شهری شدند . شهرک های روستایی و روستاهای آمریکا کم شدند و تقسیم درآمد بین شهر و روستا دچار شکاف زیادی شد . درطول دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰ بود که توریسم به عنوان ابزاری برای توسعه ی روستاها ی آمریکا مورد جستجو و کنکاش واقع شد .
همچنین درطی دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ شکل جدیدی از توریسم روستایی به صورت تصاعدی افزایش یافت . توسعه ی خانه های فصلی ، خصوصا در نواحی دارای امکانات نظیر مناطق دریاچه های پنجگانه دراین دوره شتاب مضاعفی به خود گرفت ( راگاتز ۱۹۹۶ ) . جدای از این مورد ، دوره های آرام تمایل به مالکیت زمین درنواحی روستایی به آرامی در حال افزایش بود و منجر به تورم قیمت زمین در این نواحی شد . انگیزه ی توسعه ی توریسم روستایی دراین دوره به خاطر مهیا نمودن زمین توسط دولت فدرال ، ایجاد تجهیزات یا سیاست مناسب نبود . هم چنین دراثر هجوم مشتریان جدید متفاوت از خانه های فصلی و مالکان غایب هم نبود . تقاضا برای تجربه ی روستاها روبه فزونی داشت اما یک عامل صرف نمی تواند دیدگاه نوین اقتصادی به روستاهای آمریکا را تشریح کند . آن چه که بهتر از بقیه ی عوامل تحول رخ داده دراین دوره را شرح می دهد این است که همانند دیگر اجزای رشد اقتصادی جز توریسم ، کاهش اهمیت و رشد اقتصادی درنتیجه جبران ضعف دیگر صنایع اتفاق افتاده بود . فن دراستوپ ( ۲۰۰۰ ) خاطر نشان می سازد که کاهش صنعت ماهی گیری تجاری دراقیانوس اطلس توسط کانادا موجب پیدایش تعاریف جدید از جوامع توریستی دراین کشور شد .
توریسم نظیر دیگر صنایع نیست و وضعیت آن سوال برانگیز است ( اسیت ۲۰۰۳ ) . کانال های توزیع کننده معکوس هستند ، تولید و مصرف هم زمان اتفاق می افتد ، لیست موجودی وجود ندارد، منابع مورد نیاز انسانی شدیدا به خدمات وابسته هستند . این تفاوتها و تفاوتهای دیگر ، نشان می دهند که تغییر از اشتغالات سنتی نظیر مزرعه داری به فعالیتی که شدیدا به توریست وابسته باشد ، چندان آسان نیست .
کمک به توسعه ی توریسم روستایی آن چنان که ذکر شد ازسوی دولت فدرال نبود . وقتی هر گونه تمرکز بر روی بازاریابی خارجی ( مثل بین المللی ) انجام شود ، سیاست دولت فدرال وابسته به توریسم است . تنها قانون فدرال آمریکا که مستقیما مرتبط با توریسم است قانون ملی توریسم بود که در ۱۹۷۳ اداره ی ملی توریسم را تأسیس نمود . سیاست توریسم روستایی دراین قانون ذکر نشده بود . حتی زمانی که یک مطالعه درسطح ملی نیاز به سیاست توریسم روستایی را نشان داد (ادگال ۱۹۹۹ ) نه کنگره و نه رییس جمهور ، آن را پشنهاد نکردند . وقتی در۱۹۹۲ کنگره ی بنیاد ملی توریسم روستایی را تأسیس نمود ، تلاش این بنیاد برای تصویب بودجه از زمان تصویت تا زمان صدوردستور تأسیس ، ناکام ماند . هنوز هم آن طور که ذکر شد ، توریسم داخلی و محلی است که توریسم روستایی را ایجاد می کند . در غیاب یک سیایت فدرال راهنما ، کمک ها توسط ایالت ها صورت می پذیرد . یکی از مهم ترین اشکال تحول درسیاست ها ، قانون مالیات بود که به شهرداری های محلی این مجوز را می داد که استفاده کنندگان ، عمدتا مشاغل توریستی ، مالیات بگیرند . بارعمده ی این مالیات ها بر روی دوش استفاده کنندگان ازخانه های کرایه ای تجاری قرار داشت . این به اصطلاح مالیات های رختخواب و اتاق مسافر و .... دراختیار اکثر ایالت ها قرارداشت . ( لویانکونو ۱۹۹۱ ) .
تا این زمان انطباق عمده ی مالیات های اماکن اسکان ، مهم ترین سیاست تأثیرگذار برروی توسعه توریسم روستایی درآمریکا بوده است . درحالی که تا پیش از این تغییر ، فقط شهرهای بزرگ دارای مراکز برگزاری مراسم ، بودجه ی عمومی و در آمد محور برای ایجاد دفتر مراسمات و باز دید کنندگان داشتند ، امروزه تقریبا هر اجتماع و روستایی که داری اماکن اسکان تجاری و قدرت تحمیل مالیات ها به استفاده کنندگان از این اماکن باشد ، دارای چنین دفتری می باشد . تعجب انگیز نیست که بسیاری از این مراکز و دفاتر نقش خود را درکمک به مشاغلی که این مالیات را جمع می کنند ، می دانند . به عبارت دیگر ، قرار دادن سرها بر روی بالش ، تمرکز اصلی فعالیت این دفاتر است ،نه رسیدگی به موضوعات مربوط به توسعه ی توریسم .
دیگر سیاست مهم ایالتی ، مستلزم ایجاد آژانس های توریسم ، تقسیمات یا دپارتمان های در این آژانسهای ایالتی است . با به کار گیری برنامه های متنوع بودجه از طریق رایج ترین مالیات بر درآمدهای ایالتی ، هر ایالت در آمریکا یک دفتر رسیدگی به بازار یابی توریسم دارد . درمقابل ، دولت فدرال در سال ۱۹۹۶ قانون توریسم و مسافرت ایالات متحده را لغو کرد . کانادا با آژانس توریسم فدرال منطقی تر برخورد کرد اما آن را جای گزین کمیسیون توریسم کانادا نمود بنای آن نیاز به مشارکت با بخش خصوصی و هماهنگی با آن بود که پول مورد نیاز را دولت تأمین می کرد . آن سیاست اثبات نمود که افزایش مؤثرتر رشد سرمایه بازاریابی بخش خصوصی ، امروزه از نیاز به هماهنگی بیشتر است .
کمک دیگربه تحول در آمریکای شمالی ( روستاها ) که شدیدا وابسته به توریسم بوده درنتیجه استقرار آموزش عالی بوده است . درجریان سرویس گسترده همکاری قانون دوریل ۱۸۶۲ که سیستم اهدای زمین به دانشگاه های ایالتی را در ایالات متحده ی آمریکا ایجاد کرد ، هرساله کتابچه های راهنما و دیگر منابع برای کمک به جوامع روستایی برای درک و مدیریت توریسم درجهت منافعشان منتشر می شد . تویعه ی توریسم روستایی یکی از موضوع های رایج دراین کتاب ها بود . براون ( ۲۰۰۰ ) بسیاری از آنها را که درانتشارات دپارتمان کشاورزی آمریکا منتشرشده مشخص کرده است . یکی از نخستین آنها که به موضوعات توریسم روستایی می پردازد این کتاب است : توریسم ایالات متحده ی آمریکا : راهنمایی برای توسعه ی توریسم . (دانشگاه میسوری ، ۱۹۷۸ ) .
دانشگاه های کانادا هم محصولات خوبی درزمینه ی توریسم روستایی منتشر کردند ، نظیر فیلم ویدیویی : کلیدهای توسعه ی موفقیت آمیز توریسم : درس های از نیاگارا . کانادا هم چنین تلاش زیادی را در سال های پایانی قرن بیستم برای استقرار موضوعات روستایی در مباحث رایج انجام داد . اگر چه توریسم یکی از این موضوعات روستایی است مالکان آن دبیرخانه ی روستایی دربخش کشاورزی و تولید غذای کانادا به سنت های قدیمی درکانادا ادامه می دهند و آمریکا موضوعات روستایی آمریکای شمالی را از دیدگاه گرایش های صنعتی منابع طبیعی ، می نگرد .

توریسم روستایی امروزه[ویرایش]

تحول تولیدات توریسم روستایی همچنان ادامه دارد . توسعه های اولیه ، همانطور که توضیح داده شد وابسته به دسترسی منابع و موجودیت آنها از طریق تقاضای نیروهای خارجی نظیر جنگ دوم جهانی ، افزایش درآمد خالص و توسعه ی سیستم های مناسب حمل ونقل بود . در طی دهه ۱۹۷۰ مدل پیشنهادی توسعه سیستم روستایی توسط گان ( ۱۹۷۹ ) به نظر می رسید که مناسب روستاهای توریستی مقصد بوده است . بعدها حرکت بازگشت مراکز خدماتی به جاذبه ها شروع شد .
تحول جوامع روستایی نظیر اورلاندو ، فلوریدا به مراکز مصرف شهری مشهور بود . لای وگاس که یک زمانی یک آبادی شرط بندی روستایی در یک جامعه آزاد شرط بندی تقریبا قانونی بود ، به یک منطقه شهری با بیش از ۲ میلیون نفر ساکن دائمی که جاذبه اصلی آن یعنی شرط بندی به وسیله ی بسیاری جاذبه های دیگر که برای تسهیلات ایجاد بازار خانوارگی فراهم شده اند افزایش یافته است . اورلاندو و لاس وگاس از مقاصد منحصراً وابسته به توریست های داخلی به ایستگاههای ابتدایی بازار بین المللی تبدیل شدند . در یک سطح کوچک تر ، میسوری به مرکز اصلی مصرف هزینه های زیبا که شدیدا به موسیقی وابسته بود تبدیل شد و هنوز هم حامی اصلی بازار داخلی است .
مناطقی نظیر بژیز و درمینه سوتا درقلب یکی از ایالات اصلی دریاچه ای ، بوسطه و درصد بالای بازدید کنندگانی که دارای خانه های فصی هستند تبدیل به یک منطقه ی شهری شد . مشاغلی که در این منطقه توسعه یافتند ، تسهیلات مورد نیاز این خانه ها را مهیا می کنند و بدین واسطه به نام مالکان این خانه ها و منطقه ی اصلی و مادری این مالکان شناخته می شوند .
تلاش های جدید برای ایجاد مراکز مصرف و حمایت از توسعه توریسم روستایی به واسطه ی رشد فستیوال ها و مراسم ها محقق شد . گتز ( ۲۰۰۰ ) نظیر جافیسکی ( ۱۹۹۴ ) مدعی هستند که از ۱۹۳۱ سالانه ۶/۴ درصد به رشد مراسم ها افزوده شده است. فقط ۴۰ درصد از این رشد در دهه ی ۱۹۸۰ اتفاق افتاد. موضوعاتی هستند که درباره ی پایداری رشد صحبت می کنند . آنچه واضح است این است که برخی جوامع روستایی شدیدا به نام مراسم هر ساله اشان وابسته هستند . گیلروی درکالیفرنیا مدعی است که مرکز سیر جهان است و تقریبا تمام بازار آن وابسته به توسعه – ی این نام و تصویر است .
دریک مقیاس کوچکتر ،سیمور درویسکانیسن خانه ی اولیه ی همبرگر ، با رکورد جهانی تولید همبرگر درسال ۲۰۰۱ است و مدعی است که نخستین ساندویچ همبرگر را درتاریخ فروخته است. تعدادی از گرایش های بازار که علائم مثبتی را برای توسعه ی توریسم روستایی نشان می دهند ، عبارتند از :
۱. افزایش تمایل به میراث فرهنگی ، سنت ها ، اصالت و زندگی روستایی
۲. تعداد بالای روزهای تعطیل سال به همراه تمایل به گذراندن یک استراحت کوتاه درمنطقه ی روستایی
۳. افزایش آگاهی درباره ی سلامتی که برای زندگی روستایی و ارزشهایی نظیر هوای پاک ، فرصت های شغلی و موقعیت های بدون استرس جاذبه های مثبت ایجاد می کند .
۴. تمایل بازار به تجهیزات صحرایی با قابلیت بالا از لباس گرفته تا همه گونه دوچرخه های صحرایی و کوهستان تجهیزات تکنولوژیک کوه نوردی
۵. جستجوی سکوت و آرامش
۶. یک جمعیت سالخوده اما فعال که زود تر بازنشسته شده اند اما درسنین پیری به دنبال زندگی و مسافرت هستند ( لانگ ولین ۲۰۰۰ )
نتیجه ی این گرایش ها ، تلاش های فراوان برای ایجاد محصولات توریستی اضافی ، شامل تأکید فراوان بر میراث فرهنگی و فرهنگ ، توسعه ی بازارهای مطمئن نظیر تور پرندگان ، گلف و تاکید فراوان ب توریسم کشاورزی بوده است .
اینها همه خط مشی های بی نظیری هستند که بر مبنای مدلهای قدیمی نحوه ی توسعه ی مقاصد توریسم روستایی می باشند . بخش بعدی ، مختصرا به بحث درباره ی برخی روشهای ویژگی محور با احترام به علاقه ی مشتری می پردازد .

جهت گیری به سمت خصوصیت[ویرایش]

مقاصد بسیار ابتدایی توریسم برای ارضای علایق بازار توسعه یافتند . استراحت گاه های ماهی گیران در غرب میانه ، اسکی دامنه ای در نیوزانگلند و غرب ، قایقرانی آبهای شیرین در ایالات شرقی وغربی ، مراکز خدماتی برای بازدید کنندگان از پارک های ملی و نظیر آن . اخیرا این روش ویژگی محور شامل جاذبه های تاریخی و فرهنگی و توریسم کشاورزی هم شده است . در سال ۱۹۹۵ به دنبال پیغام کاخ سفید در کنفرانس توریسم که می گفت هرجامعه ی کوچکی می تواند توریسم میراث ها و فرهنگ خود را گسترش دهد ، توریسم فرهنگی و تاریخی پیشرفت و جهش زیادی به سمت توسعه داشته است . دربرخی سال های دهه ی ۱۹۹۰ بود که توریست ها شروع ب جستجوی جاذبه های تاریخی و فرهنگی نمودند . دست آخر ، توسعه دهندگان و متخصصان بازاریابی شروع به جستجوی شوره فرهنگی نمودند . لاورسیر ( ۱۹۹۸ ) وزو کووسکی ( ۱۹۹۴ ) گزارش می کنند که در۱۹۹۴ درایالت برتیش کلمبیا ۱۸۲ شغل به سوی توریسم وجود داشته که از رشد نرخ داده درآن از ۱۹۸۳ تا آن زمان بیشتر بوده است .
ریچاردز( ۲۰۰۰ ) معتقد است که با توجه به تعاریف گسترده ی غیر ثابت عناصر فرهنگی ، علاقه ی گسترش به توریسم فرهنگی – تاریخی پاسخگوی رشد موجود دراین بخش هست . ریچاردز ادامه می دهد که ممکن است واقعا بازار محصولات فرهنگی و تاریخی ، اشباع باشد . از این رو ممکن است پیشنهاد تمرکز تلاش های مربوط به توسعه ی توریسم بر روی خصوصیات فرهنگی – تاریخی یک پیشنهاد پر ریسک باشد .
توریسم کشاورزی و رشد آن به دلیل نیاز به باز گرداندن سرمایه ی غیر دولتی به مزارع کسانی است که به مقابله با اقتصاد جهانی رفته اند . مثال های فراوانی دراین زمینه دراروپا وجود دارد که نشان می دهد توریسم کشاورزی دارای قابلیت رشد است . ( لانگ ولین ۲۰۰۰ ) . وقتی به آینده ی توریسم روستایی در امریکای شمالی نظرمی افکنیم این سوال پیش می آید که خط مشی ویژگی محور هنوز هم روشی است که دنبال می شود . اگرچه توریسم ، تماما تجارب و مقاصد و نیروهای مربوط به بازاریابی است ، بیش و پیش از همه تلاش می کند تا محصولات حاصل از ویژگی ها ( نظیر ماهی گیری ، پارک های ملی ، قایق رانی آب های خروشان و ... ) را بفروشد، مفروض این است که این ویژگی ها آن چیزی هستند که فردی را از یک منطقه ی خاص با تجربه ی منحصر به فرد از این منطقه بدین جا می کشاند . آژانس های مدیریت منابع طبیعی جزء اولین کسانی بودند که به تجارت به دست آمده از به کارگیری انواع تجارت مربوط به تفریحات توجه کردند . آن ها دریافتند که معمولا حتی در یک محصول خاص ( نظیر پیاده روی ) تجارب فراوانی وجود دارد . علاوه بر این ، آنها قادر بودند تا این افراد را بر حسب تجاربشان ، طبقه بندی کنند .
بر عکس ، تحقیق اختصاصی توریسم ، راهبرد تجربه محور را تا مدتها بعد ، نپذیرفت . نخستین مطالعات مربوط به تصویر مقصد ، از پاسخ دهندگان می خواستند تا درکشان را از فعالیت ها یا جاذبه های یک مقصد توریستی بیان کنند .
تا سال ها بعد از این روش پیروی می شد که مردم درباره ی این که اشکال فیزیکی مقصد چه ویژگی هایی دارد یا می تواند داشته باشد ، چگونه می اندیشند ؟ یک نکته ی استثنایی در راهبرد ویژگی محور برای ارزیابی و بازاریابی مقاصد ، کار پلاک ( ۱۹۷۴ ) بود . کار او که حالا با عنوان ریسک پذیرها / وابسته ها نامیده می شود ، عنوان می کند که مردم به حسب نحوه ی انتخاب چگونگی سفر و اشکال رایجی از تجارب که کلا آنها درسفر جستجو می کنند ، قابل طبقه بندی هستند .
خط مشی پلاک آنچنان سود محور نیست که خصوصیات لازم برای تعریف بخش های بازار که بر مبنای الگوهای مصرف تولید محور هستند ، را داشته باشد . در منطقه ی تصویر مورد نظر تحقیق تجربه محور در ۱۹۹۱ زمانی که اچزو ریچی پیشنهاد کردند که تصاویر باید بر مبنای سه پیوستاری که ارزیابی کلی از درک شخص به عمل می آورد ، تنظیم می شود . کار آن ها تلاش های دیگری را ایجاد کرد که ارزیابی تصاویر به صورت ویژگی محور به دیدگاهی که شامل تجارب وسیع تری در زمینه ی آنچه توریست در تعطیلات جستجو می کند را تبدیل نمود . مدارک چندانی بر مبنای ارزیابی مناسب ادبیات بازار یابی روستایی وجود ندارد که نشان دهد هرگونه تغیرات اساسی در نواحی روستایی خودش را درقابلیت جذب مشتری نشان می دهد . با تجربه ی به دست آمده از خواندن یا دیدن آگهی ها می توان گفت هنوز هم خط مشی ویژگی محور وجود دارد .
(ن و ۱۹۹۶ ) نحوه ی انتقال پیام های ویژه ی زبان آگهی ها را درباره ی فواید به دست آمده از بازدید یک مقصد خاص را مرور و بررسی کرد . هنوز هیچ کس یا مدرکی مدعی نیست که آگهی های چاپی توسط توریست ها ی بالقوه ی مورد نظر دیده می شود .
برای تأکید این نکته که توریسم روستایی وابسته به حمایت تولیدات تجربی توسط بازاریابی است که به تجربه ویژگی های فیزیکی ویژه ای که شایسته ی افزایش جاذبه هستند ، دو مطالعه ی اخیر ارجاع داده می شوند . فقط بخش های که توریسم فرهنگی – تاریخی و کشاورزی دو ویژگی مخصوص جدید را بررسی می کنند درتوجه به افزایش توسعه و بازاریابی ، برجسته می شوند .
نخستین مطالعه ، خصوصیات و تسهیلات رویت شده توسط استفاده کنندگان از شاهراه درایالت مینه سوتا بوده است .مطالعه دوم مطالعه ی نیمرخ بازدید کننده ها ی توریست درپنج جامعه ی روستایی مینه سوتا انجام شد . برای رعایت اختصار طراحی این تحقیق با جزئیاتش دراینجا نیامده است . در عوض خواننده به وبسایت مرکرز توریسم دانشگاه مینه سوتا برای توضیحات کامل تر متد مورد استفاده ، ارجاع داده می شود .
یکی از سوالات استفاده کنندگان از اتوبان در۱۱ بخش از ایالت مینه سوتا چنین بود : « درادامه مسیر لیست تجاری است که ممکن است امروز ، شما درجریان سفر دراین بخش به دست آورید . سپس اینکه چگونه شما می توانید این تجارب را در این بخش از راه به دست آورید به لیست تجارب مرتبط با فرهنگ شامل : تجربه فرهنگ محلی ، تجربه مراسمات فرهنگی محلی ، آموختن درباره ی تاریخ فرهنگ منطقه . از پاسخ دهندگان خواسته شد تا در از یک مقیاس ۷ قسمتی از غیر مهم تا بسیار مهم استفاده کنند . برای رسیدن به تجربه ی پاسخ دهنده از او خواسته شد تا دریک مقیاس چهارسطحی نرسیده تا کاملا رسیده استفاده کند. لیست تجارب شامل ارتباط با توریسم کشاورزی هم بود : « تجربه الگوهای کشاورزی محلی » .
راه های انتخاب شده برای تحلیل دردرون ایالت بوده و شامل اتوبان های خوش منظره و خوش طرح ، اتوبان های بین ایالتی و راه های روستایی و ناحیه ای بودند . اتوبان ها به گرو جنگل ها ، نواحی کشاورزی ، شهرهای کوچک و نواحی متوپل می گردیدند . بخش هایی از مسیر که برای مطالعه انتخاب شدند کوتاه بودند ( ۶۰ – ۱۵ مایل ) تا تعداد چشم اندازهای مختلفی که پاسخ دهنده از آن ها عبور کرده محدود باشد و اطلاعات زاید و به درد نخور به دست نیاید .
تقریبا بدون استثنا ، استفاده کنندگان از اتوبان تجربه ی پدیده های فرهنگی و الگوه های کشاورزی، پایین ترین سطح از علاقه را به خود اختصاص می داد . حتی جویندگان تجربه فرهنگی دربخش های مسیرکه شامل جاذبه های مهم فرهنگی نظیر پارک ایالتی با تپه ی مدفن بومی ها بود ، ادعا کردند که نتوانستند به جاذبه ی مورد نظرشان دست یابند . این یافته ها از سخنان ریچاردز ( ۲۰۰۰ ) که گفت : درسال های اخیر تعریف فرهنگ سست شده و تقریبا غیر ممکن گشته است ، حمایت می کند . برای معدودی از علاقه مندان به الگوه های فرهنگی یافته ها نشان داد که علی رغم انجام تحقیق درفصل تابستان و در اوج فعالیت کشاورزی آنها نتوانستند به جاذبه ی مورد نظرشان دست یابند .
دیگر یافته ها مطابق خط مشی ویژگی محور ، منتشر شدند . وقتی تحلیل عامل برای انتشار انواع مختلف گروه های استفاده کنندگان یک بخش بزرگراه یافت شدند ، نام های « یاد گیرنده و یاد دهندگان » داده شدند . اندازه گیری این سنجش از ۱۱ درصد تا ۳۱ درصد از استفاده کنندگان یک بخش ویژه ی بزرگراه متغیربود . اعضای این بخش مایل بودند تا درجریان رانندگی در مناطق روستایی و بازدید از شهرهای کوچک ، چیزهای جدید بیاموزند . آن ها همچنین نسبت به بخش های دیگر غیر قابل پیش بینی بودند و درجریان سفر ، کارهایی نظیر تماشای پرندگان و پیاده روی ، انجام می دادند .
یک مطالعه بازدید کنندگان مقاصد روستایی درمینه سوتا مطالبی بیش از این داشت . بر خلاف تحلیل عامل ، آن نشان داد که بازدید کننددگان ویژه تمایل به تجمع در بخش های ویژه ای از فعالیت ها داشتند . فعالیت هایی نظیر ماهی گیری ، گلف و قایق رانی تمایل به بخشهای جداگانه داشتند در حالی که فعالیت هایی نظیر پیاده روی ، رانندگی برای لذت بردن از رنگهای پاییزی تمایل به یک جا جمع شدن دارند . تحلیل فعالیت ها نشان می دهد که فعالیت ها گران و وقت گیر بخش مخصوص به خود را می سازند . این موضوع به تشریح موفقیت راهبردهای ویژگی محور کمک می کنند .
استراحتگاه های ماهی گیری و گلف در غرب میانه بسیار زیبا بوده و جزء استراحتگاه های اولیه هستند . از سوی دیگر بخشهایی که از نظر محصول با هم تفاوت دارند اما از نظر دسترسی و خروج از فعالیت شبیه هم هستند ، معمولا در توسعه ی توریسم روستایی نادیده گرفته می شوند. راهبرد ویژگی محور توسعه ی توریسم روستایی تا امروز تسلط دارد همان طور که بر اساس شواهد یک روزنامه از سمینار برگزار شده ی بیار صنایع مسافر تر آمریکا با عنوان طرح توسعه توریسم فرهنگی و میراث فرهنگی پیداست ( ۲۰۰۳ TIA ) . اگر چه راهبردهای توسعه ی ویژگی محود ممکن است مبنای توسعه ی توریسم باشند اما مثال هایی از الگوی تاریخی تویعه ی توریسم روستایی درآمریکای شمالی هستند . بعضی مقاصد ممکن است در حالی که از راه برد ویژگی محور برای جذب توریست بهره می گیرند ، قادر باشند تا میراثشان را به عنوان سرمایه ای برای مبنای توسعه درآورند .
مثلا ردوود ، داکوتای جنوبی از مرکز شهرش به وسیله ی جواز به کازینوها برای به دست آوردن اختیاراتشان ، محافظت نمود . درآمد این برنامه ها از فعالیت های حفاظت تاریخی حمایت می کنند . دراین مورد ، بازدید های قمار بازی به عنوان توریست افزایش یافت و حتی از ویژگیهای تاریخی شهر حفاظت کردند . استفاده از میراث فرهنگی برای پیشرفت مقاصد بازاری راهبرد ویژگی محور توسعه را برای توسعه ی توریسم روستایی به کار گرفته است . کرس تتر (۲۰۰۱ ) معتقد است که علی رغم این که بسیاری ازمنابع مدعی هستند که آمریکای ها به مسافرت به مکان های تاریخی علاقه دارند ، عده ی کمی از مردم چنین می کنند . مک کی ، به بازارهای مطمئن وابسته به فعالیت های فرهنگی در آمریکا و کانادا پرداخته است . به این بازارهای مطمئن هنوز به عنوان یک بخش دارای کیفیت کافی مهم نگریسته نمی شود . آنچه که آنها یافتند درمورد الگوهای فعالیت به شکل شگفت انگیزی شبیه نتایج به دست آمده درمینه سوتا بود . ورود آسان ، انواع فعالیت های دارای دسترسی آسان ، آنچه که نویسندگان آن را اشکال مثبت فعالیت می نامند تمایل به تجمع درگروه های منتخب مسافران دارند . فعالیت های فرهنگی مکررا به وسیله ی انواع دیگری از فعالیت های مثبت نظیر تماشای پرندگان و پیاده روی گروه بندی می شوند .
یافته های ایشان می گوید که راهبردهای ویژگی محور توسعه به اندازه ی کافی برای همه ی مسافران کار نمی کند . آن ها هم چنین بحث می کنند که راهبردهای ویژگی محور توسعه ی توریسم که اشاره به توریسم واجد علاقه ی خاص می باشد ، مستبدانه تمایزاتی را از نظر مفهومی و عملی بین گروه های موجود ایجاد می کند . ممکن است برای بازاریاب ها تفکر مطابق خط مشی ویژگی محور آسان باشد ، اما توریست ها احتمالا چنین نمی اندیشند .
نتیجه گیری
توسعه ی توریسم روستایی درآمریکای شمالی ، و استان فرصتی است که درنتیجه ی وقایع جهانی، خصوصا جنگ دوم جهانی ایجاد شد . اندکی پس از جنگ دوم جهانی ، رونق آمریکا و کانادا ، همراه با افزایش تقاضاهای جدید برای تفریحات منجر به رشد بالای جوامع روستایی به عنوان خدمات دهندگان اولیه به گردشگران شد . این دوره ی شکوفایی روستاها بود ، کشاورزی هنوز موتور اقتصادی روستاها بود . و صنایع کوچک شروع به جستجوی مکانی برای استقرار درروستا نموده بودند . اضافه شدن توریسم به این ترکیب فقط موجب افزایش منظر اقتصادی نواحی روستایی شد .
همه ی این شرایط با جوانه زدن جهانی سازی در دهه های ۷۰ و ۱۹۶۰ شروع به تغییر نمود ، پیشرفت های تکنولوژیک نیاز به نیروی کشاورزی را کاهش دادند ، صنایع کوچک به سمت سواحل حرکت کردند و جمعیت روستاها کاهش یافته و به سمت نواحی شهری حرکت کرد . دردهه های ۸۰ و ۱۹۷۰ بود که روستاهای کانادا و آمریکا به توریسم به عنوان مسکنی برای بیماری و رخوت اقتصاری نگریستند . سطوح فزاینده ی افزایش ثروت ، تعداد توریست ها رابالا برد و نواحی روستایی شروع به تجربه ی موقفیت در استفاده از توسعه ی توریسم نمودند و دربیشتر بخش ها راهبرد ویژگی محور به کار می رفت . با این وجود ، افزایش سطح ثروت فشار جدیدی بر سطح قیمت ها وارد آورد و موج جدیدی از تحول را ایجاد کرد . بسیاری از مقاصد روستایی از نظر ویژگی به مراکز شهری تبدیل شدند و در واقع تعداد مردمی که به معامله با مشتریان جدیدی پرداختند تبدیل شدند . قیمت زمین در نواحی غنی از نظر منابع طبیعی خرده مالکان را مجبوربه فروش زمین به بزرگ مالکان نمود . دانشگاه ها نسبت به اندازه و اهمیت اقتصادی توریسم آگاه شدند و منابع بیشتری را برای کمک به روستاییان برای تویعه ی مهارت هایشان جهت گسترش مالکیت ایشان بر روی نام توریسم صرف نمودند .
درسطح جهانی ، تقاضا برای تولیدات قابل یافت درروستاها رو به فزونی بود . به کارگیری توافقنامه های ویژگی محور برای خواندن در مجلات فرهنگی ، طبیعی و ماجرایی بر مبنای تقاضای توریسم که درپنج سال آینده ۳۰ -۱۰ درصد افزایش میابد ، رایج نیست . به هر حال وقتی تعاریف را مرور می کنیم ، مثلا یک سفر فرهنگی روشن نیست که تقاضا برای آن تا چه حد افزایش خواهد یافت ( ریچاردز ۲۰۰۰ ) . خانه های اجاره ای و موزه ها ، با محصولات اساسا متفاوت هر دو درمیان مردم توریسم فرهنگی هستند .
قرن بیست و یکم به نسبت راهبرد ویژگی محور توسعه ی توریسم روستایی علی رغم پیدایش نشانه های گرایش به بازار برای بسیاری تولیدات توریستی ادامه می دهد . گرایش هایی هستند که نشان می دهن تقاضا برای توریسم روستایی افزایش خواهد یافت . هم چنین گرایش هایی هستند که معتقدند علی رغم فشار اقتصادی بر مقاصد روستایی برای توسعه ی بیشتر توریستی و بنابراین افزایش تولیدات توریسم روستایی و رقابت برای جذب توریست ، رشد توریسم راکد خواهد بود .
همان طور که ما در بخش آخر این مقاله یاد آور شدیم روشهای نوین توسعه و بازاریابی توریسم روستایی باید مورد توجه قرار گیرد . یک مبنای تحقیقاتی اساسی که یافته های تجربی را از تفریحات و توریسم اخیر استخراج کند ، وجود دارد . هنوز یک انطباق اساسی بین این تحقیق در زمینه ی روشهای بازاریابی و کسترش دهندگان مقاصد روستایی وجود ندارد.
توریسم روستایی درآمریکای شمالی ، داستان توریسم داخلی و تحول سطوح فیزیکی به وسیله ی نیروهای خارجی در طی سال ها است . بازدید کنندگان خارجی اگر چه از آن ها استقبال می شود تأثیر کوچکی بر روی نحوه ی توسعه ی توریسم روستایی درآمریکا و در سطحی نازل تر در کانادا دارند .
موضوع مهم و مطرح باید علاقه ی مردم که آنها را به سوی مقصد حرکت داده و چند روزی را که در آنجا می گذرانند باشد . درطی سال ها تولیدات توریسم روستایی به واسطه ی علایق اولیه - ی بازدید کنندگان به صورت ذهنی توسعه یافته است . اگر چه این روش بیش از ۱۰۰ سال خوب جواب داده است ، اما نشانه هایی است که یک پارادایم جدید باید ایجاد شود .
همان طور که آلدوس هاکسلی ( ۱۹۲۵ ) در « در طول مسیر » نوشت : ما می خوانیم و سفر می کنیم نه برای اینکه ذهنمان را گسترش دهیم ، بلکه ممکن است آنهایی را که هستند به راحتی فراموش کنیم . این که چگونه این اتفاق بیافتد چالشی است که نه فقط کسانی که برای برآوردن توریستها به نواحی روستایی کار می کنند با آن روبرو هستند ، بلکه کسانی که درجستجوی توریسم سالم و صحیح روستایی هستند ، با آن روبرو هستند .



جعبه‌ابزار