تپه های سیلک


" مزار گبرا " ی ایراج ؛ تپه های سیلک کاشان
در جنوب غربی روستای ایراج ، آنجا که دیگر از انبوه خانه ها کاسته می شود و هیچ نور و چراغی نیست ،تپه ای گرانبها و با ارزش (در نوع خود همسنگ تپه های سیلک کاشان ) وجود دارد ، تپه ای به نام " مزار گبرا " که از سمتی به دره و از سمت دیگر به صحرایی پهناور مشرف است . گنجینه باارزشی که می توان فهمید روستایمان از قدمتی فراوان بر خوردار است. سالهای دراز است که این قبرستان در سکوتی مبهم و خاموشی غم انگیزی فرو رفته است ، سالهاست که شاهد غروب آفتاب است ، هیچ صدای پایی و هیچ غباری که حاصل رد پایی باشد آرامش مردگان را به هم نمی زند و به دور از هر غوغایی در محیطی آرام آرمیده اند . سیلی خور باد است و سرمای سخت زمستان و گرمای شدید تابستان جسم و روحش را می آزارد ، اما بدون هیچ چشمداشتی و طلب آمرزشی از کسی و یا آب پاشی قبری و یا سبزه ای بر مزاری ، مات و مبهوت نظاره گر گذشت زمان است . نه دلهره ای بر دلی می اندازد و نه کودکی از کنارش با ترس می دود ، قبرستانی به ظاهر فراموش شده اما زنده . هر چیزی که کهنه و قدیمی باشد آن را از زندگی مان دور می سازیم اما هر کهنه ای زدودنی نیست خاصه اینکه اصالتمان در آن باشد ، چه بسا ما یکی از نواده های مردگان آن گورستان باشیم و آنان اجداد و نیاکان ما به شمار آیند . زیرا ایراج روستایی گبر نشین بوده و هنوز هم لهجه گبری در بین اندکی از مردم رایج است هرچند که امروزه فرسنگها از اصالتمان در بیشتر زمینه ها دور شده ایم ... اما چه سرنوشت عجیبی برای آن قبرستان مقدّر شده است ؛ بعد از آن همه آرامش و سکوت ، طی چند سال گذشته هر از گاهی نغمه سرگردانی در گوشش زمزمه می شود، آن تپه ای که تاریخ کهن ما در آن نهفته است و هرگاه می خواهیم از قدمت ایراج سخن بگوییم به آن استناد می کنیم چند سالی است که در دست تلاطم و دگرگونی است و شاید در چند سال آینده بر فراز آن ارثیه کهن شاهد ساختمانهای آجری سرد باشیم ، اما ، این ساختمانهای سفلی به چشم ما جذبه و لطفی ندارند و هیچ سودی به ما نمی رسانند ، روح بلند پرواز ما از دیدن این مناظر و جلوه های دلفریب آن دیگر نشاطی نمی گیرد و این قبرستان تاریخ گذشته خود را از دست خواهد داد و مردگان نیز در زیر این بناهای عظیم ، اشکی خاموش خواهند ریخت !
علی اکبر نجفی
--------------------------------------------------------------------------------
مختصری در مورد تپه های سیلک کاشان
ناحیه سیلک به عنوان یکی از قدیمی ترین مراکز سکنای بشر ماقبل تاریخ در ایران شناخته شده است. تا پیش از آغاز کاوش های علمی، کسی به ارزش باستانی و اهمیت تاریخی آن پی نبرده بود. در سال ۱۳۱۱ هجری خورشیدی، هیاتی فرانسوی به سرپرستی دکتر گریشمن از طرف موزه لوور فرانسه، در این تپه ها به عملیات اکتشافی پرداختند و بعد از کندن کانال ها و گمانه های حفاری، نمونه ها و اشیای نفیس و نوید بخشی به دست آوردند که موجب شد تا سال ۱۳۱۶ خورشیدی، متناوبا این کاوش ها ادامه یابد. این منطقه مسکونی در جوار بقایای دریای تتیس (دریای عظیمی که تمام فلات مرکزی ایران و افغانستان را در برگرفته بوده) قرار گرفته و شاید با خشک شدن آرام دریا و پدید آمدن خشکی های حاصلخیز، انسان هایی را که احتمالا در ارتفاعات زندگی می کرده اند، به سمت خود کشانده است. منطقه ای بسیار کهن با قدمتی در حدود ۷۰۰۰ سال! با تمام ویژگی های منحصر به فرد سیلک، افراد زیادی به دیدن تپه نمی روند چرا که در نگاه ابتدایی یک تپه خاکی جاذبه ای برای دیدن، آن هم در گرمای شهر کاشان ندارد ولی با کمی توجه به قدمت و شناخت تاریخ، آنوقت این تپه دالانی برای ورود به دنیایی دیگر محسوب خواهد شد و این، وسوسه دیدار از آن را برخواهد انگیخت. این تپه در مغرب مسیر کاشان- فین و در مجاورت جاده قرار دارد. سیلک در حال حاضر مشتمل بریک تپه شمالی و یک تپه جنوبی است که به فاصله ۵۰۰ متر از یکدیگر قرار دارند.در جلو این تپه ها گورستان هایی از انسان های ما قبل تاریخ وجود دارد. به نظر آنوبانینی؛ این تپه ها برای افراد عادی جذابیت فراوانی ندارد. به غیر از قسمت کوچکی از دیوارهای خشتی و چند ابزار و اسکلت به نمایش گذاشته شده، تنها تپه های خشک و بی آب و علف دیده می شود که احتمالا توجه افراد عادی را جلب نخواهد کرد.



جعبه‌ابزار