جاده لاکتراشان


وقتی از تنکابن به سمت روستای ییلاقی لاکتراشان حرکت می کنیم ، از جاده هریس و گالش محله ی رامسر به سمت جنگل زیبای دالخانی پیش می رویم تا اینکه از ییلاقات زیبای اکراسر و جنت رودبار و آرمو و پلهم جان و آغوزکی و روستاهای بسیار زیاد همین حوالی گذر می کنیم تا اینکه کم کم جاده صعب العبورتر می شود تا جایی که از لتگا به سمت روستای ییلاقی لگا ، هر ماشین و هر راننده ای جرأت پیمودن این راه را ندارد .
جاده ی لگا و از لگا به سمت لاکتراشان بیشتر برای نیسان و ماشین های کمک دار دیگر مناسب است .
البته بومیان این دو روستای ییلاقی حتی با پراید و پیکان و پ‌ژو و دیگر ماشین ها نیز این مسیر پر پیچ و خم و خطرناک را طی می کنند . با این حال برای توریست ها و کسانی که با این جاده آشنایی ندارند بهتر است احتیاط بیشتری صورت گیرد .
از سال های بسیار دور از زمانی که همین جاده تا روستای لگا نیامده بود ، تا لتگا ، مینی بوس و نیسان های زیادی مسافران و اهالی این دو ییلاق را جا به جا می کردند ؛ راننده هایی مانند محمود طالشی ، شیرخان لاکتراشی ، حسین لاکتراشی ، داوود لاکتراشی و دیگر عزیزان که واقعا به مردم این دو منطقه خدمات شایانی کردند .
هم اکنون نیز آقای داوود لاکتراشی ( ساکن روستای لگا ) به هر دو منطقه ی لگا و لاکتراشان جانانه و خالصانه خدمت می کند و مسافران و اسباب و اثاثیه ی آنها و بیشتر دوغ و ماست چوپانان کوههای مجاور این دو روستا و همچنین میوه و سبزی جات به عمل آمده در این دو ییلاق زیبا را جا به جا می کند .
بنده شاید هر سالی یک یا دوبار به این مناطق با ماشین شخصی خود سفر می کنم و واقعا سختی های این راه و جابجایی مسافر و بار را درک می کنم و با تمام وجود و از جانب همه ی اهالی این دو روستا به آقای داوود لاکتراشی دست مریزاد و خسته نباشید عرض می کنم .
شاید تنها انتظار به جایی که مردم این منطقه از مسئولین شهرستان تنکابن و رامسر دارند ، این باشد که برای استاندارد سازی این مسیر و جاده ، اقدامی فوری تر به عمل آورند و مخصوصاً همه ی مردم لاکتراشان از مسئولین شهرستان تنکابن و مقام های مسئول و بالا دست تر در استان مازندران مجدانه تقاضا دارند تا با ساخت جاده ی تنکابن به لاکتراشان از مسیر جنگل های آغوزهال و ولگسر موافقت نمایند و مردم این روستای باستانی و بکر و زیبا را از دردسرهای نداشتن جاده ی ماشین رو و استاندارد برهانند .

جاده ای که اگر از مسیر فوق الذکرتصویب و ساخته شود ، دارای چندین فایده از جمله فواید زیر است :
۱- جاده ی مسیر آغوزهال و ولگسر به سمت لاکتراشان شاید سه چهار برابر نزدیکتر و کوتاه تر و سهل العبورتر از جاده ی جنت رودبار به سمت آخرین روستایی ییلاقی رامسر یعنی لگا می باشد . جاده ای که مردم روستای لاکتراشان بعد از لگا و انتهای این جاده ی خطرناک و پرپیچ و خم ناچارند حداقل یک یا دو ساعت تا لاکتراشان نیز پیاده روی نمایند و با اسب و قاطر و با صرف هزینه های زیاد ، اسباب و بارهای خود را جابه جا کنند و حدود ۵ الی ۶ ساعت از تنکابن تا لاکتراشان را بپیمایند . در حالی که اگر جاده ی آغوزهال و ولگسر به سمت لاکتراشان ساخته شود ، این مسیر شاید حدود ۲ ساعت بیشتر طول نکشد .
۲- اگر با مزایای طبیعی و زمین های حاصلخیز منطقه ی لاکتراشان بیشتر آشنا شویم ، خواهیم دید که انواع میوه های فندق و سیب و گردو و ... و همچنین انواع سبزی جات و لوبیا و سیب زمینی و ... در زمین های حاصلخیز این منطقه قابل کشت و برداشت است که متأسفانه به خاطر نداشتن جاده ی درست و حسابی و کوتاه مسیر ، از این مزایای بالقوه استفاده ی چندانی نمی شود .
تازه اگر روی بعضی از گیاهان دارویی این منطقه مانند گل گاو زبان و آویشن و چای کوهی و دیگر گیاهان دارویی که بسیار زاد و متنوع هستند ، سرمایه گذاری صورت گیرد ، شاید لاکتراشان به قطب تولید و عرق گیری و صادرات این گیاهان باارزش هم تبدیل شود .
۳- نداشتن جاده ای ایمن و کوتاه مسیر ، باعث شده است تا جوانان این روستا تمایل چندانی برای کشت و تولید انواع میوه ها و گیاهان دارویی و سبزی جات و محصولات کشاورزی دیگر مانند جو و گندم نداشته باشند ؛ محصولاتی که در گذشته ی نه چندان دور در این منطقه به دست پر توان اجداد زحمتکش و پدران و نیاکان مردم این منطقه کشت و برداشت می شد و در همین روستا به آرد تبدیل می شد که باقیمانده های آسیاب های آبی آن دوران هنوز هم قابل مشاهده و البته عبرت گرفتن است .
بنده هنوزهم به یاد دارم که حدود ۲۰ سال پیش چگونه پدران و مادران ما زمین های وسیعی از روستای لاکتراشان را زیر کشت انواع مختلفی از جو و گندم و مارجو ( عدس ) و انواع علوفه و یونجه و ... می بردند در حالی که اگر هم اکنون به منطقه ی پایین دست لاکتراشان به عنوان مثال منطقه ای مانند « گل کند » نگاه کنیم ، پر شده است از انواع درختچه های آلوچه ی ترش جنگلی و زرشک ترش و دیگر میوه های وحشی و جنگلی و نیز انواع درختهای آج و ون و ... ؛ مناطقی که از حدود بیست سال پیش تماما زیر کشت گندم و جو و انواع علوفه و یونجه و ... بود ، امروزه با نداشتن سیاست تولید و رواج این تفکر نادرست بین جوانان روستایی و هجوم همه ی جوانان و نوجوانان برای طی کردن مدارج علمی و تئوری و حرکت دسته جمعی آنها به سمت شهرهای بزرگ تر از جمله تهران برای زندگی مرفه تر و بهتر ، باعث شده است که پدران و مادران زحمتکش ما تنها نظاره گر باشند و هرچه بیشتر ویرانی این مناطقی که به دست خودشان آباد شده بود را ببینند .
جالب است که بگویم در منطقه ی نیمه جنگلی « گل کند » در لاکتراشان تنها باغ گردوی دو نفر از اهالی این روستا یعنی « رجبعلی پورخلیلی » و « حاجی شاپور ابراهیم پور » ( علی اصغر ابراهیم پور ) ( عضو شورای اسلامی این روستا ) خودنمایی می کند و چشمان غمگین و نگران و حسرت گرفته ی انسان را از گذشته های شکوهمند دور به سمت آینده ای ناپیدا و با کورسوی امیدی لرزان رهنمون می شود .
۴- جاده ی استاندارد و درست و حسابی باعث می شود روستای لاکتراشان به قطب گردشگری و توریسم در شهرستان تنکابن بدل شود و با ساخت و تجهیز خانه ها و نیمه هتل های کوچک و ستاد های اسکان مسافری و مسافرخانه ها و ... به بهبود معیشتی ساکنین این منطقه و به طور کلی به بهبود فضای توریستی این شهرستان و استان کمک شایانی شود .
۵- شاید سال های متمادی شغل بیشتر ساکنین این روستا دامداری ( گاو و گوسفند ) بوده است و هنوز هم عده ای به این کار مبادرت می ورزند ولی به خاطر نداشتن جاده ی مناسب بیشتر مواد برداشت شده از دام های آنان به سختی به دست مردم تنکابن می رسد .
محصولات لبنی که در کوهها و ییلاقات لاکتراشان به عمل می آید ، از خوشمزه ترین و مفید ترین محصولات لبنی است که تا حالا استفاده کرده ام .

در ضمن باید از مسئولین استان مازندران و عزیزان خدمتگزار درشهرستان تنکابن و خصوصاً از اعضای گذشته و حال شورای اسلامی روستای لاکتراشان آقایان « علی اصغر ابراهیم پور ، جعفر لاکتراشی ، میرزا علی لاکتراشی » و عزیزان دیگری که هم اکنون در ذهن بنده نیستند ، تشکر کنم که با زحمات و پیگیری های خود باعث شدند تا آب شرب و برق رسانی به این روستا با تمام سختی ها و دردسرها صورت بگیرد و رفاه و آرامش و آسایش این مردم را به دنبال داشته باشد .
همچنین از اعضای جدید آقایان « علی اصغر ابراهیم پور ، سیروس غفاری فرد و محمد فرح نیا » نیز تشکر می کنیم و آرزو داریم در راه خدمت به مردم تنها خداوند را در نظر بگیرند و از هیچ کوششی در این راه فروگذار نکنند و از سرزنش و بدگویی اندک کسان نیز رنجیده خاطر نشوند :
( حافظ از سرزنش غیر نترسد هیهات / غرقه در نیل چه اندیشه کند طوفان را )
و بدانند که هیچ خدمتی بالاتر از خدمت به خلق نیست ؛ هر چند که چیزی به دنیایشان نیفزاید :
( عبادت به جز خدمت خلق نیست / به تسبیح و سجاده و دلق نیست )



جعبه‌ابزار