جاذبه های گردشگری دهستان سیه بنوئیه شهرستان رابر




آب و هوا[ویرایش]

دهستان سیه بنوئیه دارای آب و هوای کوهستانی است و به واسطه ی کوهستانی بودن منطقه ، هوایی خوش و دلنشین دارد.
وجود مکان های تفریحی و زیبایی که در این دهستان قرار دارد مانند باقرآباد و چشمه علی چهرن و دیگر مناظر طبیعی این منطقه ، سیه بنوئیه را در شمار یکی از خوش آب و هواترین نقاط شهرستان رابر قرار داده است . درجه حرارت در تابستان به۲۶ درجه بالای صفر و در زمستان به ۱۵ درجه زیر صفر می رسد.
در فصل زمستان سراسر منطقه پوشیده از برف است به حدی که در بعضی نقاط بارش برف به میزان دو متر می رسد . در فصل تابستان آب و هوا به قدری خنک و دلنشین است که در این منطقه نیازی به وسایل خنک کننده از قبیل کولر و پنکه نمی باشد.

مناطق دیدنی این دهستان عبارتند از[ویرایش]

باقرآباد ، باب کهن ، بنه سبز ، چهرن ، اشکان ، قلعه دیلم ، تگرکوب ، غار محمود شاه که هر کدام از لحاظ زیبایی بی نظیر می باشند .
آداب و رسوم و فرهنگ[۱]    
الف: دین و مذهب
دین مردم اسلام و دارای مذهب شیعه می باشند و به دستورات مذهبی تا حد توان عمل می کنند. و اکثر مردم اهل نماز هستند و نمازهای پنج گانه را ترک نمی کنند.
در ایام ماه مبارک رمضان ، مساجد دهستان میزبان انبوه روزه داران می باشند. ولی بیشر احساسات مذهبی مردم در ماه محرم تجلی می یابد . در این ماه مردم در ماه محرم تجلی می یابد. در این ماه مردم برای عزاداری امام حسین (ع) به تکیه ها روی می آورند و تکیه ها مملو از عزاداران کوچک و بزرگ و پیر و جوان می باشند.
مردم بومی این محل که به شهرهای دیگر مهاجرت کرده اند . در این ماه به وطن اصلی خود برمی گردند و با شرکت در دسته های سینه زنی و زنجیرزنی و برگزاری تعزیه به عزاداری می پردازند.
در طول جنگ تحمیلی تعداد بسیاری از جوانان این دهستان با عشق و علاقه عازم جبهه های حق علیه باطل شدند و در این راه تعداد زیادی جانباز و اسیر و شهید تقدیم اسام کرده اند. که مجموع شهدای جنگ تحمیلی ۳۴ نفر می باشند و تعداد ۲ نفر آزاده و تعداد زیادی جانباز می باشند.
این دهستان دارای دو باب مسجد به نام های :
۱. مسجد صاحب الزمان و ۲. مسجد جامع و سه حسینیه می باشد.
ب) تشریفات مرگ و میر
وقتی که در این دهستان مرگ کسی فرا رسد ، ابتدا تمام اقوام و خویشان و سپس اکثر اهالی جمع می شوند ، عده ای از مردم به قبرستان می روند و قبری را آماده می کنند و عده ای دیگر میت را در منزلش شستشو می دهند و غسل و کفن می کنند و سپس او را در تابوت گذاشته و روی تابوت را با پارچه ای سیاه می پوشند و او را به طرف قبرستان می برند و اکثر اهالی در تشییع جنازه شرکت می کنند.
در قبرستان ابتدا نماز میت به جا می آورند و بعد از تمام شدن نماز میت را به سمت قبر می برند و در مسیر قبر میت را سه بار زمین می گذارند و دوباره او را بلند می کنند و با گفتن (حق لا اله الا الله) او را به قبر نزدیک کرده و دو نفر در قبر رفته و میت را گرفته و در لحد روی شانه ی سمت راست به طرف قبله می خوابانند. و ملای محل میت را تلقین می دهد و بعد سنگ های لحد را می گذارند و بین سنگ ها را با گل می پوشانند و خاک در قبر می ریزند تا کاملا پر شود.
و بار دیگر همین که مردم هفت قدم از قبر دور شدند ، ملا بار دیگر میت را تلقین می دهد. دفن که تمام شد دسته جمعی به خانه صاحب عزا می روند و از غذایی که آماده شده و به آن لو گوری می گویند، می خورند و فاتحه و قرآن می خوانند. و به مدت سه روز نوار قرآن از بلندگو پخش می شود و پرسه می گیرند و همه آشنایان و دوستان و هم محلی ها به دیدن صاحب عزا رفته و تسلیت گفته و اظهار همدردی می کنند. و در این مدت از مهمان ها با گلاب وچای و خرما و شیرینی پذیرایی به عمل می آید.بعد از سه روز پرسه جمع می شود تا اینکه در هفتم میت تمام اقوام و آشنایان و هم شهریان دعوت می شوند به صرف نهار و فاتحه و قرائت قرآن ، عصر هفتم همگی بر سر مزار میت جمع می شوند و فاتحه و قرآن می خوانند و میهمانان با حلوا و نان روغنی و میوه و شیرینی پذیرایی می شوند و بعد از ختم مراسم همگی از صاحب عزا خداحافظی کرده و با گفتن جملاتی از قبیل " خدا صبرت بدهد" و یا "غم آخرت باشد" و غیره به سمت خانه برمی گردند.
تا اینکه بار دیگر درگ چهلمین روز میت همه ی اقوام ، آشنایان و هم محلی ها دعوت می شوند و بعد از صرف نهار و قرائت فاتحه و قرآن در عصر همان روز بر سر قبر میت جمع شده و فاتحه و قرآن تلاوت می کنند و با حلوا و نان روغنی و و میوه و شیرینی پذیرایی می شوند.
و بعد از تمام شدن مراسم به خانه برمی گردند.
در عصر چهلم تعدادی از آشنایان به منزل صاحب عزا رفته و با خود لباس می برند و لباس سیاه را از تن عزاداران در آورده و لباس شادی می پوشانند و سلمانی محل نیز صورت صاحبان عزا را اصلاح می کنند و بدین طریق آنها را از عزا در می آورند و صاحب عزا تا سالگرد میت هر پنج شنبه برای او فاتحه خوانی می گیرد و از چند نفر ملا دعوت کرده تا به منزل او بروند برای صرف شام و یا نهار و قرائت قرآن و فاتحه اجرا می شود.
ج: جشن عروسی
الف: مراسم بیرق افراشتن
ابتدا یک روز قبل از عروسی ، دو نفر از اقوام داماد، برای دعوت از اهالی روستا و آشنایان یکی یکی در منزل ها را به صدا در می آورند و می گویند که از امشب تا فردا شب برای جشن عروسی تشریف بیاورید، که به این دو نفر خیلی خون می گویند.
حدود ساعت ۵ تا ۶ عصر شب حنا بندان، مراسم برق افراشتن داماد شروع می شود که نشانگر آغاز مراسم عروسی می باشد. به نحوی که سپیدار بلندی را انتخاب نموده و آن را قطع کرده و سپس دوستان داماد چوب را رنگ آمیزی و شاخه های سر بیرق را با دستمال های رنگارنگ و میوه های سیب و انار و پول آذین می نمایند و بعد از آنکه مهمان ها جمع شدند . نوازندگان با نواختن ساز و دهل و مردم با دست زدن و زنها با آوادون گفتن به صورت دسته جمعی اظهار خوشحالی و سرور کرده و با ریختن نقل و نبات بر سر بیرق ، بیرق را بلند می کنند و جلوی در خانه ی پدر داماد افراشته می شود .
ب : شب حنا بندان
یک شب قبل از شب عروسی را شب حنا بندان می گویند. بعد از اینکه مهمانان نشستند . ابتدا با چای .و سپس شام از آنها پذیرایی می شود . بعد از تمام شدن شام ، نوازندگان ساعتی طبل و دهل می نوازند و مجلس را گرم می کنند و با دود کردن گیاه دونشت محله را عطرآگین می کنند. و سپس همگی با ساز و دهل حنا به خانه ی عروس می برند . که برنامه حنابندان عروس و داماد بدین شکل است که ابتدا تعدادی از نوازندگان و گروه مردان و زنان با ساز و دهل و سر و صدا، ظرفی پر از حنا که با گل و گیاهان خوشبو زینت داده شده، روی سر گذاشته و به خانه عروس می برند . پس از برگشت خانه عروس مراسم حنا بندان داماد شروع می شود ، که تعدادی از جوانان ضرف وحنا را برداشته و به اتفاق داماد روانه ی حمام عموی می شوند . حنا بر سر و دست و پای داماد گذاشته می شود وی همچنین جوانان همراه داماد نیز از حنا استفاده می نمایند. در ضمن در شب حنابندان تعدادی از جوانان هیزم بسیاری را روی هم ریخته و آتش بزرگی روشن می کنند و اطراف اتش شروع به چوب بازی نموده و نوازندگان نیز با دهل و شیپور محفل چوب بازی را گرم می کنند.
صبح روز بعد پس ازطلوع افتاب مردم اعم از زن و مرد با دهل و شیپور روانه درب حمام شده و داماد را از حمام بیرون آورده و بر اسبی که با پارچه های رنگارنگ زین شده است سوار می کنند ، او را از ساز و نواز و چوب بازی و رقص عدهای از جوانان روانه خانه خود نموده و در مسیر راه با پاشیدن گل و پول و نقل و نبات بر سر داماد و آوردن آینه و قرآن از او استقبال می نمایند تا به منزل برسد.
وقت نهار زمانی که همه مهمان ها تشریف آوردند. توزیع میوه و شیرینی و پس از آن نهار آغاز می شود.
بعداز تمام شدن نهار ، مراسم بذل دادن به داماد شروع می شود ، رسم است اول اقوام و نزدیکان پیشقدم می شوند و مبلغ زیادی به عنوان بذل می پردازند و شخص معروف و باسوادی مسئول صورت گرفتن و نوشتن پول بذل داماد می شود. و همگی مهمان ها مبلغی را به عنوان بذل می دهند.
بعد از تمام شدن بذل، پدر داماد را حاضر می نمایند و از او تقاضای پاناز می کنند که معمولا باید زمین کشاورزی یا درخت گردو باشد که به عنوان پاناز به داماد هدیه می کند.
بعد از تمام شدن بذل ، مبالغ جمع آوری شده را تحویل داماد می دهند و مهمان ها بعد از پرداخت بذل، یک یک به خانه خود می روند.
در شب عروس کشان مهمان ها بعد از صرف میوه و شیرینی و شام با همت و همراهی مردان و زنانی که در آن شب تجمع کرده اند. از ساعت یازده شب تجمع کرده اند. از ساعت یازده شب به بعد با تشریفات خاص و با ساز و آواز و دهل مراسم عروس کشان شروع می شود. بدین طریق که اگر راه دور باشد عروس را با وسیله نقلیه به سوی خانه داماد می برند و اگر راه نزدیک باشد . دو نفر زن از بستگان درجه یک او، دو بازوی عروس را گرفته و در حالی که روپوش سبزی صورت عروس را پوشانده روانه خانه داماد یعنی حجله می کنند. در اینحا نیز ضمن اینکه ساز و آواز رونق بخش مراسم می باشد با آینه و قرآن و نقل ، در مسیر راه عروس را مشایعت می کنند.
در ضمن شایان ذکر است که باید قبل از اینکه عروس را از خانه ی پدرش بیرون بیاورند چند نفر ریش سفید از پدر عروس اجازه گرفته و مبلغی را به عنوان شیربها به مادر عروس بپردازند.
وسایل و چمدان عروس به وسیله ی مشاطه به طرف خانه داماد حمل می شوند. هنگامی که به خانه ی داماد رسیدند ، پدر داماد جلوی پای عروس ، به عنوان رفع بلا و خوشبختی گوسفندی را ذبح می نماید. در این وقت از داماد و پدر داماد برای عروس تقاضای پاناز می نمایند. بعد از آن داماد به استقبال عروس می آید و دست عروس را گرفته و وارد حجله می شود.
در این لحظه زنها به تماشای عروس می روند و بعد از مدتی از حجله خارج شده و همه به خانه های خود می روند.

غذاهای سنتی[ویرایش]

آب گرمو، قاتق بنه ، اشکنه ، قاتق گشنیز ، کشک گردو، چنگمال ،خاخل خرما
جشن سده :
از قدیم الایام در این دهستان مرسوم بوده است که عصر روز دهم بهمن ماه یعنی پنجاه روز قبل از عید نوروز که به نام شب سده مشهور است ، تعدادی از جوانان روستا در قله ی کوهی در اطراف آبادی جمع شده و مقداری هیزم و بوته های بیابانی جمع آوری نموده و آتش می زنند و این جمله را با فریاد تکرار می کنند : " سده سده سده پنجاه روز تا نوروز " و همگی شروع به خواندن می کنند و بعد از سده سوزی درب خانه ها حاضر می شوند و این سرود را با هم تکرار می کنند: " الله خدا بارون بده ، بارون بی پایون بده ، بارون به مال دارون بده ، بارون به دهدارون بده " بعدا مقداری آجیل ، قند ، چای و میوه که به آنها میدهند , بین خودشان تقسیم می کنند.

اقتصاد و مشاغل[ویرایش]

۱- تولیدات کشاورزی:
کشت انواع محصول در این دهستان مرسوم است مانند : گندم ، جو ،سیب زمینی ، عدس ، نخود ، پیاز ، گوجه و سیر که کشاورزان زمین های خود را به روش سنتی و به وسیله ی گاو آهن شخم زده و آماده زراعت می کنند.
منابع آب زراعتی رودها هستند که با حفر جدول های خاکی از آب رودخانه برای کشاورزی و آبیاری باغات و مزارع استفاده می کنند ، جدول های خاکی این دهستان عبارتند از : جدول باقرآباد ، جدول ساگنو پایینی ، جدول دری ویدان ، جدول طومی و چشمه ها عبارتند از : چشمه مرغزار ، چشمه گودال صالح ، چشمه کنکو نیز می باشند. به دلیل فراوانی جدول و چشمه ها کشاورزی رونق خوبی دارد و بیشتر اهالی از طریق کشاورزی امرار معاش می کنند.
۲- دامپروری
دامپروری در این دهستان رونق فراوان دارد و دام ها شامل گوسفند و گاو و بز می باشند که از تولیدات آنها شیر و ماست و کشک و کره و پنیر و رو غن به دست می آید که بخشی از آنها به مصرف خانوارها می رسد و بخش اعظم آنها برای فروش به بازار عرضه می شود.
بیشتر دام های این دهستان متعلق به عشایر هستند . عشایر در فصل بهار به مناطق کوهستانی کوچ می کنند و در سیاه چادر زندگی می کنند. بیشتر عشایر از طریق دامپروری امرار معاش می کنند.
۳-باغداری
در این دهستان باغات فراوانی وجود دارد که در آنها درختان سیب ، زردآلو ، گیلاس ، هلو ، آلبالو ، آلوچه ، به ، انگور به فراوانی یافت می شود .
بعضی از اهالی از طریق باغداری امرار معاش می کنند و بیشتر میوه های اینجا برای فروش به بازارهای کرمان ، سیرجان و حتی بندرعباس عرضه می شوند.
۴- مرغداری
طیور به صورت سنتی که هر خانواده برای مصارف خودش چند عدد مرغ را در خانه نگهداری می کند. و مرغ داری صنعتی وجود ندارد.
۵- صنایع روستایی
به علت محرومیت هیچ گونه صنایعی در این دهستان یافت نمی شود . در سال ۱۳۷۴ از طرف فنی و حرفه ای شهرستان بافت یک ساختمان بزرگ برای ایجاد یک کارگاه تولیدی در شهرک سیه بنوئیه ساخته شده و با اینکه مبلغ زیادی از پول بیت المال خرج آن شد ولی به علت بی خیالی مسئولین این منطقه هیچ وقت شروع به کار نشد و ساختمانش در حال حاضر به مخروبه ای تبدیل شده است .و پناه گاهی برای خلاف کاران مبدل شده است.
← مشاغل
شغل اکثر مردم کشاورزی و دامداری است و جوانان این دهستان همگی به علت نبودن شغل و درآمدی، مجبور به مهاجرت به شهرهای اطراف از جمله : کرمان ، زرند و سرچشمه شده اند . که تعداد زیادی از جوانان در شرکت مس سرچشمه مشغول به کار هستند ،عده ی کمی هم از طریق کارمندی و معلمی امرار معاش می کنند .
همچنین به علت خوش آب و هوا بودن منطقه عده ای در زمینه پرورش زنبور عسل نیز فعالیت دارند و عسل این منطقه از مرغوبترین نوع عسل استان کرمان است.
صنایع دستی همچون : قالی ، گلیم ، جاجیم ، سفره ، پولک دوزی در گذشته رونق فراوان داشته ولی هم اکنون رونق خود را از دست داده است .
مشاغل خدماتی عبارتند از :
نانوایی ، قصابی ، بقالی ، سلمانی ، فروش کپسول گاز ، کفاشی و
مشاغل فنی : جوش کاری ، تعویض روغنی ، نجاری ، لوله کشی آب ، تعمیرگاه موتور سیکلت
خدمات دولتی : آب ، برق ، گاز ، تلفن همراه و ثابت ، پست بانک ، مخابرات ، درمانگاه ، مدارس ، شرکت تعاونی مصرف روستایی

ویژگی برجسته[ویرایش]

ویژگی برجسته ی دهستان سیه بنوئیه و ویژگی خوبی که مردم این خطه از استان پهناور کرمان دارند . عشق و علاقه خاصی است که به امام حسین (ع) دارند . اینکه دهه اول محرم را با عشق و شور وصف ناشدنی برای آقا امام حسین (ع) عزاداری می کنند .
و حسینیه این روستا که بسیار زیبا و بزرگ است . با همیاری و کمک های اهالی روستا ساخته شده است . رسم است که هر ساله در این روستا در دهه اول محرم علم ابوالفضل (ع) درب یکایک منازل دهستان می چرخانند وهر خانواده ای به اندازه ی توانایی مبلغ پولی به علم می دهد و به اصطلاح پول پای علم می گذارد . که این مبلغ از ده هزار تومان کمتر نمی باشد و هر ساله قریب ۲۵ میلیون تومان وجه نقد جمع آوری می شود ، که صرف ساخت و تکمیل ساختمان حسینیه و همچنین خرید وسایل مورد نیاز برای عزاداری خرج می کنند و همچنین از اول محرم هر روز در حسینیه غذای نذری آقا سید الشهدا را می پردازند . به این شکل که بانیان به وسیله بلندگو همه ی اهالی را از کوچک و بزرگ ، پیر و جوان دعوت می کنند و بی ریا به مردم رسیدگی می کنند. این غذای نذری تا عاشورا ادامه دارد . و بعضی از افراد از نظر مالی وضعیت خوبی ندارند ولی از روی عشق و علاقه خرج آقا امام حسین (ع) را بی ریا می دهند.
و روز عاشورا نیز با عشق تمام از درب حسینیه تا گلزار شهدا عزاداری انجام می شود. و چندین هیئت دارند که عبارتند از :هیئت علی اصغر(ع) ، هیئت علی اکبر(ع) ، هیئت ابوالفضل (ع) ، هیئت عباسی ، هیئت سینه زنی که هیئت عباسی سر تا پا کفن پوش هستند.
یکی دیگر از روش های عزاداری در این دهستان اجرای تعزیه یا شبیه خوانی است که در دهه ی اول محرم هر روز در حسینیه اجرا می شود. و این سنت دیرینه را روز به روز با کیفیت بهتری توسعه می دهند.

شخصیت ها و افراد[ویرایش]

۱- اعضای شورای اسلامی دهستان : حسین حیدری ، فتحعلی بنی اسدی،شیرزاد شیخ پور،اسماعیل بنی اسدی،علی سیاری
۲- اعضا شورای حل اختلاف : فتحعلی بنی اسدی ، حسین حیدری
۳- دهدار سیه بنوئیه :علیرضا بنی اسدی
۴- آزادگان : حسین شمس الدینی ، اکبر بنی اسدی
۵- اسامی پزشکان : دکتر فرخ بنی اسدی که جراح قلب است و در کرمان مطب دارد.
محمدعلی شیخ سیه بنوئیه دکتر عمومی ، علی ساسان دکتر عمومی ، فرهاد بنی اسدی دندانپزشک ، سید ابوطالب حسینی دندان پزشک ، مظفر حیدریان دندانپزشک
۶-اساتید دانشگاه : دکتر حسین علی ساسان ، دکتر غلامرضا آقاملایی ،
۷- فرهنگیان بازنشسته : فرج اله بنی اسدی (اولین معلم دهستان سیه بنوئیه) ، مرحوم محمد شیخ پور ، ماشاالله بنی اسدی ، نعمت اله شیخ پور ، علی شیخ پور (مرتضی)علی شیخ پور (نصراله) مرحوم ولی اله نگینی ، نواب رسایی ، ادهم شیخ پور ، مسعود بنی اسدی ، ناصر بنی اسدی ،ادهم شیخ پور
۸- فرهنگیان شاغل : حسین حیدری ،جهانگیر بنی اسدی،مصطفی شمس الدینی، علی شمس الدینی ، علی رسایی ، حمداله نگینی ، حسن شیخ پور ، اصغر شمس الدینی ، عبدالرضا حیدریان، حیدر حیدریان ، علیرضا شمس الدینی ،علیرضا شیخ پور ، عبداله شیخ پور ، امان اله شیخ پور ،اسد الله شیخ پور، محمد رضا شیخ پور ، احمد بنی اسدی ، ادهم شیخ پور ، فرج اله شیخ پور ، علی شمس الدینی ، مسعود بنی اسدی ، فرشته شیخ سیه بنوئیه ، طاهره حیدری ، زهرا بنی اسدی ، فاطمه بنی اسدی ، رقیه شیخ پور ، فاطمه شیخ پور
۹-بزرگان و ریش سپیدان دهستان : حسین بنی اسدی ، حاج نصراله شیخ پور ،حاج درویش بنی اسدی ، داد مراد شمس الدینی ،حبیب اله شیخ پور ,,اصغر شیخ پور,
۱۰- نظامیان بازنشسته ارتش:سرتیپ دوم پرو یز پیروزمند(فرزند حاجی،اولین نظامی که تاکنون به این درجه نایل شده است.)،سرهنگ اکبربنی اسدی(فرزند عباس)،سرهنگ علی اکبر بنی اسدی(فرزند اکبر)،سرهنگ علی بنی اسدی(فرزند نعمت الله)

قنات ها[ویرایش]

قنات (کاریز) به راهی که در زیر زمین کنده می شود تا آب از آن جریان یابد و یا نوعی آبراه زیر زمینی است که توسط قدما در نواحی خشک کویری خصوصا نواحی مرکزی فلات حفر میگردیده که فاصله بین چاه ها پنجاه متر بوده وبه وسیله یک کانال زیر زمینی به یکدیگر وصل می شده اند.آخرین چاه را مادر چاه می نامیده اند که عمیق تر از سایر چاه ها بوده است .
طول قنات ها درنواحی کوهستانی به طور متوسط ده کیلو متر ودر نواحی کویری به طور متوسط ۶۰ کیلومتر می باشد.
تاریخچه حفر قنات در ایران باتوجه به اسناد بدست آمده بسیار کهن می باشد.منجمله مردم دوره هخامنشی کاملا بر این امر آگاه بوده اند وبه طور کلی ایرانیان مخترع کاریز می باشند.
در دهستان سیه بنوئیه نیز قنات های متعددی وجود دارد که قدمت آنها به ۷۰۰ سال میرسد.که عبارتند از:
۱-قنات باب کهن,که در شمال دهستان واقع شده است.که طول ان ۳۰۰ متر ودارای شش حلقه چاه می باشد.
۲-قنات تگرکوب ۳- قنات دری بیدان ۴- قنات بیدست ۵- قنات ساغینو
۶- قنات روسکین ۷- قنات اشکان ۸- قنات زکوئیه
طول یک رشته قنات که درمیزان آبدهی آن مؤثر است نسبت به شرایط طبیعی میزان متفاوتی است ،هر چه سطح آب زیرزمینی پایین تر باشد عمق مادر چاه بیشتر است .هر چه شیب زمین کمتر باشد طول قنات بیشتر است و هر چه شیب زمین بیشتر باشد ،طول قنات کمتر است.
محاسن قنلت ها این است که آب بدون صرف هزینه ای از زمین خارج میشود .و آب قنات در مقابل آب چاه که از زمین استخراج می شود .ارزان تر است.
آب قنات دائمی است ومنابع آب زیرزمینی قنات دیرتمام می شود واستفاده طولانی دارد.
بخشی از اشعار محلی(کردی)
از اینجا تا به کرمون لاله کشتم میون لاله ها سیبی گذاشتم
از ایرا می روی سیوم نچینی برای خاطر یارم گذاشتم
سر کوی بلند چینم خلاشه بگیرم دختری از هرکه باشه
بگیرم دختری از قوم خویشون سر و دستش طلا و نقره با شد
سر کوی بلند دیگی گلایه برنج قل می خوره ،دل بی قراره
برنج قل میخوره با شیر میشون طمع از ما بریدن قوم خویشون
شب شنبه ز کرمون بار کردم چه بد کردم که پشت ور یار کردم
رسیدم برلب آب هر ارون نشستم, گریه بسیار کردم
سر کوی بلند نی می زنم ، نی شتر گم کردم و پی میزنم ،پی
شتر گم کرده ام با کره حاشی گلی گم کرده ام, بلکم تو با شی
پسینی قافله می ره به بندر نمی دونم کجا میندازه لنگر
بقربون دو زلف بور دلبر خرابش می کنه گرمای بندر
بیا مادر بکن شیرت حلالم غریبی می روم شاید نیایم
غریبی می روم شاید بمیرم دو پستانت بکن سنگ مزارم
دو تا دختر وری گودال می رفت یکی پیش ویکی دنبال می رفت
نیت کردم که دنبالی را بگیرم ندونم که وصال ماه میرفت

منابع و مآخذ[ویرایش]

۱-کتاب نگین سبز کرمان (فرهنگ گویش رابر بافت) نویسنده :مرحوم ولی ا... آئینه نگینی
ناشر :مرکز کرمان شناسی
۲-کتاب اوزان ، نویسنده جلال آل احمد ، انتشارات ژکان
۳-بررسی وپرسش ومصاحبه با ریش سفید های دهستان که اسامی آنها عبارتند از :
حاج درویش بنی اسدی،دهدار دهستان,فرج ا... بنی اسدی ، مرتضی بنی اسدی (کارمند بهداشت )



جعبه‌ابزار