خرده فرهنگهای روستای کهن
گزارش مهر/ فراموشی خرده فرهنگهای روستای کهن /جایی که کوه و دریا پیوند می خورد شناسهٔ خبر: ۲۴۶۹۴۶۷چهارشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۶ استانها > گیلان رودسر - خرده فرهنگهای روستای تاریخی قاسم آباد در گیلان این منطقه تاریخی را به نمادی از فرهنگ گالشی تبدیل کرده اما بی توجهی ها به حفظ این ارزشها آنها را در معرض فراموشی قرار داده است. به گزارش خبرنگار مهر، با وجود اینکه قاسم آباد پیشوند روستا را یدک می کشد اما از آن می توان به عنوان یکی از مراکز فرهنگی و تاریخی گیلان نام برد که دارای ابعاد مختلف و ویژگی های حائز اهمیتی است. این روستا که در شرقی ترین نقطه گیلان واقع است از توابع شهرستان رودسر و بخش چابکسر به شمار می رود و در دهستان اوشیان قرار دارد.قاسم آباد یکی از روستاهای اصیل و تاریخی گیلان است که فرهنگ و آداب و رسوم آن شهرت بین المللی دارد و چه از لحاظ اقتصادی و چه از جنبه های فرهنگی دارای شاخصه های بومی بسیاری است که آن را از دیگر مناطق گیلان متمایز می کند. روستایی که از اعماق تاریخ سر برافراشته است قاسم آباد از توابع بخش چابکسر، در حد فاصل بین شهرهای کلاچای و رامسر قرار دارد و به دو بخش قاسم آباد علیا و قاسم آباد سفلا تقسیم می شود. قاسم آباد علیا بخش غربی قاسم آباد است که از محلاتی چون جیرمحله،جورمحله،کردمحله،آغوزکله،روکو،ملک میان،خانسر،بندبن و بیجارپس تشکیل شده است. بخش شرقی این روستا موسوم به قاسم آباد سفلا شامل محلاتی مانند گالش محله،کلانه محله وچایخانسر است.به همین دلیل این روستا با مجموعه ای از محله ها و دهات از یک روستای معمولی کمی بزرگ تر و تقریباً به اندازه یک بخش یا شهر کوچک است.این روستا به علت نزدیکی دریا و کوه و همچنین مجاورت جاده از زیبایی های طبیعی بسیاری برخوردار است و زمین های حاصلخیزی دارد که باعث شده تا اقتصاد روستا به یک قطب کشاورزی قوی در منطقه تبدیل شود. اقتصاد قاسم آباد بر پایه یک اقتصاد بومی و مستقل است که عمده فعالیت آن بر دوش کشاورزی و دامداری قرار دارد. صنایع دستی قاسم آباد هنری چند وجهی است که متاسفانه به دلیل عدم برنامه ریزی و حمایت از سوی ارگان های ذی ربط شاهد رکود آن هستیم کشاورزی این منطقه انعطاف پذیر و متنوع بوده و به علت مجاورت کوه با دریا از زمین های بسیار حاصلخیزی برخوردار است. اما در کنار شکشاورزی صنایع دستی آن چیزی است که این روستا را شهره جهانی کرده است. صنایع دستی قاسم آباد نیز هنری چند وجهی است که متاسفانه به دلیل عدم برنامه ریزی و حمایت از سوی ارگان های ذی ربط شاهد رکود آن هستیم و در نسل جدید رغبتی برای حفظ این میراث وجود ندارد. از جمله صنایع دستی قاسم آباد می توان به چادرشب بافی که مهم ترین هنر بومی این منطقه به شمار می رود اشاره کرد.چادر شب، پارچه ای ابریشمی است که بافت آن هنر دست زنان این منطقه بوده و از آن به عنوان پوشش کمرزنان، روتختی، روبالشی، رومیزی،رختخواب،پرده،زیر انداز استفاده می شود.چادر شب دارای دو نوع رنگی و سیاه و سفید است و معمولا در چادر شب های رنگی از رنگ های بسیار شاد همچون قرمز،نارنجی،زرد استفاده می کنند.چادرشب در قاسم آباد از جایگاه ویژه ای برخوردار است به طوری که یکی از ملزومات جهیزیه برای دختران قاسم آبادی محسوب می شود. اما متاسفانه نبود یک سیاست حمایتی و عدم فضای عرضه و تقاضا صنایع دستی قاسم آباد را به یک کالای لوکس و ویترینی بدل کرده است. چادر شب بافی؛ هنری که سینه به سینه منتقل می شود کبری نعمتی، هنرمند اهل قاسم آباد که ۳۵ سال سابقه چادرشب بافی دارد به خبرنگار مهر می گوید: چادرشب بافی هنری ست که سینه به سینه و نسل به نسل به من رسیده و من هم مثل دیگر زنان همسن خود چادر شب بافی را از مادرم آموخته ام. اما بر خلاف من فرزندانم هیچ علاقه ای به این صنایع دستی ندارند. او با بی اعتنایی به مشکلات و مشقاتی که در این کار وجود دارد هر روز به چادرشب بافی مشغول است و درباره مراحل بافت این محصول گرانبها توضیح می دهد: در ابتدا نخ را رنگ آمیزی می کنیم و پیش از آنکه بافت آغاز شود ابتدا چله کشی انجام می دهند و به اندازه طول پارچه مقداری نخ آماده و طبق نقشه ای که در ذهن بافنده است چندین چوب را با فاصله از هم داخل زمین فرو کرده و سپس به تفکیک نخ، به ترتیب رنگ چله را به دور این چوب ها می پیچند تا به اندازه عرض مورد نظر پارچه باشد. سپس آن را به دور پس نورد می پیچیند و آن را از روی شانه به پیش نورد متصل می کنند.بعد از آن با دستکش نورد را نگاه داشته و نخ ها را محکم می کشند. در این هنگام تارها آماده بافت می شوند. بعد نخ پود را درون ماکو قرار می دهیم و از میان تار عبور می دهیم و پس از هر رج روی آن شانه می کوبیم. میراث فرهنگی نه به ما لوازم اولیه را می دهد نه چادرهای ما را می خرد نه نمایشگاهی برای عرضه محصولات برای ما فراهم می کند این هنرمند قاسم آبادی با اشاره به اینکه چادر شب بر روی دستگاهی به نام پاچال بافته می شود می افزاید: این دستگاه از چوب ساخته شده و دارای اجزای مختلفی ست که به عنوان مثال می شود از عاروس نام برد که حلقه ای آویزان از سقف است تا ورد را نگه دارد،ورد دو چوب موازی به اندازه ۵۰ سانتی متر است که در میان تارها قرار دارد و میان آن با رشته نخ های کنفی تقسیم شده است و تارها از میان آن می گذرند،تار رشته نخ های افقی است که از میان ورد می گذرند،شانه وسیله ای چوبی است که تارها از میان آن می گذرند و پس از هر رج بافت بر روی قسمت بافته شده کوبیده می شود. تون به مجموعه نخ هایی گفته می شود که به صورت عرضی در تارها تنیده می شود.ارج ابزاری چوبی با تیغه آهنی است.دستکش ابزاریست که در حفره درون پیش نورد قرار می گیرد،پی نورد چوبی افقی بر دستگاه است که در مقابل بافنده قرار دارد و قسمت بافته شده به دور آن پیچیده می شود و پس نورد چوبی است که به صورت افقی در پایه های عمودی دستگاه قرار دارد. وی در خصوص حمایت های دولتی از این صنعت دستی می گوید: به جز یک وام که امسال به بافنده ها تعلق گرفت در طی این ۳۵ سالی که مشغول به کار هستم هیچ حمایتی از ما صورت نگرفته است.میراث فرهنگی نه به ما لوازم اولیه را می دهد نه چادرهای ما را می خرد نه نمایشگاهی برای عرضه محصولات برای ما فراهم می کند.از تعاونی چادر شب بافی تنها نامی از آن وجود دارد. کسی به سراغ نمد مالی نمی آید نمد مالی نیز یکی از صنایع دستی مردم این منطقه است که همچون چادر شب بافی با بی مهری مسئولان دست و پنجه نرم می کند و با روندی که در این روستا ادامه دارد، بعید نیست تا چند سال آینده اثری از این هنر دستی در قاسم آباد باقی نماند. مرتضی نمد زن قاسم آبادی پیرمرد ۹۰ ساله ایست که این شغل را از پدر خود به ارث برده است و بیش از ۶۰ سال به این حرفه مشغول است. او به خبرنگار مهر می گوید: در قدیم به علت اینکه فرش های ماشینی وجود نداشت مردم در خانه هایشان از نمد استفاده می کردند و در هر خانه ای که پا می گذاشتید نمدهای سه متری وجود داشت اما کم کم به دلیل پیدایش فرش های ماشینی به یک هنر تزئینی بدل شد. وی در خصوص نحوه ساخت نمد می گوید: ابتدا پشم گوسفند را شسته و خشک می کنند. سپس پشم سیاه و پشم سفید را جدا می کنند که به اصلاح به آن جور کردن می گویند.هر یک از دسته های سفید و سیاه را در مرحله بعد با ماشین حلاجی می کنند البته در قدیم این کار با استفاده از کمان انجام می شد. یک قالی، پارچه یا حصیر که پایه کار نمد به شمار می رود را پهن می کنند و با پشم های رنگی نقش را به روی آن می پاشند و پس از آن پشم های حلاجی شده را به یک اندازه روی آن می ریزند و روی آن آب گرم می پاشند.در این مرحله قالی را می پیچند و لول می کنند.آنگاه با طناب دور قالی را محکم می بندند و چندین ساعت روی قالی پا می زنند و قالی را از این سر اتاق تا آن سر اتاق قل می دهند. بعد از آن روی تخته با آب گرم مالش می دهند که حاصل آن نمد می شود. در بین نسل جوان هیچ رغبتی برای نمد مالی وجود ندارد مخصوصا که از جانب دولت هم حمایتی از این کار صورت نمی گیرد نمد زن قاسم آبادی با اشاره به اینکه نسل نمد زن های قاسم آبادی در حال نابودی است می گوید: در قدیم خیلی ها به این کار مشغول بودند اما حالا به دلیل وجود فرش های ماشینی و از طرف دیگر عدم بازار عرضه و تقاضا به جز چند نفر محدود در این منطقه کسی سراغ نمد نمی رود. زیرا نمدمالی کار سخت و توان فرسایی است. در بین نسل جوان هیچ رغبتی وجود ندارد مخصوصاً که از جانب دولت حمایتی از این کار صورت نمی گیرد برای همین هیچ کس آینده ای برای خودش در این کار نمی تواند متصور شود. دولت گذشته در چهار ساله اول وام بدون بهره به ما پرداخت می کرد اما دیگر خبری از این نوع سیاست ها نشد و با این وضعیت این کار هیچ صرف اقتصادی برای ما ندارد و تا چند وقت دیگر قول می دهم باید فاتحه نمد را بخوانید. اما یکی از ویژگی های روستای قاسم آباد که فراگیر شده و چهره ای ملی و بعضاً فرا ملی به خود گرفته است لباس محلی این منطقه است. آداب و رسوم قاسم آباد برخاسته از یک تمدن غنی است موسیقی قاسم آبادی و لباسش در قالب یک خرده فرهنگ پا را فراتر از این منطقه گذاشته و به فرهنگ فرامنطقه ای و ملی راه پیدا کرده است. حالا لباس قاسم آبادی در آن سر دنیا هم شناخته شده است و بعضاً دیده می شود در فستیوال های جهانی مثل فستیوال لندن از لباس و نمایش های محلی قاسم آبادی استفاده می شود. همینطور موسیقی فولکلوریک این منطقه به موسیقی ملی راه پیدا کرده و بخشی از موسیقی ملی شده است.گوشه ها و ردیف های زیبای این منطقه نه تنها صرفا به این منطقه مربوط نمی شوند بلکه به گوش هر آشنا به موسیقی در هر نقطه از این سرزمین آشنا می آیند. اگر بر روی موسیقی و لباس محلی قاسم آباد کمی دقیق شویم باید اعتراف کرد که پشت این فرهنگ و آداب و رسوم باید یک تاریخ و تمدن غنی خفته باشد. تنها از دل یک تمدن غنی امکان زایش چنین فرهنگی ممکن است. با زیر ذره بین قرار دادن این فرهنگ می شود فهمید که تاریخی غنی بر این سرزمین و مردمانش گذشته است که در جامعه اش مد تعریف می شود و موسیقی با لهجه خاص خود تولید می شود و بسیاری موارد دیگر که پیشتر به آن اشاره شد. این موارد همگی دال بر وجود تمدنی اصیل در این منطقه است از تاریخ حیات در این منطقه اطلاع دقیقی در دست نیست اما دفینه هایی که در منطقه جواهردشت یافته شده تاریخ قبل از اسلام را نشان می دهند. آنچه امروز به قاسم آبادی معروف است دلیل تاریخی دارد و آن هم مربوط به سفری می شود که مرحوم «ابوالحسن صبا» به این منطقه داشتعلی خوشتراش محقق،پژوهشگر و مردم شناس گیلانی در این باره به خبرنگار مهر می گوید: اگر به دقت نگاه کنیم آنچه امروز به عنوان موسیقی و لباس قاسم آبادی شهرت دارد فقط مربوط به این منطقه نیست بلکه باید کمی به عقب برگردیم و این دایره را گسترده تر کنیم که در واقع شامل تمامی مناطق گالش نشین شرق گیلان و غرب مازندران می شود. امروز به قاسم آبادی معروف است دلیل تاریخی دارد و آن هم مربوط به سفری می شود که مرحوم «ابوالحسن صبا» به این منطقه داشت و برای اولین بار در این روستا با این نوع موسیقی ،لباس و آداب آشنا شد . به تصور اینکه مربوط به این منطقه است نام این محل را بر روی آن گذاشت. در حالیکه این آداب مربوط به فرهنگ گالشی است و امروزه فرهنگ قاسم آبادی به نوعی مرکز فرهنگ گالشی محسوب می شود. وی با اشاره به اینکه غذا،لباس،معماری،موسیقی،زبان جزو شاخصه های یک تمدن محسوب می شود توضیح می دهد: حال اگر بخواهیم نگاهی به فرهنگ گالش بیاندازیم مشاهده می کنیم که خود فرهنگ قاسم آبادی دارای شاخصه های شبه تمدنی است که با نوع گیلانی اش تفاوت دارد. نوع رفتاری که امروزه به لحاظ اقتصاد بومی و تولید بومی از نظر زیر ساخت بومی در این منطقه رایج است با نمونه های مناطق مجاور مانند غرب گیلان و مازندران تفاوت اساسی دارد. یکی از نشانه های معماری آنها کاربرد زیاد چوب بخاطر نزدیکی به جنگل است و از بام های لت پوش برخوردارند در حالی که معماری جلگه گالی پوش و در شهر از سفال یا گالی استفاده می شود. اقتصاد قاسم آباد علاوه بر کشاورزی بر دامداری استوار است.مردم این منطقه در نظام یکسان سازی رضاخان قرار نگرفتند و هنوز هم از فرهنگ و آداب خود تبعیت می کنند. خرده فرهنگهایی که فراموش می شوند خوشتراش با بیان اینکه مراسم و باورهای رایج در بین مردم گالش نشین خود یکی از نشانه های بارز یک شبه تمدن است می افزاید: رقص قاسم آبادی یک رقص آئینی و نیایشی است که می تواند یک رقص باستانی محسوب شود. شما می توانید در این رقص حداقل مراسم کاشت،داشت و برداشت را ببینید. ویژگی و تم اصلی این رقص کار است. اما دلیل تنوع کلامی که در این موسیقی وجود دارد این است که وقتی در یک مجلس آهنگ می زدند کشاورزانی که در شالیزار کار می کردند و صدای موسیقی به گوششان می رسید فی البداهه کلامی روی این موسیقی می گذاشتند که این کلام رفته رفته به ثبت رسید.عنصر کار در این موسیقی نیز به این علت است. با این حال چیزی که مشخص است اینکه علیرغم ظرفیتهای بالای این منطقه، به دلیل عدم مدیریت صحیح و ساماندهی ظرفیتها، شاهد افول نمادهای فرهنگ در این منطقه بوده و در صورت عدم ایجاد یک سیستم مدیریتی صحیح بر ظرفیتهای منطقه قاسم آباد، بسیاری از خرده فرهنگ ها،آداب و رسوم و صنایع دستی این منطقه به دست فراموشی سپرده خواهند شد. .............................................. گزارش: محمد غلامی پور
|