خیریه های آمریکایی در روستاهای ایران
خیریه های آمریکایی در روستاهای ایران چه می کنند؟!
طبق اعتراف آشکار وزارت خارجه آمریکا بخش عمده اطلاعات مورد نیاز دولت این کشور از طریق حمایت و تامین مالی سازمان های غیردولتی مردم نهاد (NGOs) تهیه می شود. بهترین پوشش برای برپایی مراکز زنجیره ای جمع آوری اطلاعات، شبکه سازی مردمی برای ایجاد تغییرات فرهنگی و پیگیری سایر اهداف دلخواه؛ احداث مراکز خیریه مردمی، بنیادهای فرهنگی خصوصی و شرکت های تجاری محدود است.
به گزارش فرهنگ نیوز، سید علی ادیبان در آخرین بروز رسانی سایرن منتشر کرد:
سال هاست شکل جاسوسی در دنیای مدرن امروزی تغییر یافته است. علاوه بر دگرگونی روش های جمع آوری اطلاعات مسیرها نیز دستخوش تغییرات شگرفی شده اند. پیش از این بیشترین حجم اخبار به دست آمده از جوامع هدف، از طریق حضور فیزیکی جاسوسان کارکشته و آموزش دیده کشورها در سرزمین حریف به دست می آمد اما امروز با گسترش عرصه تکنولوژی اکثریت اطلاعات مورد نیاز برای برنامه ریزی های سیاسی- نظامی از راه جاسوسی اینترنتی تهیه می شود. ظهور انواع ویروس های کامپیوتری، نرم افزارهای پیشرفته موبایل و انواع لوازم الکترونیکی با قابلیت های بی شمار که با حداقل قیمت و بعضا به صورت رایگان و با تبلیغات بسیار زیاد در اختیار جوامع بشری از جهان اول گرفته تا روستاهای آفریقا و آسیا و آمریکای جنوبی قرار می گیرند، قطعا همین هدف را دنبال می کنند. در دنیایی که آب و غذا رایگان نیست نرم افزارهای مکان یاب و ارتباطات صوتی و تصویری تقریبا رایگان رایگان است.
اما با وجود همه این مسیرهای جاسوسی مدرن هنوز نیاز بالقوه ای برای حضور در زمین حریف به جهت ایجاد تغییرات از درون، شبکه سازی های اجتماعی و تربیت و انتخاب نیروهای مردمی گلچین شده از میان عوام وجود دارد. طبق اخبار آشکار رسانه های بین المللی، ایران سرلیست بسیاری از سازمان های جاسوسی شهره در جهان است. با وجود محدودیت های متعدد موجود در مرزهای کشور امکان رفت و آمد آسان تیم های جاسوسی خارجی و حتی ایرانیان خائن به وطن تقریبا نزدیک به صفر است. حال سوال این است که نیازهای اطلاعاتی سیستم های حریف در چنین محیط بسته ای چگونه تامین می شود؟
ا- طبق اعتراف آشکار وزارت خارجه آمریکا بخش عمده اطلاعات مورد نیاز دولت این کشور از طریق حمایت و تامین مالی سازمان های غیردولتی مردم نهاد (NGOs) تهیه می شود. بهترین پوشش برای برپایی مراکز زنجیره ای جمع آوری اطلاعات، شبکه سازی مردمی برای ایجاد تغییرات فرهنگی و پیگیری سایر اهداف دلخواه؛ احداث مراکز خیریه مردمی، بنیادهای فرهنگی خصوصی و شرکت های تجاری محدود است. مسیری امن با حداقل مخاطرات امنیتی که با نیروهای بومی تغذیه می شود و از حداکثر کارایی در یک محیط بسته امنیتی برخوردار است. صحبت از کشوری است که برخلاف سایر دولت های وابسته منطقه خاورمیانه امکان حضور سلبریتی های هالیوودی در قالب برنامه های استعدادیابی صوت و رقص و انواع دیگر برنامه های کنترل ذهن را فراهم نمی سازد. اما هیچ دولت و جامعه ای به صورت عادی مقابل یک مرکز خیریه مثل "
محک " یا "
بنیاد کودک " موضعی ندارد!
۲- مبارزه با چنین مراکزی که به طور معمول خیلی عادی جلوه می کنند بسیار مشکل است. دفتر یک خیریه بین المللی که از نیروهای بومی و حتی نخبگان مشهور هنری برای برگزاری کنسرت های خیریه یا جشنواره های غذا استفاده می کند، به اندازه ای بی خطر جلوه می کند که هرگز مردم در مراجعه به آن احساس ناامنی نخواهند کرد. این ها همان دفاتری هستند که به نام کمک رسانی به بچه های فقیر و محروم از تحصیل بم وارد کشور شده و مجموعه دفاتر پر تعدادشان را در مراکز استان ها و شهرستان های دورافتاده ایران تاسیس کردند. حتی قدمت خیریه "بنیاد کودک" با مجوز رسمی دولتی به ۱۷ سال می رسد.
ارتباطات گسترده "محک" و "بنیاد کودک" با نام انگلیسی "
CHILF FOUNDATION " به اندازه ای با ضد انقلاب خارج نشین برانداز گسترده است که سایت انگلیسی آن به عمد از داخل ایران قابل دسترسی نیست! محتوای سایت انگلیسی با بخش فارسی آن تفاوتی شگرف دارد تا آن جا که در کلیپ های قرار داده شده بر روی سایت انگلیسی انواع پیام های ضد حکومتی از زبان بازیگران، هنرمندان و حتی مجریان تلوزیونی کشورمان نقل می شود. به طور مثال در یک پیام ویدئویی ضبط شده از زبان بخشی از بازیگران علت بنیادی تاسیس خیریه کذایی بر خلاف هدف اصلی تشکیل سازمان های مردم نهاد غیر دولتی؛ "نبودن عزم کافی در دولت برای ریشه کنی فقر" ذکر می شود. در واقع فرض این خیریه چنین بنا نهاده می شود که "فقر در جهان ریشه کن شده" و تنها مانع ریشه کنی آن در ایران "جمهوری اسلامی" است!
۳- شاید مجموع کمک های جمع آوری شده از برخی ایرانیان معلوم الحال ساکن کالیفرنیای شمالی و برخی نقاط دیگر آمریکا یا اروپا به چند هزار دلار هم نرسد اما هزینه تاسیس این تعداد دفتر و مرکز در اقصی نقاط ایران و خاورمیانه قطعا بیشتر از صدها میلیون دلار است. درعین تحریم بانک مرکزی جمهوری اسلامی این مراکز "خیریه" با یک تبصره کنگره از کلیه تحریم ها معاف اعلام شدند در حالی که خود ایرانیان مقیم خارج از کشور هنوز برای اجازه دریافت حقوق بازنشستگی شان از ایران در حال تلاش مضاعف در ذیل نامه نگاری با اعضاء کنگره آمریکا هستند.
در بخش انگلیسی سایت که با شناسه ایران قابل مشاهده نیست تصاویر زیادی از کودکان ایرانی مستمند با ذکر نام و برخی اطلاعات دیگر در کنار کودکان فقیر افغانستان به چشم می خورد که برای یافتن اسپانسر مالی در معرض دید عموم مردم جهان قرار گرفته اند! علاوه بر این که ارائه چنین تصویری از ایران به عنوان کشوری ثروتمند و بسیار پیشرفته تر از بسیاری از کشورهای خاورمیانه ذاتا غیر اخلاقی و موذیانه است اصل سپردن سرپرستی کودکان مسلمان و مومن ایرانی به جیب های بعضا ناپاک مشتری های چنین مراکزی جای بحث دارد.
۴-حجم تبلیغات صورت گرفته در ذیل اقدامات محدود مراکز متعدد فعال در داخل و خارج از ایران نیز جالب توجه است. عکس کودکان معصوم ایرانی در حالی در سایت های بین المللی بنیادهای ایرانی- آمریکایی به عنوان کودکانی محروم از حیات مدت هاست به نمایش گذاشته می شود که حجم کمک های ناچیز گروه های کذایی از خارج کشور رقمی در این رپرتاژ آگهی تبلیغاتی محسوب نمی شود.
در مقابل برنامه های فرهنگی و شبکه سازی بی نظیر این مراکز در قالب برگزاری کنسرت، جشنواره های غذا و بازارچه های خیریه در نوع خود جالب توجه است. در حالی از تاییدیه نوشتاری بازیگران و هنرمندان برای کسب وجهه در سایت این مراکز استفاده شده است که دلایل حمایت فردی مثل پیمان معادی از خیریه کذایی در نوع خود "بی نظیر" است:
یک روز به دفتر بنیاد رفتم و صحبت کردیم. "ظرف ۱۰ دقیقه"، متوجه شدم چقدر این سیستم شفاف و قابل اعتماد است. وقتی به بنیاد کودک آمدم، دیدم سیستم بسیار صادقانه است و پرسنل بسیار باشخصیت و خوب هستند. همه با نهایت عشق و علاقه کار میکنند. نکته مهم برایم این بود که این موسسه روی مسئله تحصیل کودکان به شکل تخصصی کار میکند.
آقای پیمان معادی (۱۰/۲/۱۳۹۰)
۵- در هفته گذشته، مجلس روسیه به پیشنهاد ولادیمیر پوتین با اکثریت آراء، قانون منع سرپرستی کودکان روس توسط شهروندان آمریکا را به تصویب رساند در حالی که دولت امریکا و سازمان ملل به شدت با این قانون مخالفت کردند!
اما مدیران دولت جمهوری اسلامی ایران طبق اسناد موجود در سایت خیریه "محک" و بنیاد "
رفاه کودک " بارها از خدمات مشکوک این مراکز با ارسال تقدیرنامه تشکر نیز کرده اند! جالب اینجاست که عناصر مهم و تاثیر گذار پشت پرده هر دو خیریه در خارج از کشور از وابستگان به موسسات دلالی رابطه ایران و آمریکا محسوب می شوند که اتفاقا از روابط نزدیکی با دولت های سازندگی، اصلاحات و دولت مهرورز عدالت خواه نیز برخوردار بوده و هستند. عناصری که علاوه بر حس ایران دوستی از میل شدیدی به لابی های صهیونیستی نیز بهره مند هستند و تغذیه سیاسی و مالی شان برعهده سناتورهای صهیونیست آمریکایی است! به نظر می رسد وقت آن رسیده از دولت محترم سوال کنیم سپردن سرپرستی مالی کودکان ایرانی به بنیادهای وابسته خارجی در عین وجود هزاران خیریه دولتی و مردمی در داخل کشور از چه ضرورتی برخوردار است؟! خصوصا این که انگیزه های خیرخواهانه مردم و هنرمندان وطنی را به راحتی می توان از طریق خیریه های غیر دولتی یا دولتی داخلی با جهت دهی مناسب و تبلیغات غیر جهانی برآورده ساخت.