دارواش
دارواش با نام علمي viscum album Lو نام انگليسي Mistleoes به تيره Viscaceaeو رده تك لپه اي ها تعلق دارد، همچنين در بعضي از منابع تيره مذكور را Loranthaceae ناميده وبراي آن سه جنس در ايران در نظر مي گيرند كه دارواش از جنسViscum مي باشد.
گونه هاي موجود در ايران[ویرایش]
۱. دارواش - Viscum album L
۲. چشم بلبلي - Loranthus grewinij
۳. موخور - Lornthus europaeus
در اين ۳ گونه فقط مورد اول وسوم به در ختان جنگلي حمله مي كنند كه گونه V.album بيشتر به درخت زالزالك وL.europaeus بيشتر به بلوط غرب ايران خسارت وارد مي نمايد.
دارواش به علت داشتن سبزينه، نيمه انگلي محسوب مي شود ويك گياه هميشه سبز، نيمه پارازيت واپي فيت بوده كه مي تواند فتوسنتز نمايد اين گونه فاقد ريشه وداراي برگ هاي هميشه سبز، چرمي، گوشتي، وبه شكل قاشق مي باشد، ميوه آن گرد، سفيد روشن (شبيه مرواريد) و درشت است و در داخل آن بذر هاي بسيار چسبناكي قرار گرفته، به طوري كه در گذشته از دارواش در تهيه چسب آهن استفاده مي شده است.
نام جنسViscum از ويسكوزيته به معني چسبندگي وغلظت گرفته شده است. عضو مكنده در دارواش (Haustorium) ناميده مي شود و قبل از اتصال به ميزبان Perhaustoriumگفته مي شود.
زيست شناسي[ویرایش]
گياه نيمه انگلي دارواش به صورت تك پايه (ماده يا نر ) وپس از چهار تا شش سال توليد گل مي نمايد، بعد از گل دهي شاخه هاي نر مي ميرند ولي شاخه هاي ماده پس از آنكه دانه آزاد شد،مي ميرند وبذر دارواش در شهريور ماه رسيده وكامل مي شود.
گل هاي گياه پنج ماه پس از گرده افشاني وتلقيح به ميوه تبديل مي شوند، در ميوه هاي رسيده فشار داخلي زيادي توليد مي شود ودر صورتي كه چنين ميوه اي دستكاري شود بذر خودرا تا فاصله نزديك به ۲۰ متر پرتاب مي كند ويا بذر آن به وسيله پرندگان بالاخص مورد تغذيه قرار گرفته واز طريق مدفوع ويا چسبيدن به منقار پرنده از منطقه اي به منطقه ديگر انتقال پيدامي كند.
بذر اين گياه به وسيله ماده چسبناكي به نام ويسين (Viscin) كه حتي پس از عبور از امعاء پرنده باقي مي ماند، همراه مدفوع پرنده خارج شده و روي ساقه مي چسبد و يا موقع خوردن روي منقار پرنده چسبيده وهنگام پاك كردن منقار،آن را روي شاخه هاي درخت باقي مي گذارد.
نحوه استقرار وخسارت[ویرایش]
وقتي كه بذر دارواش بر روي ساقه يا شاخه ميزبان قرار گرفت آنزيم هايي جهت نفوذ به گياه توليد مي كند وبعد از چند ماه جوانه زده وتوليد هوستوريوم يا ريشك مي نمايد،اين ريشك ها در امتداد سطح پوست رشد كرده تا اينكه به پاي يك جوانه يا برگ مي رسند، سپس ريشك عريض شده ودر كنار پوست پهن مي شود، در اين هنگام از هوستوريوم مكينه ريشه مانندي كه از مركز ريشك خارج شده را مستقيماً به داخل گياه نفوذ داده وبه آوند هاي آبكش وكامبيوم مي رساند وبا گياه پيوند فيزيولوژيكي ايجاد مي نمايد.
از اين هيستوريوم سيستم رشته اي طولي ومته هاي شعاعي كه كلاً در كار جذب آب ومواد غذايي هستند به وجود مي آيد و به تدريج به شكل مكنده در آمده ودر بهار سال سوم دوبرگ اوليه انگل ظاهر مي شود ودر وسط اين برگ ها جوانه اي ملاحظه مي گردد كه در سال چهارم توليد شاخه هاي اوليه را مي نمايد وبعد از آن توليد بذر نموده وسيكل جديدي شروع مي گردد.
← نحوه خسارتگياه نيمه انگلي دارواش فاقد ريشه بوده وروي گياه ميزبان مستقر شده وآب ومواد غذايي مورد نياز خود را كه در واقع خود بايد از خاك تأمين نمايد ، از شيره خام ميزبان استحصال مي كند. با جذب آب ومواد غذايي به وسيله دارواش آن قسمت از ساقه كه بالا تر از نقطه آلودگي قرار گرفته به مرور ضعيف شده وخشك مي شود.
علاوه بر آن موقعي كه آلودگي شديد باشد، قدرت حيات تمام شاخه يا درخت به تحليل مي رود وتوازن هورموني ميزبان به هم خورده واين عدم تعادل باعث تحريك جوانه هاي جانبي شده و شاخه هاي زيادي به وجود مي آيد. اين گياه نيمه انگل در موقع جوانه زدن توليد سمي مي كند، كه برروي گلابي روي آوند ها تاثير كرده وشاخه هاي آن را مي خشكاند.
در آلودگي هاي شديد، دارواش درخت را ضعيف نموده وآماده براي حمله پاتوژن هاي پوسيدگي چوب،ريشه و شكستگي وسرانجام مرگ درخت مي نمايد.
روشهاي كنترل[ویرایش]
۱. مبارزه بيولوژيكي: اين روش در حال حاضر بيشتر در سطح تحقيقاتي بوده و جزو روشهاي روتين و معمول كنترل نگرديده است كه در اينجا تنها قصد اشاره به اين روش مي باشد. بر اساس تحقيقات انجام شده چندين گونه از قارچها قادرند موجب بيماري در گياه دارواش گردند.
۲. مبارزه مكانيكي: اين روش كه براي عموم افراد روشي ساده و آشنا مي باشد( صرف نظر از ميزان كارآيي و اثرات مثبت يا منفي آن) از گذشته هاي دور در تمامي نقاط دنيا و همچنين در كشورمان اعمال مي شده و هنوز نيز بكار ميرود و خاص تنها اين معضل نبوده و براي حذف ساير عوامل خسارت زا بكار مي رود. در رابطه با انگل دارواش، بر اساس تحقيقات انجام شده، قطع شاخه هاي آلوده در حدود ۲۰ سانتی متر پايين تر از محل آلودگي مؤثر مي باشد. به هر حال هر طريقي كه موجب كاهش كلوني هاي انگل گردد، بذر كمتري از انگل توليد و انتشار آن براي سالهاي بعد كمتر مي گردد. برخي نيز پوشانيدن بافتهاي آلوده گياه ميزبان را با نوار هاي تيره جهت جلوگيري از رسيدن نور به انگل مفيد مي دانند. چرا كه دارواش يك گياه نيمه انگل بوده و براي توليد سبزينه نياز به تابش نور خورشيد دارد.
۳. كنترل شيميايي: در اين رابطه يك سري از مواد شيميايي علف كش مطرح مي باشند. چرا كه دارواش نيز همانند يك گياه علفي بوده، حساسيت هاي اين گروه از گياهان را در برابر علف كش هاي شيميايي دارد. از طرفي با توجه به اينكه دارواش يك گياه هميشه سبز بوده ولي ميزبانهاي آن عمدتاً خزان كننده هستند. استفاده از اين مواد در خارج از فصل رويش كه گياه ميزبان عاري از برگ است و نتيجتا تحت اثرات منفي ماده علف كش قرار نمي گيرد و در مقابل، گياه انگلي دارواش داراي انبوهي از برگ بوده و مواد علف كش بر روي آن اثر گذارده و موجب مرگ آن مي گردد. در اين رابطه علف كش توفوردی كه قابل جذب و حركت در آوند هاي آبكش مي باشد به میزان ده گرم در ليتر مي تواند قبل از جوانه زني ميزبان استفاده گردد.
۴. لازم به ذكر است كه گاهاً در برخي اظهارات و گزارشات داخلي مشاهده مي گردد كه اشتباهاً ماده شيميايي اتفون (فلورل) را به عنوان يك ماده شيميايي براي كنترل دارواش توصيه مي نمايند. اين ماده تنها جهت كنترل دارواشك(كه گياه انگل سوزني برگان مي باشد) مؤثر است نه براي كنترل دارواش. در ضمن اين ماده، علف كش نبوده و تنها خاصيت بازدارندگي از توليد بذر دارواشك را دارد.
خواص درمانی دارواش[ویرایش]
در گياهنامه هاي غربي، چين و خاورميانه قديم تنها گونه مورد استفاده در پزشكي گونه ( Viscum album ) بوده است ولي امروزه خصوصيات دارويي و درماني گونه هاي ديگر نيز كشف شده است. دارواشها داراي موسيلاژ، قند، روغن ثابت، رزين و مقداري تانن و نمكهاي مختلف هستند. قسمت فعال گياه، رزين ويسين است كه در نتيجهء عمل تخمير، توده اي زرد رنگ، چسبنده و رزيني مي شود.
از برگهاي پودر شده، سته هاي رسيده و شاخه هاي جوان و يا عصاره مايع ،در درمان استفاده مي كنند. دارواشها را معمولاً در بهار جمع آوري ودر هوا يا در كوره الكتريكي در دماي ۱۰۶ درجه فارنهايت خشك مي كنند . در اروپا بيشتر از روش تزريق و در ايالات متحده معمولاً از جوشانده يا از تنتور(عصاره الکلي) استفاده مي کنند.
دز دارويي دارواش بسيار کم و مقادير زياد آن مي تواند سمي باشد. از خواص درماني اين گياه مي توان به کم کردن فشار خون، بهبود گردش خون، شل نمودن سفتي عضلاني، بند آورنده خونريزي داخلي،تشنج،نقرس، هيستري (نوعي بيماري رواني كه با شبيه سازي اختلالات گوناگون همراه است)، سياه سرفه، آسم، سرگيجه، اسهال،تپش قلب، صرع، رماتيسم، سردرد ميگرني، اضطراب و اخيراً به سرطان و ايدز اشاره كرد.
در بسياري از نقاط غرب كشور نيز روستائيان جهت درمان دمل و زخم و حتي شكستگي و ضرب ديدگي دست و پا از اين گياه استفاده مي كنند. در مناطق غرب كشور بخصوص ايلام نيز از نرم شده برگ موخور (نوعي دارواش) براي خروج چرك از زخم و دمل استفاده مي كنند و نيز براي كاهش درد ناشي از شكستگي استخوان ، شاخه هاي تازه و سالم گياه را بر روي محل شكستگي مي گذارند. از ساييده ميوه موخور نيز به عنوان موبر استفاده مي كنند.
منابع[ویرایش]
http://www.mprn.ir/display_news.php?id=۱۷۰۰
http://marefipour.blogfa.com/post-۸.aspx
http://iran-eng.com/showthread.php?t=۳۴۳۵۴