دره اهوازی


تاریخچه:
دره اهوازی را زمانی (دره وازی)یا(دروازی)که هر دو برگرفته(دروازه ی اهوازی)است می نامیدند که بدلیل موقعیت جغرافیایی بسیارمناسبی که نسبت به باقی روستاها داشت و در مسیر راه تمام روستاها و اقوام کوچ نشینی بود که به سمت هفتکل و اهواز حرکت می کردند بدین روی به این روستا دروازه اهوازی (یعنی دروازه ی رو به طرف اهواز شهر قدیمی ایلامی و ساسانی) می گفتند و جای ستون های باستانی این دروازه هنوز وجود دارد.
مردم این منطقه(منطقه جانکی) چه در سالیان دور و چه در این زمان برای آمدن به اهواز باید از این روستا حرکت کنند و یکی از مهمترین روستاهای منطقه به شمار می آید که از شمال به روستای پیر موسی(توله) و از جنوب به روستای رودزرد سادات واز شرق به روستای رودزرد کاید رفیع و دره خرزهره واز غرب به برکه آبی به نام برم سور راه دارد و هم اکنون جاده اصلی و شاهراه حیاتی عبور و مرور ( اهواز / شهرکرد / اصفهان ) از این روستا می گذرد.
دره اهوازی، این روستای کوچک در حدود ۲۰۰ سال پیش اوائل قرن ۱۹ توسط شخصی خردمند و بسیار توانا،بنام سید انگنا دوباره بنا شد. این شخص از سادات منگزوری(منیزوری)چهارلنگ بختیاری بوده که به زبان شیرین بختیاری تکلم می کرد و قبل از آن در منطقه میداوود سکونت داشت و پدران وی از حدود ۵۰۰ سال پیش از کوه منگزور که در امتداد کوه منگشت در خاک بختیاری می باشد و مرز بین بهمئی و بختیاری را تشکیل می دهد به میداوود آمدند. ولی دره اهوازی پیشینه تاریخی عزیمی دارد و قبل از این به گفته اهالی تاریخ این روستا به دوره ایلامی ها بر می گردد.
بطوری که (کلزار) منطقه ای از دره اهوازی بشمار می آید که آثار خانه های مسکونی بجا مانده از ایلامی ها می باشد که هم اکنون از آن چیزی باقی نمانده جز پی ساختمان های آن وچاه آب شیرین که بتازگی بازسازی شده و معروف است به چاه قهوه خانه.این چاه با بدنه چاروبندی(ملات ساختمانی قدیم) به عرض یک متر در یک متر بجای مانده
بناهای کلزار شبیه به بناهای تاریخی اطراف ایذه وباغملک از دوره ایلامی ها می باشد به دلیل همین تشابح نقل شده و سینه به سینه گشته که این بناها از دوره ایلامی ها به یادگار مانده است. ولی متاسفانه تا کنون اقدامی توسط میراث فرهنگی صورت نگرفته و این آثار در خطر نابودی کامل قرار گرفته است.
پس از تاسیس دره اهوازی و وصلت با ممبینی ها ، افراد دیگری با قومیت های گوناگون به آنجا آمدند. که بغییر از (موسوی و ممبینی)،زکوی و حیدر زاده و سادات میرسالاری که آنها هم طایفه بزرگی ازچهارلنگ بختیاری هستند فامیلی های رایج در آن منطقه را بوجود آوردند
(سید به گویش بختیاری سِی گفته می شود)
سی انگنا که خود بنیان گذار این روستاست دارای دو همسر وچهار پسر بود. یکی از همسران وی از طایفه ممبینی و دیگری منگزوری بود.
که فرزندان او:( ۱_سی علیرضا و۲_ سی محمد رضا) از زن ممبینی و (۳_سی فرج الله و۴_سی احمد) از زن منگزوری وی بودند.
۱_سی علیرضا، دارای چهار پسر بنامهای: (سی علی داد، سی علی مراد، سی بزرگ، سی علی زمان)
۲_سی محمد رضا دارای یک پسر به نــام: (سی محمد لطیف)
۳_سی فرج الله دارای دو پسر بنـــــامهای: (سی یدالله و سی حیدر)
۴_سی احمد دارای سه پسر بنــــــــــامهای: (سی علی وسی ولی وسی علی محمد)
این روستا هم اکنون خالی از سکنه شده وعشایر گرووی در خانه های قدیمی وفرسوده وخالی از سکنه آن به صورت موقت ساکن شدند و ساکنین و مالکین اصلی این روستا به شهرها رفته اند و گویی که زادگاه خود و پدران خود را به کلی فراموش کرده اند به شکلی که نسل جدید آنها یکدیگر را نمی شناسند.



جعبه‌ابزار