دهن رود
بازگشت به دهن رود،نقش روی آب
فرخ نژاد:آن روز بوی باران جاده خوسف به سمت دهن رود به مشام می رسید و خاک باران نخورده خشک کویر را نفسی تازه می بخشید. دهن رود در همین نزدیکی است، روستایی که اهالی آن از بی آبی می رنجند و همپای زمان، همسایه و دوست و آشنایشان رخت سفر به شهر می بندند.
همچنان که مرکب ما را به سوی مقصد مورد نظر هدایت می کرد بعد از دشت های خشکیده که فقط خار و خاشاک در آن به چشم می خورد به منطقه زیست محیطی و البته حفاظت شده «کرنگ و آرک» می رسیم. در این جنگل های بکر و طبیعی درختان بنه، بادام و پسته وحشی دیده می شود که بیشتر از دل صخره ها و تپه های سخت روییده است، اینجا چشم هر رهگذری ناخودآگاه به تابلوهایی که نقاش طبیعت نقش بسته است، می افتد و در دل، خالق این مناظر طبیعی را می ستاید.
به راستی نقاش طبیعت این منطقه را به زیباترین شکل نقاشی کرده و ترکیب رنگ ها در کوه ها و تپه ها شگفت انگیز است، هر چه به روستای آرک نزدیک تر می شویم بر سبزی و طراوت منطقه بیشتر افزوده می شود.
تا این قسمت که جاده آسفالت و مناظر زیبا و دل انگیز میهمان چشمانمان است یک روی سکه پدیدار شده اما روی دیگر سکه بعد از گذشت از حوزه استحفاظی آرک نمایان می شود زیرا هر چه از این روستا دور می شویم در آن سوی جاده از طراوت، زیبایی و زندگی کاسته می شود و صورت طبیعت به زردی می گراید.
از آرک تا دهن رود مسیر حرکت خاکی است، در قسمتی از مسیر اداره راه و ترابری در حال ایجاد آخرین پل و زیرسازی این راه روستایی است.
به دلیل وضعیت نامناسب، گل و لای زیاد و... مجبور می شویم از خودرو پیاده شویم تا وسیله در گل و لای نماند، جاده خاکی را به سختی می پیماییم و به روستای دهن رود می رسیم.
در ورودی روستا مزار شهدا، گورستان و مرقد امام زاده سید ابوالقاسم(ع) قرار دارد، گویا مرقد شهدای این روستا بازسازی شده است.
خودرو را کنار قنات و استخر سیمانی دهن رود پارک می کنیم و از آن پیاده می شویم هم زمان خودرویی دیگر هم وارد روستا می شود. نگاهی به استخر و آب کمی که از لوله آن بیرون می آید می اندازیم خوب است که حداقل استخر ذخیره آب و کانال های انتقال آب روستا سیمانی است و تا حدودی از هدر رفت آب جلوگیری می شود.
فرد دیگری در ورودی روستا به چشم می خورد به سمت دو مردی که از آن خودرو پیاده شدند می رویم تا زمزمه ای در سکوت دهن رود شنیده شود. یکی از آنان که اهل روستا بوده و حال به مکانی دیگر مهاجرت کرده است، می گوید: دهن رود در ۶۸ کیلومتری بیرجند قرار دارد، ترسالی و خشکسالی آن هم به باران و برفی که در زمستان و بهار می بارد بستگی پیدا می کند و در سال های خشک مشکلات آن زیاد است.
«ایوبی» با اشاره به وجود ۴ شهید در این روستا می افزاید: به این دلیل که مسئولان به مشکلات اهالی رسیدگی نکرده اند همه به شهرها رفته اند فقط چند پیرمرد و پیر زن در دهن رود ساکن و حدود ۱۰ خانوار هستند.
وی با بیان این که در گذشته دهن رود ۸۰ خانوار جمعیت داشت، اضافه می کند: وضعیت کشاورزی این منطقه در گذشته خیلی خوب بود و زعفران کاری زیادی داشت، اگر به اراضی کشاورزی پایین دست روستا بروید می بینید اهالی چطور زمین های ناهموار را هموار و تبدیل به زمین کشاورزی کرده اند و این کارها به دلیل توسعه بخش کشاورزی روستا صورت گرفته است.
وی ادامه می دهد: وقتی به دلیل نبود شغل و درآمد اهالی یکی یکی کوچ کردند من هم مجبور شدم روستا را ترک کنم و در مشهد ساکن شوم و امروز برای دیدار پدر مریضم به روستا آمده ام و سالی ۲ یا ۳ دفعه بیشتر به روستا نمی آیم.
وی می گوید: به دلیل قرار گرفتن روستا در دهنه دو رود، نام دهن رود بر آن گذاشته اند، رودخانه آرک به دو شاخه تقسیم شده است و این روستا میان شق نهر این رودخانه قرار دارد.
یکی دیگر از مهاجران روستا می گوید: با توجه به این که دهن رود از لحاظ کشاورزی و دامداری رو به توسعه بود در ابتدای شروع خشکسالی هر چه اهالی داد زدند که زمین های کشاورزی و دام های مردم از بین رفت مسئولان یا نشنیدند یا خودشان را دیر رساندند در نتیجه اهالی یکی یکی به شهرها رفتند.
«ایوبی» با بیان این که دهن رود برق دارد اما جاده روستا آسفالت نیست، می افزاید: حدود?یا?سالی است که آب شرب مورد نیاز اهالی با تانکر تأمین می شود و فقط از ورودی روستا تا مکانی که مسجد قرار دارد لوله کشی و چند شیر در مسیر برای برداشت آب اهالی نصب شده است.
وی که از مهاجران روستا به شهر مشهد است، اضافه می کند: شغل اهالی کشاورزی و دامداری بود ولی در حال حاضر بسیاری از مهاجران در شهرها به مشاغلی چون جوشکاری، کارگری و... مشغولند.
وی به کاشت محصولاتی مانند گندم، جو و زعفران در دهن رود اشاره می کند و ادامه می دهد: در این روستا هر فرد ۲۰۰ تا ۳۰۰ رأس دام داشت که هم اکنون به دلیل خشکسالی های پی در پی به ۲۰ تا ۴۰ رأس رسیده است، به دلیل این که اهالی روستا عشایر هستند پشت در پشت آن ها مالدار بوده اند.
او اولین فرد روستا بود که به شهر رفته است و هیچ یک از افراد خانواده اش در دهن رود نیستند.
او دلیل ترک دهن رود را این چنین عنوان می کند« اینجا امکانات نیست و تقویت هم نشده است برای همین کسی در دهن رود ماندگار نیست.»
به اعتقاد او اگر الان که برق هست دیگر امکانات رفاهی هم وجود داشت دلیلی نداشت اهالی به دیار غربت مهاجرت کنند و در همین زادگاه شان می ماندند و بر تعداد دام و زمین های کشاورزی شان می افزودند پس چون امکانات نیست همه رفته اند.
وی خاطر نشان می کند: چند نفر از اهالی دنبال وام ازدواج رفتند ولی به دلیل نداشتن ضامن و قوانین سفت و سخت بانکی از گرفتن تسهیلات منصرف شدند، این که برخی از افراد جامعه از تمام امکانات برخوردارند و بعضی هم آه ندارند که با ناله سودا کنند نارضایتی به وجود می آورد. آن هایی که برای دریافت وام ضامن ندارند عقب نشینی می کنند و به شهرها سرازیر می شوند، فکر می کنند در شهرها خبری هست.
او می گوید: بیایید برویم و در خانه های این روستا را بزنیم تا ببینید چند نفر در این روستا ساکن هستند، کسی اینجا زندگی نمی کند، دهن رود ویرانه شده و از بین رفته است.
این مهاجر روستای دهن رود ادامه می دهد: قالی بافی، دام داری و کشاورزی اهالی از دست رفته است، زعفران دهن رود بهترین نوع زعفران از نظر عطر، بو و کیفیت بود و قبل از خشکسالی فقط از یک قطعه زمین زیرکشت زعفران ۷۰ تا ۸۰ کیلو محصول برداشت می شد اما حالا از تمام زمین های اهالی هم این میزان برداشت نمی شود.
وی اضافه می کند: خواسته من که از مشهد به زادگاهم آمده ام از مسئولان این است که حداقل جاده آرک تا دهن رود را آسفالت کنند به علاوه جاده ای که از خوسف تا آرک آسفالت شده است ایمنی لازم را ندارد.
در حال گفت وگو با این دو مرد هستیم که یکی از زنان روستا هم به جمع ما می پیوندد و می گوید: ساکن روستا هستم و فکر می کنم تنها مشکل اساسی مردم نبود آب است اگر شما یک ماه دیگر سری به دهن رود بزنید یک قطره آب هم پیدا نمی شود، حمام داریم ولی وقتی آب نیست چطور می شود استحمام و بهداشت را رعایت کرد.
«توسلیان» می افزاید: به دلیل نبود خانه بهداشت مجبوریم برای تزریق یک آمپول یا اندازه گیری قد و وزن کودکان به خانه بهداشت روستای حامی برویم که ممکن است بهورز خانه بهداشت روستا آن روز نباشد.او اضافه می کند: جایی که آب و آبادانی باشد، کسی در آن زندگی می کند اما متأسفانه تمام محصولات به دلیل بی آبی از بین رفته و خشک شده است.
کنار شیر برداشت آب روستا دو پیرزن نشسته اند که درباره مشکلات روستا از آنان می پرسیم.
«فاطمه پاافکن» با همان لهجه محلی اش می گوید: اگر برای ما آب بیاورند می خوریم، وگرنه تشنه لب هستیم.
او به قسمتی از روستا که در وسط رود ایجاد شده است اشاره می کند و می افزاید: آن طرف ده به دلیل بی آبی خالی از سکنه و تبدیل به آغل گوسفندان شده است، در گذشته حدود ۸۰ خانوار داشت و الان ۲۲ خانوار هستند، خودم هر روز آن ها را می شمارم، همه رفته اند ما هم چون نمی توانیم برویم اینجا مانده ایم.
پیرزن دیگر می گوید: حدود ۳۰ تا ۳۵ دانش آموزش در مدرسه روستا درس می خواندند ولی الان دهن رود فقط ۳ دانش آموز دارد.
وی می افزاید: در گذشته هر وقت باران می آمد و سیل جاری می شد کسی حتی جرأت نمی کرد از خانه اش بیرون بیاید و سیل را تماشا کند اما به دلیل خشکسالی های اخیر ۸ سال شده است که اهالی آبی در رود ندیده اند و دیگر از سرسبزی و طراوت گذشته هم خبری نیست، یک ماه دیگر اینجا به بیابان برهوت تبدیل می شود.
پس از گپ و گفتی با این چند نفر گشتی در روستا می زنیم و بر بلندای روستا می ایستیم، به خوبی دیده می شود که در محل شق النهر آرک اهالی با هموار کردن تپه ها و صخره ها با همان مصالح موجود یعنی سنگ و خاک خانه هایشان را ساخته اند و وجود بادگیرها و سقف های گنبدی در تمام منازل روستا نشان از ساخت خانه هایی متناسب با اقلیم کویر و خشک دارد.
با گشت و گذار در کوچه های سنگلاخی روستا دارهای قالی که در گوشه و کنار رها شده است به چشم می خورد و این قصه تکراری به حاشیه رفتن صنایع دستی و قالی بافی روستایی را فریاد می زند.همچنان در حسرت دیدن کودکان در حال بازی روستا می مانیم، صدای هیچ کودکی به گوش نمی رسد.
به دلیل نبود دهیار و رئیس شورا در روستا، دهن رود
منبع[ویرایش]
سایت روستاهای ایران