دولت و کشاورزان
هرچند پايه احياي كشاورزي - كه رهبر فقيد انقلاب ، آن را راهبردي تاثيرگذار برسرنوشت كشور مي شناسد - همانا كشاورزان ايراني اند، با اين همه نبايد از جايگاه دولت و كارگزاران اجرايي آن د راين رابطه، غفلت ورزيد . به هر حال رئيس دولت و وزيران، به خصوص وزير جهاد كشاورزي، و دستاندركاران آن، مسئوليتهايي دارند كه انجام آن، خودباوري كشاورزان را به نتيجه اي مطلوب مي رساند . پيداست كه كشت و كار به منظور خوداتكايي و نيز صدور كالا، آنگاه سود مي بخشد و استمرار مي يابد كه از روشنگريها و آموزشها و فراهم آوردن تسهيلات و امكانات كارآمد كشاورزي، دريغ نشود . در اين بخش مي كوشيم تا از رهنمودهاي امام، به نقش و تاثير دولت و راهكارهاي گزينشي و متمايل به آباداني و استقلال اقتصادي آن پي ببريم . به سخني ديگر به دست خواهيم داد كه دولت يا قوه مجريه - كه راهبرد احياي كشاورزي را پذيرفته و تعهد بدان دارد، در عمل و عينيت چگونه بايد باشد .
"ما كشاورزي خود را مكانيزه خواهيم كرد و دولت اسلامي موظف است كه آنچه را زارعين احتياج دارند، به بهترين وجه در اختيار آنان بگذارد . اگر كشاورزي صحيح در ايران به وجود آيد، ما در آينده يكي از صادركنندگان مواد غذايي خواهيم بود . "
رويكرد ماشيني كشتكاران كشور، در عصر حاضر ضرورت انكارناپذير به شمار مي آيد . ديگر نمي توان به كشاورزي سنتي بسنده نمود و زمان و فرصتها و استعدادها و زمينها و آبها را در همان چارچوبه پيشين محصور ساخت . چراكه اين همه به دليل نامتناسب بودن محصول و ميزان و درآمد ناشي از آن با آنچه از زندگي و عمر و فرصتها هزينه مي شود، ادامه نخواهد يافت . در حقيقت يكي از عوامل كوچ ناگزير كشاورزان، و به ويژه نسل جوان و آگاه از چگونگي حيات و تمدن عصر حاضر از روستاها، همين متكي بودن به شيوه ها و ابزارهاي كهن و ناكارآمد است . از اين رو، مكانيزه كردن كشت و كار، لازمه خوداتكايي در كشاورزي است . امام خميني با بيان اين نياز و ضرورت، دولت را فرا مي خواند تا بستر بهره وري كشاورزان از ماشينهاي كاشت و برداشت را فراهم سازد . بدينسان است كه مي توان اميدوار بود كه خودكفايي در توليد مواد غذايي كشور و بلكه صدور آن، امكان پذير مي باشد .
آن چه گذشت، نگاهي آرماني است و چنان كه در واقعيت ها به چشم ميخورد; همواره موانعي بر سر راه احياي كشاورزي يا خودكفايي وجود داشته و دارد . بيشترين آن را بايد در دستگاههاي اجرايي سراغ گرفت كه بافت در خور احتياج و انتظار كشاورزان سختكوش را پيدا نكرده اند . بي گمان اين همه، سبب دل سردي و گريز نسل نو از اهتمام در كشت و كار خواهد گشت . و ترديدي نيست كه بازگردانيدن آنان - كه با شهرنشيني خو كرده اند و از امتيازهاي چشمگير آن نصيب برده اند - كاري دشوار بل محال خواهد بود . از همين رو بايد بر اين باور بود كه آسيب پذيري روند احياي كشاورزي از ناحيه كارگزاران، عاملي تهديد كنند ه براي استقلال و عمران كشور مي باشد . امام بدين مهم عنايت مي ورزيد و از اين رو هشدار ميداد كه مبادا دولت خود را سرگرم بخشنامه و آمد و شدهاي بي حاصل در ارتباط با روستايي ها ساخته و از پاسخگويي به انتظارهاي معقول آنان سرباز زند .
"لازم است دولت، بيش از پيش، كمكهاي لازم را به كشاورزي و كشاورزان بكند و در اين امر از هيچ كوششي خودداري ننمايد و از پيچ و خمهاي اداري كه موجب تاخير در اين امر حياتي است، جلوگيري نمايد، و در اين موضوع (احياي كشاورزي) به استانداران در سطح كشور سفارش اكيد نمايد كه امر كشاورزي در كشور ما، از اهم امور است و هدايت و اجراي آن به وجه صحيح، اساس اقتصاد كشور است . "
آنچه تاثير مي گذارد، اقدام مناسب و همه جانبه مسئولان در ارتباط با سامانپذيري زندگي و وضع كاشت و برداشت و داد و ستد كشاورزان با ديگر اقشار جامعه ميباشد . امام خميني با يادآور ساختن روال نامطلوب دوران گذشته كه شعار و ادعا داشته و ترويج كشاورزي را در خطبه هاي پرشور در حمايت از آن كشاورزان گنجانده بودند، خواستار دگرگوني و اقدام بود .
"اصلاحات ارضي شاه ... همه اش الفاظ بود . شاه به همه تعليم داده بود كه با الفاظ مردم و كشاورزان را سرگرم سازند، وزارتخانه ها به جاي اقدام و تحول، در كار الفاظ باشند . دركشاورزي ... همه جا خطابه و الفاظ بود، واقعيت در كار نبود; انحراف بود از حالا به بعد هم اگر بخواهيد با خطابه و با
تبلیغاتی پیش بروید ... قضايا باز همان است ... همان گول زدن مردم و همان آشفتگي ها . امروز احتياج به عمل است; نه به قول ... اقدام ملت و دولت براي نجات كشاورزي ايران(ضرورت دارد).
وزارت كشاورزي در دوره پيشين - كه هنوز ادغام صورت نگرفته بود - در سخن زير مخاطب رهبري قرار گرفته است . در اين جا به دو مقوله اشاره شده; نخست اينكه جاده هاي مورد نظر و نياز كشاورزان آماده شود و ديگر كوشش در جهت گسترش خدمات درماني براي خانواده كشاورزان .
"مسئولان سازمانهاي وابسته به اين وزارتخانه، بايستي اهم فعاليتهاي اين وزارتخانه در جهت گسترش شبكه راههاي روستايي، به ويژه در نقاط محروم باشد، كه باعث توسعه فعاليتهاي كشاورزي و رساندن محصولات به شهرها و افزايش درآمد كشاورزان و محرومين جامعه، و علاوه بر آن گسترش فعاليتهاي درماني و پزشكي براي طبقات محروم باشد . "
بي گمان اقدام هاي ياد شده كه در جهت رفاه و سودبخشي كشت و كار انجام ميپذيرد، نيروهاي متعهد و متخصص در حوزههاي عمراني و درماني را مي طلبد . توجه امام به اين قشر تحصيل كرده و آشنا با دانش ها و كاربردها حاكي از اهميت دادن به تحول همه جانبه در كشاورزي ميباشد .
"لازم است از نيروهاي متعهد و متخصص مسلمان، جهت خودكفايي و استقلال بيشتر استفاده شود . "
پديدآوردن انگيزههاي كار و توليد مستمر و تعيين كننده در ميان كشاورزان، از ديگر مسئوليتهاي كارگزاران است . آنان بايد از رهگذر رسانه هاي صوتي و تصويري و مطبوعاتي، آينده روشن و اميدبخشي را كه در طريق خوداتكايي و استقلال وجود دارد، در معرض نمايش قرار دهند و بستر كار را هموار سازند .
"مسئوليت ما امروز زياد است و بايد خودمان مملكتمان را آباد كنيم ... مساله كشاورزي در كشور ما در راس امور است ... مملكت از نظر منابع طبيعي، همه چيزش خوب است . آب و زمين خوب دارد و مردمش آگاه
[۲] و در فكر كشاورزي هستند و دولت بايد آنها را تشويق و تقويت بنمايد و امكانات لازم را در اختيار آنها بگذارد . "
از ديگر مسئوليتهاي دولت در پيوند با زندگي و مسايل كشاورزان، همانا نظارت آن است كه ميبايست در امر و ارادات صورت پذيرد . روشن است كه عدم مديريت و نظارت، سبب ساز مشكلات و موانعي نگران كننده در مقوله توليد مواد غذايي خواهد گشت . چراكه گاه، محصولات به سبب اشباع بازار داخلي، به هدر رفته است، در حالي امكان صدور آن وجود داشته است . و از طرفي بسا وارد كردن كالايي به ميزان بسيار، بدون در نظر گرفتن ايام برداشت و عرضه آن در داخل، كشاورزان را با ناكامي و نوميدي رو به رو مي سازد . بدينسان رعايت حال كشاورزان و حمايت از توليد آنان و اطمينان دادن نسبت به بازدهي مطلوب كشت و كار حاضر، سهمي موثر در خودكفايي دارد . امام، ضمن يادآوري مسايل ديني و شرعي، مصالح نظام و كشور را خاطرنشان مي سازد .
"دولت بايد نظارت بكند ... در اين كه يك كالاهايي كه برخلاف مصلحت جمهوري اسلامي است، بر خلاف شرع است، آنها را نياورند ... دولت كه نمي تواند كشاورزي بكند، كشاورزي را دولت بايد تاييد بكند تا كشاورزها، كشاورزي كنند . "
توجه به صادرات در كشاورزي، باعث مي شود كه كشاورزان از آب و زمين، و نيز از وقت خويش نهايت بهره مندي را كسب كنند . دولت است كه موجبات آن همه را بايد فراهم آورد; البته به گونه اي كه مصرف كنندگان داخلي با بازار سياه و گراني آن كالا مواجه نشوند . در حقيقت، صادرات در كشاورزي با انگيزه حمايت از كشاورزان صورت مي پذيرد و آنان را در روند توليد نيازهاي داخلي دلگرم و مطمئن مي سازد .
"ايران ... بايد صادرات داشته باشد; در كشاورزي صادرات داشته باشد" .
مساله ديگر كه پيوسته در عرصه خدمتگزاري دولتهاي مردمي مطرح ميباشد، همانا ناكامي آنان در دستيابي به فرصتهاي مساعد و مناسب براي خدمت كردن به اقشار محروم، به خصوص در نقاط دوردست است . مخالفان با فراهم ساختن زمينه هاي حرج و مرج طلبي سياسي و اجتماعي ميكوشند تا از يك سو دولت مردمي را ناتوان ساخته وا ز ديگر سو، ناكارآمد بودن سياستهاي دولت را - كه بر اثر كارشكني شان پديد آمده است - تبليغ كنند . رهبر فقيد انقلاب، خدمت رساني دولت را در صورت بهره جستن از فضاي آرام و آزاد ممكن مي شمارد . از منظر امام خميني، اصلاحات; بستر همواري را مي طلبد كه بر اثر تفاهم و تعاون ميان نيروهاي انساني و جريانهاي سياسي پديد مي آيد . آشوبهاي داخلي، آرامش و اطمينان را از كشاورزان و كارگران و دولت و مجلس، سلب مي كند و مانع نيل به خوداتكايي و استقلال در بستر اصلاحات مي شود . بدينسان ، آشوب طلبان و طراحان پنهاني آن، با ستاندن زمينه هاي خدمتگزاري از دولت و كارگزاران آن در استانهاي محروم و عقب نگاه داشته شده، در واقع به كشاورزان خيانت مي كنند .
"اگر آرامش نباشد، كشاورزي نخواهد بود ... اگر آرامش نباشد، اصلاحاتي كه بايد بشود و براي مستضعفين عمل بشود، نخواهد شد ... تاكنون دولت نتوانسته است در ...
و در خوزستان يك عمل چشم گير مثبتي ايجاد كند; براي اين كه محيط نا آرام فرصت نمي دهد كه كساني بخواهند خدمت كنند ... چه طور ممكن است كشاورزي در يك محيطي كه خرمنها را اشخاص فاسد آتش ميزنند، به نتيجه برسد؟ "