روستا و کشاورزی در نشریات ویژه روستا


نگاهي به نشريات حوزه روستا [۱]
از روزي‌نامه‌ها و رنگين‌نامه‌ها كه بگذريم بعضي جرايد، هرازگاهي از آب‌رساني، گازرساني و... به روستاها خبر مي‌دهند و تحليلي،نظري آغشته به تمجيدي هم. نام و عنوان برخي از آنان به روستا و زندگي روستايي ربط پيدا مي‌كند. شناختي اجمالي از اين سنخ نشريات احتمالا راهي به دهي خواهد برد:


صالحين روستا[ویرایش]

■ «زندگي در روستا بي نقش زن معني ندارد/ بي‌حضورش روستا آن عزت والا ندارد
وقت بي‌كاري نباشد بهر زن در روستا دائماً مشغول كار است و از آن پروا ندارد
يك زمان در خانه باشد مادري بس مهربان / گاه هم در كشت‌زار است و غم سرما ندارد
صرفه‌جويي و قناعت از صفات او بود اين همه فن و هنر را هيچ كس يكجا ندارد».
منظومه مذكوره بخشي از صفحه «رايحه ادب»، «صالحين روستا» است كه براي تعاوني‌ها و مديران و تشكل‌هاي بخش كشاورزي منتشر مي‌شود. از اسم نشريه برمي‌آيد كه روستائيان دوگروه‌اند: صالحين، ناصالحين و او مي‌خواهد صالحين را معرفي كند! يا نه؟! مي‌خواهد بگويد روستائيان همه صالحين‌اند. سلمنا كه قولي است كريمانه.
«نقش هيأت مديره در موفقيت مدير عامل»،
«اعضاء، صاحبان اصلي تعاوني‌ها»، «كشاورزان تشكل ندارند»،
«گفت‌وگو با مدير عامل شركت سبزي ايران» و از همه مهم‌تر «كشاورزي و روستايي را از ميان برداريم»، عناوين بعض مطالب آن است.
اين آخري چه منظوري داشت؟! «صالحين روستا» و اين حرف‌ها! حتماً اشتباه خواندم. بله! اصل مطلب چنين است: «با يكپارچه‌سازي اراضي مهم‌ترين مانع كشاورزي و توسعه روستايي را از ميان برداريم.» «راه زندگي» عنوان صفحه ثابتي است كه در آن به نقل مكارم اخلاق بزرگان تاريخ مي‌پردازد كه با صالحين روستا هم ربطي وثيق و پيوندي عميق دارد. چنان‌كه «رايحه ادب» از فرهنگ و ادب مايه مي‌گذارد و يك چشمه آن منظومه مذكوره.

«دام، كشت و صنعت»[ویرایش]

■ «. .. پيشنهاد مي‌شود رئيس‌جمهور با يك برنامه جمعي و با يك فرصت سه‌ساله در يك بيانيه رسمي از مهاجرين بخواهد به روستاها و مراكز توليد مهاجرت معكوس نمايند و از مزاياي «روستاوندي» استفاده كنند. ... » مطلب، بخشي از سرمقاله شماره ۹۷ «دام، كشت و صنعت» است.
نويسنده امتيازاتي براي لفظ ابداعي خود برمي‌شمرد كه انشاءالله روستاوندها به آن مفتخر مي‌گردند. عناوين بعض مقالات ماهنامه تخصصي،تحليلي،كاربردي مذكور: «دست‌اندازهاي مسير توسعه كشاورزي»، «درياچه اروميه مرگ را به انتظار نشسته است»، «تخم مرغ در چنبره دولت» و«امنيت اطمينان‌بخش نخستين پيش‌نياز سرمايه‌گذاري». في‌الحال صد و يكمين شماره آن مشتري‌ را انتظار مي‌كشد.

دهاتي[ویرایش]

■ «دهاتي» شجاعت به خرج داده و با دفتري در سعادت‌آباد‌ تهران، در دل نظام فريباي شهري مانور مي‌دهد. ماهنامه علمي كشاورزي ـ زيست محيطي است كه شماره ۵۷ آن خرداد ۸۶ وارد شهر شده است! بعضي عناوين مقالات مندرج در سه شماره اخير ‌آن اين‌ها هستند: «غذا براي آينده جهان»، «زنان روستايي و ضرورت جامعه‌شناختي»، «فرسايش خاك در ايران»، «ايران و قنات»، «الگوهاي استراتژي توسعه روستايي ايران» و از همه روستايي‌تر «توقع دهاتي‌ها از رئيس‌جمهور روستازاده» به قلم دكتر اسماعيل شهبازي. در قسمتي از آن مي‌خوانيم: «هزار سال است كه دهاتيهاي اين سرزمين براي ادامه زندگي شرافت‌مندانه خود در دامان طبيعت و در جدال با پديده‌هاي طبيعي و به‌رغم محروميت‌هاي رفاهي و اجتماعي و فرهنگي، شب و روز و در تمام سال كار كرده و توليد نموده و در عين حال ديگران‌ را نيز از ثمره تلاش‌هاي خالصانه خود بهره‌مند نموده‌اند. ... از دور اول رياست جمهوري مقام معظم رهبري در خاطر است كه يك روز تصوير ايشان از تلويزيون پخش مي‌شد كه در يك مزرعه گندم حضور يافته و به رغم مشكلي كه در ناحيه دست داشتند، با در دست گرفتن يك داس ايراني، مشغول درو كردن گندم، يعني يكي از سخت‌ترين عمليات كشاورزي آن هم در فصل تابستان، در آن مزرعه بودند. .. اين‌ها بهترين هشدار به مسئولين رده‌هاي مختلف صنفي و ستادي كشور است تا يادآور شود كه استمرار زندگي روستايي و تداوم كار كشاورزي در اين كانون‌هاي فرهنگي ـ اجتماعي و بنگاه‌هاي كهن اقتصادي براي پايداري توسعه ملي ضروري و غيرقابل اجتناب است....» نويسنده در ادامه بسيار دريغ‌ مي‌خورد كه چرا رئيس جمهورها در پشت صحنه سريال‌ها حاضر مي شوند اما. ...

پيام جهاد كشاورزي[ویرایش]

• نشريه روابط عمومي وزارت جهاد كه هفتادمين شماره آن روانه ارگانهاي ذيربط شده، «پيام جهاد كشاورزي» نام دارد. اخبار سازماني و بعضي مقالات محتويات اين مجله ۶۴ صفحه‌اي است. اگر پاي ثابت جشنوراه ها باشيد سراغ جشنواره ملي طلاي سرخ و جشنواره انار را از شماره ۶۷ «پيام جهاد كشاورزي» بگيريد.

صنعت دامپروري[ویرایش]

•«گل‌خاتون، گاو شيري آقاي نصيرخاري هر روز ۱۶۱ كيلو شير مي‌دهد. چنين توليد شيري با توجه به شرايط معمول در گاوداري‌هاي جهان بي‌سابقه است.» ماهنامه «صنعت دامپروري» خبر را بشارت داده است. نشريه اي تخصصي، تحليلي، اقتصادي كه اتحاديه سراسري تعاوني‌هاي كشور آن را منتشر مي‌كند. طرح روي جلد شماره دوم آن‌كه فروردين ۸۷ متولد شده، هشدار دهنده است. اميد است كه دروغ باشد! يا دست كم غلو كرده باشند! صفحات دانش روز، چهره‌هاي ماندگار صنعت دامپروري، مصاحبه و اخبار، محتويات آن مي‌باشد. از جمله خبرهاي مسرت‌بخش همان گل خاتون خانم است.

جوانان روستا[ویرایش]

•«جوانان روستا» را مركز توسعه روستايي منتشر مي‌كند. دو هفته‌نامه‌اي كه صبغه خبري، تحليلي، آموزشي دارد. ظاهراً سابقه‌دار است! سال داوزدهم، شماره ۱۶۷. اگرچه سردبير طي يادداشتي از انتشار كج‌دار مريض آن و چند برابر تندتر، از مسئولان فرهنگي گله كرده كه از «جوانان روستا» عيادتي نكرده اند و حتي خبري هم نگرفته اند. در شماره ۱۶۵ نامه ۱۵۰ نماينده مجلس را به رئيس جمهور ‌آورد كه خواستار تأسيس معاونت توسعه روستايي در رياست جمهوري شدند. پاسخ؟ نشريه كه چيزي نگفت. ما هم كه چيزي نشنيده‌ايم. اما چشم انتظاريم كه بدانيم، بخوانيم و دريابيم كه پرسپوليس مهم‌تر است يا روستا؟

زيتون[ویرایش]

•«زيتون»،توليدي اداره كل روابط عمومي وزارت جهاد، آن‌قدر كه به «نقش عوامل بيمارگر در مديريت انبوهي جمعيت ملخ‌ها»، «صفات مهم در سويا»، «كلروز آهن و تأثير بي‌كربنات بر فيزيولوژي جذب و تغذيه آهن»، «اثرات فيزيولوژيك و سيتولوژيك تنش سرما بر گياهان زراعي» پرداخته، حرفي از مسائل و مصائب روستائيان به ميان نياورده است. شايد هم مي‌آورد و ما كه فقط شماره ۱۸۱ آن را رويت كرديم توفيق نداشتيم.
•«باغ‌دار» خودسر منتشر مي‌شود. يعني مستقل است. «مقاله گوجه فرنگي»، «مقاله هسته‌اي»، «مقاله اقتصاد» و «مقاله عسل» از جمله محصولات «باغ‌دار» است كه در شماره ۱۶، عرضه شده و با قيمت ۱۲۰۰ تومان به فروش مي‌رسد.

برزگر[ویرایش]

• گفت: قدر زر زرگر شناسد قدر زرگر برزگر! «برزگر» طبق شماره مندرج روي جلد از همه مجلات روستايي سابقه‌دارتر است: ۹۹۶شماره تا اسفند۸۶. روي جلد آن و در كنار گل و سبزه و آب و درخت و ميوه چنين آمده است: «منتظر نارگيل ايراني باشيد»،«بانك كشاورزي همچنان حامي كشاورزان خواهد بود»، «نتيجه رقابت معاونت‌هاي امور دام و توليدات وزارت جهاد، به سود گاوداري نيست.» (البته درست اين بود كه بگويد به سود صنعت گاوداري نيست. وگرنه خود جناب گاو يا گاوداري سود و زيان سرشان نمي‌شود. و ايضاً رقابت دو معاونت بر سر چي؟! گاو؟ بعيد است.)

كشاورز[ویرایش]

• كشاورز را اگر چه حامي واقعي خداست اما «كشاورز» ماهنامه‌اي است كه مي‌گويد «دوست‌دار توسعه پايدار كشاورزي» است و اصرار دارد كه «كشاورزي نشريه‌اي مستقل است كه به هيچ حزب و گروهي وابستگي ندارد». ايضاً مي‌گويد ۲۹ ساله است و ۳۴۱ بار به سلامتي توليد داشته است. اصطلاحاً به كاغذي كه مطالب كشاورز را چاپ مي‌كند گلاسه مي‌گويند. تصويرهاي آگهي‌ها ادوات مدرن كشاورزي چشم انتظار عنايت مشتريان حامي كشاورزاند. از عنوان يك مقاله آن يعني «همه سود مي‌برند غير از توليد كننده و مصرف كننده» پيداست كه دلال بازي بعد از فوتبال بازي پرسود ترين كسب است!

دهياري‌ها[ویرایش]

• مي‌گويند ۲۹ نهاد و سازمان و مؤسسه در ايران عزير، به روستا مي‌پردازند. اين‌كه بعضي‌ها هنوز فرياد مي‌كشند كه روستا قرباني شده و مظلوم است و فلان و فلان، وارد نيست. از جمله آن نهادها، سازمان شهرداري و دهياري‌هاي وزارت كشور است كه «دهياري‌ها» را منتشر مي‌كند، ماهانه. في الحال در كل كشور ۲۰۰۰۰ دهياري داريم، اگر به هر يك از آن‌ها يك «دهياري‌ها» ‌برسد، تيراژش مي‌شود؟ ۱۵۰۰۰ تا! چرا؟ يكي از كارشناسان آن سازمان گفت كه ما به پانزده هزار دهياري، «دهياري ها» مي‌دهيم. تا اسفند ۸۶، ۲۵ شماره از آن منتشر شد. اين آخري عناوينش چنين بودند: «روابط متقابل شهر و روستا»، «پيامدهاي تبديل روستا به شهر» و «انقلاب اسلامي عدالت محور» به قلم سردبير.

محصول[ویرایش]

■ محصول توليدي در روستا خوردني است و «محصول» مورد نظر ما كه ذيلاً معرفي مي‌كنيم،خواندني. خواندني بودن چيزي دلالت مي‌كند كه يا ارزش خواندن دارد، يعني جالب است. يا اين‌كه پوشيدني نيست، خوردني نيست بلكه در تقسيمات اين‌چنيني خواندني است. اين‌كه ماهنامه «محصول» از كدام گروه مي‌باشد با مخاطبان. اما عناوين بعضي مقالات: «محيط زيست و كشاورزي محور توسعه روستايي»، «كاربرد آب‌هاي شور در كشاورزي»، «اصلاح نژاد درختان جنگلي»، «پيشرفت‌هاي مادي و معنوي كشور در گرو بها دادن به كشاورزان». تا آبان ۸۵، ۱۲ شماره« محصول» توليدشد.

توسعه و روستا[ویرایش]

از ماهنامه‌ها كه بگذريم به فصلنامه مي‌رسيم و بعد از آن به سالنامه و ايضاً به گاهنامه، بعد از آن هم راهي به دهي نيست. از دو مورد اخير چيزي سراغ نداريم اما فصلنامه‌ها «توسعه و روستا» را وزارت جهاد، سازمان تحقيقات، مركز تحقيقات و بررسي مسائل روستايي منتشر مي‌كنند. پاييز ۸۶ شماره سوم از سال دهم آن چاپ شد و در نتيجه تحقيقي كه با عنوان« نگرش روستاييان به زندگي شهري و روستايي» برجسته شده چنين آمده است: «... بيشتر پاسخگويان وضع مالي، رفاهي، شغلي، مسكن و تغذيه زندگي روستايي را در حد متوسط يا پايين ارزيابي كردند.. .. روستائيان بيشتر ابعاد زندگي شهري را مثبت ارزيابي كردند. اما روابط مردم شهر با يكديگر، وضع روحي و رواني و وضع سلامت جسمي مردم شهر، بيشتر نامناسب ارزيابي شده است. .. زنان در مقايسه با مردان نگرش بهتري به زندگي شهري دارند.... »

خبرنامه پژوهشي[ویرایش]

■«۵/۷ ميليون نفر از جمعيت ۲۳ ميليوني روستايي زير خط فقر هستند. ... سرانه يك فرد شهري در سال ۵۵، ۷/۲ برابر يك فرد روستايي بود. يعني سه برابر بيشتر مي‌گرفت كه در سال ۷۴ به ۳/۴ رسيد.. ..» خبر را «خبرنامه پژوهشي» نشريه داخلي مركز تحقيقات و بررسي مسائل روستايي، بشارت داده است! و در ادامه مطلب از قول مدير كل دفتر مطالعات روستايي سازمان دهياري‌هاي وزارت كشور نوشت: «... سهم روستائيان در توليد ناخالصي داخلي از ۱۳ درصد سال ۵۵ به ۲۴ درصد در سال ۷۵ رسيد. يعني دو برابر افزايش داشت.»! جاودان باد عزم و اراده و صداقت و صلابت روستائيان. ارزش خبر فوق زماني مضاعف مي شود كه بدانيم بنا به اعتراف اساتيد مربوط، در مملكت ما روستا متولي ندارد.
آنچه كه از رسانه هاي مرتبط با روستا بر شمرديم چيزي بود كه ما به آن دسترسي يافيتیم. به نظر مي رسد بخش عمده اي از رسانه‌ها هنوز به ضرورت توجه جدي و خارج از تفنن به مباحث روستايي پي نبرده‌اند. اگر چشمانمان باز به جمال رسانه‌اي روستايي روشن شد از آن خواهيم نوشت.
۹ برنامه بلند مدت توسعه طي ۶۰ سال در كشور اجرا مي‌شود، با اين همه پيشكسوتان توسعه روستايي از به بن بست رسيدن طرحهاي توسعه روستايي و كشاورزي مي گويند. به نظر مي رسد ديگر نبايد از مسائل روستاها گفت بلكه بايد بر مصائب روستائيان گريست. بند ل، ماده ۱۲۴ قانون برنامه چهارم توسعه جمهوري اسلامي مي‌گويد: «حداكثر تا ۵۰ درصد هزينه تكميل مراكز فرهنگي ـ هنري بخش غيردولتي را در روستاها، دولت به صورت كمك تأمين مي‌كند.» روستايي بايد براي اموري كه ظاهراً آب و نانش را تأمين نمي‌كند(فرهنگ و مكان فرهنگي) هزينه‌اي سنگين صرف بكند، آن‌وقت دولت، از ثروتش مدد مي‌رساند. و اين‌همه يعني هيچ وقت جامعه روستايي روي خوش نخواهد ديد. يك قانون و اين همه تبعات! ظريفي مي‌گفت مشكل اصلي در قانون فوق اين است كه فقط ماده دارد! و از ماده تنها كاري ساخته نيست. آيا نمي‌توان رسانه‌ها را مكمل ماده‌هاي قوانين دانست؟! چرا كه مي‌توانند با نقد راه را براي ماده‌هاي زاينده باز كنند. يا نه! ماده‌اي را از گمنامي درآورند و اذهان را براي توجه به آن تحريك كنند. روستائيان بدون متولي و بدون بهره‌مندي از حقوق روستاوندي دو برابر بيشتر در توليد ناخالص ملي نقش داشتند. غير از فرهنگ حاكم بر روستا كه كار و تلاش خستگي‌ناپذير را تعليم مي‌دهد چه چيزي باعث اين ثمره مبارك مي‌شود؟

منبع[ویرایش]
 
۱. شماره ۳ نشریه فرهنگی «راه». خرداد۱۳۸۷    




جعبه‌ابزار