رویکرد فضایی منطقه‌ای و ناحیه‌ای توسعه روستایی




استراتژي‌هاي تحليل مكاني[ویرایش]

والتر كريستالر (۱۹۳۳) برمبناي نظريات جي.اچ.فون تونن و آلفرد وبر (۱۹۰۹) نظريه ”مكان مركزي“ را ارايه نمود كه براساس ميزان جمعيت, نقش و كاركرد, فاصله, پراكندگي سكونتگاه‌هاي انساني به شرح و تبيين ساختار (چارچوب) فضايي سكونتگاه‌ها و حوزه نفوذ آنان (و بالتبع سروساماندهي به نحوه چيدمان نقاط شهري و روستايي) مي‌پردازد. متخصصان اين زمينه با پذيرش علم جغرافيا (به عنوان تحليل‌گر فضاي زيست), به استفاده از نظريات برجسته ديگر در رابطه با تقسيم‌بندي فضايي-مكاني و ساماندهي فضا نيز مبادرت نمودند. سه نظريه مطرح در اين زمينه را مي‌توان به طور خلاصه اينگونه معرفي نمود:
- نظريه زمين‌هاي كشاورزي (جي.اچ.فون تونن): اين نظريه به تحليل چگونگي استفاده و سروساماندهي به زمين‌هاي كشاورزي مي‌پردازد. براساس اين نظريه فعاليت‌هاي كشاورزي و ارزش زمين‌ها متناسب با فاصله آن‌ها از بازار (شهري) تعريف مي‌شود (دواير متحدالمركزي حول شهرها).
- نظريه مكان‌يابي صنايع (آلفرد وبر): براساس اين نظريه, صاحبان صنايع مي‌كوشند مكاني را جهت استقرار كارخانه‌هاي خود برگزينند كه با حداقل هزينه توليد محصول و توزيع آنان (هزينه‌هاي حمل‌ونقل) همراه باشد. در واقع زنجيره‌اي از جريان كالا, خدمات و اطلاعات (وزن و نحوه تعامل آن‌ها) ما را قادر به مكان‌يابي صحيح صنايع مي‌كند.
- نظريه مكان مركزي (والتر كريستالر): براساس اين نظريه, هر مكاني كه موقعيت مركزي مي‌يابد با توليد و توزيع هرچه‌بيشتر كالا و خدمات در حوزه‌هاي اطراف (يا منطقه نفوذ) به تحكيم موقعيت مركزي خود مي‌پردازد, به همين خاطر, چنين مكان‌هاي مركزي, خدمات بيشتري را در خود متمركز مي‌سازند. برمبناي اين نظريه, نقاط مركزي در قالب نظامي سلسله‌مراتبي (مبتني بر جمعيت, فاصله, نقش يا كاركرد) عمل مي‌نمايند. طبق اين نظريه, خريداران, كالاها و خدمات موردنياز خود را از نزديك‌ترين بازار فروش دردسترس تهيه مي‌كنند.

استراتژي توسعه روستا-شهري[ویرایش]

از پايان دهه ۱۹۷۰, در واكنش به زوال الگوهاي توسعه و پس از استراتژي ”نيازهاي پايه“ سازمان جهاني كار (۱۹۷۶), استراتژي توسعه روستا-شهري يا منظومه كشت-شهري (اگروپوليتن) مطرح گرديد. براي درك بهتر اين استراتژي بايد الگوي ”مركز-پيرامون“ و استراتژي نيازهاي پايه را دانست.
تحقيقات فريدمن (در آمريكاي جنوبي) نشان داده است كه مي‌توان فضاي زندگي را به دو بخش ”مركز“ و ”پيرامون“ تقسيم نمود كه رابطه بين اين دو نظام, استعماري است و پيامد آن قطبي‌شدن در مركز و حاشيه‌اي‌شدن در پيرامون است. استراتژي نيازهاي پايه نيز چرخش آشكاري بود از استراتژي‌هاي متداول توليدمحور, صنعت‌مدار و شهرگرا به سمت استراتژي‌هاي مردم‌محور, كشاورزي‌مدار و روستاگرا.
استراتژي روستا-شهري برمبناي الگوي مركز-پيرامون (تجمع سرمايه و منافع در نقاط شهري) و متاثر از استراتژي نيازهاي پايه (رفع فقر و ايجاد اشتغال, خوداتكايي, و تامين مايحتاج اصلي), اين محورها را براي توسعه مناطق روستايي پيشنهاد مي‌كند: درون‌گرايي, حفاظت‌گرايي, خودگرداني (خودكفايي), و نهادينه‌سازي مشاركت. اگر قرار است منظومه كشت-شهري توسعه يابد, بايد توسعه را خود بخش‌ها تعيين كرده, خود راه‌اندازي كرده, خود ساخته و خود صاحب شوند. مديريت مناسبات نظام‌ها نيز بايد توسط شورايي متشكل از نمايندگان بخش‌هاي مختلف (و مديران ملي) انجام پذيرد.

استراتژي يوفرد[ویرایش]

اين استراتژي برپايه نقش فعاليت‌ها و كاركردهاي شهري در توسعه روستايي (و منطقه‌اي) تعريف مي‌شود كه شامل اين مراحل مي‌گردد: تجزيه و تحليل منابع ناحيه‌اي, تدوين نقشه تحليلي منطقه, تحليل نظام سكونتگاهي, تحليل ارتباطات فضايي, تحليل دسترسي‌ها (ارتباطات), تحليل شكاف عملكردي, تنظيم استراتژي‌هاي توسعه فضايي, تعيين نارسايي پروژه‌ها و برنامه‌هاي توسعه, بازبيني و نهادينه‌سازي تحليل‌هاي فضايي در برنامه‌ريزي روستايي و ناحيه‌اي.
اين استراتژي با ارايه اطلاعات فراوان و ذي‌قيمتي به سياست‌گذاران و برنامه‌ريزان, آنان را در توزيع سرمايه‌گذاري‌ها در راستاي يك الگوي متعادل جغرافيايي (اقتصادي و فيزيكي) ياري مي‌دهد. برمبناي اين استراتژي, وجود شهرك‌ها و مراكز كوچكي (به عنوان بازار محصولات كشاورزي), كه خدمات اجتماعي اوليه و امكانات عمومي را نيز در اختيار روستاييان قرار مي‌دهند, بخاطر پيوندهاي مابين خود و مناطق روستايي, مي‌توانند به‌گونه‌اي بهتر به شكل‌گيري اسكلت موردنياز توسعه روستايي ياري رسانند.

استراتژي نظام سلسله‌مراتبي سكونتگاه‌ها و برنامه‌ريزي مراكز روستايي[ویرایش]

بسياري از كشورهاي درحال‌توسعه فاقد الگوي استقرار هستند و ممكن است در سلسله‌مراتب سكونتگاهي, مراكز مياني و واسطه مجهز داشته باشند اما مراكز سطح پايين ندارند و يا اينكه مراكز كنوني, بخشي از نظام سلسله‌مراتب نقاط مراكزي (يكپارچه از نظر كاركردي) را تشكيل نمي‌دهند. نظام فضايي (پديد آمده) بايد بگونه‌اي باشد كه براي انتقال رشد اقتصادي و تامين خدمات و كالاهاي كافي مناسب باشد. در فرآيند برنامه‌ريزي ناحيه‌اي توسعه, اين استراتژي حد ميانه تمركزگرايي (مانند قطب رشد) و تمركززدايي (همچون منظومه كشت-شهري) را برگزيده و تجميع غيرمتمركز و به عبارت بهتر, ”تمركززدايي با تجميع“ را پيشنهاد كرده است. در واقع اين نظريه, راه‌حلي اصلاح‌طلبانه براي كاستي‌ها و نارسايي‌هاي توسعه فضايي متدوال, كه قطبي شده و باعث ايجاد اختلافات ناحيه‌اي شده است, مي‌باشد.
”جانسون“, جمع‌بندي نظريه‌ها را در گرو سياست‌گذاري فضايي براي دستيابي به توسعه مي‌دانست, اما كليد توسعه روستایی را در وجود شبكه‌اي از شهرهاي كوچك (كه واسطه ارتباط با شهرهاي بزرگ مي‌شوند) ديده است. در واقع دسترسي فضايي به فرصت‌ها و توليدات را با ايجاد و تقويت اين گونه شهرها پيشنهاد نموده است. ”رندنيلي“ معتقد بود بايد ايجاد شهرهاي كوچك در پيوند با حوزه‌هاي روستايي, محور قرار گرفته تا تنوع‌بخشي به اقتصاد, صنعتي‌نمودن, عرضه پشتيباني و تجاري‌سازي كشاورزي و امثالهم, و در نهايت سازماندهي و مديريت توسعه به خوبي برآورده شود. برخلاف او كه پركردن خلا سلسله‌مراتبي را از بالا به پايين مدنظر قرار داده است, ”ميسرا“ (پژوهشگر معروف هندي), ساختن چنين فضايي را عمدتاً از پايين به بالا مدنظر قرار داده است (از كوچكترين نقطه روستايي ممكن).
در الگوي رشد مراكز روستايي (”كميسيون پيرسون“), عمدتاً مراكز روستايي نقاطي هستند كه بايد براي جهت‌دهي مناسب به فرآيند توسعه, تسهيلات و امكانات قابل‌قبولي را در آنان متمركز نمود. تمركز اين تسهيلات نيل به تخصص مناسب و موثر در زمينه خدمات و همچنين ايجاد تحرك كنترل‌شده توسعه را در پي خواهد داشت. هدف اين الگو, فوريت‌بخشي و تقويت شبكه‌اي از نقاط مركزي در نواحي روستايي و توزيع مناسب مراكز زيستگاهي (در بخش‌هاي پايين سطح و واسط مياني) است.

استراتژي توسعه يكپارچه ناحيه‌اي[ویرایش]

مهمترين دلايل روي‌آوري به اين استراتژي, عبارتند از:
• استفاده بهتر از سرمايه, نيروي انساني و عوامل توليد
• استخراج و بكارگيري بهينه منابع محلي
• مشاركت آزادانه مردم در سطح ناحيه (كه كوچكتر از منطقه است)
• تجانس بيشتر در ناحيه به علت كوچكي نسبت به منطقه
• همكاري بهتر سازمان‌هاي مختلف درگير در امر برنامه‌ريزي
هدف از اين استراتژي يكپارچه‌سازي كليه امور توسعه در ناحيه است. برنامه‌ريزي ناحيه‌اي, برنامه‌ريزي براي مراكز روستايي (فقط ناحيه نه الزاماً جزيي از فرآيند برنامه‌ريزي ملي) است, به شرط آنكه به پيوند با مراكز شهري بزرگتر واقع در خارج از سلسله‌مراتب ناحيه نيز توجه كافي مبذول دارد (برنامه‌ريزي توزيع‌شده). به عبارت ديگر, توسعه يكپارچه ناحيه‌اي, روشي است براي اجراي همزمان فعاليت‌هاي مربوط به برنامه‌ريزي‌ چندمنظوره, كه البته اين فعاليت‌ها در هر دو سطح كلان و خرد صورت مي‌پذيرد (كشاورزي,‌ صنعت و خدمات) و ابعاد اقتصادي, اجتماعي, فضايي و سازماندهي را با هم دربرمي‌گيرد. ويژگي‌هاي اصلي توسعه يكپارچه ناحيه‌اي عبارتند از: هماهنگي بين بالا و پايين, يكپارچگي ميان‌بخشي و برقراري روابط متقابل مابين چهار جنبه اصلي توسعه (اقتصادي, اجتماعي, فضايي و سازماندهي).

استراتژي توسعه زيست-ناحيه[ویرایش]

”زيست-ناحيه“ را مي‌توان در كل معادل ”قلمرو زندگي“ دانست كه عبارتست از سطح جغرافيايي قابل‌تشخيصي كه شامل نظام‌هاي زندگي به‌هم‌پيوسته و خودنگهداري (از نظر بازتوليد طبيعت) بوده و در نتيجه روابط ارگانيك بين تمامي اعضاي ناحيه برقرار است. توسعه متوازن يك ”اجتماع“ يعني انسان و محيط زيست اطراف او باعث مي‌شود طي يك روند اخلاقي پايدار, رشد و پيشرفت مستمر مردم (به عنوان هدف اصلي) در تعاملي سازنده با محيط اطراف محقق شود و به زمين, هوا, آب و كلاً محيط زيست انسان لطمه‌اي وارد نشود. اين استراتژي ملهم از انديشه توسعه پایدار است.

استراتژي توسعه پايدار و همه‌جانبه روستايي[ویرایش]

مطابق اين استراتژي بايد فرآيندي همه‌جانبه و پايدار طي شود تا در چارچوب آن, ”توانايي‌هاي اجتماعات روستايي“ در جهت رفع نيازهاي مادي و معنوي, در عين برقراري توازن ميان اجزاي تشكيل‌دهنده نظام سكونت محلي (اكولوژيكي, اجتماعي, اقتصادي و نهادي), رشد و تعالي يابد. محورهاي اصلي اين استراتژي عبارتند از:
۱. حفاظت, بهره‌برداري موثر و متوازن از منابع پايه
۲. افزايش قدرت انتخاب مردم و توانمندنمودن اقشار آسيب‌پذير روستايي بويژه زنان و جوانان
۳. توسعه و گسترش مشاركت موثر و همه‌جانبه مردم و نهادهاي محلي در فرآيند تصميم‌سازي و برنامه‌ريزي
۴. ارتقاي بهره‌وري, توسعه فرصت‌ها و ظرفيت‌هاي متنوع اقتصادي
۵. توسعه فرصت‌هاي پايدار از حيث دسترسي به منابع, امكانات و منافع ميان شهر و روستا
۶. ارتقاي همه‌جانبه كيفيت زندگي اجتماعات روستايي

جستارهای وابسته[ویرایش]

توسعه روستایی



جعبه‌ابزار