زنان در دیدگاه های توسعه
در چند دهه اخیر درباره نقش زنان و توسعه مباحث نظری گوناگونی طرح شده که یکی از آنها در قالب دیدگاه "جدا ولی برابر" بوده است. اولين تلاشها براي ارتقا جایگاه زنان با نگاه "جدا ولي برابر" در ابتداي دهه ۱۹۷۰ با عنوان" زن در توسعه" مطرح شده است. این دیدگاه معتقد است که زنان جهان سوم خارج از روند توسعه قرار گرفته اند از این نگاه زنان گروههای محرومی هستند که بهبود وضعيتشان در گرو پروژه هاي معطوف به زنان است. این دیدگاه همچنین تمايل به قبول ساختارهاي اجتماعي و قدرت موجود دارد و براي بهبود وضعيت زنان در چارچوب وضع موجود فعاليت ميکند. اين ديدگاه بدون نظريه پردازي در مورد اينکه زنان چگونه از سوي مردان مورد ظلم و تعدي قرار ميگيرند، تقسيم جنسيتي کار را به عنوان اصل بديهي و طبيعي پذيرفته است. در اين ديدگاه جنبه هاي ايدئولوژي جنسيت، فرصتهاي نابرابر بين مردان و زنان و ارزش نابرابري که بر کار مردان و زنان گذاشته ميشود، همگي ناديده گرفته شده است. دیدگاه زنان در توسعه به بررسي تاثير طبقه، نژاد، فرهنگ و ... بر زنان نپرداخته است و تاکيد انحصاري آن روي زنان و خودداري از بررسي روابط جنسيتي، تحليل سطحي را پديد آورده است. اين ديدگاه نه بر ظلم و جور بلکه بر فقر تاکيد مي نمايد و اين فقر نيز پيامد سلطه مردان تلقي نميشود. بنابراين استراتژيهاي مبتني بر اين ديدگاه ناقص است و تواناييهاي کاملاً محدود و اندکي در ايجاد تغيير دارند.پروژه هايي که بر اساس اين دیدگاه طراحي و اجرا شدند، پروژه هايي بودند که در مجموع سياست گذاريها و برنامه ريزيها در حاشيه قرار گرفته بودند و سهم کمي از بودجه را به خود اختصاص مي دادند. پروژههايي از اين قبيل به نوعی به نقشهاي جنسيتي به عنوان مادر و همسر، فراهم سازي آب پاکيزه براي زنان، آموزشهاي تنظيم خانواده و سلامت و تحصيلات ابتدايي مرتبط بوده که به منظور کمک به زنها براي اينکه نياز خانواده خود را بهتر فراهم کنند، تدوین واجرا میشده است . به دنبال نقدهایی که به ديدگاه زن در توسعه صورت گرفت، از اواخر دهه ي ۱۹۸۰، ديدگاه جنسيت و توسعه در سطح جهاني طرح شد. در این دیدگاه مفهوم جنسيت نه تنها به زن که به لحاظ زيست شناختي با مردان متفاوت است و اين تنها ممکن است نيمي از مسئله باشد، بلکه به زن در رابطه با مرد و شيوه اي که روابط اين دو از نظر اجتماعي و ساختاري شکل گرفته، مي نگرد. دیدگاههای "جنسيت در توسعه" نحوهي برخورد دیدگاه زن در توسعه با مسايل زنان را که متداولتر است، رد کرده و براين پافشاري مي کند که ترکيب زنان در فرآيند توسعه در فضايي جدا از مردان و بدون درنظر گرفتن روابط اجتماعي اين دو از خانواده تا جامعه، ميسر نخواهد شد. جنسيت و توسعه با ساخت اجتماعي جنسيت و تلقي جامعه از نقش، مسئوليت و انتظارات جامعه از مردان و زنان روبه رو ميشود و نيز به تحليل ماهيت خدماتي که زنان در درون و بيرون خانه انجام ميدهند، و به ندرت مورد توجه و ارزيابي قرار ميگيرد، مي پردازد و سپردن نقش هاي اجتماعي براساس توانايي هاي فيزيکي و روحي و طبقه بندي کار آنان را نيز دربر ميگيرد. در اين ديدگاه با بررسي ارتباط بين ساختارهاي خانواده و ساختارهاي عمومي و کشف تمايزهاي متقارن بين اين دو ساختار، به ارائه مناسبترین راه حل که مشارکت کامل زنان در امور توليدي خارج از منزل، تحت شرايط برابر بين جنسي و تحول روابط خانگي است، می پردازد، به گونه اي که روابط سلطه و تابعيت بين زنان و مردان محو گردد. منابع: -ازکيا، مصطفي و ايماني، علي(۱۳۸۷)، توسعه پايدار روستايي، انتشارات اطلاعات، تهران. -شادي طلب، ژاله(۱۳۸۱)، توسعه و چالشهاي زنان ايران، نشر قطره، تهران. - کولایی، الهه و حافظیان، محمد حسین(۱۳۸۵)، نقش زنان در توسعه کشورهای اسلامی، مجله پژوهش زنان، دوره چهارم، شماره ۱و۲. - Corner, Lorraine (۱۹۹۷) "rural development and poverty alleviation in Asean: A Gender Perspective, was presented as a background paper to the ASEAN senior officials meeting on poverty alleviation and rural development", kualalumpur, ۲۰th October: UNIFEM ( united nations fund for women)
|