زنجیره ارزش
زنجیره ارزش (Value Chain)مجموعه عملیاتی است که در یک صنعت به صورت زنجیرگونه انجام می گیرد تا به خلق ارزش منجر شود.
استراتژی هنر ارزش ایجاد کردن است. استراتژی چهارچوبهای ذهنی، مدلهای مفهومی را تهیه میکند و ایدهها را هدایت میکند و به مدیران شرکتها اجازه میدهد تا فرصتها را برای ارزش ایجاد کردن برای مشتریان و انتقال دادن این ارزش به عنوان سود شناسایی کنند. در یک محیط رقابتی با تغییرات سریع، منطق پایه ایجاد کردن ارزش نیز تغییر کردهاست. تفکرات سنتی ما در مورد ارزش بر پایهٔ فرضیهها و مدلهای یک اقتصاد صنعتی است. بر اساس این دیدگاه، هر شرکتییک موقعیت را در زنجیرهٔ ارزش را به خود اختصاص میدهد. در این جریان تامین کنندگان ورودیها را مهیا میکنند، شرکت ارزش را به این ورودیها اضافه میکند و سپس آنرا به عامل دیگری در زنجیره انتقال میدهد تا در نهایت به مشتری برسد. از این دیدگاه به نظر میرسد که استراتژی در ابتدا هنر قرار دادن شرکت در مکان درستی از زنجیرهٔ ارزش و چیدمان درست عاملان و محصولات و فعالیتها در این زنجیرهاست. امروزه رقابت جهانی، تغییر کردن بازارها و تکنولوژیهای جدید راههای جدید ایجاد ارزش را ازلحاظ کیفیت به وجود آوردهاست. البته فرصتهای زیاد همچنین به معنی عدم قطعیت بیشتر و ریسکهای بزرگتر است. پیشبینیها براساس گذسته غیر قابل اعتماد میشوند. فاکتورهایی که قبلاً به عنوان فاکتورهای جنبی در نظر گرفته میشدند امروزه به فاکتورهای کلیدی در بازار تبدیل شدهاند. در چنین محیط پویای رقابتی دیگر استراتژی برای قراردادن یک مجموعهٔ ثابت از فعالیتها در زنجیرهٔ ارزش به کار نمیرود. شرکتهای موفق به جای افزودن ارزش آنرا دوباره ایجاد میکنند. تمرکز تحلیل استراتژیک دیگر شرکت و یا صنعت نیست بلکه سیستم ایجاد ارزش در میان عاملان متفاوت اقتصاد- تهیه کنندگان، شرکای تجاری، پیمانها، مشتریان- برای تعاون در ایجاد ارزش است. وظیفهٔ استراتژیک کلیدی دوباره پیکربندی در میان نقشها و ارتباطات در مجموعهٔ عاملها در جهت ایجاد ارزش در شکلهای جدید و توسط گردانندههای جدید است.
[۱] شبکه ارزش[ویرایش]
شبکهٔ ارزش مجموعههای پیچیدهای از منابع تکنولوژیکی و اجتماعی است. اغلب چهارچوب ایجاد ارزش به عنوان مجموعه شرکتهایی که با همدیگر همکاری دارند و محصولی را ایجاد و به مشتری انتقال میدهند در نظر گرفته میشود. هدف چهارچوب ایجاد بیشترین سود برای افراد مرتبط با شبکه ارزش است. این مجموعهها با ارتباط با هم دیگر برای ایجاد محصولات عمومی یا ارزش اقتصادی کار میکنند. این ارزش به عنوان دانش، ارزش مالی و دیگر ارزشهای غیر عینی ظاهر میشود. شرکتها هردوی شبکههای داخلی و خارجی ارزش را دارا هستند. وجه خارجی شبکه شامل مشتریان یا دریافت کنندگان، واسطهها، ذینفعها، مکملها، شبکههای نوآوری و تامین کنندگان است. شبکههای ارزش داخلی بر فعالیتهای کلیدی، فرایندها و ارتباطها مانند تکمیل درخواست، نوآوری و پشتیبانی مشتری تمر کز دارند. ارزش در میان مبادلات و ارتباطات میان نقشها ایجا میشود. شبکههای ارزش آژانسهای عمومی، جامعهٔ شهری، در شرکتها، موسسات و تمام اشکال سازمانی عمل میکند. .کریستنسن شبکهٔ ارزش را چنین تعریف میکند: زمینهای که در داخل آن یک شرکت مشخص میشود و به نیازهای مشتریان پاسخ میدهد، مشکلات را حل میکند، ورودیها را تامین میکند، به رقبا عکس العمل نشان میدهد و برای سودآوری میکوشد. زمینه در این تعریف شامل روابط موجود با مشتریان، تامین کنندگان و ساختار سازمانی داخلی شرکت میباشد. زمینه یک چهارچوب برای تصمیم گیرندهها است که در این چهارچوب تصمیم گیری کنند: آنها بوسیلهٔ محصولات و خدمات با ارزش بیشتر برای مشتریان فعلی با استفاده از روابط موجود با تامین کنندگان و سازمانها در جهت بهینه کردن ارزشهای شرکتها تلاش میکنند.
چهار چوب ایجاد ارزش این چهارچوب شامل مولفههای زیر است
مجموعهای از مشتریان
خدماتی برای استفاده تمام مشتریان، و امکان تعامل میان مشتریان
سازمانهایی که خدمات را فراهم کنند.
مجموعهای از قراردادها که که امکان دسترسی به خدمات را مهیا کند.
ارزشهای محسوس[ویرایش]
تمام مبادلات کالاها، خدمات یا درآمد شامل تمام معاملات که دربر گیرندهی، قراردادها، فاکتورها، رسید درخواستها، درخواست برای طرحها، تائیدیهها و پرداختها به عنوان ارزشهای محسوس در نظر گرفته میشوند. کالاها وخدماتی که ایجاد درآمد میکنند یا در قسمتی از خدمتی به کار گرفته میشوند نیز شامل ارزشهای محسوس میشوند.
ارزشهای نامحسوس[ویرایش]
دو زیر گروه اصلی شامل ارزشهای نامحسوس میشوند: دانش و مزایا. دانش نامحسوس شامل اطلاعات استراتژیک، دانش برنامه ریزی، دانش فرایند، دانش فنی، طراحی مشترک و توسعه سیاسی که تولید کالاها وخدمات را پشتیبانی میکنند، میباشد.
شاخصهای ایجاد ارزش[ویرایش]
مرکز نوآوری تجاری(CBI) یک سری مطالعات بروی نقش موارد غیر عینی(نامحسوس) در ایجاد ارزش در یک شرکت مدرن انجام دادند و یک مدل جامع را برای ایجاد ارزش در شرکتهای پیشرو توسعه دادند که کاربران را برای سنجش اثر سرمایههای نامحسوس بر ارزش بازار یک شرکت توانا میسازد. در این تحقیق نه مورد از مهمترین شاخصهای غیر مالی که در ایجاد ارزش نقش مهمی دارند را تعیین کردند:
نوآوری
کیفیت
ارتباطهای مشتری
قابلیتهای مدیریت
پیمانها
تکنولوژی
ارزش نام تجاری
ارتباطهای کارمندان
موضوعهای جامعه و محیطی
این شاخصهای ایجاد ارزش میتوانند در ارزیابی کارائی شرکتها مورد استفاده قرار گیرند.
[۲] ایجاد ارزش در کسب و کار الکترونیکی[ویرایش]
ایجاد ارزش در کسب و کار الکترونیکی بازار کسب و کار در حال تغییرهای اساسی است. افزایش نقش اینترنت، قطعه قطعه شدن بازار و افزایش رقابت جهانی ارزش را که بازارهای کسب و کار تهیه میکنند تغییر میدهد. این دگرگونی نیازمند تغییر در راهی است که شرکتها برای ایجاد ارزش انتقال ارزش به مشتریان سازماندهی شدهاند. کسب و کار الکترونیکی پتانسیل چشمگیری را در ایجاد کردن ارزشهای جدید داراست. و بیشتر از طرف کارآفرینان شروع میشود. کسب و کار الکترونیکی همچنین نقشهای رقابتی را در راههای غیر پیشبینی شده تغییر میدهد. بازار یابهای تجاری مجبورند که به صورت پیوسته سهم خود را از زنجیرهٔ ارزش افزایش دهند.
یک مدل ارزش چیست؟[ویرایش]
یک مدل ارزش نشان دهندهٔ عامل هایست که ارزشهای اقتصادی را با هم دیگر مبادله میکنند. برای بیان چنین مدلی یک سری مفاهیم، ارتباطها و نقشها، و به طور مختصر یک چهارچوب ارائه میشود. این مدل بر پایهٔ ادبیات اخیر تجارت و اقتصاد بر تجارت الکترونیکی است و با چهارچوب تئوری سیستمها ترکیب شدهاست. یک مدل ارزش نشان میدهد که چه ارزش اقتصادی توسط چه کسی مبادله میشود در حالی که یک مدل فرایند نشان میدهد که چطور این فرایند به طور عملی اجرا میشود. تکنیکهای مدل کردن فرایند مانند UML روش خوبی برای نشان دادن یک مدل ارزش نیست چون UML بر جریان فعالیتها تمرکز دارد در حالیکه یک مدل ارزش نشان دهندهٔ اینست که چه چیزی برای چه کسی عرضه میشود . مفهوم سازی یک ایدهٔ تجارت الکترنیک که یک مدل ارزش مینامیم بصورت گرافیکی نشان داده میشود.
شکل ۱: یک مثال مدل ارزش، نشان میدهد که یک فروشنده یک کالا را دریافت میکند و در برابر آن پول پرداخت میکند. فروشگاه شامل کالا هایست که از یک عمده فروش خریداری شدهاست و عمده فروش کالاها را از تولید کننده دریافت میکند. عامل: یک عامل توسط محیطش شناخته میشود به عنوان یک موجودیت اقتصادی مستقل.مستقل از نظر اقتصادی به این معنی است که یک عامل توانایی سودآوری را بعد از یک دورهٔ مشخص از زمان داشته باشد.
شی ارزش: عاملها اشیاء ارزش را مبادله میکنندکه شامل خدمات، کالاها، پول و حتی تجربه میباشد. نکته مهم اینجا اینست که یک شی ارزش برای یک یا چند عامل ارزش به حساب میآید.
درگاه ارزش: یک عامل از یک درگاه ارزش برای تهیه یا درخواست شی ارزش از محیط استفاده میکند.
عرضه ارزش: یک مدل عرضه ارزش مدلی است که یک عامل ارزشی را به محیط عرضه میکند یا از محیط درخواست میکند و این به مفهوم واسط ارزش مرتبط است. یک عرضه کردن مجموعهای از درگاههای ارزش مسقیم است. یک عامل دارای یک یا چند واسط ارزش است. در شکل سادهٔ آن یک واسط ارزش شامل یک عرضه کردن است، ولی در بیشتر موارد یک واسط ارزش یک وارد شونده و یک خارج شونده عرضه ارزش را گروه میکند.
مبادلهٔ ارزش: از مبادلهٔ ارزش برای اتصال دو درگاه ارزش با همدیگر استفاده میشود.
بخشبندی بازار: بخشبندی بازار مفهومی است که یک بازار را به قسمتهایی تقسیم میکند که داراییهای را با هم به اشتراک میگذارند.
عامل مرکب: یک عامل مرکب واسطهای ارزش دیگر عاملها را با هم گروه میکند. همچنین یک عامل مرکب دارای واسطهای ارزش خود با محیط است. یک عامل مرکب دارای یک هدف دوگانهاست. اول اینکه میتواند پیچیدگی مدل ارزش را کاهش دهد. دلیل دوم برای ایجاد یک عامل مرکب نشان دادن شرکا میان عاملهاست. این عاملها سپس تصمیم بر یک واسط عمومی با محیط میکنند.
فعالیتهای ارزش: یک موضوع مهم در طراحی مدل ارزش تخصیص فعالیتهای ارزش به عاملها است. عاملها فعالیتهای ارزش را اجرا میکنند و برای آن بایستی سودی را به دست آورند یا باید ارزش اقتصادی برای عامل اجرا کننده بدست آید.
[۳] منابع[ویرایش]
پرش به بالا ↑ Normann, R. and R. Ramírez. ۱۹۹۳. From Value Chain to Value Constellation: Designing Interactive Strategy, Harvard Business Review, ۷۱, July/August, pp. ۶۵-۷۷.
پرش به بالا ↑ Jonathan Low, The value creation index, Journal of Intellectual Capital, Vol.۱ No. ۳, ۲۰۰۰, pp. ۲۵۲-۲۶۲. # MCB University Press, ۱۴۶۹-۱۹۳۰
پرش به بالا ↑ Jaap Gordijn, Hans Akkermans, Value Based Requirements Engineering: Exploring Innovative e-Commerce Ideas, February ۴, ۲۰۰۳, Vrije Universiteit
raphael amit, christoph zott , value creation in e-business, trategic management journal, strat. mgmt. j., ۲۲: ۴۹۳–۵۲۰ (۲۰۰۱