سورگ


روستاي سورگ/بيرجند/خراسان جنوبي
سورگ یکی از روستاهای ییلاقی بخش مرکزی شهرستان بیرجند است که در فاصله ۱۹ کیلومتری مرکز استان (۱۵ کیلومتر اصلی و ۴ کیلومتر فرعی) در مسیر جاده بیرجند- زاهدان و در دامنه رشته کوه باقران قرار گرفته است...

سورگ یکی از روستاهای ییلاقی بخش مرکزی شهرستان بیرجند است که در فاصله ۱۹ کیلومتری مرکز استان (۱۵ کیلومتر اصلی و ۴ کیلومتر فرعی) در مسیر جاده بیرجند- زاهدان و در دامنه رشته کوه باقران قرار گرفته است.
این روستا از شمال به بهلگرد، از جنوب به بهدان، از شرق به خراشاد و از غرب به رشته کوه باقران محدود می شود و سرناوه، فخریز، گلریز، طاهرآباد، حیدرآباد و کلاته رمضانی را هم شامل می شود.
آب آشامیدنی و کشاورزی سورگ از یک رشته قنات و ۵ چشمه آب شیرین تامین می شود و محصولات عمده آن سیب زمینی، شلغم، چغندر، هویج، زرشک، زعفران، گردو، بادام، عناب و پسته می باشد که اهالی پس از برداشت مایحتاج و نیاز سالانه، بقیه را در بازار بیرجند به فروش می رسانند. قنات بزرگ روستای سورگ حدودا ۲ هزار متر طول و عمق مادر چاه آن به بیش از ۵۰ متر می رسد، که این قنات پس از طی مسیرهای پرپیچ و خم رودخانه عبور از داخل باغ های بهدان به باغ ها و زمین های کشاورزی سورگ می رسد. این قنات به دلیل قرار گرفتن در بستر رودخانه با اندک سیلی آب دهی آن زیاد و به همان اندازه در آخر فصل تابستان میزان آب آن کاهش می یابد. برای تامین آب شرب روستا از دشت سربیشه توسط شرکت آب و فاضلاب روستایی لوله کشی انجام گرفته که ابتدا وارد مخزن و سپس به منازل انشعاب داده شده است.
نگهداری محصولات:
مرم سورگ محصولاتی که قصد فروش آن را ندارند در ظروف و خانه های انباری سرد برای مدتی طولانی نگهداری می کنند. سیب زمینی، شلغم، چغندر و هویج را در گودالی که حفر کرده اند، می ریزند سپس روی آن را با خاک پوشانده به مرور و به اندازه نیاز از آن برمی دارند. زرشک را در خانه های سرد و بادگیر یا روی چوب هایی که از زمین فاصله دارد نگهداری و خشک می کنند. گردو، بادام، عناب و پسته را هم در کیسه هایی که از نخ بافته شده ریخته روی «دال» و با فاصله از زمین برای جلوگیری از حمله حشرات و جوندگان یا رطوبت نگهداری می کنند. محصولات خشک شده باغی مانند زردآلو، هلو و توت را که به آن «کشته» می گویند در ظروفی که از شاخه های درخت گز و بید ساخته شده و «شولگ» نام دارد نگهداری می کنند.
کوه های اطراف سورگ:
کوه های اطراف سورگ عبارتند از کوه تخت مراد که به لحاظ اعتقاد اهالی به مرادبخش بودن آن به این نامیده می شود، کوه چهارده چون از قله این کوه چهار روستای سورگ، بهلگرد، بهدان و نصرآباد دیده می شود به این نام است، کوه تک دول چون دامنه کوه به شکل سطل (دول) است این نام را گرفته است، کوه سرخ به دلیل رنگ قرمز آن و همچنین روییدن لاله های قرمز و کوه چهارشنبه سوری هم به دلیل انجام مراسم چهارشنبه سوری بر نوک قله آن به این نام مشهور است.این روستا دارای رودخانه بسیار بزرگ فصلی است که هنگام فعال بودن آن ارتباط افراد به دو طرف آن قطع می شود. طول این رودخانه که دارای سه شعبه بزرگ (علاوه بر شعبه های فعلی) می باشد به بیش از ۳۰ کیلومتر می رسد و در فصل بارندگی خسارات زیادی به زمین های مزروعی دوطرف وارد می سازد. این رودخانه بعد از گذشتن از سه روستای بهدان، سورگ و بهلگرد و از کنار مرکز آموزش نیروی انتظامی عبور کرده و وارد زمین های روستای بجد می شود. حدود سال ۸۳ با احداث سدخاکی از سوی جهاد کشاورزی روی یکی از شعب تامین کننده این رودخانه از شدت خسارت دهی آن کاسته شده است.جمعیت ساکن فعلی در سورگ حدودا ۵۰ خانوار (۱۵۰ نفر) می باشند، ولی جمعیت ییلاق نشین آن به بیش از ۵۰۰ نفر و حدود ۱۵۰ خانوار هم می رسد. از جمله علل کاهش جمعیت در این روستا نبود درآمد کافی در روستا، نزدیک بودن به شهر، نبود شغل ثابت و برخی امکانات است که اخیرا با همت دهیاری و مسئولان وضع بهتر شده و تسهیلاتی مثل آب لوله کشی، تلفن، برق و... از مهاجرت کاسته و بعضا نیز از شهر به روستا برگشته اند.مالکیت اراضی روستای سورگ تا قبل از انقلاب بر دام و مراتع مربوط به خان ها و اربابان بوده بدین صورت که در یک ساختمان ۲ منزل وجود داشته یکی مربوط به ارباب و یکی برای رعیت و دام ها و پرورش دام هم فقط برای سیر کردن شکم ارباب بوده و تنها کار و زحمت از رعیت بوده است. در جریان اصلاحات ارضی زمین های زراعی و باغ ها از ارباب ها پس گرفته شد و به کشاورز که زارع آن ملک بودند تحویل شد و بدین ترتیب افراد فقیر و نیازمند هم صاحب ملک و باغ شدند.
شکل کلی ساختمان ها:
ساختمان های قدیمی سورگ طوری ساخته شده اند که حیاط منزل در وسط و خانه ها دور تا دور حیاط قرار دارند. هر خانه به طور جداگانه به حیاط راه دارد و همه اتاق ها هم معمولا از داخل به یکدیگر راه دارند. عرض دیوارهای قدیمی بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ سانتیمتر می باشد و خانه های طبقه پایین معمولا گنبدی شکل و طبقه دوم با چوب پوشیده شده اند. مصالح به کار برده شده در خانه ها را با نوعی گل صابونی شکل به نام «شوشک» که دارای دو رنگ سیاه و زرد می باشد به ضخامت ۱۰- ۱۵ سانتی متر اندود می کرده اند و بعد از هر ۱۰ الی ۱۵ سال هم مجددا ترمیم می شده است.در این منازل معمولا ۲۰ الی ۳۰ اتاق وجود داشته و شاید ۴ تا ۸ خانوار با هم در یک منزل زندگی می کرده اند. در داخل هر خانه طاق، بخاری هیزمی، ایوان، هشتی و... وجود داشته که امروزه با ساخت بناهای جدید بیشتر آن ها منسوخ شده است. از انواع غذاهای محلی سورگ می توان به آب دوغ خیار گورماست، قروت(کشک)، غلور، آش برنج، کاچی، نان جوش، آبگوشت، شیربرنج و انواع اشکنه(مغز گردو، شیرین، گوجه فرنگی، دولخ باد و بنه) را نام برد.
آداب غذا خوردن مردم سورگ در گذشته:
در گذشته افراد یک خانواده با یکدیگر در ظرفی به نام تغارچه و با دست غذا می خوردند ولی حالا به شدت تحت تاثیر شهر درآمده اند. مردم سورگ درصورت داشتن میهمان از انواع پلو برای پذیرایی و در فصل میوه های موجود به عنوان دسر استفاده می کنند. در سورگ همه افراد خانواده با میهمان خود بر سر یک سفره غذا می خورند، وعده های غذایی آن ها شامل صبحانه، نیم چاشت، ناهار و شام است. صبحانه را با چای اول صبحدم و پیش از طلوع آفتاب و معمولا با کره گاوی یا گوسفندی یا پنیر و ماست و مربا یا تخم مرغ می خورند. نیم چاشت، را با چای در حدود ساعت ۱۰ صبح میل می کنند و چنانچه در مزرعه باشند چای را در فلاکس ریخته همراه خود می برند. ناهار را بعد از اذان و اقامه نماز ظهر و پس از صرف چای و شام را بعد از اذان مغرب صرف می کنند. داروهای گیاهی سورگ، گل بومادران، کاکوتی، گل زوفا، شوید، مستار، شنبلیله، آژقون، بادیان، گنده بو، کلپوره، کرابیه، گل گاوزبان، گل بنفشه، کرفس، مخلصه، آویشن، موسیر و اسپخنگور می باشد که برای درمان بیماری ها استفاده می شود.تن پوش های مردانه در این روستا با شهر بیرجند تفاوت چندانی ندارد، البته در محیط روستا مردها زیرشلواری یا شلوارهای مخصوص کار استفاده می کنند و معمولا کلاه بر سر دارند. خانم ها هم از روسری، چادر رنگی و پاچین (نوعی لباس تا زیر زانو) در محیط روستا استفاده کرده و هنگام آمدن به شهر یا میهمانی لباس کاملا رسمی می پوشند. پوشاک طبقات اجتماعی روستا به نسبت سطح فرهنگ و درآمد آنان خیلی تفاوت دارد افراد مستضعف و فقیر لباس مندرس می پوشند و با لباسی که به شهر می آیند زیاد فرقی نمی کند ولی افرادی که فرهنگ بالاتری دارند و اجتماعی تر هستند لباس روستایشان با لباس شهر جداست و به خصوص هنگام رفتن به شهر کلاه مشکی بر سر می گذارند و کت و شلوار می پوشند.
منبع: پایگاه خبری روستانیوز



جعبه‌ابزار