سوزن
تک نگاری
مقدمه
در ايران تك نگاري هايي توسط پژوهشگران انجام گرفته كه از ارزش و اعتباري در زمينه هاي اجتماعي،اقتصادي،شهري، روستايي و عشايري برخوردار است. از آن جمله شادروان نادر افشار نادري به عنوان مردم شناس با تيره هاي مختلفي از عشاير مدت هاي طولاني زندگي كرده بود در كوچ آن ها در ييلاق و قشلاقشان حضور داشت، زير چادرهايشان مي خوابيدو روي جاجيم هاشان مي نشست،... او بيشترين و عميق ترين پژوهش ها را در مورد عشاير ايران انجام داده بود. شادروان نادر افشار نادري به حق يكي از برجسته ترين پژوهشگران ايراني در زمينه ي علم مردم شناسي است.
تحقيق در مردم شناسي كار بسيار دشواري است زيرا هدف اصلي آن كشف حقيقت زندگي و رسيدن به عمق كنش و رفتار مردم يك منطقه است.اين گردآوري و جمع آوري نتيجه ي تحقيق در يكي از روستاي شهرستان رزن به نام روستاي سوزن مي باشد و سعي بر اين است كليه ي جوانب روستا از قبيل فرهنگ و آداب و رسوم، اقتصاد و معيشت و همچنين نحوه ي درآمد و...آن را بررسي كنيم. شايد اين پژوهش باعث شود اين روستاي ناشناخته در ميان محققان و مردم شناخته شود و كارهاي تحقيقاتي ديگري در آنجا صورت بگيرد.
فصل اول: طرح تحقیق[ویرایش]
تحقيق در مردم شناسي كار بسيار دشواري است زيرا هدف اصلي آن كشف حقيقت زندگي و رسيدن به عمق كنش و رفتار مردم يك منطقه است.اين گردآوري و جمع آوري نتيجه ي تحقيق در يكي از روستاي شهرستان رزن به نام روستاي سوزن مي باشد و سعي بر اين است كليه ي جوانب روستا از قبيل فرهنگ و آداب و رسوم، اقتصاد و معيشت و همچنين نحوه ي درآمد و...آن را بررسي كنيم. شايد اين پژوهش باعث شود اين روستاي ناشناخته در ميان محققان و مردم شناخته شود و كارهاي تحقيقاتي ديگري در آنجا صورت بگيرد.
← موضوع تحقيقروستا هاي ايران داراي فرهنگ بسيار غني مي باشد زيرا نخستين تجمع انسان ها در قديم همين روستاها بوده است و براي اينكه به فرهنگ كلي جامعه پي ببريم بايد فرهنگ و روابط اجتماعي و اقتصادي روستاها را بررسي كنيم.
هر روستا بويژه در ايران واحدي مستقل و مجموعه اي كامل است.از لحاظ جغرافياي علمي جديد ده در ايران كوچك ترين واحد جمعيت و اقتصادي و جغرافيايي است و در نهاد ان نوعي كولكتيويزم اقتصادي و اجتماعي و عمراني قابل تصديق است.از قديمي ترين زمان ها دهكده يك واحد تشكيلاتي بوده كه اساس حيات اجتماعي ايران را تشكيل مي داده است و جايي بوده كه در ان دسته هايي از مردم خود را براي همكاري اقتصادي و سياسي متشكل مي كرده اند و اهميت ده به اعتبار اينكه واحد تشكيلاتي در زندگي روستايي است.در قرون وسطا و از آن پس تا به امروز برقرار بوده است(وثوقي۱۸:۱۳۷۷) موضوع تحقيق مونوگرافي روستاي سوزن مي باشد و انجا را از نظر فرهنگي،سياسي،اجتماعي مورد بررسي قرار مي دهيم.
← بيان مسالههمان طور كه گفته شد مونوگرافي يا تگ نگاري بررسي عميق و همه جانبه ي يك مجموعه ي اجتماعي مي باشد و ما در اين جا مونوگرافي روستاي سوزن را داريم كه وضع جغرافيايي،جمعيت،سواد، بهداشت،آداب و رسوم ،شيوه ي معيشت،اقتصاد،شغل ها،نوع مسكن،لباس و مراسم هاي مختلف آن و.... مورد بررسي قرار مي دهيم واين كار سبب مي شود اين روستا در ميان مردم شناخته شود.
← هدف تحقيقانگيزه و هدف تحقيق در اين روستا (روستاي سوزن) اين است كه با آداب و رسوم، ادبيات عامه، باورها، اعتقادات و...رايج و فراموش شده آنها آشنا شده و با ثبت كردن آنها ديگران را نيز آشنا سازيم.
← اهميت موضوع تحقيقهمان طور كه ما شاهد هستيم در روستا ها آداب و رسوم، اعتقاد ها و باورها و نوع پوشش و... تغيير كرده است و بعضي از آداب ورسوم ها رو به فراموشي رفته است و ديگر به چشم نمي خورد وبه غير از تعاريف عده اي از اهالي روستا كه جز افراد كهن سال و ميان سال هستند باقي مانده است و كمتر به آنها توجه مي شود.
بنابراين با جمع آوري تعاريف همين افراد و ثبت آنها شايد باعث شود فرهنگ ها و آداب و رسوم فراموش شده بار ديگر احيا شود و مورد استفاده قرار گيرد.
← روش تحقيقانواع روش تحقیقق در مطالعات اجتماعي
به طور كلي در مطالعات اجتماعي از دو روش استفاده مي شود كه اصطلاحا ًيكي را (روش پَهنايي) يا پهناگر كه در مطالعات جامعه شناسي كاربرد دارد و ديگري را ژرفانگر يا ژرفايي گويند كه خاص مطالعات مردم شناسي است.
روش پَهنانگر يا (پَهنايي)
تحقيقات پَهناگر يا روش پهنانگر از روش هاي عمده اي است كه در مطالعات و تحقيقات اجتماعي مورد استفاده قرار مي گيرد.در اصطلاح جامعه شناسي روش پهنا نگر عبارت است از مشاهده ي جوامع در حد وسيع ان و هدف به دست آوردن خصايص عمومي است.
در واقع روش پهنا نگر روشي است با محدوده ي بسيار گسترده،البته بايد اشاره كنيم كه هر چند تحقيقات پهنانگر در برابر تحقيقات عمقي يا ژرفا نگر قرار مي گيرند و اين گمان را به وجود مي آورند كه فاقد دقت واعتبار و اهميت هستند و به نتيجه ي آنها نمي توان اعتماد كرد، اما اين گمان درست نيست و نتيجه ي اي گونه تحقيقات هرگز سطحي تلقي نمي شود و داراي اهميت و اعتبار زياد و در مواردي نيز اجتناب پذير است.
به عنوان مثال زماني كه قرار است نظر جمعيت وسيعي در باره موضوع خاص مورد مطالعه قرار بگيرد ناچار بايد به چنين روشي تمسك جست.بدين جهت معولا اين دو روش (روش هاي پهنانگر و ژرفانگر)به عنوان مكمل در يك تحقيق به كار گرفته مي شوند.
يكي از مهم ترين ابزاري كه در روش هاي پهنا نگر مورد استفاده قرار مي گيرد پرسشنامه است.
روش ژرفانگر يا) ژرفايي)
اين روش در جوامع محدود و گروه هاي كوچك مورد استفاده قرار مي گيرد. منظور به كار بردن (روش ژرفانگر)مطالعه ي جامعه ي خاصي است كه وسعت آن محدود است و پژوهشگران مي توانند با استفاده از آن مسائل مورد مطالعه را عميقاً و به تفصيل مورد تجزيه و تحليل قرار دارد. در این روش فنون خاصي كه به كار مي رود مي توان مطالعه موارد خاص (برگزيده) و مونو گرافي را نام برد (قرائي مقدم: ۱۱۷:۱۳۸۱-۱۱۶).
پس روش تحقيق ما روش ژرفانگر و فن مونوگرافي مي باشد و همان طور كه گفته شد مونو گرافي بررسي عميق و همه جانبه يك امر اجتماعي يا مجموعه ي اجتماعي كاملاً محدود است و به صورت ميداني انجام مي پذيرد و بايد گفت قبل از شروع هر كار ميداني بايد پيش زمينه اي داشته باشيم. به همين دليل بايد ابتدا از روش كتابخانه اي استفاده نمائيم و بعد از آن كار اصلي خود را به صورت ميداني انجام دهيم.
← ابزار و وسائل جمع آوري اطلاعاتدر اين تحقيق براي جمع اوري اطلاعات از طريق مصاحبه ،مشاهده،مشاهده همراه با مشركت، بعضي از اسناد كتبي و شفاهي و ضبط تصاوير از طريق دوربين عكاسي صورت گرفته است.
← ادبيات مسالهدر اين بخش از تحقيق به كار هايي كه در اين زمينه شده است اشاره مي كنيم.
در اول بايد ذكر شود كه در مورد روستاي سوزن هيچ گونه پژوهشي صورت نگرفته است و فقط درمورد روستاها ي مشابه آن چندين مونو گرافي صورت گرفته شده است كه يكي از اين مونوگرافي ها روستاي گاوسوار مي باشد كه توسط حميد رضا رستم خاني در سالهاي گذشته انجام شده است و بصورت كتاب در قطع رقعي چاپ شده است .
در پژوهش مردم شناسي بايد جامعه هاي كوچك را مورد پژوهش قرار دهيم تا به نتيجه ي مطلوب برسيم.
فصل دوم: محیط طبیعی وجغرافیایی[ویرایش]
← همداناستان همدان با وسعت ۱۹۴۹۳ کیلومتر مربع از شمال به استان زنجان و قزوین، از جنوب به استان لرستان، از مشرق به استان مرکزی و از مغرب به استآنهای کرمانشاه و کردستان محدود می شود و بین مدارهای (۳۳ درجه و ۵۹ دقیقه) تا (۳۵ درجه و ۴۸ دقیقه) عرض شمالی از خط استوا و (۴۷ درجه و ۳۴ دقیقه) تا (۴۹ درجه و ۳۶ دقیقه) طول شرقی از نصف النهار گرینویج قرار گرفته است و بر اساس آخرین تقسیمات کشوری ( سرشماری سال ۱۳۷۵ و اصلاحات بعدی) شامل ۸ شهرستان، ۲۱ شهر، ۲۰ بخش، ۷۱ دهستان و ۱۱۲۰ روستاست. شهرستانهای این استان: همدان، ملایر، تویسرکان، نهاوند، اسدآباد، کبودرآهنگ، بهار و رزن می باشند و شهرهای آن عبارتند از: همدان، ملایر ، تویسرکان ، نهاوند ، اسدآباد ، کبودرآهنگ ، بهار ، رزن ، لالجین ، مریانج ، فامنین ، صالح آباد، قروه درجزین، سرکان، سامن، فیروزان، ازندریان، دمق، فرسفج، قهاوند و جورقان و بخش های تابعه در همدان: مرکزی، شراء، فامنین، در ملایر: مرکزی، جوکار، سامن، در نهاوند: مرکزی، خزل، در تویسرکان: مرکزی، قلقل رود، در اسدآباد: مرکزی، در کبودرآهنگ: مرکزی، گل تپه و شیرین سو، در رزن: مرکزی، قروه درجزین و سردرود و در بهار: مرکزی، صالح آباد و لالجین.
. همچنین بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ کشور، کل جمعیت استان ۱۷۰۳۲۶۷ نفر است . كه داراي ۹۸۰۷۷۱ نفرجمعیت شهری و ۷۲۲۴۹۶ نفر روستایی است .( منبع سايت مركز آمار ايران ) .
استان همدان دارای اقوام مختلف و گویشهای متنوع می باشد که عمدتاً به فارسی سخن می گویند، ولی به علت همجواری با استآنهای: زنجان، قزوین، لرستان، کرمانشاه و کردستان اقلیتهایی علاوه بر فارسی، به ترکی، لری و کردی نیز صحبت می کند.
←← آب و هوای استان همدان./ با توجه به پستی و بلندیهای زیاد، دشتها، مناطق کوهستانی، قله های مرتفع، رودخانه ها، چشمه سارها، مزارع، اشجار و سرآبهای متعدد، آب و هوای استان همدان متغیر است و معمولاً دارای زمستآنهای سرد و پر برف و تابستآنهای معتدل و ییلاقی است و به طور کلی در دره های شمالی کوه الوند و شمال استان سردتر و جنوب استان ملایم تر است .
← شهرستان رزنشهرستان رَزَن یکی از شهرستانهای استان همدان ایران است.
شهرستان رزن در ۸۵ کیلومتری شمال شرقی همدان قرار دارد . شهرستان رزن در گسترهاي به وسعت ۲۷۲۹ كيلومتر مربع ، حدود ۱۴% از مساحت استان همدان را به خود اختصاص داده است . جمعيت شهرستان رزن در سرشماري سال ۱۳۸۵ حدود ۱۱۱۱۲۰ نفر اعلام شده است . ( منبع سايت مركز آمار ايران )
.. اين شهرستان بين مدار ۳۵ درجه و ۱۲ دقيقه تا ۳۵ درجه و ۴۳ دقيقه عرض شمالي و ۴۸ درجه و ۳۳ دقيقه تا ۴۹ درجه و ۲۷ دقيقه طول شرقي از نصفالنهار گرينويچ قرار گرفته است اين شهرستان از شمال به استان زنجان و قزوين و از شرق به استان مركزي(شهرستان ساوه) ، از جنوب به شهرستان فامنين ، از سوي غرب به شهرستان كبودرآهنگ محدود ميشود .
. رزن در سال ۱۳۶۸ به شهر و از سال ۱۳۷۳ به شهرستان ارتقاء يافته و در آن فرمانداري مستقر شده است
[۱]v تقسیمات جغرافيايي شهرستان رزن
←← بخش مرکزیمساحت، تعداد بخش ها، دهستان ها، آبادي ها
سال ۱۳۸۷
شرح
شهرستان رزن
مساحت (کيلومتر مربع)
۲۷۲۹
تعداد بخش ها
۳
تعداد دهستان ها
۷
تعداد آبادي ها
۱۲۹
- دهستان خرقان
- دهستان رزن
- نقاط شهری: رزن
←← بخش سردرود- دهستان بغراطی
- دهستان سردرود سفلی
- دهستان سردرود علیا
- نقاط شهری: دمق
←← بخش قروه درجزین- دهستان درجزین سفلی
- دهستان درجزین علیا
- نقاط شهری: قروه درجزین
شاخص هاي جمعيت و اشتغال
سال ۱۳۸۷
شرح
شهرستان رزن
ضريب شهرنشيني (درصد)
۲۳%
نسبت جنسي
۴۹.۴ درصد مرد - ۵۰.۶ درصد زن
تراکم جمعيت (نفر در کيلومتر مربع)
۴۱.۴۲%
متوسط بعد خانوار (نفر)
۴.۳
← موقعيت جغرافيايي روستای سوزنروستای سوزن در شهرستان رزن قرار دارد و شهرستان رزن يكي از شهرستانهاي استان همدان است كه از شمال با استان قزوين، از خاور با استان مركزی و از جنوب و باختر با شهرستان كبودر آهنگ هم جوار است .
روستاي سوزن از طرف شرق با روستاهاي شنجور و شاهنجرين و از طرف شمال با روستاي كاج و از سمت غرب با دِهلَق و تموزان همسايه است و از سمت جنوب با روستاهاي مسينك و حسام آباد همجوار است .
تاريخچه ي روستا به گذشته هاي دور بر مي گردد ؛ در دوران قبل از صفويه مردم اين روستا سني مذهب بودند و در دامنه يك تپه كه هنوز آثار آن باقي است زندگي مي كردند و بعد از ظهور دولت صفويه اكثر مردم اين روستا به مذهب شيعه گرايش پيدا كردند و تعدادي نيز كوچ كرده و به مناطق ديگر رفتند . قدمت اين روستا نسبت به روستاهاي اطراف بيشتر است و نيز جمعيت و صنعت آن نيز معروف بوده است طبق شواهد و مدارك باقي مانده به خاطر كوهستاني بودن و وجود آبهاي سطحي زياد مردم اقدام به ساختن چندين آسياب آبي در اطراف روستا كرده اند و به علت وجود همين آسياب هاي آبي مردم شهرها و دهستان ها و روستاي دور و نزديك جهت آرد كردن گندم خويش به اين روستا مي آمدند . در بخش قروه درجزين امروز سه روستا مشهور و معروف بودند ؛ يكي روستاي سوزن بخاطر آسياب هاي آبي اش ؛ ديگري روستاي درگزين بخاطر جمعيت و مركزيتش و دهستان قروه بخاطر تجارت و خريد و فروش محصولات كشاورزي و صنعتي . از آثار تاريخي به جامانده مي توان به آسيابهاي آبي ؛ قعله هاي مربوط به خان ها و اربابان عصر قاجاريه و تپه اي كه مردم در گفته هاي شان اظهار مي دارند نادرشاه با كمك توپ جنگي روستاي قديمي و سني مذهب را هدف قرار داده و ويران كرده است .
← آب و هواي روستااز آنجا که اين روستا در استان همدان قرار دارد و اين استان نيز در مجاورت رشته کوههای زاگرس و قله ی الوند قرار دارد داراي آب و هواي سرد و کوهستانی است. معمولاً دارای زمستانهای سرد و پر برف و تابستانهای معتدل و ییلاقی است .
وسعت روستاي سوزن حدود ۲۰۰۰ هكتار است كه از اطراف به روستاهاي كاج ؛ دِهلَق ؛ تموزان ؛ زِهتَران ؛ مسينك ؛ شَنجور ؛ شاهَنجرين محدود مي شود .ساختمانها و خانه هاي روستا در در دامنه ي تپه هاي اطراف محصور گشته و به صورت طولي ساخته شده است. در اطراف روستا مقداري زمينهاي هموار وجود دارد كه به صورت آبي كشت مي شود و در تپه ها و و دامنه هاي آن محصولاتي مانند گندم و جو به صورت ديم كشت مي شود . بيشتر وسعت زمين هاي روستا ناهموار و تپه اي است كه براي كشت ديم و چراي گوسفندان استفاده مي شود .
تنها رودخانه ي فصلي روستا از ارتفاعات و كوههاي روستاهاي شنجور و شاهنجرين سرچشمه مي گيرد و و با گذر از كنار روستا ( كه مقدار خيلي كمي از آب آن قابل استفاده است ) باعث سرسبزي و ايجاد جنگلهاي انبوه در مسير خود گشته و پس از عبور از اين روستا به طرف روستاهاي ديگر جريان مي يابد .
آب و هواي روستا سرد كوهستاني است . در زمستان ها برف سنگيني در كوهها و منطقه مي بارد و هوا به شدت سرد مي شود و گاهي تا ۲۵ درجه ي سانتي گراد زير صفر مي رود و در بهار حدود ۴۰ روز باران مي بارد و بعد از آن هوا گرم و خشك و سوزاننده مي شود و با شروع فصل تابستان هواي آن تا ۳۰ درجه گرم تر مي شود و از مهرماه هوا به شدت افت مي كند واز آبان ماه بارندگي به صورت باران شروع گشته و در ماه آذر به خاطر سردي هوا بارندگي به صورت برف مي شود . در فصل پاييز همراه با سردي هوا باد و طوفان نيز آغاز مي شود و در عرض ۴۰ روز سرماي هوا باعث خشك شدن گياهان مي شود و كشاورزان را وا مي دارد تا سريعتر محصولات را برداشت كرده و انبار كنند و ذخيره زمستاني آماده نمايند و كشت پاييزه را نيز انجام دهند.
← پوشش گياهياطراف روستا و در كنار رودخانه جنگل با درختان غير مثمر ( صنوبر و راش ) و در كنار آن باغات انگور و زمينهاي كشاورزي كه به كشت گندم و جو؛ يونجه ؛ شبدر ؛ و صيفي جات قرار دارد و در كوهها و تپه هاي اطراف نيز كه بيشترين وسعت روستا را داراست پوشش به صورت گَوَن و گياهان تيغ دار و مقداري گياهان خودرو كه بيش از يكي دو ماه دوام ندارند و با قطع بارندگي ، از خرداد ماه خشك مي شوند .
درختان روستاي سوزن
درختان را مي توان به دو دسته تقسيم كرد:
۱- درختان ميوه دار
۲- درختان بدون ميوه.
o درختان میوه دار
اين دسته از درختان درختاني هستند كه ميوه مي دهند و خاصيت خوراكي دارند و مي توان از ميوه هاي آن براي خوراك استفاده كرد. در زيبايي طبيعت نقش اساسي دارند.در اين روستا اين نوع از درختان بسيار به چشم مي خورد و به طور پراكنده در باغ ها و حياط خانه ها ديده مي شود.از قبيل درخت زرد آلو ،درخت انگور، درخت انجير،درخت سنجد ،درخت هلو،درخت آلو ، درخت گلابي، درخت سیب ، ،درختان توت، درخت توت،درخت گردو،درخت بادام ،درخت به،درخت شفتالو و…
o درختان بدون ميوه :
اين دسته از درختان ،درختاني هستند كه ميوه نمي دهند و از چوب هاي آنان در صنعت و فروش ساختن خانه و زيبايي طبيعت استفاده مي كنند.در اين روستا درختاني چون درخت صنوبر،راش،زبان گنجشک، بید ، افرا به چشم می خورد.
بايد ذكر كرد بعضي از درختان علاوه بر استفاده از ميوه ي آنها مي توان در صنعت به كار برد از قبيل درخت توت و انگور علاوه بر استفاده خوراكي از برگ هاي آن براي خوراك دام هم استفاده مي شود و درخت گردو هم علاوه برجنبه ي خوراكي از چوب آن در صنعت استفاده مي شود كه امروزه هم اهالي در كاشت درختان گردو همّت كرده و چند سالي است كه با كاشت درختان ميوه از جمله درخت گردو در كنار مزارع و باغات اقدام عملي مهمي كرده اند.
← مرتع های روستاعكس هاي هوايي و تصاوير ماهواره اي نشان مي دهند كه وسعت مراتع استان در حدود۹۰۰ هزار هكتار است كه ۵/۴۶ درصد مساحت استان را به خود اختصاص مي دهد . اين مراتع در سرتاسر استان پراكنده اند و گونه هاي گياهي بسيار متنوعي در آنها ديده مي شود.
گياهان مرتعي كه عمدتاً در مراتع این روستا ديده مي شوند . عبارت اند از : گندميان يك ساله. گندميان چند ساله ( علفي ها) غير چوبي هاي يك ساله . غير چوبي هاي چند ساله ( پهن برگان ) بوته هاي چوبي و درختچه ها.
از نظر وضعيت بهره برداري مراتع روستا به سه دسته تقسيم مي شوند.
۱- مراتع خوب ( ۵ درصد از كل مساحت مراتع روستا)
۲- مراتع متوسط( ۵/۳۲ درصد از كل مساحت مراتع روستا )
۳- مراتع فقير ( ۵/۶۲ درصد از كل مساحت مراتع روستا)
اهميت پوشش گياهي :
وجود پوشش گياهي در روستا فوايد متعددي دارد كه در اين جا فقط به موارد ي از اهميت پوشش گياهي در روستا اشاره مي شود.
- حفاظت خاك در برابر فرسايش
- كُند كردن حركت آب و جلوگيري از ايجاد سيل
- كمك به تغذيه آب و هواي زيرزميني
- حفظ حياط وحش و محيط زيست
- منبع اصلي توليدات دامي ( به ويژه گوشت قرمز)
- تلطيف هوا . كاهش تبخير سطحي خاك . كاهش آلودگي هوا و زيبايي چشم اندازهاي طبيعي و حفظ رطوبت.
عوامل تخريب پوشش گياهي دراستان :
- تخريب درختان جنگلي توسط عشاير و روستاييان باري تامين سوخت .
- قطع درختان جنگلي به منظور گسترش زمينهاي كشاورزي .
مهم ترين عوامل موثر در تخريب مراتع روستا عبارتند از :
- چراي مفرط و بي رويه ي مراتع توسط اهالی . به گونه اي كه تعداد دام هايي كه از مراتع استفاده مي كنند بيش از چند برابر ظرفيت مراتع روستا است .
- چراي زود هنگام مراتع .
- شخم زدن اراضي مرتعي به منظور تبديل كردن آنها به زمينهاي كشاورزي.
طرح هاي عمراني براي حفاظت از پوشش گياهي :
- اجراي عمليات آبخيزداري شامل علوفه كاري . بذر پاشي و بذر كاري . كپه كاري .نهال كاري . حفاظت و قُرُق . بانكت بندي . تراس بندي و...
- احداث جنگل هاي دست كاشت.
- ايجاد ذخيره گاههاي جنگلي جهت حفظ گونه هاي گياهي نادر
← کوه ها و تپه های روستاروستای سوزن در کنار یک روخانه فصلی واقع شده و اطراف آنرا نیز تپه ها و کوه های کم ارتفاع فرا گرفته است طوری که خود روستا در بن بست چند تپه قرار گرفته است . اطراف باغات و زمین های زراعی را نیز تپه های زیادی در حدود چند صد هکتار قرار دارد . در تپه ها گیاهان علفی و انواع گیاهان خار دار مثل گَوَن و غیره روییده است . در دامنه تپه ها و در دشت ها نیز کشاورزان با ایجاد شخم ، کشت دیمی گندم را انجام می دهند .
← باغات انگور در روستاروستای سوزن یکی از مناطق مهم و حاصلخیز برای پرورش و نگهداری باغ انگور است در این روستا حدود ۲۰۰ هکتار باغ انگور وجود دارد که مراقبت و نگهداری آنها توسط اهالی انجام می گیرد و همه ی اهالی به مقدار کم یا زیاد باغ انگور دارند و حرس و نگهداری و برداشت انگور نیمی از کار کشاورزی آنها را در بر می گیرد و بعد از گندم و دام دومین منبع در آمد مردم روستا می باشد . که مقداری از انگورها در بازار به فروش رسیده و بقیه به صورت شیره و کشمش در آمده و از این محصولات نیز مقداری به مصرف خانواده می رسد و مابقی در بازار فروخته می شود .
← جنگل های درختان روستادر اطراف رودخانه روستا و در کنار چشمه ها و نهرهای روستا جنگل های انبوه دیده می شود که بیشترشان غیر مثمر و تعدادی نیز مثمر هستند . از این درختان در ساخت خانه و تهیه هیزم و ابزار کشاورزی و منزل استفاده می کنند
در سال هاي اخير اهالي مبادرت به قطع درختان غير مثمر و فروش آن در شهرهاي ديگر از جمله در شهر قم مي كنند.
· رودخانه فصلی روستا
در کنار روستا یک رود خانه وجود دارد که از ارتفاعات روستاهای سنقر آباد و پیله کان و قراقیه و شنجور و شاهنجرین سرچشمه می گیرد و پس از عبور از روستای سوزن وارد روستا های همجوار می شود . ازآب این رود خانه مردم روستا استفاده زیادی نمی کنند چون سطح آن پایین تر از زمین های کشاورزی روستا است و فقط از پوشش گیاهی و جنگلی که در اطراف آن روییده است استفاده می کنند .
آب رود خانه در فصول بارندگی ( بهار و زمستان و پاییز ) زیاد است و در فصل تابستان به کمترین حد خود می رسد و در فصل بهار به بیشترین حد می رسد . دو دهنه پل در روی آن ساخته شده که یکی از آنها روستای سوزن را به روستای مسینک وصل می کند . دیگری روستا را به باغات انگور و زمین های کشاورزی دیم در تپه ها وصل می کند
← مزارع کشاورزیمزارع کشاورزی روستا در اطراف قرار دارد و بیشتر با آب نهرها و چشمه ها آبیاری می شود در این زمین ها محصولاتی مانند گندم ، جو ، یوجه ، شبدر ، و سیفی جات مانند سیب زمینی ، پیاز ، هویج ، چغندر ، انواع سبزی ، کشت می کنند .
← گُل هاي روستادر باغچه هاي كوچك خانه هاي روستايي و در كنار نهر ها ، رود خانه و زمين هاي گندم و جو اين روستا گل هايي به چشم مي خورد كه بعضي از آنها خودرو و بعضي از آنها را خود اهالي روستا مي كارند و پرورش مي دهند . از قبيل گل لاله، رز، محمدي، داوودي، سرخ، ياس، عروس، نرگس، شقايق، تي تي (گل زرد رنگی شبیه گل داوودی که در فصل بهار رویش دارد.،) آفتاب گردان، شيپوري و... ميباشد.
←← سبزیجات و سیفیجات روستای سوزنهمانطور که می دانیم بیشتر خانه های روستایی دارای باغچه می باشند که این خود یکی از عوامل خودکفایی می باشد.در این روستا هم تعدادي از اهالی دارای باغچه های سبزی می باشند و بیشتر مواد خوراکی خود را خود تولید می کنند و سبزیجات معطر و گیاهانی چون : جعفری ، گشنیز ، شاهی ، شیوید ، تره ، سیر ، پیازچه ، پیاز ، سیب زمینی ، گزنه ، نعنا ، پونه محلی ، فلفل سبز، کدوحلوائی ، بادمجان ، گوجه فرنگی ، خیارچنبر ، بلال ، خربزه، هندوانه ، شاهی ، ترب ،لوبیا ، باقلا ، نخود و... می باشد.
← انواع جانوران در روستاجانوران را می توان به دو دسته مهره داران و بی مهره تقسیم نمود، و ما نیز بر این اساس جانوران موجود در این روستا را ذکر می کنیم:
←← جانوران مهره دارخصوصیت بارز این جانوران این است که دارای ستون مهره می باشند، و خود مهره داران دارای چند گروه می باشند و ما بر حسب تقسیم این گروه جانوران مهره دار این روستا را ذکر می کنیم.
۱. ماهی ها
این روستا به دلیل وجود نهر های آب و رودخانه ،دارای بستر مناسبی برای پرورش ماهی می باشد و در چند دهه ی اخیر تعدادی از اهالی شروع به تکثیر و پرورش ماهی قزل آلا که با آب و هوای منطقه سازگاری دارد پرداخته اند .
۲.دوزیستان
همانطور که می دانیم دو زیستان جانورانی هستند که در خشکی زندگی می کنند ولی در آب زندگی می کنند ولی در آب تخم ریزی می کنند و نوزاد آنها با آب شش تنفس می کنند و وقتی بالغ شوند دارای شش می شوند.در این روستا دو زیستانی چون قورباغه و وزغ وجود دارد تنها سودی که دارد این است که حشرات موذی را شکار می کنند.
۳.خزندگان
جانوران تخم گذار هستند و دارای پوست های سخت می باشند و با شش تنفس می کنند.در این روستا خزندگانی چون لاک پشت،مارمولک،سوسمار و انواع مارها به چشم می خورند.
۴.پرندگان:
این گروه از جانوران دارای پر، تخم گذار و خونگرم هستند و با شش تنفس میکنند.این روستا دارای پرندگان متنوعی می باشد که بعضی از پرندگان را خود اهالی روستا نگهداری می کنند و پرورش می دهند و از پرندگان استفاده های مختلفی می کنند.
استفاده هایی که از این گروه جانوران می کنند به شرح زیر است:
۱.از تخم های آنها برای خوراک خود استفاده می نمایند.
۲.از گوشت آنها برای خوراک خود استفاده می نمایند.
۳.از پرهای آنها برای تهیه بالش و متکا استفاده می نمایند.
۴.از پرندهای مثل خروس به عنوان ساعت استفاده می نمایند.
۵. پرورش بعضی از پرندگان علاوه بر خوراک،بعنوان سرمایه است و به فروش می رسند.
پرندگانی که تقریبا تمام اهالی روستا نگهداری می کنند مرغ، خروس و اردک می باشد و بعضی از اهالی روستا غاز ،بوقلمون،مرغ لاری و کبوتر و بوقلمون و نیز نگهداری می کنند.
پرندگان موجود در روستا که معمولا پسران جوان و بعضی از مردان آنها را شکار می کنند از قبیل بلبل،گنجشک،سار، کبک ، باقرقره ،بلدرچین و... می باشد.
از دیگر پرندگانی که در این روستا دیده می شود می توان به کلاغ سیاه ، زاغ ، عقاب ، دم جنبانک ، پرستو ، هدهد ، جغد ، دارکوب ، یاکریم و ... اشاره کرد.
۵.پستانداران
در این روستا پستانداران مختلفی به چشم می خورد که اهالی روستا بعضی از آنها را نگهداری می کنند و از آنها استفاده می کنند این حیوانات عبارتند از :
الاغ :
این حیوان بارکش و چهارپا امروزه کمتر به چشم می خورد و تعداد آنها در ده سال اخیر کم شده است.در اين روستا از این حیوان برای رفت وآمد بين مسير راه منزل تا باغات و مزارع و حمل محصولات كشاورزي مانند گندم و جو و يونجه و كاه استفاده می کنند و در قديم براي مسافرت هم مورد استفاده قرار می گرفت ولی امروزه جای آن را موتور سيكلت ،تراكتور و ماشین و... گرفته است.
گاو و گوساله:
این حیوان چهارپا تقریباً در بیشتر خانه های این روستا به چشم می خورد و بعنوان سرمایه ای برای آنها محسوب می شود و استفاده های بسیاری از این حیوان می کنند که عبارتند از:
۱.از گاو ماده برای زایش و پرورش گوساله استفاده می کنند.
۲.از مواد لبنی که از شیر گاو ماده گرفته می شود استفاده می کنند.
۳.از گاو نر در گذشته در کارهای زراعی استفاده می کردند.
۴.گاو نرامروزه برای خرید وفروش پرورش داده می شود.
سگ:
این حیوان با وفا در این روستا زیاد به چشم می خورد وبه دو نوع تقسیم می شوند:
۱.سگ های ولگرد : این نوع سگها خطرناک می باشد و در باغ ها و بیشه ها می باشد و اهالی از آنها فاصله می گیرند و یا آنها را از بین می برند.
۲.سگهای تربیت شده و خانگی: این نوع سگها را بعضی از اهالی روستا برای محافظت از خانه و پرندگان و گاو و گوسفند خود ، نگهداری می کنند. چوپانان روستا همگي بدون استثنا هنگام بردن گوسفندان براي چرا همراه خود چند قلاده سگ مي برند . از آنجا که سگ حیوانی نجس است ، فقط در حیاط نگهداری می شود و کلیه ظروفی که برای غذا دادن این حیوان استفاده می کنند جدا می باشد.
گربه:
این حیوان ملوس دراین روستا بسیار زیاد است و به دو گروه تقسیم می شود:
۱.گربه های بیرونی: این گربه ها در همه جای روستا به چشم می خورد و استفاده ای از آنها نمی شود.
۲.گربه های خانگی: این گربه ها تربیت شده هستند و بعضی از اهالی روستا برای از بین بردن حیوانات موزی مثل موش از آنها در خانه نگهداری می کنند.
موش:
این حیوان جزء آفت و ضرر محسوب می شود و اهالی روستا در هنگام برخورد با این حیوان آن را از بین می برند.
اين حيوان هم در خانه ها و هم در مزارع و باغات زندگي مي كنند . در مزارع و باغات مانند يك تراكتور خاك مزارع را كَنده و زير و رو مي كنند و فايده دارند اما در منازل باعث خرابي مواد غذايي و لباس و ... مي شوند .
روباه و شغال:
این حیوانات در باغ ها و بیشه ها و جنگل های اطراف این روستا زندگي مي كنند و بعضي مواقع مرغ و خروس های اهالی را شکار می کنند.امروزه با وجود پس مانده هاي مواد غذايي و آشغال در كنار جنگل ها و باغ های بزرگ این جانوران آزار کمتري به اهالي مي رسانند.
←← بی مهرگاناین دسته از جانوران بدون ستون مهره هستند و به چندین دسته تقسیم می شود و ما بر حسب این تقسیم جانوران موجود در این روستا را ذکر می کنیم:
۱.کرم ها: این روستا دارای چندین نوع کرم است از جمله کرمک،کرم خاکی وزالو
۲.نرم تنان: بدن نرم تنان نرم و بدون حلقه و معمولا دارای صدف می باشد .در این روستا نرم تنانی چون حلزون به چشم می خورد.
۳.بند پایان: بند پایان چند قسمت است و دارای اسکلت خارجی وپاهای بند بند است .خود چندین گونه است.
الف)انواع حشرات: در این روستا حشرات بسیار گوناگونی به چشم می خورد از جمله: پشه، پروانه های گوناگون، مالاریا، مورچه، زنبور و...
ب)عنکبوتیان: عنکبوتیان دومین گروه از بند پایان می باشند، در این روستا نیز انواع عنکبوت ها به چشم می خورد و عقرب یکی از این دسته از جانوران می باشد که در این روستا دیده می شود.
ج)هزار پایان : سومین گروه بند پایان ،هزار پایان می باشد،در این روستا هزار پا بسیار زیاد است.
حیوانات منقرض شده در روستای سوزن
بنابر گفته اهالي در زمان گذشته تقریبا ۷۰ الی ۸۰ سال پیش این روستا دارای جنگل های انبوه بوده است . بعد ها به مرور زمان مقدار این جنگل ها كم شده و جای آنرا زمین های زراعی و خانه ها و باغ انگور گرفته است.با كم شدن جنگل نسل حیواناتی چون خرس ، خوک، آهو، بعضی از انواع پرندگان، حشرات و... منقرض شده است و بعضی از آنها از جمله روباه،شغال و حشرات کم شده است (نقل از حسینعلی جلیلی ۸۲ ساله).
فصل سوم: جغرافیای انسانی روستای سوزن[ویرایش]
← جمعیت روستای سوزناین روستا طبق سرشماری ۱۳۸۵ دارای ۴۲۲ خانوار و جمعیت آن ۱۵۵۵ نفر می باشد.
از تعداد ۱۵۵۵ نفر جمعیت کل روستا تعداد ۷۸۹ نفر مرد و ۷۶۶ نفر زن می باشد و از تعداد کل جمعیت ، ۱۰۲۲ نفر باسواد هستند که سهم مردان ۵۷۳ نفر و سهم زنان ۴۴۹ نفر می باشد و از تعداد ۴۰۹ نفر بی سواد روستا سهم مردان ۱۴۶ نفر و سهم زنان ۲۶۳ نفر است . (منبع سایت دهیاری روستای سوزن).
←← نژاد ، زبان و گویش محلی روستای سوزن·
نژاددر استان همدان اقوام مختلفی با آداب و سنن ویژه سکونت دارند که عبارتند از :
. ترک ها :
در شمال و غرب استان ، به ویژه در شمال و غرب شهرستان همدان ساکن هستند و در ۵۶۲ روستای استان سکونت دارند . ( شامل شهرستان های رزن – کبوترآهنگ - فامنین و قهاوند )
. لر و لک :
این اقوام در شهرستانهای ملایر ، نهاوند و بخش سامن در ۲۵۵ روستا ساکن هستند .
. کردها :
این قوم در ۱۵۹ روستا در غرب و شمال غربی و در مجاورت استانهای کردستان و کرمانشاه سکونت دارند . فارسها : بیشتر ساکنان مرکز استان را تشکیل می دهند .
ü نژاد مردم اين روستا نيز از ترك ها مي باشد .
·
زبان. زبان فارسی :
اغلب ساکنان مرکز استان به زبان فارسی تکلم می کنند .
. زبان آذری :
اغلب ساکنان شمال غرب استان ، به ویژه در شمال و غرب به زبان ترکی سخن می گویند . گویش لری و لک :
ساکنان ملایر ، نهاوند و سامن به این گویش ها تکلم می کنند .
. گویش کردی :
اغلب ساکنان شمال غرب و غرب استان که در مجاورت استآنهای کرمانشاه و کردستان قرار دارند به زبان کردی صحبت می کنند .
مطالعه گویش های رایج استان همدان نخستین بار توسط سیاحان و جهان گردان فرنگی صورت پذیرفت.تحقیقات اولیه در این زمینه گرچه با اصول علمی زبان شناسی منطبق نبود ،اما بعد ها سنگ بنای دانشی شد که بطور گسترده مورد پیگیری قرار گرفت .بررسی گویش های محلی به دلیل گوناگونی و وسعت لهجه تحت تکلم ،امری است دشوار که در این مختصر نمی گنجد چرا که در نقاط مختلف همدان اعم از کوهستان ها و جلگه های سرسبز آن ،تنوع لهجه ها و گویش ها به خوبی آشکار است.
گویش بومی وابسته به زبآنهای آریایی است که قرن ها و هزاره ها در برابر نفوذ فرهنگ اقوام بیگانه موجودیت خود را حفظ کرده است.زبان ترکی را زبانشناسان جزء زبآنهای شمال غربی ایران می دانند. زبان و لهجه هایی که از لهجه های باستانی غرب ایران (ماد-پارت)ریشه می گیرند.
مردم روستاي سوزن با زبان شيرين تركي صحبت مي كنند و لهجه ي بخصوصي ندارند و شايد بتوان گفت اين لهجه مخصوص استان همدان باشد چون لهجه ي زبان تركي ساير استان ها با اين لهجه فرق دارد . مردم ساير روستاهاي اطراف نيز به همين لهجه صحبت مي كنند . البته قابل ذكر است كه در سالهاي اخير جواناني كه تازه ازدواج كرده اند مايلند فرزندانشان به زبان رسمي كشور يعني فارسي صحبت كنند و به همين علت در تعاملات و ارتباطات خود با فرزندان از زبان فارسي استفاده مي كنند و ديگر از كلمات و گويش هاي تركي استفاده نمي كنند . ولي باز هم فرزندانشان علاوه بر زبان فارسي چون در محيطي زندگي مي كنند كه پدر بزرگ و مادربزگ هايشان و ديگران با زبان تركي حرف مي زنند آنها نيز تركي را ياد گرفته و از هر كدام در موقع خود استفاده مي كنند .
← ظواهر زندگيمردم روستا بنيه ي اقتصادي قوي ندارند و اكثرشان وضعيت اقتصادي زير خط فقر دارند به همين علت در مورد خوراك و پوشاك وضعيت مطلوبي ندارند . خوراكشان بيشتر از توليدات محلي مانند گوشت و مرغ و حبوبات و سيب زميني و كشمش و شيره ي انگور است . مردم دوست دارند اگر وسعشان اجازه دهد يك وعده غذايي شان آبگوشت باشد و پوشاك شان رسمي و مطابق با آداب و رسوم كشور و وسايل زندگي شان آميخته با نوع كار و كشاورزي و زندگي روستايي است . از سال ۱۳۷۵ كه دو واحد نانوايي در روستا احداث شد مردم در تمام خانه هايشان تنور و اجاق داشتند و گندم و آردي كه به دست مي آوردند خود اقدام به پخت نان و رشته و غذا مي كردند و نان هاي سنتي با كيفيتي عالي و سبوس دار بود و هر خانوار مي توانست نان هاي پخت شده را در هر دوره تا ۲۰ روز تازه نگهداري كند و قابل خوردن بود . اهالي همراه اين نان سيب زميني كباب شده در تنور و يا آبگوشت و غذاهاي محلي صرف مي كردند و انرژي لازم براي كار طاقت فرساي كشاورزي را پيدا مي كردند .
←← ارزشها و اعتقاداتاحترام به بزرگتر ها و مخصوصاً پيرها ، كمك و همياري در مراسم هاي ديني و مذهبي و محلي و كار ، تعاون و همياري در رفع مشكلات روستا ، تعصب نسبت به حفظ آبرو و حيثيت در تمام امور و بخصوص در مورد خانواده ، احترام به تحصيل كرده ها و روحانيون ، تلاش براي رفاه خانواده نه فقط خويشتن ، دادن زكات و نخوردن مال حرام ، اَداي عبادات و نذورات و ... از مهمترين ارزشهاي اجتماعي اهالي خونگرم روستا محسوب مي شود . مردم هميشه اميدشان به خداست و چون كشاورزي وابسته به نزولات اسمان است هميشه دست به دعا دارند تا برف و باران ببارد اگر باران نبارد قرباني مي كنند و يا آش محلي پخته و نذر مي كنند و مقداري از آش را از ناودان آرامگاه سيد محلي به پايين مي ريزند تا باران ببارد و اگر خوب باران ببارد باز هم قرباني مي كنند و زكات مال خويش را مي دهند و شُكر خداي را به جا مي آورند .
و در نهايت اگر چيزي از دستشان برنيايد تسليم قدرت و قضا و قدر الهي مي شوند .
روحيه اي سخت كوش و تسليم ناپذير دارند و از بزرگ و كوچك گرفته تا بزرگسالان همگي در تامين معاش خانواده سعي و تلاش مي كنند و در غم وشادي هم شريك هستند و در آبادي روستا و زندگي همتي عظيم دارند .
←← تعزيه خوانيمراسم تعزيه خواني هر سال در ماه محرم و از روز اول ماه محرم تا روز عاشورا ادامه دارد و مردم مومن روستا اهالي ساير روستا ها نيز در اين مراسم عبادي شركت مي كنند .
· گذران اوقات فراغت :
هنگامي كه كشاورز و خوش نشين و كارگر روستايي زماني از كار جدا مي شود و ساعت و دقايقي براي استراحت پيدا مي كند همراه با همسالان خويش به بازيهايي مانند فوتبال ، هفت سنگ ، تيله بازي ، الك دولك تماشاي تلوزيون و همصحبتي با والدين و كهنسالان روستا مي پردازند و اگر عصر هنگام غروب و بازگشت گله هاي گوسفند در كوچه و محله باشي شاهد بازي كودكان و تجمع و همصحبتي بزرگان و جنب و جوش دختران و زنان و آواز خوش بازگشت گله ها و نداي ملكوتي اذان از مساجد روستا هستي و گويي با همه ي سختي هاي كار و زندگي و اميد با غرّش و خروش فراوان در كوچه و باغهاي روستا در گذر است .
شب هاي روستا خالي از كار نيست چون عده اي بايد در آبياري شبانه مزارع حضور داشته باشند و عده اي كه كار خاصي ندارند با معاشرت و شب نشيني با دوستان و همسايگان غصه ها را بر طرف و درد و دل مي كنند و با تعريف از گذشته و كارهاي روزانه نشاط و نيرويي تازه براي فردايي روشن كسب مي كنند .
ميادين روستا و كوچه هايش هنگام صبح و عصر سرشار از هياهو و غلغله مي شود و همصدا با باز گشت گله ها و اهالي از كار روزانه سرود زندگي را دوباره زمزمه مي كنند و شادي و نشاط و همهمه و همصحبتي و مشورت آغاز مي شود .
جوانان و كودكاني كه دستي در قلم دارند و وقتي براي مطالعه جهت مطالعه و گرفتن كتاب و سي دي به كتابخانه و كانون فرهنگي هنري روستا رفته و ساعتي را در آنجا سپري مي كنند .
←← فرهنگ عامه ( فولكور )در مراسم تولد هر نوزادي همسايگان و فاميل حضور دارند و به مناسبت تولد اين نوزاد هديه يا پولي براي نوزاد مي دهند و هنگام نامگذاريش بزگتررها حضور دارند و همراه با صرف شام و همسخني و شادي و نشاط ، پدر بزرگ خانواده در گوش فرزند اذان و اقامه را گفته و نام امامان بزرگوار را هم در گوشش زمزمه مي كند و نام با مسمايي را برايش انتخاب مي كند .
در هنگام ختنه كودكان مراسم جشني با حضور همسايگان و فاميل برگزار و يك وعده غذايي در كنار هم همراه با شادي و نشاط برگزار مي شود . ختنه كودكان در گذشته توسط دلاك روستا انجام مي گرفت ولي امروزه توسط پزشكان مركز شهر صورت مي گيرد . ازدواج با خواستگاري داماد از عروس آغاز مي شود در اين مراسم بزرگترها حضور دارند و در مورد مهريه و شير بها و هزينه ي مراسم و تهيه جهيزيه به توافق مي رسند و در روز عروسي همراه با شادي و نشاط و ساز و دهل محلي عروس روستايي به خانه ي بخت مي رود . و زندگي تازه شروع مي شود . در مرگ عزيزان علاوه بر فاميل تمام اهالي روستا حضور دارند و ضمن همدردي با صاحب عزا با كمك ردن در هزينه ي دفن و كفن درگذشته ياد او را در خاطره ها پايدار مي كنند و او را به آغوش خاك مي سپارند .
در مراسم سوگواري امامان و اعياد ملي و مذهبي بيشتر مردم حضور دارند و وقتي دسته ها وهيئت هاي عزاداري بر پا مي شود عده اي كه توان مالي دارند با دادن يك وعده ي غذايي نذر خود را ادا مي كنند و عده اي هم كه توان مالي ندارند با دادن چاي و شربت در غم آنها شريك مي شوند . در ماه مبارك رمضان هم مؤذن روستا در هر مسجد در هنگام سحر با صداي دلنشين خويش بدون بلند گو دعا و مناجات سحر را زمزمه مي كند و مردم را براي صرف سحري و انجام عبادت بيدار مي كند .
· فولكور زراعي :
از آداب و رسوم زراعت و باغباني در اين روستا مي توان به تعاون و همياري در كاشت و داشت و برداشت محصولات زراعي و شركت چند كشاورز در هنگام آبياري و بيل زدن باغ انگور همراه با آواز خواني و يا علي گويان و لايروبي كانال هاي آبياري با شركت تمام كشاورزان زراع و شركت در مراسم خرمنكوبي و برداشت محصول گندم و جو .
←← دین و مذهب روستای سوزنبیشتر ساکنان استان همدان مسلمان و پیرو مذهب شیعه جعفری اثنی عشری هستند . در بین عشایر استان مذهب سنی و فرقه اهل حق نیز وجود دارند . در سرشماری مهر ماه ۱۳۶۵ ش این استان دارای ۱۰۵۸ نفر زرتشتی ، ۱۰۸ کلیمی و ۲۲۲ نفر مسیحی بوده است . امروزه تعداد اقلیت ها در همدان بسیار کاهش یافته و حدود ۲۵ خانوار یهودی و ۲۲ خانوار ارمنی در همدان ساکن هستند . در بخشهایی از استان همدان گروههایی از دراویش مسالک اهل حق و مسلک علی الهی ساکنند به ویژه در شهرستان اسد آباد و تعدادی از روستاهای جنوب غربی آن مسلک اهل حق پیروان بیشتری دارند .
دين تمام مردم روستا اسلام و مذهب شان شيعه ي دوازده امامي است . اهالي روستا همگام با ساير شيعيان كشور آداب رسوم مسلماني را به جا مي آورند و با شادي امامان شاد و در عزايشان غمگين اند . در ماه محرم مردم يكپارچه عزادار امام حسين و يارانش هستند و احترام و ارادت خاصي به پيامبر اكرم ( ص ) و امامان معصوم دارند . در روستا حدود ۱۰ خانواده ي سيد وجود دارد كه اهالي با احترام از ايشان ياد مي كنند و در گرفتاري ها از ايشان كمك مي گيرند و نيز در كارهاي روزانه به آنها ياري مي رسانند . در كنار قبرستان روستا آرامگاه سيدي بزرگوار قرار دارد كه چون ايشان مورد احترام خاص اهالي است و اعتقاد ويژه اي به ايشان دارند با همت اهالي بارگاه و گنبد زيبايي براي ايشان درست كرده اند و هر سال در روزهاي آخر هفته و يا مواقعي كه خانواده اي نذري دارد در جوار آن بارگاه غذا يا چاي و يا شربت نذري پخش مي كنند و اين كار مايه نشاط و آرامش و دلگرمي اهالي مي شود . در داخل روستا ۴ واحد مسجد به همت اهالي احداث گرديده كه خوشبختانه همه ي آنها در سالهاي اخير تجديد بنا گرديده است و مردم مراسم و عبادات و عزاداري هاي خود را با همكاري روحاني روستا به جا مي آورند . در اين مساجد علاوه بر عبادت و عزاداري ، اجراي مراسم هاي جشن تولد امامان و جشن انقلاب و برگزاري مراسم ترحيم درگذشتگان و اداي نذري و دادن نهارو شام به مناسبت باز گشت از زيارت مكه و يا عتبات عاليات و نيز محل تشكيل جلسات عمومي روستا و محل راي گيري و حل و فصل معضلات و مشكلات مردم و روستا است . هر مسجد متولي مخصوصي دارد كه وظيفه ي حفظ و نگهداري و نظافت مسجد را به عهده دارد .
در قبرستان روستا هم علاوه بر مزار درگذشتگان روستا محل آرامگاه ۸ شهيد گرانقدر جنگ تحميلي است كه محل زيارت عاشقان و عارفان و دلسوختگان اهالي و ديگران است . مزار شهيدان نيز در سال گذشته با تلاش سازمان محترم بنياد شهيد و امور ايثار گران تجديد بنا و به صورت زيبايي ساماندهي گرديده است . يادشان گرامي و راهشان پر روهرو باد .
← ساختار اجتماعي روستاقشربندي اجتماعي : ملاك هاي قشر بندي در اين روستا عبارتند از : داشتن زمين زراعي ؛ تحصيلات ؛ نوع شغل ؛ داشتن دام و طيور ؛ سابقه ي گذشته ي اجداد و والدين و دارايي و ثروت .
با توجه به موارد بالا مردم به قشرهاي ذيل تقسيم مي شوند :
۱- كشاورزان ( بهره برداران خانوادگي ) ۲- خوش نشين ها ( كارگران و بيكاره ها ) ۳- كارمندان ( روحانيون و متوليان امور مذهبي و كارمندان دولتي ) ۴- كارگر ( كشاورزي و غير كشاورزي ) ۵- سودا گران ( مغازه داران – سلف خران – چوبداران –دلالان – پيله وران ) ۶ – صاحبان مشاغل فني ( رانندگان- تعميركاران- پيشه وران مانند نجّار و آهنگر )
تحرك اجتماعي و طبقاتي مردم بعد از انقلاب اسلامي زياد تر شده و با توجه به اين كه زمين زراعي به اندازه نياز در دسترس نيست و تعدادي از جوانان به صورت فصلي و پنهان بيكار هستند و انگيزه ي پيشرفت هم دارند لذا با ادامه تحصيل و استخدام شدن در كارهاي دولتي و غير دولتي تحرك خوبي دارند و تعدادي هم با مشغول شدن در كار هاي غير كشاورزي به صورت دلالي و كارمند و كارگري باز زمينه ي تحرك اجتماعي خود و فرزندان را بوجود مي آورند
←← خانواده و ازدواجخانواده هاي روستاي سوزن در حال حاضر از نوع هسته اي و گرايش بيشتر به اين نوع خانواده نيز وجود دارد . البته در زمان قبل انقلاب و تا حدودي بعد از آن نيز خانواده ها بيشتر از نوع خانواده ي گسترده بود كه به صورت پدر سالاري و مادرسالاري زندگي مي كردند . ولي الان با توجه به بعد خانواده ها كه بين ۲ تا ۵ نفره هستند و به همين علت فرزندسالاري نيز رواج دارد . در گذشته ي نه چندان دور افراد خود را با طايفه و تبار و جد پدري خود را بهتر مي شناختند( از جمله طايفه هاي مهم و معروف اين روستا : حاج محمدي- مصطفالو – جعفري – دده خاني – اسماعيلي هستند ) - و با توجه به آن هم طبقه بندي مي شدند و افراد طايفه نيز معمولاً در يك محله زندگي مي كردند و يك كوچه اختصاص به خانواده ي چندين برادر و دايي و عموها داشت . ولي امروزه ديگر كمتر افراد مايلند خود را با طايفه و تبار تقسيم بندي كنند و بيشتر از روي طبقه بندي جديد اجتماعي خود را باز مي شناسند .
در دهه هاي گذشته سن ازدواج پايين بود و چون در خانواده ي پدري روي قطعه زميني كار مي كردند و خرج خانواده با هم بود مشكلي پيش نمي آمد اما امروزه با توجه به گسترش فرهنگ شهري و سياست ۲ فرزندي و فضاي تحرك اجتماعي بيشتر، سن ازدواج نيز بالاست و مردان جوان بين ۲۰تا ۳۵ سالگي ازدواج مي كنند و ازدواج دختران جوان نيز از حدود ۱۸ تا ۳۰ سالگي انجام مي گيرد . ازدواج ها بيشتر از نوع غير فاميلي و مادرتباري است . تعداد طلاق ها كم است و اكثر اختلافات خانوادگي با وساطت افراد فاميل حل و فصل مي شود . و تعدادي هم كه منجر به طلاق مي شود به علت بلاي اعتياد مرد خانه است كه ديگر نمي تواند خرج اقتصادي خانواده را تامين نمايد .
←← آداب و رسومv آداب و رسوم مربوط به زندگانی فردی :
این آداب و رسوم که بیشتر جنبه فردی دارد در سایر نقط روستایی ایران نیز کم و بیش با اندک اختلافی وجود دارد که ما در اینجا به برخی از آنها در روستای سوزن اشاره می کنیم.
o ولادت:
در روستای سوزن نازایی زن را بدبختی بزرگی می شمارند. از این رو زن نازا به هر وسیله ای دست می زند تا خود را از این فلاکت برهاند و انواع دعاها و طلسم ها وگیاهان وحشی و ادویه و اعمال گوناگون مذهبی و جادویی را برای آبستان شدن متوسل می شود. همچنین برای وی، نذر و نیاز کردن و دخیل افتادن در مسجد ده و یا مساجد امام زاده ي روستاي شنجور و امام زاده هاي ديگر و به زیارت مشهد رفتن را توصیه می کنند تا خدا به رحم آید و به وی اولادی مرحمت کند.
o نامگذاری:
در این روستا شب دهم بعد از حمام زایمان، بچه را نامگذاری می کنند و بیشتر اسامی ائمه و انبیاء را بر نوزاد می گذارند تا در روز محشر همان امام به نام وی ، از او شفاعت کند. برخی نیز نام پدربزرگ یا مادربزرگ را بر بچه می گذارند تا بدینوسیله آنها را احیا کنند. نحوه نامگذاری بدین ترتیب است که ابتدا دو سه نفر زنان و مردان فامیل دعوت می شوند و زن پیری که "آق سَقّل" (ریش سفید) نامیده می شود بر گوش راست نوزاد اذان و بر گوش چپش اقامه را می خواند، بطوریکه حاضران در مجلس نیز بشنوند. سپس نام انتخاب شده را بر هر یک از دو گوش طفل یک بار تکرار می کند و سایر افراد حاضر در مجلس طفل را به ترتیب گرفته و نام وی را بر زبان آورده و با گفتن نامش، طفل را نوازش می کنند.
o گریه طفل:
اگر طفل بیچاره بلند و مداوم گریه کند می گویند: بچه را "نظر" زده است. فوراً اسپند دود کنید و به کودک دود اسپند بدهید. زن خانه هم هفت دانه اسپند برداشته و در آتش می اندازد و چنین می گوید:
اوزلّیک دانه دانه سالدیم یانه یانه قوهوم اولا یاد اولا گیله سی بوردا یانه
ویا:
اوزلّیک سن هواسَن هزار دردَ دوا سَن سنی سالورام بو اوتا بد نظری سالای سن
o آداب حمام :
اهالي روستا وقتی به حمام می روند در حمام عمومی وقتی یکی از آشنایان را در حمام می بینند یک جام آب گرم پر کرده و به سر وی می ریزند تا ادای احترام کنند. بعد می گویند صحت وجود، دومی نیز می گوید سلامت باشی.
v آداب و رسوم اجتماعی:
۱- آداب و رسوم ازدواج:
در این روستا والدین قبل از سن ازدواج دختر یا پسرشان به فکر تشکیل خانواده برای آنها می افتند. مخصوصاً برای فرزند دختر از همان اوان کودکی وسایل جهازیه را فراهم می نمایند. مادران بیشتر به فکر شوهر دادن دختران خود هستند چون دختری که دیر شوهر کند به دیده تحقیر نگریسته می شود و برای بخت گشایی او اعمالی به جا می آورند. از جمله آنکه اسامی پسر دلخواه و مطلوب و مادر او را با آیات دهم از سوره پنجم قرآن می نویسند و از خاک گذرگاه آن پسر مقداری برداشته و به همرا دعا به جامه دختر وصل می کردند.
· صور انتخاب همسر:
زناشویی در این روستا به دو صورت ربایش و خواستگاری انجام می گیرد. اگر به خواستگاری دختری که پسر پسندیده بروند و مورد رضایت پدر دختر نباشد گاهی عمل ربودن دختر را پسر انجام می دهد که این عمل بقایایی از رسوم دیرین اقوام و ایلات عشایری بوده است.هنگامی که رضایت والدین دختر جلب می شود عمل خواستگاری انجام می شود بدین صورت که قبلاً توسط زنان گیس سفید(آق بیرچک) خانواده به همراه مادر و خواهر داماد برای مذاکرات اولیه و جلب موافقت خانواده دختر می روند.معمولاً در جلسات اول و دوم خواستگاری مادر دختر بهانه هایی را برای کسب اهمیت دختر (از جمله صحبت با پدر دختر و اقوام نزدیک)می تراشد. جلسه سوم را که به اصطلاح "هدی" (بله بران) می گویندبرگزار می شود و مادر عروس جواب و نظر پدر خانواده یا اقوامشان را به اطلاع زنان گیس سفید(آق بیرچک) خانواده داماد و نیز مادر داماد می رساند. بعد از حصول نتیجه مثبت روز معینی را برای تعیین میزان مهریه و جهازیه و "باشلوق" (شیربها) اعلام می کنند تا اینجا که مقدمات ازدواج است زنان نقش بازی می کنند و تمام جلسات گفتگو را اداره می کنند. در شب تعیین شده در ساعات موعود چند نفر از ریش سفیدان و افراد جهاندیده خانواده داماد به همراه پدر وی به خانه دختر می روند که ریش سفیدان اقرباء خانواده دختر نیز قبلاً توسط پدر وی مطلع و دعوت می شوند. هریک از رئیس دو خانواده شخصی را بعنوان ریش سفید برای مذاکراتی در مورد میزان مهریه و شیربها و جهازیه و نیز اقلام ضروری وسایل خرید مانند طلا و ولباس و مخارج عروسی صورت می گیرد. وقتی که پس از مدتی چانه زنی ، مبالغ مذکور تعیین شد، روزی را برای عقد خوانی و نیز روزی را برای نامزدی به اصطلاح " شیرینی خورانی" و فرستادن انگشتر و "آیینه بخت" و پارچه و لباس و کفش و چادر و میوه و شیرینی و ۰۰۰ از طرف خانواده داماد ،برای عروس معلوم می دارند. عقد خوانی دوسه روز قبل از شیرینی خورانی انجام می شود که تشریفات چندانی ندارد. بدین صورت که دختر و پسر بعد از انجام آزمایشات پزشکی لازم در شبکه بهداری شهرستان اهر به همراه پدران خود و دو سه نفر از آشنایان نزدیک برای شهادت دادن به "محضر" می روند. پس از عقد خوانی عاقد، طرفین یعنی دختر و پسربا شهادت دو نفر از همراهانشان مهر تأیید را در محضر می زنند و از آن پس پسر "داماد" و دختر "عروس" خطاب خواهد شد.
ý شیرینی خورانی:
بر طبق آداب محل برای اینکه نامزدی جنبه عرفی پیدا کند مراسم "شیرینی خورانی" برپا می دارند تا دختر و پسر را عرفاً نامزد یا "آداق" همدیگر و "آداقلو" بشناسند. روز نامزدی از روزهای سعد و خوش یمن انتخاب می شود روز دو شنبه را روز سنگین می دانند. روزهای شنبه و سه شنبه و چهارشنبه را نحس می دانند و روزهای یک شنبه و پنج شنبه را خوش یمن می دانند. و معمولاً این مراسم در خانه دختر و در میان خانواده و نزدیکان طرفین که به این مجلس دعوت می شوند برگزار می شود. و رسم است که دعوت شدگان به این مجلس، کادویی را برای عروس مثل حلقه انگشتر،چادری و یا کله قند به همراه می آورند.بعد از آن دختر حق آرایش و پیرایش می یابد. دوران نامزدی گاهی چند ماه و گاهی چند سال به طول می کشد که فرصتی برای اتمام فرش بافی و یا پایان دادن به کارهای خرمن و ... می باشد. در غیر اینصورت با برپایی مراسم جشن و "تُوی" به دوران نامزدی پایان داده می شود. در دوران نامزدی خانواده داماد باید برخی آداب اجتماعی را بجا آورد از جمله اینکه ایام جشن و اعیاد مذهبی و ملی مثل عید قربان ،نوروز، چهارشنبه سوری هدایایی از طرف خانواده داماد و خانواده های اقوام نزدیک وی تحت عنوان "تَبَق" که محتوی پارچه،شیرینی،نخود و کشمش و مانند اینهاست فرستاده شود و گاهی نیز قوچ فرستاده می شود (معمولاً در عید قربان) همه اینها برای بزرگداشت عروس صورت می گیرد.
ý مراسم جشن عروسی:
مراسم جشن عروسی دارای تشریفات متعددی است که من فقط به پاره ای از آنها که اساسی است و در روستای سوزن نیز رعایت می شود اشاره می کنم.
· حنا بندان:
دو سه روز مانده به شب زفاف، کیسه حنایی از طرف خانواده عروس به خانواده داماد فرستاده می شود. تا در مراسم "حنایاخدی" (حنابندان) بکار رود. در این ایام داماد دوستانش را به جشن عروسی خود با فرستادن اشخاصی به خانه های آنها دعوت می کند. این جوانان یا "جاهلان" در اتاقی که برای داماد تعیین شده است جع می شوند و درباره عروسی و خاطرات گذشته شان در این مورد مطالبی را برای خوشایند کردن داماد بر زبان می رانند و رقص و بزن بکوب و آوازخوانی و شیرینی خوری به پا می دارند و در نیمه شب از طرف مادر داماد، سینی که در آن کاسه مسی محتوی حنای خیس شده است، می آید و با تعارف و دعوت داماد، جاهلان همراه وی به حنابندی انگشتان پا و انگشتان دست و کف دست می نمایند و روز فردای آن رسم انتخابات "ساقدوش و سُلدوش" شروع می شود.
· ساقدوش و سُلدوش:
معمولاً شخص مجربی را به عنوان "توی دولان نوران" از طرف پدر داماد برای اداره مراسم جشن عروسی انتخاب می شود. توی بگی موظف است ساقدوش و سلدوش را که مورد تأیید داماد است انتخاب کند. بعد از انتخاب ساقدوش که معمولاً جوان متأهل و تازه ازدواج کرده است، سلدوش که جوان مجردی است انتخاب می شود. روز بعد داماد را به حمام عمومی می برند.بعد از مراسم جشن، ساقدوش در طرف راست و سلدوش در طرف چپ داماد با چراغی بدست قرار می گیرند. در این میان داماد گلی در دست خواهد داشت که آن را به عنوان اولین هدیه زندگی در شب هنگام به عروس خواهد داد که قبل از سیب پرتاب کردن از پشت بام به طرف عروس انجام خواهد گرفت.
· مطربی:
از بهترین و سرگرم کننده ترین و خنده آورترین مراسم عروسی، مطربی است که توسط خانواده داماد دعوت می شود . مطربان سنتی از ساز و دهل محلی استفاده می کنند . ولی امروزه از موسیقی اُرگ هم استفاده می کنند . هنگام ساز و دهل مردان جوان و بیشتر پسران مجرد به صورت دایره وار رقص محلی انجام می دهند و دیگران هم با دادن مقداری پول تحت عنوان شاباش آنها تشويق می کنند .
۲- آداب و رسوم مرگ :
بنا به اعتقادات عموم اهالی ده، مرگ وقتی انسان را فرا می گیرد که خداوند رشته قابض ارواح یعنی عزاییل را مأموریت می دهد تا جان او را بستاند. می گویند، سحرگاهان که سگهای ده عوعو می کنند برای این است که عزاییل را می بیند. هنگامی که فردی در بستر بیماری و ضعف افتاد و حالش رو به وخامت گذاشت بطوریکه اطرافیان از او قطع امید می کنند و در کنار بستر او نشسته و شیون وناله می کنند.
معمولاً افرادی از شیوخ یا آخوند ده را به منزل فرا می خوانند، بیمار را رو به قبله خوابانده، سوره یس که برای محتضر آرامش روح داده و جان کندن او را آسان می کند، تلاوت می کنند. در آخرین لحظات حیات مرده، مقداری از تربت سید الشهدا را که معمولاً از مهر عبادت می کنند در آب حل کرده و در حلق محتضر می ریزند. اگر کسی با چشم گشوده بمیرد برای این است که نمی خواهد دل از دنیا بردارد و اگر دو مرگ خندان باشد اهل بهشت خواهد بود. و اگر عباس جان دهد گنهکار و اهل دوزخ خواهد بود. بعد از دفن مرده، به اعتقاد اهالی، چشم مرده هنوز در انتظار است و روح میت از روزهای نخستین به صورتهایی از جمله مگس، بز طلایی و یا در شکل خود به خانه بر می گردد و به خانواده خود سر می زند و اتاق مرگ خود را بازدید می کند. لذا چراغ روشنی باید جای مرده بگذارند.کسانیکه در مراسم تشيیع جنازه و حفر قبر شرکت نموده اند روز سوم به احسان شام خوری دعوت می شوند. خانواده متوفی تا اربعین مرده در هیچ مراسم جشن و عروسی شرکت نمی کنند و در عید سال نو همان سال، به جای هر گونه شیرینی قدری خرما تهیه کرده و میهمانان را با آن پذیرایی می کنند و اغلب مجالس "قارا بیرام" برای مرده برپا می دارند. اعتقاد به بازگشت ارواح در میان اهالی این روستا نیز به شدت رواج دارد. از این رو هست که می گویند شب هنگام نباید از گورستان گذر کرد.
در روز فوت يك فرد ، اهالي روستا پس از دفن مرحوم در مسجد محل جمع مي شوند و براي مهمانان خانواده متوفي ، مبلغي پول جمع مي كنند و هزينه يك وعده از شام يا نهار را تهيه مي كنند . در روز بعد كه مجلس ختم برگزار مي شود معمولاً خانواده خود متوفي هزينه مجلس و پذيرايي از مهمانان دعوت شده را مي پردازد . در دهه هاي گذشته رسم بود كه به جاي پول ، كساني كه مي خواستند به مسجد بروند و در مراسم ختم فردي شركت كنند همراه خود چند قرص نان مي بردند و به اين صورت در هزينه مجلس عزا شركت مي كردند . ( در آن زمان در روستا نانوايي وجود نداشت و معمولاً هم چون در يك وعده غذايي با آبگوشت پذيرايي مي كردند نياز به نان بود و اين نان را خود اهالي تهيه مي كردندو براي وعده غذايي بعد نزديكان متوفي در منزل خويش و در تنور سنتي به مقدار نياز نان پخت مي كردند .)
پ)برخی اعتقادات و اوهام و خرافات :
فلزات :
فلزات در نظر برخی اهالی سوزن خواص جاویی دارند: جن از آهن و فولاد می گریزد. آهن معالج بسیاری از بیماریها دانسته شده است. اگر آب داغی را روی قطعه آهنی بریزند و خنک شود و بعد بخورند مرض سودا را شفا می دهد. طلا و آب آن مرض غش و ضعف را علاج می کند. برای بهبودی کودکی که گرفتار اسهال خونی است در آب آشامیدنی انگشتر طلایی می گذارند و به او می خورانند. زنی که آبستن نمی شود اگر در حمام با آب طلا استحمام کند امید است که آبستن شود.
املاح :
از مواد معدنی، نمک خواص شگفت انگیز متعددی دارد: اهالی ده می گویند بوسیله نمک خائن هلاک می شود. اگر کسی را که قصد زیانکاری دارد به نمک قسم دهند از ترس آن تصمیمش عوض می شود. گرگ را نیز با قسم دادن به نان و نمک می توان از حمله به گوسفندان بازداشت. برخی از اهالی می گویند نه با هر قسمی بلکه قسمی که با "صدق دل" باشد و نیز می گویند زن آشپزی که غذا را شور می پزد دلش شوهر می خواهد.
زمان :
معتقدند که در هر ماهی یک یا چند روز نامبارک وجود دارد و هیچ کاری در آن روزها به سامان نمی رسد. ارزش روزهای مختلف هفته نیز یکسان نیست. شنبه نباید از درخت میوه چید. والا سال آینده بی برکت می شود و ناخن گرفتن در این روز باعث مقروض شدن می شود.روز یک شنبه برای بنای ساختمان و جشن عروسی خوب است چرا که روز خلقت عالم و آدم است. روز دوشنبه برای اعمال مذهبی و روزه گرفتن خوب است. اما برای مسافرت روز خوبی نیست. روز چهارشنبه برای دوا خوردن خوب است. روز پنج شنبه برای عبادت و معاشرت و مسافرت مبارک است. ارزش درونی روز و شب هم نامساوی انگاشته می شود. از این رو می گویند کسی که هنگام روز متولد شده باشد پایش سبک است و اگرکسی بخواهد کاری تازه و مبارک و خوش یمن آغاز کند باید منتظر قدوم شخص روز زاد شود و کسی که شب زاد است به خاطر تیرگی شب، پای وی سنگین شمرده می شود و گذرش بر کاری موجب عدم پیشرفت سهل آن کار می شود.
زن آل :
بنا به تصور مردم عامه سوزن "آل" از دختران شیطان بود که با اجنه رابطه کاملی دارند. آل ها عاشق نوزادان هستند و زن زائو همیشه از جانب آل تهدید می شود. آل در برابر سوزن و سنجاق آسیب پذیر است. به همین جهت نزد زن چیز آهنی مثل چاقو و در قنداق نوزاد ، سنجاقی قرار می دهند. والا شخص مبتلا به آل زدگی می شود و غش خواهد شد. اهالی روایت می کنند که شبی یک روستایی شنید که در طویله اسبش شیهه می کشد به سراغ وی رفت آلی را دید که سوار بر اسبش شده و اسب عرق می ریزد فوراً سنجاقی به یقه او وارد کرد و اورا مطیع کرد.مدت ۲۰ سال آل به آن مرد خدمت نمود.
د) برخی اعتقادات مذهبی :
حضرت خضر :
بنا به اعتقادات مذهبی در روستای سوزن حضرت خضر به نجات انسان دیندار می شتابد. هرکس چهل روز متوالی ، هر روز قبل از آنکه کسی از آن محل عبور کند جلوی خانه خود را آب و جارو نماید حضرت خضر را در لباس شخص دیگر می بیند و هرچه مرادش باشد می خواهد.
ملائکه مأمور :
معتقدند که هر فردی در روی شانه هایش دو مأمور ملائکه دارد که ملائکه شانه راست مأمور ثبت اعمال خوب و ملائکه سمت چپ مأمور ثبت اعمال بد است.
نامحرم :
زن روستای سوزن خود را مقید به حفظ از نامحرم می کند و این اساس تربیت دختران در منازل روستایی است. نامحرم نباید موی سر زنی را ببیند والا اهل جهنم خواهد شد.
قضا و بلا :
اگر ظرف چینی یا بلوری بشکند نباید دلتنگ شد چون قضا و بلایی می خواست به اعضای خانه وارد شود این بلا به ظرف رسیده و شکستن آن دفع بلایی کرده است.
زیارت :
زیارت امام رضا : اصولاً از آرزوی روستاییان شیعی مذهب به قول خودشان به خدمت آقا رسیدن است. مردان مدتها زحمت می کشند تا بتوانند خود یا به اتفاق خانواده خود سفری به شهرهای مذهبی قم و مشهد نمایند. رفتن به مشهد دارای تشریفات خاصی است که تحت عنوان آداب و رسوم زیارت رفتن از آن یاد می شود و پس از انجام این زیارت کلمه مشهدی به اول نام کوچک آنها اضافه می شود.
آداب و رسوم زیارت رفتن:
افرادی که تصمیم رفتن به زیارت مشهد مقدس را گرفته اند از چند روز قبل این تصمیم را به اطلاع افراد فامیل و بستگان می رسانند. افراد علاقمند به زیارت پس از شنیدن این خبر با آه و حسرت می گویند "خوش به سعادتش" یا "خوش به حالش". در آخرین شب افراد نزدیک و بستگان در منازل زائرین جمع شده و در احوال و خاطرات زیارت و مشهد و قم مطالبی نقل می کنند و راهنمایی های لازم را در مورد محل خرید اجناس لازم به مسافران می دهند.فردای آن روز در موقع موعود اعزام به زیارت، عده ای داوطلب بار و بند مسافران را حمل می کنند. شخص زائر لباسهای تمیز و نو خود را می پوشد و خویشتن را آراسته و سر و صورت را اصلاح کرده و به همراه بستگان پیاده به طرف محل سوار شدن به ماشین حرکت می کنند. و عده زیادی از افراد در طول مسیر حرکت ، به دنبالش روان می شوند و در طول مسیر اسپند دود می کنند و گلاب می پاشند و یک نفر قاری صلوات می گوید و این عمل بعد از برگشت نیز تکرار می شود.
ه)نمونه هایی از طبابت عامیانه در روستای ما :
گوش درد:.
برای تسکین گوش درد بچه، دود سیگار یا قلیان را به گوشش می دهند و اگر درد شدید باشد پیاز را خرد کرده و در روغن زرد سرخ می کنند و چند قطره از روغن آن را به گوش بچه می چکانند.
بند آوردن خون :
برای عضوی که بوسیله چاقو یا داس و یا چیز دیگر بریده شده، قطعه پارچه ی پشمی را سوزانده و خاکستر آن را در محل زخم قرار می دهند و با پارچه دیگر روی آن را محکم می بندند و بدینوسیله خون بند می گیرد.
مخملک :
کسی که مخملک گرفته تمام بدنش را با گل سفید آغشته کرده و بعد چند دقیقه صبر می کنند تا گل خشک شود.سپس با آب سرد بدنش را می شویند و مخملک برطرف می شود.
سوختگی :
اگر پای کودکی بسوزد آب سیب زمینی بر روی سوختگی می ریزند یا سیب زمینی را پوست کنده به محل سوختگی می سایند.
سیاه سرفه :
برای بچه ای که مبتلا به سیاه سرفه است شیر الاغ ماده تجویز می شود.
شکم درد :
کودکی که زیاد گریه می کند می گویند شکمش درد دارد و برای درمان آن تخم ریحان به خورد بچه می دهند.
شب کوری :
برای درمان شب کوری، جگر گوسفند با سنگ چخماق خرد و سائیده شده خورانده می شود.
رفع یبوست :
طفلی که دچار یبوست شده، فلوس و گرده گشنیز را در آب جوشانده و به وی می خورانند.
علائم و پیش بینی های عامیانه :
بلندی و کوتاهی قد و قامت : قامت بلند نشانه حماقت و قامت کوتاه نشانه هوش و فراست است.
ریش دراز و سر کوچک نشانه ابلهی است.
زنگ زدن گوش :
اگر گوش راست به صدا درآید نشان آن است که کسی از شما ذکر خیر می کند و اگر گوش چپ به صدا درآید از شما غیبت می شود.
خارش دست و پا :
هنگام خارش کف دست باید آن را روی سر اولاد کشید تا توانگر شود. خارش دست چپ نشانه خرج زیاد و اگر کف هر دو دستش خارش کند برایش پول در خواهد آمد. اگر کف پا خارش داشته باشد علامت این است که آن شخص به سفر خواهد رفت.
سکسکه :
اگر کسی هنگام غذا خوردن دچار سکسکه شود می گویند که از بستگان شخص گرسنه است و یا عدم رضایت میزبان باعث این کار شده است.
گیر کردن غذا در گلو :
اگر هنگام خوردن غذا ، غذا در گلوی یکی از مهمانان گیر کند نشان آن است که که سهم غذای دیگری را می خورد.
صداي کلاغ :
وقتی کلاغی اول صبح در روی بام کسی آمده قارقار کند نشان آن است که آن روز مهمان خواهد آمد .
تحویل سال نو :
موقع تحویل سال نو، نباید به قلیان دست زد و یا سر کیسه پول را باز کرد وگرنه زندگی سال آینده تلخ و بی برکت می شود و برعکس اگر کسی موقع تحویل سال پول دریافت کند خیر و برکت به وی روی می آورد.
فوت کردن چراغ :
برای خاموش کردن چراغ نباید آن را فوت کرد بلکه باید فتیله را پایین کشید تا خود خاموش شود و اگر کسی چراغی را فوت کند عمرش کوتاه می شود.
صدای جغد :
اگر صدای جغدی شب یا روز در کنار خانه کسی بیاید آن را نشانه شوم و بد بختی می دانند و معمولاً با انداختن تکه نان و خوردنی دیگری سعی می کند آن جغد سریعتر از آن جا برود .
ý سایر عناصر فرهنگ عامیانه :
اهم ارزشهای اجتماعی در روستای سوزن :
الف) طول عمر :
احترام به سالمندان و ریش سفیدان از ارزشهای حاکم بر روستاست.هر گونه فعالیتهای ده در کانون خانوادگی، با توجه به ارزش معنوی سن رعایت می شود. فرد مسن تر در خانواده نقش سرپرستی را بر عهده دارد. اگر تعدد زوجات در خانواده ای دیده می شود مسن ترین همسر ، برنامه ی کار خانه داری را به عهده می گیرد و براثر تصمیم اوست که هر کاری قاطعیت می یابد. در این مورد و در ردیف سنی بعدی ، پسر ارشد قرار دارد و اگر روزی پدر بمیرد و یا به مسافرتی رود، اوست که جای او را اشغال خواهد کرد و برادران و خواهران دیگر از اوامر او اطاعت خواهند کرد.
ب)جنسیت :
از دید افراد در اجتماعات روستایی ، مردان در سطح بالاتر و برتری قرار دارند. با اینکه زن و مرد در کارهای زراعتی دوش به دوش هم کار می کنند باز هم این برتری محسوس است.
ج) دارایی و ثروت :
در اینجا هدف از ثروت تجمع پول نیست. بلکه تحولاتی است که با خرج پول در زندگی بوجود می آید و منظور پدیده هایی است که به کمک پول جان می گیرند. سطح توقعات مردم روستایی از جمله سوزن، کمتر از سطح توقعات شهری است. زارع همدانی برای حشم داری ارزش قایل است. روی این اصل اگر مسافری در پاییز به روستای سوزن سفر کند مثل سایر روستاهای همدان، علوفه های جمع شده یونجه و خصیل را که برای جیره زمستانی حیوانات بصورت گنبدی گیاهی بر روی سقف بام خانه ها انباشته شده است می تواند از دور به چشم ببیند. این مسافر به احتمال یقین می تواند حدس بزند که صاحبان منازلی که در روی بام آنها علوفه بیشتری انباشته شده ، صاحب تعداد بیشتری دام است.
د) میزان سواد :
با سواد ترین افراد در روستا، بیشتر مورد احترام اهالی است. نه تنها شخص با سواد بلکه خانواده هایی که افراد با سواد در میان آنها زندگی می کنند مورد احترام اهالی قرار می گیرند. اهالی بی سواد سوزن ، خود را "پرنده نابينا" می شمارند. شخصیت اجتماعی معلم و ملا و آخوند ده در رابطه با سواد آنها مطرح می شود.
ه) ارزش اجتماعی دین :
ارزش اجتماعی دین در روستاها به مراتب بیشتر از شهرهاست. کلمات مشهدی، کربلایی، حاجی عنوآنهایی است که در ابتدای اسم هر کسی باشد به درجه احترام او می افزاید. در این روستا نیز این ارزش به قدری قوی است که به محض برداشت محصول و اتمام خرمن یک مسافرت دینی از جمله زیارت مرقد آقا(امام رضا) را برای هر کاری و رفع هر احتیاج ضروری دیگر مقدم می دارند.
و) مهمان نوازی :
با توجه به اینکه تشریفات مهمان نوازی شهری مثل ابعاد تدارک اغذیه مختلف در روستاها کمتر دیده می شود و از طرفی انس و الفت روستایی به صمیمیت و تعلیمات مذهبی مبنی بر اینکه مهمان ، حبیب خداست، افراد غریبه در روستا بیشتر مورد پذیرش واقع می شوند.
ز) معاشرت و تجمع :
شب نشینی رفتن و تجمع در یکی از خانه های همسایه، مورد علاقه روستاییان سوزن است.
ضرب المثلها :
اینک نمونه هایی از ضرب المثل هایی که بیشتر رنگ و بوی روستایی دارد و در روستای سوزن نیز رایج است ذکر می کنیم.
- آرپا اکن بوغدا بیچمز .
ترجمه : هر که جو بكارد گندم درو نكند .
- آرواد سوزینه باخان ، آرواد دان اسگیک دور.
ترجمه : هر کسی به سخن زنش گوش دهد. ارزشش پایین تر از زنش است.
- آروادی اری ساخلار، پنیری دری ساخلار.
ترجمه : زن را شوی نگه دارد و پنیر را پوستین گوسفند .
- آغاجی قوردو اوزونن عملَ گَلَر.
ترجمه : کرم درخت از خود درخت به وجود مي آيد .
- آغاجیم الیمدن دوشوب.
ترجمه : عصایم از دستم افتاده. محل استعمالش این است که پیر شده ام. بعضاً مرگ پسر را نیز از این تعبیر قصد کنند.
- آق ایتین ،پامبوقچیه ضرری وار.
ترجمه : سگ سفید به پنبه فروش ضرر دارد. در محلی بکار می رود که دو تن که صاحب یک حرفه باشند از یکدیگر نفرت دارند.
- اَجنه دَن قوشون اُلماز، رعیت دَن شاه اُلماز.
ترجمه : از جن ها سپاه نمی شود و از رعیت شاه نمی شود .
- گُريکَن کَندَ ، بلدچی لازم دَییل.
ترجمه : دهی که پیداست راهنما نمی خواهد. نظیر آنکه عیان است چه حاجت به بیان است.
- گِچَن خرمنلری سووارما.
ترجمه : خرمنهای پارینه را آب مده. یعنی حرفهای کهنه را تذکر مده.
- یوخاری کَند سو ایچر ، اشّاقو کَند آند ایچر.
ترجمه : ده بالا آب می خورد ده پایین قسم.
o ترانه های عامیانه:
اینک نمونه ای از ترانه های محلی به زبان ترکی آذری را ذکر می نماییم.
آراز ، آراز خان آراز سلطان آراز ، خان آراز
گوروم سنی یاناسان بیر دردیمی قان آراز
آراز اوسته بوز اوسته کباب یانار کوز اوسته
قوی منی اولدور سون لر دانیش دگیم سوز اوسته
آرازی آیر دلار قومونان دویور دولار
من سنن آیرلمازدیم ظلم نن آیردلار
آراز سنن کیم گشدی کیم غرق اولدی کیم گشدی
فلک گل ثابت ایله هانسی گونوم خوش گشدی
--شعر فولکور
قیش
کاشکه گنه قیش گله قارلو بولوتلارگله
چللریمیز یاشارا داملاروموز اغارا
منقلیمیز کیک الا ذغاللارو اتالا
کرسوموزو اسیده چلمگی تز پیشیره
دادام قناخ گتیره سلبی بی ایگ اگیره
ننم نه ایش باشونا بال قارداشوم دالونا
گل لری تز اوخویا اولمه لری توخویه
( شعر از مهدي مصطفوي – از اهالي روستا )
یک نمونه افسانه رایج در روستای ما :
شتر و روباه :
روزی شتری از راهی می گذشت که روباهی جلویش سبز شد و بنا کرد سر به سر گذاشتن شتر و گفت : شتر عاقبت ترا خواهم خورد، می بینی. شتر خندید اما چیزی نگفت و گذاشت ، رفت پی کارش. کمی که رفته بود به خودش گفت : که بیا برو دم خانه روباه ، خودت را به موش مردگی بزن، ببین روباه چکار می کند. با این نیت آمد دم لانه روباه دراز کشید و خود را به مردن زد. روباه که آمد بیرون دید که ای دل غافل، شتر افتاده و مرده، آنهم درست دم در خانه اش. اینجا و آنجای شتر را گاز گرفت که امتحانی کرده باشد. شتر جنب نخورد. روباه ذوق زده به خودش گفت: دیگر جانی برایش نمانده ، مرده است. اما اگر بگذارم همین جا بماند جانورهای صحرایی می آیند و می خورند یک لقمه هم برای خودم نمی ماند. بهتر است دمش را به دم خودم ببندم و بکشم و ببرم به لانه ام. آنوقت دم شتر را به دم خودش بست و برای امتحان چند بار محکم کشید که یک باره وسط کار گره باز نشود.شتر که تا آن لحظه جنب نخورده بود وقتی که کار را تمام شده دید، یک دفعه از جا بلند شد و روباه از دم شتر آویزان شد. بنا کرد به تکان خوردن.کمی راه رفته بودند که گرگ را دیدند. گرگ که روباه را در آن حال دید خندید و گفت: آقا روباه ، ماشاءلله با این کیا و بیا و جبروت خیر باشد کجا تشریف می برید؟ روباه گفت: هنوز که برای خود ما معلوم نشده است. گرفته ایم از دامن این بزرگوار تا مقصد کجا باشد...
· تقسیمات محلی روستای سوزن:
روستای سوزن براساس تقسیمات محلی خود،دارای شش محل می باشد:
۱ـ بالا محله سوزن:
این محل در ابتدای روستا وبالای روستا و در کنار جاده اصلی قرار دارد و کاملا محسوس است و جمعیت آن تقریبا ۳۵۰ نفر می باشد.
بیشترین امکانات روستا در این محل قرار داده شده است.و ساختمان دهیاری روستا ، مخابرات ، بسیج ، خانه بهداشت ، تعاونی نفت و خواربار ، خانه عالم ، گرمابه عمومی ، مدارس ابتدایی و راهنمایی و مسجد جامع روستا در این قسمت واقع شده است .
ـ پایین محله سوزن:
این محل در انتها و داخل روستا و پایین روستا قرار دارد و هسته اصلی روستا را تشکیل می دهد .
۳- محله قلعه :
که در انتهای روستا قرار دارد و نزدیک جنگل ها و مزارع روستا است و ادامه آن محله با راه شوسه به روستا های شاهنجرین و شنجور می رسد .
۴- محله لوت :
این محله نیز تقریباً در وسط روستا است و با محله بالا در ارتباط است و جمعیت زیادی ندارد .و کوچه های تنگ و باریک دارد که باعث کم شدن جمعیت و عدم گسترش به اطراف و عبور و مرور وسایل نقله به آنجا شده است .
۵- محله چاله :
این محله در کنار جنگلهای روستا و و رودخانه فصلی روستا واقع شده و جمعیت زیادی ندارد و بعلت بن بست بوده و کوچه های تنگ رشد زیادی نداشت و هر روز رو به ویرانی می رود .
۶- محله دينگه
اين محله در وسط روستا واقع شده و محله هاي چاله و قلعه را به هم وصل مي كند و مركز فرهنگي هنري روستا ، صندوق قرض الحسنه و مسجد وسطي در اين محله واقع شده است .
ý وجه تسمیه و سرگذشت تاریخی روستای سوزن:
نام رسمي و شناخته شده ي اداري روستا ( سوزن ) ميباشد كه در منطقه و محل آن را به صورت (souzan ) تلفظ مي كنند . وجه تسميه سوزن با توجه به گفته هاي اهل روستا و مدارك ديگر به دو معنا به كار رفته است يكي به معني ( معني فرعي ) سوزان كه در مدارك و نقشه هاي قديمي از اين كلمه استفاده شده يعني سوزاننده ؛ چون آب و هواي منطقه كوهستاني است و تابستان هاي آن گرم و خشك و سوزان است و زمستان هاي آن سرد و برفي مي باشد . معناي ديگر آن كه به نظر بنده درست تر است . به معني ( آب چكان يا تراوش كننده ؛ چيزي كه مانند كوزه هاي قديمي از آن آب تراوش مي كند )
اين وجه به خاطر اين است كه چون روستا در منطقه كوهستاني قرار دارد و اطراف آن را تپه هاي كوچك و بزرگ محاصره كرده و در زمستا نها برف زياد و سنگيني در تپه ها مي آيد و در فصل بهار و تابستان ( به خاطر ذوب و نفوذ آب برف ها ) از هر گوشه و كنار روستا چشمه هاي فراواني جاري مي شود كه مانند كوزه از همه اطراف آب پس مي دهد . و كشاورزان از اين آب ها براي آبياري باغات و مزارع كشاورزي استفاده مي كنند . تعداد اين چشمه ها در حدود ۳۰۰ چشمه ي بزرگ و كوچك مي باشد .
کتاب تاریخ مفصل همدان تالیف آیت الله حاج شیخ احمد صابری همدانی از اهالی روستاهای بیوک آباد همدان بوده و در تابستان ۱۳۷۵ توسط انتشارات عین القضات همدانی چاپ شده است و در بخش های اول آن در خصوص کتب تاریخی درباره همدان مطالب جامعی نگاشته شده است و درباره روستاها و بخش های این استان به تفضیل مطالب جذاب و مهمی به رشته تحریر در آمده است .
در صفحات ۲۸۶ و ۲۸۷ در خصوص روستای سوزن مطالب به تفضیل ذیل می باشد :
(( سوزن )) از آباديهاي خوب درجزين است كه شهرت محلي دارد . مرحوم كوثر از آب و عسل آن تمجيد نموده و گويد :
آب سوزن همچو دريا موج زن بسته نحلش راه مصر از انگبين
چنين پيداست كه در اين محل زنبور عسل تربيت مي شده كه عسل آن اهميت داشته . نمي دانم در حال حاضر صنعت عسل در اين محل وجود دارد يا نه به هر حال لازم است مردم اين آبادي در احياء و تربيت زنبور عسل بكوشند و اين ثروت طبيعي را از دست ندهند و با بدست آوردن عسل بمنطقه و كشور خود خدمت نمايند .
يكي از فقهاء ظريف همدان درباره سوزن و قروه بعنوان لطيفه اين شعر را گفته است :
كتابي به پر فرعي عروه نيست دهي بهتر از سوزن و قروه نيست
کتاب عروِه الوثقی تالیف سید محمد کاظم از کتب فقهی است که فروع زیادی دارد و علماء و محتهدین برای اثبات اجتهاد و فقاهت خود حاشیه بر آن می نویسند .
۰۰۰ (( استوزن )) نام دهی بوده است در ناحیه در جزین که مورخ قرن هفتم حمدالله مستوفی آن را اسم برده و بعید نمی دانم همان دیه سوزن باشد که ذکر شد .بنابراین آبادی سوزن از سابقه طولانی برخوردار است . از قدما کسی را نیافتم منسوب به آن باشد . ولی در عصر ما شخصیت های فقهی در آنجا تربیت یافته و برخاسته است . از جمله فقیه کامل مجتهد محقق متقی شیخ (( شهاب الدین مصطفوی )) سوزنی نزیل ملایر متوفای ۱۳۷۸ هجری قمری مدفون در قم در (( علی بن جعفر )) .
منسوب به سوزن است واعظ فاضل خطیب ماهر و نویسنده توانا (( آمیرزا جمال الدین بن عبدالرضا مصطفوی سوزنی )) پسر عمه فقیه شهاب الدین سوزنی و متولد ۱۳۱۸ متوفای ۱۳۵۴ که در سن جوانی در گذشت .
و منسوب به سوزن است ادیب شاعر (( سید ابراهیم سوزنی )) و شیخ جلیل و فاضل نبیل (( آقا میرزا حیدر سوزنی )) ابن (( شیخ محمود سوزنی )) و عالم جلیل (( حاج میرزا غلام مصطفوی سوزنی )) که ترجمه شان به دست نیامد .
ý شخصيتهاي بنام اين روستا عبارتند از :
ü مرحوم شيخ شهاب الدين مصطفوي ( بنيان گذار حوزه ي علميه شهر ملاير ) از علماي بنام روستا كه بعد از تبعيد به شهر ملاير در آنجا براي اولين بار حوزه علميه ملاير را بنا نهاد .
ü مرحوم آقا ميرزا حيدر سوزني روحاني محترم و بنام روستا در دوران قاجاريه و فرزند ايشان آقاي ميرزا محمد حيدري نيز از شخصيت هاي معروف اين روستاست .
ü از ديگر افراد ي كه با نيكي از آن ياد مي شود حسن خان قراگوزلو ( خان و ارباب معروف و مشهور اين روستا ) كه در دوران قاجاريه حافظ و نگهدار جان و مال مردم بودند و كمك هاي خوب و زيادي در حق اين مردم انجام داده اند كه هنوز در يادها زنده و جاويد مانده است .
ü طبق گفته هاي شفاهي ، شاعر معروف ( مفتون همداني ) در زمان حيات براي چندين سال به اين روستا تبعيد شده بود .
جدیدترین یافته ها حاکی از آن است که اولین قبر ها به روش مذهب شیعه در روستای سوزن مربوط به سیدی می باشد با قدمت حدود ۴۰۰ سال شمسی و قبل از آن هم اهالی روستا در قبرستان دیگری اجساد خود را دفن می نموده اند .
دوم اینکه آخرین خان این روستا به نام حسن خان قرگوزلو فرزند سردار که در سال ۱۳۴۲ فوت نموده است نیز در قبرستان حاضر و فعلی این روستا دفن شده است و شنیده ها حاکی از ان است که این خان - بسیار رئوف و متین بوده و در بین قدیمی های روستا از ایشان به خوبی یاد می شود .
فصل چهارم: امکانات روستای سوزن[ویرایش]
← امکانات زیر بنایی۱- برق
این روستا از سال ۱۳۵۵ دارای برق شده است. در گذشته برای روشنایی از فانوس،چراغ گرسوز و چراغ زنبوری استفاده می نمودند . (نقل از حسینعلی جلیلی ۸۲ ساله)
۲- آب
در این روستا برای استفاده از آب آشامیدنی از آب لوله کشی و شستشو و تامین آب کشاورزی از رودخانه و نهرها و چاههای آب استفاده می کنند.
۳-گاز و نفت
در این روستا برای تامین گاز از سال ۱۳۸۴ گاز شهری استفاده می کنند و مواد نفتی خود را از فروشگاه مواد نفتی تهیه می کنند و معمولا نفت را بیشتر در فصل پاییز و زمستان مصرف می کنند.
۴-تلفن
این روستا از سال ۱۳۷۵ دارای تلفن شده است و امروزه در بیشترخانه ها تلفن وجود دارد.در گذشته برای تماس با راه دور به مخابرات محل رجوع می کردند.(نقل از اهالی روستا)
۵-راههای ارتباطی
این روستا تقریبا در کنار جاده اصلی قرار دارد و به خاطر همجوار بودن با روستای شاهنجرین، در راههای ارتباطی بین شاهنجرین و قروه درجزین قرار دارد. خیابان ها و کوچه های داخل روستا در سال ۱۳۸۹ جدول بندی و شن ریزی شده ولی هنوز آسفالت نشده است. کوچه ها نیز هنوز نام گذاری نشده است.
← امکانات بهداشت و درمان۱-درمانگاه
درمانگاه روستای سوزن در محله قلعه کنار مدرسه راهنمایی قدیمی ( طالقانی سوزن ) ودر سال ۱۳۷۵ تاسیس شده است و متاسفانه استفاده نمی شود ومعمولا دکتر ها هفتگی به خانه بهداشت آمده و اگر نتوانند بیمار را درمان کنند به بیمارستان های رزن یا همدان اعزام می کنند(نقل از حسینعلی جلیلی ۸۲ ساله)
۲- خانه بهداشت
خانه بهداشت روستای سوزن در بالا محله در سال ۱۳۶۲ تاسیس شده است .در این مکان واکسینه کردن کودکان،مشاوره جلوگیری از بارداری،گرفتن فشار خون و فرستادن نیروی انسانی در محل برای گرفتن فشار خون، کنترل آبهای آشامیدنی،کنترل طیور و...انجام می شود. و امروزه بوسیله بهیار تامین می شود. (نقل ازبهیار روستا).
۳- آب شرب
در این روستا قبل از سال ۱۳۶۹ برای استفاده از آب آشامیدنی ،چاه حفر می کردند . سازه اطراف چاه را به دور از توالت و طویله می ساختند ،اما متاسفانه با همه این کارها آب غیربهداشتی می شد واهالی روستا برای بهتر شدن آب و دفع میکروب ها معمولا هر دو هفته یکبار کلر و نمک درون چاه می ریختند و هر سه ماه یکبار آب چاه را عوض می کردند و داخل چاه را تمییز می کردند اما خوش بختانه از سال ۱۳۷۰ با احداث آب لوله کشی مردم روستا از آب لوله کشی بهره مند شدند هرچند همین آب نیز دارای مقدار زیادی آهک و مواد رسوبی می باشد .
۴-حمام عمومي :
در گذشته در خانه ها حمام وجود نداشت و تعداد اندکی از خانه ها دارای حمام بودند.در حالیکه امروزه تمام ساختمان های جدید حمام دارند ولی بیشتر مردم روستا ترجیح می دهند که از حمام عمومی که دربالا محله سوزن واقع می باشد استفاده کنند چون حمام عمومی همیشه و مخصوصاً در زمستان ها گرم و دلپذیرتر از حمام خانگی است و شاید دليل ديگرش این باشد که در حمام عمومی می توانند با دوستان و آشنایان معاشرتي داشته باشند و گپ و گفتگويي داشته باشند و از بخار و گرمای حمام عمومی بیشتر استفاده کرده و هزینه آن هم خیلی کمتر از حمام خانگی است .
۵-امراض شایع در روستا
مردم این روستا به خاطر عدم وجود آب آشامیدنی تصفیه شده، از بیماریهای عفونی و روده ای و ناراحتی کلیه رنج می برند.بیماری قند و دیابت به خاطر مصرف زیاد گندم و حبوبات شایع می باشد.همچنین به خاطر کار زیاد در مزارع ، استخوان درد و کمردرد و روماتیسم رایج می باشد.
← امکانات تفریحی و رفاهی روستا۱-قهوه خانه ها
در این روستا قهوه خانه سنتی وجود ندارد و به همین علت مردان روستا هنگام غروب بعد از اتمام کارهای روزانه خود به کنار مساجد محل خود و یا در کنار معابر عمومی می روند و با هم بحث و گفتگو می کنند و استراحت می کنند.
۲ - زمین فوتبال
زمین فوتبال این روستا سه تاست که دوتا از آن خاکی هستند .و یکی هم بصورت طبیعی چمن است و در کنار مدرسه راهنمایی قدیم واقع است . البته در طول تابستان کشاورزان خرمن محصولات کشاورزی خود را مانند خرمن گندم و جو و نخود و لوبیا را در روی همین زمین چمن می ریزند . معمولا در زمین فوتبال پسران جوان و نوجوان مشغول بازی هستند و اوقات فراغت خود را در آنجا می گذرانند.
← امکانات آموزشی۱-مدرسه ابتدائی
این روستا تقریبا از سال ۱۳۴۵ دارای مدرسه ابتدایی و راهنمایی پسرانه است . مدرسه ابتدایی بعد از انقلاب برای دختران و پسران جدا شد و مدرسه راهنمایی هم برای دختران و پسران جداگانه احداث شده ولی در سالهای اخیر بخاطر کاهش جمعیت مدارس ابتدایی به صورت مختلط اداره می شود . جمعیت دانش آموزان دوره ابتدایی در سال ۱۳۸۹ به شرح ذیل می باشد :
پایه
اول
دختر ۱۱
پسر ۱۰
دوم
دختر ۸
پسر ۸
سوم
دختر ۱۳
پسر ۱۸
چهارم
دختر ۶
پسر ۹
پنجم
دختر ۷
پسر ۶
پیش دبستانی
دختر ۵
پسر ۱۰
جمع
دختر ۵۰
پسر ۶۱
۲-مدرسه راهنمایی
این روستا از سال ۱۳۵۰ دارای مدرسه راهنمایی پسرانه شده است و مدرسه راهنمایی دختران نیز در سال ۱۳۷۰ تاسیس شد که هم اکنون بصورت جدا گانه تحصیل می کنند(نقل از دانش آموزان) .
تعداد دانش آموزان دختر و پسر دوره راهنمایی روستای سوزن در سال ۱۳۸۹ به شرح زیر است .
( نقل از اداره آموزش و پرورش قروه )
پایه
اول
تعداد پسران ۱۱
تعداد دختران ۱۲
دوم
تعداد پسران ۷
تعداد دختران ۱۰
سوم
تعداد پسران ۱۳
تعداد دختران ۱۱
جمع
تعداد پسران ۳۱
تعداد دختران ۳۳
۳-دبیرستان
متاسفانه با وجود دانش آموزان کافی ، این روستا دبیرستان ندارد.
← سازمان ها و نهادهای اداری ، مذهبی ، عمومی۱-شورای حل اختلاف
این شورا در کنار شورای محلی روستا اداره می شود و به امور اختلافی مردم رسیدگی می شود .
۲- شورای محل
شورای اسلامی روستا توسط پنج نفر از منتخبین روستا اداره می شود . و در محله بالا قرار دارد .
۳- مساجد و قبرستان
این روستا دارای ۳ سه مسجد و یک قبرستان است و هر محل (بالا محله وسط محله و قلعه محله )دارای یک مسجد می باشد و در هر محل برگزاري نماز هاي جماعت ، مراسم عزاداری ، راي گيري، مراسم جشن اعياد و پيروزي انقلاب ، بررسي و حل مشكلات روستا ، جمع آوري كمكها ، انجمن و روضه زنان در مسجد محل خودشان انجام می شود. قبرستان روستا در بالا محله و در کنار مخابرات روستا قرار دارد و مزیّن به آرمگاه شهدای جنگ تحميلي و عالِمان روستا ( حاج آقا ميرزا حيدر و فرزند ايشان حاج آقا ميرزا محمد حيدري ) و یک بقعه سید است.
۴- دفتر بسیج
دفتر بسیج روستا در بالا محله و در کنار جاده روستا در ورودی روستا قرار دارد.
۵- بقعه سیّد
این بقعه در کنار قبرستان روستا واقع است و از لحاظ اعتقادات اهالی روستا حائز اهمیت است. در سالهاي اخير بناي قديمي كه بر سر مزار آن ساخته شده بود به همّت اهالي تجديد بنا گرديده و به صورت زيبايي ساخته شده است .
۶- آژانس و تاکسی تلفنی
این روستا در سال ۱۳۸۴ دارای تاکسی تلفنی شده است که در محله بالا در کنار جاده اصلی واقع می باشد که نام آن آژانس شاهد می باشد.
۷- مخابرات
مخابرات در بالا محله در کنار جاده اصلی واقع است در گذشته زیاد مورد استفاده اهالی بوده است ولی امروزه با وجود تلفن در خانه ها استفاده از مخابرات کم شده است.
۸- مغازه و قهوه خانه ها
این روستا در بالا محله و پایین محله دارای تعداي مغازه می باشد . در مغازه ها میوه،وسایل شوینده ،بهداشتی،انواع خوراکی ها و نوشیدنی ها و... به فروش می رسد.
قصابی ها و آلاچیق هایی وجود دارد که معمولاً برای خرید گوشت و در تابستان ها در آلاچیق ها برای فروش انگور به آنجا مراجعه می کنند.
آرایشگاه و پیرایش مردانه و زنانه وظروف کرایه و... دراین روستا وجود دارد .
۹- نانوائی
این روستا دارای دو نانوائی می باشد که در پایین محله و بالا محله واقع است و نان لواش می پزد.اهالی روستا برای خرید نان های دیگر به روستای شاهنجرین و شهر قروه درجزین مراجعه می کنند(نقل از تمامی اهالی روستا).
۱۰ - صندوق قرض الحسنه امام جعفر صادق ( ع ) روستای سوزن
از سال ۱۳۶۳ در روستای سوزن صندوق قرض الحسنه ای به نام مبارک امام جعفر صادق (ع) توسط ریش سفیدان و خیرین پایه گذاری شده که امروزه با بالا رفتن هزینه ها و نرخ تورم با تمام مشکلات پیش رو با مسئولیت پذیری هیات مدیره جدید به کار خود ادامه می دهد .
۱۱- میدان دام ( کاروانسرا )
از سال ۱۳۸۴ یک واحد میدان دام در کنار روستا در مسیر جاده روستای شاهنجرین به شهر قروه درجزین ساخته شده که محل خرید و فروش گاو و گوسفند و اسب و الاغ و غیره می باشد . مردم روستا مازاد تولید خود را در آنجا می فروشند و کسبه ها و دلالان و قصاب ها حیوانات مورد نیاز را خریداری می کنند .
۱۲- گاوداری
در بیرون روستا یک واحد گاوداری صنعتی احداث شده که تعدادی گاو گوشتی پرورش داده می شود . تمام علوفه مورد نیاز از زمین های روستا تهیه می شود .
۱۳- غسّال خانه
در کنار حمام عمومی روستا یک باب غسال خانه با مصالح جدید ساخته شده و اهالی رفتگان خود را در آنجا شستشو داده و غسل می دهند . و این به دلیل آن است که در فصول سرد سال از آب گرم حمام استفاده کنند و غسل دهندگان نیز سریع خود را در حمام شستشو داده و تمیز می شوند .
۱۴- کتابخانه و مرکز فرهنگی و هنری روستا
کنار مسجد محله وسط یک واحد کتابخانه عمومی و مرکز فرهنگی و هنری با کمک اهالی و سازمان فرهنگ و ارشاد شهرستان رزن احداث گردیده که در طول سال کودکان و نوجوانان و جوانان اهل مطالعه و تحقیق جهت مطالعه و تحقیق و برنامه های فرهنگی و هنری به آنجا مراجعه می کنند و در این مکان علاوه بر چند صد جلد کتاب دارای سالن مطالعه و چندین دستگاه رایانه جهت آموزش و یادگیری وود دارد .
فصل پنجم:مسکن ومعماری[ویرایش]
← مسکن و معماری در روستامسکن یکی از نیازهای اساسی انسان است که همراه با توسعه و ارتقاء سطح زندگی ابعاد مختلف و پیچیده ای پیدا می کند. مسکن در گذشته بیشتر مفهوم سر پناه بود در حالیکه امروز مسکن مهمترین کانون تجلی حیات فرهنگی و اجتماعی افراد جامعه محسوب می شود.و بخش قابل ملاحظه از فعالیت های اقتصادی نیزدر آنجا انجام می گیرد. مشخصه کمی و کیفی مسکن مانند سطح مسکونی و برخورداری از تسهیلات زندگی چه بصورت مستقیم نظیر آب، برق، تلفن و مصالح بکار برده شده است و چه بصورت غیر مستقیم نظیر دسترسی به مراکز آموزشی، درمانی، تجاری و ... یکی از مهمترین شاخص های توسعه اقتصادی و اجتماعی محسوب می شود و ملاک رده بندی جوامع مختلف در زمینه توسعه پایدار قرار می گیرد(گروه پژوهشگران ایران ،۱۳۷۴ : ۱۱۴).
← خانه های روستا و نمای محلهدر این روستا خانه های قدیمی و خانه های جدید و به شکلهای مختلف دیده می شود که در میان باغ ها و درختان سرسبز و یا در اطراف گندم زار ها قرار دارد.و راههای پر پیچ و خم دارد که ناشی از ساخت و تعیین محوطه های خانه می باشد وحد و مرز مشخصی را نشان نمی دهد. درست است که محوطه های خانه ها بطور نامنظم مشخص شده است، اما از درون دارای مرزبندی و تقسیم بندی مشخصی است.
← محوطه خانه های روستاهر محوطه خانه ای به وسیله دیوارهایی مشخص شده است و این دیوارها علاوه بر مشخص کردن فضای هر خانه، محافظی برای باغها در مقابل طیور و چهارپایان است.
این دیوار ها در این روستا از گل و سنگ و امروزه بیشتر از بلوک سیمانی است، که دیوارهای از جنس سنگ و گِل بصورت نامنظم و بدون ترتیب می باشد، اما دیواره های از جنس بلوک سیمانی دارای نظم و ترتیب است. بیشتر خانه های روستایی درب ورودی ندارد و خانه هایی که درب دارند در میان روز همیشه باز است.
در هر یک از خانه های اهالی این روستا چاه آب، حوضچه های آب سیمانی ، باغچه های سبزی، درختان میوه، درختان صنعتی و همچنین ساختمآنهایی نظیر انبار، طویله، لانه مرغ، اُدونّوخ ( انباری برای هیزم و پهن خشک ) به چشم می خورد. در ضمن باید گفت خانه های این روستا معمولا دارای حیاط های وسیع و بزرگ هستند.
← خانه های سبک قدیمo مصالح ساختمانی
در گذشته مصالح ساختمانی که برای ساخت خانه در این روستا بکار می بردند از محیط و طبیعت خود تهیه می کردند که این مصالح عبارتند از: چوب ، گِل و سنگ و قمیش ( نی باریک ) ، کاه گندم و... .اغلب مصالح ساختمانی را خود از منابع طبیعی اطراف خود تهیه می نمودند(نقل از حسينعلی جلیلی ۸۲ ساله).
o پی ریزی و زیر سازی
از ویژگی اصلی خانه های قدیمی بلند بودن پی خانه ها می باشد و دلیل آن این بود که خانه از نم و رطوبت در امان باشد.
برای ساختن پی خانه ابتدا سطح زمین کنده و پی آن را آماده می کردند و سپس کرسی و پی را با سنگ و کاه گِل (گِل+ ساقه گندم) می ساختند و روی پی را با کاه گِل (گِل+ساقه برنج) به وسیله ماله یا دست می پوشاندند. تا این قسمت کار به خاطر جلوگیری از سرایت رطوبت به پایه های خشتی و گِلی ساختمان بوده است ، وقتی زیر سازی اول به پایان رسید، ابتدا دیوار خانه را با خشت خام و گِل می ساختند و سپس تیر های چوبی خشک شده را روی دیوار ها قرار می دادند و لابه لای آنها کاه گِل می ریختند تا محکم و استوار شود و سپس چوب های نازک تری روی تیر ها قرار می دادند و سپس مقداری قمیش ( نی ) را روی آنها قرار می دادند و بعد مقداری گِل سفت روی قَمیش ها ریخته و در آخر مخلوط کاه گِل را با ماله روی آن می کشیدند . (نقل از حسینعلی جلیلی ۸۲ ساله).
o دیوار
دیوارها در گذشته از سنگ و کاه گِل (گِل+ساقه گندم) ساخته می شد و دو نوع بوده است:
۱- چینه
۲- خشتی
۱- چینه
این نوع دیوار فقط از مخلوط کاه و گل که به مدت زیادی لگد شده و ورز داده شده بود درست می شود و استهکام و دوام زیادی هم داشته است و قدیمی ترین نوع ساخت دیوار است. از این نوع برای کشیدن حصار دور حیاط منزل و باغ و جنگل استفاده می شده است .
۲- دیوار خشتی
رایجترین فن دیوار سازی بوده است و نازک تر و راست تر و منظم تر از دیوار چینه بوده است که با کمک خشت خام و گل ساخته می شود و امروزه هم ادامه دارد .معمولا این نوع دیوارها را برای ساخت اتاق ها بکار می برند.
o پنجره ها و درب ها
معمولا در خانه های قدیمی پنجره ی کمتری دیده می شود و یا ا پنجرها خیلی کوچک است وبه این دلیل است است که از سرما در زمستان در امان باشند و گرما از اتاق خارج نشود و کاملا حفظ شود و درب های اتاق بسیار کوتاه می باشد بطوریکه کسی که قد بلند است کاملا خمیده وارد اتاق می شود.از چوب ساخته می شدند.
o بام ها
در دو دهه گذشته بام بناهای فرعی مانند طویله ، انبار علوفه و هیزم و غیره گنبدی بوده و در وسط گنبد سوراخی بود تا نور مورد نیاز داخل بنا فراهم گردد و گاهی هم در کنار این سوراخ نور گیر سوراخ دیگری هم برای ریختن هیزم و پهن خشک و علوفه خشک تعبیه می کردند و بعد از اتمام کار قبل از شروع بارندگی این سوراخ را با گِل می بستند . بام اتاق خانه ها مسطح بود و اکنون نیز در سال ۱۳۸۹بام خانه ها در روستای سوزن همگی مسطح بوده و دیگر اثری از بام گنبدی نیست و دارای پوشش کاه گلی و یا قیر گونی و ایزوگام است . هرسال و یا هر دو سال یکبار روی بام ها کاه گِل جدیدی می کشند تا در زمستان چِکّه نکند و خاک آن را هم از بیرون روستا و از کنار باغات و مزارع تهیه می کنند . از این بام ها در تابستان برای خشک کردن انگور و سبزی و آلو زرد و آلو و ..... استفاده می شود و در فصول دیگر برای انباشت و نگهداری هیزم و علوفه دام ها استفاده می کنند . در طول زمستان هم بعد از هر بارش برف باید برف آن را پارو نمایند و خلاصه هزینه مرمت و نگهداری ساختمان های قدیمی برای اهالی زیاد است .
خوشبختانه در ساختمآنهای جدید مصالح بهتر و مقاوم تری به کار می رود که زحمت اهالی را کم کرده است .
o نرده های چوبی
یکی از عناصر تزئینی خانه های این روستا نرده های چوبی است که دور تا دور ایوان و تالارها نرده های چوبی نصب می کنند که علاوه بر زیبایی محافظی است که کودکان به پایین پرت نشوند و همچنین از وارد شدن حیوانات به خانه جلوگیری می کند .
o تالارها
ما در خانه های قدیمی دو نوع تلار مشاهده می کنیم:
۱-تالار بالا
۲-تالارچه
۱-مَرتابو ( تالار بالا ) :
این گونه تلار در طبقه دوم خانه قرار دارد و چون طبقه بالای خانه است به آن تالار بالا می گویند و همچون اتاق فضای بسته ای دارد .در تمام فصول سال مورد استفاده است.اینگونه تالارها در همه خانه ها وجود ندارد و فقط در خانه های دو طبقه موجود است .
۱- تالارچه:
اینگونه تالارها در فضای باز در کنار اتاق ها قرار دارد و مانند ایوان می باشد و یک مقدار از اتاق ها در ردیف بالاتر قرار دارد و در فصل تابستان که گرم است ، اهالی روستا از این فضا استفاده می کنند. در آنجا می نشینند و شب ها پشه بند می زنند و همانجا می خوابند.
o اتاق ها
خانه های قدیمی این روستا معمولا دارای دو اتاق است .استفاده اتاق ها با هم متفاوت است. معمولا یک اتاق مختص به خودشان است و روزانه از آن استفاده می کنند و اتاق دیگر مختص میهمان ها می باشد و زمانیکه میهمان دارند از آن اتاق ها استفاده می نمایند. کلا از اتاق ها در فصل پاییز و زمستان استفاده می نمایند.
o اتاق ها :مذکر و مونث(حجاب های نامرئی)
هرچند تمایزات بین نسل ها و طبقات سنی ممکن است تخصیص اتاق ها به کاربردهای خاصی را درپی داشته باشد ، بر خلاف عرف معمول ، فضایی وجود ندارد که منحصراً به مردان یا زنان اختصاص یافته باشد.
زنان به مقتضای حفظ ناموس در اتاق دور از انتظار به نام اندرون محصورند. برعکس، در جامعه ما، زنان ومردان مشترکاً در فضاهای واحد رفت و آمد می کنند و میهمان ها را بدون اکراه مخاطب قرار می دهند(حتی اگر میهمان از افراد نزدیک خانواده نباشد ) .اما آیا می توان گفت که هیچ گونه تقسیم بندی در فضای خانه بر حسب جنس وجود ندارد؟ در زندگی روزمره ،حدود و مرزهایی نامرئی زنان را از مردان جدا می کند،در عین حال که همه در یک اتاق جمع می شوند.
ساعت شش بعد از ظهر یک روز زمستانی است. مرد درِ اتاق پایین را ،که همسرش در آنجا مشغول تهیه شام است ،باز می کند. بچه ها به شتاب پاهای خود را جمع و جوآنها یواشکی سیگارهای خود را خاموش می کنند.سکوت حکمفرما می شود پدر بلافاصله به ته اتاق می رود و می نشیند و به دیوار تکیه می دهد. بچه های کوچکتر به فضای مادری پناه می برند، در حالیکه جوان ها مودبانه از پدرشان فاصله می گیرند و هرگز به دیوار تکیه نمی دهند. فقط میهمان است(اگر میهمانی در آنجا حضور داشته باشد)که می تواند از همان امتیازهایی برخوردار باشد که بزرگترخانه دارا است. پس از اندک زمانی که با تشریفات و تعارفات می گذرد ، جو راحتتری برقرار می شود ولی تا پایان نشست هیچکس حق عبور از حدود نامرئی که فضای مردان را از فضای زنان و بچه های کوچکتر جدا میکند ،ندارد. گاهی سفره ای جداگانه برای هریک از دسته های میهمان پهن می کنند. در اغلب موارد، زنان و مردان برسر یک سفره غذا را صرف می کنند، ولی با این حال، جایی را که برای آنان در نظر گرفته شده است را ترک نمی کنند. اگر اتفاقی دور از انتظار رخ دهد و عبور از این مرز ضرورت پیدا کند ، یکی از پسران جوان که هم پدر سری است و هم مادر سری نقش میانجی بین این دو را ایفا میکند.
o نمای بیرونی خانه های قدیمی
در خانه های قدیمی روستا وقتی وارد حیاط می شویم فقط از جلو نما دارد که پله می خورد و به سمت بالا می رویم و سه طرف دیگر خانه کاملا فضای بسته ای است که فضای جلوی خانه، محل پاکیزه ای است و در معرض دید است و پشت خانه که نمایی ندارد معمولا برای کارهایی که به دور از دید دیگران انجام می دهند استفاده می نمایند. سرویس بهداشتی از قبیل توالت درحیاط و پشت خانه ساخته می شود که در معرض دید دیگران نباشد و همچنین از آلوده شدن فضاهای دیگر حیاط خانه جلوگیری شود.
o محل آشپزخانه های قدیمی:
معمولا مکان ساخت آشپزخانه خارج از خانه، درحیاط بوده است و داخل آشپزخانه ها یک اجاق هیزمی ایجاد می کردند. در آنجا آشپزی می کردند و بعد از آماده شدن غذا به داخل خانه می رفتند و آنجا غذا را می خوردند. کسانیکه دارای چراغ نفتی بودند در همان اتاق خانه آشپزی می نمودند. در این مکان تنوری هم بود که نان پخت می کردند و همچنین کار گرم کردن شیر و ماست بندی و غیره را در این جا انجام می دادند .
o زمان تغییر مسکن و معماری در روستای سوزن:
خانه های این روستا از سال ۱۳۶۷ شروع به تغییر کردن نمود و علت آن رواج یافتن مصالح ساختمانی جدید از قبیل آجر،بلوک های سیمانی، گچ، سیمان و تير آهن و ... بوده است.
بطور کلی طی دو دوره در این روستا نوع خانه ها و سبک معماری آن تغییر نموده است:
دوره ۱: زلزله سال ۱۳۸۰
دوره ۲: طرح بهسازی روستا از سال ۱۳۸۹
o زلزله سال ۱۳۸۰
در سال ۱۳۸۰زمانیکه زلزله در بعضی از مناطق همدان علی الخصوص در شهرستان رزن رخ داده بود، دراین روستا نیز خسارت زیادی به بار آمد بطوریکه بعضی از خانه ها بطور کامل از بین رفتند و این باعث شد مردم خانه های خود را دوباره بسازند. در این دوره به سبک معماری قدیم اما از مصالح جدید برای ساخت خانه ها استفاده نمودند.
o طرح بهسازی روستا از سال ۱۳۸۹
از سال ۱۳۸۹ طرح هادی و بهسازی روستای سوزن شروع شده که با کمک دولت وام پنج میلیون تومانی بدون بهره برای تخریب و ساخت خانه هایی به سبک جدید و با مصالح مقاوم به اهالی روستا داده شده که روند ساختمان سازی و عریض شدن کوچه ها و ساخت با اصول مهندسی و طبق نقشه طرح هادی همچنان ادامه دارد این طرح مورد استقبال بسیاری از اهالی روستا قرار گرفته است و بسیاری از خانه ها تغییر کرده است.
← خانه های سبک جدیدمصالح ساختمانی که برای ساخت خانه در این روستا بکار می برند دیگر از محیط طبیعی خود نیست و فقط چوب است که با قطع درختان خود تهیه می کنند و دیگر مصالح ساختمانی را خریداری می کنند و برای ساخت خانه بکار می برند. این مصالح از قبیل: آجر ، بلوک سیمانی، سیمان، آهن، میلگرد، ،گچ و... است.
o پی سازی و زیر سازی:
امروزه بخاطر تغییرات آب و هوایی و به وجود آمدن مصالح ساختمانی جدید و محکم پی خانه ها نسبت به گذشته کوتاه تر می باشد و پی خود را بر حسب نقشه ساختمانی درست می کنند و با بلوک سیمانی و سیمان می سازند و داخل آن را با شن و ماسه پر می کنند و امروزه در زیر خانه ها پارکینگ یا انبار گندم و طویله و انبار علوفه درست می کنند و از فضای خالی آن استفاده می کنند.
o دیوارها:
امروزه دیوارهای خانه را از مصالحی چون آجر ،بلوک سیمانی همراه با سیمان می سازند و در انتهای کار دیوارها را با گچ اندود می کنند .
o پنجره ها و درب ها:
امروزه بر خلاف گذشته خانه ها دارای پنجره های زیادی می باشند و درب های خانه بصورت معمولی می باشد.جنس درب و پنجره ها از آلومینیم می باشد و درب های اتاق های داخل از چوب می باشد.
← بام هابعد از اتمام دیوارها قبل از ساختن ظاهربنا از قبیل گچ سفید کشیدن و... بام خانه را درست می کنند و برای اینکه مواقع بارندگی ،آب چکه نکند از محافظ های قیر گونی و ایزو گام ، استفاده می کنند ،امروزه سقف برخی منازل بصورت دو شیب ساخته می شود.
o نرده ها
همانطور که گفتیم یکی از عناصر تزئینی خانه های قدیمی این روستا نرده می باشد اما امروزه به علت نداشتن تالارچه و ایوان بزرگ از نرده های تزئینی استفاده نمی شود و فقط در خانه های قدیمی دیده می شود.
o اتاق ها
امروزه خانه ها یک طبقه می باشد و هر یک از اتاق هایی که ساخته می شود کاربرد خاص خود را دارد همانند: اتاق خواب، پذیرایی،آشپزخانه و...
o نمای بیرونی خانه های جدید
خانه های جدید روستا وقتی به آن نگاه کنیم دارای اسکلت و بنای مرتبی است و از سه طرف قابل دید است اما پشت خانه در معرض دید نیست.
از فضاهای پشت خانه برای کارهایی که به دور از چشم دیگران انجام می دهند استفاده می نمایند و سرویس بهداشتی در حیاط و پشت خانه ساخته می شود که مورد دید دیگران نباشد و همچنین از آلوده شدن فضا های دیگر حیاط خانه جلوگیری شود.باید گفت که در خانه های جدید سرویس بهداشتی داخل هم ساخته می شود اما در روز از آن استفاده نمی کنند و فقط شبها مورد استفاده است و دلیل آن آلودگی توالت ها می باشد(نقل از اهالی روستا).
← ساختمان های فرعی۱- انبار هیزم
بنایی که در کنار ساختمان برای ذخیره و نگهداری هیزم و پهن خشک ساخته می شود .
۲- انبار علوفه
بنایی جانبی برای نگهداری و ذخیره علوفه دام در طول فصول بارانی و سرد سال که غالباً در کنار طویله بوده و دارای یک سوراخ یا دربی به طرف کوچه برای وارد کردن کاه و یونجه به صورت آسان و دربی هم در داخل حیاط داشت تا در طول زمستان از آنجا علوفه را بردارند .
۳- لیان ( لانه مرغ )
لانه مرغ بنایی است کوچک ،که در کنار طویله واقع است و اهالی روستا برای نگهداری مرغ و خروس و ساير پرندگان خود از آن استفاده می نمایند.
۴- طُولَ ( طویله )
طویله بنایی است با سقف بلند ،که برای نگهداری گاوها و گوساله ها مورد استفاده می باشد.این ساختمان هم در بیشتر خانه های روستایی به چشم می خورد.
۵- چاه آب و حوضچه ها
در هر خانه روستایی یک چاه آب و یک حوضچه سیمانی وجود دارد که معمولا به دور از طویله و مستراح می باشد و در مکان پاکیزه حیاط قرار دارد.عمق چاه های روستا معمولا ۱۰- ۸ متر می باشد و در گذشته برای ساخت چاه ها از آجر یا خشت استفاده می کردند و امروزه از حلقه های سیمانی استفاده می نمایند.(نقل از قربان اسماعیلی ۶۵ ساله).
۶- تندیرستان ( تنورستان )
بنایی فرعی در حیاط بود که در وسط آن تنور قرار داشت و محل پخت نان بود و در کنار تنور اجاق هیزمی وجود داشت که در آن غذا می پختند در ضمن تمام وسایل آشپزی و غذا و مواد غذایی هم در آن قرار می دادند. در این مکان همچنین لباس می شستند و آب گرم مورد نیاز را فراهم می کردند . در این جا وسایلی مانند قابلمه – کتری - قوری – کیسه آرد – لانجون ( ظرف بزرگ سفالی برای درست کردن خمیر ) – سفره آرد – لوله دود کش – اَرسین ( قطعه فلزی با نوک خمیده ی چنگک مانند و ته قاشق مانند .برای بیرون آوردن نان و ظروف دسته دار از تنور ) کول کش ( ظرفی آهنی و دسته دار برای بیرون آوردن خاکستر هیزم از داخل تنور ) - وردانه - ....
تعداد تنور ها گاهی به سه عدد هم می رسید یکی در داخل خود اتاق نشیمن بود که فقط در زمستان ها و روزهای سرد سال روشن می کردند و هدف عمده این تنور تهیه گرمای اتاق و کرسی بود .
تنور دومی در تندیرستان بود که در روزهای فصل پاییز و بهار و موقع بارندگی از آن استفاده می کردند . تنور سومی هم در فضای باز درست می کردند که فقط مخصوص ایام گرم بود تا مادر خانه هنگام پخت نان خیلی اذیت نشود و در هوای خنک نان بپزد .
۷- لیواخ ( لانه سگ )
لانه ی کوچکی برای نگهداری سگ در طول سال بخصوص ایام سرد و برفی که به دور از اتاق ها و در در گوشه ی کناری ساختمان و در کنار دروازه ورودی درست می کردند .
۸- کبوتر خانه
مکانی فرعی در روی بام خانه ها برای مراقبت و نگهداری از کبوتر ، این مکان در تعداد معدودی از خانه ها دیده می شود .
۹- قوزولوخ ( لانه برهّ ها )
مکانی در گوشه حیاط که دیواری از جنس چینه داشت و بعضی ها هم روی آن را با مقداری از شاخ و برگ درختان می پوشاندند تا سایه بان باشد . از این مکان فقط در ایام گرم سال برای نگهداری گوسفندان و بخصوص برهّ ها استفاده می شود . چون در فصول گرم سال داخل طویله خیلی گرم می شود و برّه ها توانایی تحمل گرما را ندارند .
۱۰- گنجینه
بنایی فرعی و محکم و خنک در کنار اتاق ها برای نگهداری مواد غذایی مانند گندم و آرد و کشمش و جو و نان و غیره . در این گنجینه قسمت های مختلفی مانند تاقچه ، رفه ( جایی در داخل دیوار بالاتر از طاقچه که وسایل در آن قرار می دهند ) ، کندو ( ظرف های بزرگ یا کوچک از جنس کاه و گِل و به شکل های مکعب یا مدور که سوراخی در بالا برای ریختن مواد غذایی داخل آن و سوراخی در پایین برای برداشت مواد ) در این کندو ها گندم ، آرد ، جو ، کشمش و نان قرار می داند .
۱۱- سَرین گاه
جایی در گوشه ی حیاط با دیوار کوتاه که در طول زمستان پهن و فضولات دام را از طویله خارج کرده و در آن انباشته می کنند تا در فصل تابستان در زمین های کشاورزی استفاده کنند .
فصل ششم: ساختار اقتصادی[ویرایش]
اقتصاد وسیله ای است برای بررسی برخی از جنبه های مادی تطبیق انسان با محیط .اقتصاد بر حسب ساده ترین تعریف آن ، بررسی نحوه کاربرد وسایل معین برای دستیابی به منابع دلخواه است،این وسایل می تواند پول ،زمان و حتی مهارت های اجتماعی باشد.بنابراین معنای وسیع ، هر جامعه ای اقتصاد دارد و تقریبا هر فعالیت انسانی از جنبه های اقتصادی برخوردار است(رنجبر ،محمود،ستوده،هدایت الله ۱۳۸۳: ۱۶۲)
مردم شناسی اقتصادی به بررسی و مطالعه شرایط تولید مادی انسان می پردازد و از همین رو به مسائل زیست محیطی و فناوری تکنولوژی نیز علاقمند است.موضوع دیگر ،داد و ستد ومبادلات و نیز مسائل حقوقی مربوط به مالکیت و بهره برداری از اشیا و اشکال گوناگون استفاده از تولید ،توزیع و مصرف خدمات است(ریویر،۱۳۷۹: ۱۲۳)
مردم شناسان با کمک و بهره جویی از علم اقتصاد ،جامعه ابتدائی و در حال رشد را مورد مطالعه قرار می دهند.آنها نظریه ها و مفاهیم را از علم اقتصاد گرفته و از آن برای فهم تولید ،توزیع و مصرف استفاده می نمایند. (رنجبر ،محمود،ستوده،هدایت الله )
← دامپروريدامهاي محلي كه در اين روستا مشاهده شد شامل گاو ، گوسفند ، بز ، اسب ، الاغ است . و از محل نگهداري اين حيوانات فرآورده هايي از جمله شير گاو و گوسفند ، ماست و پنير و گوشت آنها مي باشد . سهم خانواده ها از درآمد دامپروري حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد است. دامپروري در اين روستا بيشتر براي فروش و تامين هزينه خانواده صورت مي گيرد. علوفه ي مورد نياز گوسفندان در طول بهار و تابستان و پاييز از همان راه چراي آنها در كوهها و تپه هاي اطراف روستا تامين مي شود . علوفه ي گاو هم از راه چيدن يونجه و شبدر در طول سال تامين مي شود . و براي ايام سرد و برفي سال هم علوفه از جمله يونجه و كاه و جو در انبار علوفه ي دامها ذخيره مي گردد .و در صورت نياز بيشتر از كشاورزان ديگر و يا از مناطق ديگر خريداري مي شود .
مراتع و چراگاه هاي خوبي در كوههاي اطراف روستا وجود دارد كه براي عموم روستا تعلق دارد و همه كشاورزان حق دارند دامهاي خود را بدون آسيب رساندن به مزارع كشاورزي در آنجا بچرانند . تعدادي از كشاورزان كه تعداد دامهايشان از ۵۰ راس بيشتر است خود و يا به كمك يك كارگر مزدور از دامهايشان نگهداري مي كنند . بقيه كشاورزان و دامداران كه تعداد دامهايشان از ۱ تا ۵۰ راس مي شود به يك چوپان كه توسط دامداران انتخاب مي شود به مدت حدود ۷ ماه نگهداري و چرا مي شود . تعدادي از اين دامها تمام طول اين ۷ ماه را در همان چراگاه كه در كوههاي اطراف وجود دارد نگهداري مي شود و تعدادي هم كه حدود ۳ گله ي ۲۰۰ راسي مي شود شبها به خانه ي مالكان برگردانده مي شود . البته در دهه هاي قبل گله هاي گاو هم به يك چوپان براي چَرا سپرده مي شد ولي الان اين كار رواج ندارد .
← باغدارييكي از جاذبه هاي روستاي سوزن، وجود باغات انگور و ميوه هاي ديگر فراوان آن مي باشد كه در كنار كشاورزي گسترش زيادي داشته است و درآمد قابل توجهي را عايد اهالي مي نمايد.
انواع درختان موجود در اين روستا با توجه به آب و هواي كوهستاني و سرد آن شامل درختان مثمر ( مانند انگور – سيب- هلو- گلآبي – گيلاس – زردآلو – آلو – سنجد ) و درختان غير مثمر ( مانند صنوبر – راش – زبان گنجشك ) مي شود . بيشترين محصولي كه از درختان ميوه بدست مي آيد مال انگور است با ۹۰ درصد و بعد مال الو و زرد آلو ۵ درصد و بقيه ميوه ها هم ۵ درصد به خود اختصاص داده اند .
نگهداري از باغات انگور به صورت سنتي صورت مي گيرد و از قبل بيشتر براي توليد معيشتي است ولي اخيراً براي فروش هم توليد مي شود . تعدادي درختان ديگر از جمله گردو و بادام هم بعضاً كاشت مي شود .
بازار كافي و مورد نياز براي فروش محصولات باغي در منطقه وجود ندارد و كارخانه فرآوري محصولات و سردخانه براي نگهداري هم وجود ندارد و باغداران و كشاورزان محصولات باغي خود را بايد با هزينه هاي گزاف در مراكز استآنها بفروش برسانند. سهم درآمد خانوار ها از باغداري حدود ۵ درصد بوده و مالكيت ۹۰ درصد بصورت شخصي و ۱۰ درصد هم استيجاري مي باشد .
اسامی باغ های سوزن
باغ های سوزن، به قسمت های مختلفي تقسیم می شوند و هر کدام از این قسمت ها، نام های مخصوص به خود را دارند . كه در ادامه به آنها اشاره مي شود .
۱- دَم باغ (ديم باغ) ۲- تپّه باغ ۳- آق باغ ۴- قانشار باغ ( باغ جلويي ) ۵- مَزَم باغ ۶- قَيَ باغ ۷- يوخارو آقيازو ۸ - دَرَه باغ
← زنبور داريزنبور داري در اين روستا رواج ندارد و اهالي اطلاعات و وقت و هزينه كافي براي آن ندارند و فقط حدود ۵ يا ۶ خانوار در حدود ۱ تا ۲۰ كندوي زنبور عسل دارند كه آن ها هم فقط براي تفريح و معيشت خانواده در كنار شغل اصلي خود زنبور داري مي كنند . البته شايان ذكر است كه چون درختان ميوه اي كه گل مي دهند و باعث رونق زنبورداري ميشوند در اين روستا وجود ندارد و شايد اين مهمترين دليل عدم زنبور داري در اين جا باشد .
← گندم و جو کاریo خصوصیات گیاه گندم
گندم ، گل آذین سنبلهای دارد. از هر گره آن معمولاً یک سنبلچه متشکل از دو گلوم و سه گلچه بوجود میآید. گاهی تعداد گلچهها به ۹ هم میرسد. دانه گندم بین دو پوشش قاشق مانند به نامهای پوشک بیرونی (لما) و پوشک درونی (پالئا) قرار گرفته است. برگهای گندم مانند برگهای سایر غلات (به جز ذرت و ارزن) ، نازک و کم عرض بوده و زبانههای کوچکی دارند.
میوه گندم
میوه گندم با توجه به گونه آن ، ۳ تا ۱۰ میلیمتر طول و ۳ تا ۵ میلیمتر هم قطر دارد و شامل بخشهای زیر است. میوه گندم از پوسته، سبوس، آندوسپرم و جنین(جوانه) تشکیل شدهاست. دانه گندم به طور کل دارای ترکیبات زیر است: ۷۵درصد نشاسته، ۱۵درصد پروتئین، ۱درصد چربی، ۹درصد سایر مواد از قبیل سلولز .
گیاهک:(نامهای دیگر گیاهک عبارتند از: جوانه، جنین و رویان) تقریباً ۵/۲ درصد وزن دانه را تشکیل میدهد و سرشار از چربی و ویتامینها به خصوص ویتامینهای گروه بی است. ویژگی منحصر به فرد جوانه میزان بالای چربی میباشد. اما به دلیل سهم کم جوانه از کل دانه، درصد چربی کل موجود در دانه کم و بین ۱تایک و نیم درصداست. از آنجایی که این بخش را معمولاً در تهیه آرد گندم همراه با سبوس جدا میکنند، سبوس را نمیتوان مدت زیادی انبار کرد.
. سبوس: همان پوسته دآنهاست و تقریباً ۱۴ درصد از وزن دانه را تشکیل میدهد. سبوس را هم همچون گیاهک در مرحله آرد سازی از دانه جدا میکنند و معمولاً برای خوراک دام مورد استفاده قرار میگیرد.سبوس سرشار از سلولز میباشد. عملا از ۷لایه مجزا تشکیل شدهاست که مهمترین آنها لایه تستا میباشد. تستا محل حضور رنگریزهها به خصوص کارتنوئیدها میباشد، از این جهت این لایه از اهمیت فوق العاده بالایی برخوردار میباشد. آندوسپرم: حاوی مواد نشاستهای دانه گندم است و تقریباً ۸۳ تا ۸۷ درصد از کل دانه را شامل میشود. آندوسپرم دارای دانههای نشاستهای و مواد پروتئینی میباشد که دانههای نشاسته آن بهوسیله گلوتن که یکی از پروتئینهای موجود در دآنهاست، بهم چسبیدهاند به طوری که ماتریکس پروتئین-نشاسته را تشکیل میدهند. میزان گلوتن موجود در دانه بر حسب نوع و نژاد گندم تفاوت میکند.لایهای از آندوسپرم درست زیر سبوس واقع شدهاست که آلورون نام دارد.این لایه تک سلولی است که این لایه در فرآیند آرد سازی جدا میشود.آندسپرم بین ۱۰تا ۱۵ درصد پروتئین دارد و بخش قابل توجهی از آن نشاسته میباشد.
· انواع گندم در همدان
از نظر مشخصات گیاه شناسی و زراعی دو نوع گندم آبی و دیم کشت می شود که عبارتند از:
گندم دیم استان همدان از نوع سرداری و آذر ۲ و نوید ، سایسون ، بک کراس و الوند از انواع گندم آبی هستند که در این استان کشت می شوند .کاشت گندم دیم تا پایان مهر و گندم آبی تا اواسط آبان به پایان می رسد
ü انواع گندم زیر کشت روستای سوزن
در این روستا انواع گندم سرداری و آذر ۲ و نوید ، و الوند و... می کارند و برداشت می کنند.(نقل از تمامی اهالی روستا(
· گندم و جو کاری
کارهای گندم کاری در بهار شروع می شود و در پاییز پایان می پذیرد.اگرچه فنون کشت در مجموع یکسان است ولی زمان عملیات مختلف می تواند از یک ناحیه کوچک به ناحیه دیگری تغییر نماید،بدین ترتیب در نقاطی که بارندگی کم باشد شخم زنی از فصل بهار شروع می شود تا بتوان از شخم عمیق و خوبی ایجاد کرد . ولی معمولا این شخم ها از اواخر فصل بهار انجام می گیرد. این تفاوت زمانی ناشی از شرایط محلی آب و هوا ،شرایط آبیاری و همچنین مدت زمان لازم برای انواع بذرهای گندم است.
ü مراحل کاشت گندم و جو
مرحله اول:شخم زدن
ابتدا وقتی خاک زمین گاورس شد ( خاک نه خشک باشد و نه گِلی ) زمین را با تراکتور شخم می زنند و بعد در اواخر فصل تابستان شخم زمین های آبی را کرت بندی کرده و هموار می کنند و طوری آماده می کنند که موقع آبیاری همه جای زمین آب بخورد و کرت ها خراب نشود . در صورت امکان به زمین ها کود حیوانی هم می دهند .
برای شخم زدن در گذشته از گاو و الاغ استفاده می کردند و امروز بوسیله تراکتور صورت می گیرد.
مرحله دوم: افشاندن دانه ی گندم و جو
از اوایل فصل پاییز بعد از اتمام کارهای مربوط به برداشت انگور و ذخیره علوفه دام کاشت گندم و جو آغاز می شود ابتدا زمین های آبی را کشت می کنند به این صورت که زمینی که شخم شده و مرزبندی هم شده یک روز قبل از آبیاری دانه و کود می پاشند و سپس با کمک دوستان و فامیل شروع به آبیاری می کنند چون آبیاری اولیه سخت است کشاورزان در موقع آبیاری به هم کمک می کنند و یک هفته بعد از آبیاری روی زمین با کمک الاغ ماله می کِشند تا زمین هموارتر شده و دانه ها ی رو مانده به زیر خاک بروند .
اما زمین های دیم که در بیرون روستا در کوهها و تپه ها قرار دارد و حدود چند هکتار برای هر نفر است بعد از کاشت آبی شروع می شود ابتدا زمین شخم شده را با تراکتور ماله کشیده تا صاف شود و کلوخ های بزرگ خرد شوند سپس با کمک تراکتور و دستگاه عمیق کار دانه گندم و کود شیمیایی را می کارند . این کارها قبلاً با دست صورت می گرفت .
( کاشت گندم و جو در یک زمان صورت صورت می گیرد و در زمین های دیم خیلی کم جو می کارند )
ü مرحله چهارم: وجین کاری و سمپاشی
وجین کاری یعنی دفع و از بین بردن علف های هرز در زمینهای کشت شده .
علفهای هرز گندم آبی با کمک داس صورت می گیرد و در موقع نیاز و معمولاً در فصل بهار برای محصولات آبی و دیم سمپاشی هم می کنند . برای گندم دیم وجین کاری نمی کنند .
ü مرحله پنجم : برداشت و درو کردن گندم و جو
بعد از رسیدن گندم و جو و زرد شدن خوشه ها و سنگین شدن خوشه ها عملیات درو آغاز می شود که زمان درو جو از اواسط خرداد شروع می شود و بعد از برداشت همه محصول جو نوبت برداشت گندم می رسد که در این روستا معمولا ۱۵ مرداد آغاز می شود .معمولا درو کردن گندم به عهده آقایان است اما زنها در تهیه تدارکات و غذا کمک می کنند .
o طریقه درو کردن:
کشاورزان گندم و جو آبی که سطح کمی دارد را با کمک داس و بصورت دستی درو می کنند و در یک جا خرمن درست می کنند و در پایان با استفاده از دستگاه خرمنکوب كه به تراكتور وصل مي شود گندم و جو را از ساقه و خوشه جدا می کنند .
اما گندمهای دیمی را به خاطر اينكه سطح كشت آن زياد است باکمک کمباین برداشت می کنند و پس از برداشت با ماشین به سیلو منتقل کرده و می فروشند . در چند دهه گذشته گندم دیمی را هم با زحمت فراوان و در طول ده روز تا یک ماه با داس درو می کردند .
o ذخیره گندم و آرد در منزل
در سالهای گذشته بعد از برداشت گندم مقداری از آن را تمیز کرده و در آسیاب آرد می کردند و انبار خانه ذخیره می کردند و در طول سال در تنور خانگي پخت می کردند . و گندم مورد نیاز برای کشت سال بعد را هم ذخیره می کنند .
o روش آبیاری گندمزار :
آبیاری زمین های کشاورزی، هسته اصلی کار است.برای کشاورزان آب از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. آب برای آبیاری زمین های گندم و جو این روستا از چشمه های روستای همجوار تهیه می شود . ابتدا آب چشمه در دریاچه کوچک روستای شاهنجرین جمع می شود سپسس با کمک نهر هایی به زمین ها انتقال می یابد.
o میراب
میراب کسی است که به آبياري باغات انگور نظارت دارد که آب به اندازه کافی به باغات همه اهالي برسد؛و تقسیم کننده آب می باشد و نوبت آب هر کس را در هفته مشخص می کند.
وظایف میراب:
ü تقسیم عادلانه آب برای باغات انگور.
ü بازرسی دقیق باغات انگور .اگر گاهی آب به باغي نرسد ، سریعاً اقدام کند و مانع را از میان بردارد ؛یا اگر باغي بیش از حد آبیاری شد جلوی آب را بگیرد و آب را مهار کند.
· نحوه انتخاب میراب :
انتخاب میراب بر عهده اهالی روستا می باشد و اهالی روستا میراب را بر حسب نحوه کار کردن ،اخلاق خوب فرد،کسی که از نظر مالی ضعیف است انتخاب می کنند و رای می دهند .هرکس که رای بیشتری در بین اهالی روستا آورد به عنوان میراب انتخاب می شود.
مزد میراب : مزد میراب معمولا بعد از آبياري به ازای هر مقدار باغ ، از طرف صاحب باغ پرداخت می شود .
← ابزار و ادوات کشاورزی روستا ی سوزن۱- داس برای چیدن تمام گیاهان بکار می رود .
۲- یابا ( فلزی – چوبی ) وسیله ای دسته دار برای برداشتن کلش و ساقه گندم و یونجه به کار می رود .
۳- ارّه کَرت - برای خرد کردن یونجه خشک به کار می رود .
۴- ماله – برای صاف کردن زمین گندم زار بعد از آبیاری
۵- جَنجَل – برای خرد کردن خوشه های گندم در محل خرمن
۶- کَتیل – وسیله ای چوبی و دو قسمتی برای جابجا کردن گندم چیده شده با داس
۷- تور ( نخی – فلزی ) – برای جابجا کردن یونجه و شبدر و کاه و گیاهان خشک شده
۸- کمباین – وسیله ای ماشینی برای چیدن گندم و جو
۹- گاو آهن – وسیله ای آهنی و یدکی تراکتور برای شخم زدن
۱۰- صندوق چوبی – وسیله ای چوبی و جفت که برای حمل انگور وگوجه فرنگی و غیره با الاغ بکار می رود .
۱۱- خرمنکوب – وسیله ای آهنی و یدکی تراکتور برای کوبین و جدا کردن گندم از ساقه و خوشه
۱۲- تراکتور - وسیله ای ماشینی برا ی شخم زدن و غیره
۱۳- خورجین – وسیله ای نخی یا از نوع گونی برای حمل علوفه و ابزار با الاغ به کار می رود .
۱۴- شن کش – وسیله ای آهنی برای جمع کردن خوشه ها وکاه و کلش ریخته شده به زمین و یا صاف و هموار کردن زمین در کاشتن صیفی جات .
o رسم مناصبه(نصف شده )
در این روستا رسم بر این است هر کس که دارای زمین کشاورزی است و خود کشاورز نیست و یا دیگر قادر به کشاورزی نمی باشد ،زمین کشاورزی خود را به یک کشاورز واگذار می کند و قراردادی تنظیم می کنند که کشاورز بر روی زمین کار کند و تمام مسئولیت زمین را کشاورز بر عهده بگیرد.در انتهای کار یعنی برداشت محصول محصول کشاورز را بردارد و نصف دیگر به صاحب زمین تعلق می گیرد.
o رسم اجاره زمین :
زمانی پیش می آید که صاحب زمین به پول احتیاج دارد به همین دلیل زمین خود را به یک کشاورز واگذار می کند و در عوض مقداری پول از کشاورز دریافت می کند و قرارداد تنظیم می کنند زمانیکه صاحب زمین پول را در زمان تعیین شده به کشاورز برگرداند کشاورز وظیفه دارد زمین را به صاحبش تحویل دهد . در طول مدت قرارداد کشاورز می تواند از محصول زمین استفاده نماید.
جمع آوری خوشه ها :
در مرحله انتقال گندم و جو درو شده از زمین به محل خرمن گندم ،در مسیر راه و در زمین کشت شده ، مقداری از خوشه های گندم خواهد ریخت .این خوشه های گندم توسط خوشه چین جمع آوری می شود و برای خود بر می دارد.معمولا کسانی که این خوشه ها را جمع آوری می کنند از زمین کمی بر خوردار هستند.
o رسم همیاری
در مراحل(کاشت ، داشت،برداشت)همیاری وجود دارد .این همیاری بدین صورت است که اگر کسی در هر مرحله بعنوان نیروی انسانی به کمک دوستان،خویشان وهمسایه خود برود در عوض آنها نیز به کمک آنها می آیند.
← عوامل توليد· زمين زراعي :
مساحت زمين هاي زراعي به تفكيك كشت و آيش و آبي و ديم عبارت است از :
نوع زمين
آبي
ديم
آيش آبي
آيش ديم
باغات انگور
جنگل ها
تپه ها و كوهها
مساحت ( هكتار )
۱۰۰
۱۰۰۰
۳۰
۴۰۰
۲۰۰
۱۰۰
۷۰۰
البته مساحت زمين هاي آبي در روستا هيچ افزايش نداشته و فقط از زمان اصلاحات ارضي از دست اربابان به دست كشاورزان رسيده آن هم به صورت قطعه و قطعه با سهم آب مشخص كه مقدار زياد آن هم از زمين هاي روستاهاي همجوار سرچشمه مي گيرد . ولي از دو دهه ي قبل و با نفوذ و گسترش ادوات كشاورزي از جمله تراكتور و كمباين مقدار زمينهاي ديم روستا چندين برآبر شده و هر روز هم اضافه مي شود ( كه در اصطلاح محلي به آن نَفيران مي گويند ) .
از جمله واحد هاي اندازه گيري محلي هكتار – كَرت –دونوم (معادل هزار مترمربع )و... – سهم هر خانوار كشاورز بعد از اصلاحات ارضي حدود يك هكتار زمين آبي و چند هكتار زمين ديم بوده و خود كشاورز به تنهايي تصميم مي گيد كه چگونه از زمين خود استفاده و برداشت نمايد . هر كشاورز مانده به مقدار زميني كه به او رسيده كه در اصطلاح محلي هم جفت گاو يا تك گاو مي گويند در يك گروه كه به آن دانگ مي گويند قرار مي گيريد هر ده جفت گاو يك دانگ را شامل مي شود . و تمام زمين هاي روستا از حدود ۷ دانگ تشكيل مي شود كه افراد اين ۷ دانگ بايد در هنگام لايروبي كانال هاي آبي شركت كنند و به مقدار زمين خود سهمي از كود شيميايي دريافت نمايد .
بعضي اوقات كشاورزي كه از كار افتاده شده يا توانايي مالي ندارد زمين مزروعي خود را به فردي اجاره مي دهد كه به اين صورت است زمين و آب از كشاورز و هزينه هاي بذر و آبياري و كاشت و داشت از سوي اجاره كننده و سود حاصله نصف مي گردد در ضمن هزينه برداشت نيز بصورت نصف بين طرفين تقسيم مي شود . و گاهي هم كشاورز زمين خود را در مقابل مبلغي كه به توافق مي رسند اجاره مي دهد.
←← آبمنابع آب براي زراعت و باغداري روستا بيشتر از طريق چشمه هاي روستا و اطراف روستا تامين مي شود . منبع مهم آب زراعي روستا از چشمه اي در روستاي شاهنجرين تامين مي گردد كه در خود روستاي شاهنجرين قابل استفاده نيست چون سطح زمين هايشان بالاتر از آب چشمه قرار دارد و همين آب چشمه حدود ۷۰ درصد زمين هاي روستاي سوزن را آبياري مي كند و مآبقي از چشمه ها و تعداد كمي هم از چاههاي دستي تامين مي شود .
آبي كه از اين منابع بدست مي آيد براي زمين هاي كشاورزي كافي نيست و به همين علت كشاورزان هميشه نصف زمين هاي خود را به صورت آيش باقي مي گذارند .در اين روستا از چاه عميق و قنات خبري نيست و تعدادي چاه دستي با عمق حدود ۱۰ تا ۱۵ متر وجود دارد . در كنار تعدادي از چشمه ها جهت ذخيره آب و جمع كردن آب در يك جا در طول ۲۴ ساعت و استفاده ي يكباره از آن تعدادي بند خاكي و سيماني ساخته اند و در تعدادي از چاهها كه از موتور پمپ استفاده مي شود شخص كشاورز در حدود نيم هكتار را مي تواند با نظر شخصي خود زراعت كند . براي آبياري زمين هاي زراعي هر جفت گاو حدود ۳ ساعت وقت تعيين مي كنند . و بعد از آبياري زمين هاي كشاورزي چند روزي هم به افراد خوش نشين جهت آبياري باغات انگورشان اختصاص داده مي شود كه در طول سال بيشتر از دوبار مقدور نيست .
←← نيروي انسانيدر روستا بسته به مقدار زمين و دام و احشام در هر خانوار حدود ۲ يا ۳ نفر مشغول كار هستند كه معمولاً از پدر و فرزندان تشكيل مي شود . اين پدر و فرزندان بايد در كارهاي عمومي روستا مانند لايروبي كانال هاي آب شركت كنند وقتي افراد كاري خانوار بيشتر از مورد نياز باشد تعدادي از آنها به كارگري براي ديگران در روستا يا جاهاي ديگر مشغول مي شود . و برعكس اگر كشاورز نياز به كمك بيشتر داشته باشد هم مي تواند كارگر مزدبگير استفاده كند و هم از كمك قرضي كشاورزان همسايه بهره ببرد . كارگران مزدگير هم در طول ماههاي كاري براي كشاورزان كار مي كنند و در بقيه اوقات در مناطق ديگر كار انجام مي دهند . كار كشاورزي ساعت و وقت نمي شناسد هميشه ي خدا كار هست و بعضي وقت ها آنقدر كار هست كه نمي داني كدامش را انجام دهي . كشاورز زحمت كش تمام ۷ ماه سال را به صورت شبانه روزي كار مي كند و در طول زمستان هم بايد همراه با استراحت به تغذيه و نگهداري دامهايش بپردازد . كارهاي عمومي روستا با همت و كمك همه اقشار مردم صورت مي گيرد .مانند ساختن پل و حمام و مسجد و غيره . بقيه افراد غير كشاورز مانده به شغل و مهارت خود به حرفه ي خويش مشغول مي شود .
←← سرمايه و اعتباراتتنها منبع داخلي روستا جهت گرفتن وام هاي خيلي كم صندوق قرض الحسنه روستاست كه سرمايه گذاري اهالي و تني چند از افراد غير تشكيل شده است و وام هاي بيشتري كه در اختيار اهالي قرار مي گيرد و صرف مقاوم سازي مسكن و تهيه ابزار كشت و توليد محصول است توسط بانك هاي دولتي با بهره هلي بالا صورت مي گيرد. حدود ۹۰ درصد مردم روستا به نوعي گرفتار پرداخت وام هاي ريز و درشت خود هستند و اين نوعي فشار به هزينه ي سبد اقتصادي خانوار روستايي است گاهي در آمد ساليانه بعضي از كشاورز و كارگر خيلي پايين تر از حد فقر است و كفاف زندگي مشقت بار را با چند سر عائله نمي دهد . و اين زندگي نكبتبار همراه با لذّتها و تلخي هاي آن ادامه دارد.
← زير بناها و ارتباطاتروستاي سوزن در مسير ارتباطي شهر قروه با دهستان شاهنجرين و روستاهاي اطراف آن قرار دارد اين مسير با يك جاده ي آسفالته ي ويران امكان پذير شده و جاده ي آسفالته آن كه مسير تردد صدها بونكر سيمان كارخانه سيمان هگمتان است چندين سال است كه بدون تعمير مورد استفاده قرار مي گيرد. فاصله ي روستا تا مركز شهر ( شهر قروه ) حدود ۷ كيلومتر است . ارتباط مردم با مركز شهر روزانه با كمك تاكسي ها و سواري هاي شخصي روستا كه شش تايي مي شود صورت مي گيرد و روزانه حدود ۲۰۰ نفر جهت خريد وسايل مورد نياز ، تحصيل ، كار و درمان از روستا خارج مي شوند . ارتباطات پستي روستا با كمك يك واحد مخابرات روستايي كه اخيراً پست بانك و خدمات ارتباطي هم اضافه گرديده انجام مي گيرد . از سال ۱۳۸۳ اهالي روستا صاحب تلفن ثابت خانگي شده اند و امكان ارتباط با دنياي خارج و اينترنت را دارند . امكان برق روستا به دوره قبل انقلاب و اوايل انقلاب بر مي گردد و از سال ۱۳۵۶ مردم از نعمت برق برخوردار شده اند . و لوله كشي آب آشاميدني روستا نيز به دهه ي شصت بر مي گردد .
← وسايل ارتباط جمعيهمه ي مردم روستا بدون استثنا از برنامه هاي راديو و تلوزيون استفاده مي كنند و اين رسانه يعني صدا و سيما مهمترين رسانه جمعي روستا ست و ۹۵ درصد از اطلاعات اهالي از اين طريق بدست مي آيد . و تعداد محدودي هم كه آشنايي اجمالي با كامپيوتر و اينترنت دارند مي توانند از اطلاعات اينترنت استفاده نمايند . از جمله دانش آموزان و معلمان و كارمندان ساكن در روستا . مردم روستا نيز همانند مردم كل ايران زياد اهل مطالعه ي كتاب و روزنانه و مجله نيستند و كساني هم كه بخواهند از اين رسانه ها بهره گيرند بايد با مسافرت به مركز شهر آن را تهيه نمايند .
← توزيع←← مبادلهفقط سه محصول ( گندم –انگور- دام ) از محصولات اين روستا در به قصد فروش در بازار توليد مي شود و بقيه به مصرف خانوارها ميرسد و توليد معيشتي دارند. مردم مايحتاج مورد نياز را در حد مقدورات از مغازه هاي روستا و فروشندگان دوره گرد ، ماشين و از مركز شهر تهيه مي كنند و ديگر نيازي به آرد و آسياب آبي و كاشت چند محصول ندارند چون بسياري از اين نياز ها با قيمت تمام شده ارزان تر در دسترس اهالي قرار دارد و با پرداخت مبلغي كمتر از آن برخوردار مي شوند و نياز نيست با زحمت فراوان آن را توليد كنند.
تعداد مغازه هاي روستا كه به ۲۰ عددي مي رسد سعي مي كنند وسايل و ابزار مورد نياز را عرضه نمايند و تعدادي از آنها با نسيه دادن در واقع سلف خري هم مي كنند و در هنگام برداشت محصول طلب خود را از كشاورزان وصول مي كنند . البته تعدادي هم در روستا با چوبداري دام ها و توليدات دامي خريداري كرده و در ميادين دامي كه در اطراف روستا قرار دارد به فروش مي رسانند . مردم روستا خوشبختانه فاصله زيادي با مركز شهر ندارند و به راحتي محصولات خود را در شهر رزن و قروه به فروش مي رسانند (مانند گندم – قالي – فراوده هاي دامي – دام ) به غير از انگور كه چون در روستا ها و شهرهاي ذكر شده نيز توليد مي شود در بقيه محصولات مشكل فروش و بازار يابي ندارند . و وسايل و خدمات مورد نياز را در حد امكان از شهرهاي قروه و رزن تهيه مي نمايند .
←← شركتهاي تعاوني روستاييشركت تعاوني روستايي در روستا به معني خاص آن وجود ندارد يعني كار خريد و فروش محصولات و فراورده هاي كشاورزي فقط در شهر قروه و رزن صورت مي گيرد و شركت تعاوني موجود در روستا به ارائه ي كالاهاي يارانه اي كه با كوپن اعلام مي شود بسنده مي كند و گاهاً تهيه و فروش كودهايي شيميايي را بعهده دارد .
← روابط توليد←← نظامهاي بهره برداريدر دوره ي قاجاريه نظام ارباب و رعيتي به تمام معنا در ايت روستا وجود داشته است و ولي از زمان اصلاحات ارضي ديگر نشاني از آن نيست و نظام بهره برداري خانوادگي رواج دارد و خود كشاورزان روي قطعه زمين هاي محدود و كم خود كار مي كنند و روزگار ميگذرانند و از نظام هاي ديگر ( سرمايه داري و شركت سهامي زراعي و كشت وصنعت ) خبري نيست .
← واحد هاي بهره برداري←← اصلاحات ارضياجراي اصلاحات ارضي از دي ماه سال ۱۳۴۰ آغاز گرديده و اراضي اين روستا را نيز شامل گرديده است . از ۱۰۰هكتار زمين آبي و ۱۰۰۰ هكتار زمين ديمي كه در اختيار ارباب روستا بوده خريداري و رعاياي كشاورز طي مدت چند ساله به صورت اقساطي فروخته شده است . نتايج اصلاحات ارضي در روستا اين بوده كه زمين ها يي كه يكپارچه و منظم كشت مي شده و توسط ارباب و مشاورانش نظارت و فرماندهي مي شده به قطعات كوچك تقسيم و به رعايا واگذار گرديده هر چند اين كار باعث شده رعايا صاحب زمين كشاورزي شوند ولي بخاطر تكه تكه شدند زمين ها ميزان بهروه وري و برداشت افت پيدا كرده است . . در كل كشاورزان از اين بابت خوشحال و راضي هستند و با انگيزه و اميدوار با تمام توان روي تكه زمين هاي كوچك خود كار و تلاش مي كنند و از حاصل دسترنج خويش روزي حلال بدست مي آورند .
← صنایع دستیاستان همدان از مناطقي است كه فرآوردههاي دستي آن از شهرتي بسزا در سطح كشور برخوردار است و حتي' برخي از صنايع دستي آن مانند صنعت سفالگري اهميّت صادراتي و جهاني دارد. اين نوع از صنايع دستي، علاوه بر جنبه مصرفي، از ويژگيهاي هنري برخوردارند كه به صورت طرحها، نقوش ورنگهاي گوناگون متجلي ميشوند. برجسته ترين صنعت دستي استان، سفالگري و سراميك سازي است كه مركز عمده آن "لالجين" در ۳۰ كيلومتري همدان است. اهم صنايع دستي استان عبارتند از: صنعت سفالگري و سفال سازي، گليم بافي، قاليبافي و دوخت لباس كه عمدتاً در ميان عشاير مرسوم است. معروفترين سوغاتيهاي استان همدان عبارتند از: سفال و سراميك، فرش، گليم، قالي، جاجيم، محصولات دستي چرمي، گيوه، انگشت پيچ، انگورشاني و شيرهانگور .
مهمترين صنعت دستي روستا كه قدمت آن به سالهاي دور مي رسد صنعت قاليبافي است . اين صنعت در گذشته به خاطر تامين گوشه اي از هزينه ي سخت زندگي رواج و رونق خوبي در خانواده ها داشته و تمام زحمت اين كار هم به عهده دختران و زنان بوده و روزانه حدود ۸ ساعت به غير خانه داري به اين كار مشغول بودند و حتي در بعضي خانه ها ۲ تا ۳ دار قالي وجود داشته و در طول سال ممكن بود يك خانواده حدود ۱۵ قالي توليد نمايد ولي متاسفانه نتيجه دسترنج و زحمت اين زنان و دختران معصوم به جيب دلالان محلي و بازاري مي رفت و خانواده همچنان در ورطه ي هولناك فقر دست و پا مي زدند و دور باطل فقر همچنان گريبانگير خانواده با حجم گسترده ي آن بود . و همين امر باعث گرديده علاقه و انگيزه ي قالي بافان كم و كمتر گشته و بغير از تعداد انگشت شمار ، ديگر آثاري از قالي بافي در روستا نباشد اين در حالي است كه سهم درآمد خانوارها از آن در حدود ۷ درصد بوده و قالي سوزن با طرح و نقش هزار رنگ و با بافت هنرمندانه ي زنان و دختران روستا يكي از بهترين نمونه هاي قالي در سطح كشور است .
صنعت ديگر و كارگاه و كارخانه و معدني هنوز در روستا وجود ندارد . اميد است كه در آينده اي نزديك اين امر فراهم گردد .
در این روستا صنایع دستی دیگری که از قدیم رایج بوده و امروزه کمرنگ شده است و بعضی از آنها دیگر به چشم نمی خورد.
o قالیبافی :
مناطق قاليبافی و سوابق آن در شهر همدان و روستاها
. امروزه در شهر همدان فرشباقی از رونق كمتری نسبت به گذشته ای نه چندان دور برخوردار است. در اين شهر فرش بافی پر رونقی جريان داشته است و همدان يكی از مراكز اصلی تجارت فرش در منطقه غرب كشور بوده است. بسياری از فرشهای مركز و غرب ايران از اين مسير راهی عراق و شهرهای عربی و اروپا مي شده است. شركتهای خارجی در تمام سالهای ۱۸۸۰ و دوران جنگ جهانی اول و دوم همپای فعاليت چشمگيری كه در مناطقی نظير كرمان، اراك و تبريز داشته اند در اين شهر نيز به تجارت مشغول بوده اند. تجارت فرش همدان در دست عده ای از تجار انگليسی و تجار ارمنی بوده است. از كارگاههای معروف قديم قاليبافی در شهر همدان مي توان اين عده را نام برد: كارگاه قالی شيخ وكيل الرعايا - كارگاه يوسف زنجانی - كارگاه سرهنگ حسن رياحی - از تجار قديمی مي توان مسيو ابله دوران ، حاج احمد صناعی همايوني، محمد شفيع مقتدر، خان احمدی و حاج هادی كشاورزی و يوسف زنجانی (كه از پايه گذاران فرش شهری باف و معاصر همدان بود) را نام برد. همچنين حاج غلامرضا سرفراز، ابراهيم كشميري، حاج غلامرضا يزدی و... را مي توان از پيشكسوتان فرش معاصر و شهری باف همدان دانست. امروزه در همدان فرش بافی به روستاها منقل شده است.
. . قالي های قديم منطقه درجزين از توابع رزن دارای شهرت خاصی در بازار فرش همدان بوده است كه به ترتيب شامل روستاهای سوزن، سايان، كاج و سليك می باشد. روستای سوزن در گذشته از توليدات درجزين كه هم اكنون در همدان موجود است يا متعلق به روستاها و مناطق دورتر مي باشد كه به نام درجزين بفروش مي رسد و يا از توليدات سالهای گذشته اين منطقه است. روستای بزچلو در جنوب منطقه درجزين قرار دارد و توليدات آن به نسبت منطقه زيبايی با طرح هراتی و سرخ رنگ يا نخودی بوده است و از معدود نقاطی بوده كه از طرحهای گردان تحت تاثير قاليبافی اراك استفاده مي كرده است. حتی برخی اين روستا را از لحاظ قاليبافی در منطقه اراك معرفی مي نمايند. روستای انجلاس كه در ۱۵ كيلومتری جنوب شرقی همدان قرار دارد از ديگر مناطق شناخته شده بوده است كه قاليچه های آن بسيار زيبا و معمولاً در ابعاد كوچك و به صورت يك پود بافته مي شده اند. طرح شاخص آنها بوته ای و ماهی درهم بوده است. اما امروز اين روستا خالی از سكنه است. روستاهای زاغه و تاج آباد نيزكه در نزديكی يكديگر قرار گرفته در ميانه راه همدان به اسدآباد قرار دارند. توليدات اين دو روستا تشابه زيادی از نظر رنگ و طرح و ابعاد دارند. رج شمار آنها در حدود ۲۰ الی ۲۵ رج می باشد . از ديگر مناطقی كه در اطراف همدان قرار دارند مي توان به بيوك آباد و كبوتر آهنگ اشاره نمود.
از دیگر صنایع دستی روستا که امروزه کمتر دیده می شود و در قدیم در این روستا رایج بود صنایع زیر است :
o جاجیم بافی
o خورجین بافی
o گلیم بافی
o سبد بافی
o لحاف دوزی
· دست بافت ها :
دست بافتهایی که زنان این روستا می بافند معمولا از جنس نخ ابریشم یا کاموا می باشد .معمولا دست بافت های این روستا لباس،شال،جوراب،کلاه،دستکش است که زنان در فصول گرم سال در شب بعنوان سرگرمی می بافند.دست بافت های ابریشمی از قبیل روپشتی ،رومیزی،روتلوزیونی و... را زنان و علی الخصوص دختران جوان می بافند و برای تزئین منازل خود بکار می برند.
o جارو دستی:
زنان روستا در تابستان معمولا در اواسط مرداد خوشه های گیاه نی مانند که به زبان محلی ( قمیش ) می گویند را با دست کنده و یک شب در آب می خوابانند تا کاملاً خیس و نرم شود و سپس در روز بعد با کمک نخ به هم می بافند و در آخر بصورت گرد در آورده و جارویی در اندازه بیست سانتی متر درست می کنند که برای جارو کردن جاهایی که خاکی است مثل تراس منزل و غیره استفاده می گردد این محصول بیشتر به مصرف خانواده می رسد در قدیم برای فروش نیز تهیه می کردند .
← صنعت مرغداریدر اطراف روستا حدود چهار واحد مرغداری وجود دارد که متعلق به اهالی روستا است در این واحد ها مرغ گوشتی پرورش داده می شود و محصول آن در منطقه به فروش می رسد .
← صنعت آسیابسه واحد آسیاب برقی جهت آرد کردن گندم اهالی وجود دارد که از روستاهای اطراف نیز برای آرد کردن گندم به این واحد ها مراجعه می نمایند . این واحد ها قبلاً با موتور آبی کار می کرد .
· صنایع ماشینی
ü کارگاه های چوب بری:
یکی از صنایع طبیعی استان همدان چوب درختان است،در این روستا به خاطر استفاده فراوان از چوب باعث شده است که کارگاه های چوب بری به وجود آید.در این روستا ۳ کارگاه چوب بری وجود دارد که یک کارگاه در بالا محله واقع است و دیگری در محله چاله واقع است.و نیز یک کارگاه چوب بری در پائین محله وسط واقع است.محصولاتی که از چوب در این کارگاه ها تهیه می شود برای ساخت خانه ها،پنجره سازی،تهیه نئوپان، گهواره،چهارپایه،نردبان و درب و نرده و کمد و... استفاده می شود.
ü کارگاه های جوشکاری
در این روستا یک کارگاه جوشکاری وجود دارد که در درست کردن درب و پنجره و جوش زدن وسایل کشاورزی مانند داس و تراکتور و خیش و گاوآهن و کمباین فعال است .
ü کارگاه تعمیر موتورسیکلت و دوچرخه و ابزار منزل
در روستای سوزن دو کارگاه تعمیر موتور و دوچرخه و ابزار دوجود دارد و به مردم روستا خدمت می کند .
فصل هفتم: پوشاک[ویرایش]
ý پوشاک
ایجاد لباس ناشی از احتیاج انسان به دفاع از عوارض طبیعی بخصوص در مقابل سرما بوده است. لیکن لباس نیز مثل هر گونه وسیله زندگی که پا از دایره رفع احتیاج ابتدائی بیرون می گذارد حالت تفننی به خود می گیرد و در طول زمان از صورت ابتدائی خود بیرون آمده ،اقوام مختلف روی زمین هر یک بنا به مقتضیات اقلیمی و آداب و رسوم و درجه فرهنگ و تمدن خود ،به ایجاد لباس های گوناگون پرداخته و در دوخت و شکل و تزئین آن ابتکارات گوناگون بوجود آوردند.بطوریکه لباس نیز مثل تمام وسایل زندگی جلوه گاه ذوق و هنر بشری گردیده و مظهر لطافت وذوق و تکامل سلیقه اقوام ملل شده است(ذکاء،یحیی ۱۳۳۶: ۶ (
ý پوشاک زنان در روستای سوزن:
آنچه بیش از همه در نوع لباس زنان دراین منطقه تاثیر گذاشته است،عبارتست از :
ü آب و هوای معتدل و مرطوب که باعث شده است ،تنوع لباس در فصول مختلف بوجود آید.
ü محیط روستا
ü نوع ساخت خانه ها
ü فعالیت و مشارکت زنان در کار كشاورزي و دامداري
ویژگی و نوع پوشاک زنان میانسال و کهنسال:
ü در فصل تابستان که هوا گرم است لباس زنان از جنس نخ،چیت ، تترون می باشد.
ü نوع پارچه های انتخابی زنان معمولا پرگل است وپارچه دارای رنگ آمیزی زیاد است.
ü معمولا زنان پیراهن های بلند و چین دار بر تن می کنند.
ü شلوار زنان گشاد و آزاد و نخی می باشد.
ü معمولا زنان روسری های نخی خود را به صورت( ایکسx ) در پشت سر گره می خورد بر سر می کنند و همچنین روسری بعد از عبور چانه در بالای سر به هم می رسد. و نیز روسری لبچک ((سه گوش)) بر سر خود می نهند و در بسیاری از مواقع دو گوشه لبچک ((سه گوش)) را از دو طرف به زیر گوشه سوم آن در پشت گردن می برند و یا از عبور از روی هم آن را روی سر گره می زنند.
ü زنان به هنگام بیرون رفتن چادر سفید یا رنگی و یا چادر شب بر روی کمر خود می بندند و گاهی اوقات در بعضی از جاها چادر بر سر خود می گذارند.
ü در تابستان به هنگام بیرون رفتن جوراب های ضخیم مشکی بروی شلوارهای خود به پا می کنند و در زمستان جوراب های پشمی به پا می کنند.
ü در زمستان زنان بر روی لباس های خود ژاکت ،کت مخمل و لباس های گرم بر تن می کنند.
ü کفش زنان معمولا کفش های راحتی مشکی،گالش،دمپایی های مشکی می باشد و در مواقع باران و برف چکمه كوتاه به پا می کنند.
باید گفت لباس زنان میانسال و کهنسال این روستا تغییری نکرده است و از گذشته تا امروز به همین شکل بوده است.
· ویژگی و نوع پوشاک دختران جوان:
ü معمولا دختران و زنان جوان در تابستان بلوز آستین بلند و دامن بلند بر تن می کنند.
ü شلوارهای دختران از جنس نخ می باشد.
ü معمولا روسری نخی بر سر می گذارند و از جلو به صورت معمولی گره می زنند و همیشه روسری بر سر می گذارند.
ü دختران به هنگام بیرون رفتن ،در محل خود بصورت معمولی ،همانطور که در خانه لباس می پوشند به بیرون می روند اما هنگام رفتن به محل دیگر یا شهر مانتو و شلوار به تن می کنند.
ü در زمستان دختران ژاکت ،کت و لباس های گرم برتن می کنند .به هنگام بیرون رفتن کاپشن یا پالتو برتن می کنند.
ü کفش های دختران امروزه با جاهای دیگر تفاوتی ندارد.
ü در گذشته دختران جلیزقه های تزئینی بر روی لباس های خود بر تن می کردند اما امروزه اینطور نیست.
ü در گذشته دختران لباس هایی با رنگ شاد بر تن می کردند اما امروزه رنگهای ساده را انتخاب می کنند. (نقل از رقیه بابایی ۵۵ساله و نرگس اسماعیلی ۲۶ ساله )
· پوشاک مردان در روستای سوزن:
ویژگی و نوع پوشاک مردان میانسال و کهنسال:
ü لباس مردان در تابستان از جنس نخ می باشد.
ü معمولا مردان پیراهن و شلوار پارچه ای بر تن می کنند.
ü مردان مسن کت و شلوار بر تن می کنند و رنگ آن هم تیره می باشد.
ü در گذشته مردان علاوه بر کت و شلوار جلیزقه هم بر تن می کردند.
ü در گذشته مردان کلاه نمدی و کاموایی بر سر می گذاشتند.
ü در گذشته مردان عادی کفششان گالش بوده است اما آنهایی که از نظر مالی مرفه بودند کفش هایی از جنس چرم استفاده می کردند.
ü در پاییز و زمستان مردان از لباس های پشمی و بافتنی از قبیل کلاه ، جوراب ، شال گردن،ژاکت،دستکش،کت و شلوار بر تن می کنند.
· پوشاک پسران جوان:
ü معمولا پسران و مردان جوان در تابستان پیراهن آستین کوتاه و تی شرت و شلوار پارچه ای یا جین بر تن می کنند.
ü کفش پسران و مردان جوان اسپرت یا کتانی می باشد.
ü پسران معمولا در زمستان از ژاکت،کاپشن،شال گردن و کلاه استفاده می نمایند.
ü در گذشته کفش پسران و مردان جوان گالش بوده است.
فصل هشتم:خوراک[ویرایش]
مواد لبنی در روستای سوزن:
همانطور که گفته شد بیشتر اهالی روستا دارای گاو ماده (شیرده)می باشند و با دوشیدن شیر گاوهای خود مواد لبنی روزانه خود را تهیه می کنند.این روستا علاوه بر استفاده از شیر معمولی ،از آن ماست ،کره،پنیر،روغن و دوغ تهیه می کنند.
o ماست
مهمترین و اصلی ترین مواد لبنی بعد از شیر،ماست می باشد ؛ واهالی روستا برای مصرف روزانه خود آنرا تهیه می کنند.
طرز تهیه ماست:
نخست شیر را بعد از دوشیدن کاملا صاف می کنند و آنرا از یک صافی رد می کنند تا کاملا تمییز شود ،و سپس آنرا می جوشانند و بعد از جوشاندن ، آنرا با مایع ماست ، مایع می زنند.معمولا برای تهیه کردن ماست ، آنرا در ظرف سفالی مایع می زنند زیرا ظروف سفالی آب اضافی ماست را می گیرد و ماست شل نمی شود و علاوه بر ظروف سفالی ، از ظرف های پلاستیکی و شیشه ای هم برای مایع زدن ماست استفاده می نمایند.
o دوغ و کره:
بعد از ماست ، ماده لبنی دیگری که اهالی روستا درست می کنند کره می باشد که مقداری ماست در طول هفته جمع آوری می کنند و آنرا داخل تولوق(( مَشکی بزرگ از جنس پوست گوساله برای کره گیری ))می ریزند و تولوق را آنقدر تکان می دهند که چربی ماست گرفته شود ، چربی از ماست جدا شده را کره می گویند و بقیه ماست که آبکی و ترش است دوغ می باشد.
o پنیر:
برای تهیه کردن پنیر ابتدا شیر جوشانده شده را مایع پنیر یا قرص پنیر می زنند و بعد از مدتی که یک مقدار پنیر خودش را گرفت آنرا داخل پارچه ای سفید و تمییز پهن می کنند و روی آن را کاملا می پوشانند و تکه سنگی روی آن قرار می دهند تا خود را کاملا بگیرد.
موقع تهیه کردن پنیر نکاتی که لازم است رعایت شود اینست که:
۱-شیر را کاملا بجوشانید.
۲-پنیر تازه درست شده را مصرف نکنید و هرچه پنیر کهنه تر خورده شود برای سلامتی مفید تر است.
و در آخر باید گفت پنیر کمترو ماست بیشتراز مواد لبنی دیگر تهیه می شود.
o برنج کته (بدون روغن)
مواد لازم:
۱-برنج
۲-آب
۳-نمک
طرز تهیه:
ابتدا برنج را نیم ساعت قبل از پخت خیس می کنیم و به ازای هر یک پیمانه برنج،یک پیمانه آب اضافه می کنیم و در انتها یک پیمانه آب بیشتر از پیمانه برنج اضافه می کنیم و یک مقدار نمک به آن اضافه می کنیم،و آنرا روی شعله زیاد می گذاریم تا آب برنج کاملا گرفته شود و بعد ازگرفته شدن آب شعله را کم می کنیم وآنرا دم می گذاریم تا کاملا پخته شود .وقتی دور برنج زرد شد نشانه پخت برنج می باشد.
برنج خوراک اصلی اهالی این روستا می باشد و در وعده های اصلی غذای آنها جای دارد.
o آبگوشت
مواد لازم:
۱- گوشت قرمز
۲-نخود
۳-رب گوجه فرنگی
۴-سیب زمینی
۵-سبزی معطر ( مرزه )
۶- نمک ، زرد چوبه،ادویه
طرز تهیه:
ابتدا مقداری گوشت قرمز را با مقداری نخود و نمک در آب جوشیده می ریزند و پس از چند ساعت که گوشت و نخود کاملاً پخت چند عدد سیب زمینی به آن اضافه کرده و در پایان و مرزه و رب گوجه فرنگی و زرد چوب را به آبگوشت اضافه می کنیم در این مرحله دنبه یا چربی همراه گوشت را له کرده و داخل آبگوشت می ریزیم و پس از چند بار جوش غذا آماده صرف می باشد .
در این روستا این غذا را در تمام فصول سال درست می کنند و مورد مصرف است و علت آن این است که این غذا مقوی و مغذی است و انرژی لازم برای کارهای روزانه تامین می کند.این غذا جزءغذاهای اصلی و روزانه آنها محسوب می شود. همچنین در مراسم های مختلف مردم مانند عروسی و عزا و غیره از این غذا برای پذیرایی استفاده می کنند و از غذاهای محبوب کردم است .
o ورقه
مواد لازم:
۱-بادمجان
۲-گوجه فرنگی
۳-تخم مرغ
۴-روغن
۵ -نمک و فلفل
طرز تهیه:
ابتدا بادمجان ها را پوست میکنیم و آنها را حلقه حلقه می کنیم و به آن نمک می زنیم و بعد از ۱۰ دقیقه بادمجان ها را فشار می دهیم تا آب بادمجان ها گرفته شود و سپس بادمجآنها را در روغن داغ سرخ می کنیم و سپس گوجه فرنگی ها را حلقه حلقه می کنیم و سرخ می کنیم و در کنار بادمجآنها قرار می دهیم و در انتهای کار تخم مرغ را به آن اضافه می کنیم و به آن نمک و فلفل می زنیم .وقتی تخم مرغها پخت، خوراک آماده است.
این غذا را معمولا با برنج کته می خورند و در کنار آن سبزی خوردن،پیاز خام،سیر خام و ماست مصرف می شود.
در این روستا این غذا را از اواخر بهار تا اول پاییز درست می کنند و علت آن اینست که برداشت بادمجان در این فصول می باشد و این غذا جزء غذاهای اصلی و روزانه آنها محسوب می شود.این غذا به این علت که بادمجآنها را ورق ورق و نازک برش می خورد،به آن ورقه می گویند.
o کلاجوش
مواد لازم
۱- دوغ
۲- روغن
۳- آذربه
۴- نمک
طرز تهیه
دوغ آماده را روی حرارت کم هم زده و مقداری که جوشید روغن داغ و آذربه و نمک را به آن اضافه می کنند غذایی ساده و مقوی که بعد از آماده شدن در کاسه ریخته و داخل آن نان خرد کرده و میل می کنند .
o بولاماج (کاچی )
مواد لازم
۱- آرد گندم
۲- روغن حیوانی
۳- نمک
۴- آب
طرز تهیه
آرد را با روغن حیوانی روی حرارت مقداری تفت می دهند تا رنگ آن قهوه ای شود و نمک هم اضافه می کنند و بعد در حرارت کم آب اضافه کرده و هم می زنند بعد از چند دقیقه که روغن در روی آن پیدا شد آماده مصرف است . این غذا را که خیلی مقوی و مغذی است معمولاً در هنگام زایمان برای مادران شیرده تهیه می کنند تا هم نیرو بگیرد و هم شیری که به کودک می دهد زیاد شود .
o آش ترش
مواد لازم:
۱. سبزی
۲. شیره انگور
۳. زرد آلو و آلو خشک
۴. رشته آش
۵. نخود
۶. لوبیا
۷. پیاز
۸. روغن
۹. سیر
طرز تهیه:
نخود و لوبیای خیس شده را در ظرف ریخته و سبزی را به آن اضافه کرده و پس از حدود یک ساعت زرد آلو خشک و آلو خشک را به آن اضافه می کنیم و دو ساعت بعد رشته آش را به آن اضافه می کنیم می گذاریم تا کاملا غذا بپزد و در پایان شیره انگور را برای شیرین شدن و خوشمزه کردن غذا به آن اضافه می کنیم برای تزیین آن از پیاز داغ و سیر استفاده می کنیم .
این غذا را در فصل پاییز و زمستان به علت سرما هوا بیشتر تهیه می کنند و در فصل های دیگر هم کمتر این غذا را تهیه می کنند . و اهالی روستا این غذا را در میهمانی ها ی خود نیز تهیه و تدارک می بینند و یکی از غذاهای اصلی آن ها محسوب می شود.
o خورشت قیمه
مواد لازم:
۱-لپه
۲- پیاز سرخ شده
۳-گوشت سرخ شده
۴- سیب زمینی خلاش شده(سرخ کرده)
۵-آبغوره
۶-روغن
۷-رب گوجه فرنگی
۸-آب
۹-نمک و فلفل و زردچوبه
طرز تهیه:
ابتدا لپه را از روز قبل خیس می کنیم و سپس لپه های خیس شده را همراه با پیاز سرخ شده و گوشت خرد شده در یک قابلمه با هم تفت می دهیم وبعد از آن آب را به آن اضافه می کنیم تا کاملا بپزد و سپس رب گوجه فرنگی را اضافه می کنیم و می گذاریم خورشت آرام آرام بپزد و در انتهای کار سیب زمینی سرخ شده ،نمک و فلفل و زردچوبه و آبغوره را اضافه می کنیم.
این خورشت را معمولا با برنج می خورند و در کنار آن پیاز،سبزی خوردن،ماست،تربچه مصرف می شود. اهالی روستا این غذا را در همه فصول سال و در مجالس و میهمانی های خود تدارک می بینند.این خورشت را به خاطر پیاز فراوان و چاشنی آبغوره ،قیمه رشتی می گویند.
o کوکو سیب زمینی
مواد لازم :
۱سیب زمینی
۲.تخم مرغ
۳.آرد
۴.نمک وفلفلی و ادویه و زرد چوبه
۵.پیازه رنده شده
۶.سیر رنده شده
طرز تهیه:
سیب زمینی های آب پز شده را له کرده به آن تخم مرغ اضافه کرده مخلوط می کنیم و بعد، آرد ، پیاز و سیر و ادویه را به آن اضافه کرده و وقتی به صورت خمیر در آمد ، تکه تکه در روغن سرخ می کنیم .
مردم روستا در تمام فصول سال از این غذا مصرف می کنند .
o آش برنج
مواد لازم:
۱-برنج
۲- آب
۳- آبغوره
۴-گوشت یا مرغ خرد شده
۵- نمک ،فلفل،زردچوبه
۶-سبزیجات معطر:گشنیز+جعفری+اسفناج(در فصل آن)+نعنا
طرز تهیه:
ابتدا برنج را با آب می گذاریم بپزد و آب آن باید به مقداری باشد که آش رقیق شود و در حال پختن برنج گوشت یا مرغ پخته شده را اضافه می کنیم.بعد از مدتی که آش جا افتاد سبزیجات خرد شده و نمک و فلفل و زردچوبه و آبغوره را اضافه می نمائیم و قتی تمام مواد آش کاملا پخت غذا آماده می باشد.
این خوراک را معمولا در مواقع سرما خوردگی و در فصل پاییز و زمستان در هنگام شام مصرف می کنند.
o شیر برنج:
مواد لازم:
۱-شیر
۲ ـبرنج
۳- شکر
۴- گلاب
۵- آب
طرز تهیه:
ابتدا برنج را به مدت ۲ ساعت خیس می نمائیم سپس آنرا می گذاریم تا با آب بپزد زمانیکه یک مقدار برنج شل شد شیر را به آن اضافه می نمائیم و وقتی برنج در شیر یک مقدار لعاب پس داد شکر و گلاب را اضافه می نمائیم و می گذاریم تا کاملا بپزد.
این خوراک را معمولا در ماه رمضان ،صبح عاشورا ،موقع صبحانه یا شام تدارک می بینند.
o شکم پر بادمجان:
۱-بادمجان های متوسط
۲- گردو سائیده شده
۳- گوجه فرنگی متوسط
۴- رب انار ترش
۵-روغن
۶- نمک ،فلفل،ادویه
۷-سبزیجات معطر محلی
طرز تهیه:
ابتدا بادمجان ها را از وسط برش می دهیم و به آنها نمک می زنیم سپس تک تک بادمجان ها را فشار می دهیم تا آب بادمجان ها گرفته شود ،سپس آنها را سرخ می نمائیم. گردو سائیده شده و رب انار ترش و سبزیجات معطر محلی و نمک ،فلفل،زردچوبه را با هم سرخ می نمائیم و مواد آماده شده را داخل شکم بادمجان ها می ریزیم و چند گوجه فرنگی را چهار قاچ کرده و آغشته به مواد می کنیم و داخل یک قابلمه قرار می دهیم و یک مقدار آب اضافه می کنیم تا با بخار بپزد.
این غذا را همراه با برنج می خورند و در کنار آن ماست،سبزی خوردن ،زیتون دیده می شود و اهالی روستا برای میهمانی ها و مجالس خود این غذا را تدارک می بینند.این خوراک را در فصل تابستان و پاییز به دلیل برداشت بادمجان تهیه می نمایند.
سایر غذاهای رایج در روستای سوزن
در این روستا علاوه بر غذاهایی که ذکر شد ،غذاهای دیگری نظیر:لوبیای پخته ، یتیمچه کوکوسبزی،کوکوسیب زمینی،کوکوی مرغ،انواع پخت مرغ،سیب ز مینی سرخ شده،املت،باقالا پلو،قرمه سبزی و ...نیز تهیه می شود.همچنین در این روستا به تازگی غذاهایی چون ماکارونی،آش رشته،شله زرد،عدس پلو،لوبیا پلو،استامبولی،ساندویچ و انواع نوشیدنی ها نظیر نوشابه رایج شده است.
ý انواع چاشنی ها
o شیره انگور:
این شیره از میوه ی انگورگرفته میشود.انگور میوه ی فصل پائیز است. ابتدا انگور ها چیده و در یک استخر یا وان تمیز ریخته و با لگد کردن آب آن وارد چاله ای می شود که به آن مقداری خاک سفید می افزایند تا چندین ساعت در چاله بماند تا تخمیر شده و تلخی و ترشی آن گرفته شود بعد ، از چاله در آورده و مقداری روی آتش ولرم می کنند و سپس درون کیسه هایی مخصوص ریخته تا خاکی که قبلاً ریخته شده بود گرفته شود بعد از اینکه آب انگور از کیسه ها گذشت و زلال شد داخل دیگ های بزرگی ریخته و آنقدر می جوشانند تا آب اضافی بخار شده و فقط شیره مرغوب بدست آید .
اهالی روستا مقدار بیشتری از شیره تولیدی را در بازار می فروشند و مقداری هم برای خوراک خود و مصرف در فصل های بعدی نگهداری می کنند.
o رب گوجه فرنگی
مواد لازم:
۱-گوجه فرنگی رسیده و قرمز
۲- نمک
طرز تهیه:
ابتدا گوجه فرنگی ها را با آب شسته و بعد گوجه فرنگی ها را با چاقو به چند قطعه می برند و آنها را در ظرف های بزرگی ریخته و مقداری نمک اضافه می کنیم بعد از چند ساعت گوجه فرنگی ها در اثر نفوذ نمک کاملاً نرم و شل می شوند آنها را با دست از یک صافی پارچه ای عبور می دهند و تفاله آن را جدا می کنند آب گرفته شده گوجه فرنگی را یک شب در ظرفی ریخته و در انتها در داخل دیگی ریخته و آنقدر حرارت می دهند تا آب اضافی آن بخار شده و غلیظ شود و رب گوجه فرنگی بدست آید .
o سرکه
تفاله های انگور را بعد از تهیه شیره انگور جمع آوری کرده و در ظرف هایی بزرگ به نام خُم و بَلیک ریخته و در آن را محکم می بندند بعد از یک ماه آب موجود در تفاله ها تخمیر شده و در اثر تغییرات شیمیایی تبدیل به سرکه می شود .
ý انواع ترشی ها
o ترشی گل کلم
مواد لازم
۱. گل کلم
۲. سیر
۳. سبزی معطر
۴. بادمجان
۵. سرکه
۶. نمک و فلفل
طرز تهیه
ابتدا گل کلم و بادمجان ها را خرد کرده و در اب و سرکه می جوشانیم تا پخته شود پس از سرد شدن سیر و نمک و فلفل و سبزی را به آن اضافه کرده و در ظرفی ریخته در آن را محکم می کنیم بع از حدود یک ماه که ترشی جا افتاد آماده مصرف است . ترشی گل کلم را در اوایل فصل پاییز که گل کلم و بادمجان در منطقه به وفور یافت می شود درست می کنند .
این ترشی را معمولا همراه با غذا هایی مانند آبگوشت و انواع خورشت مصرف می کنند .
o سیر ترشی
مواد لازم:
۱- بوته های سیر سالم و تمییز شده
۲-سرکه
۳ـنمک
طرز تهیه:
ابتدا بوته های سیر را در یک ظرف می ریزیم و نمک وسرکه را به آن اضافه می کنیم و درب آنرا سفت می بندیم و بعد از دو ماه سیر ترشی آماده خوردن می باشد اما سیر ترشی را هرچه دیرتر مصرف کنیم خوش طعم تر و خاصیت آن بیشتر است اما اهالی این روستا بعد از ۲ ماه مصرف ترشی را شروع می کنند.
این ترشی را معمولا در فصل تیر و مرداد اهالی این روستا تهیه می کنند و علت آن اینست که سیر را در این فصل خشک می کنند.
o خیار شور
مواد لازم :
۱- خیار ریز و تازه
۲-فلفل سبز
۳- نمک ،زردچوبه
۴- سبزیجات معطر:مرزه،پونه، نعنا
۵-نمک و سیر
۶ـ گل پر
طرز تهیه:
ابتدا تمام مواد ذکر شده را با هم مخلوط می کنیم و سپس در یک ظرف درب دار نظیر سطل و شیشه می ریزیم و درب آنرا محکم می بندیم.این نوع خیار شور معمولا بعد از ۳ هفته آماده می شود و می توان در فصل پاییز این خیار شور را تهیه نمود.باید ذکر کرد خیار در روستا های همجوار فراوان است .
ý انواع مرباها
o مربای هویج
مواد لازم:
۱- هویج
۲-شکر
۳ – گلاب
۴- آب
طرز تهیه:
ابتدا هویج را شسته و پس از رنده کردن با مقداری آب می گذاریم تا بپزد ودر حال پختن شکر را اضافه می نمائیم و وقتی که کاملا پخت و آماده خوردن می باشد و معمولا ۱ الی ۲ ساعت طول می کشد تا آماده شود.مقداری گلاب برای خوشبو شدن به آن اضافه می کنیم . این مربا را در صبحانه می توان با نان خورد و می توان در میان وعده ها نیز استفاده کرد .
o مربای انجیر
مواد لازم:
۱-انجیر سفت
۲- شکر
۳- آب
طرز تهیه:
ابتدا آب و شکر را می گذاریم تا بجوشد تا آب شربت درست شودسپس انجیرها را داخل آن اضافه می نمائیم و باید مراقب باشیم انجیر ها زیاد نپزد زیرا باعث له شدن انجیر می شود و مزه خوبی نمی گیرد.این مربا را می توان همراه کره در صبحانه خورد .اهالی این روستا این مربا را در فصل تابستان بخاطر وجود میوه درخت انجیر درست می کنند.
در این روستا مربا های دیگری نظیر مربای آلبالو،به،بهار نارنج و ...هم درست می کنند و مربا هایی نظیر زرشک و بهار نارنج را هم از مغازه تهیه می کنند.
· انواع شیرینی ها و نان ها
ü نان شیرینی اَگرده
مواد لازم:
۱-شکر
۲- آرد گندم
۳- تخم مرغ
۴ – زرد چوبه
۵- شیر
۶-روغن
طرز تهیه:
ابتدا آرد گندم را با شیر ولرم مخلوط می کنیم و آنرا ورز می دهیم و بعد شکر را به آن اضافه می کنیم و کاملا هم می زنیم و تخم مرغها را دانه دانه اضافه می کنیم و در انتها خمیر آماده شد کم کم در روغن داغ سرخ می کنیم.
این شیرینی را باید تازه تازه خورد و معمولا اهالی این روستا این شیرینی را در مراسم های عزاداری و جمعه آخر سال برای بردن به سر مزار و همچنین شیرینی است که در کنار هدیه های عیدی عروس به خانه تازه عروس می برند ، درست می کنند.
ü نان شیرینی فتیر
مواد لازم
-شکر
۲- آرد گندم
۳- تخم مرغ
۴ – زرد چوبه
۵- شیر
۶-روغن
طرز تهیه
طرز تهیه این شیرینی نیز مانند اَگرده است با این تفاوت که بعد از آماده شدن خمیر آن را به جای سرخ کردن در روغن در تنور محلی مانند نان بربری می پزند البته این نان گرد بود و قطر آن از بیست سانت بیشتر نمی شود . قبل از آنکه خمیر را به تنور بزنند روی آن را با مخلوط زرده تخم مرغ و روغن و زرد چوبه جلا داده و تزیین می کنند .
این نان شیرینی را هم بیشتر در مراسم های خاص مانند عزاداری و عروسی و عیدی تهیه می کنند.
ü حلوا
مواد لازم
۱- شیره انگور
۲-آرد گندم
۳- روغن
۴- تخم مرغ
طرز تهیه
ابتدا آرد گندم را در روغن تفت داده تا رنگ آن قهوه های تیره گردد و سپس شیره ی انگور را با تخم مرغ مخلوط کرده و به آرد اضافه می کنیم و می گذاریم تا در حرارت پایین کاملاً پخته و سفت شود .
این شیرینی را هم در مراسم های عزاداری و برای بردن به سر مزار و همچنین سر سفره هایی که برای نذری امامان باز می شود تهیه می کنند .
ü پَنچَکَش ( پنجه کِش )
نانی است سنتی مواد آن همانند نان معمولی است فقط موقع پخت نان چونه ی خمیر آن را با دست کمی باز می کنند تا اندازه پنجه یک فرد شود و بصورت گرد همانند بربری به تنور می زنند . این نان را از خمیر نان لواش و همراه نان لواش به تعداد محدود می پزند .
ý طُرُق نگهداری غذا در روستای سوزن
این روستا قبل از دارا بودن امکانات برق و داشتن یخچال ،غذا ها را بطور طبیعی نگهداری می کردند که از طرق مختلف این کار را می کردند.
روشهای نگهداری:
۱- روش قورمه کردن:
در این روش تکه های گوشت گاو ، گوسفند ،مرغ،اردک،بوقلمون و ... را با نمک فراوان مخلوط می کردند و در داخل کوزه سفالی یا سبد چوبی می ریختند و روی آنرا می پوشاندند. و ظرف را در جای خنک غالبا در چاه آویزان می کردند . معمولا گوشت قرمه شده را ۵ الی ۶ ماه می توانستند نگهداری کنند ،اما معمولا ۲ الی ۳ ماه اول گوشت های قرمه شده را مصرف می نمودند.
۲- روش نگهداری در خاک
در این روش مواد غذایی مانند انگور ، هویج ، چغندر ، هندوانه و سیب زمینی ، پیاز و ... را نگهداری می کردند . به این صورت که در زمین گودالی حفر می کردند و مواد را بطور منظم و مرتب در آن ریخته و روی آنها را باخاک نرم و الک شده می پوشاندند . و در موقع نیاز مواد را از خاک در آورده و کم کم مصرف می نمودند .
این روش بیشتر در فصل های پاییز و زمستان استفاده می شود .
۳- روش آویزان کردن در اتاق
در این روستا مردم برای نگهداری و یا خشک کردن انگور در سقف اتاق ها طناب هایی در تیر های چوبی سقف بطور طولی می کشند و سپس انگورها را از همان طناب ها آویزان می کنند و به مرور در زمستان و هنگام شب نشینی از همان انگورها استفاده می کنند و مقداری هم که به مدت طولانی می ماند به کشمش خشک سبز رنگ تبدیل می شود .
۴) روش نگهداری در کندو
در این روش مواد غذایی مانند آرد و گندم و کشمش و نان و جو را در داخل کندو هایی از جنس کاه و گِل که به صورت مکعب و یا مدوّر ساخته می شود می ریزند . این کندو ها یک سوراخ در بالا دارد که مواد را از آنجا پُر می کنند و سوراخی در پایین که مواد را در موقع نیاز خارج می کنند .
۵)روش نگهداری در چاه آب
در فصل تابستان که هوا خیلی گرم می شود مردم گوشت و بعضی مواد غذایی مانند ماست و پنیر و کره و غیره را در ظرفی سبدی و یا سفالی ریخته و با طنابی در داخل چاه آب آویزان می کردند چون هوای داخل چاه در طول سال و به خاطر آب و زیر زمین بودن خنک است .
۶ – روش آویزان کردن در هوای باز
در این روش نیز مواد گوشتی را در طول فصول سرد سال بوسیله سبد چوبی یا ظرف سفالی از سقف بالکن خانه آویزان می کردند . تاز از دسترس گربه و سگ در امان باشد و هوا هم که هوای سرد زمستانی بود .
۷)روش یخچالهای طبیعی
اهالی این روستا ،این روش را در زمستان بکار می برند زمانیکه هوا خیلی سرد بود و برف فراوانی می بارید ،این روش صورت می گرفت.
در این روش زمین را حفر می کردند و داخل آن کُلَش(ساقه گندم)قرار می دادند و سپس مواد غذایی را داخل آن قرار می دادند و روی آنرا ساقه گندم قرار می دادند و سپس خاک را روی ساقه گندم می ریختند و در مقع نیاز دوباره همانجا را حفر می کردند و مواد غذایی خود را بر می داشتند.
۶)روش خشک کردن
این روش برای خشک کردن سبزیجات معطر محلی،زرد آلو ،آلو ،انگور ، کشک ، انجیر ، سیب ،تخمه و ... بکار می رود و امروزه هم کم و بیش در این روستا رایج می باشد.
روش دیگری که برای نگهداری غذا استفاده می نمودند به این صورت بود که مواد غذایی را داخل زنبیل حصیری قرار می دادند و بیرون از خانه در جای خنک آویزان می کردند که هم از گزند حیوانات و حشرات در امان باشد و هم از فاسد و خراب شدن جلوگیری شود.
ý ظروف و وسایل غذاخوری رایج در روستای سوزن
ظروفی که اهالی روستا برای تهیه کردن و مصرف کردن غذا بکار می بردند به شرح زیر می باشد:
۱-ظروف سفالی:
ظروف سفالی که در این روستا برای برای تهیه کردن غذا و مصرف غذا بکار می برند،لانجون ،خُم ، خُمچه ،بَلیک ،هَوَنگ،نمکدان وکوزه ،لیوان و پارچ و کاسه و بشقاب ود را دارد و کاربردشان به شرح زیر می باشد:
الف)لانجون
دیگ و قابلمه ای سفالی است که معمولا به رنگ سبز می باشد و برای تهیه کردن انواع خورشت ها بکار می رود.و خاصیت این دیگ ها اینست که قابلیت جذب کنندگی دارد و آب های اضافی خورشت را به خود می گیرد. این قابلمه از گذشته تا به امروز در بین اهالی روستا برای پخت غذا رایج است.
ب) بَلیک (کوزه کره گیری)
کوزه سفالی خمره ای شکل می باشد که دارای دو دستگیره است برای تهیه کردن کره و دوغ بکار می رود.کسانیکه دارای گاو شیرده باشند از نیره برای تهیه کردن دوغ و کره روزمره خود استفاده می نمایند.
ج)هَوَنگ
این ظرف سفالی همراه یک سنگ می باشد و برای سائیدن مواد غذایی از قبیل گردو،سبزیجات،لوبیای تازه و ... بکار می رود.امروزه اهالی این روستا کمتر از این وسیله استفاده می کنند و جای آنرا مولینکس گرفته است.
د)نمکدان
نمکدان ها دوطرفه و سفالی می باشد و درپوش ندارد. بدلیل وجود نم و رطوبت و امکان از بین رفتن نمک اهالی روستا از نمکدان های سفالی بدون درپوش استفاده می نمایند.
هـ) خُم و خُُمچه
ظروف سفالی بزرگ مانند بَلیک است که ارتفاعی حدود یک تا یک و نیم متر دارد و معمولاً برای نگهداری شیره انگور و سرکه و تفاله انگور برای سرکه گیری مورد استفاده قرار می گیرد .
در این روستا ظروف سفالی دیگری نظیر کوزه،لیوان،کاسه،و... مورد استفاده اهالی روستا می باشد.
۲)ظروف چوبی
ظروف چوبی که اهالی روستا برای تهیه و مصرف کردن غذا استفاده می نمایند از قبیل:گوشت کوب ، قاشق ، ،تخته ساتور،ملاقه،کفگیر و طاباق ( طَبَق ) مجمع ، سبد ، قافا و ...می باشد که کاربردشان به شرح زیر است:
الف)تخته ساطور
این وسیله چوبی همراه با یک ساطور می باشد که برای خرد کردن گوشت،مرغ،سبزیجات و ... بکار می رود وامروزه هم کاربرد دارد و استفاده می شود.
ب)تاباق (تبق )
سینی بزرگ و پهن و گرد می باشد که برای پاک کردن برنج ،خشک کردن سبزی و... بکار می رود.امروزه این سینی از جنس روی،استیل است و چوبی آن دیده نمی شود.
ج)قافا
این وسیله چوبی بافته شده از شاخه نازک درختان مانند دربی بود که بر روی ظروف دیگر که مواد غذایی داخلشان بود استفاده می کردند.
ظروف چوبی دیگر از قبیل ملاقه،کفگیر،قاشق و لاباند ، وردانه ... در این روستا به چشم می خورد.
۳)ظروف نشکن(لعابی)
این ظروف از جنس فلز و دارای لعاب می باشد.معمولا سفید و نخودی رنگ است و بعضی از آنها دارای طرح می باشد.این ظروف شامل کتری،قوری،کاسه،بشقاب،دیس،سینی و ... می باشد.امروزه استفاده از این ظروف رایج نیست و افرادی که از گذشته داشتند استفاده می نمایند.
ظروف نقره ، روی ، مسی
الف)مجمع
سینی بزرگ از جنس مس یا نقره است که برای حمل غذا بکار می رود.از این سینی در مجالس مختلف استفاده می نمایند مثل: عروسی، سیاه(عزا)، ماه محرم ، و... .این سینی بزرگ را همه اهالی روستا بدون استثنا دارا هستند و جزء ظروف سنتی اهالی روستا محسوب می شود.
ب)آفتابه و لگن
این ظروف مسی یا نقره را اهالی روستا برای شستن دست ها برسر سفره استفاده می کردند و امروزه هیچ کاربردی ندارد و این ظروف دیگر در این روستا به چشم نمی خورد.
ظروف روي ( به زبان محلي ، ظروف روحي )
ظروفی که امروزه در این روستا رایج است از جنس روحی می باشد که شامل قابلمه،ماهی تابه،کاسه،دیگ،لیوان،و... است.
۵)وسایل حصیری
این روستا بنا بر شرایط محیطی و اقلیمی در گذشته از حصیر برخوردار بود و اهالی استفاده ای که از حصیر برای وسایل غذا خوری می کردند سفره و زنبیل بوده است.امروزه این روستا مثل سابق دارای حصیر نمی باشد و
۶)وسایل پخت و گرم کردن غذا
در این روستا در گذشته برای پخت غذا از آتش هیزمی استفاده می کردند.در آشپزخانه یک شومینه هیزمی درست می کردند و غذا را روی آن می پختند.داخل اتاق خانه هم یک شومینه هیزمی داشتند که در زمستان داخل اتاق هم آشپزی می کردند.
از تنور هم برای پخت و پز غذا و گرم کردن آب استفاده فراوان می کردند . به صورت که مواد آبگوشت را در قابلمه ریخته و در داخل تنور می گذاشتند و بعد چند ساعت از تنور در می آوردند . در تنور همچنین سیب زمینی و چغندر و کدو کباب می کردند این مواد را داخل تنور و روی ذغال تنور می گذاشتند و گاهی از وسط سیب زمینی ها سیمی رد می کردند و در تنور می انداختند .بعد از رایج شدن کپسول های گاز برای آشپزی از اجاق گاز پکنیک ،استفاده می کنند.وسایل دیگر که برای پخت و پز استفاده می کنند چراغ نفتی وگازهای تک شعله می باشد.
۷)ظروف دیگر رایج در روستای سوزن
در این روستا از ظروف ملامین و چینی گل سرخ استفاده زیادی می کنند . و علاوه بر قابلمه های روی از قابلمه های تفلون و مسی هم استفاده می نمایند. به تازگی ظروف پیرکس و کریستال هم رواج پیدا کرده است. وسایل برقی نظیر چرخ گوشت ،آبمیوه گیری و مولینکس هم در بین اهالی روستا دیده می شود.
منبع[ویرایش]
روستای سوزن، عبدالرزاق محمدی جستارهای وابسته[ویرایش]
تک نگاری