سوغاتی که آمریکاییها به روستاهای ایران بردند
بر اساس اسنادی که در وزارت امور اقتصادی ایران وجود دارد جورج مارشال در پنجم ژوئن ۱۹۴۷ در نطقی مشهور در دانشگاه هاروارد اعلام کرد که ایالات متحده برای بازسازی اقتصاد کشورهای اروپایی قصد دارد که به آنها کمکهای مالی کند.
«ما با یک برنامه شجاعانه برای اینکه پیشرفت های علمی و صنعتی خود را در اختیار مناطق عقب مانده جهان قرار بدهیم، این دوره را آغاز می کنیم تا مناطق مزبور به سهم خود به پیشرفت نائل گردند. به عقیده من ما می توانیم ملت های صلح دوست را از علوم و فنون خود برخوردار سازیم تا بتوانند به میل خود به زندگی بهتری دست یابند.»
هری اس ترومن با مدال افتخار پایان دهنده سهمگین ترین جنگ دو قرن اخیر، در ۲۰ ژانویه ۱۹۴۹ درست زمانی که در برابر مردم آمریکا ایستاده بود تا دومین دوره ریاست جمهوری اش را به عنوان سی و سومین رئیس جمهور ایالات متحده آغاز کند، از چهار اصل برای دوران خود نام برد. اصولی که چهارمین آن در کمتر از چند سال به عنوان سپری ضد کمونیستی، مهم ترین اصل سیاست خارجی آمریکا شد. ترومن که در این اصل از اشاعه صلح جهانی سخن می گفت، که هنوز اثر یکی از فرمان هایش بخشی از جهان را می سوزاند، چهار سال قبل از این وقتی هنوز معاون ریاست جمهوری بود، دستور رهاسازی پسر کوچک و مرد چاق را صادر کرده بود. دو بمب هولناکی که جان ۲۱۲ هزار و ۸۸۴ نفر انسان بی گناه را در دو شهر هیروشیما و ناکازاکی در یک روز گرفت و دو نسل از مردم این دو شهر را در خود گرفتار کرد. اما ترومن با فراموش کردن چنین فاجعه ای از طرحی شجاعانه صحبت می کرد. طرحی که به ظاهر در خدمت پیشرفت کشورهای عقب مانده بود، اما این بخشی از سیاست تدافعی آمریکا در میانه جنگ سرد و مقابل نفوذ کمونیسم و اتحاد جماهیر شوروی بود.
اگرچه به نظر می رسید که ترومن در این نطق خلاقانه از طراحی اصلی اقتصادی و عمرانی در سیاست کشورش نام برده است، اما شواهد در سال های بعد نشان داد که دولت آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم و به دنبال گسترش نفوذ کمونیسم در کشورهای اروپای شرقی، به شدت نگران بود و به دنبال راه حلی عملی می گشت. اندیشه چنین طرحی بعد از پایان جنگ و به دنبال نفوذ کمونیست ها در یونان و سپس جمهوری تازه پا گرفته ترکیه شکل گرفت؛ مهره دومینویی که دوایت آیزنهاور بعد ها از آن برای نفوذ کمونیسم در آسیای شرقی نام برده بود، در اروپای زخمی از جنگ به زمین افتاده بود. پس آمریکایی ها باید دست به اقدامی عملی و فوری می زدند. طرح جرج مارشال از افسران بلندپایه آمریکا در جنگ جهانی و وزیر امور خارجه ترومن، قدم اول برای جلوگیری از ریزش این دومینو بود. بر اساس اسنادی که در وزارت امور اقتصادی ایران وجود دارد جورج مارشال در پنجم ژوئن ۱۹۴۷ در نطقی مشهور در دانشگاه هاروارد اعلام کرد که ایالات متحده برای بازسازی اقتصاد کشورهای اروپایی قصد دارد که به آن ها کمک های مالی کند. بعد از ارائه این طرح بود که ترومن در ژانویه ۱۹۴۹ از برنامه آمریکا برای تجهیز کشورهای عقب مانده به تکنولوژی های خود خبر داد. اما هم رئیس جمهور و هم مشاورانش می دانستند که هدف اصلی صدور تکنولوژی و تجهیزات فنی به کشورهای در حال توسعه و عقب مانده نیست، بلکه یافتن و تعلیم نخبگانی در کشورهای مختلف برای مقابله با کمونیسم است. طرحی که در اجرا نیز شکلی کاملا اقتصادی و فنی به خود می گیرد و در کشورهایی چون ایران نیز توسط گروه های اقتصادی اجرا شد؛ اما در حقیقت بیشتر از آنکه طرحی اقتصادی باشد، تمرکزش را بر بالا بردن توان فرهنگی کشورهای انتخاب شده برای این طرح گذاشته بود.
بخش فرهنگی یکی از مهم ترین اجزای برنامه ریزی های اجراکنندگان اصل ۴ بود؛ جزئی که در دهه ۴۰ و به دنبال پایان ماموریت اصل ۴ در ایران از آن جدا شد و تا بهمن ۵۷ در قالب نهادهای فرهنگی و انجمن های وابسته به ایالات متحده آمریکا ادامه داشت. هدف اصلی اجرای این طرح برای آمریکایی ها، کشیدن دیواری آهنین در مقابل اتحاد جماهیر شوروی بود که بعد از پایان جنگ بار دیگر به دشمن سرمایه داری غربی تبدیل شده بود. دشمنی که حالا از شرق اروپا به گسترش مرزهای خود اقدام کرده بود. آمریکایی ها از سال ها قبل به این نتیجه رسیده بودند که وجود دولت های قوی و مقتدر وابسته به خود می تواند جلوی نفوذ شوروی را بگیرد. اما تجربه قبلی نشان داده بود که تنها دولت قدرتمند کافی نیست و باید مردم کشور ها را نیز در مقابل نفوذ کمونیسم قدرتمند ساخت و آن ها را با سرمایه داری تجهیز کرد. این تجهیز احتیاج به تغییر تفکر و سیستم زندگی داشت. در کشوری چون ایران دهه ۵۰ میلادی که بخش عمده جمعیت کشور کشاورز بودند و در روستا ها زندگی می کردند، این تغییر تفکر به وضعیت کشاورزی ارتباط زیادی پیدا می کرد. پس الگوی کشت و زرع باید از شیوه سنتی تغییر پیدا می کرد و این اتفاق رخ نمی داد مگر آنکه کار شناسان تحصیلکرده و آموزش دیده آمریکایی یا تربیت شده ایرانی این الگو را تغییر دهند. در کنار تغییر شیوه کشت و زرع، این کار شناسان مردم را با شیوه های تازه زندگی مدرن آشنا می کردند. طرف آمریکایی در راستای این هدف، اجرای طرح کوتاه مدت و بلند مدت فرهنگی را در دستور کار داشت. طرح کوتاه مدت که در زمان حضور نمایندگان اصل ۴ در ایران اجرا شد بیشتر جنبه تبلیغی و آموزشی داشت، اما زمینه را برای اجرای طرح بلند مدت که تغییر شیوه زندگی سنتی به شیوه مدرن غربی با الگوی زندگی مصرفی بود فراهم می کرد. در طرح کوتاه مدت اگرچه بخش فرهنگی فصل و بودجه مستقلی داشت و زیر نظر وزیر فرهنگ و نیروهای این وزارتخانه بود، اما در بخش آموزشی در گروه های کشاورزی و بهداشت عمومی و توسعه نهادهای اجتماعی نیز امور فرهنگی به چشم می خورد و زمینه ساز تلاش کارمندان اصل ۴ می شد.
از یوتا تا فسا[ویرایش]
زمانی که هری ترومن و مشاورانش داشتند برای اجرای چهارمین اصل پیشنهادی رئیس جمهور برنامه ریزی می کردند، به ایران فکر نمی کردند. در این طرح دو کشور یونان و ترکیه اولویت اول بودند. اما ایران کشوری نبود که بتوان آن را نادیده گرفت. درخواست وام از سوی ایران نگاه آمریکایی ها را به مهم ترین کشور خاورمیانه معطوف کرد که بیشترین مرز زمینی و دریایی را با اتحاد جماهیر شوروی داشت و با وجود داشتن منابع سرشار نفت و انرژی هنوز مبتنی بر اقتصاد کشاورزی بود؛ اقتصادی که بیشترین زمینه آسیب پذیری را در مقابل خطر کمونیست داشت. همین باعث شد تا ایران در فهرست کشورهای اصل ۴ قرار گیرد. مذاکرات برای اعطای وام به ایران هر چند توسط حسین علاء آغاز شد اما تا حدود سال ۱۳۲۸ و به قدرت رسیدن حسین هژیر به نخست وزیری، هیچ اقدامی از سوی آمریکایی ها برای پیوستن ایران به اصل ۴ صورت نگرفت. در این زمان بود که قرارداد میان ایران و آمریکا امضا شد و ویلیام ای وارن که از کارمندان عالی رتبه وزارت امور خارجه آمریکا بود به ایران آمد. اما ماموریت وارن در ایران با تلاش برای ملی شدن صنعت نفت گره خورد و عملا زمینه اجرای اصل ۴ به سال ۱۳۳۳ موکول شد؛ زمانی که علی امینی به عنوان وزیر دارایی دولت سرلشگر زاهدی وام ۴۵ میلیون دلاری که در زمان دکتر مصدق توسط دکتر صدیقی امضا شده بود را دریافت کرد. اداره اصل ۴ که در دوران رزم آرا در نزدیکی خانه دکتر مصدق مستقر شده بود با احیای خود بار دیگر فعالیتش را آغاز کرد. بر اساس برنامه ریزی های انجام شده فعالیت های اصل ۴ در ایران بر محورهای: ۱ـ ترویج کشاورزی، ۲ـ بهداشت عمومی، ۳ـ بخش آموزش و پرورش، ۴ـ نوسازی نهادهای اجتماعی آغاز شد.
آمریکایی ها پیش از استقرار در ایران تحقیقات زیادی روی روستاهای ایران داشتند و در نهایت مامورانی که قرار بود در ایران مستقر شوند را از میان ایالتی خاص انتخاب کردند. ماموران آمریکایی ایران از فارغ التحصیلان دانشگاه ایالتی یوتا انتخاب شدند. علت انتخاب این بود که یوتا یکی از ایالت های مرکزی آمریکا بود که آب و هوایی شبیه به مرکز ایران داشت. به همین دلیل کارشناسانی که از این ایالت می آمدند محیطی تازه را تجربه نمی کردند. از سوی دیگر مذهب کسانی که در این ایالت زندگی می کنند «مورمن» است؛ شاخه ای از مسیحیت که به روابط اجتماعی و خانوادگی اهمیت زیادی می دهند و مانند مسلمانان مشروبات الکلی و گوشت خوک نمی خورند. گروهی از مورمن ها به چندهمسری هم اعتقاد داشتند، همین باعث می شد تا با مردمی که در روستاهای مرکزی ایران ساکن بودند به راحتی نزدیک شوند. این غریبه های مهربان که اکثرا با همسرانشان به ایران می آمدند با روستایی ها همراه می شدند. مردانشان در مزارع شیوه های جدید کشت و زرع و استفاده از کود و زنانشان در خانه ها به زنان روستایی شیوه های جدید بارداری و زایمان و بچه داری و بهداشت را آموزش می دادند. کار شناسان اصل ۴ در روستا ها با فیلم ها و جزوه های آموزشی روستاییان را تعلیم می دادند.
اما مشکل بزرگ در روستا ها بی سوادی روستاییان بود. اینجا بود که بخش آموزش و پرورش اصل ۴ وارد عرصه می شد. این بخش در مرکز یعنی در تیم تهران مستقر بود. در سال های نخست اجرای اصل ۴ که برابر سال های میانی دهه ۳۰ بود حتی در تهران نیز کمبود معلم حس می شد، پس برنامه ریزان اصل ۴ به دنبال رفع این مشکل برآمدند. آمریکایی ها پیش از این توسط دکتر ساموئل جردن کالج آمریکایی البرز را راه اندازی کرده بودند؛ مدرسه ای که سالیانه تعداد زیادی از جوانان مستعد را جذب می کرد و پرورش می داد. محل این کالج در چهارراه حافظ کنونی برای استقرار نیروهای اصل ۴ در نظر گرفته شده بود، اما این کافی نبود. به همین دلیل اداره اصل ۴ در تهران اقدام به تاسیس انستیتو آموزش کرد و دبیران مدارس تهران را در دوره های فشرده سه ماه و نیمه آموزش می دادند تا بتوانند کمبود آموزگار را مرتفع کنند. تعدادی از این دبیر ان همچون دکتر احمد بیرشک بعد ها شهرت زیادی یافتند. کسانی که در این دوره ها شرکت می کردند ساعتی ۱۰ تومان اضافه تر از حقوق رسمی خود دریافت می کردند و بعد ها نیز با گواهینامه ای که می گرفتند می توانستند با حقوق و انگیزه بالاتری کار می کردند. از سوی دیگر با توجه به حضور کار شناسان آمریکایی نیاز به نیروهای آشنا به زبان انگلیسی احساس می شد. به همین دلیل دوره های آموزشی فشرده ای توسط اصل ۴ در تهران و شهرهای دیگر برپا شد. سیمین دانشور و جلال آل احمد از کسانی بودند که در این دوره ها شرکت کرده بودند. در پنج سال حدود ۹۰ هزار نفر توسط اداره اصل ۴ تربیت شدند. در میان این ها کسانی بودند که برای مرحله بعدی یعنی راه اندازی مدرسه های روستایی و مبارزه با بی سوادی استخدام شدند. تا پایان دهه ۳۰ نزدیک به ۴۰۰ مدرسه در سراسر ایران با کمک مالی اصل ۴ و وزارت آموزش و پرورش راه اندازی شد؛ مدارسی که تعدادی از آن ها نمونه بودند و بر اساس سیستم آموزشی آمریکایی اداره می شدند.
بر اساس متن سند گزارش همکاری عملیات اقتصادی آمریکا در ایران با وزارت فرهنگ تا تیرماه ۱۳۳۳ از مبلغ ۵۰ میلیون و ۵۷۰ هزار دلار بخش فرهنگی، مبلغ یک میلیون و ۱۴۷ هزار دلار بابت کمک تحصیل و کارآموزی و ۲ میلیون و ۱۸۶ هزار دلار بابت کمک به دانشجویان هزینه شده است. (سند شماره ۸۱) سند دیگری از اعزام هشت نفر از نیروهای آموزش و پرورش به آمریکا برای مدت یک تا دو سال برای آموزش خبر می دهد. (سند ۸۴)
اداره اصل ۴ در آبان ۱۳۳۳ همچنین کنفرانسی را در بخش فرهنگی و تربیتی در کتابخانه ساختمان خیابان شاهرضا برگزار می کند. در این کنفرانس که با حضور ویلیام وارن، رئیس اصل ۴ برگزار شد، ترسیم خط مشی فرهنگی در دستور کار بود و درباره الگوی جامع تعلیم و تربیت و سیاست های فراگیر بخش فرهنگی صحبت می شود. (سند ۹۱)
در گزارشی که در سال ۱۳۳۳ از روند اجرای اصل ۴ در استان فارس - نخستین استانی که مشمول آن بوده - منتشر شده در حوزه شیراز تا آن زمان ساخت ۱۰ باب آموزشگاه با نظارت اصل ۴ آغاز شده بود. همچنین ساختمان اداره فرهنگ و موزه فارس و ساختمان دانشسرای مقدماتی در دستور کار قرار گرفته بودند. البته این طرح ها در این استان با نظارت اصل ۴ با هزینه نهادهای دیگر ساخته شده بود، اتفاقی که در شهرستان های فسا، بوشهر، جهرم و اقلید و آباده هم رخ داد. (سند ۹۴) همین سند به برنامه کلاس های آموزشی ۳۳۰ آموزگار روستایی و برگزاری کلاس کارآموزی برای ۹۰ آموزگار عشایری و توزیع لوازم التحریر میان دانش آموزان عشایری اشاره می کند. (سند شماره ۹۴.۳) کلاس های عشایری هر چند توسط اصل ۴ در استان های فارس و بختیاری و اصفهان شروع به کار کرد، اما با همت معلمی چون محمد بهمن بیگی گسترش یافت. البته در برنامه های اصل ۴ در استان فارس کلاس های فن خانه داری هم در نظر گرفته شده بود که در هنرستان های شیراز و دبیرستان های فسا و جهرم و آباده و کازرون و بوشهر تدریس می شد.
بر اساس گزارش روزنامه «فرمان» در آستانه دهه ۴۰ در کرمان ۱۱ مدرسه جدید تحویل روستاییان شده است. پنج مدرسه در این منطقه تکمیل و ۲۱ مدرسه تعمیر و در پنج مدرسه تغییراتی داده شده و مجهز شد. در استان گیلان در همین زمان ۱۲۷ آموزگار تعلیم دیده به شهرهای مختلف رفته اند تا علاوه بر تدریس به نونهالان به اکابر نیز خواندن و نوشتن بیاموزند. در همین زمان بیش از ۲۳ مدرسه در خراسان ساخته شده بود. اداره اصل ۴ در خراسان همچنین علاوه بر احداث آموزشگاه های کشاورزی، ۱۶ مدرسه ابتدایی و یک دبیرستان نمونه راه اندازی کرده بود. این اداره همچنین نخستین مرکز آموزش سمعی - بصری در خارج از تهران را در مشهد دایر کرده بود تا زارعین بتوانند از طریق آموزش های تصویری روش های نوین را بیاموزند.
اداره اصل ۴ همچنین در سال ۱۳۳۵ گزارشی را منتشر کرده و فعالیت های فرهنگی اداره همکاری های فنی ـ نام تازه اداره اصل ۴ بعد از رفتن وارن - را در ۱۲ بخش تقسیم بندی می کند. مهم ترین رئوس این برنامه ها ایجاد ساختمان های فرهنگی، ایجاد کلاس های نمونه و توسعه فعالیت تعلیمات خانه داری و فنی و حرفه ای و اعزام دبیران و معلمان و صاحب منصبان فرهنگی به خارج برای مطالعه و توسعه وسایل سمعی و بصری و طبع و نشر کتاب های مفید برای مدارس است. (سند ۱۱۲.۱) بر اساس این گزارش بودجه ای که در سال ۱۳۳۵ برای دستیابی به این برنامه ها اختصاص یافته شده بود بالغ بر ۴۷ میلیون ریال بود. یکی از کارهایی که در پرتو این برنامه اجرا شده بود تدوین کتاب دوره مختصر فرهنگ ایران توسط دکتر عیسی صدیق اعلم بود که دو هزار جلد از آن از محل اعتبارات اصل ۴ خریداری و در دانشسراهای مقدماتی و کشاورزی توزیع شد. همچنین ۲۶۲ کتاب خریداری شد. (سند قبلی)
سند دیگری که به درخواست هیات عملیاتی آمریکا و ایران ـ نام دیگر اداره اصل ۴ ـ تنظیم شده است، از اعتبار ۲۳ میلیون ریالی در سال ۱۳۳۵ برای پروژه سمعی - بصری می گوید که شامل تهیه فیلم های آموزشی برای مدارس و بروشور و عکس از آثار تاریخی و چاپ مطبوعات هنری بود.
کار اصل ۴ در سال ۱۳۳۶ شمسی به طور قراردادی به پایان رسید. اما حضور فرهنگی کار شناسان این طرح به طور جدی درست از همین زمان آغاز شد؛ کارشناسانی که شاید به اندازه شاگردان وارن مشهور نشدند اما در قالب های دیگری فعالیت خود را به عنوان سربازان جنگ سرد پشت سپر دفاعی آمریکا ادامه دادند.
از دلالی اصل ۴ تا ترجمه ادبیات آمریکایی[ویرایش]
مامان عشی می گفت: «شد مدیر داخلی اصل ۴»، مادر بزرگ می گفت: «شد دلال اصل ۴»، مامان عشی می گفت: «در اداره مستشاری نیروهای مسلح شاهنشاهی مترجم بود.» مادربزرگ می گفت: «پوتین های گروهبان های آمریکایی را واکس می زد.» مامان عشی می گفت: «رفت بنگاه نشر فرانکلین ادبیات آمریکایی را ترجمه می کرد یا ترجمه های دیگران را اصلاح می کرد.» مادربزرگ می گفت: «بوی پول شنید...» (جزیره سرگردانی، ص۱۲۱)
به نظر می رسد که سیمین دانشور که خود دوره های زبان را در اداره اصل ۴ گذرانده بود قصد نداشت در برابر احمد گنجور ناپدری هستی نوریان، شخصیت اصلی این رمان، طرف مادربزرگ یا مادرش را بگیرد. اما او در طراحی این شخصیت که در اداره فرهنگی ایران سمت مهمی دارد و بیشتر به دلالی شبیه است حقیقتی را پنهان می کند. حقیقتی که نشان می دهد نفوذ آمریکایی ها در تجهیز جامعه ایرانی در برابر نفوذ کمونیسم با پایان اصل ۴ به پایان نمی رسد و در فعالیت های دیگری ادامه می یابد. نقشی که در سخنرانی جرج آلن سفیر کبیر آمریکا در انجمن ایران و آمریکا در دی ۱۳۳۶ درست چند هفته بعد از پایان ماموریت اصل ۴ در ایران رد آن پیدا می شود. او که در آستانه ترک ایران بود، با اشاره به سابقه تاریخی ایران و فعالیت هایی که در چند سال گذشته برای بازسازی ایران شد، از تداوم روابط فرهنگی ایران و آمریکا خبر می دهد. آلن در این سخنرانی به دو طرح مارشال و اصل ۴ اشاره می کند. او همچنین با اشاره به طرح کنگره آمریکا این نوید را به ایرانی ها می دهد که بر اساس اختیارات تازه وزارت امور خارجه کشورش، روابط فرهنگی میان ایران و آمریکا گسترش خواهد یافت. (مجله ایران و آمریکا)
نکته جالب در این است که درست در زمانی که اصل ۴ در ایران شروع به کار کرد موسسه انتشارتی مهمی با عنوان فرانکلین اظهار وجود کرده و در کمتر از یک سال در ایران شعبه خود را راه اندازی می کند. این بنیاد البته به طور مستقیم مانند کانون زبان ایران که در سال ۱۳۰۴ راه اندازی شده بود با اصل ۴ همراه نبود. اما عملکرد هر دو بنیاد که در سال های بعد از پایان اصل ۴ در ایران تقویت شدند، درست در ادامه اهداف اصل ۴ است. موسسه فرانکلین که در سال ۱۹۵۲ با هدف گسترش ادبیات و زبان آمریکایی در سراسر جهان تاسیس شد، تا سال ۱۹۷۹ که جای خودش را به انتشارات علمی - فرهنگی می دهد، بیشترین سهم را در نشر کتاب های آمریکایی در ایران بازی می کند. کتاب هایی که مردم ایران را با فرهنگ آمریکایی بیشتر آشنا می کند. این نشر آنچنان قدرتمند می شود که حتی در سال های دهه ۴۰ از سوی وزارت فرهنگ با پیشنهاد چاپ انتشار کتاب های درسی مواجه می شود.
سرمایه گذاری فرهنگی در اصل ۴ اگرچه در قالب طرح اصلی پنهان بود اما با اجرای انقلاب سفید و اصلاحات ارضی در سال های دهه ۴۰ به خوبی نشان داد که سرمایه گذاری برای آمریکایی ها سود بیشتری داشت.
منابع[ویرایش]
۱- بررسی اهداف و عملکرد اصل چهار ترومن (هیات عملیات اقتصادی آمریکا در ایران )، ویدا همراز، تهران : وزارت امور خارجه ، مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی ، ۱۳۸۱.
۲- گزارش اوضاع عمومی استان کرمان (اقتصادی ، کشاورزی ، بهداشتی فرهنگی )
۳- اصل چهار ترومن، پارسانژاد، امید، شرق ، (۲۷ مهر ۱۳۸۳): ص۱۹.
۴- اسنادی از اصل چهار ترومن در ایران (۱۳۴۶-۱۳۲۵ه. ش ) به کوشش تیمور بشیرگنبدی ؛ مرکز اسناد ریاست جمهوری / تهران : وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، سازمان چاپ و انتشارات ،۱۳۸۲.
۵- جزیره سرگردانی، سیمین دانشور، انتشارات خوارزمی
۶- سند گزارش همکاری عملیات اقتصادی آمریکا در ایران با وزرات فرهنگ تا تیرماه ۱۳۳۴، روزنامه فرمان ویژه اصل چهار ۱۳۳۴
نویسنده: فرزانه ابراهیم زاده /
منبع: سایت تاریخ ایرانی