شاخص‌های توسعه اجتماعی


مروری بر مهمترین شاخص‌های توسعه اجتماعی با تاکید بر شاخص‌های جنسیتی

تعریف توسعه اجتماعی:
توسعه اجتماعی یكی از ابعاد اصلی پروسه توسعه و بیانگر سیستم اجتماعی در راستای دستیابی به عدالت اجتماعی ایجاد یكپارچگی و انسجام اجتماعی افزایش كیفیت زندگی و ارتقاء كیفیت انسان‌ها می‌باشد. بر اساس این تعریف هدف عدالت اجتماعی كاهش عدم تعادل‌ها و تبعیض بین افراد است. از طریق عدالت اجتماعی انتظار می‌رود كه فاصله طبقاتی ، تبعیض و استثمار در جامعه به حداقل برسد و توزیع درآمد سرمایه و قدرت به گونه‌ای مناسب‌تر انجام گیرد. شكاف بین فقیر و غنی ، شهر و روستا و مرد و زن از میان برود و از نقطه نظر جغرافیایی نیز عدم تعادل‌های بین منطقه‌ای و درون منطقه‌ای به حداقل برسد. انسجام اجتماعی مربوط است به نیروهای اجتماعی كه منجز به وحدت و یكپارچگی انسان‌ها می‌گردد. از طریق اسنجام اجتماعی انتظار می رود تضاد و كشمكش كه از هر نوع تفاوت در فرهنگ ، اعتقادات سیاسی یا علائق اقتصادی نشات می‌گیرد از بین برود. منظور از كیفیت زندگی ارتقاء و افزایش تسهیلات و خدمات زیربنایی ، شامل آموزش ، بهداشت ، حمل و نقل ، ارتباطات ، تغذیه و غیره است و انتظار می رود كه هر سیستم اجتماعی به ارائه خدمات با كمیت و كیفیت مناسب بپردازد به طوری كه امكان دسترسی همه افراد جامعه به این تسهیلات فراهم گردد. سرانجام این كه توسعه اجتماعی در هر جامعه‌ای بطور واضح در ویژگی‌های جمعیتی و كیفیت آنها منعكس می‌گردد و انتظار می رود این فرآیند منجر به ارتقاء كیفیت افراد جامعه گردد. بطور كلی توسعه اجتماعی را می‌توان با مفاهیم و شاخص‌های زیر مورد شناسایی و سنجش قرار داد:
۱ – عدالت اجتماعی
۲ – وحدت و انسجام اجتماعی
۳ – كیفیت زندگی
۴ – كیفیت افراد و ظرفیت‌های انسانی
با عنایت به اینكه شاخص‌های فوق الذكر بسیار متنوع می‌باشند در این مقاله صرفاً به شاخص هایی اشاره می‌گردد كه به نوعی با جنسیت مرتبط است . لذا با توجه به اینكه در عرصه عدالت اجتماعی و به ویژه وحدت و انسجام اجتماعی ، كمی و عینی نمودن آمار و اطلاعات بسیار سخت و اساساً شیوه جمع آوری اطلاعات و آمار در كشور به گونه‌ای است كه كمتر به این گونه متغیرها توجه می‌شود صرفاً به ذكر شاخص ها در ذیل متغیرهای آموزش ، بهداشت ، اشتغال و توانمندی‌های زنان پرداخته شده است.
آموزش
آموزش یكی از حقوق اساسی بشر است آموزش كلید توسعه پایدار و صلح و ثبات در درون ممالك و بین كشورهاست و لذا یك وسیله ضروری برای مشاركت مؤثر افراد در جامعه می‌باشد.
ضرورت توجه به آموزش در سطح بین المللی از دهه ۸۰ آغاز شد و در دهه ۹۰ دولت‌ها با پذیرفتن تعهداتی در قالب كنوانسیون‌ها و اجلاس‌های بین المللی در گسترش آموزش در سطح كشورها اقدام كردند. برخی از این تعهدات در اجلاس های ذیل حاصل گردید.
- اجلاس سران جهان برای كودكان ۱۹۹۰.
- اجلاس جهانی درباره آموزش برای نیازهای ویژه دسترسی و كیفیت ۱۹۹۴
- چهارمین اجلاس جهانی درباره زنان ۱۹۹۵
- پنجمین اجلاس بین المللی آموزش بزرگسالان ۱۹۹۷
- اجلاس جهانی آموزش داكار ۲۰۰۰
در آخرین اجلاس جهانی آموزش كه در داكار سنگلال برگزار شد دولت ها تعهد جمعی خود را نسبت به برنامه آموزش برای همه رسیدن به شش هدف عمده اعلام كردند كه در چهار هدف آن موضوع دختران و زنان به صراحت ذكر شده و در بقیه اهداف نیز این موضوع مستتر می‌باشد.
برخی از مهمترین شاخص‌های آموزشی مبتنی بر جنسیت عبارتند از:
الف ) شاخص‌های دسترسی به آموزش
ب ) شاخص‌های پوشش تحصیلی
ج) شاخص‌های كارایی آموزشی
د) شاخص‌های مربوط به معلمان و مدیران
هـ) شاخص‌های سواد آموزی
و) شاخص‌های آموزش عالی
بهداشت
بهبود وضعیت سلامیت یكی از معیارهای مهم توسعه اجتماعی است و گسترش تسهیلات بهداشتی به ویژه مراقبت‌های بهداشتی اولیه زمینه ساز رشد قابل ملاحظه امید به زندگی می‌گردد. به لحاظ بهداشتی زنان آسیب پذیر تر از مردان هستند و لذا بر اساس تعهدات بین المللی افزایش دسترسی زنان به اطلاعات مراقبت‌ها و خدمات بهداشتی و درمانی با كیفیت مناسب و متناسب با توانایی مالی آنها در طول عمرشان همواره مورد تاكید قرار گرفته است بعلاوه تقویت مراقبت پیشگیرانه بهداشتی ، حمایت از ابتكارهای مربوط به آگاهی جنسیتی و تهیه و توزیع آماری تفكیك شده بر حسب جنسیت از دیگر وظایف و تعهدات دولت‌ها بر اساس اسناد بین المللی می‌باشد.
به منظور بررسی دقیق وضعیت بهداشت به ویژه برای زنان شاخص‌های متعددی وجود دارد كه البته بیشتر آنها نیاز به تمایز و تكفیك جنسیتی بین زن و مرد ندارند و بلكه خودشان می‌توانند نمایانگر ضعف یا توسعه كشور تلقی شوند. همچنین با توجه به تعهدات بین المللی مشترك كشورها شاخص های بهداشتی در اكثر كشورها مشابه هم می باشد.
برخی از مهمترین شاخص های بهداشتی عبارتند از:
۱ – میزان مرگ و میر زیر پنج سال
۲ – میزان امید به زندگی در زمان تولد
۳ – میزان امید به زندگی زنان نسبت به مردان
۴ – نسبت نرخ مرگ و میر زنان و مردان
۵ – میزان مرگ و میر به تفكیك جنس
۶ – میزان كل باروری
۷ – نرخ مرگ و میر كودكان در هر ۱۰۰ كودك زنده
۸ – نرخ مرگ و میر كودكان زیر پنج سال در هر ۱۰۰۰ كودك زنده
۹ – درصد رواج وسایل جلوگیری از حاملگی
۱۰ – درصد زنان باردار ایمن شده علیه كزاز
۱۱ – درصد زایمان‌های تحت مراقبت توسط كاركنان آموزش دیده بهداشت
۱۲ – میزان مرگ و میر مادران باردار گزارش شده در طول یك سال
۱۳ – درصد دختران دچار سوء تغذیه
۱۴ – درصد جمعیتی كه از منابع بهبود یافته آب آشامیدنی استفاده می‌كنند.
۱۵ – میزان بروز بیماری ایدز
۱۶ – میزان بروز بیماری سل
۱۷ – میزان بروز بیماری مالاریا
اشتغال و توانمندی زنان
شاخص‌های جهانی بیانگر عدم استفاده بهینه از توانمندی‌های زنان در تمامی عرصه‌های اقتصادی است به علت كمبود فرصت‌های شغلی زنان همچنان در پشت سر مردان باقی ماند‌ه‌اند هر چند حضور فیزیكی زنان در بازار كار جهانی بیشتر شده است نابرابری های جنسیتی از لحاظ دستمزد و شرایط كار به نحو قابل ملاحظه‌ای افزایش یافته است.
هدف‌های استراتژیك كار پایه عمل چهارمین كنفرانس جهانی زنان در پكن ۱۹۹۵ در خصوص زنان و اشتغال زنان عبارتند از :
- ترویج حقوق و استقلال اقتصادی زنان از جمله امكان اشتغال شرایط مناسب كار و كنترل منابع اقتصادی
- ایجاد امكانات دسترسی برابر برای زنان به منابع ، اشتغال ، بازار و تجارت
- تامین خدمات بازرگانی آموزشی و دسترسی به بازار ، اطلاعات و فن آوری به ویژه برای زنان كم درآمد
- تقویت ظرفیت‌ اقتصادی و شبكه‌های بازرگانی زنان
- حذف جداسازی شغلی و هرگونه تبعیض در استغال
- حمایت از ایجاد هماهنگی در تقسیم مسئولیت‌های خانوادگی برای زنان و مردان
حضور زنان در سطوح تصمیم گیری ملی و بین المللی بسیار كم رنگ می باشد و هنوز در سطح جهانی اراده سیاسی كافی برای حضور زنان در سطوح تصمیم گیری وجود ندارد. بنابر این در داخل كشورها باید شاخص‌های مربوط به توانمندی‌های زنان مرتباً مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرند تا شكاف عظیم بین زنان و مردان به عنوان یك حساسیت جدی در جامعه مطرح شود . بدین ترتیب اراده جدی سیاسی برای بستر سازی جهت حضور زنان در عرصه‌های تصمیم گیری فراهم می‌گردد.

غلامرضا كریمی
كارشناس ارشد امور آموزشی وزارت آموزش و پرورش و دانشجوی دكترای روابط بین الملل



منبع : بنياد انديشه اسلامي



جعبه‌ابزار