صنایع روستایی
صنايع در مجموع زمينهساز توسعهٔ اقتصادى هر کشور است، حال صنايع به هر شکلى که باشد اعم از سنگين، سبک، صنايع کوچک و صنايع دستى مىتواند در توسعه هر کشورى دخالت نمايد و اين تأثير زمانى زياد مىشود که صنعت مراحل تعالى را پيموده و به توليد برسد. صنايع روستائى به دو گروه صنايع کوچک روستائى و صنايع دستى روستائى تقسيم مىشود.
صنايع کوچک روستائى[ویرایش]
اين صنايع از جمله صنايعى هستند که شکل کارگاهى داشته و در محيطهاى روستائى استقرار يافتهاند. معمولاً در اين شاخه از صنعت قسمتى از کار توليد توسط ماشين و قسمتهاى ديگر توسط نيروى انسانى انجام مىشود، صنايع روستائى در محيطهاى روستا اغلب بهمنظور تبديل مواد اوليه توليد شده در روستاها شکل مىگيرد و اگر صنايع روستائى در روستاها بهمنظور فوق بهوجود آيد، اين عمل مىتواند نقش مؤثرى در توسعه روستا داشته باشد. ولى متأسفانه گاهى ديده مىشود که برخى از صنايع کوچک روستائى که در محيطهاى روستائى بهوجود آمدهاند ارتباطى با محيط روستا ندارند يعنى مواد اوليه صنعت در روستا وجود ندارند و بازار فروش نيز در محيط روستاها نيست و احتمالاً فقط از چند نيروى انسانى روستا استفاده مىشود که بهنظر مىرسد که اين صنايع اغلب بهوسيله شهرنشينان بهمنظور برخوردارى از برخى امتيازات در محيط روستا سرمايهگذارى مىشود و بهوجود مىآيد و در نهايت سود و درآمد اين صنايع به محيط روستا برنمىگردد.
صنايع دستى[ویرایش]
(Handicraft)
صنايع دستى که اصولاً متکى بر تکنيکهاى بومى و سنتى است مىتواند هم در محيط شهر و هم در محيط روستا شکل گيرد. اصولاً در گذشته و تا حدودى نيز در زمان کنونى صنايع دستى که در محيطهاى روستائى متداول بودهاند قسمت اعظم مواد اوليه آن از محيط روستا يا فضاهاى جنبى روستا توليد مىشده و مصرف اين کالا نيز اکثراً در محيط روستا بوده است. زيرا که در گذشته روستاها بر اين باور بودند که کليه نيازهاى خود را از درون محيط زيست خود بايد تأمين نمايند.
بديهى است چون که وسايل زيستى مورد نياز روستائيان در گذشته بسيار محدود بوده و به همين جهت در محيط روستا براى رسيدن به آن وسايل زيستى تلاش زيادى لازم نبوده. در همين راستا که انواع صنايع دستى در نواحى مختلف روستائى کشور وجود داشته.
در سالهاى اخير با تحولاتى که در توليد و مصرف حاصل شده برخى از اين صنايع از بين رفته و حتى فراموش گرديده و يا در حال از بين رفتن مىباشد و برعکس بهعلت وجود بازارهاى نسبتاً مناسب برخى از صنايع روستائى توسعه پيدا کرده و حتى تعادل پذيرفتهاند و قلمرو آنها که در گذشته به مناطق خاص محدود مىگرديد به مراتب گستردهتر شده است، که در اين زمره از صنايع دستى مىتوان قالىبافى و گليمبافى را نام برد.
بهطور کلى از صنايع دستى شناخته شده در روستاهاى ايران مىتوان
قالیبافی ،
گلیمبافی ،
زیلوبافی ،
حصیریافی ،
گیوهبافی ، پوستيندوزي، چپقبافي، نمدمالي، سفالکاري، سنگتراشي، و غيره را نام برد. اين صنايع در گذشته اغلب جنبه خودمصرفى داشته ولى اکنون ضمن تأمين نيازهاى روستائيان مازاد آن و يا در مواردى کليه مصنوعات دستى توليد شده به بازار فروش ارائه مىشود،در اين صنايع اغلب ذوق، انديشه، و فرهنگ توليدکنندگان و همچنين تأثيرات محيطى در شيوههاى توليد و نقشها و الگوهاى توليدات به چشم مىخورد.
گروه ديگر از صنايع دستى روستا در رابطه با نيازهاى غذائى روستائيان قرار مىگيرد، بديهى است که مازاد اين نيازها به بازار فروش ارائه مىگردد که مهمترين آنها عبارت است از توليدات لبنى (ماست، پنير، کره، روغن حيواني، کشک، قرهقروط و غيره) روغن کشى (روغن زيتون، بادام، منداب و....)، برنجکوبي، چاى خشککني، ابرشيم کشى و غيره.
بايد توجه داشت که نوع صنايع دستى تابع محيط طبيعى است که روستا در آن استقرار يافته است زيرا که محيط تمامى و يا قسمتى از مواد اوليه را در اختيار روستائيان قرار مىدهد و روستانشينان با توجه به درجه تکنيک، ذوق و خلاقيت خود آن مواد اوليه را به کالاهائى تبديل مىنمايند که تحت عنوان صنايع دستى روستائى ناميده مىشود.
صنايع روستائى قطعاً قسمتى از اقتصاد روستائيان را تشکيل مىدهد که از ناحيهاى به ناحيه ديگر و يا حتى از روستائى به روستاى ديگر مقدار و درصد آن متفاوت است، روستاهائى يافت مىشوند که درصد بالائى از درآمد آنها مبتنى بر صنايع دستى است و گاهى نيز روستاهائى در کشور وجود دارند که صنايع دستى و بهطور کلى صنايع روستائى نقشى در اقتصاد آنها ندارند.
جستارهای وابسته[ویرایش]
اقتصاد روستا