صور
روستای صور در بناب، نمونه ای شگفت انگیز از معماری صخره ای ایران زمین تبریز - ایرنا - آنهایی که آهنگ غارهای کهن و اسرارآمیز صور را دارند، پس از پیمودن ۲۰ کیلومتر از مسیر موج دار و پرفراز و نشیب ارتفاعات سهند، هنگام گذر از دره های سرسبز و خرم دوزلاخ و مسینا شاهد جریان جویبارها و چشمه سارهایی هستند که در قعر آنها نغمه کنان و شتابان گریزانند. کوه های سترگی که تا آسمان پر ابر برافراشته و گاه گاهی شکاف های عمیق در بدنه آنها پدید آمده و دل آنها را هویدا کرده است، با چهره عبوس و دژم به این دره ها می نگرند. انسان وقتی که نخستین بار چشمش به آبادی می افتد، بخصوص زمانی که رشته های دود از فراز خانه های پلکانی شکل در پهنه آسمان آبی محو می شود، بیشتر محسور طبیعت زیبای آن می گردد. خانه های ایوان داری که در دوسوی دره (آغاتلو) پراکنده اند، اکثراً بر شالوده و بنیان تأسیسات صخره ای بنا گردیده و بافت خانه ها کلا پیوسته بوده و اغلب از دو طبقه تشکیل شده است. طبقه فوقانی که توسط خود روستاییان ساخته شده به فضای مسکونی اختصاص دارد. طبقه پائین یا همکف که همان تأسیسات غار را شامل می شود، محل نگهداری احشام و یا محصولات کشاورزی خانواده هاست. این مساکن به گونه ای ایجاد شده اند که پشت بام برخی ازآنها معبر یا حیاط خانه دیگری است. بیشتر خانه ها درسطح شیبدار کوه احداث شده که از نظر وسعت و تنوع فضایی نسبت به مساکن جلگه ای، محدودیت زیادی دارند. تأسیسات صخره ای صور به وسیله دره(آغ آتلو) به دو بخش شرقی و غربی تقسیم می شود که در این موقعیت یک مجموعه زیستی کاملا مطمئن و غیر قابل نفوذی را تشکیل می دهد که از لحاظ شرایط ایمنی و نوع طراحی قابل توجه است. این تشکیلات حیرت انگیز هیچ گونه نماد بیرونی ندارد و دهانه هلالی شکل آنها در زیر شکاف صخره ها قرار گرفته و اکثراً با تخته سنگ هایی از جنس خود پوشیده شده است، چنین طرحی حالت یک نواخت بدان بخشیده و امکان ورود به داخل مجموعه را غیر ممکن ساخته است. انسان پس از کنار زدن در ورودی های غار وقتی که وارد آن می شود خود را در دنیای تاریک و ظلمت احساس می کند. در این هنگام قادر به حرکت نیست. تدریجاً که به وضع موجود عادت کرد با استفاده از نور ضعیفی که از فراز سقف گنبدی شکل به درون می تابد محیط را شناسایی و به جستجو می پردازد، در این مجموعه تمام فضاهای آن کنده کاری شده و هر فضا برای نیاز خاصی اختصاص یافته است. می توان گفت این تشکیلات از لحاظ وسعت که شاید سطح آن به هفت هزار متر مربع برسد و استقرار تأسیسات متنوع و موقعیت استراتژیکی در ایران منحصر به فرد باشد، این غارها همگی در سینه کوه که از جنس شیست بوده با قلم و تیشه کنده شده است و تاکنون حدود چهل تا از آنها شناسایی شده که ظاهراً در آغاز کار به عنوان پناهگاه و مأمن به کار می رفته اند که بعدها با حجاری و تراش و توسعه به آنها حالت و فرم هندسی داده شده است. حالا چه قومی و مردمی بدین مهم اقدام کرده و با چه تجهیزاتی این همه فضای وسیع و تأسیسات پیچیده و تودرتو در دل کوه را آفریده است، این رازی است نگشوده و هیچ سند و کتیبه ای هم به دست نیامده که نسبت به تعیین قدمت و تاریخ تقریبی این اثر کم نظیر از نظر هنر حجاری و معماری ایران باستان را یاری دهد. اما به نظر می رسد این میراث نمونه ای از دستاورد گرانبها از معماری صخرهای دوره اورارتور باشد که در این نقطه از آذربایجان از آن قوم به یادگار مانده است. در میان معدود معماری صخره ای که بدست توانای ایرانی که در دل کوه ها به وجود آمده، هیچ نامی از تأسیسات صور برده نشده است. این تشکیلات عظیم تا چندی پیش نا شناخته و در گمنامی بود. تا اینکه در سال ۱۳۷۶ شمسی اداره میراث فرهنگی بناب پیشگام رازگشایی آن شد و با وسایل ابتدایی دست به کاوش های مقدماتی زد ولی از آنجایی که اغلب فضاهای آن محل ذخیره علوفه و آذوقه روستاییان بود، لذا دسترسی محققین و کارشناسان به اعماق و زوایای آن مسیر نشد و ظاهراً این امر سبب شده تاکنون گزارش کامل و دقیقی از ساختار اصلی آن تهیه نشده باشد و بسیاری از اسرار ارزشمند آن همچنان که در پرده ابهام باقی بماند. ابتدای ورودی اغلب غارها، تالار کوچکی به طول۱۰ متر و عرض۶ متر بوده که دهانه خروجی بدان پیوسته است. در اصلی نیز دهلیز باریکی است که به دالان ها و راهروهای متعدد منتهی می شود. پس از پیشروی به فاصله کمی از تالار، محوطه ای نسبتاً وسیعی وخود دارد که به دو مدخل دهلیز مانند محدود می شود. در بعضی مدخل ها گاهی راهروهایی تنگ و پلکانی به سوی پایین ساخته شده که ادامه آن به فضاهای ناشناخته چند گشوده می شود. پس از عبور از این قسمت، فضای دالان دیگری ظاهر می شود که پیشروی در مسیر پیچیده آن به پای درگاهی منتهی می شود که در طرفین آن اتاق های کوچک و منظمی ایجاد شده است. بعضی ازاین مسیرها بدون انشعاب بوده و با شیب یکنواختی رو به پائین رفته و در انتها به پلکانی که به زیر زمین می رود، ختم می شود. چنین بافت و معماری خاص، بدان فرم بنای چند اشکوبه می بخشد. در ساختمان این غارها در طول سالیان دراز تغییرات اساسی و بنیادی انجام گرفته است. مانند بزرگ کردن فضای غار به نسبت احتیاج، کشیدن دیوار جلو دهانه بعضی فضاها، همچنین احداث اتاق و راه های ارتباطی از طریق حفر معبر از میان دیوارهای جانبی جهت دسترسی به واحدهای مجاور و بیرون غار که کلا موجب تغییرات در طرح اصلی شده است. از کاربردهای عمده این معماری ها، استفاده از آن برای نگهداری احشام و حیوانات بوده است که این امر از وجود آخورهای سنگی که گاهی طول آنها به ۲۰ متر می رسد، به خوبی مشخص است. با توجه به نیاز مبرم سکنه این تأسیسات به پرورش دام ازجمله اسب، وجود اصطبل و آخور در هر واحد ضروری بوده است. کلیه آخورهای موجود از صخره تراشیده شده و آخورهای متعلق به اسب ها کمی بلندتر از آخورهای دیگر دام ها است. به فاصله ۳۰ سانتی تر از لبه آن ها قلابی از سنگ برای بستن حیوان (گوبند) ایجاد شده است. فرم اغلب تالارها دایره شکل بوده و یا شبیه آنها هستند که قطر متوسط آنها به۱۰ متر می رسد که در گوشه ای از آنها سکوی نسبتاً بلندی جهت نشیمن ساخته شده است. در وسط آن طرح دایره ای بقایای تنور یا آتیشگاه چشم را می نوازد. در همه تالارهای این مجموعه یک روزنه مدور در سطح گنبدی شکل آن به قطر یک متر به فضای بیرون گشوده است. بر سطح دیوار یا تالارها یک یا چند طاقچه کنده شده که خطوط آن طوری منحنی وار و متقارن به نقطه پایان منتهی می شود که به نمای فضای درون شکل و آرایش مقوس می بخشد. اثرات اندودی سیاه رنگ در این طاقچه ها هنوز به چشم می خورد. به نظر می رسد که از بعضی از این طاقچه ها با توجه به تاریکی فضای غار برای برافروختن مشعل استفاده می شده است. امروزه روستائیان ساکن طبقه بالای این غارها، از این طاقچه ها که درفضای مرطوب و خنک قرار دارند، برای نگهداری خوراکی ها به جای یخچال استفاده می کنند. از ویژگی های بارز این تأسیسات حیرت انگیز این است که تمام فضاهای موجود در آن به وسیله معابر مخفی و زیر زمینی به هم متصل شده و شگفت اینکه از طریق یک تونل عمیق و طولانی که از زیر دره آق آتلو می گذرد، واحدهای مختلف دو سوی دره به هم مرتبط می شوند. مسلما ایجاد چنین شبکه ارتباطی گسترده در شرایط سخت کوهستانی برای آفرینندگان آن یک شاهکار محسوب می شود. موضوع قابل بحث این است که مجموعه فوق چه عنوانی داشته و برای چه استفاده ای بنا شده است؟ به درستی نمی توان تصور کرد که صرفا محلی برای نهادن ذخائر ساکنان، فضای مسکونی، جای عبادت یا پناهگاه و پادگان بوده باشد. لذا هرگونه حدس و گمان کاملا تصادفی و تصوری است و برهیچ پایه و اساسی متکی نیست. در واقع هیچکدام از عناوین فوق به تنهایی در این تأسیسات صدق می کند و شاید هم تمام نقش های فوق را ایفاءکرده است. غارها در طول تاریخ بشر تنها به عنوان پناهگاه امن ومحل زندگی مورد توجه نبوده است، بلکه بسیاری از آنها برای اجرای مراسم مذهبی نیز استفاده می شده است. در ایران بعد از اسلام ایجاد بناهای مذهبی در دل صخره های سنگی ناشناخته است، ولی در مقابل استفاده از این اماکن در مقطعی از تاریخ ایران باستان که آئین مهر رواج داشته، معمول بوده است. تشکیلات صخره ای صور با توجه به فرم معماری و حالت غار مانندش، بیش از هر بنای دیگر به معابد مهری شباهت دارد. معابدی که همگی در سینه کوه کنده شده و جزء یک مدخل کوچک راه دیگری ندارد. پراکندگی فضاهای مجموعه از قبیل اتاق ها، طاقچه ها، تالارها، آخورها و سکوهای ویژه هر یک از واحدها بدان فرم معابد مهری بخشیده که از هر قسمت برای مراسم خاص و یا فعالیت های نجومی استفاده می شده است. از طرفی این گمان هم می رود که تأسیسات امن و مخفی این نقطه دور افتاده برای اجتماع صوفیان از قرون هفت به بعد، محیط دنج و ایده آلی بوده که از هرگوشه و کنار کشور بدان روی می آوردند. مهمترین ویژگی تأسیسات صخره ای صور، زیرزمینی بودن آن و تاریکی و انزوایی است که در اعماق کوه های دور دست به خود اختصاص داده است. در هر حال با توجه به نکات و دلایل مزبور می توان چنین استدلال کرد که شاید اماکن زیرزمینی صور خانقاه پرآوازه در مقطعی از تاریخ بوده است. اصغر بالغ کارشناس و پژوهشگر میراث فرهنگی و گردشگری در خصوص این روستای تاریخی می گوید: روستای صخره ای صور زمانی بوجود آمد که در زمان های قدیم، عده ای از اهالی منطقه برای فرار از دشمن و در امان ماندن از آسیب های جنگجویان متجاوز از شهرها به مناطق امن کوهستانی پناه برده و در همین مکان با کندن دل صخره ها و کوه ها، خانه های سنگی را بعنوان پناهگاه و محل زندگی انتخاب کردند که سال ها بعد از این غارها بیرون آمده و خانه هایی روی آنها بنا کردند و سپس از این غارها بعنوان محل نگهداری دام ها و علوفه های آنها استفاده کرده اند. نماینده انجمن غارنوردان ایران در بناب هم به خبرنگار ایرنا گفت: طی سفری که بمنظور شناسایی غارهای جدید به این منطقه تاریخی عزیمت کرده بودم، مشاهده کردم در دو سمت راست و چپ رودخانه ای که از وسط روستا می گذرد غارها از جنوب به شمال امتداد یافته است. همچنین تونل زیرزمینی قنات برای آب رسانی به اهالی روستا از قدیم الایام وجود دارد و یکی از این غارها نیز در بالادست های روستا برای آب انبار استفاده می شود. فریدون وحدانی افزود: می توان گفت در قدیم این غارها در زیرزمین باعث تشکیل یک روستا می شدند و هم اکنون اهالی در روی این غارها سکنی دارند. وی اظهارکرد: در حین شناسایی چیزی که ما را متوجه خود کرد این بود که در ساختار معماری این غارها راه روهایی ارتباطی به زیرزمین وجود دارد که در گذشته توسط سیل و یا اهالی بسته شده است و قابل کاوش و بازگشایی است. وحدانی خاطرنشان کرد: چیزی که این غارها را برجسته و حایز اهمیت می سازد پیچیدگی در ساختار معماری آن هاست و ساختار معماری غارهای صور خیلی پیشرفته تر از کله قندهای کندوان است. این غار نورد ادامه داد: غارهای کندوان به گونه ای ساده ساخته شده در حالی که در داخل غارهای صور گودال های کوچکی وجود دارد که برای ذخیره آب استفاده می شد و در این غار فقط ما توانستیم ورودی های طبقه زیرزمین را علامت گذاری کنیم که در آینده امکان کاوش وجود داشته باشد. وحدانی در خصوص ساختار معماری این غارها و نقاط کشف شده گفت: تالارهای اصلی و فرعی به ابعاد کوچک و بزرگ و میانه به عنوان نشیمن مکانی برای خنک کردن مواد غذایی، اتاق اصلی و دخمه ، معبر، راهرو انبار علوفه ، جایی برای نگه داری احشام، دودکش و هواکش از سقف غارها را مورد کاوش و شناسایی کامل قرار دادیم. وی اعلام کرد: به احتمال زیاد تاریخ ساختاری این غارها به دوران غارنشینی برمی گردد ولی از لحاظ تنوع خاک شناسی با خاک کندوان یکی است. این اثر تاریخی به شماره ۳۰۸۶ در فهرست آثار ملی و تاریخی بناب به ثبت رسیده است و در یک دهه اخیر گردشگران و علاقه مندان زیادی را برای بازدید جذب کرده است. بر اساس گزارش خبرنگار ایرنا از بناب، جمعیت روستای تاریخی صور ۳۵۰ نفر بوده و اکثریت اهالی آن از ایثارگران دوران دفاع مقدس هستند. این روستا باوجود داشتن امکانات زیربنایی و خدماتی اولیه، با مشکلاتی همچون کمبود آب کشاورزی، نبود درمانگاه ، نبود آنتن صدا و سیما و راه بین مزارع روستایی مواجه است. گزارش از: حبیب خانمحمدی
|