فرهنگ سازمانی




فرهنگ سازماني[ویرایش]
[۱]
بسياري از علماي مديريت فرهنگ را عبارت از آداب، رسوم، عقايد و باورهاي مشترك يك جامعه تعريف كرده اند. وداراي ویژگیهای زيراست:
۱ـ فرهنگ آموختنی است. فرهنگ خصوصیتی غریزی است و ذاتی نیست.
۲ـ فرهنگ آموخته می‌شود. انسان می‌تواند عادتهای آموخته‌شده خود را به دیگران منتقل كند.
۳ـ فرهنگ اجتماعی است عادتهای فرهنگی، ریشه‌های اجتماعی دارند .
۴ـ فرهنگ پدیده‌ای ذهنی و تصوری است.
۵ـ فرهنگ خشنودی‌بخش است. عناصر فرهنگی تا زمانی كه بر افراد یك جامعه خشنودی نهایی می‌بخشد می‌توانند پایدار بمانند.
۶ـ فرهنگ سازگاری می‌یابد. فرهنگ دگرگون می‌شود و فراگرد دگرگونی آن همراه با تطبیق و سازگاری است.
۷ـ فرهنگ یگانه‌ساز است. عناصر هر فرهنگ گرایش به آن دارند تا پیكری یكپارچه و به هم بافته و سازگار پدید آورند.
سازمان ها هم مانند افراد داراي شخصيت اند و مي توان با صفات ويژه اي چون: خشكي ، مهرباني، گرمي، نوآوري يا محتاط بودن مشخص كرد.
فرهنگ سازماني، پديده‌اي ملموس نيست و به راحتي قابل شناسايي نمي‌شود، كوه يخي است كه تنها قله‌ي آن آشكار است و بخش عمده‌ي آن ناپيدا و پنهان است، ولي در حقيقت، نمايان‌گر شيوه زندگي واقعياعضاي آن سازمان است.
همه توافق دارند كه فرهنگ؛
۱ـ كلی است كه از مجموع اجزای آن بیشتر است.
۲ـ تاریخچه سازمان را منعكس می‌كند.
۳ـ به مطالعۀ انسان‌شناسی مانند رسوم و نهادها مربوط می‌شود.
۴ـ توسط افرادي كه یك سازمان را تشكیل داده‌اند شكل مي گيرد.
۵ـ حركت آن كند و سخت است.
۶ـ تغییر آن به سختی صورت می‌گیرد.
تقریباً تمامی پژوهشگران از فرهنگ سازمانی به‌عنوان مجموعه‌ای از ارزشها، باورها، عقاید، فرضیات و هنجارهای مشترك حاكم بر سازمان یاد می‌كنند.
در واقع فرهنگ سازمانی همان چیزی است كه به‌عنوان یك پدیدۀ درست به اعضای تازه وارد آموزش داده می‌شود و آن بیانگر بخش نانوشته و محسوس سازمان است.
۱ـ فرهنگ سازمانی به كاركنان سازمان هویت سازمانی می‌بخشد.
۲ـ فرهنگ سازمانی تعهد گروهی را آسان می‌سازد.
۳ـ فرهنگ سازمانی ثبات نظام اجتماعی را ترغیب می‌كند.
۴ـ فرهنگ سازمانی به شكل دادن رفتار كاركنان كمك می‌كند.
۵ـ فرهنگ سازمانی بر وظایف و نحوۀ عملكرد مدیریت تأثیر می‌گذارد.

قدرت فرهنگ[ویرایش]

قدرت فرهنگ با میزان تأثیر و نفوذ آن بر رفتار سازمانی تعیین می‌گردد.ومعيارهاي آن عبارتنداز:
الف) تعداد اعضای متعهد به ارزشهای غالب
ب) میزان تعهد اعضاء به ارزشهای غالب سازمانی

عوامل متعدد ديگر عبارتند از: اندازه و گستردگی سازمان، تعداد تركیب نیروی انسانی، رشد و پویایی سازمان در طول زمان، میزان جابه‌جایی پرسنل و تغییر مدیریت سازمان.
سازمانها از لحاظ قدرت فرهنگی از یكدیگر متمایزند:
سازمانهایی كه دارای فرهنگ قوی هستند، اعضای سازمانها به ارزشها و مفروضات بنیادی سازمان وفادارند.
سازمانهایی كه دارای فرهنگ ضعیف هستند، توافق كلی و احساس تعهد نسبت به سازمان در بین اعضاء پايين است.
اگرچه سازمانها همگی دارای فرهنگ هستند ولی همۀ آنها بر كاركنان تأثیر برابر ندارند. وجود فرهنگ قوی و مثبت است كه منجر به افزایش رضایت شغلی كاركنان مي شود. مطالعات كارشناسان و متخصصین نشان داده است، وجود فرهنگهای قوی و مثبت در سازمانها برای دستیابی به تعالی و نوآوری یك ضرورت است ،درحالی‌كه اگر فرهنگ سازمانی پراكنده و متفرق شده و پیوستگی نداشته باشد این فرهنگ، یك فرهنگ ضعیف قلمداد می‌شود و منجر به هرج و مرج در سازمان شده و عملكرد و بهره‌وری سازمان دچار آسیب خواهد شد.
• پندار تبديل به گفتار مي شود
• گفتار تبديل به كردار مي شود
• كردار تبديل به عادت مي شود
• عادت شخصيت ما را مي سازد
• و شخصيت آينده را مي سازد.

منابع[ویرایش]
 
۱. جلیلخانی    




جعبه‌ابزار