ماسن


روستاي ماسن/ بیرجند / خراسان جنوبی
ماسن در شمال شهرستان بیرجند در فاصله ۳۳ کیلومتری این شهرستان واقع شده موقیعت جغرافیائی آن از نظرآب وهوایی واقلیمی کوهستانی می باشد که از چهار جهت شمال وجنوب وشرق وغرب کوهای بلند این روستا را احاطه کرده و به همین منظور سکونت مردم در داخل دره بین دورشته کوه بلند وکوتاه با کشیدگی از شمال به جنوب با شیب شمال به جنوب نیز می باشد.


معرفی ماسن[ویرایش]

ماسن در شمال شهرستان بیرجند در فاصله ۳۳ کیلومتری این شهرستان واقع شده موقیعت جغرافیائی آن از نظرآب وهوایی واقلیمی کوهستانی می باشد که از چهار جهت شمال وجنوب وشرق وغرب کوهای بلند این روستارا احاطه کرده وبه همین منظورسکونت مردم در داخل دره بین دورشته کوه بلند وکوتا با کشیدگی از شمال به جنوب با شیب شمال به جنوب نیز می باشد.
در اطراف روستا تمام بلندیها شیب از شمال به جنوب دارندبسیاربه ندرت شیب غربی به شرقی یابرعکس دیده می شود.ارتفاعات فقط پوشش سنگی دارند که به همین خاطر زمین کشاورزی که داری خاک باشد درارتفاعات ودامنه آنها کم است. ایجاد چشمه های آب وکاریز –قنات همه در پائین دره ها آماده پذیرش انواع واقسام میوه هارابخوبی دارا می باشد. وهمین امر سبب شده که دارای دره های سر سبز و پر از درختان میوه واشجار گوناگون می باشد. البته بعلت خشکسالی های طولانی پی درپی در ۱۲ سال اخیر اغلب باغات طراوات و سرسبزی را از دست داده وبه زمین برهنه تبدیل شده است که این عامل سبب کمی جمعیت ومهاجرت مردم به شهرها وتعطیلی مدرسه وراکد شدن کار عمرانی وتوسعه همه جانبه می باشد.

قدمت روستا[ویرایش]

به نقل از آقای محمد رضا محمد نژاد دبیر بازنشسته وسپاهی دانش خدمت کرده در روستاهای القورات در زمان سابق وگذراندن دوران ابتدایی در روستای القوربیش از ۵۰ سال گذشته ومدیر مدرسه القور) تاریخ مکتوب ندارد وآنچه از وجود روستا حکایت از زمانهای گذشته می کند شاید وجود همین چمشه ها وحاصلخیزی خاک دره ها بوده که از پیران بسیار سینه به سینه نقل شده است وآثارآغل های سنگی وطویله های خاکی در دامنه کوه ها وتپه ها می باشد که از وجود مردم ودامداری آنها در کارهای کشاورزی می باشد .
بهترین تاریخ برای وجود روستا واینکه دارای تمدن وفرهنگ وآداب ورسوم قدیم بوده اند که باقیمانده آثار آن هنوز در تپه شرقی روستا باقی است قلعه روستا است که بیانگر جمعیت وهماهنگی زندگی در کنار چشمه وجوی آب و مسجد می باشد که نشان تمدن قدیمی وفامیلی وگروهی می باشد که مثل زندگی همه روستانشینان اولیه تاریخ می باشد.قلعه روستا با بقایای خشتی وساروجی که هنوز قابل تشخیص است گویااز فاصله تاریخی سالهای ۶۲۸هجری قمری تا ۱۱۳۵ هجری قمری حدودازدوره مغول تا زمان صفویه وجود داشته چون این بنا ها بهترین تاریخ مستند برای وجودروستاها می باشد زیراساخت اولیه آن تاریخ وسندی مشخص ندارد.
از آثار دیگری که حاکی از وجود روستا وجمعیت می باشد وجود قبر ستانهای قدیمی در شمال استخر ماسن می باشد که در سالهای ۴۳ تا ۴۵ که برای ایجاد حمام کنده کاری در زمین می شد قبرها پیدا می شد واستخونهای قوی وطویل به چشم می خورد که زمانی مردمانی بسیار قد بلند وقوی هیکل در این محل زندگی می کردند که آنچه مسلم بوده پیش از اسلام هم مردمانی در اینجا زندگی می کردند یا اینکه پیران این قبرستان را به قبرستان گبرها نسبت می دادند واز طرفی بعضی قبرها هم نشان می داده است رو به قبله ساخته وحفاری نشده بودند البته در همین قبرستان قبرهایی بوده که نشان بر وجود اسلام ومسلمانی بوده است .
خلاصه با اطلاعاتی که اشاره شد می توان گفت این روستاهم از زمانهای پیش از تاریخ شاید با جمعیتی بیشتر از قرن اخیر دارای مردمانی بوده است که دامداری – کشاورزی- باغداری را پیشه خود داشته و زندگی می کردند تا تاریخ های اشاره شد که مستند می باشد مثل وجود قلعه – مسجد – وحتی آثار قلعه ای بر سر کوه در جنوب غربی روستا بنام قلعه ناصری که آثار آن در راس کوه باقی مانده است ودر معرز بازدید ومشاهده چند تن از مردم روستاهای ماسن والقور قرار گرفته که مقرومکانی مناسبی بوده برای شخصی بنام ناصر لک از پیشوایان فرقه اسماعیله که مثل بیشتر قلاع ومکانهایی بوده که در اغلب روستاهای اطراف بیرجند به تبلیغ مذهب اسماعیله مشغول بودند که خوشبختانه شخص فوق بعلت وجود مردم شیعه اثنی عشری در القور وروستاهای همجوار و مبارزه روحانیت مبارز نتوانسته مردم راین منطقه را به مذهب خود دعوت کند وشکست خورده است.
این هم یکی دیگر از شواهد وقرائن دارای وجود روستا می باشد که حاکی بر این است که این روستا پیش از تاریخهای یاد شده دارای جمیعت و تمدن مناسب آن روزگار بوده که از این گونه قلاع واسکان ساخته می شده است که محل تبلیغ ودفاع از دشمن بخصوص در حمله مغولها و افغانها بوده است زیرا جائیکه جمعیت و آبادی یا سکنه نباشد ایجاد قلعه قبرستان و مسجد و امثالهم معنی ندارد.

تاریخچه مسجد ماسن[ویرایش]

به نقل از آقای محمد رضا محمدنژادموقیعت کنونی مسجد بعلت کمبود زمین مسطح در روستا در یک دره نسبتاَ تنگی واقع می باشد در همان مکان اولیه بنا که از زمانهای بسیار قدیم دایر شده اکنون نیز قرار دارد چون در گذشته های دور مردم یک آبادی به خاطر نز دیک بودن به آب جهت استفاده های گوناگون از آن بیشتر امکن عموعی مثل مسجد – حمام –پایاب وغیره را نزدیک آب می ساختند از آنجائیکه جوی عام روستا که روزی لااقل دوبارآب از آنجا گذر می کرده است مسجد را نیز در محل کنونی آن بنا کرده اند که در طول سالهای اخیر تقریبا از یکصد سال پیش تا کنون سه مرتبه بازسازی وبه شکل کنونی ساخته شده است.
برای تاسیس وایجاد بنای اولیه مسجد وسند وتاریخ مکتوب ومعتبری در دست نیست فقط از روی آثار باقیمانده قدیمی روستا که قلعه ای در ضلع شرقی روستا واقع بر بلندی تپه ای ساخته شده می توان حدث زد که بنای مسجد اولیه هم لااقل پیش از بنای قلعه موجود می باشد که بطور یقین این قلعه از زمان حمله مغولها با ایران و بطور یقین در دوره صفویه وحمله محمود افغان به ایران ساخته شد.
زیرا نقل از پیران روستا که سینه به سینه به نسل امروزی باز گومی شده است احتمال وجود آن پیش از قلعه بوده است که حدوداًدرتاریخ بین سالهای ۶۲۸ هجری قمری تا ۱۱۳۵هجری قمری می باشد که در این فاصله از حمله مغول وحتی هنگام تبلیغات فرقه اسماعیله نا زمان صفویان را در برادرد که بهترین تاریخ برای شناخت قدمت ماسن که بر سر هر کوهی مرتفع بین ماسن والقور قرار دارد نیزدلیل دیگری بر این اشارات می باشد این قلعه (ناصری) که آثار آن درراس قله کوه هنوز واقع است بطوریکه در بعضی کتب قدیمی مثل تاریخ قهستان مرحوم آیت ا... آیتی دیده شده واشاراتی رفته ویا از زبان پیران باسواد ماسن والقور حکایت می شده است محل ومقری بوده که شخصی بنام ناصر لک برای تبلیغ مذهب اسماعیله در آن شروع به فعالیت کرده که خوشبختانه موفق نشده بود که با مبارزات شیعه مذهبان مواجه می شود وشخص مبارز با اوشیخ بهار علی بوده شیعه مذهب اثنی عشری که در جنوب القور آثارمقبره او در سالهای ۱۳۳۳هجری شمسی در غرب استخر مشهور به آسیاب نزدیک باغ مرحوم ساغر یغمایی وجود داشت از شاهدین عینی مقبره آقای محمد رضا محمد نژاد دبیر بازنشسته که در سالهای یاد شده در مدرسه که واقع درباغ یغمایی بود در کلاس پنجم ابتدایی درس می خوانده می باشد.
خلاصه این مجموعه اطلاعات دلیل براین است که ماسن مسجد فعلی با طرز ساخت آن روز وجود داشته است. باز از زبان محمد رضا محمد نژاد بشنوید در حدود سالهای ۱۳۲۶ هجری قمری از قول پدرم که می گفت در این روستا مسجد به روحانیت که خود مالک وساکن ماسن بوده ودر چشمه های متعلق به روستانیز مالک بوده بنام آخوند ملا آقاعلی سر چاهی دایر بوده ومجالس عزاداری ومناسبت های دیگر در آن منعقد می شده است وحتی نسل های جلوتر از او هم از مسجد حکایت ها داشته اند. اما ساختمان مسجد :در زمینی به اندازه ۱۰×۴ بشکل سالنی دراز،از مصالح سنگ گل وبا سقف پوشیده از چوب وجود داشته که این وضعیت را در سالهای دوران تحصیل بنده (محمد رضا محمدنژاد) از سالهای ۱۳۲۹ شمسی تا سالهای ۱۳۴۳ که تحت عنوان سپاهی دانش به شغل معلمی مشغول شدم به همان شکل پا برجا بود دارای منبری از گل به صورت یک طاق در ضلع غربی مسجد تعبیه شده بود ارتفاع دیوار کم بودنور کافی نداشت شقف تیر چوبی ومصالحی از برگ وشاخه های ظر یف در ختان در فاصله تیرهای چوبی بوده که همه ساله مراسم عزاداری در محرم وصفر وسایر مناسبت ها در همین محل برقرار می شد
بنده حقیر وچند تن از همدورانهای تحصیلی وغیره از مستمعین روحانیت ووعاظ این مسجد بودیم :در همین مسجد عده ای از قرآن آموختگان ماسن والقور توسط مرحوم سر چاهی تلبگی کردند که بعضی ها هنوز حیات دارند. آنچه بنده به یاد دارم : حاج میرزا عبدالعلی شریفی فلارگی – کربلائی غلامرضا دهقانی و کربلائی سید موسی حسینی وقبل ایشان مرحوم سید محمد باقر علوی فلارگی وحاج سید حامد حسینی که همه از روستای فلارگ بودندهر کدام سالهای متمادی روحانی وخطیب ووعاظ در این مسجد بوده اند .واز قول پدرم قبل از اینها وبعد از مرحوم آخوند ملا آقاعلی سرچاهی شیخ محمد حسین پور حاج میرزا عبدالعلی شریفی آخوند محل بوده است.
بازسازی مسجد در همان محل قدیمی:
درسال ۱۳۴۳ شمسی که سپاه دانش در روستای مافریز بودم فرمانده پادگان بیرجند سرهنگ ده پناه نامی بود که قدمهای خیری شروع کرده بود وبسیاری از روستاهای بیرجند که فاقد حمام بهداشتی بود با استفاده از سربازان ومعماران متخصص که در اختیارداشت به ساخت حمام بهداشتی مبادرت نمود که یک حمام روستای القور بود. بنده هم پس از تعطیل شدن مرسه از روستای مافریز به القور می آمدم واز آنجا به ماسن وصبح روز بعد به محل کارم می رفتم البته دو کیلومتر تا ماسن بیشتر نبود که یک روز موقع برگشت برحسب عادت به سر کارحمام القور سری می زدم وبا سرهنگ ده پناه حل واحوالی داشتم واو هم مرا مورد محبت قرارمی داد ومی گفت اگر کاری داشتی که بدست سربازان انجام می شدبگو تا ایشان دا در اختیاررات بگذارم از آنجا که بنده هم معلم سپاه دانش بودم یعنی دوسال خدمت سربازی را زیر نظر آموزش وپرورش وارتش می بایست به تعلیم وتربیت وسواد آموزی بچه های روستا می پرداهتم.
بگذرم راجع به مسج ماسن صحبت شد گفتم بسیار قدیمی وغیر بهداشتی وخلاصه از نظر فیزکی بسیار نامطلوب است ایشان سربازی را با من رو کردند که متخصص بود جمعه ای رفتیم طرحی که اکنون اساس بنای مسجد است باتفاق معتمدین محلی با اخذ یک قطعه زمین از مرحوم پدرم ورضایت مردم سالنی طویل (دراز) را به شکل تقریباًبه ابعاد۱۰×۹ فراهم کردیم وبا ستونی چهار گوش به ابعاد ۱×۱ متر در وسط زمین مسجد که پس از گذشت حدود یک ماه بشکلی تازه تقریباً بهداشتی از همه نظر درست شد منتهی با سقفی که از تیرهای چوبی ومصالح معمولی بنایی آن روز روستا بود این بنا تا سال ۱۳۶۲ شمسی به همان وضیعت بود ومراسم مختلف در آن برقرار می شد وایام عاشوراوتاسوعا هئیت های مذهبی در مسجد اطعام می شدند که بودجه وهزینه آن از نذورات مردم بود.
دراین موقیعت که راه ها تردد جاده ای شده بود وکم وبیش ماشین از شهر وبالعکس از روستاها به شهر بیرجند می رفت جمعیت ایام محرم بیش ازبیش می شد ودر موقع صرف نهاروشام مشکل جا موجب ناراحتی مردم می شد به خصوص که بین مردان وزنان استکاک زمانی بخصوص کمی وقت معضلی دیگر بود. تعمیر واضافه زیر بنای مجدد: پدرم مرحوم حاج محمد حسن محمد نژاد در شهرملکی داشت که پس از فوت باتفاق نظر ورثه بفروش رسید به حدود ۰۰۰/۰۰۰/۱۰تومان در موقع تقسیم پول بین وراث بنا شد که یک سهم هم برای شادی روح مرحوم پدر خیرات شود که با این مبلغ می توانستیم در روستای محل زندگی مرحوم پدرم خیراتی انجام دهیم همه اتفاق کردیم که سقف مسجد را بجای تیر چوبی از تیر آهن وآجر بپوشانیم ویک محلی هم برای آشپزخانه وآبدراخانه مسجد فراهم سازیم که مبلغ پول در دست بیشتر از عهده ساخته نبود.
خلاصه جمعه ای در شهریورماه ۱۳۶۴ سقف مسجد را تخریب وآهن وآجر آماده تا شروع به کار نمائیم که خداوند خود در ساخت مسجد ما را یاری کرد وحاج آقای انصافی یکی از مالکین آن روز در کنار مسجد حضور پیدا کرد ایشان تخصص کاریش معماری بود از وقایا اطلاع حاصل کردند گفتند فلانی بیا این دیوارهای مسجد را هم تخریب وبا شنارژ وپی ریزی اساسی درست کنید که باز چند سال دیگر مجدد خراب نکنید گفتیم اعتبار وبودجه نداریم ایشان ما را تشویق وروحیه دادند که تمام این کارها با سه میلیون تومان تمام می شود البته با ایجاد آشپزخانه وآبدارخانه قبول کردیم بدنبال رضایت واخذ زمین برای آشپزخانه رفتیم وبدون دردسر زمین راورثه مرحوم علی احمدی از همین روستا واگذار کردند وبالطف خداوند وکمکهای مردمی توانستیم به هدف خودمان برسیم ومسجد رابا وضعیت جدید به بهره برداری رساندیم تا سال ۱۳۸۵ شمسی که توسط آقای حسین قاسمی مجدداً انگیزه اینکه سالنی برای نهار خوری در ست کنیم
با توجه به مشکل جا چون زمین مناسبی نبود از ناحیه خود ایشان طرحی داده شد که آشپزخانه وآبدارخانه مسجد را که از داخل به مسجد راه داشت تبدیل کنیم به یک سالن برای خواهران بعنوان حسینیه ودرادامه آن زمین دیگری مهیا برای آشپزخانه وآبدارخانه تهیه کنیم که آقای حیسن قاسمی وبرادر زاده ام حسن محمد نژاد که باز خیر اندیشان دیگر در دادن زمین ما را یاری کردنداز جمله برادرم آقای غلامرضا محمدنژاد و با جمع آوری هزینه توسط افراد ذکر شده و مردم شهر و روستا توانستیم حسینیه ای را هم تا حد لازم برای مکان خواهران بسازیم (هزینه ای بالغ بر ده میلیون تومان) که تقریباً فضای بالای آن به مسجد ارتباط دارد که از منبر و مراسم استفاده شود و آشپزخانهای بسیار تمیز و بهداشتی همراه آبدارخانه و سرویس بهداشتی متناسب با مسجد به همت مردم و بانی گری دو،سه نفر از محل به شکل حاضر ساخته و مورد استفاده قرار گرفته است. در این مسجد تمام هزینههای ایجاد جلسات مذهبی و غیره از نذورات مردم دایر می باشد و فقط حدود مبلغ سه تا پنج هزار تومان موقوفه دارد.

منبع[ویرایش]

وبلاگ روستای ماسن



جعبه‌ابزار