مکانیسم مالی نزول


مکانیسم مالی نزول
این که می گویند ربا و نزول خانمان برانداز است واقعا یعنی چه؟ نزول چه ربطی به خانه و کاشانه دارد؟ اگرچه اصل موضوع یعنی نزول حرام است و در آن شکی نیست ولی اینها پرسش های معمول در ذهن بسیاری از مردم است که بدرستی نمی دانند ساز و کار و عملکرد مالی نزول چیست و چگونه این موضوع باعث به آتش کشیده شدن زندگی می شود.
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۲
روزنامه جام جم ( www.jamejamonline.ir )
بازدید: ۸
کد A۲۲۵۴۹۴
فساد مالی ـ پول شوئی ربا نزول
این که می گویند ربا و نزول خانمان برانداز است واقعا یعنی چه؟ نزول چه ربطی به خانه و کاشانه دارد؟ اگرچه اصل موضوع یعنی نزول حرام است و در آن شکی نیست ولی اینها پرسش های معمول در ذهن بسیاری از مردم است که بدرستی نمی دانند ساز و کار و عملکرد مالی نزول چیست و چگونه این موضوع باعث به آتش کشیده شدن زندگی می شود.

بدیهی است مردم درباره اصل موضوع ربا و نزول زیاد شنیده اند، اما کمتر کسی است که بدرستی بداند نزول چگونه از نظر مالی عمل می کند که نزول گیران توانایی پرداخت بدهی شان را از دست می دهند و بدهی شان انباشته می شود. لذا برای این که به مفهوم واقعی نزول پی ببرید این گزارش را بخوانید.

جرقه ای که شعله ور می شود

هیچ فرد عاقلی برای راه انداختن کسب و کار یا تجارت اقدام به دریافت پول نزولی نمی کند، بلکه همیشه افرادی به دنبال پول نزول هستند که گرفتاری های خاصی دارند.

بیماری، بدهی، تصادف و هرگونه مشکل حاد از اصلی ترین دلایل تقاضای پول ربوی است. پس همیشه اضطرار و شرایط غیرعادی باعث درخواست های اینچنینی خواهد بود؛ آن هم زمانی که نظام رسمی پولی و بانک ها متقاضی را حمایت نمی کند یا این که مال و دارایی او قدرت نقدشوندگی خوبی ندارد بنابراین فرد با یک تصمیم اشتباه به دام نزول و نزولخوار گرفتار و باعث ایجاد جرقه برای شعله ورشدن کل دارایی خود می شود.

به هر حال وثیقه یا وثیقه ها مهیا و مبلغی نیز دریافت می شود، اما فقط کافی است با توجه به گرفتاری مالی نزول گیرنده یک قسط سر موعد پرداخت نشود تا حلقه فنا برای نزول گیرنده شروع به تنگ شدن کند. در واقع اینجاست که سازوکار مالی نزول شروع به خودنمایی ویرانگر می کند.

فرض کنید ده میلیون تومان پول برای مدت یک سال در اختیار شخصی قرار می گیرد که باید در ازای آن بهره ای نیز پرداخت کند.

این بهره اکنون از سه تا ۱۰ درصد محاسبه می شود که بستگی به شرایط طرفین و البته میزان مبلغ رد و بدل شده دارد، یعنی اگر ضرورت وام گیرنده در کار باشد به هر مبلغ بهره تن خواهد داد و اگر مبلغ زیاد باشد نزولخوار به درصد کمتری بسنده می کند.

در حالت عادی فعلا سه درصد بهره در بازار قابل محاسبه است که برای مبلغ یادشده از قرار ماهانه سیصد هزار تومان مشخص می شود و گیرنده متعهد می شود مبلغ ماهانه ۳۰۰ هزار تومان به عنوان بهره پول به نزولخوار بپردازد و در پایان سال نیز اصل مبلغ یا همان ۱۰ میلیون تومان را پرداخت کند اما نکته اصلی اینجاست که گیرنده نزول طی یک سال هر آنچه را داده به عنوان نزول پول بوده و هیچ مبلغی از اصل پول کم نشده و سرانجام هم اصل مبلغ را باید بپردازد و همین موضوع باعث متضرر شدن او طی این فرآیند حرام می شود.

جالب است بدانید نزولخواران برای تضمین پولشان اسنادی همچون چک، سفته، سند ملکی یا سند خودرو را از نزول گیرنده دریافت می کنند و در بیشتر موارد این تضمین ها چند برابر اصل و فرع پول است به صورتی که نزولخوار حتی هزینه های احتمالی رجوع به دادگاه و مراحل قانونی را هم محاسبه کرده و از نزول گیرنده دریافت می کند بنابراین با توجه به این تفاوت فاحش بین تعهدات گیرنده پول و اصل مبلغ پرداخت شده بسیاری از نزولخواران حتی علاقه مند هستند که نزول گیرنده از عهده پرداخت اقساط خود برنیاد تا تضمین هایش را تصاحب کنند.

نزولی که انباشته می شود

حالا سوال اینجاست که نزول چگونه انباشته شده تا جایی که نزولخوار کل زندگی شخص را تصاحب می کند؟

اگر نزول گیرنده گرفتاری حاد و خاصی نداشته باشد، معمولا نزول انباشته دامنگیر وی نمی شود، اما شمار این افراد اندک است.

چرا که بیشتر کسانی که رو به نزول گرفتن می آورند دارای گرتفاری حاد و فوری هستند. دارا یا نادار بودن نیز نیشی در این میان ندارد.

مهم گرفتار بودن است ومشکل دقیقا از همین جا شروع می شود چرا کره مکانیسم خانمان برانداز نزول از اولین تاخیر در پرداخت نخستین قسط شروع می شود چیزی که اکثر نزول بگیران دچار آن می شوند؛ چاره ای هم نیست آنان گرفتار شده اند.

فرض کنید نزول گیرنده ای تعهد کرده در مقابل ۱۰ میلیون تومان پول که یکساله گرفته در خوشبینانه ترین حالت ماهانه ۳۰۰ هزار تومان بهره بپردازد اما وقتی نمی تواند به هر دلیلی این کار را انجام دهد برای ۳۰۰ هزار تومان بهره ای که نپرداخته دوباره باید بهره بپردازد. یعنی برای جبران قسط عقب افتاده با رقم ۳۰۰ هزار تومان باید ۳۰۹ هزار تومان دیگربپردازد.
یعنی به بدهی او به تناسب درصد سود نزول ماهانه اضافه می شود. به عبارت دیگر سود نزول به کل بدهی معوقه شخص اضافه می شود. حالا تا شخص برای جبران این قسط و بهره اضافه آن تلاش می کند موعد پرداخت قسط دوم خواهد رسید و همین موضوع دوباره تکرار و تکرار می شود.

این چرخه باطل در واقع همان مفهوم دقیق نزول روی نزول دلیل اصلی بسیاری از نابودی هاست؛ همانند انسانی گرفتار در باتلاق، هرچه دست و پا می زند تا از مرگ نجات یابد برعکس در حال بیشتر فرورفتن است.

برای دریافتن معنی واقعی و تکمیلی خانمانسوز بودن نزول کافی است به تفاوت سازوکار مالی سود بانکی و نزول توجه کنیم. سود دریافتی از محل نزول ماهانه دریافت می شود اما سود وامی که از بانک دریافت می شود سالانه است. البته تا اینجای کار چندان مشکلی نیست اما مشکل از موضوع دیرکرد پرداخت اقساط شروع می شود.

مثلا وام بانکی در صورت دیر پرداخت شدن شامل جریمه ای معادل کل قسط عقب افتاده به علاوه اضافه مبلغ دیگری نخواهد شد.

مثلا اگر قسط ۳۰۰هزار تومانی یک وام بانکی عقب بیفتد شما باید مثلا ۳۰۴ هزارتومان به بانک بپردازید که فقط شامل ۴۰۰۰ تومان جریمه دیرکرد است اما رقم همان قسط عقب افتاده نزد نزولخوار ۳۰۹ هزار تومان خواهد بود! چرا که اضافه مبلغ هر قسط به تناسب کل رقم (شامل محاسبه بهره در اصل و سود قسط) محاسبه می شود.
عماد عزتی



جعبه‌ابزار