نسق
بررسی قوانین و مسائل نسق و حق ریشه در حقوق کاربردی
از نسق و حق ریشه تا حل اختلافات زمین و اراضی در ایران
نسق امتیاز وابسته به اقامت رعیت در روستا قلمداد می شد، و عواملی که در ایجاد حق ریشه موثر بودند میزان آبادانی زمین، مدت تصرف، تقسیم محصول، سرمایه گذاری کشاورز، موقعیت مکانی ملک و... بوده اند
گروه اقتصادی - عباس بشیری: از زمانی که انسان درفلات ایران در کنار رودخانه ها، نهرها و چشمه ها جای گرفت و رو به کشاورزی جمعی آورد و کار دسته جمعی و کار کردن در روی زمین به صورت مشاع، خانوادگی، فامیلی یا تمام اهالی روستا در اکثر نقاط ایران قابل مشاهده بوده مفاهیمی مانند نسق، حق ریشه، و حق رعیت و مالک در زمین مطرح بوده است.
به گزارش بولتن نیوز، در ایران باستان تقسیمات مختلفی در مورد زمین ها رایج بوده و در اکثر مزارع نیاکان ما با فعالیت وکشاورزی در زمین، محصول را به نسبت حقی که داشتند تقسیم می کردند.
اگر مالکیت زمین از آن کس دیگری بود، رعیت متناسب با کار وتلاش و سهم خود، از محصول سهم داشت و اگر مالک خود روی زمین کار می کرد به حاکم سهم می پرداخت و اگر خان و مالک بود بابت ابزار تولید وزمین و سایر حمایت هایی که از رعیت داشت، سهم مشخصی داشته است.
در نتیجه اگر رعیت سال ها روی زمین مشخصی کار می کرد از سهم بیشتری بهره می برد و یا حق تقدم و حق ریشه و کار و برداشت با او بود و مالک زمین نیز ترجیح می داد که با رعیت با سابقه بیشتر کار کند.
در دهات ایران تقسیم زمین عمدتا طی یک سال یا چند سال بصورت بنه بندی، و گاوبندی بود و هر کس روی بنه خود کار می کرد و سهم خود را می برد و سهم مالک نیز پرداخت می شد. رعیت وخانواده او از بنه خود دفاع می کردند و دام خود را در بنه خود به چرا می بردند و در بنه خود باغ و زراعت داشتند.
تحول با اصلاحات ارضی[ویرایش]
اما با شروع اصلاحات ارضی در سال ۱۳۳۸مالکیت به شکل خاص در ایران شناخته شد. دولت زمین را از خان ها و مالکان بزرگ گرفت و بین رعیت های همان زمین تقسیم کرد و بر اساس میزان فعالیت و کار مردم روستا، زمین های مرغوب، نیمه مرغوب و نامرغوب تقسیم می شد و البته این تقسیم اراضی بابت لطمه زیادی به ساختار تولید و کار و فعالیت روستا شد.
عده ای از رعیت ها توان و دانش ومدیریت کافی نداشتند و قادر به اداره زمین خود نبودند و در نتیجه آن را یا رها کردند و به شهر رفتند و یا فروختند و کارگر و خوش نشین شدند و یا حق و حقوق خود را اجاره می دادند و یا با گرفتاری های جدید دست و پنجه نرم می کردند.
پراکندگی زمین ها و تکه تکه شدن زمین ها به خصوص پس از مرگ پدر خانواده و ارث بردن فرزندان، ساختار تولید روستا را ویران کرد و سلسله مراتب روستا و کار گروهی و مشاع و همکاری و تقسیم کار قبلی را ویران کرد و در نتیجه اکثریت روستا زیان دیدند و درگیری ها و اختلاف ها نیز باعث تشدید این مشکلات شد.
اگر کشاورزی به مدت یک سال روی زمینی کار و فعالیت تولیدی انجام می داد با رعایت شرایطی طبق اصلاحات ارضی مالک مشاع روستا دراراضی مرغوب، نیمه مرغوب و پست محسوب می شد و با پرداخت اقساط مالکیت رسمی در زمین داشت.
در عین حال رسم تیول داری نیز برای بهبود وضع روستاییان ایران مورد توجه بود اما در یک کلام می توان گفت که اگر به جای اصلاحات ارضی، تقویت تعاونی ها و نظارت بر کار خان و رعیت صورت می گرفت نتیجه بهتری حاصل می شد.
درمهرماه ۱۳۳۱ با توجه به قانون عمرانی ۱۳۱۶ لایحه ازدیاد سهم کشاورزان و سازمان عمرانی به تصویب رسید. اما این قوانین نیز نتوانست مشکل ساختاری تولید کشاورزی و زمین داری را حل کند و همچنان مشکلات کشاورزان و صاحبان زمین در روستاها ادامه یافت و هنوز بعد از ۵۰ سال از آن زمان بازهم شاهد ادامه دعواها و شکایت ها در مورد نسق، حق ریشه و مالکیت زمین ها هستیم.
طبق برنامه های عمرانی باید در ارتباط با بومی شدن تقسیم اراضی و تولید بیشتر کار می شد اما برنامه های عمرانی نیز توفیق کمی داشت. در برنامه سوم عمرانی شرکت های تعاونی روستایی بوجود آمد اما این تعاونی ها نیز نتوانستند مشکلات مردم و روستائیان و صاحبان زمین و ورثه آنها را حل کنند.
فعالیت آموزشی وترویج باسپاه دانش، بهداشت روستا، احداث راه روستا، تاسیس انجمن ده از۱۳۴۲ تا ۱۳۴۶ نیز در برنامه سوم عمرانی تحت شعاع اصلاحات ارضی بود که در نهایت باعث قشربندی روستایی شد و ضمن حل برخی مشکلات، چالش های جدیدی را نیز ایجاد کرد.
برنامه ریزی با هدف بهبود ساختار برای محو یا تقلیل نابرابری های اجتماعی صورت می گرفت ولی در عمل کمتر به نتیجه رسید و نابرابری ها کمتر نشد بلکه عامل مهاجرت از روستا به شهر بود. زیرا کشاورز یا پول نداشت یا زمین مرغوب نداشت و یا مجبور بود به دلیل نداشتن امکانات و حمایت های لازم روستا را ترک کند و راهی شهر شود.
به عبارت دیگر، اصلاحات ارضی و مشکلات مالکیت زمین و ساختار تولید، والبته رشد خدمات وجاذبه های شهری، باعث رشد مهاجرت ها شد و جمعیت ایران که با ۳۰ میلیون جمعیت ۲۰ میلیون در روستا و ۱۰ میلیون در روستاها داشت به خاطر مهاجرت به جایی رسیده که اکنون از ۸۰ میلیون جمعیت بیش از ۵۵ میلیون در شهرها و ۲۵ میلیون در روستا زندگی می کنند و این روند مهاجرت نشان می دهد که حقوق مالکیت و نسق و حق ریشه و... همچنان با چالش های گسترده ای مواجه است وهنوز مشکلات عمده ای در حقوق روستائیات و صاحبان زمین در روستاها وجود دارد.
نسق و حق ریشه[ویرایش]
ساختار جامعه روستایی قبل ازاصلاحات ارضی درقالب نظام ارباب و رعیتی به لحاظ جامعه شناختی از مجموع خانوارهای خرده مالک، زارع صاحب نسق و فاقد نسق، خوش نشین، مالکان و عوامل آنها و تعدادی صنعتگر، کسبه و نزول خوار تشکیل شده بود.
درواقع حق نسق امتیاز وابسته به اقامت رعیت در روستا قلمداد می شد و با نظارت برکار و مبادلات نسق کاران درشهرهای محلی، رابطه دهقان با بازار را محدود می کردند.
میزان نسق یا مالکیت زمین، به معنای حضور در روستا، برخورداری از عوامل تولید زمین مانند وسیله شخم، بذر، آب، قدرت مدیریتی، تسلط و یا مغلوب بودن و تحرک مکانی صاحب نسق در روستا را نشان می دهد. هرچه عوامل تولید و نفوذ و قدرت بیشتر باشد توان صاحب نسق بیشتر می شود.
اما تقسیم زمین بعد از اصلاحات ارضی، یعنی تقسیم ثروت، درآمد، اعتبار اجتماعی و قدرت سیاسی...
به عبارت دیگر، نسق به معنای تقویت ساختار تولید روستا بود در حالی که صاحب زمین بودن بعد از اصلاحات ارضی عملا به معنای تضعیف ساختار تولید روستا و چالش های جدید بوده است.
البته در اصلاحات ارضی، یکی از معیارهای تقسیم زمین، نسق یا حق ریشه رعیت و کارگری بوده که روی زمین کار می کرده و در تقسیم زمین به حقوق رعیت از جمله میزان نسق وحق ریشه توجه می شده است.
پس تقسیم زمین بعد ازاصلاحات ارضی آغاز دگرگونی ساخت اجتماعی بود و برنامه توسعه اصلاحات ارضی با ایجاد شرکتهای تعاونی، شرکتهای سهامی زراعی، کشت وصنعت ها و....همراه شد.
اصلاحات ارضی تحولی بود که ازبالا و تحت تاثیرعوامل بیرونی اقتصاد جهانی و برای ایجاد و تثبیت نظام سرمایه داری وابسته درایران صورت گرفت و تصور می شد که با این سیستم به حقوق زارعان کمک می شود اما اجرای بد این قانون عملا باعث تکه تکه شدن زمین ها و تخریب ساختار تولید روستایی شد.
حق ریشه[ویرایش]
حق ریشه نیز حقی است که برای زارع در زمین مالک ایجادمی نماید که در اصطلاح حق ریشه گفته می شود. عواملی که در ایجاد حق ریشه موثر می باشند میزان آبادانی زمین، مدت تصرف، تقسیم محصول، سرمایه گذاری کشاورز، موقعیت مکانی ملک و... هستند.
حق ریشه درقانون وعرف شناخته شده است و میزان و محاسبه آن توسط کارشناس دادگستری انجام می شود.
کتاب های نسق، حق زارعانه و حق ریشه، املاک و اراضی[ویرایش]
کسانی که می خواهند با مسائل حقوقی و تاریخچه و مفاهیم نسق و حق ریشه و حق زارعانه و کارافه و... آشنا شوند و یا به دنبال حل مشکلات زمین خود یا خانواده و پدران خود هستند، لازم است که با مطالعه کتاب های حقوق کاربردی از جمله کتاب نسق، و املاک و اراضی که انتشارات جنگل منتشر کرده است مشکلات خود را بررسی و پیگیری کنندو یا از تاریخ زندگی پدران خود وعوامل تولید و روش کسب وکار روستاهای ایران در گذشته مطلع شوند.
کتاب نسق، حق زارعانه وکارافه که توسط نشرجنگل منتشر شده به تفصیل وموشکافانه این مباحث را مورد بررسی قرارداده و از نسق و حق ریشه تا اصلاحات ارضی و مسائل بعد از آن، چالش های زارعان و صاحبان زمین را مورد بررسی قرار داده است.
در حال حاضر هنوز اختلاف های زیادی بین صاحبان زمین ها در گوشه و کنار ایران به چشم می خورد که درگیر مسائل نسق و حق ریشه پدران خود هستند.
اختلاف بین مالک و زارع ازشروع واگذاری حق نسق بوجود آمده و در این پنجاه سال گذشته جایگاه خاص خود را در دادگستری با آرای مختلف داشته است.
همچنین درکتاب املاک و اراضی درحقوق کاربردی ایران، بخش دوم از انتشارات جنگل که چاپ سوم آن وارد بازار شده، مراحل اصلاحات ارضی را به تفصیل نشان می دهد.
پيوندها[ویرایش]
[۱]