کارآفرینی‌ کودکان‌ در امریکا


کارآفرینی‌ کودکان‌ در امریکا

تحقیق‌ حاضر در مورد كارآفرینی‌ كودكان‌ در امریكا اجرا شده‌ است‌. وضعیت‌ به‌ گونه‌یی‌ بود كه‌ كودكان‌ امریكایی‌ با دیدن‌ پدران‌ خویش‌ به‌ این‌ نتیجه‌ رسیده‌ اند كه‌ نظام‌ كارگری‌ و كارفرمایی‌ باعث‌ ایجاد فشار عظیمی‌ بر روی‌ آنها خواهد شد در واقع‌ پیروی‌ از یك‌ شخص‌ و یك‌ رئیس‌ باعث‌ از بین‌ رفتن‌ نیروی‌ خلاقیت‌ و ابتكار در انسان‌ می‌شود. آنها به‌ وضوح‌ می‌دیدند كه‌ پدرانشان‌ صرفا مطیع‌ و فرمانبردار هستند و نیروی‌ ایده‌زایی‌ و خلاقیت‌ در اثر این‌ دستورات‌ یكجانبه‌ از طرف‌ كارفرما از میان‌ رفته‌ است‌. در واقع‌ این‌ فرزندان‌ علی‌رغم‌ سن‌ پایین‌ نوعی‌ دموكراسی‌ سازمانی‌ و سلسله‌ مراتب‌ از پیش‌ تعیین‌ شده‌ و معین‌ را درك‌ می‌كردند و این‌ فرآیند به‌ خوبی‌ برای‌ آنها قابل‌ لمس‌ بود. از طرف‌ دیگر آنها به‌ خوبی‌ دانستند كه‌ احساسات‌ آنان‌، تفكر آنان‌، رسالت‌ وجودی‌ و استراتژی‌ آنها با پدران‌ خویش‌ متفاوت‌ است‌. آنها دیگر نه‌ می‌توانستند و نه‌ می‌خواستند كه‌ مطیع‌ یك‌ شخص‌ باشند. دیگر برای‌ این‌ فرزندان‌ جوان‌ ‌ اسیر قیود سازمانی‌ شدن‌ و در بند تصمیمات‌ از پیش‌ تعیین‌ شده‌ امری‌ نامتجانس‌ و ناملموس‌ با ویژگی‌های‌ شخصیتی‌ آنها بود.
شخصیت‌ كودكان‌ امروز شخصیتی‌ بود مبتنی‌ بر روحیاتی‌ خلاق‌، نوآور و به‌ عبارتی‌ دیگر كارآفرین‌، اینها ویژگی‌هایی‌ بود كه‌ حداقل‌ به‌ صورت‌ بالقوه‌ در شخصیت‌ كودكان‌ امروز و بزرگان‌ فردا قرار دارد. آنها دیگر نمی‌توانستند و نمی‌توانند و نخواهند توانست‌ كه‌ سایه‌ یك‌ رهبر را بالای‌ سر خود احساس‌ نمایند. آنها خود می‌خواهند رئیس‌ خود باشند، كارشان‌ را خود ایجاد نمایند، طرحشان‌ را خود پیاده‌ كنند و به‌ عبارت‌ بهتر یك‌ كارآفرین‌ موفق‌ باشند. در این‌ راستا و در جهت‌ اجرای‌ چنین‌ تفكراتی‌ و به‌ كارگیری‌ چنین‌ خصوصیات‌ سودمندی‌ یك‌ تحقیق‌ و مطالعه‌ میدانی‌ در امریكا اجرا شد. در واقع‌ این‌ تحقیق‌ در فضایی‌ در امریكا فراهم‌ می‌شد كه‌ افراد بتوانند به‌ طریق‌ اجرایی‌ و كاربردی‌ این‌ خصوصیات‌ بالقوه‌ خویش‌ را به‌ عرصه‌ حضور رسانند. لذا برنامه‌ای با عنوان Minisociety یا جامعه كوچك در برخی مدارس‌ آمریكا اجرا شد. هدف‌ این‌ برنامه‌ آموزش‌ كارآفرینی‌ به‌ لحاظ‌ عملی‌ و جنبه‌ اجرایی‌ آن‌ برای‌ كودكان‌ بین ۸ تا ۱۶ سال بود. به‌ طور عمده‌ اهداف‌ این‌ پروژه‌ را می‌توان‌ در سه‌ قالب‌ زیر عنوان‌ نمود:
۱. تدارك‌ و آماده‌سازی‌ كودكان‌ در بهره‌برداری‌ از فرصت‌های‌ محیطی‌ و زمینه‌های‌ كارآفرینی‌.
۲. آموزش‌ مفاهیم‌ كارآفرینی‌ از جنبه‌ عملی‌.
۳. تركیب‌ و ادغام‌ مباحث‌ كارآفرینی‌ با دیگر موضوعاتی‌ نظیر: ریاضیات‌، علوم‌ اجتماعی‌، حل‌ مساله‌، یادگیری‌ گروهی‌ و تفكر در شرایط‌ بحرانی‌.
اما محور جنبه‌های‌ عملی‌ این‌ پروژه‌ بدین‌ صورت‌ بود كه‌ دسته‌های‌ پنج‌ نفره‌یی‌ از كودكان‌ با انتخاب‌ یك‌ نام‌ و یك‌ پرچم‌ كشور مورد نظر خود را گزینش‌ می‌كردند. در مرحله‌ بعد این‌ كودكان‌ در قالب‌ شورای‌ رهبری‌ آن‌ جامعه‌ به‌ برنامه‌ریزی‌ و تصمیم‌گیری‌ در جهت‌ هدایت‌ جامعه‌ می‌پرداختند، به‌ عنوان‌ مثال‌، كودكان‌ نیرو‌های‌ مورد نظر خود را جهت‌ همكاری‌ از طریق‌ مصاحبه‌ها، آزمون‌های‌ استخدامی‌ و سایر موارد این‌ چنینی‌ كه‌ خود ایجاد می‌كردند انتخاب‌ می‌نمودند. در نمونه‌های‌ دیگر، كودكان‌ با شناخت‌ از فرصت‌های‌ موجود به‌ ایجاد كسب‌ و كارهای‌ مطلوب‌ جهت‌ تولید كالاها و خدمات‌ مورد نظر برای‌ شهروندان‌ مجازی‌ خود می‌پرداختند. علت‌ لفظ‌ مجازی‌ به‌ این‌ سبب‌ است‌ كه‌ تمامی‌ این‌ موارد از طریق‌ نرم‌افزارهای‌ خاص‌ كامپیوتری‌ اجرا می‌شد. در واقع‌ به‌ صورت‌ واقعی‌ هیچ‌ شهروند و یا هیچ‌ كارمندی‌ به‌ غیر از همان‌ پنج‌ نفری‌ كه‌ به‌ عنوان‌ شورای‌ رهبری‌ یا انجمن‌ تصمیم‌گیری‌ ایفای‌ نقش‌ می‌كردند وجود نداشت‌. در واقع‌ این‌ برنامه‌یی‌ بود كه‌ به‌ كمك‌ آن‌ كودكان‌ می‌توانستند قوانین‌، الگوهای‌ رفتاری‌ و كاربردی‌، مهارت‌های‌ خاص‌ تصمیم‌گیری‌ و سایر مواردی‌ كه‌ در دنیای‌ واقعی‌ نمادهای‌ حقیقی‌ آن‌ وجود دارد بشناسند. و به‌ نوعی‌ زمینه‌ اصلی‌ جهت‌ رشد و شكوفایی‌ استعدادهای‌ بالقوه‌ آنان‌ و تبدیل‌شان‌ به‌ فرصت‌های‌ ترقی‌ و پیشرفت‌ فراهم‌ آید.
●موارد اجرایی‌
این‌ دوره‌ها عمدا در طی‌ ده‌ هفته‌ و در ده‌ الی‌ چهارده‌ جلسه‌ برگزار می‌شد. زمان‌ برگزاری‌ این‌ كلاس‌ها در روزهای‌ جمعه‌ ازساعت ۹ تا ۱۲ ظهر بود. نكته‌ اصلی‌ كه‌ در این‌ راستا باید توجه‌ زیادی‌ به‌ آن‌ مبذول‌ داشت‌ این‌ است‌ كه‌ طول‌ این‌ دوره‌های‌ آموزشی‌ باید در حد ایده‌آل‌ و مناسب‌ باشد. به‌ عبارت‌ بهتر كوتاهی‌ این‌ دوره‌ها سبب‌ از دست‌ رفتن‌ این‌ آموخته‌ها در مدت‌ كوتاهی‌ خواهد شد همان‌طور كه‌ افزایش‌ بیش‌ از حد زمان‌ این‌ دوره‌ها نوعی‌ كسالت‌ و بی‌میلی‌ را در افراد ایجاد می‌كند چرا كه‌ محرك‌ و برنامه‌ برای‌ آنها بیش‌ از حد طولانی‌ می‌شود.
ـ نظرات‌ برخی‌ از افراد در مورد این‌ دوره‌ها مدیر اجرایی‌ پروژه‌: اثربخشی‌ این‌ دوره‌ به‌ گونه‌یی‌ بود كه‌ هیچ‌گاه‌ نمی‌توانستیم‌ بدون‌ وجود این‌ دوره‌ها حتی‌ به‌ نقطه‌ آغازین‌ آنها نیز دست‌ یابیم‌.
یكی‌ از كاركنان‌: عشق‌ و علاقه‌ بچه‌ها به این‌ دوره‌های‌ آموزشی‌ است‌. آنها دیگر از خرید و فروش‌ دست‌ بر نمی‌دارند.
یكی‌ دیگر از كارمندان Minisociety : ‌برنامه‌یی‌ است‌ كه‌ علاوه‌ بر آنكه‌ می‌تواند آموزه‌های‌ زیادی‌ را در زمینه‌های‌ كسب‌ و كار، تصمیم‌گیری‌، خرید و فروش‌ به‌ بچه‌های‌ ما انتقال‌ دهد نوعی‌ برنامه‌ تفریحی‌ و سرگرمی‌ نیز است‌.
مادر یك‌ پسر یازده‌ ساله‌: من‌ هیچ‌گاه‌ نمی‌توانستم‌ فرزندم‌ را جهت‌ كارهای‌ گروهی‌ و به‌ طور كلی‌ تصمیم‌گیری‌ به‌ صورت‌ مستقل‌ حركت‌ دهم‌ اما در حال‌ حاضر و بعد از طی‌ این‌ دوره‌ وضع‌ به‌ گونه‌یی‌ شده‌ است‌ كه‌ من‌ دیگر جلوی‌ او را نمی‌توانم‌ بگیرم‌. پسرم‌ همواره‌ در مورد چگونگی‌ راه‌اندازی‌ یك‌ كسب‌ و كار جدید و فروش‌ محصول‌ به‌ همراه‌ سایر دوستانش‌ از من‌ سوؤالاتی‌ می‌كند.
●نحوه ارزیابی كارایی دوره های Minisocieaty
جهت‌ ارزیابی‌ راندمان‌ و بازدهی‌ این‌ دوره‌های‌ آموزشی‌ دو دوره‌ تست‌ سنجش‌ وضعیت‌ از كودكان‌ به‌ عمل‌ آمد به‌ طوری‌ كه‌ تست‌ اول‌ قبل‌ از اجرای‌ این‌ پروژه‌ و تست‌ دوم‌ بعد از اجرای‌ آن‌ بود. در تستی‌ كه‌ قبل‌ از اجرای‌ این‌ پروژه‌ انجام‌ شد تنها ۲۷ درصد از كسانی‌ كه‌ تمایل‌ به‌ شركت‌ در این‌ دوره‌های‌ آموزشی‌ را داشتند از اصول‌ و مفاهیم‌ كسب‌ و كار و كارآفرینی‌ اطلاعات‌ داشتند. اما در تست‌ دوم‌ كه‌ بعد از این‌ دوره‌ انجام‌ شد وضع‌ به‌ گونه‌یی‌ دیگر بود.
اكنون ۹۳ درصد از افرادی‌ كه‌ در این‌ دوره‌های‌ آموزشی‌ شركت‌ كرده‌ بودند به‌ خوبی‌ اصول‌ و مفاهیم‌ كسب‌ و كار و كارآفرینی‌ را درك‌ می‌كردند. ضمن‌ اینكه‌ طبق‌ گفته‌ والدین‌ این‌ كودكان‌ علاوه‌ بر پرورش‌ سطح‌ نبوغ‌ و آگاهی‌ فرزندان‌ آنان‌ در زمینه‌ كسب‌ و كار آنها اكنون‌ مفاهیم‌ درسی‌ خود را نیز بهتر درك‌ می‌كردند و این‌ بالواقع‌ یكی‌ از شگفتی‌های‌ این‌ دوره‌ آموزشی‌ بود. اما در مورد نحوه‌ و استاندارد ارزیابی‌ كارآیی‌ این‌ پروژه‌ باید بگوییم‌ كه‌ تست‌های‌ آموزشی‌ با مدل‌های‌ صددرصد علمی‌ و از طریق‌ نرم‌افزارهای‌ كامپیوتری‌ اجرا می‌شد و این‌ امر به‌ خوبی‌ می‌تواند بازگوی‌ كیفیت‌ بالایی‌ این‌ دوره‌ها باشد.
●نكات‌ مهم‌:
برخی‌ از مهمترین‌ نكات‌ كه‌ در راستای‌ تهیه‌ و اجرای‌ این‌ پروژه‌های‌ آموزشی‌ كارآفرینی‌ كودك‌ باید مدنظر قرار داد به‌ قرار زیر است‌:
۱. از مهمترین‌ مواردی‌ كه‌ باید به‌ آن‌ توجه‌ اساسی‌ نمود، وجود دوره‌های‌ آموزشی‌ جهت‌ ارتقای‌ سطح‌ فنی‌ و به‌ روز كردن‌ برای‌ معلمین‌ است‌. به‌ عبارت‌ بهتر همان‌گونه‌ كه‌ ما از طریق‌ این‌ پروژه‌های‌ آموزشی‌ می‌خواهیم‌ توانایی‌ كودكان‌ را ارتقا دهیم‌ و بتوانیم‌ استعدادهای‌ بالقوه‌ آنان‌ را به‌ كارگیریم‌ ضروری‌ است‌ كه‌ معلمین‌ و اساتید ما نیز آگاهی‌ از وجود و انتقال‌ چنین‌ مفاهیمی‌ را داشته‌ باشند. پس‌ ضروری‌ می‌نماید جهت‌ اجرای‌ بهتر و موثرتر و به‌ روزتر كردن‌ این‌ دوره‌های‌
آموزشی‌، معلمین‌ و اساتید ما نیز با فرصت‌های‌ جدید، آشنا شوند.
۲. بدون‌ شك‌، تمام‌ كودكانی‌ كه‌ در این‌ دوره‌های‌ آموزشی‌ قصد شركت‌ كردن‌ و آموزش‌ دیدن‌ را دارند از نظر سطح‌ نبوغ‌ و استعداد در یك‌ اندازه‌ نیستند لذا ضروری‌ است‌ كه‌ با توجه‌ به‌ سطوح‌ مختلف‌ یادگیری‌ دانش‌آموزان‌ دوره‌های‌ جداگانه‌یی‌ برای‌ آنها فراهم‌ شود. به‌ عبارت‌ بهتر این‌ دوره‌ها باید متناسب‌ با وضعیت‌ نبوغ‌ افراد طرح‌ریزی‌ شود.۳. باید تا حد ممكن‌ در دوره‌های‌ آموزشی‌ از تكنولوژی‌ها و نرم‌افزارهای‌ مدرن‌ كامپیوتری‌ بهره‌ برد. به‌ عنوان‌ مثال‌، دوره‌های‌ آموزش‌ و پرورش‌ گل‌ و گیاه‌ در بسیاری‌ از نقاط‌ جهان‌ و برای‌ سنین‌ مختلف ۸ تا ۱۲ سال ‌ اجرا می‌شود. اما این‌ دوره‌های‌ آموزشی‌ و شركت‌كنندگان‌ آنها به‌ هیچ‌ عنوان‌ نمی‌توانند به‌ عنوان‌ یك‌ كارآفرین‌ ظهور نمایند چرا كه‌ مسیر و محور اصلی‌ ارتقا و نوآوری‌ برای‌ آنها مجهول‌ و پوشیده‌ است‌. اما در نمونه‌یی‌ دیگر كه‌ در هند برگزار شد این‌ دوره‌های‌ آموزشی‌ به‌ نحوی‌ دیگر اجرا شد. در آنجا نیز پایه‌ اصلی‌ كار بر همان‌ آموزش‌ و پرورش‌ گل‌ و گیاه‌ بود اما در این‌ كلاس‌های‌ آموزشی‌ آن‌ چیزی‌ كه‌ مازاد و افزوده‌ بر سایر دوره‌های‌ آموزشی‌ جلوه‌ می‌كرد آموزش‌ نحوه‌ خرید و فروش‌ گل‌ و گیاه‌ از طریق‌ اینترنت‌ و وب‌سایت‌های‌ تجاری‌ بود. در واقع‌ این‌ دوره‌ آموزشی‌ آن‌ افق‌ و مسیر مجهول‌ را به‌ نوعی‌ نمایان‌ می‌ساخت‌.
۴. یكی‌ از نكات‌ بسیار موثر و مهمی‌ كه‌ در امر كارآفرینی‌ )در سنین‌ مختلف‌( باید توجه‌ خاص‌ و ویژه‌یی‌ به‌ آن‌ مبذول‌ داشت‌ توانایی‌ و هنر شنیدن‌ و بیان‌ كردن‌ است‌. متاسفانه‌ این‌ یكی‌ از مواردی‌ است‌ كه‌ از توجه‌ دقیق‌ و موشكافانه‌ به‌ دور مانده‌ است‌. این‌ واقعیت‌ كه‌ موثر شنیدن‌ و خوب‌ بیان‌ كردن‌ یك‌ هنر و توانایی‌ است‌ از چشم‌ بسیاری‌ از اساتید و صاحبان‌ فن‌ و بیان‌ به‌ دور مانده‌ است‌. بالواقع‌ به‌ راحتی‌ می‌توان‌ چنین‌ ادعا كرد كه‌ یكی‌ از پله‌های‌ اصلی‌ و پایه‌یی‌ كارآفرینان‌ موفق‌ توانایی‌ موثر شنیدن‌ و خوب‌ بیان‌ كردن‌ آنهاست‌. در این‌ راستا باید به‌ این‌ نكته‌ ظریف‌ دقت‌ اساسی‌ نمود كه‌ موثر شنیدن‌ و شنیدن‌ دو مقوله‌ متفاوت‌ و جدا از هم‌ هستند. همه‌ ما می‌شنویم‌، همه‌ ما می‌بینیم‌ و همه‌ ما صحبت‌ می‌كنیم‌ اما اثربخشی‌ در شنیدن‌، دیدن‌ و بیان‌ كردن‌ مقوله‌یی‌ متفاوت‌ با اینهاست‌. اینها هنرهایی‌ اكتسابی‌ هستند كه‌ در مقابل‌ شنیدن‌، دیدن‌ و بیان‌ كردن‌ ذاتی‌ قرار دارند. در تعریف‌ شنیدن‌ موثر و تفهیم‌ مفاهیم‌ با بیانی‌ رسا و دقیق‌ می‌توان‌ چنین‌ بیان‌ نمود كه‌ در این‌ اثربخشی‌ها ما نكات‌ ریز، مهم‌ و استراتژیكی‌ را می‌بینیم‌، می‌شنویم‌ و بیان‌ می‌كنیم‌ كه‌ از دید انسان‌های‌ عادی‌ كه‌ فاقد این‌ توانایی‌ هستند به‌ دور است‌ لذا یكی‌ از نكات‌ اساسی‌ كه‌ معلمین‌ و اساتید باید در طول‌ این‌ دوره‌های‌ آموزشی‌، توجه‌ محوری‌ به‌ آن‌ نمایند تقویت‌ و پرورش‌ قوای‌ سمعی‌، بصری‌ و بیانی‌ افراد است‌ و در این‌ زمینه‌ همین‌ نكته‌ كافی‌ است‌ كه‌ بدانیم‌ شالوده‌ و محور اصلی‌ ارتقا، پیشرفت‌، نوآوری‌، خلاقیت‌ و در نهایت‌ كارآفرین‌ شدن‌ اثربخشی‌ بالا در شنیدن‌، دیدن‌ و بیان‌ كردن‌ است‌.
۵. جهت‌ ارتقای‌ سطح‌ كارآیی‌ و بهره‌وری‌ معلمین‌ مدارس‌، والدین‌ و حتی‌ صاحبان‌ صنایع‌ باید نتایج‌ این‌ دوره‌های‌ آموزشی‌ به‌ صورت‌ یك‌ بازخور در اختیار آنها قرار گیرد. در واقع‌ از طریق‌ این‌ بازخورهاست‌ كه‌ هر یك‌ از گروه‌های‌ مذكور می‌توانند از پیشرفت‌ كار خویش‌ آگاهی‌ یابند. به‌ عبارت‌ بهتر معلمین‌ مدارس‌ از طریق‌ بازخور این‌ دوره‌های‌ آموزشی‌ می‌توانند با نیازهای‌ جدید، مسیرهای‌ پیشرفت‌ جدید و تكمیل‌ بهتر دوره‌های‌ آموزش‌ گام‌های‌ بنیادینی‌ بر دارند. در والدین‌ می‌توان‌ از طریق‌ بازخور این‌ دوره‌ها نوعی‌ انگیزش‌ و شوق‌ و هیجان‌ جهت‌ ترغیب‌ و هدایت‌ فرزندان‌ خود جهت‌ شركت‌ در این‌ دوره‌های‌ آموزشی‌ ایجاد كرد. در واقع‌ والدین‌ و معلمین‌ مدارس‌ از طریق‌ این‌ نتایج‌ به‌ نوعی‌ اطمینان‌ و آرامش‌خاطر از افق‌ روشن‌ آتی‌ فرزندان‌ خویش‌ حاصل‌ می‌كنند. از نقش‌ صاحبان‌ صنایع‌ در ارتقای‌ كیفیت‌ و حتی‌ كمیت‌ این‌ دوره‌های‌ آموزشی‌ نمی‌توانیم‌ غافل‌ بمانیم‌. در حقیقت‌ یكی‌ از مصارف‌ نهایی‌ و مهم‌ این‌ كودكان‌ امروز و جوانان‌ آینده‌ صاحبان‌ و مدیران‌ صنایع‌ هستند. شاید اینها به‌ لحاظ‌ ابعاد عملی‌ از نیازهای‌ آتی‌ در صنایع‌ و كسب‌ و كار آگاهی‌ بهتری‌ داشته‌ باشند. لذا آنچه‌ كه‌ ضروری‌ می‌نماید و به‌ هیچ‌ عنوان‌ نباید از آن‌ غافل‌ شد نقش‌ مدیران‌ و صاحبان‌ صنایع‌ در تدوین‌ نوع‌ و كلاس‌ كاری‌ این‌ دوره‌های‌ آموزشی‌ است‌.
● یك‌ مطالعه‌ موردی‌
یكی‌ از جالبترین‌ مطالعات‌ موردی‌ كه‌ در امریكا و در مركز مطالعات‌ و آموزش‌ اقتصاد ;انجام‌ گرفت‌ و شگفتی‌ بسیاری‌ را برانگیخت‌ به‌ قرار زیر بود:
در این‌ كارگروهی‌دانش آموزان به دستجات كوچك ۵ تا ۷ نفره تقسیم می شدند . هر یك; از گروه های دانش آموزی یك كشور را برای خود انتخاب می كردند . سپس‌ این‌ دانش‌آموزان‌ به‌ مطالعه‌ قوانین‌ مهم‌ اقتصادی‌، صادرات‌، واردات‌، حقوق‌ گمركی‌، تعرفه‌ها و سایر موارد این‌ چنینی‌ كه‌ در بسته‌های‌ نرم‌افزاری‌ خاصی‌ وجود داشت‌ می‌پرداختند. پس‌ از اتمام‌ تحقیقات‌ آنها و آشنایی‌شان‌ با اصول‌ بنیادین‌ صادرات‌ و واردات‌ اینك‌ آنها باید از طریق‌ شبكه‌یی‌ خاص‌ كه‌ با سایر گروه‌ها ارتباط‌ برقرار می‌كردند، در حكم‌ پیشه‌وران‌ و بازرگانان‌ یك‌ كشور عمل‌ می‌كردند. آنها باید به‌ امر صادرات‌ و واردات‌ مجازی‌ به‌ سایر كشورها می‌پرداختند. نتیجه‌ این‌ مسابقه‌ و این‌ دوره‌ آموزشی‌ چنین‌ مشخص‌ می‌شد كه‌ هر كشوری‌ كه‌ می‌توانست‌ متناسب‌ با تولید ناخالص‌ ملی‌ آن‌ كشور ارزش‌ افزوده‌ بیشتری‌ را كسب‌ نماید برنده‌ این‌ بازی‌ و كلاس‌ آموزشی‌ می‌شد. به‌ این‌ ترتیب‌ بود كه‌ دانش‌آموزان‌ با اصول‌ محوری‌ صادرات‌ و واردات‌ به‌ خوبی‌ آشنا می‌شدند و نبوغ‌ و حس‌ كارآفرینی‌ در آنها تقویت‌ می‌یافت‌. بچه‌ها در این‌ سنین‌ كم‌ با مفاهیمی‌ چون‌ كارت‌های‌ اعتباری‌، ارزش‌ افزوده‌، تعرفه‌های‌ گمركی‌ و حتی‌ حقوق‌ بین‌الملل‌ آشنا می‌شدند. این‌ یك‌ رویا نبود بلكه نتیجه كار و تحقیقات و پژوهش‌های گسترده در زمینه كارآفرینی كودك و حلمشكلات آتی كودكان امروز بود.

منبع مقاله: سایت فکرنو
منبع : شبکه زنان کارآفرین



جعبه‌ابزار