گرامین بانک


گرامین بانک، (به بنگالی:গ্রামীণ বাংক) شرکت خدمات مالی و بانکداری بنگلادشی است، که گونه‌ای از خدمات بانکی شامل: بانکداری خرد، سرمایه‌گذاری خرد، بانکداری سرمایه‌گذاری، مدیریت سرمایه‌گذاری و وام را ارائه می‌نماید.
گرامین بانک در سال ۱۹۸۳ توسط محمد یونس (برنده جایزه صلح نوبل)[۱]     راه‌اندازی شد و در حال حاضر مالک شبکه‌ای از ۲٫۵۶۵ شعبه بانک، می‌باشد.[۲]     شعبه مرکزی این بانک در شهر داکا، بنگلادش قرار دارد.
محمديونس در نيمه دهه ۱۹۷۰ هنگامي كه استاد اقتصاد در دانشگاه چي‌تا‌گانگ بود، بانك گرامين را طراحي كرد.
خلاصه
صندوق مهر امام رضا (ع)
مرجع


۱ ۲

نهادهاي تامين مالي متوسط(۱) كه فقرا را هدف‌گذاري مي‌كنند مانند گرامين در تمام جهان در حال توسعه از دهه ۱۹۸۰ به سرعت توسعه يافته است. اما هيچ جا توسعه اين نهادها تكان‌دهنده‌تر از بنگلادش نبوده است. به طوري كه از يك نماد قحطي به يك نماد اميد دگرگون شده است. اين امر تا حدودي ناشي از موفقيت نهادهاي تامين مالي كوچك بوده است. در اين مطالعه موردي، ما راهبردهاي كلي يكي از اين نهادها يعني بانك گرامين را مورد بررسي قرار خواهيم داد.
محمديونس (۲)در نيمه دهه ۱۹۷۰ هنگامي كه استاد اقتصاد در دانشگاه چي‌تا‌گانگ(۳) بود، بانك گرامين را طراحي كرد. يونس با تحصيلات خود متقاعد شده بود كه دسترسي نداشتن به اعتبارات براي طبقات فقير يكي از محدوديت‌هاي كليدي در پيشرفت اقتصادي آنان است. نتيجه‌گيري كه با مطالعات بعدي در چهار گوشه كشورهاي در حال توسعه مورد تاييد قرار گرفت. يونس مي‌خواست نشان دهد كه امكان ‌وام‌دهي به طبقات فقير بدون وثيقه وجود دارد. براي تعيين بهترين نظام وام‌دهي، بانك گرامين را به عنوان يك پروژه تحقيقاتي اجرايي ايجاد كرد. امروزه بانك گرامين يك نهاد مالي با بيش از ۶ ميليون وام‌گيرنده در بين طبقات فقير فعلي و قبلي است.
يونس در يك مصاحبه مطرح كرد كه «تمام انسان‌ها كارآفرين به دنيا مي‌آيند. برخي اين فرصت را براي كارآفريني به دست مي‌آورند و برخي ديگر هيچ گاه از اين فرصت برخوردار نمي‌شوند. يك وام كوچك مي‌تواند شانسي براي كشف توانايي شخصي باشد. تمام انسان‌ها داراي يك مهارت هستند - مهارت بقا. اين واقعيت كه انسان‌ها زنده هستند اين موضوع را ثابت مي‌كند. فقط از اين مهارت حمايت كنيد، خواهيد ديد چگونه انسان‌ها آن مهارت را به كار مي‌گيرند.»
يونس پس از متقاعد كردن بانك توسعه كشاورزي بنگلادش در فراهم كردن وام اوليه‌اي كه شخصا آن را ضمانت كرده بود، عمليات بانك گرامين را در سال ۱۹۷۶ شروع كرد. با توسعه شعب، دولت به ارزش بانك گرامين پي برد و بانك گرامين به طور رسمي به عنوان يك نهاد مالي در سال ۱۹۸۳ پذيرفته شد.
امروزه ۹۴درصد بانك گرامين به عنوان يك بانك عمومي – تعاوني در مالكيت وام‌گيرندگان است. اين بانك به سرعت به رشد خود ادامه داد و اكنون بيش از ۲۴۰۰ شعبه در سراسر كشور دارد. اين بانك در ۷۸هزار روستا فعاليت دارد. امروزه بانك گرامين تمام وام‌هاي خود را از طريق سپرده وام‌گيرندگان تامين مالي مي‌كند. مديريت شعبه كه ۱۵ تا ۲۰ روستا را تحت پوشش دارد، يك واحد سازماني اساسي است كه مسووليت سود و زيان آنها را بر عهده دارد. هر شعبه داراي تعدادي روستا يا مراكز همسايگي است كه از هشت گروه متحد تشكيل شده است. هر گروه ۵عضو دارد و بنابراين در حدود ۴۰ وام‌گيرنده در هر مركز وجود دارد. اندازه ۵نفري هر گروه نه به طور اختياري، بلكه بر اساس تجربه انتخاب شده است. ابتدا وام‌ها مستقيم به افراد پرداخت مي‌شد، اما اين روش نياز به صرف زمان بسيار زياد كاركنان براي نظارت بر استفاده از وام و بازپرداخت آن داشت. پس از آن انديشه مسووليت‌پذيري دو جانبه توسعه يافت، ابتدا گروه‌هاي ۱۰ نفره يا بيشتر آزمون شد، اما ثابت شد اين تعداد براي كنترل كردن غيررسمي و موثر بسيار زياد است. ثابت شد گروه‌هاي ۵ نفره در عمل بهتر پاسخ مي‌دهد. از ۱۹۹۸، بانك گرامين تاكيد بيشتري بر بدهي فردي قرار داده است.
از زمان تاسيس، بانك گرامين ميليون‌ها فقير بنگلادشي را قادر ساخته است كه بنگاه كوچك خود را راه‌اندازي كرده يا ارتقا بخشند. به طور كامل ۹۷درصد وام‌گيرندگان زن هستند. وام‌گيرندگان عموما به كساني محدود مي‌شوند كه كمتر از نصف يك جريب زمين دارند. اين تعداد ??‌درصد وام‌گيرندگان را شامل مي‌شوند. نمايندگان شعبه‌هاي گرامين اغلب در روستاها در‌به‌در براي آگاه كردن مردم كه اغلب بي‌سوادند يا از معامله با بانك‌ها اكراه دارند مراجعه كرده و درباره خدمات بانك گرامين توضيح مي‌دهند.
پيش از بازگشايي يك شعبه، مدير شعبه جديد موظف است كه يك گزارش اقتصادي- اجتماعي مشتمل بر اقتصاد، جغرافيا، جمعيت، حمل و نقل، زير ساخت‌هاي ارتباطي و سياست منطقه را تهيه كند. اين گزارش نشان مي‌دهد كه مدير شعبه با منطقه‌ و وام‌گيرندگان بالقوه پيش از اينكه شعبه عمليات خود را شروع كند، آشنايي دارد.
گرامين كه به زبان بنگالي به معناي «روستايي» است به عنوان يك اتحاديه اعتباري عمومي تشكيل شد و داراي وام‌گيرندگاني است كه ۹۴درصد سرمايه بانك را در اختيار دارند. باقيمانده سهام متعلق به دولت است. زماني كه وام‌گيرندگان به سطح معين دريافت وام مي‌رسند آنان استحقاق خريد يك سهم از سرمايه بانك گرامين را دارند. بانك، سياست خود را در ارتباط با منابع بالاي وام‌گيرندگان مستقل از نظارت دولت تعيين مي‌كند. نرخ بهره سالانه بانك گرامين براي وام‌هاي اصلي سرمايه در گردش، ۲۰ درصد نگاه داشته شد (با روندي كاهنده) نرخ بهره كنوني براي وام‌هاي مسكن ۸درصد و براي وام‌هاي ‌دانشجويي ۵درصد است. برنامه ويژه‌اي نيز وام‌هاي با بهره صفر را براي گدايان ارائه مي‌كند.
براي بهره‌مند شدن از وام‌هاي بدون وثيقه، وام‌گيرندگان بالقوه تشكيل يك گروه ۵ نفره مي‌دهند. هر عضو بايد يك جلسه آموزشي دو هفته‌اي را پيش از اينكه بتواند از دريافت وام مطمئن شود بگذراند و به دنبال جلسات آموزشي بايد جلسات گروهي هفتگي را با مدير بانك برگزار كند. بانك گرامين تكيه بر چيزي دارد كه آن را «وثيقه فشار» مي‌نامند. برعكس گزارش‌هاي گسترده مطرح شده، وام‌گيرندگان در گروه‌هاي مشترك مجبور نيستند كه دو امضا باشند يا به طور مشترك وام‌هاي يكديگر را تضمين كنند.
در هر حال، روشن است كه فشار نيرومند اجتماعي بر اعضا براي بازپرداخت وام وجود دارد. اعضا از ويژگي اعضاي گروه ديگر آگاهند و عموما به گروه‌هايي مي‌پيوندند كه اعضاي آن گروه معتقد به بازپرداخت وام هستند. نظارت دقيق به نرخ بالاي بازپرداخت وام‌ها تا حد بالاي ??‌درصد كمك كرده است. اگر چه نرخ دقيق بازپرداخت در ادبيات محل مناقشه است، شكي وجود ندارد كه بازپرداخت بسيار بالاتر از ديگر بازپرداخت وام‌هاي بانكي در سطح ملي است كه به وام‌گيرندگان بسيار ثروتمند‌تر اعطا مي‌شود.
همچنين انگيزه‌هاي اضافي مالي براي بازپرداخت وام در زمان تعيين شده وجود دارد. هر وام‌گيرنده فردي در صورت بازپرداخت وام خود در زمان تعيين شده مي‌تواند ميزان دريافت دوباره وام خود را ۱۰‌درصد افزايش دهد. براي گروه، اگر ميزان شركت در جلسات ۱۰۰‌درصد باشد و وام‌ها بازپرداخت شود، هر وام‌گيرنده مشمول ۱۵درصد افزايش وام مي‌شود، ۵‌درصد بابت شركت در جلسات و ۱۰‌درصد بابت بازپرداخت وام. اگر هر يك از ۸ گروه وام‌گيرنده پرونده كاملي داشته باشند، يك افزايش اضافي ديگر نيز مشمول گروه هشت‌گانه مي‌شود. علاقه بسياري از وام‌گيرندگان در استفاده از سقف بيشتر وام احتمالا منجر به دقت تمام اعضا در بازپرداخت وام در زمان تعيين شده خواهد شد.
عضوي كه قادر به بازپرداخت وام خود نمي‌باشد، اجازه دارد كه وام خود را تجديد ساختار كرده و با اقساط بيشتر مبلغ كمتري بازپرداخت كند و در صورت لزوم به صورت محدود تامين مالي شود. اين مساله بر اساس قوانين بانك گرامين عدم بازپرداخت را تقريبا به صفر كاهش داده است. علاوه بر اين، اكثر وام‌گيرندگان با آرزوي اينكه اعتبارات خود را تجديد كرده و حقوق خود را براي دريافت مبلغ بيشتر وام حفظ كنند بيشتر كار مي‌كنند و در زمان تعيين شده وام را بازپرداخت مي‌كنند.
ساختار گروه، تشكيل سرمايه‌گذاري تعاوني را در بين مشاركت‌كنندگان تسهيل مي‌كند و مسووليت سرمايه‌گذاري بسيار بزرگ يا بسيار پر خطر براي افراد فقير را بر دوش خود آنها مي‌گذارد. بانك گرامين همچنين انباشت پس‌انداز را در بين اعضاي خود از طريق الزامات پس‌انداز يا انگيزه‌هايي براي وام‌گيرندگان در پس‌انداز كردن تسهيل مي‌كند.
اعضاي گروه در موضوعات عملي مانند روش‌هاي بانكداري، برنامه پس‌انداز گروه، نقش مدير اصلي و مدير گروه و حتي چگونگي درج امضاهاي آنها آموزش مي‌بينند.
افزون بر اين، آموزش يك جزء اخلاقي دارد كه بر اصول شانزده‌گانه بانك‌ها كه به «تصميمات» مشهور است تاكيد مي‌كند كه به وسيله هر عضو توافق مي‌شود. اين تصميمات در يك همايش ملي متشكل از يكصد مدير اصلي زن در سال ۱۹۸۴ فرمول‌بندي شد. آنان بر كمك‌هاي دو جانبه و ساير ارزش‌هاي نوين، از جمله انضباط شخصي و تلاش سخت و بهداشت تاكيد مي‌كنند.
يك بحث عمده در مورد اعتبارات خرد مربوط به اين است كه آيا نهادهاي اعتبارات خرد بايد خود را محدود به وام‌دهي كنند يا بايد در ساير فعاليت‌هاي توسعه اجتماعي نيز درگير شوند. بانك گرامين كه از نظر فني نوعي بانك است و نه يك سازمان غيردولتي معمولا در ميان نهادهاي كوچك گروه‌بندي مي‌شود، اما تصميمات شانزده‌گانه نشان مي‌دهد كه يك عنصر اجتماعي بسيار گسترده‌تري در گرامين وجود دارد.
نهادهاي ديگر فعاليت‌هاي بسيار متفاوت را نيز فعالانه تركيب مي‌كنند. اين نهادها شامل «آزادي از گرسنگي» (۴) است كه اعتبارات را با آموزش پايه تركيب مي‌كند، «پروژه‌ اميد» (۵) كه اعتبارات را با كالاها و بهداشت كودكان تركيب مي‌كند وكميته پيشرفت روستايي بنگلادش (براك) (۶) يكي از جامع‌ترين سازمان‌هاي غيردولتي است كه با فقرا در بنگلادش كار مي‌كند.
تا سال ۲۰۰۷ ميانگين مقدار وام ۳۱۳‌دلار بود. محمود حسين دريافت كه ۴۶‌درصد وام‌ها صرف پرورش دام و مرغ مي‌شود، ۲۵‌درصد صرف صنايع سبك فرآوري شده و ۲۳‌درصد صرف تجارت و مغازه‌داري مي‌شود و تقريبا هيچ رقمي از وام صرف تامين مالي مزرعه در فعاليت‌هاي كشاورزي نمي‌شود. وام‌گيرندگان گرامين موفقيت چشمگيري در انباشت سرمايه داشته‌اند. پرورش دام يك فعاليت عمده وام‌گيرندگان است. حسين دريافت كه شمار صاحبان دام سالانه ۲۶‌درصد رشد داشته‌اند.
اگر چه قدرمطلق شمار صاحبان دام كوچك است، اما همين مقدار نيز بهبود خيره‌كننده‌اي براي فقراي بنگلادش به شمار مي‌آيد. سرمايه در گردش وام‌گيرندگان طي ۲۷ ماه به طور متوسط سه برابر شده است؛ ولي كارگران كشاورزي كاملا فاقد زمين بهره چنداني از اعتبارات كسب نكرده‌اند. محمود حسين دريافت كه اين گروه ۶۰‌درصد گروه هدف بانك گرامين را تشكيل مي‌دادند؛ اما فقط ۲۰‌درصد وام‌گيرندگان واقعي را شامل مي‌شدند- اين رقم شامل كساني مي‌شد كه گزارش دادند كارگر كشاورزي را به عنوان فعال اقتصادي ثانويه استخدام كردند - و نيز آنهايي كه كارگران را به عنوان فعال اقتصادي اصلي به كار گرفتند. توجه كنيد كه اكثر كارگران در بنگلادش يك قطعه زمين كوچك را براي منزل مسكوني مالك هستند، اما آن قدر زمين كوچك است كه نمي‌تواند پايه‌اي براي يك كشاورزي حياتي باشد.
به اين معنا حدود ۶۰‌درصد مردم بنگلادش در عمل فاقد زمين هستند. در هر كشوري برنامه توسعه براي بهره‌مند كردن كارگران كشاورزي فاقد زمين بسيار مشكل است. اين افراد كمترين سطح تحصيلات را دارند و احتمالا كمترين آمادگي را براي انتقال به فعاليت‌هاي كارآفريني حياتي دارند. تاكيد بانك گرامين براي خدمت به زنان فقير به طور خاص خيره‌كننده است. بر اساس تحقيقات حسين، نيمي از زنان گفته‌اند كه آنان در زمان عضو شدن در بانك گرامين بيكار بوده‌اند (در مقايسه با مردان كه رقم ۷‌درصد بوده است). ارزيابي ديگري كه به وسيله مارك پيت(۷) و شهيدار خندكر(۸) انجام شده است، نشان مي‌دهد كه اعتبارات خرد براي زنان (در مقايسه با مردان) از بانك گرامين و دو وام دهنده ديگر اثر بسياري بر رفتار خانواده‌هاي فقير در بنگلادش داشته است.
آنان براساس يافته ديگري نتيجه گرفتند كه هزينه‌هاي مصرفي سالانه خانوار براي هر ۱۰۰تاكاي (۹) (هر تاكا حدودا معادل ۱۴۰ريال است) اضافي كه توسط زنان قرض گرفته شده است ۱۸ تاكا افزايش يافته است، در مقايسه با مردان اين رقم ۱۱ تاكا در مقابل ۱۰۰ تا كاي دريافتي بوده است. علاوه بر اين، دسترسي به اعتبارات خرد به خانواده‌ها كمك كرده است كه بتوانند در طول زمان مصرف خود را هموار كرده و در نتيجه در دوران كمبود رنج كمتري متحمل شوند. در ساير تحقيقات، پيت و همكارانش دريافتند كه اعتبارات براي زنان اثر مثبتي بر سلامت بچه‌ها داشته است. همچنان كه اعتبارات براي مردان نيز اثر قابل مقايسه‌اي داشته است. آيا وام‌هاي بانك گرامين يارانه‌اي است و چه مقدار يارانه معنا دارد؟ برخي تحليل‌گران معتقدند كه نهادهاي اعتبارات خرد نبايد اعتبارات را با نرخ‌هاي يارانه‌اي عرضه كنند؛ زيرا به اين ترتيب مي‌توانند تعداد وام‌ها را تا جايي كه ممكن است افزايش دهند. عده‌اي‌ديگر بحث مي‌كنند كه محروم‌ترين فقرا قادر نيستند با نرخ‌هاي غير‌يارانه‌اي وام دريافت كنند؛ زيرا آنان هنوز نتوانسته‌اند به فعاليت‌هاي به قدر كفايت سودآور دسترسي يابند. اگر چه به نظر مي‌رسد بانك گرامين چندان با اين تفكر پرداخت يارانه راحت نيست. جوناتان موردوچ (۱۰) شواهدي را ارائه مي‌كند كه نشان‌دهنده وجود يارانه در اعطاي اعتبارات است. براي مثال، او محاسبه كرده است كه كل يارانه پرداختي در سال ۱۹۹۶ در هزينه فرصت اقتصادي سرمايه حدود ۲۶ ميليون تا ۳۰ ميليون بوده است. در هر حال روشن نيست كه در سال ۲۰۰۷ يارانه‌اي وجود داشته باشد.
هزينه‌ها در بانك گرامين در مقايسه با معيارهاي بانك‌هاي تجاري كاملا بالا است. اين هزينه‌ها ۵/۲۶‌درصد ارزش وام و بهره‌ها تخمين زده مي‌شود. اين رقم ۱۰‌درصد بيش از نرخ بهره رسمي دريافتي است و به اين معنا است كه ۳۹درصد هزينه‌هاي وام‌دهي از يارانه‌هاي دريافتي از منابع ديگر تامين مي‌شود. با اضافه كردن هزينه‌هاي فرصت برآورد شده، محمود حسين يارانه موثر را ۵۱‌درصد محاسبه كرده است. در حدود نيمي از هزينه‌هاي اضافي مازاد بر بهره‌هاي پرداختي مربوط به هزينه‌هاي گشايش شعب جديد بوده است. اينكه آيا يك بخش درخور توجه از وام‌گيرندگان فقير مي‌توانند نرخ‌هاي بالاتر را پرداخت كنند و همچنان سودآور بمانند، معلوم نيست؛ چون ‌منابع براي‌ يارانه محدود است، هر چه مقدار يارانه براي هر وام بيشتر باشد، وام‌هاي يارانه‌اي كمتري مي‌توان پرداخت كرد. وضعيت بهينه شايد تركيبي از كاهش هزينه‌هاي عملياتي، افزايش ناچيز در نرخ‌هاي بهره و ادامه پرداخت يارانه باشد كه حداكثر منافع رفاهي را با منابع در دسترس ايجاد مي‌كند. در هر حال، يك يارانه عمومي توسط بانك گرامين ممكن است بر پايه اثر وام بر محو فقر مطلق و عوارض خارجي مثبت توجيه داشته باشد.


۱ - بانك گرامين و خدمات تلفني
تا سال‌هاي اخير تلفن در بنگلادش براي اكثر مردم يك كالاي لوكس غيرقابل تصور بود. حتي اگرشما در مناطق شهري‌ كه‌ داراي‌سيم تلفن بود ساكن بوديد، تلفن‌هاي بي‌سيم هزينه چندصد‌دلاري داشت – به علاوه ضرورت پرداخت رشوه بزرگي براي دريافت تلفن – كه حتي براي طبقات متوسط نيز خارج از توان مالي بود. نبود تلفن به اين معنا بود كه اكثر فعاليت‌ها مي‌بايستي به صورت شخصي انجام شود. زمان ارزشمند فقط براي رفتن به شهر و مذاكره با افراد مورد نظر تلف مي‌شد. در اين شرايط ارتباط طبقات فقير با دنيا به طور ساده قطع بود. با يك انديشه بكر و تكان دهنده، شركت تله كام وابسته به بانك گرامين يك برنامه تجاري ساده را به اجرا گذاشت: «فراهم كردن يك تلفن همراه براي فقيرترين زنان در هر روستا» «اكنون شما ممكن است تعجب كنيد» محمود يونس در سال ۱۹۹۵ اعلام كرد «تلفن همراه به چه درد فقيرترين زنان‌ در روستاهاي بنگلادش مي‌خورد؟ خوب مشخص است، هر كس در روستا مي‌خواهد تلفن بزند به وي مراجعه مي‌كند.»
گرامين برآورد مي‌كند كه هر تلفن همراه در اختيار زنان امكان مكالمات تلفني را تا بيش از ۱۰۰۰ نفر در روستا فراهم مي‌كند؛ يعني بيش از يك چهارم كل جمعيت روستا. درآمد هر تلفن در حدود ۱۴۰‌دلار در ماه مي‌شود كه خالص آن پس از كسر هزينه‌ها در حدود ۶۰‌دلار خواهد بود و اين رقم دو برابر درآمد سرانه ماهانه كشور است.
يونس در سال ۲۰۰۳ نظر داد كه «هنگامي كه ما اين فعاليت را شروع كرديم، دريافتيم كه زنان براي كاركرد آن بايد قادر باشند كه حسابداري كار را انجام دهند. آموزش حسابداري به فقيرترين زنان روستا كه بي‌سوادند و مجبورند تمام مدت كار كنند و ياد نگرفته‌اند كه در فضاي كارآفريني فكر كنند بسيار مشكل است. شما بايد حداقل يك فرد دانش‌ آموخته در خانواده داشته باشيد. ما تصميم گرفتيم كه اين موضوع را به مراكزمان واگذار كنيم تا آنها خود تصميم بگيرند كه چه كسي مي‌تواند تلفن داشته باشد.»
يونس همچنين مطرح مي‌كند كه «ما اكنون به ۳۴‌هزار روستا كه داراي بيش از يك‌ميليون مشترك هستند خدمات رساني مي‌كنيم. از اين تعداد ۳۲‌هزار نفر آنها زنان فقير روستايي هستند. اگر چه ممكن است اين ارقام چندان بزرگ به نظر نرسد؛ اما اگر شما زمان مكالمه را در نظر بگيريد، ۱۷‌درصد مكالمات تلفني توسط همين زنان صورت مي‌گيرد و اين استفاده تلفن به وسيله فقرا است. تا نيمه سال ۲۰۰۷بانك گرامين براي خريد تلفن همراه و انجام خدمات رساني در روستا به حدود ۳۰۰هزار نفر وام اعطا كرده بود. تلفن گرامين به طور مستمر رشد كرده است و اكنون بزرگ‌ترين شركت تلفن در بنگلادش است.» در سال ۲۰۰۷، تلفن زنان همچنان ۱۷‌درصد مكالمات تلفني را به خود اختصاص داده بود؛ در حالي كه آنان فقط ۴‌درصد مشتركان تلفن را در اختيار داشتند. اين مساله منعكس‌كننده استفاده موثر از تلفن همراه به عنوان يك كالاي تجاري در روستا است و نه يك كالاي مصرفي. به‌رغم فهرست منتشر شده بهاي مكالمات تلفني، گزارش‌هايي مبني بر وجود تبعيض قيمت وجود دارد كه برخي از آنها از نظر اجتماعي مفيد است. افراد بسيار فقير مي‌توانند قيمت كمتري پرداخت كنند. در اجرا برخي مكالمات تلفني براي اخبار بد ممكن است رايگان باشد؛ اما براي اخبار خوب قيمت بيشتري دريافت مي‌شود.
نظام تلفني از دانش و سازمان فقرا كه در اين مورد سازمان محلي بانك گرامين است، استفاده مي‌كند. زنان مالك تلفن اغلب اعضاي گرامين هستند كه قبلا توانايي و خواست خود را براي تاسيس يك كارآفريني كوچك نشان داده و قادر به نگهداري حساب‌ها بوده و عموما شناخته شده‌اند و داراي يك موقعيت جغرافيايي مناسب هستند.
به نظر مي‌رسد زنان به استفاده از تلفن توسط زنان ديگر اعتماد مي‌كنند – اگر چه مردان نيز كاملا از استفاده از تلفن همراه زنان رضايت دارند. با رشد بازار، مي‌توان انتظار داشت كه رقباي جديد وارد بازار شده و قيمت‌ها را كاهش دهند كه در كل براي روستاها مفيد خواهد بود. در واقع، با افزايش شمار روستاهايي كه از تلفن همراه زنان استفاده مي‌كنند، تقاضا براي تلفن همراه در هر روستا نيز افزايش خواهد يافت. بخشي از اين افزايش به دليل اين است كه هر چه تعداد روستاهاي داراي تلفن افزايش يابد، تعداد روستاهايي كه به طور بالقوه مي‌توانند مكالمه كنند افزايش خواهد يافت. اين موضوع يك نمونه استفاده كامل از كالا است. بانك گرامين به ساير فرصت‌هاي فن‌آوري جديد نيز از طريق ايجاد شركت بازيافت انرژي و خدمات اينترنتي پاسخ مي‌دهد.
۲ - چالش‌هاي آينده
گرامين با برخي چالش‌ها رو به رو است. بنگلادش متاثر از تكانه‌هاي زيست محيطي، مانند سيل‌هاي شديد است كه آزموني براي مقاومت وام‌گيرندگان گرامين و خود گرامين است. با توسعه نهادهاي اعتباري كوچك و ورود بنگاه‌هاي جديد خصوصي و نيمه‌خصوصي به بازار، رقابت بين نهادهاي اعتباري در حال افزايش است. تطبيق دادن با اين محيط جديد يك چالش خواهد بود. در بوليوي، كشور ديگري كه نهادهاي اعتباري توسعه زيادي يافته است، تصور گسترده‌اي وجود دارد كه افزايش رقابت، به ويژه از طرف شركت‌هاي مصرف‌كنندگان خصوصي كه مشتاق پيوستن به فهرست عضويت نهادهاي اعتباري كوچك بودند، تا حد زيادي در ايجاد بحران مالي بوليوي نقش داشته‌اند.
چالش‌هاي فرهنگي نيز اهميت دارند. افزايش درآمد زنان، احترام به نفس و فضاي تجاري سبب برخي واكنش‌ها در فرهنگ محافظه‌كارانه اسلامي روستاهاي بنگلادش كه انتظار مي‌رود زنان از فعاليت‌هاي اجتماعي جدا باشند، داشته است. بانك گرامين و ساير برنامه‌ها مانند مدارس غيرسنتي كه به وسيله براك (۱۱) اداره مي‌شود چالشي در مقابل اين وضعيت موجود سنتي است كه مردان در آن به طور سنتي رياست دارند. مواردي مانند آتش‌سوزي مدارس و اخراج زنان از روستاهايشان و حتي آسيب رساندن به آنان براي به چالش كشيدن هنجارهاي فرهنگي سنتي (از جمله شركت در فعاليت‌هاي بازار) وجود داشته است. يونس مي‌گويد كه برخي شوهران، گرامين را به عنوان تهديدي براي حاكميت خود تلقي مي‌كنند. در برخي موارد «شوهران فكر مي‌كنند كه ما به آنها توهين مي‌كنيم و خانواده آنها را نابود مي‌كنيم» ما مواردي از طلاق را فقط به خاطر اينكه زنان وام گرفته‌اند، داشته‌ايم. يك روحاني بنيادگرا در داكا ادعا كرده است كه «ما هيچ مخالفتي با بهبود زندگي زنان نداريم؛ اما انگيزه‌هاي بانك گرامين و ساير سازمان‌ها كاملا متفاوت است، آنان مي‌خواهند اسلام را نابودكنند و اين ‌كار را از طريق زنان و كودكان انجام مي‌دهند.» آينده بانك گرامين بستگي به واكنش خلاق به اين فضاي مشكل تغيير اقتصادي و فرهنگي دارد.
گرامين ثابت كرده است كه در واكنش به نيازهاي اعتباري اعضاي خود انعطاف‌پذير است. براي مثال، بانك گرامين يك برنامه بيمه عمر و نيز يك برنامه بيمه وام ايجاد كرده است. برنامه مسكن گرامين براي ساخت مسكن يا نوسازي‌آن- تعمير پشت‌بام، پيمانكاري و شبكه فاضلاب – وام مي‌دهد. خانه‌ها معمولا ديوارهاي گلي دارد؛ اما اين ديوارها ضخيم است و اگر درست تعبيه شود، مي‌تواند سال‌ها عمر كند. خانه‌ها از نظر اندازه بزرگ هستند و داراي پنكه سقفي و برقي هستند و معمولا ساير وسايل برقي اساسي در روستاهاي داراي برق وجود دارد.
گرامين همچنين پرداخت وام براي آموزش عالي را براي اعضايش شروع كرده است. شمار فزاينده‌اي ‌از والدين شاهد هستند كه ‌اولين اعضاي خانواده آنان در رشته‌هايي مانند علوم كامپيوتر و حسابداري وارد دانشگاه مي‌شوند و اين يك تحول قابل‌توجه است. در سال ۲۰۰۶، بانك گرامين، موسسان آن و محمود يونس به طور مشترك جايزه صلح نوبل را دريافت كردند؛ افتخاري كه شايستگي آن را داشتند.
پاورقي:
۱ - MFI: Medium Finance Institute
۲ - Muhammad Yunus
۳ - Chittagong
۴ -Freedom From Hunger
۵ -Project Hope
۶ - BRAC: Bangladesh Rural Advancement Committee
۷ -Mark Pitt
۸ -Shahidur Khandker
۹ -Taka
۱۰ - Jonathan Morduch
۱۱ - BRAC
سایت گرامین بانک    



جعبه‌ابزار