گشنیزجان


تک نگاری
روستای گشنیزجان از توابع استان اصفهان و یکی از روستاهای شهرستان چادگان می باشد. وسعت روستای گشنیزجان (۳۰)کیلو متر مربع است . که در جنوب شهر داران و در غرب شهرستان چادگان و در ۱۴۰ کیلو متری استان اصفهان واقع است.
روستای گشنیزجان منطقه ای است، کوهستانی با رشته کوههای آق داغ و قرا داغ از جمله بلند ترین ارتفاعات روستا به شمار می آید و به همین دلیل زمستانهای پر برف دارد . وتابستانهای معتدل و نسباّ خنک می باشد.
روستای گشنیزجان دارای سابقه ی زیاد است،این موضوع را اسناد و قراردادهای بر جای مانده ثابت می کند.طبق آمار سال( ۱۳۸۳) ۲۶۶۵نفر بوده،که دارای جمعیت جوان می باشد.و از نظر زبان مردم گشنیزجان ترک زبان هستند.
اقتصاد مردم این روستا در گذشته و حال عمدتا،کشاورزی و دامداری است.


مقدمه[ویرایش]

مونوگرافی در کتابهای فارسی به عنوان تک نگاری ترجمه شده است ولی چنان کهگفته شده «همگان در کاربرد این مفهوم،دیدگاهی یکسان ندارد زیرا بعضی مفهوم (یکتا نگاری)با روش بررس مواد برگزیده»را به جای آن به کار می برند . منظور مطالعه یک امر اجتماعی ،نهاد،دسته،جمعیت،گرده و یا سازمان معینی است با شناسایی دقیق آن می توانیم به یک سری قواعد کلی که احتمالاْدر مورد مشابه دیگر نیز برقرار است برسیم».
با توجه به تعریف آمده،تحقیق حاضر بر آن است که تک نگاری روستای گشنیزجان را بیان نماید این تحقیق به جست و جوی وضعیت تاریخی،فرهنگی اجتماعی،اقتصادی،جغرافیایی و شناخت کلی آن می پردازد.
این تحقیق هر چند فشرده است ولی هدف ان شناخت کلی ویژگیهای جغرافیایی،اقتصادی،اجتماعی،جمعیتی روستای گشنیزجان می باشد.اطلاعات ان بر اساس اسناد موجود و مشاهده ی حضوری و کمک از اهالی روستا بدست آمده است.

اهداف تحقیق[ویرایش]

هدف از این تحقیق بررسی مسائل و وضعیت موجود روستای گشنیزجان و از جمله ،شناخت همه جانبه و صورتهای متنوع زندگی اجتماعی مانند ،ساختارهای اجتماعی ،اقتصادی ،فرهنگی ،جغرافیایی و همچنین ساختار جمعی آن و عیان ساختن وضعیت های همه جانبه موجود،با استفاده از روشهای علمی و اصولی می باشد و هدفهای جزئی این تحقیق عبارتند از:
۱.شناسایی محیط آن از نظر جغرافیایی ،آب و هوایی، پستی و بلندی و....
۲.شناخت وضعیت اجتماعی و فرهنگی روستا.
۳.آگاهی یافتن از ساختار جمعی روستا.
۴.شناسایی وضعیت اقتصادی و منابع درآمدی و نگرش بر وضعیت توسعه ی اقتصادی.
۵.شناخت سابقه ی تاریخی روستای گشنیزجان و عوامل تشخیص آن.

فایده ی تحقیق[ویرایش]

۱.در جهت افزایش دستاوردهای علمی کشور در زمینه ی شناخت شهرها و روستاها و شهرستانها و مقایسه ی آنها با روستاها و شهرها.۲.کمکی است بر برنامه ریزان در مورد موقعیت های مختلف روستاها و شهرها بخصوص روستای گشنیزجان.
۳.حاصل این تحقیق ابزاری برای سیاستگذاری و برنامه های اصولی و علمی در توسعه های اقتصادی و ارزیابی طرحهای اجرای روستای فوق می باشد.۴.آگاهی دادن به مردم روستا در ایجاد انگیزه برای قدم برداشتن در امور پیشرفت.۵.شناسایی نقاط قوت روستا و از بین بردن نقاط ضعف آن.۶.شناخت مشکلات و موانع توسعه اقتصادی و نارسایی ها در این روستا.۷.زمینه ای است در زمینه ی جمع آوری اطلاعات مربوط به فعالیتهای اقتصادی برای توسعه ی روستا.

دلیل انتخاب موضوع[ویرایش]

۱.علاقه و عشقی که بر زادگاه خودم دارم.۲.عواملی مانند آشنایی داشتن و اطلاعات نسبی در مورد این موضوع۳.تشخیص شخصی مبنی بر ضرورت نیاز به تالیف یک رساله در این مورد.۴.نبودن یک منبع یا کتاب در مورد روستای گشنیزجان که به صورت تک نگاری باشد.

روش این تحقیق[ویرایش]

۱.مصاحبه با افراد مطلع و آگاه از قبیل سالخوردگان و فرهنگیان۲.مشاهده به صورت بازدید های مکرر از نقاط مختلف روستا به خصوص در طول تحقیق.۳.گرد آوری اسنادی از کتابخانه ها و سازمانها ی مربوطه و کتابهای مردم.

مشکلات و موضوع تحقیق[ویرایش]

۱.نبودن یا کم بودن آثار مکتوب به صورت اسنادی از این روستا.۲.نداشتن اطلاعات درست و اصولی به صورت مکتوب در ارگان ها.۳.نبودن اطلاعات دقیق در بین خود مردم روستا.۴.جا نیفتادن فرهنگ تحقیق و پژوهش در میان مردم جامعه.

سابقه ی تاریخی روستای گشنیزجان[ویرایش]

سابقه ی تاریخی روستای گشنیزجان به درستی معلوم نیست ولی مسلم است در دوران صفویه با کوچاندن تیره های ترک توسط شاه عباس به این ناحیه و از طرفی به واسطه ی دارا بودن موقعیت طبیعی مساعد و نزدیکی به رودخانه پلاسجان این ناحیه ای آباد بوده است . و بنا به گفته ی بزرگان در ابتدا مهاجرین از چندین نقطه به صورت پراکنده سکونت داشته اند که عبارتند از:
آبادچی، عرب، زنگک داشی ،گزلو.که بعد از گذشت چندین سال و وجود مشکلات مجبور شدند همه در یک جا و در کنار هم با ساختن مسکن گذران روزگار کنند.و در گردا گرد روستا حصاری بکشند.و این روستا سه دروازه داشته که امروزه بنا بر اثر گسترش روستا حصار از بین رفته ولی جای یکی از دروازه ها به نام «دروازه»مشهور است .
روستای گشنیزجان جزء پاداتاک باستان بوده و یکی از آبادترین نقاط ایران محصوب می شده است به طوری که از نوشته ی مورخی بر می آید.آخرین پادشاه هخامنشی برای گرد آوری سپاه به این منطقه امده و طبق نوشته مورخین اسکندر در تعقیب داریوش به این منطقه آمده و اینجا را تصخیر کرده و در اقامت اسکندر در این محل روایات مختلف است اما از نفوذ آن در این خطه همین بس که روستایی را که اکنون به صورت دهی در ضلع شمالی گشنیزجان به نام آن نامگذاری شده و هنوز هم به اسکندری معروف است پایه گذاری کرده است اما آنچه که مشهور است آن است که در این محل پاراتاک به طور کلی از بین رفته.بنا بر نوشته مورخین چون مردم این نواحی مشکلاتی برای اشرف افغان درست می کردند اشرف افغان به اینجا حمله کرده و در این حمله حمه ی ابنیه وعمارات را ویران ساخته و بعد از حمله ی افغان و سرمای شدید این منطقه بعضی از مردم خانه های مخروبه را رها کرده و به جائی دیگر رفته اند و افرادی هم که در این روستا ماندند شروع به ساختن روستا نمودند و بنا بر گفته بزرگان و مؤلف کتاب سرزمین و مردم ایران روستای گشنیزجان در قبل از انقلاب اسلامی یکی از روستاهای مطرح این منطقه بوده از تمام امکانات آن زمان از جمله برق، آب آشامیدنی لوله کشی شده،درمانگاه، مخابرات، برخوردار بوده ولی بعد از انقلاب اسلامی در اثر تفرقه بین مردم و عدم توجه مسؤلین این منطقه علاوه بر این که باعث پیشرفت روستا نشده باعث عقب افتادگی روستا و مهاجرت بی رویه مردم به شهرهای بزرگ شده است.

وجه تسمیه روستای گشنیزجان[ویرایش]

علت نام گذاری روستای گشنیزجان بدین دلیل بوده که در این منطقه گیاه گشنیز به وفور یافت می شده وبنا بر قول دیگر در زمانهای گذشته محل گشت وگذار بوده و به دو صورت گشنیزجان ،گشنگون تلفظ می شود.
محله های این روستا عبارتنداز:
محله ی دلشاد، محله ی حق وردی (قیفردیلی) ،محله ی احمد آباد،و محله ی قارشی محله های گشنیزجان شباهت کاملی بهم دارند نوع مصالحی که برای ساخت آن در قدیم به کار می رفته اغلب خشت و گل و چوب و سقف آنها از پوشال و الوار بوده است.شهرستان فریدنشهرستان فریدن در غرب اصفهان در حدود۱۴۵ کیلو متر از این شهر فاصله دارد .
مساحت این شهرستان ۲۸۰۹ کیلو متر مربع و از شمال محدوده به شهرستان گلپایگان و از شمال غرب به شهرستان الیگودرز و از شرق به شهرستان نجف آباد و از مغرب به بخش سردشت از شهرستان ایذه و از جنوب به شهرکرد محدود می شود .
این شهرستان دارای دو بخش مرکزی ،بوئین و میاندشت می باشد و جاده اصفهان، خوزستان از این منطقه عبور می کند . نام باستانی فریدن در زمانهای قدیم پرتیکان بوده و یکی از آبادترین نقاط مرکزی ایران محسوب می شده است و تنها جاده ای که آپادانا را به شوش پایتخت زمستانی هخامنشی متصل می کرده از این منطقه عبور می کرده است.
فریدن منطقه ای کوهستانی و سرد سیر است و از نظر آب و هوایی یکی از بهترین نقاط ییلاقی استان اصفهان محسوب می شود و دارای چشمه های گوارا و مراتع سبز و خرم و رودخانه های کوچک و بزرگ است.
چنانچه مرحوم حاج زین العابدین شیروانی مؤلف کتاب بستان السیاحه می نویسد«فریدن بلوکی است از مضافات اصفهان و ناحیه ای است به بحجت توامان آبش معتدل و هوایش به سردی مایل،اکثر حبوبات و غلات سرد سیرش نیکوست،مردمش اغلب شیعه مذهب و دیگری عیسوی ملتند»جمعیت این شهرستان طبق آمار۱۳۷۵ برابر ۱۳۵۰۶۴ نفر می باشد که از نژاد و قبایل مختلف از قبیل ایل بختیاری، ترک زبانها، ارامنه و گرجی تشکیل شده است .

وسعت و موقعیت روستای گشنیزجان[ویرایش]

روستای گشنیزجان با وسعت ۳۰کیلو متر در جنوب غرب شهر رزوه و غرب شهر چادگان قرار دارد که از نظر موقعیت جغرافیایی ۴۹/۳۲۰ و طول۲۶/۵۰ و۲۱۶۰ متر ارتفاع از سطح دریا قرار دارد .
از نظر موقعیت عمومی گشنیزجان در قسمت جنوب غربی شهر رزوه و در ۲۰ کیلو متری غرب چادگان و ۱۴۵ کیلو متری اصفهان قرار دارد و از طرف شمال به روستای اسکندری و از طرف شمال غرب به روستای سینگرد و از طرف غرب به روستای عادگان و از طرف جنوب غربی به روستای کمیتک و از طرف جنوب به روستای مشهد کاوه محدود می شود و رشته کوه قرا داغ در قسمت شرق آق داغ در قسمت غرب گشنیزجان قرار دارد. و هر دو رشته کوه به جهت شمالی جنوبی کشیده شده است.و رودخانه ی پلاسجان در حاشیه ی غربی با جهت شمالی جنوبی جریان دارد که با عبور از اراضی گشنیزجان به سد زاینده رود می ریزد.

آب و هوا[ویرایش]

روستای گشنیزجان در منطقه ای کوهستانی و در سرد سیر واقع شده است زمستانهای این روستا سرد و تابستانهای آن ملایم است .
زندگی در این روستا در تابستان و بهار بسیار راحت و مطلوب و در سایر ماهها درجه حرارت بشدت سرد می شود . شرایط زندگی و فعالیت در منطقه از مطلوبیت کافی برخوردار نیست و ضروریست که با استفاده از کاربردهای تکنولوژی و معماری مناسب از جنبه های مفید و مطلوب شرایط آب و هوایی منطقه استفاده بیشتر از جنبه های نا مطلوب آن پرهیز گردد به طوری که شرایط مطلوب زندگی در تمام ماههای سال در جهت زندگی بهتر افزایش یابد. چون در این بخش طوفان های سخت و گرد بادهای شدید به ندرت می وزد و از جانب دیگر رطوبت هوا نسبآ بالاست صرفآ چهار ماه از سال به علت سرمای شدید بسیار سخت و فاقد مطلوبیت زندگی است و در یقیه سال زندگی پر تلاش و نسبآ راحتی را می توان داشت.
مهاجرین اولیه روستا نیز نه تنها وجود آب کافی برای زراعت و کشت و کار را شرط امکان خویش یافتند، بلکه دقت مورد نظر در مورد امکان زندگی مطوب نیز ماههای سال داشته اند با توجه به این که به طور متوسط ۵/۴ ماه از هر سال در روستای گشنیزجان ریزش برف وجود دارد میزان بارندگی و امکانات بالقوه نسبآ بالایی را در جهت توسعه کشاورزی منطقه در بر دارد .
دمای هوادر روستای گشنیزجان شدیدترین دامنه را در تیر ماه با ۴۵ در جه ی سانتیگراد داریم و کمترین دامنه تغییرات در ماههای آذر و دی با ۷/۱۲ درجهی سانتی گراد را می توان مشاهده کرد. به طوری که این دامنه تغییرات از فروردین ماه شروع به افزایش تا تیر ماه و پس از تیر ماه تا اسفند ماه کاهش می یابد. معدل کمترین دما در بهمن ماه با ۶/۱۰- و معدل حداکثر دما در تیر ماه با معدل ۸/۳۱ درجه سانتیگراد می باشد.تعداد روزهای یخبندانبررسی تعداد روزهای یخبندان در طی سال اهمیت، فوق العاده ای دارد زیرا در امر کشاورزی و کارهای عمرانی و ساختمانی تاثیر بسزایی دارد و زیاد شدن تعداد روزهای یخبندان مانع ادامه فعالیت در امور مختلف می شود روزهای یخبندان روزهایی است که متوسط دمای روزانه به زیر صفر برود. چنانچه در جدول بالا بیان شده«گشنیزجان»با ۱۶۰ روز یخبندان در طول سال مواجه است که در این روزها از شهریور ماه شروع و تا دی ماه به حداکثر و از دی و فروردین تنزل می یابد به طوری که در آذر، دی و بهمن روزهای ماه با یخبندان مواجه است.رطوبت نسبیرطوبت نسبی عبا رت است از نسبت مقدار رطوبت موجود در هر واحد حجم هوا و حداکثر رطوبتی که می توان در آن درجه حرارت در خود جای دهد که ب حسب درصد بیان می شود.رطوبت نسبی با درجه حرارت نسبت عکس دارد بدین ترتیب که هر چه قدر حرارت هوا بالا برود رطوبت نسبی کم می شود و هرچه درجه حرارت پایین برود رطوبت، بیشتری می شود . بنابراین ما در فصول سرد سال رطوبت زیاد و در فصول گرم رطوبت کمتری را دارا می باشیم .بارش برفبیشترین بارش برف در بهمن ماه و بعد از آن در دی ماه است. بارش برف از آذر ماه شروع و تا فروردین سال آینده ادامه خواهد داشت. کمترین میزان بارندگی برف در فروردین ماه است برف در این منطقه خصوصآ در ارتفاعات بیش از شش ماه ماندگار است و همین برف منبع تغذیه ای برای آبهای زیر زمینی و سطحی منطقه می باشد، جمع کل برف در سال به طور متوسط ۱۳۸سانتی متر می باشد.باددر روستای گشنیزجان بادهای بسیار شدید نمی وزد. بلکه بسیار ملایم و حالت نسیم را دارد و طوفانهای سخت و گرد بادهای شدید به ندرت می وزد ولی می توان گفت که جهت بادهای در این منطقه از طرف شمال غربی ،جنوب شرقی می باشد و بیشتر بادهای این منطقه در پاییز و بهار می وزد.خاکقسمت عمده خاکهای این منطقه از خاکهای رسوبی پوشیده شده و ضخامت خاکها متفاوت و معمولآ دارای شیب ملایم است. در این خاکها لایه های شنی و ماسه ای هم دیده می شود و این خاکهای رسوبی بهترین خاک زراعی منطقه می باشد و برای کشت گیاهان متداول در منطقه استعداد فراوان دارد مهمترین انواع خاکهای این منطقه از نوع خاکهای قرمز و زرد و پوزولیت و خاکهای قهوهای است.منابع آب منطقهبررسی اطلاعات موجود آبهای روستای گشنیزجان را می توان به دو بخش آبهای سطحی و آبهای زیر زمینی تقسیم نمود.آبهای سطحی شامل رودخانه پلاسجان و آبهای زیر زمینی شامل چاههای عمیق،قنوات و چشمه ها می باشد.زاینده روداین رودخانه از دو شاخه ی اصلی،زاینده رود و پلاسجان تشکیل می گردد روخانه پلاسجان از دو شاخه ی اصلی تشکیل شده است که آب بخش های شمالی حوضه را جمع آوری می نماید و مساحت آبریزان ۱۶۶۴ کیلو متر مربع می باشد طبق آمار هیدورلوژی سال آبی ۵۲-۱۳۵۱ حداکثر و حداقل مقدار آب آن به ترتیب ۲۲،۲۹،۲۷ متوسط آن ۶۵/۴ متر مکعب در ثانیه بوده است.
دبی ویژه ی آن با توجه به مساحت آبخیز این رودخانه ۷/۲ لیتر در ثانیه در کیلو متر مربع می باشد این رودخانه سالیانه حدود ۱۰ درصد اب صد زاینده رود و حدود ۱۸ درصد کل رسوباتی که به دریاچه زاینده رود وارد می شود را حمل می نماید.بنا بر گفته ی مسؤلان استان اصفهان و با حفاری تونل چشمه لنگان در روستای سیبک شهرستان فریدن شهر و انتقال آب این چشمه بر روی آب رودخانه ی پلاسجان مقدار دبی رودخانه افزایش یافته و حدود ۴۰۰ لیتر در ثانیه خواهد شد.

آبهای زیر زمینی[ویرایش]

چاههای عمیق موتوری در روستای گشنیزجان (۴۵) حلقه می باشد که اغلب دارای لوله جدار بوده و معمولآ از سطح برخوردار با آب تا انتهای مشبک شبکه و بقیه غیر مشبک می باشد.حداکثر ابدهی ان چاهها (۶۲) متر مکعب در ساعات ومتوسط آنها (۳۰)متر مکعب در ساعات است حداکثر عمق این چاهها ۱۳۰ متر و متوسط آنها ۷۲ متر و حداقل عمق انها ۵۰متر محسوب گردیده است .(۲)قناتها به تعداد قناتهای روستای گشنیزجان(۷) رشته می باشد که به علت کوهستانی بودن محل و عمق کم در چاه آنها دامنه نوسانات آبدهی بسیار متغیر می باشد حداکثر طول آنها به (۶) کیلو متر و متوسط طول آنها به (۳۰۰) متر است. لازم به یادآوری است که به علت حفر چاههای عمیق و غیر عمیق اکثر قناتهای روستا خشک شده اند.

چشمه ها[ویرایش]

چشمه هایی که از آنها استفاده ی کشاورزی و شرب می گردد جمعآ (۱۲) دهنه می باشد تعداد زیادی چشمه در طول رودخانه های منطقه وجود دارد که اب آنها وارد رودخانه پلاسجان و از طریق بند انحرافی کشاورزان در سر رودخانه برای شرب کشاورزی استفاده می کنند چشمه هایی که خارج از محدوده ی رودخانه هستند در دامنه ی ارتفاعات هستند و دارای کیفیت-شیمیایی خوب و آبدهی متنوع می باشد.

پوشش گیاهی[ویرایش]

نظر به اهمیتی که مراتع منطقه ای که یک منطقه ی دامداری است برای تامین غذای دام و حفاظت خاک دارد شایسته است که مورد بحث قرار گیرد.وسعت مراتع روستای گشنیزجان حدود ۱۸۰ هکتار می باشد که این مقدار (۶۰%)مراتع فقیر و (۳۰%) مراتع متوسط و تنها (۱۰%) مراتع خوبی را داراست مراتع و چراگاههای منطقه در اثر استفاده ی نا صحیح هر روز بدتر می شود عواملی که باعث بوجود آمدن چنین وضعی هستند عبارتنداز:چرای زودتر از فصل، چرای بیش از حد، حفر چاههای عمیق و تبدیل زمین ها مرتعی به زمین های کشاورزی، شخم و شیار مراتع بخصوص در جهت شیب کندن بوته های گیاهی بخصوص گونه ها و بریدن درخچه های موجود.روستای گشنیزجان تا سال۱۳۶۱ حدود۲۰۰۰ گونه ی گیاهی توسط مؤسسه ی تحقیقات جنگلها و مراتع تهران و منطقه شناسایی شده است در زیر اسامی قسمتی از مجموع گیاهان روستای گشنیزجان را آورده و مشخصات آن را ذکر می کنیم.
در این روستا گیاهان متنوعی موجود می باشد که مخصوص منطقه سرد سیر است که عبارتنداز:
گیاهان غیر خوش خوراکاز جمله این گیاهان می توان تلخه بیان، شیرین بیان، قنقال را در این منطقه که به وفور یافت می شود نام برد. خوش خوراک، خاک شیر، کما، قیاق،از جمله گیاهانی هستند که خاک را حفظ می کنند و خوش خوراک هستند.گیاهان داروئیکتیرا، شیرین بیان،بومادران، خاکشیر، گیاهان تیره، نعنائیان، پونه، کرفس، کنگر، و غیره از جمله گیاهان دارویی منطقه می باشد.
گیاهان بذز کاری شده :
مانند انواع یونجه ها و اسپرس و انواع شبدرها برخی از گیاهان مرتعی و مشخصات آنها در منطقه می باشد.

پوشش گیاهی روستای گشنیزجان[ویرایش]

۱.ختمی:
گیاهی است درخچه ای به ارتفاع ۱ الی ۵/۲ متر با تنه متعدد و مشعب با شاخه های بدون کرک ایستاده دارای گل به رنگ صورتی و سفید متمایل به بنفش بزرگ و منفرد و موسوم گل خرداد و مهر ماه می باشد که این گیاه نیز به وفور و بیشتر در مزارع آبی منطقه دیده می شود جنبه ی دارویی دارد. گیاهی است که از برگ ، گل و ریشه ی آن برای درمان بیماری ها استفاده می شود.این گیاه نرم کننده ی سینه و برطرف کننده ی درد های ناشی از سرفه، دردهای گلو، آنزین، برونشیت، ذات الریه، التهاب و آبسه ها است ریشه ی این گیاه آرام بخش است و در دفع زخم معده و ناراحتی های مثانه و کلیه بویژه سنگ کلیه تاثیر بسزایی دارد. برای استفاده از این دارو(ختمی) باید یک مشت از گل های خشک شده آن را در یک لیتر آب جوشانده و روزانه ۲ تا ۳ فنجان از ان را مصرف نمود.
۲.بومادران:
گیاهی است یک یا دو ساله با رنگ سبز به ارتفاع ۲۰الی ۵۰سانتی متر دارای برگ که کرکدار و گل زرد مجتمع در تپه های بسیار کوچک و موسم گل در خرداد ماه می باشد که از این گونه در این منطقه بوفور میتوان یافت . و جنبه ی دارویی دارد و از گل و برگ آن استفاده های متعدد می شود این گیاه ضد اسپاسم و ضد التهاب است تحرک کننده ی ترشحات معده و تنظیم کننده ی ناراحتی های قاعدگی می باشد خیسانده آن برطرف کننده ی زخم های چرکی می باشد.۳.زول:گیاهی است تیغ دار متمایل به سفید پوشیده از کرکدار به ارتفاع ۳۰تا۶۰ سانتی متر متعدد یا شاخه های منشعب دارای برگ چرمی سر نیزه ای در پشت پوشیده از کرکهای تار عنکبوتی سفید رنگ و گل آبی مجمع کپسه های ۳۰سانتی متری موسم گل خرداد و تیر است.
۴.کنگر:
گیاهی است پوشیده از کرکهای تار پشمی با تیغ های فراوان با ساقه های ضخیم و ساده و منشعب دارای برگ های پهن وسیع و چرمی محکم و گل صورتی در تپه های بزرگ متراکم ،موسم گل اردیبهشت وخرداد است، این گیاه در اطراف کوهها ی روستا وجود دارد و ریشه ی آن جهت مصرف انسان به کار می رود.زندگی جانوریدر روستای گشنیزجان به دلبل وجود آب و هوای مناسب در فصل های بهار و تابستان جانوران زیادی دیده می شود که عبارتنداز :حیوانات وحشی، حیوانات اهلی و حیوانات قابل شکار و پرندگان، حیوانات آبزی.

حیوانات وحشی[ویرایش]

در روستای گشنیزجان به دلیل سرد سیر بودن این حیوانات وحشی یافت می شود. گرگ،روباه،شغال،گراز،خرگوش،میش کوهی،بز گوهی ،قوچ کوهی وجود داشته که به علت شکار بی رویه از بین رفته اند.و پرندگان:کبک، کبوتر ،کلاغ،زاغ، سار و حیوانات اهلی :سگ، گربه، انواع گوسفند،الاغ،گاو و کلیه ی حیوانات اهلی .

حیوانات آبزی[ویرایش]

بدلیل وجود رودخانه پلاسجان،در نزدیکی روستا حیوانات آبزی وجود دارد.که شامل انواع ماهی ها(کپور،ساردین،شیر ماهی)وجانوران دیگر از قبیل قورباغه،خرچنگو لاک پشت پرندگان دریایی و.....است.
مناظر دیدنی و طبیعی و مزارعبا وجود آب و هوای معتدل کوهستانی و بارندگی به اندازه ی کافی و منظم بودن چهار فصل در این منطقه مناظر زیبایی بوجود آمده که از جمله آنها عبارتنداز:
۱.بیدک: که در دامنه کوههای قراداغ(دمرچی)قرار دارد که افراد گردشگران زیادی را بر خود جلب می کند.
۲.علم بولاغی:که در ضلع جنوبی روستا در محله قارشی آباد قرار دارد و مردم اعتقاد معنوی زیادی دارند و حتی از روستاهای دیگر به این مکان آمده آش و چای نذر می کنند.۳.مزرعه مرگسیر از ضلع شمالی .
۴.مزرعه علی شوری در ضلع غربی روستای گشنیزجان قرار دارد.۵.مزرعه گلستان و بیدستان در ضلع جنوبی روستا.۶.مزرعه ی کهریز در ضلع شرقی.۷.مزرعه ی لای کند و قاراگز در ضلع جنوبی روستا.۸.حاشیه رودخانه ی پلاسجان که در غرب روستا به جهت شمالی –جنوبی جریان دارد.و مناظر زیبایی را بوجود آورده است.۹.مزرعه شورآب و گزلی که در ضلع جنوب غربی قرار دارد.جمعیت:جمعیت روستای گشنیزجان در سال(۱۳۷۵)(۳۴۶۵)نفر بوده است با(۷۶۰)خانواردرسال (۱۳۸۳)(۲۶۶۵۹)نفر بوده است.

ترکیب سنی جمعیت[ویرایش]

سن یک از معتیرهای اصلی جهت است توزیع جمعیت یک کشور درگروههای مختلف سنی ازنظراقتصادی اجتماعی حائز اهمیت است.اگر بخواهیم جهت روستای گشنیزجان رابه۳گروهبزرگ تقسیم کنیم بدین صورت در جدول زیراستگروه سنی سال که۱۵-۶۴ جمعیت میانسال و یادرحال فعالیت اقتصادی می باشند.جز جمعیت فعال به حساب می آیند.جمعیت سالخورده روستا حدود (۶۶)می باشد.ولی بعضی ازافرادجمعیت افرادسالخورده درکارهای کشاورزی فعالیتدارند.
توزیع گروه های سنی(توزیع گروه های سنی جمعیت روستای گشنیزجان بر حسب گروههای(۵)ساله براساس آمار سال (۱۳۸۳)۱-آمار مرکز ۱۳۸۳ بهداشتی درمان شهرستان چادگانتوزیع گروههای سی وپنج ساله روستای گشنیزجاننسبت سنی:جمعیت انسان ها ازدو جنس زن مرد تشکیل یافته است. {هدف از مطالعه توزیع جمعیتبرحسب جنس است شناخت شمار زنان مردان نسبت موجود بین آنها می باشد}نسبت سنی روستای گشنیزجان براساس آمار خانه بهداشت در سال۱۳۸۳برابراست باتقرب(۱۰۲)زن(۱۰۰)مرد وجود دارد.

وضعیت فعالیت و اشتغال[ویرایش]

تفکیک جمعیت فعال ازجمعیت غیر فعال امری بسیار دشواروتعریف آن ازکشوری بهکشوردیگرمتغیراست وهیچ کشوری از جهان نتوانسته است برای جمعیت فعال تعریفی دقیقو جامع ارائه کند.سن فعالیت اقتصادی از۱۵سال شروع ودر ۶۵ سالگی پایان می پذیرد وبهعبارت دیگردوران فعالیت انسان۵۰ سال درنظرگرفته شده است جمعیت مشاغل آن دسته ایافرادی هستند ازبین سن۱۵-۶۴ قراردارد و دارای شغل می باشند.وفردی ازاین طریقدریافت می کندجمعیت بیکار – جمعیت فعال- جمعیت شاغلواز کل جمعیت(۲۶۶۵) روستای گشنیزجان تعداد(۱۷۶۳)نفر بوده وجزجمعیتفعال جمعیت غیر فعال (۹۰۰)نفرمی باشد
مهاجرت: از جایی به جایی دیگر رفتنموقعیت مهاجرت درروستای گشنیزجان بیشتر به صورت مهاجر فرست بوده تا مهاجرپذیرعللی که باعث مهاجرت دراین روستا شده اند عبارتند از:
الف)طبیعی: کم شدن آب وفقیر شدن خاک و...................
ب)اقتصادی: کاهش درآمد خانواده وبیکاری و...................
ج)اجتماعی فرهنگی:نبودن مراکز آموزش و......................
مهاجرت درروستای گشنیزجان به دو صورت کلی میتوان تقسیم کرد:
۱.مهاجرت به صورت دائم: افرادی هستند که خانه زمین واملاک خودشان در روستا بهاشخاص دیگر فروخته وبه صورت کامل زادگاه خودراترک کرده اند۲.مهاجرت بصورت فصلی:تعداد کمی از مردم روستا برای کارکردن در فصول سرما بهشهراصفهان –شهر تهران یا خوزستان میروند اواخر فصل بهار که زمان داشت محصولاتاست برمی گردند .تعداد مهاجرت به خارج از روستا بصورت دقیق اندازه گیری نشده است وآمار دقیقی دراین زمینه وجود ندارد.اهمیت اقتصادی:از نظراقتصادی روستا گشنیزجان یکی از مناطق مهم شهرستان چادگان حتی استان می باشد.(بخشهای اقتصادی گشنیزجان)
۱.کشاورزیاکثریت ساکنین مردم روستای گشنیزجان دارای شغل کشاورزی می باشند و
محصولات تولیدی دردرجه اول سیب زمینی و بعد گندم علوفه است .کشاورزی دراین روستا به دوصورت آبی ودیم انجام می گیرد.محصولات دیمی منطقه بیشترگندم وجو می باشد وبا وجود۴۵حلقه چاه عمیق ونیمه عمیق درروستای گشنیزجان و۷رشته قنات حدود ۱۲چشمه باعثرونق کشاورزی منطقه شده است البته بعضی زمینها به غلت دوری از آب یا ناهمواری ها باسنگلاخی بودن مورد استفاده کشاورزی قرارنمی گیرند .بعد از اصطلاحات اراضی زمینهایگشنیزجان که قبلا بصورت ارباب رعیتی اداره می شد به طریق خرده مالکی اداره شد کهاین باعث چند محصولی شدن و خود مصرفی محصولات کشاورزی گشت بطوری که هرخانواده محصولاتی را تولید می کرد .که به اندازه نیازیکسال خودش بود واگر مازاد محصولداشت آن را به فروش می رساند وسایر مایحتاج خود را تامین می کرد.البته درسالهای پساز انقلاب اسلامی با مساعدت دولت وراه اندازی اداره خدمات کشاورزی هر ساله کمک هاییبه کشاورزان صورت می گیرد که به صورت کودههای شیمیایی لوازم کشا ورزی و علوفهبرای دام های آنهاست .واین امر باعث رشد کشاورزی گشته وبانک کشاورزی وام هایزیادی برای رونق روستا داده استعوامل محدود کننده کشاورزیزمین.هر چند که عامل محدود کننده ای نیست اما در اینجا به نظر می رسد می تواند غیر مستقیمبر روی عوامل دیگر تا ثیر گذار باشد بدین معنی که قطعات زمین پس از فوت هر کشاورزبین وارسین تقسیم می گردد. واین جریان پس از فوت هر کشاورز ادامه یافته نهایتا کوچکمی شود درعین حال به پراکندگی قطعات زمین می انجامد ودرنتیجه(۱)امکان استفاده از ماشین زارعی میسر خوااهدد بود(۲)مقدار قابل توجهی از آب وبذروکود به هدر می رود .(۳)زحمت زندگی زیاد هنگام شخم زدن .آبیاری.مراقبت و برداشت برای زارعین ایجادمی کندوام کشاورزییکی ازعواملی است که عموما برروی آن به عنوان وسیله ای برای توسعه کشاورزی تکیهمی شود. باید متذکر شد که وامهای کشاورزی در کشورهای جهان سوم معمولا با سه مسالههمراه است.مسئله اول=در عمل (به علت بروکراسی ، داشتن روابط)قسمت اعظم بودجه به مصرف تعداد محدودی وام های بزرگ و قسمت کمتر آن بهمصرف مقدار بسیار زیادی وامهای کوچک می رسد .بنابراین این قسمت اعظم وام بهمصرف ثروتمندان می رسد شکاف بین فقیر و ثروتمند را عمیق تر می سازد که اینمقایراهداف جامع است.(۲)کشاورزان فقیر با مسائل گوناگون اقتصادی ومعیشتی برای اداره خانواده دستبگریبانندفشار ارزش های اجتماعی ازیک رو ونداشتن درآمد کافی ازبخش کشاورزیجهت تامین نیازهای روزافسون ازسوی دیگر موجب می گردد که آنها به یک منبع درآمدنقدی مشروعی دست یابند ازآن جمله به اصطلاح کشاورزی که ظا هرا تنها برای توسعهزمین کشاورزی داده می شود.دامداریمردم روستای گشنیزجان در کنار کشاورزی دامداری را انجام می دهند دام های روستایگشنیزجان (۲۰۰۰)رااس می باشد که شامل گاو گوسفند وبز می باشد.گاوهای بومی منطقهازنژاد بومی .دورگه گلپایگانی می باشند که گاو های دورگه نسبت به گاوهای بومیاقتصادی تر هستند.چون از لحاظ شیر وگوشت غنی ترازگاوهای دیگر می باشد.صنعت:صنعت موجود درروستای گشنیزجان شامل صنایع روستایی می باشد .وفاقدد صنایع بزرگاست هدف ازصنایع روستایی دراین منطقه اشتغال زایی روستاییان تامین امور معاشی ودرآمددرکنارکشاورزی مهمترین صنایع دراین روستا صنایع دستی میباشد.که مهم ترین آنها فرشبافی وجاجیم بافی وخرسک است.خرسک:این نوع فرش از زمان های خیلی دوردرروستامعمول بوده وبه علت نداشتن نقشه ظریفنبودن عدم استفاده مواد خارجی ومرغوب مورد استفاده زیادقرار گرفته بود.تنها موردمصرفی دراین فرش پشم می باشد.ان هم با تبدیل به نخ ونخ به چله پودر ریزی خرسکیبافته می شود که ا کثر ا حالت استفاده مشخص وزیراندازدرمنازل استفاده می شودجا جیم:جاجیم درگذشته بوسیله زنان بالاای۴۰سال بافته میشد.کلیه مواد مصرفی آن ازپشم وآن همریسیددن پشم ها وتاب سنگین آن نهایتا پشم مورد نظر بصورتنخ تاب وبامقدار ۱۲۰رشتهبه بالاانجام می گیرد.طول جاجیم ۱۰ الی۲۰مترکه به وسیله دو چوپ وگردش نخ درآن کهبه این چله می گویند.وبعداز آن به وسیله بافنده پشم تابیده با گذر ازبین نخ های بلاا وپاینهمانند پارچه با فته می شودعرض جاجیم ها ۳۰الی۴۰سانتی متر می باشد تولیدجاجیم حالتتشیفاتی داشته وبیشتر تولیدات فروخته می شده است.قالی:در کنار خرسک بافت فرش زمینی رواج یافته فرش زمینی با خفت کوتاه ودر بعضی یک پودودو پوداستفاده می شده که بافت یک پود حالت صادرات و دو پود برای استفاده زیر اندازدرمنازل استفاده می شد.نقشه های که استفاده می شد عبارتند از:گلدان،جاج،برگه ریزودربعضی موارد لچک ،تورنج بافته می شده هم اکنون به خاطروجودقالی های زمینیمذکور وبالا بودن کیفیت آن با قیمت های بالا فروختته می شود.در همین حین وجودفرشهایداری دراستان های دیگروشهرستانهای مجاور از طرفی خالی بودن این منطقه از وجود اینگونه فرشها باعث گردید.تا مهاجرت ازطرف بعضی بافنده گان به این روستاصورت گردیدونوع آوری،فرش داری دراین منطقه مطرح گردد وبعضی که دارای وضیعت مالیدرحد بافت داشتند نسبت بهدار کردن چنین فرش های اقدام کنند.بافندگان قالی دراین روستا به صورت تک بافت عمل می کند وبعضی از مردم ازخودشان قالی دار می کنند وبعضی هم ازشرکت فرش برای دار کردن قالی کمک می گیرند .تسهیلات عمومی:مسکن،فرم روستا ی مسکن درروستا همچنان پابر جاست ساختمان هایی که اغلب با خشت وگل وچوپ بنا شده اند ،سقف و دیوارهای حیاط خانه ها با پوشال (گون و بوته)پوشانده شده است. و بر هماهنگی و تداوم واحدهای مسکونی روستا افزوده است.خانه ها در محله های جدید روستا با آجر و آهن و چوب بنا شده اند،و این واحدها از فرم و عملکردمشخص تبعیت نمی کنند.ساختمانهای مسکونی محله های قدیمی روستا بر روی تپه های کم ارتفاع و اغلب سنتی بنا شده است. که از آفتاب حداکثر استفاده را ببرند زیرا هوای منطقه در طول فصول پاییز و زمستان فوق العاده سرد و تعداد روزهای یخبندان به ۱۶۰ روز می رسد . مسکن در روستای گشنیزجاننه تنها پناه انسان و محل سکونت آن است . بلکه اغلب واحدهای مسکونی در محله های قدیمی دارای دالان های طویل زیر زمینی هستند.(کنده) که محل نگه داری دام (گاو و گوسفند) می باشد. همین طور برای نگه داری دام در طول فصل زمستان نیاز به انبار خوراک دام نسبتآ بزرگی است، برخی از خانه های قدیمی به همین منظور مورد استفاده قرار می گیرند. اضافه بر این در این خانه ها فضاهای متعدد دیگری وجود دارد که هر کدام عملکرد مخصوص دیگری را بر عهده دارند که عبارتنداز :محل انبار مواد غذایی ساکنین ، محل نگه داری وسایل و لوازم کشاورزی ، محل استقرار دستگاه قالی بافی ، محل خواب و نشیمن و محلی برای پذیرایی میهمانان به این ترتیب مسکن در این منطقه از تنوع برخوردار است.برق-گاز و تلفنبرق: سازمان برق منطقه ای چادگان امکانات روشنایی خیابانها و کوچه های روستا را تآمین می کند.گاز:متاسفانه روستای گشنیزجان فاقد لوله کشی گاز می باشد و این در صورتی است که زمستانهای روستای گشنیزجان بسیار سرد و کپسول گاز در زمستانهای سرد کمیاب می گردد.تلفن:اقدامات شرکت مخابرات باعث شده که به سهولت تلفن در اختیار متقاضیان قرار گیرد و در این روستا هم مرکز مخابرات ۵۰۰ شماره ای وجود دارد.خانه بهداشتدر روستای گشنیزجان خانه بهداشت در محدوده ای با وسعت ۳۰۰۰ متر مربع در مرکز روستا در سال ۱۳۴۳ تآسیس شده است و حدود ۷ نفر در سمت های سرایداری ،بهورز ، بهیار و پزشک مشغول به کار هستند و پزشک چهار روز در هفته به درمان بیماران می پردازد وضعیت بهداشتی روستا در طی چندین سال اخیر با همکاری مردم و سعی پزشک رو به بهبود است.دین و مذهب و زبان و نژاددین برنامه ی تکامل و ترقی انسان است به کمال و مردم این روستا تماما دارای دین اسلام و مذهب شیعه هستند. بنا بر گفته ی بزرگان عده ی کمی هم در روستا بودند که به مذهب بهایی گرایش پیدا کرده بودند. چون شناخته شدند و مردم گشنیزجان به آنها روی خوش نشان نمی دادند از روستا به جاهای نامعلوم مهاجرت کردند.در این روستا تعداد ۷ مسجد وجود دارد که به نامهای :مسجد امام حسین (ع)در محله ی قیفردیلی ،اجاقعوی (مسجد جامع) در مرکز روستا ،مسجد صاحب الزمان (عج)در محله ی احمد آباد،مسجد امام رضا(ع)در محله ی دلشاد،مسجد امام حسن مجتبی(ع)در محله ی قارشی ،مسجد چهارده معصوم در محله ی دروازه و مسجد حضرت ابوالفضل(ع)در میدان امام حسین . مردم نسبت به مساجد صاحب الزمان و اجاقعوی توجه خاصی دارند. زبان رایج مردم این روستا ترکی است .این زبان دستخوش تغییرات شد و در تکلم از اصطلاحات لری و فارسی استعمال می کننند. البته همه ی مردم این روستا با زبان رسمی کشور (فارسی) آشنایی کامل دارند.نژاد:نژاد مردم روستای گشنیزجان از ترکان ،شاملو می باشد که شاه عباس آنها را از گرجستان کوچانده است و از ناحیه تخماقلو ترکان بیات می باشند تا آنجایی که از نوشته پیشینیان استفاده می شود. قسمتی از آن گروه که ایل اینالو و بیات را تشکیل می دهند اهل ترکستان بودند. و از نژاد آریا می باشد.در حمله ی چنگیز به ترکستان ،ایل اینالو به ایران پناهنده و تا حدود شامات می رود امیر تیمور پس از استیلای به این مناطق چون آنان را از ایل تاتار و ترکستان و منصوب به خود می دانسته برای دلجویی آنان را از بیروت و شام و اطراف قزوین به آذر بایجان منتقل می کند بعدها در زمان شاه سلیمان صفوی به علت اختلافی که بین سران آنها بروز می کند عده ای از طایفه اینالو و بیات را در فریدن –منطقه ی چادگان جای می دهد.سواد و آموزشمردم روستای گشنیزجان علی رغم محرومیت های فراوان آموزشی دارای هوش سرشار و با استعداد هستند. دانش آموزان (دختر و پسر)در این روستا تا مقطع دبیرستان ادامه تحصیل می دهند.و تعداد یک مدرسه ی ابتدایی پسرانه یک واحد مدرسه ابتدایی دخترانه (ابتدایی،راهنمایی،دبیرستان) سه واحد مربوط به پسران(ابتدایی،راهنمایی،دبیرستان) که مجموعآ تعداد ۵۴۰ نفر دانش آموز در این مدارس ادامه تحصیل می دهند.اعتقاداتمردم این روستا همانند روستاهای دیگر ایران اعتقادات و باور های ویژه ای دارند اکثریت این اعتقادات مربوط به سالیان گذشته می باشد که به رسم سنت از بزرگان به جوانان و نسل های بعد از خودشان به یادگار گذاشته اند.وضعیت فرهنگی آموزشیدر حال حاضر بسیاری از اعتقادات در حال کم رنگ شدن هستند.در زیر به بعضی از اعتقادات اشاره می شود.
۱.دعا نویسی:برخی از مرد به خصوص زنها اعتقاد عجیبی به دعا نویسی توسط دعا نویس دارند. مثلا :برای بچه دار شدن ، حل مشکلات زناشویی ، باز شدن بخت دختران ، رفع بعضی از امراض و....به دعا نویس مراجعه می کنند.
۲.اعتقاد به عطسه: عطسه کردن ، اگر در اول هر کاری باشد نشانه لطمه و ضرر دیدن است که شخص باید چند دقیقه صبر کند . هرکاری را شروع کند عطسه های دیگری در وسط کار باشد اعتنایی داده نمی شود و اگر چند عطسه پشت سر هم باشد باز اعتنایی نمی شود.
۳. اعتقاد به چشم زخم: برخی از مردم بر این عقیده هستند که بعضی از مریضی ها و یا اتفاقاتی که برای خود انسان و یا حیوانات رخ می دهد بر اثر نظر کردن دیگران است.۴.از دیگر اعتقادات مردم روستای گشنیزجان این است که در هنگام غروب آفتاب از بردن لبنیات به بیرون از خانه جلوگیری می کنند و به این لبنیاتی که رنگ سفید دارد آقارانتی می گویند. و اگر به کسی دادند یک برگ سبز درخت یا گل روی آن می گذارند. و در عوض شخص گیرنده در هنگام پس دادن ظرف کمی نمک داخل آن می ریزد.
۵:از دیگر اعتقادات این است که ناخن گرفتن در شب ، خواندن جغد در شب ، جارو کردن در شب ، صوت زدن در شب را بد می دانند
۶:ریخیتن آب جوش در شب به بیرون را بد می دانند ومی گویند ازما بهتران(جن ها)درکنارماهستند واین آب جوش روی آنها ریخته می شود وآنها دست به تلافی می زنند.عیادت بیمار.بنا برسفارش دین اسلام مبنی برعیادت وملاقات بیمار دراین روستاهم براین امر تاکید زیاد دارند. مثلا اگر شخص در بستر بیماری افتاده باشد همه با گرفتن میوه وآبمیوه وشیرینی بهعیادت مریض می روند.
مراسم ختنه سوران:مراسم ختنه سوران هم دراین روستا با آداب خاص صورت می گیرد درزمانهای قدیم برایختنه کردن پسر بچه همه فامیل ها را دعوت می کردند و زن ها با زدن کف وتنبک شادی وسرور می کردند و ریش سفیدان فامیل هم در اتاق دیگر همراه دلاک مراسم ختنه کنانرانجاممی دادند وبعد از ختنه کردن بچه هدایای رابه بچه میدادند ولی امروزه بچه را به بیمارستانبرده وبه صورت بهداشتی ختنه می کنند والبته فامیل ها به دیدن بچه میروند وهدیه تقدیممی کنند.

آداب و رسوم[ویرایش]

ازدواج:
بله برون:
در مراسم بله برون که در روستای گشنیزجان برگزار می شود مانند دیگر مناطق کشور ایران اسلامی بله برون آغاز مراسم عروسی می باشد در این مراسم که طرف داماد چند نفر از ریش سفیدان فامیل و طرف عروس و هم چند نفر ریش سفیدان فامیل را دعوت می کنند و در این شب هزینه ی شام را باید طرف داماد تقبل کنند و بعد از شام شروع به بحث می کنند و در این مراسم وضع شیر بها و مهریه (که متاسفانه در اثر تبادل فرهنگی با شهرهای بزرگ مبلغ مهریه را بالا می گیرند ) تعیین و مورد تآیید قرار می گیرد و شخص کاتبی نیز قرارداد مورد نظر را نوشته و حاضرین در جلسه نیز آن را با امضا ی خود تایید می کنند. بعد از امضاء قرار داد با خوردن شیرینی و مراسم بله برون به پایان می رسد و شاید در این شب روز عقد و روز عروسی مشخص می شود.مراسم عقد:صبح همان روز یا چند روز بعد با توافق و با آمادگی طرفین برای برگزاری مراسم عقد دائم به دو صورت عمل می کنند (۱.در صورت تمکن مالی سعی می کنند عاقد را به خانه آورده و با حضور فامیل های دو طرف مراسم عقد برگزار می شود ۲.در صورت نبودن تمکن مالی به یکی از شهرهای اطراف رفته (چادگان و یا داران) و در محضر دفتر ازدواج مراسم عقد برگزار می شود.کمک هزینه جهت خرید جهیزیه ی عروس از طرف داماد پرداخته می شود و بعد از مراجعت به خانه یا همان روز یا چند روز بعد مرلسم شیرینی خورون برگزار می شود که فامیل های طرفین در این مراسم شرکت می کنند و با زدن دایره و تنبک و بعضی مواقع هم بدون سرو صدا و آلات موسیقی فقط با ذکر صلوات و یاد خدا و ائمه مراسم شیرینی خورون را برگزار می کنند .هدایایی که از طرف خانواده داماد در روز عقد خریداری شده در این روز تحویل خانواده عروس می شود .و چند روز بعد هدایایی که خانواده عروس برای داماد خریداری کرده به خانواده داماد تقدیم می کنند (البته این عمل بدون تشریفات می باشد)درصورتی کهمراسم عروسی به تعویق بیافتد خانواده داماد هدایایی تحت عنوان بهاری ، در فصل بهار وعیدی دراعیاد درشب چله بزرگ تقدیم عروس کنند البته خانواده عروس هم در عوض آن هدایای به خانواده داماد اهدا می کنند.در این روستا با هماهنگی طرفین زمان عروسی اغلب فصل (پاییز و زمستان) و از روز چهارشنبه مراسم عروسی شروع می شود و در روز چهارشنبه دعوتی های خود را با زبان دعوت می کنند و دعوتی هایی که از جاهای دور می باشند با کارت دعوت می شوند و در بعد اظهر چهارشنبه مراسم عروسی با ساز و دهل شروع می شود و تا نزدیکی ها ی اذان مغرب ادامه دارد و بهد از اذان و اقامه نماز و صرف شام که اغلب به صورت سنتی می باشد مراسم جشن شروع می شود و با انجام رقص و بازی های محلی (چوب بازی ، دستمال بازی ) تا ساعت ۱۲ شب ادامه پیدا می کند و در روز بعد حدودا ۹ صبح مراسم جشن عروسی مجددا شروع و تا ساعت دوازذه ادامه پیدا می کند . و دعوتی ها به صرف نهار رفته و اقامه ی نماز استراحت کوتاهی کرده و تقریبآ ساعت ۴ بعد از ظهر به خانه ی عروس رفته و ساعتی در خانه ی عروس با زدن ساز(کرنای )شادی می کنند و جهیزیه را به وسیله ی ماشین باری به طرف خانه داماد حمل می کنند. خانواده عروس باید به توشمال شیرینی مختصری بدهند . و خانواده عروس فهرستی که از اجناس گرفته اند تحویل داماد می دهند تا امضاء و تایید نمایند و آن را خانواده عروس در خانه خود نگه می دارند و همچنین لباس داماد را به همراه جهیزیه به خانه داماد برده و بعد از خالی کردن جهیزیه . داماد را با نواختن ساز و در آوردن شیرینی و اسفند بایستی به حمام عمومی برده و بعد از این که داماد از حمام عمومی بیرون آمد . بر حسب سنت تخم مرغی به دیوار حمام می زنند که داماد چشم زخ نخورد . و بعد از آن به خانه رفته و مراسم موقتا به پایان می رسد و بعد از صرف شام به جمع کردن هدایایی که اغلب به صورت نقدی می باشد و ثبت آن توسط کاتبی و اعلام آن در حضور اهل مجلس توسط شخص که با کاتب همراه است . و بعد از جمع آوری هدایا به حیاط خانه رفته و با نواختن ساز مراسم حنا بندان شروع می شود . در این مراسم شخصی با صدای بلند از بزرگان کسب اجازه می نماید . و با گرفتن شیرینی از ساقدوش بزرگ در دست راست داماد حنا می گذارد . و مراسم جشن ادامه پیدا می کند تا طرف داماد چند نفر از ریش سفیدان به همراه چند پیرزن می فرستند ، تا عروس را از خانه پدری به خانه داماد بیاورند البته خانواده داماد سند ازدواج به همراه شیرینی مختصری تحویل پد رعروس می دهند و عروس را به خانه داماد می برند در ورودی به حیاط داماد یک راس گوسفند قربانی می کند و داماد به همراه ساقدوش به بالای پشت بام رفته و با نخودچی و کشمش بر سر عروس خود و پخش میوه (انار،پرتقال،سیب)که اغلب با شور و هیجان مردم همراه است . و بعد از رفتن مردم به منازل خود عروس را به خانه می برند و در روی خانه نعبلکی را زیر پای عروس قرار می دهند تا عروس آن را شکسته و وارد خانه شود .(بر حسب سنتی جهت رفع چشم زخم) و فردای عروسی مراسمی برگزار می شود با عنوان بندرتخت که در آن فامیل های نزدیک عروس به دیدن عروس می آیند و با خود هدایایی را که به صورت نقدی یا غیر نقدی است به عروس اهداء می کنند و بعد از چند سب داماد به همراه ساقدوشها به دیدن خانواده عروس رفته که به اصطلاح به آن سلام گفته می شود و خانواده عروس در آخر شب یک سری هدایایی به داماد و ساقدوشها اهداء می کنند و بعد از چند هفته از طرف خانواده عروس چند نفر به خانه داماد امده و با اجازه داماد ، عروس را به مدت یک هفته به خانه پدرش می برند . که به آن (ایاق آشلی) می گویند (و بعد از یک هفته داماد با یکی از اعضای خانواده اش به خانه پدر زن می رود و عروس را به خانه خودش می آورند .
در ایاق آشلی (فامیل ها ی عروس ، عروس و داماد را به مهمانی دعوت کرده و هدایایی را به آنها تقدیم می کنند . و داماد هم باید به دیدن عروس برود و حتما باید هدیه ای را خریداری کرده و به عروس تقدیم کند . با تمام شدن وقت چند نفر از زنان فامیل داماد را با بردن شیرینی و نان فطیر(نان شیر مال) به خانه عروس رفته و عروس به خانه عروس می آورند و قبل از به دنیا آمدن بچه طرف عروس وسیله مورد نیاز بچه (سیسمونی)را تحویل عروس می دهند.

محرم[ویرایش]

مردم این روستا هم مثل شیعیان دنیا در ماه محرم به خصوص دهه اول محرم شب ها در مساجد تجمع کرده و به عزاداری می پردازند و نوع عزاداری به صورت سینه زنی، زنجیر زنی می باشد و این مراسم از زمانها ی قدیم رواج داشته .
البته در چندین سال قبل مراسم قمه زنی رواج داشت که بنا بر ضرورت این عمل ترک شده . روزها دسته سینه زنی و زنجیر زنی در هر محله ای راه می افتد و بعد از دور زدن از جمله با رفتن به گلستان شهداء و ادای احترام و قرائت فاتحه هر دسته ای به محله خود رفته و مراسم را خاتمه می دهند . در شب عاشورا بعضی از مردم تا صبح در مساجد بیدار می مانند .
مراسم سینه زنی و زنجیر زنی را ادامه می دهند تا نزدیکی های اذان صبح دسته سینه زنی درست کرده و به زیارت اهل قبور می روند و با خواندن نوحه و زیارت نامه ادای احترام می کنند و بعد به خانه های خود بر می گردند و بعد از طلوع آفتاب دوباره هر محله ای دسته های سینه زنی و زنجیر زنی را به راه می اندازند و به طرف مرکز روستا آمده جمع می شوند و به طرف گلستان شهداء حرکت می کنند و در آنجا چند دقیقه ای دست از عزاداری برداشته و قرائت فاتحه می کنند و یک نفر که اغلب روحانی است چند دقیقه ای را در منقبت شهدای کربلا سخنرانی می کند . و بعد از سخنرانی دوباره دسته ها منظم شده و دوباره به طرف مرکز روستا حرکت می کنند . در مرکز روستا مراسم عزاداری پایان می یابد . و همه مردم در همان جا به تماشای تعزیه می پردازند .
و در وقت اذان ظهر مردم نماز ظهر عاشورا را بر پا کرده و دوباره تعزیه را ادامه می دهند تا تعزیه پایان بپذیرد . و بعد از آن به مساجد رفته و نهار را که قبلا از طریق نذورات آماده شده صرف می کنند و در شب شام غریبان هر محله ای دسته خود را به را انداخته و با نوحه سرایی به دیگر مساجد می روند و در مساجد پذیرایی می شوند و این عمل تا ساعت ۱۰ الی ۱۱ شب ادامه می یابد . و مراسم روضه خوانی در ماههای محرم و صفر در منازل برگزار می شود . و در اربعین حسینی و بیست و هشت سفر نیز مراسم عزاداری در مساجد برگزار می شود و در شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) دیگر ائمه مراسم عزاداری برگزار می شود و همچنین در روزهای ولادت ائمه و اعیاد (عید قربان ، عید غدیر)مراسم جشنی در روستا برگزار می شود.عید نوروزدر آخرین چهارشنبه سال مردم با درست کردن آتش و پریدن از روی آن و با خواندن شعرهایی همچون (غم برو شادی بیا محنت برو روزی بیا )شادی می کنند . اخرین روز سال که معروف به روز عرفه است .
مردم به گلستان شهداء رفته و با خواندن فاتحه ادای احترام می کنند و در شب عید بچه ها با برداشتن شالی به بالای پشت بام می روند و یک طرف شال را در خانه ی همسایه ها می اندازند و همسایه ها چیزی که اغلب میوه و یا تخم مرغ می با شد به آن می بندند که این عمل معروف به( شال سالاخ) معروف است .
چند ساعت مانده به تحویل سال اغلب مردم در خانه های خود می مانند و درب حیاط را می بندند و بعد از تحویل سال یکی از افراد خانواده در خانه را باز می کند و دید و باز دیدها شروع می شود . در ابتدا کوچکتر ها به دیدن بزرگترهای فامیل می روند و این دید و باز دیدها تا چند روز ادامه می یابد البته در گذشته در پنج روز اول عید دختر ها به خرمن می رفتند و بازی های محلی انجام می دادند و پسر ها نیز اکثرا در پشت بام ها به بازی الخدول مشغول می شدند .
ولی با آمدن تلوزیون و بازی های کامپیوتری دیگر از این بازی ها خبری نیست در روز سیزدهم فروردین که به سیزده بدر معروف است اگر شرایط جوی مساعد بود هر خانواده ای با نزدیکان خود به مکان های ، زیبای اطراف روستا می روند و نهار را در آنجا صرف می کنند .ولی اگر هوا مساعد نبود در خانه می مانند و در بعد از ظهر به کنار رودخانه می روند و کلوخی را به درون آب می اندازند و می گویند تمام ناراحتی هایمان مانند کلوخ که در آب حل می شود تمامی می یابد.مسافرتیکی دیگر از آداب و رسوم رایج در این روستا این است که افرادی که به زیارت مشرف می شوند (مشهد مقدس ، عتبات عالیات و مکه مکرمه ، مدینه منوره و سوریه )قبل از رفتن به مدت سه روز چاوشی کنند .
و در موعد مقرر همه فامیل ها و اهالی روستا تا بیرون از روستا آنها را بدرقه می کنند و چند روز قبل از مراجعت و محل زائر را تزیین نموده و با نوشتن پلاکارد مقدمشان را گرامی می دارند و در روز برگشت به روستا همه افراد به بیرون از روستا جهت استقبال می روند و با قربانی کردن چند راس گوسفند مقدمشان را گرامی می دارند و تا چند روز اهالی روستا به دیدن زائر می روند و هدایایی نیز تقدیم می کنند .
و چند روز بعد مراسم ختم انعام گرفته و اهالی روستا را دعوت می کنند .یکی دیگر از آداب و رسوم مردم روستای گشنیزجان د رزمان های قدیم که تا به امروز ادامه یافته کاسب های عمومی (دشتبان ، حمامی ، دلاک ، چوپان ، نخیر چی) بوده و طبق قراردادی که بیشتر مزد آن ها را به صورت غیر نقدی (گندم ،جو ، سیب زمینی ، ینجه) پرداخت می نمودند.

سينزده بدر در گشنيزجان[ویرایش]

سينزده بدر در گشنيزجان هم مثل بقيه ي مناطق در ايران اسلامي مردم با برداشتن مواد غذايي به بيرون از منازل و روستا رفته و به دل طبيعت مي زنند و با اهل خانه غذايي تهيه ديده و استفاده مي کنند. خوشبختانه در کنار روستاي گشنيزجان رودخانه اي وجود دارد به نام پلاسجان که از شعبات رودخانه ي زاينده رود است و اهالي روستا در آخرين ساعات روز سينزدهم فروردين کنار رودخانه آمده و علاوه بر ديدن آشنايان و فاميل ها قلوه سنگهايي داخل آب مي اندازند که بنا بر سنت قديمي معتقدند با انداختن قلوه سنگهايي به داخل آب تمام غم و غصه هايشان پايان مي يابد.
اکثر اغذيه فروشان و سوپري ها و بستني فروشان اجناس مغازه شان را به کنار رودخانه برده و بازار موقتي ايجاد مي کنند که بچه ها و بزرگترها با ذوق و شوق فراوان خريداري نموده و استفاده مي کنند اين برنامه تا نزديکيهاي غروب خورشيد ادامه داشته و مردم به مرور به طرف خانه هايشان روانه مي شوند



جعبه‌ابزار